روحانی سرنوشت خاتمی را نمیخواهد
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۹۱۴۶۴۲
رویداد۲۴-شیخ قدرتا... علیخانی از جمله سابقون انقلاب اسلامی است که سابقه مبارزات انقلابی ممتازی علیه رژیم پهلوی در کارنامه خود دارد. با این وجود وی به دلایل اقدامات گسترده عمرانی در قزوین در طول سه دوره نمایندگی این شهر در مجلس به سردار سازندگی قزوین معروف شده است و هنوز نیز یکی از محبوبترین شخصیتهای سیاسی به ویژه در استان قزوین به شمار میرود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در طول سه دوره نمایندگی مجلس در دورههای ششم، هفتم و هشتم به دلیل جسارت در بیان مطالبات مردم و نطقهای آتشین به چهره محبوب اصلاحطلبان تبدیل شد.
حجتالاسلام و المسلمین علیخانی پس از پایان دوران نمایندگیاش در مجلس به حکم آیت ا... هاشمی به سمت مشاور پارلمانی رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام انتخاب شد و تا پایان عمر با برکت آیتا... هاشمی یکی از نزدیکترین یاران ایشان به شمار میرفت.
به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی مهمترین چالشها و فرصتهای پیش روی دولت آقای روحانی و جریان اصلاحات با ایشان گفتوگو کردیم.
نماینده سه دوره مجلس در گفتو گو با «آرمان» تصریح میکند: « بنده خیلی شفاف و بیپرده عنوان کنم که اصلاحطلبان به صورت اسمی در مجلس دهم حضور دارند و در عمل اصلاحطلبان نمایندهای در مجلس ندارند. به همین دلیل سر جریان اصلاحات کلاه رفته است. اصلاحطلبان نسبت به عملکرد ضعیف فراکسیون امید بی اعتماد شدهاند. وضعیت به شکلی است که اعضای فراکسیون امید به آقای کدخدایی رأی میدهند اما حاضر نیستند از آقای بیطرف حمایت کنند». در ادامه متن مصاحبه «آرمان» با شیخقدرتا...علیخانی را می خوانید.
مسیری که دولت دوازدهم در پیش گرفته به چه میزان در راستای مطالبات بدنه اجتماعی دولت است؟
درباره انتخاب کابینه تحلیلهای متفاوتی از سوی شخصیتهای مختلف ارائه شده که هر کدام نیز در جای خود قابل احترام است. برخی عنوان میکنند آقای روحانی چون دیگر به رأی اصلاحطلبان نیاز ندارد مسیر دیگری در پیش گرفته که زیاد خوشایند اصلاحطلبان نیست.
به نظر من نیز آقای روحانی پس از دوران ریاست جمهوری قرار است در این کشور زندگی کند و در فضای سیاسی ایران نقش موثری داشته باشد. آقای روحانی به هیچ عنوان دوست ندارد بهسرنوشت رئیس دولت اصلاحات دچار شود. البته از این نکته نیز نباید بگذریم که برخی از وزرای توانمند و مورد اعتماد رئیس دولت اصلاحات و اصلاحطلبان مانند آقایان زنگنه، ظریف، حجتی و قاضیزاده هاشمی در کابینه دوازدهم نیز حضور دارند و همه کابینه مورد انتقاد اصلاحطلبان نیست.
از طرف دیگر حضور آقای بیطرف نیز به دلیل عملکرد ضعیف و سوال برانگیر فراکسیون امید در کابینه دوازدهم منتفی شد. این در حالی بود که آقای بیطرف یکی از اصلاحطلبان شناسنامه دار و مدیری توانمند و قابل احترام است. به نظر من اگر اعضای فراکسیون امید یک سوم تلاشی که برای رأی دادن به آقای کدخدایی انجام دادند را برای آقای بیطرف هم انجام میدادند، ایشان از مجلس رأی اعتماد میگرفت و الان در کابینه حضور داشت.
برخی از اصلاحطلبان نسبت به انتخاب مجدد آقای رحمانی فضلی حساسیت داشتند. این در حالی است که آقای رحمانی فضلی در طول دوران مدیریت خود بر وزارت کشور چندین انتخابات برگزار کرده که در همه این انتخاباتها نیز اصلاحطلبان به صورت مطلق به پیروزی دست پیدا کردهاند.
به نظر میرسد آقای روحانی نیز با توجه به عملکرد قابل قبول آقای رحمانی فضلی و البته نظر مساعد رهبری ایشان را در وزارت کشور ابقا کردهاند. با این وجود مهم نیست که اعضای کابینه حتما باید از بین اصلاحطلبان باشد و بلکه مهم این است که همین افرادی که آقای روحانی برای کابینه خود انتخاب کرده در کار خود صداقت داشته باشند و بتوانند مشکلات مردم را حل کنند.
اعضای کابینه باید سیاستهای خود را با سیاستهای کلی دولت تطیبق دهند و از مدیرانی در سطوح میانی و پایین استفاده کنند که در راستای مسیر دولت حرکت کنند. نکته دیگر اینکه آقای روحانی قرار است با اعضای کابینه در آینده کار کند؛ اصلاحطلبان که قرار نیست با این کابینه کار کنند. آقای روحانی در مجلس عنوان کردند که دوست داشتند یک کابینه معرفی کنم که همگی قهرمان باشند. با این وجود به نظر میرسد ایشان به دنبال هماهنگی و یکدستی کابینه بودهاند تا بتوانند سیاستهای خود را پیاده کنند. البته برخی از اصلاحطلبان نسبت به کابینه گلایه دارند که به نظرم نیز برخی از این گلایهها بجا و منطقی است.
به عنوان مثال درباره حضور زنان در کابینه کوتاهی شده است.معاون زن نمیتواند جای وزیر زن را بگیرد. البته به نظر من اگر آقای روحانی وزیر زن هم معرفی میکردند مجلس رأی اعتماد نمیداد. مجلس دهم که مدعی است دارای110 نماینده اصلاحطلب است به وزیر زن رأی اعتماد نمیداد. فراکسیون امید نیز به وزیر زن رأی نمیدادند.
چرا اصلاحطلبان به وزیر زن رأی نمیدادند؟
بنده خیلی شفاف و بی پرده عنوان کنم که اصلاحطلبان به صورت اسمی در مجلس دهم حضور دارند و در عمل اصلاحطلبان نمایندهای در مجلس ندارند. سر جریان اصلاحات کلاه رفته است.وضعیت به شکلی است که برخی در فراکسیون امید اهل سازش هستند. البته در بین اعضای فراکسیون امید نمایندگان متعهد و دلسوز هم وجود دارد. با این وجود سران فراکسیون امید به جاهایی خاص وصل هستند که نمیتوانند بهتر از این عمل کنند.
بنده به صراحت عنوان کنم برخی توانایی مدیریت فراکسیون امید را نداشتند و همین مسأله سبب یأس و ناامیدی در بین اصلاحطلبان شده است. مردم نسبت به عملکرد فراکسیون امید دچار تردید شدهاند. وضعیت به شکلی است که اعضای فراکسیون امید به آقای کدخدایی رأی میدهند اما حاضر نیستند از آقای بیطرف حمایت کنند. هنگامی که اجازه نمیدهند انسانهای متعهد و دلسوز وارد مجلس شوند و آنها را رد صلاحیت میکنند باید منتظر چنین اتفاقاتی نیز بود.
هنگامی که افراد متعهد را تایید صلاحیت نکنند کسانی وارد مجلس میشوند که به برخی جاهای خاص وصل هستند. بنده به یکی از نمایندگان فراکسیون امید به صراحت عنوان کردم بهتر است برای وخیمتر نشدن اوضاع هیأت رئیسه فعلی فراکسیون امید به صورت داوطلبانه کنارهگیری کنند تا هیأت رئیسه جدیدی برای فراکسیون امید تشکیل شود که کارکرد بهتری داشته باشد. تا زمانی که هیأت رئیسه فراکسیون امید از همین افراد تشکیل شده باشد نمیتوان از فراکسیون امید انتظار عملکرد قابل قبولی داشت.
به هر حال برخی از طیفهای جریان اصلاحات به دنبال ریاست جمهوری در سال1400 هستند. شما چه دورنمایی برای سران فراکسیون امید در آینده متصور هستید؟
اگر آقای عارف وارد مجلس نمیشد احتمال اینکه در آینده تأثیرگذارتر باشد وجود داشت و میشد برای ایشان در سپهر سیاسی ایران یک دورنمای مثبت در نظر گرفت.
برخی تحلیلگران براین باورند که آقای روحانی حرکت تدریجی خود را برای تأثیرگذاری در فضای سیاسی ایران بعد از دوران ریاست جمهوری آغاز کرده و به همین دلیل نیز به شکلی کابینه را انتخاب کرده که سبب حساسیت بدنه جریان راست سنتی نشود. به نظر شما آقای روحانی با چنین رویکردی به چه اهدافی میاندیشد؟
انسان به صورت طبیعی به دنبال کمال طلبی و ارتقای جایگاه خود است و این وضعیت درباره آقای روحانی نیز وجود دارد. البته در این زمینه گمانهزنیهای زیادی صورت میگیرد که آقای روحانی به دنبال این است که جایگاهی مانندآیتا...هاشمی در فضای سیاسی ایران داشته باشد. با این وجود به نظر من جای آیت ا... هاشمی را کسی نمیتواند بگیرد و آقای روحانی نیز بهتر میداند.
آیت ا... هاشمی در طول60 سال گذشته یکی از مهمترین بازیگران صحنه سیاست ایران بود و یکی از ارکان اصلی انقلاب اسلامی به شمار میرفت. در نتیجه کسی نمیتواند جای خالی آیتا...هاشمی را پر کند. نکته دیگر اینکه آقای روحانی تلاش کرده در چینش کابینه خود تعادل را حفظ کند و وضعیت به شکلی نبوده که با اصولگرایان سازش کرده باشد.
ممکن است برخی از مشاوران و نزدیکان ایشان ارتباط نزدیکی با اصولگرایان داشته باشند، اما اینکه آقای روحانی به سمت راست تمایل داشته باشد را دقیق نمیدانم. بنده معتقدم آقای روحانی در قبل و بعد از انتخابات کمی چرخش داشته است، اما کابینه چرخش به راست نداشته است.
البته برخی از دوستان نسبت به انتخاب اعضای کابینه گلایه دارند. به عنوان مثال هنوز مشخص نیست که چرا آقای مجید انصاری از کابینه کنار گذاشته شده است. این در حالی است که آقای مجید انصاری یکی از دلسوزترین و صادقترین اعضای کابینه یازدهم بود و با تمام توان در خدمت آقای روحانی بود.
این رویکرد سبب فاصله بین دولت و جریان اصلاحات در آینده نخواهد شد؟
من در آینده فاصله میبینم و معتقدم بین اصلاحطلبان و آقای روحانی فاصله ایجاد خواهد شد. این فاصله نیز ممکن است سبب ناامیدی و دلسردی مردم شود. جریان اصلاحات با توجه به شرایط خطیر کشور تصمیم گرفت در انتخابات ریاست جمهوری سال96 از آقای روحانی حمایت کند. از سوی دیگر جریان اصلاحات به دلیل برخی مسائل رخ داده در گذشته راهی جز حمایت از آقای روحانی نداشت و آقای روحانی نیز بهخوبی به این مسأله آگاهی داشتند. به همین دلیل اگر دولت مراقب نباشد ممکن است فاصله دولت با حامیان اصلاحطلب خود در آینده بسیار زیاد شود.
گمانهزنیهای زیادی مبنی بر نزدیکی آقای روحانی به آقای لاریجانی به وجود آمده است. آیا این آمادگی در آقای لاریجانی به وجود آمده که خود را برای ریاست جمهوری آماده کند؟
من برخلاف برخی که عنوان میکنند آقای روحانی، آقای لاریجانی را به آقای جهانگیری ترجیح خواهد داد معتقدم اگر قرار باشد آقای روحانی از بین این دو یکی را انتخاب کند قطعا آقای جهانگیری را انتخاب خواهد کرد. بنده معتقدم آقای لاریجانی تنها در زمانی در ایران به ریاست جمهوری خواهد رسید که اصلاحطلبان هیچ کاندیدایی برای ریاست جمهوری نداشته باشند و رقابت اصلی نیز بین آقای لاریجانی و یک کاندیدای تندرو باشد. در چنین شرایطی اصلاحطلبان حاضر خواهند بود از آقای لاریجانی حمایت کنند و جز این هیچ راه دیگری ندارند.
من این مسأله را به صورت صریح به آقای لاریجانی نیز گفتهام. البته از این نکته نیز نباید بگذریم که آقایلاریجانی سیاستمدار باهوش و زیرکی است. ایشان حدادعادل را از بالا به پایین کشید و دیگر اجازه نداد به جایگاه قبلی خود بازگردد. در شرایط کنونی نیز اجازه مانور به اعضای ارشد فراکسیون امید نمیدهد. در نتیجه آقای لاریجانی سیاستمدار محاسبهگری است و بیگدار به آب نخواهد زد.
آقای لاریجانی به خوبی به این مسأله آگاهی دارد که در سالهای اخیر مدیریت آرای مردم در اختیار اصلاحطلبان بوده و در آینده نیز به همین منوال خواهد بود. در نتیجه اگر قصد دارد در انتخابات شرکت کند و خود را در معرض آرای مردم قرار بدهد باید به سمت جریان اصلاحات تمایل پیدا کند.
نکته دیگر اینکه همه طیفهای جریان اصولگرایی از آقای لاریجانی حمایت نخواهند کرد و برخی از طیفهای رادیکال حاضر نیستند در اجماع حول محور آقای لاریجانی شرکت کنند. آقای لاریجانی تنها مورد تأیید عقلای جریان اصولگرایی است که این طیف نیز از نظر کمی پایگاه رأی قابل توجهی در بین اصولگرایان ندارند. از سوی دیگر آقای لاریجانی سیاستمدار باشخصیتی است.
به عنوان مثال هنگامی که خواهر رئیس دولت اصلاحات فوت میکنند به ایشان تسلیت میگویند یا هنگامی که وارد مسجد جماران میشوند بهجای اینکه مانند برخی حاضر نباشد در کنار رئیس دولت اصلاحات بنشیند بدون هیچ واهمهای از تخریب تندروها، کنار رئیس دولت اصلاحات مینشیند و شخصیت خود را نشان میدهد.
من با برخی افراد که عنوان میکنند آقای روحانی و لاریجانی به هم نزدیک شدهاند موافق نیستم. آقای لاریجانی از ابتدا از دولت آقای روحانی حمایت میکردند و امروز هم همان رویکرد گذشته را دنبال میکنند. اتفاقا در شرایط کنونی آقای لاریجانی نسبت به تیم اقتصادی دولت آقای روحانی انتقاد دارد و این انتقاد را به دولت نیز انتقال داده است.
هنوز بسیاری از مسائل رخ داده درباره انتخاب اعضای کابینه روشن نیست و مشخص نیست چرا برخی افراد در سمتهای خود ابقا شدند و برخی افراد در دولت جابهجا شدند؟ شما به چه میزان از اتاق فکر انتخاب اعضای کابینه و اولویتهایی که در نظر داشتهاند آگاهی دارید؟
بنده تا حدودی در جریان برخی اتفاقات بودم.آقای روحانی در زمینه انتخاب اعضای کابینه با رئیس دولت اصلاحات و آیت ا... سید حسن خمینی مشورت کرده بودند. با این وجود از فحوای سخنان این افراد چنین بر میآید که مشورتها خیلی موثر نبوده و آقای روحانی در نهایت با تصمیم شخصی اعضای کابینه را انتخاب کردهاند. در دولت یازدهم بنده متولی تشکیل یک جلسه بین آیت ا... هاشمی، رئیس دولت اصلاحات، آقای روحانی و آیتا... سید حسن خمینی بودم. یکی از آقایان به من گفت که به آیتا...هاشمی بگویم ایشان یک مراسم شام ترتیب بدهند که در این جلسه آقای روحانی نیز حضور داشته باشند و با رایزنی بزرگان برخی از وزرا انتخاب شوند.
آیتا... هاشمی در پاسخ به من عنوان کردند کسی که این پیشنهاد را داده خودش چنین مراسم شامی را برگزار کند. در نهایت نیز این جلسه برگزار شد که به شام پنج نفره در جماران معروف شد.
بنده نیز متولی اصلی برگزاری این مراسم بودم. با این وجود این مراسم خروجی خاصی نداشت و تنها نامی که از این مراسم مورد تأیید همگی قرار گرفت و در عمل نیز در کابینه حضور پیدا کرد مجید انصاری بود. در این جلسه آقایروحانی به بزرگان جمع عنوان میکند که موضوع انتخاب اعضای کابینه تمام شده و دولت تصمیم خود را گرفته است.
البته آقای روحانی هر سال در ماه مبارک رمضان بزرگان را به منزل خود دعوت میکند که این اتفاق امسال نیز رخ داده بود و رئیس دولت اصلاحات، آیتا... سید حسن خمینی و آقای ناطق نوری را به منزل خود دعوت کرده بودند.
آیا اصلاحطلبان در آینده نیز مانند سال94 و96 با اصولگرایان معتدل ائتلاف خواهند کرد؟ در صورت عدم ائتلاف بین اصلاحطلبان و اعتدالگران چه پیامدهایی در انتظار جریان اصلاحات خواهد بود؟
در این زمینه آقای عارف اظهار نظر کردهاند و عنوان کردهاند که اصلاحطلبان چنین قصدی ندارند و با اعتدالگرایان ائتلاف نخواهند کرد. با این وجود باید این نکته را اذعان کنم که تصمیم گیرنده جریان اصلاحات مشخص است و تصمیم اصلی در این زمینه که آیا ائتلافی صورت میگیرد یا خیر با رئیس دولت اصلاحات است. به هر حال تا زمانی که مجمع روحانیون مبارز وجود دارد و بزرگان جریان اصلاحات مانند رئیس دولت اصلاحات و آیتا... موسوی خوئینیها حضور دارند دیگران نباید به خود اجازه بدهند که از طرف جریان اصلاحات حکم کلی بدهد.
یکی از انتقاداتی که به دولت آقای روحانی در چهار سال گذشته وارد بود انتخاب استانداران و مدیران میانی دولت بود. آیا انتخاب استانداران دولت دوازدهم با پوشش ضعفهای گذشته صورت گرفته یا اینکه رویکرد قبلی ادامه پیدا کرده است؟
آقای روحانی استانداران دولت گذشته را در دولت جدید جابه جا کرده است که به نظر من رویکرد دقیقی نیست. اگر استانداران قبلی در گذشته موفق نبودهاند چه دلیلی دارد که به استان دیگری منتقل شوند. به نظر من آقای روحانی باید از نیروهای جدید و تازه نفس در سطوح میانی و پایین خود استفاده میکردند تا با چرخش نخبگان زمینه برای برای حل مشکلات مردم بهتر فراهم شود.
منبع: رویداد24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۱۴۶۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فلاحت پیشه : هم گشت ارشاد حجاب ناموفق بود هم گشت ارشاد مدیران / سرنوشت پول های اختلاس شده هم مشخص نشد
نماینده ادوار مجلس با انتقاد از عدم توجه ابراهیم رئیسی به وعده های انتخاباتی خود گفت: دولتمردان فکر نکنند که مردم این وعدهها را فراموش میکنند، مردم هیچ وعدهای را فراموش نمیکنند؛ بهویژه وعدههای مقابله با فساد. حشمتالله فلاحت پیشه ، نماینده ادوار مجلس و استاد علوم سیاسی در گفتگو با هممیهن به تشریح و بررسی تأخیر در ایجاد گشت ارشاد واقعی مسئولان پرداخت. مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید؛ * یکی از وعدههای ابراهیم رئیسی تشکیل گشت ارشاد مسئولان بوده است؛ نظرتان درباره عملکرد دولت در رابطه با ایجاد گشت ارشاد مسئولان چیست؟ مقایسه دو گشت ارشاد حاکی از آن است که دو بار این طرح شکست خورده است و هر دو شکست جزو موضوعات منفی کارنامه دولت است. گشت ارشاد عفاف و حجاب بدون قانون، کار خود را انجام میدهد. وقتی قانون وجود ندارد مردم در بلاتکلیفی دچار ظلم میشوند. متاسفانه اصرار جدی نیز در این رابطه صورت گرفته درحالیکه هنوز لایحه حجاب و عفاف تعیینتکلیف نشده عدهای بدون پشتوانه قانونی در حال وارد آوردن فشار بر مردم هستند. گشت دوم مربوط به فساد و سوءاستفادههای اقتصادی است که در سکوت دچار شکست شده است. چند پرونده عمده مانند پرونده معروف به باغ گیلاس در اُزگُل است. پرونده دیگر چای دبش است که رئیس قوه قضائیه اعلام کرد کسی در این رابطه به دستگاه عدلیه معرفی نشده است درحالیکه قبل از آن اعلام شد احتمالاً ۶۰ نفر در این پرونده دچار اهمال شده باشند. اما به نظر میآید هیچ پیگیریای صورت نگرفت و مسائل دیگر نیز در این رابطه مطرح شد. بنابراین در زمینه گشت ارشاد مدیران نیز کارنامه موفقی وجود ندارد، یا آنگونه که تبلیغات گستردهای در بحث گشت ارشاد حجاب صورت گرفته، شفافیت اعتمادسازی در مورد گشت ارشاد مدیران انجام نشده و آنچه میبینیم نوعی لاپوشانی است. به هر حال در مواردی که تخلف وجود دارد، خلافواقعهایی صورت گرفته و از اسامی مقدس سوءاستفاده شده است؛ از استفاده اسامی چهارده معصوم در چای دبش گرفته تا عناوین مذهبی در موضوع باغ اُزگُل. * دولت دستگیری برخی از مدیران میانی و رده پایین را در راستای گشت ارشاد مسئولان گزارش کرده است. این گزارشها را چگونه ارزیابی میکنید؟ شاهد آن هستیم که نهتنها گشت ارشاد کارکرد نداشته و گزارش شفافی ارائه نشد، بلکه لاپوشانی هم صورت گرفته است. واقعیت این است که مردم این موارد را درک میکنند و مواردی که مسائل ایضایی بدون محفل قانونی صورت میگیرد اما در مواردی که به حقوق ملت مربوط است برخورد شفاف، جدی و قانونی صورت نمیگیرد. معتقدم بسیاری از وظایف قانونی دولت در پرداختنِ حقوق مردم، تحتالشعاع شرایطی قرار دارد که ارشاد غیرقانونی صورت میگیرد. بزرگترین ضربه به اعتماد و امنیت یک کشور زمانی زده میشود که قوانین یک کشور فقط برای مردم نوشته شود. متاسفانه شاهدیم که در برخی موارد که قانون هم وجود دارد، زور قانون به صاحبان قدرت نمیرسد اما برای بخشی از مردم، برخوردکنندگان خود را از قانون بالاتر میبینند. * به نظر شما اگر قرار باشد گشت ارشاد مسئولان به صورت واقعی راهاندازی شود چه موضوعاتی باید مورد توجه قرار گیرد؟ مفهوم ارشاد، وجه جدی روشنگری و شفافسازی است. ارشاد نوعی برخورد است که همزمان منجر به نوعی تعلیم و تربیت عمومی میشود. اگر گشت ارشاد مقابله با فساد صورت گرفته پس باید با ارائه گزارش آشکارِ آن به مردم جلب اعتماد مردم انجام شود و از سوی دیگر نقش پیشگیرانه در مقابل فسادهای بیشتر را داشته باشد. ولی متاسفانه هنوز گزارش مشخص و روشنی در این رابطه وجود ندارد و در مواردی نیز خارج از گشت ارشاد حکومتی توسط برخی از رسانهها خبر از فساد داده میشود. در این موارد متاسفانه دولت نهتنها به وظیفه ارشادی خود عمل نمیکند بلکه دستگاههای مختلف به سمت لاپوشانی حرکت کرده و این پروندهها را مشمول قاعده زمان میکنند. مشمول قاعده زمان شدن این پروندهها دو وجه دارد؛ بخشی از آن شامل مسائل حقوقی شده و اگر پرونده بعد از زمان مشخص بررسی نشود، عملاً امکان پیگرد قضایی برای بررسی آن وجود ندارد. ولی مد نظر من؛ مشمول قاعده زمانی از نظر فراموش کردن نزد اذهان عمومی است. عدهای بر این عقیدهاند که اگر موضوعی مطرح نشده و از دستور اخبار خارج شود، از محل توجه مردم نیز دور میشود درحالیکه انباشته شدن پروندههای فساد در حال بررسی یا غیرشفاف، به افکار عمومی در جامعه ضربه میزند. * حکومت ما برای شروع این گشت ارشاد باید از کدام نهاد شروع کند؟ هر پرونده فسادی سه ضلع اصلی دارد؛ اول کسانی که سوءاستفاده مالی میکنند و در رأس هرم قرار دارند. گروه دوم لابیگر یا دلال این افراد هستند و این افراد سوءاستفادهگر را به امتیازات موجود بهویژه رانتهای دولتی وصل میکنند. دسته سوم، افراد نزدیک به قدرت هستند که از طریق دلالها به مختلسین ربط پیدا میکنند. اگر نگاهی به مجموعه پروندههای بزرگ ایران داشته باشیم که جمع آنها به دهها میلیارد دلار براساس نرخ روز میرسد، این سه ضلع در آن وجود دارد. متاسفانه در گذشته بهطور عمده رأس هرم (اختلاسگران) مورد مجازات قرار گرفتند و مجازات لابیها یا افراد قدرتمند که اُلیگارشی قدرت را شکل دادهاند، شفاف نبوده است. اما مهم این است که سرنوشت پولهای اختلاسشده هم مشخص نشده است. مبلغ برخی از پولهای اختلاسشده (از دهه ۷۰ به بعد) بیش از بودجه اعتبارات عمرانی آن سال بوده است اما سرنوشت این پولها مشخص نشده است. باید با سه ضلع مثلث برخورد شود. گاهی اسامی خاصی مطرح میشود که یا آنها مجازات میشوند یا مجازاتشان در گذر زمان محو میشود. اما نتیجه عدم برخورد با فساد شکلگیری اُلیگارشی قدرت و ثروت است؛ اُلیگارشیای که صاحبان قدرت و ثروت شکل میدهند و میبینیم که عملاً این موضوع فساد و مثلث فاسد را بیمه میکند. * یک سال دیگر انتخابات ریاستجمهوری است و راهاندازی گشت ارشاد مدیران یکی از وعدههای آقای رئیسی بوده است. عدم به نتیجه رسیدن و حتی مشخص و شفاف نشدن ابعاد پیگیری آن در کشور، چه تاثیری بر جامعه دارد و چه نتیجهای برای این دولت و آقای رئیسی رقم میزند؟ دولتمردان فکر نکنند که مردم این وعدهها را فراموش میکنند، مردم هیچ وعدهای را فراموش نمیکنند؛ بهویژه وعدههای مقابله با فساد. تجربه نشان داده که بخش اعظم فسادخیزیها در کشور ناشی از اصرار دولتها بر حفظ شرایط است. بهطور مشخص چندنرخی بودن ارز در کشور یکی از عوامل فساد است. در سال ۱۴۰۲ میزان ارزی که با رقم غیرآزاد توزیع شده، حدود ۶۹ میلیارد دلار است. در حقیقت ۶۹ میلیارد دلار را دولت در ردیفهای مختلف توزیع کرده است که کل این رقمها پایینتر از نرخ ارز آزاد در بازار است. در حال حاضر دلار ۲۸۸۰۰ تا ۴۲۰۰۰ تومان وجود دارد اما نرخ ارز در بازار آزاد فراتر از این ارقام است. این اصرار بر چندنرخی بودن ارز، بیشترین سود را به رانتخواران بخشیده است. تاکید میکنم این به معنای گزارش یک فساد نیست بلکه گزارش زمینه فساد است. * آیا دولت سیزدهم توانایی راهاندازی گشت ارشاد مدیران را دارد؟ معتقدم که دولت رئیسی برخلاف ادعاهای اولیه زودتر از دولتهای گذشته در مقابل اُلیگارشی قدرت و ثروت دچار ناکارآمدی شد. کانال عصر ایران در تلگرام