اسرار وارد شدن به باشگاه نوظهورها
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۹۱۲۵۳۴
به گزارش جماران؛ ایران برای دستیابی به رشد اقتصادی مستمر ۸ درصدی و تبدیل شدن به قدرت اول منطقه غرب آسیا و مقاومت بالا در برابر شوکهای گوناگون، چارهای به غیر از ورود به مجموعه اقتصادهای نوظهور ندارد؛ اما سوال این است که راز جای گرفتن در باشگاه اقتصادهای نوظهور چیست؟ مرکز تحقیقات و بررسیهای اقتصادی اتاق ایران با بررسی تجربه پنج کشور آسیایی ژاپن، کره جنوبی، چین، هند و اندونزی که هرکدام در دهههای متفاوت توانستند مراحلی از نوظهوری موفقیتآمیز را طی کنند، این موضوع را بررسی کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
راز ورود به باشگاه نوظهورها
اقتصادهای نوظهور و بازارهای نوظهور از جمله اصطلاحات مهمی هستند که طی چند دهه گذشته همراه با رشد و گسترش پدیده جهانی شدن، رواج گستردهای یافتهاند و با استقبال فراوان از سوی معاملهگران و سرمایهگذاران بینالمللی مواجه شدهاند. از آنجا که پس از امضای برجام، ایران توانایی تبدیل به یک بازار نوظهور جهانی را دارد، بررسی تجارب کشورهای نوظهور در این زمینه امری ضروری بهنظر میرسد. از این رو تجربه 5 کشور آسیایی (ژاپن، کره جنوبی، چین، هند و اندونزی) نشان میدهد که هرکدام از این کشورها با تکیه بر 6 عامل اساسی در دهههای متفاوت توانستهاند مراحلی از نوظهوری موفقیتآمیز را طی کنند و اقتصاد کشورشان را به سطوح بالای درآمدی برسانند. «کاهش نابرابریهای گسترده درآمدی و ثروت با ابزارهای گوناگون بهمنظور جلوگیری از تشدید درگیریها و منازعات سیاسی و اجتماعی»، «بهرهمندی از پاداش جمعیتی ناشی از ورود حجم عظیم جوانان به بازار کار» و «نرخ رشد بالای سرمایهگذاری فیزیکی به میزان یکسوم تولید ناخالص داخلی» از جمله این عوامل هستند. همچنین «پیشرفت دانایی و تقلید گسترده از فناوریهای پیشرفته خارجی و سرمایهگذاری بیش از 3 درصد تولید داخلی در فعالیتهای تحقیق و توسعه»، «ایجاد محیط اجتماعی و سیاسی نسبتا باثبات که تنشهای قومی و دینی دامن زده نشود» و «وجود دولتی توسعهگرا با درجاتی از کارآمدی و شفافیت که در مقاطعی رأسا متولی توسعه کشور میشود و رقابت و تضاد منافع احتمالی بنگاههای نوپای داخلی با بنگاههای قدرتمند بینالمللی را بهخوبی مدیریت کند» از دیگر عوامل موثر در جهت نوظهور شدن این کشورها بوده است.
کشورهای نوظهور به گروهی از کشورها گفته میشود که میانگین درآمد سرانه آنها پایینتر از میانگین جهانی و میانگین نرخ رشدشان بالاتر از میانگین جهانی باشد (یعنی کشورهای در سطح درآمدی پایین اما با نرخ رشد اقتصادی بالا).
ایران نیز برای دستیابی به رشد اقتصادی مستمر 8 درصدی و تبدیل شدن به قدرت اول منطقه غرب آسیا با اقتصادی قدرتمند و مقاومت بالا در برابر شوکهای گوناگون، چارهای به غیر از ورود به مجموعه اقتصادهای نوظهور ندارد. ایران برای ورود و باقیماندن در گروه اقتصادهای نوظهور، در کنار نرخ رشد بالا و فرآیند همگرایی درآمدی با کشورهای توسعهیافته، باید به سمت گسترش و تحکیم روابط اقتصادی و سرمایهگذاری و تولید مشترک با دنیای بیرون حرکت کند؛ به نحوی که رشد اقتصادی بیش از گذشته تحت تاثیر تحولات و ارتباطات سازنده با بیرون باشد. به بیان دیگر نیاز است که تغییر ذهنیت و رفع موانع نهادی صورت گیرد تا اجازه تعامل و پیوستگی با اقتصاد جهانی را بدهد؛ به نحوی که ایران نقشی جدی در زنجیره ارزش جهانی داشته باشد و بازیهای با حاصل جمع مثبت یا برد- برد شکل بگیرد. اقتصادهای نوظهور در عین حال که به مدت چند دهه دگرگونیهای عمیقی را تجربه کردهاند و این دگرگونیها به هیچ وجه یکسان و مشابه نبودهاند، اما به جهتگیری یکسانی اشاره دارند؛ همه این کشورها به اتفاق شاهد تغییر و تحولات جدی و اساسی در اندیشههای رهبران و نهادهای سیاسی و اقتصادی خود از دهه 1990 به این سو بودهاند و همه آنها اینک نسبت به 20 سال گذشته پیوندها و ارتباطات بسیار بیشتر و پیچیدهتری با اقتصاد جهانی پیدا کردهاند و به سمت ادغام شدن در اقتصاد جهانی پیش رفتهاند. اقتصادهای نوظهور به عاملان فعال و بازیگران اصلی جهانیشدن تبدیلشدهاند و در مقیاسی بسیار فزاینده به موج جهانیشدن کمک کردهاند و اقتصادهایشان نیز تاثیری عمیق از جهانیشدن پذیرفته است.
براساس گزارشی که از سوی مرکز تحقیقات و بررسیهای اتاق ایران منتشر شده است؛ ایران از انقلاب بازارهای نوظهور که از میانه دهه 1980 میلادی به این سو، شکوفایی اقتصادی و چند برابر شدن درآمد سرانه در کشورهایی مانند چین، هند و ترکیه را محقق کرد، تاکنون به دور مانده است. در دهه 1380 و در شرایطی که سند چشمانداز ایران 1404 به تصویب رسید، فرصتی تاریخی برای پیوستن ایران به اقتصادهای نوظهور وجود داشت که متاسفانه این فرصت بهراحتی از دست رفت. در دولتهای نهم و دهم شاهد بودیم که ایران با وجود تواناییهای بالقوه عظیم، دچار انزوای سیاسی و اقتصادی شد و به حاشیه اقتصاد جهانی رانده شد و فرصت بسیار مهم جای گرفتن در بین اعضای گروه 20، متشکل از کشورهای مهم و تاثیرگذار در عرصه جهانی را از دست داد. نتایج سیاستهای خارجی و اقتصادی دولتهای نهم و دهم حتی باعث شد که در سالهای 2011 تا 2014 اقتصاد ایران به ردیف کشورهای با درآمد سرانه پایینتر از میانگین جهانی و همچنین نرخ رشد اقتصادی پایینتر از میانگین جهانی تنزل کند و در نتیجه به کشوری با درآمد سرانه پایین و نرخ رشد پایین تبدیل شود. در شرایط کنونی و با توجه به استقرار دولت دوازدهم، اگر نتوانیم از همه توان فکری، مدیریتی و دیپلماسی بخردانه و سیاستهای درست اقتصادی بهره بگیریم و زمینههای جای گرفتن در بین «اقتصادهای نوظهور موج جدید» را فراهم نسازیم، امکان و فرصت تکرار نشدنی برای از قوه به به فعل آوردن حداکثری منابع و سرمایههای عظیم انسانی و فیزیکی و طبیعی کشور را از دست خواهیم داد و در «دام درآمد متوسط» باقی خواهیم ماند. بر اساس این گزارش، هر دو کشور ایران و ونزوئلا با وجود کسب درآمدهای عظیم از محل صدور نفت و گاز، بهدلیل سیاستهای پوپولیستی که در یک دهه گذشته اجرا کردند، دچار رشد اقتصادی پایینی شدهاند که آنها را در خارج از گروه اقتصادی نوظهور قرار داده است. ایران برای جای گرفتن در گروه اقتصادهای نوظهور به میانگین نرخ رشد اقتصادی دست کم 5 درصدی نیاز دارد. البته به لطف برخورداری موقت از درآمد بالای نفتی در سالهای 2006 تا 2010 اقتصاد ایران توانست به میانگین رشد 9/ 4 درصدی دست یابد. بدیهی است چنین نرخ رشدی که متکی بر توان و استعداد نیروهای داخلی نباشد، قابل دوام و پایدار نخواهد بود. در نتیجه با تشدید تحریمهای اقتصادی و بانکی در سالهای 2011 تا 2014 این نرخ رشد به میانگین منفی 1/ 0 درصد سقوط کرد که بدترین عملکرد در نرخ رشد ایران طی نیم قرن اخیر بوده است.
تجارب 5 اقتصاد بزرگ آسیایی
بر اساس این گزارش، 5 اقتصاد بزرگ آسیایی(ژاپن، کره جنوبی، چین، هند و اندونزی) مراحلی از نوظهوری موفقیتآمیز را در دورههای تاریخی متفاوت تجربه کردهاند. اقتصاد ژاپن توانست در دوره 1953 تا 1973 و در شرایطی اقتصاد نوظهور بشود که میزان تولید ناخالص داخلی سرانه(برحسب برابری قدرت خرید) خود را از 23 درصد میزان این متغیر برای آمریکا در 1953 به 5/ 67 درصد در 1973 برساند. کره جنوبی اندکی دیرتر از ژاپن نوظهور شده است، اما موفق شد به رشد اقتصادی خود در دو دهه گذشته بهتر از میانگین رشد جهانی ادامه دهد، اگرچه موقتا طی بحران مالی بزرگ آسیا(1997 و 1998) و تا حدی طی بحران اخیر در بخشهای مالی و واقعی اقتصاد جهانی دچار کاهش رشد شد. از سال 1979 کشور چین و حدود 15 سال بعد از آن هند و با قوتی کمتر، اندونزی در 15 سال اخیر به سرعت نوظهور شدهاند. نتایج بررسی عملکرد این 5 کشور بسیار متفاوت در دورههای تاریخی گوناگون حاکی از آن است که ریشهها و عوامل مشترکی در عملکردهای اقتصادی این کشورها وجود داشته است. یکی از این عوامل، اصلاحات ارضی گستردهای است که در هر دو کشور ژاپن و کره جنوبی پس از جنگ جهانی دوم و تحت فشار مقامات آمریکایی انجام شده است. این خلع ید در ژاپن از بزرگمالکانی به نام زایباتسو و در کره جنوبی از زمینداران ثروتمند یا صنعتگرهایی که با ژاپنیها مشارکت و تبانی داشتند، صورت گرفت. چنین سیاستی تا حد زیادی توانست نابرابریهای ثروت و درآمد را در هر دو کشور بهشدت کاهش دهد و امکان رسیدن به مراحل تحصیلی بالاتر را برای کودکان بخش زیادی از جمعیت فراهم کند. همچنین در چین در انتهای دهه 1970 نابرابریهای ثروت و درآمد محدود بوده است؛ اگرچه در دهههای بعدی به نحو فزایندهای افزایش یافت. در هند و اندونزی نیز اگرچه اختلافهای درآمدی و ثروت بسیار قابل توجه بوده است، ولی همچنان این اختلاف درآمدی از اختلاف درآمدی در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا(جایی که تفاوتهای اقتصادی گسترده به تشدید درگیریها و منازعات سیاسی و اجتماعی کمک کرده است) کمتر بوده است. سرانجام در هند و اندونزی اختلافهای درآمدی و ثروت بسیار قابلتوجه اما بسیار کمتر از بیشتر کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا بوده است. جایی که تفاوتهای اقتصادی گسترده به تشدید درگیریها و منازعات سیاسی و اجتماعی کمک کرده است. عامل دیگر این بوده است که همه این کشورها در دوره نوظهوری خویش توانستند از برخی مزایای به اصطلاح پاداش جمعیتی، عقبماندگی نسبی اقتصادی گرشنکرون و مدل رشد فوردیسم-تویوتایی منتفع شوند. پاداش جمعیتی هنگامی رخ میدهد که تعداد زیادی از جوانان میتوانند وارد بازار کار شوند و در همان زمان نرخ وابستگی کشور (مادامی که نرخ باروری در حال کاهش است) شروع به کاهش میکند. مزایای عقبماندگی که گرشنکرون ادعا میکند عمدتا امکان انتقال حجم انبوهی از کارگران از بخش کشاورزی به بخشهای پویاتر صنعتی و خدماتی و امکان انتقال و کسب فناوریهای مدرن از کشورهای پیشرفته را شامل میشود. مدل فوردیست-تویوتائیست هم اساسا بر مبنای ترکیبی از صرفههای مقیاس بزرگ در بخشهای تولید انبوه، از قبیل وسایل برقی منزل و خودروها و معرفی روشهای تولید ناب ژاپنی قرار دارد.
همچنین نرخ رشد فوقالعاده بالای سرمایهگذاری فیزیکی به خصوص در سالهای 1953 تا 1973، در کره جنوبی در سالهای 1954 تا 1996، در چین در دوره 1978 تا 2011 و در هند از 1992 تاکنون وجود داشته است، از دیگر عوامل مشترک در عملکردهای اقتصادی این کشورها بوده است. در اندونزی رشد سرمایهگذاری واقعی نوسان بیشتری داشته، اما در دهه گذشته تقریبا مهم بوده است. ژاپن و کره جنوبی در دورههای نوظهوری شاهد پیشرفت مشهود و موثر در دانایی از طریق خرید و تقلید گسترده فناوریهای پیشرفته خارجی، افزایش کمیت و کیفیت و شور و نشاط نوجوانان و جوانان در مدارس و دانشگاهها و سرمایهگذاری به سرعت در حال رشد در فعالیتهای تحقیق و توسعه و در خلق و تولید مستقل و متکی به توان داخل کالاها و خدمات جدید بودهاند. در چین نیز خیزش بسیار سریع در دانایی از دهه 1980 به این سو اتفاق افتاده است. پیشرفت دانایی در هند در بخشهای محدودی از جمعیت تحقق یافته؛ اما گسترش دانایی به بخش زیادی از نیروی کار که در بخش غیررسمی فعال است، بسیار ضعیفتر بوده است و همین قضیه نیز تا حدی درباره اندونزی درست است. همچنین این 5 کشور، در سالهای نوظهوری دارای محیط اجتماعی و سیاسی نسبتا باثبات بودهاند که ایجاد چنین محیطی تا حد زیادی ناشی از نرخ رشد بالای اقتصادی و نرخ بیکاری نسبتا پایین در این سالها بوده است. همه این کشورها دارای یک دولت توسعهگرا با درجات متفاوتی از کارآمدی و شفافیت بودهاند که سعی کردهاند از رشد اقتصادی در بخشهای استراتژیک حمایت و آن را حفظ کنند و سپس بهتدریج و هنگامی که دست کم برخی از بنگاههای داخلی قادر شدند با موفقیت با بنگاههای قدرتمند بینالمللی رقابت کنند، درهای اقتصاد را به روی رقابت خارجی باز کردهاند. وجود این 6 شرط در کنار یکدیگر و با کیفیت مناسب پیششرط نوظهور شدن اقتصاد کشورها است. کشورهای روسیه، آفریقای جنوبی و برزیل اگرچه بهعنوان اقتصادهای نوظهور محسوب میشوند و عضو بریکس هستند، اما چون نتوانستند تمام این 6 شرط را تامین کنند و احتمال تداوم نوظهوری خود را به شدت کاهش دادهاند. پس این 6 شرط میتواند راهنمای عمل سیاستگذاران در ایران برای ماندگاری مستحکم در بین اقتصادهای نوظهور، گذار از دام درآمد متوسط و سرانجام رسیدن به سطح کشورهای با درآمد بالا باشد. همچنین اقتصاد ایران برای بالا بردن درجه مقاومت خود، باید آسیبپذیریهای مختلف از «آسیبپذیریهای نهادی، اجتماعی، زیستمحیطی» گرفته تا «آسیبپذیریهای اقتصادی، مالی، بانکی و ژئوپلیتیک» را حل و فصل کند. به این منظور کادر عالی رهبری و سیاستمداران کشور باید این نقاط آسیبپذیری را بهخوبی درک کرده و به وجود آنها اذعان کنند و توانایی مواجهه و مدیریت آنها را بدون به خطر انداختن پتانسیل رشد اقتصادی داشته باشند.
منبع: جماران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۱۲۵۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تشریفات گمرکی برای ۱۰ واگن باری ارسال شده به مرز شمتیغ انجام نشده است
مرتضی جعفری معاون بازرگانی و بهره برداری راه آهن جمهوری اسلامی ایران با بیان اینکه در سال گذشته طی جلساتی که برگزار شد مقرر گردید عملیاتی که به جهت اصلاح خطوطی که از قبل احداث شده بود در راستای خط روزک تا هرات را با یکدیگر مستعدل و به افغانستان ارسال کند گفت: نکته قابل توجه آن است که طی بازدیدی که معاون فنی به همراه یک تیم فنی از منطقه داشت اشکالاتی در خط موجود وجود داشت کتبا آن را اعلام کردیم.
وی افزود: این موارد و اشکالات برای کاظم قمی راه آهن افغانستان ارسال و مقررات شده بود که در ابتدا اصلاحات انجام و بعد از انجام اصلاحات قطار تجاری راه اندازی شود.
جعفری اظهار کرد: تمام مواردی که ذکر شد مستندات آن موجود است و تا با امروز هیچ اقدامی را به صورت خاص که رفع مشکل شده باشد اعلام نکردند اما بصورت کلی گفتند اقداماتی صورت گرفتهاست.
معاون بازرگانی و بهره برداری راه آهن جمهوری اسلامی ایران توضیح داد: با توجه به آنکه امکاناتی که یک کنسرسیوم دارد اصلا امکان اینکه بتواند استانداردهای اولیه راه آهن را هم فراهم کند ندارد. همچنين رعایت این استانداردها نیاز به ماشین آلات تخصصی خطی دارد و هیچ یک از این موارد وجود نداشته که اصلاحات را انجام دهند .
او یادآور شد: شرکت راه آهن همواره اعلام کرده است که این آمادگی را داریم که با راه آهن افغانستان تعامل داشته باشیم و ماشین آلات ارسال کنیم تا این استانداردها برسند.
وی توضیح داد: طبق آخرین مکاتبه ای که اواخر سال گذشته انجام شد به آنها اعلام کردیم که نتیجه اقدامات را اعلام نکردید ما به جهت تعامل قطار میفرستیم که آخرین قطاری که ارسال کردیم و به نظر می رسد که این کنسرسیوم از حسن نیت راه آهن جمهوری اسلامی ایران سوء استفاده کرده و واگن هایی که آنجا تخلیه شده بارگیری کرده و بدون اینکه هیچ هماهنگی با راه آهن ایران داشته باشد ارسال کرده است.
وی افزود: همان شب که متوجه این موارد شدیم از از مامور مربوطه خواستار توضیح شدیم و با مدیرعامل کنسرسیوم صحبت شد و طبق این صحبت اعلام کردند که قطار بارداری وارد کشور ایران نشده است به جهت اینکه هیچگونه ارتباطی با مرز نداریم و ارتباطات چه از طریق تلفنهای ثابت و چه از طریق بیسیم و چه از طریق موبایل چراکه آنجا تقریبا نزدیک مرز امکان دسترسی به مرز وجود ندارد وتنها به استناد صحبت رضایی و مامور آنها که ما به صورت لوکوموتیو منفرد وارد کشور شدیم و واگن باردار وارد کشور نشده اکتفا کردیم و گفتیم قطاری وارد کشور نشده است.
معاون بازرگانی و بهره برداری راه آهن توضیح داد: اما بعد از بررسی متوجه شدیم تمامی این موارد که اعلام شده دروغ بوده و قطار وارد ایستگاه شمتیغ مرز ایران و افغانستان شده است و به دروغ گفتند که واگنی را نیاوردیم و فیلمی که منتشر کرده بودند از ایستگاه روزنک بوده و برآورد اولیه ما این بوده که یک فیلم تبلیغاتی ساخته اند.
او گفت: هیچ هماهنگی در جهت اینکه راه آهن را در جریان بگذارند که قرار است قطار ترانزیتی بیاید از افغانستان انجام نشده اما بعد متوجه شدیم که به دروغ گفتند چراکه در همان زمان ۱۰واگن باردار در شمتیغ متوقف شده بود و با دستور مدیرعامل این واگن بارگیری و ارسال شده است موافقت کردند و اعلام کردیم که آمادگی داریم ۱۰واگن را ارسال کنیم.
وی افزود: هنوز هیچ اقدامی جهت انجام تشریفات گمرکی و سازمانهای دیگر انجام نداده اند و حتی اظهارات گمرکی هم تصویب گمرک نکرده اند و من به دفعات پیگیری کردم و این کار انجام نشده است .
جعفری افزود: به جهت اینکه امکان دارد بازهم سوء استفاده کنند فعلا اقدامی نکردیم.
وی افزود: راه آهن در حال حاضر در ترکمنستان ۲مرز فعال دارد و تمامی فعالان بخش خصوصی از این دو مرز بار ترانزیت صادرات و واردات انجام میدهند همچنين ایستگاه مرز رازی را داریم ک این کار انجام میشود و مرز میرجاوه را داریم هیچمشکلی نداریم.
باشگاه خبرنگاران جوان اقتصادی راه و شهرسازی