Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «الف»
2024-04-27@18:51:37 GMT

سفر به مسقط و دوحه با شعار همگرايي منطقه‌اي

تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۹۱۶۸۶۰

محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه دولت‌هاي يازدهم و دوازدهم، بهبود رابطه با همسايگان را يكي از دو ابراولويتي خواند كه وزارت امور خارجه تحت نظر وي در چهارسال آينده در دستور كارقرار خواهد داد. اولويتي كه در هفته‌هاي ابتدايي آغاز به كار دولت يازدهم در تابستان يكهزاروسيصدونودودو نيز از زبان حسن روحاني، رييس‌جمهور به كرات شنيده شد اما سير اتفاق‌ها درچهارسال گذشته به گونه‌اي پيش رفت كه ايران حداقل در رابطه با عربستان و امارات متحده عربي دچار عقبگرد شد و رابطه دوجانبه با بحرين نيز در همان حالت خوف و رجا و سكون پيشين باقي ماند

به گزارش اعتماد، در اين ميان عربستان سعودي در ميان كشورهاي عربي نيز موفق به يارگيري‌هاي البته سطحي در مواجهه با تهران شد كه به تبع آن امروز در منطقه از يك جبهه سعودي و جبهه ديگري با عنوان ايران نام برده مي‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هرچند كه اين روزهاي محمدجواد ظريف بيش از هميشه با مساله توافق هسته‌اي ايران با ١+٥ عجين شده است اما سكاندار دستگاه ديپلماسي تنها ٤٨ ساعت پس از بازگشت از سفري دو هفته‌اي به نيويورك راهي مسقط و دوحه شد. پايتخت قطر براي نخستين‌بار از زمان آغاز درگيري ميان اين كشور و برخي از اعضاي شوراي همكاري خليج فارس ميزبان يك مقام عاليرتبه ايراني خواهد بود. ميزباني كه ديگران در منطقه اعم از امارات متحده عربي و عربستان با سگرمه‌هاي درهم به آن نگاه مي‌كنند. اگر ماموريت محمدجواد ظريف در نيويورك و در ديدارهاي حاشيه‌اي با مقام‌هاي كشورهاي ديگر و البته نشست و برخاست با اصحاب رسانه‌هاي متفاوت، سخن گفتن از ايران پسابرجام بود كه غل و زنجيرهاي تحريم‌هاي ناعادلانه از دست و پاهايش باز شده است و به تعهدات فني خود براساس توافق هسته‌اي با ايران نيز پايبند است، در اين سفرمنطقه‌اي ظريف بايد در راستاي تحقق شعار بهبود رابطه با همسايگان گام بردارد.

دو سال از حصول توافق هسته‌اي ميان ايران و ١+٥ در نيمه جولاي سال ٢٠١٥ گذشته است؛ اروپا، روسيه، چين و ايران به تعهدات خود در قالب توافق هسته‌اي پايبند بوده‌اند و اين در حالي است كه ايالات متحده ساز مخالف را در اين گعده مي‌نوازد. باراك اوباما، رييس‌جمهور پيشين ايالات متحده كه توافق هسته‌اي با ايران را مهم‌ترين ارثيه خود در حوزه سياست خارجي مي‌دانست از ٢٠ ژانويه سال جاري ميلادي جاي خود را به دونالد ترامپ داده است؛ مردي كه ١٥ روز ديگر بايد در مورد اعلام پايبندي ايران به توافق هسته‌اي اظهارنظر كند و با اين اقدام يا كشورش را در مسير مشخص شده تعهد به برجام حفظ كند يا با خروج واشنگتن از ريل، عملا بحران ديگري را تنها ٩ ماه پس از حضور در كاخ سفيد كليد بزند.

در چنين شرايطي كار وزارت امور خارجه ايران در دولت دوازدهم سخت‌تر از قبل شده است. حفظ توافق هسته‌اي، تلاش براي ترغيب اعضاي غيرامريكايي حاضر در مذاكرات براي تحت فشار قراردادن امريكا، تسهيل مسير منتفع شدن بيش از پيش ايران از گشايش‌هاي اقتصادي برجام و خارج كردن رابطه ايران با برخي همسايگان عربي از سكون موجود، مهم‌ترين سرفصل مسووليت‌هاي وزير امور خارجه ايران در چهارسال آتي است. در چنين شرايطي محمدجواد ظريف درحالي كه در حاشيه مجمع عمومي سازمان ملل متحد زنجيره‌اي از ديدارهاي دوجانبه را پيش برد راهي مسقط و دوحه مي‌شود تا به كشورهاي منطقه و همسايه ايران بگويد كه براي ايران رابطه با همسايگان در اولويت است. مسقط براي ايراني‌ها درچندسال اخير نام‌آشناتري از قبل شده است. ميزبان نخستين ديدارها ميان هيات ايراني و امريكايي در واپسين ماه‌هاي سال يك‌هزار و سيصد ونود و يك. ديدارهايي كه مبتكر آن علي‌اكبر صالحي، وزير امور خارجه وقت ايران در دوره دوم دولت محمود احمدي‌نژاد بود. جرقه توافقنامه موقت ژنو كه در پاييز سال ٩٢ ميان ايران و ١+٥ به دست آمد نيز از همان جلسات مخفيانه در عمان زده شد. پس از آن نيز عمان چندين بار در پرونده‌هاي دوجانبه ميان ايران و امريكا از جمله در پرونده تبادل زندانيان نقش آفريني كرد. در ميان كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس (عربستان سعودي، امارات، بحرين، قطر، كويت، عمان) نيز مسقط يكي از بهترين كارنامه‌هاي كاري را به خود اختصاص داده است.

در چهارسال گذشته رفت و آمدها ميان ايران و عمان نيز تنوع و تعدد بيشتري به خود گرفته است و شايد بتوان گفت كه دو كشور براي ديد و بازديدهاي سياسي نيز چندان تابع سنت‌هاي ديپلماتيك نبوده‌اند و هرگاه به رايزني حضوري احساس شده است، تهران و مسقط به ميزبان‌هايي بدون برنامه‌ريزي براي مقام‌هاي دو كشور بدل شده‌اند. در شرايط امروز منطقه نيز دوحه در حال تلاش براي مديريت بحران است. بحراني كه ديگر تنها به تنش در رابطه ايران و عربستان اطلاق نمي‌شود و شكاف در داخل شوراي همكاري خليج فارس نيز به شكل بي‌سابقه‌اي با تنش ميان قطر و بلوكي كه عربستان به راه انداخته در حال عميق شدن است. عمان در چنين فضايي فاصله خود با مراكز بحران را حفظ كرده است و همزمان تلاش مي‌كند روابط دوجانبه خود با كشورها را مستقل از عنصر سوم پيش ببرد.

يوسف بن علوي، وزير امور خارجه عمان در آخرين ديداري كه با محمدجواد ظريف در حاشيه مجمع عمومي سازمان ملل متحد داشت بر تمايل كشورش براي بهبود رابطه با تهران تاكيد كرد. ديداري كه در نيويورك انجام شد به دليل شكل و شمايل سه جانبه آنكه ميان وزراي امور خارجه ايران، هند و عمان صورت گرفت نشان از تمايل تهران و مسقط براي توسعه رابطه و وارد كردن آن به فاز ديگري داشت كه مي‌توان كشورهاي ثالث را نيز شامل شود. پس از آن ديدار سه جانبه بود كه وزير خارجه عمان در جمع خبرنگاران تاكيد كرد كه مسقط اهميت بسياري براي رابطه دوستانه با تهران قايل است. وي كه كشورش ميزبان نخستين رايزني‌ها براي تكميل پازل برجام بود از همان تريبون در نيويورك براي حفاظت از توافق هسته‌اي با ايران نيز پيشقدم شد و تاكيد كرد كه عمان سرسختانه اعتقاد دارد كه توافق به دست آمده ميان ايران و جامعه جهاني بايد حفظ شود. بن علوي پيش از اين نيز در ديداري كه با همتاي ايراني خود در تهران در ماه جولاي داشت بر لزوم توسعه همكاري‌هاي تجاري و اقتصادي ميان تهران و مسقط تاكيد كرده بود. در همان ديدار بود كه دو طرف ضمن بحث و بررسي زمينه‌هاي توسعه رابطه دوجانبه، از وضعيت موجود رابطه ابراز خرسندي كردند. در اواسط ماه ژوئن نيز، وزير صنعت و تجارت عمان بر نياز به توسعه رابطه اقتصادي ميان دو كشور اشاره و تاكيد كرد كه حجم اين رابطه بايد تا پايان سال ٢٠١٧ به بيش از ٢ ميليارد دلار برسد. به گفته اين مقام، با توجه به رابطه خوب تهران – مسقط، عمان مصمم است كه بر حجم رابطه تجاري، اقتصادي و سياسي با ايران بيفزايد. وي فاصله دريايي اندك ميان ايران و عمان را بهترين فرصت ثابت براي توسعه رابطه اقتصادي و تجاري و سياسي با ايران خواند. جدا از رابطه اقتصادي و تجاري، ايران و عمان در حال تلاش براي توسعه همكاري‌هاي سياسي نيز هستند و در ديداري كه اخيرا سفير ايران در عمان با رييس شوراي دولتي اين كشور داشته بر لزوم توسعه روابط پارلماني ميان دو كشور تاكيد شده است.


عمان، از شركاي اصلي ايران در حوزه خليج فارس است
بهرام قاسمي، سخنگوي وزارت امور خارجه كشورمان در گفت‌وگوي اختصاصي با ا«عتماد» درباره سفر محمدجواد ظريف به مسقط و دستوركارهاي وي در اين سفر مي‌گويد: روابط ايران با عمان روابطي منطقي، متوازن و متعادل است. دو كشور همواره در مقاطع مختلف درخصوص همكاري‌هاي منطقه‌اي، رابطه دوجانبه و چگونگي توسعه هرچه بيشتر همكاري‌هاي فيمابين در تماس نزديك با هم بوده‌اند و اميدوار هستيم كه در آينده نيز اين روابط در سطح وسيع‌تري ادامه پيدا كند. امروزه روز، نه فقط وضعيت منطقه‌اي كه شرايط بين‌المللي نيز ايجاب مي‌كند ايران روابط خود را با كشورهاي همسايه و پيراموني خود توسعه ببخشد. عمان به دليل دقت نظري كه در حوزه سياست خارجي داشته و دارد و تيزبيني‌اي كه همواره در حاكميت اين كشور وجود داشته كشوري است كه مي‌تواند در مسير ايجاد ثبات، امنيت و كمك به همگرايي بيشتر در منطقه، گام بردارد. با توجه به همين مشخصات است كه اين كشور به عنوان يكي از شركاي ايران در حوزه خليج فارس مطرح بوده است. سخنگوي وزارت امور خارجه در ادامه با اشاره به اينكه يكي از اهداف اين رايزني‌ها مي‌تواند كمك به همگرايي بيشتر ميان كشورهاي منطقه باشد، خاطرنشان كرد: جمهوري اسلامي ايران همواره تلاش كرده كه روابط بين كشورهاي منطقه از وضعيت مطلوب‌تري برخوردار باشد. در شرايط كنوني هرگونه دوري و كينه‌ورزي ميان كشورهاي منطقه مي‌تواند مجموعه منطقه را با شرايط وخيمي روبه‌رو كند.


از تحول مثبت در رابطه با عربستان استقبال مي‌كنيم
وي در پاسخ به سوال «اعتماد» در مورد نقشي كه عمان مي‌تواند در ميانجي‌گري ميان ايران و عربستان ايفا كند، گفت: ما درباره رابطه با عربستان بارها تكرار كرده‌ايم كه هرگز علاقه‌مند به ايجاد تنش يا تشديد تنش در منطقه نبوده‌ايم و از هرگونه اقدام مثبتي كه بتواند روابط ايران و ساير كشورهاي منطقه را با تحولي روبه‌رو كند، استقبال كرده‌ايم اما متاسفانه دولت عربستان با بدفهمي، كج‌فهمي و ندانستن‌هاي خود تاكنون نتوانسته به يك تصميم واقع‌بينانه و خردمندانه در مورد رابطه خود با همسايگان برسد. ما به هر نداي دوستانه پاسخي دوستانه خواهيم داد و تاريخ منطقه گوياي اين سياست اصولي ايران است.


عمان جانشيني براي همه كشورهاي منطقه نيست
سخنگوي وزارت امور خارجه در پاسخ به سوالي درباره تاثير روابط دوجانبه ايران با برخي اعضاي شوراي همكاري خليج‌فارس مانند عمان بر تنش‌زدايي از رابطه تهران با ساير اعضاي اين شورا گفت: مسقط با درايتي كه در اين سال‌ها در حوزه سياست خارجي داشته توانسته رابطه متوازني با ايران داشته باشد و ما فكر مي‌كنيم كه در مواقع حساس مي‌توانيم رايزني‌هاي لازم را با كشور عمان در مورد مسائل منطقه داشته باشيم. البته كه عمان، جانشيني براي همه كشورهاي منطقه نيست و ما هم در رابطه دوجانبه با اين كشور به دنبال بهبود رابطه همه‌جانبه با خود اين كشور هستيم. با اين وجود رابطه دوجانبه با هركدام از اين كشورها مي‌تواند در ايجاد و شكل‌گيري آن همگرايي منطقه‌اي كه به آن اشاره كردم، موثر باشد.


بخش عمده‌اي از اموال ايران در عمان بازگردانده شد
بهرام قاسمي در پاسخ به سوال ديگر «اعتماد» در مورد وضعيت بازپرداخت اموال ايران در عمان گفت: به دليل مشكلاتي كه در دوره تحريم‌ها و پيش از حصول توافق هسته‌اي وجود داشت بخشي از پول ايران در عمان جمع شده بود كه رقم آن هم چندان بالا نبود. پس از حصول توافق هسته‌اي و با حل‌وفصل مشكلاتي كه ايران در حوزه نقل و انتقال‌هاي مالي داشت در سطح كارشناسي اختلاف‌هايي ميان ايران و عمان براي بازپرداخت پول وجود داشت اما با رايزني‌ها و تماس‌هاي متعددي كه ميان مقام‌هاي بانك مركزي ايران و همتاهاي آنها در مسقط صورت گرفت اكنون ساز و كار اين پرداخت‌ها مشخص شده و اين بازپرداخت‌ها طبق همان توافق در حال انجام گرفتن است.


ديپلماسي منطقه‌اي ايران روي دور تند خواهد بود
رييس مركز ديپلماسي عمومي وزارت امور خارجه درپاسخ به سوال «اعتماد» در مورد اهميت نخستين سفر وزير امور خارجه ايران به دوحه پس از بروز تنش ميان قطر و برخي كشورهاي شوراي همكاري خليج‌فارس گفت: دولت دوازدهم بهبود رابطه با همسايگان را در اولويت قرار داده است و با توجه به اتفاق‌هاي اخير كه در منطقه رخ داده يا درحال وقوع است ضرورت همنشيني و رايزني ميان ايران و كشورهاي همسايه بسيار زياد است. ما در هفته‌هاي آتي با بسياري از همسايگان در سطوح مختلف رايزني‌هاي جدي خواهيم داشت. در مورد سفر به دوحه نيز، پس از بحراني كه در رابطه ميان قطر و برخي كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس رخ داد، اين نخستين‌بار است كه وزير امور خارجه ايران به اين كشور سفر مي‌كند. روابط دوجانبه و پرونده‌هاي منطقه‌اي مانند سوريه و همچنين تنش در رابطه ميان قطر و برخي كشورهاي منطقه مي‌تواند از سوژه‌هاي رايزني‌هاي وزير امور خارجه ايران در دوحه باشد.


صلح منطقه‌اي؛ هدف رايزني‌هاي ظريف
سخنگوي وزارت امور خارجه در ادامه گفت‌وگو با «اعتماد» با اشاره به اينكه پيام ايران و سفر‌هاي مقام‌هاي ايران به منطقه و تمامي همسايگان، پيام صلح و دوستي است، گفت: اين سفر‌ها هرگز عليه هيچ كشوري نخواهد بود بلكه تلاشي است در جهت تحكيم ارتباطات و مراودات ميان تمامي كشورهاي منطقه. ما براي همه مردم منطقه صلح و آرامش و دوستي در چارچوب احترام متقابل و عدم مداخله در امور داخلي يكديگر را خواهان هستيم. اين مسائل تنها گزينه تضمين‌كننده حفظ تماميت ارضي و حاكميت ملي كشورهاي منطقه خواهد بود.


نخستين سفر به سرزمين محصور
محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه كشورمان براساس برنامه‌ريزي‌هاي انجام گرفته تا عصر روز دوشنبه در مسقط، پايتخت عمان به رايزني‌هاي سياسي خود پايان خواهد داد و پس از عصر امروز به وقت محلي، مسقط را به مقصد دوحه ترك مي‌كند. اين نخستين سفر وزير امور خارجه ايران به قطر پس از بحران ديپلماتيكي است كه ميان اين كشور و سه عضو شوراي همكاري خليج فارس در ژوئن ٢٠١٧ رخ داد. عربستان سعودي، امارات متحده عربي و بحرين از گعده كشورهاي شوراي همكاري به اضافه مصر از جمع كشورهاي اسلامي اقدام به قطع رابطه با قطر كرده و سفراي خود از دوحه را فراخواندند. درحال حاضر نيز با وجود گذشت چهارماه از اين بحران، هنوز قطر تحت تحريم‌هاي شديد تجاري، اقتصادي، سياسي و ممنوعيت ورود و خروج شهروندانش به اين كشورها است.

محمدجواد ظريف در حالي راهي دوحه شده است كه عربستان سعودي رابطه دوحه با تهران را يكي از عوامل اصلي حصر سياسي و اقتصادي قطر در چندماه گذشته دانسته و خواهان پايان يافتن آن است. اين در حالي است كه حاكمان قطر به هرگونه دخالت عامل سوم در روابط دوجانبه خود با كشورها نه گفته‌اند و البته تاكيد داشته‌اند كه در ميان كشورهاي حصركننده قطر، امارات متحده عربي بيشترين رابطه تجاري با ايران را دارد لذا درخواست قطع اين رابطه از دوحه نمي‌تواند منطقي باشد. جمهوري اسلامي ايران همواره در ٤ ماه گذشته تاكيد داشته كه خواهان بهبود رابطه ميان كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس است و بحران در اين رابطه را به نفع هيچ كدام از اعضاي منطقه ندانسته است. پس از آغاز بحران در قطر، اين كشور براي مبارزه با حصري كه عربستان بر آن تحميل كرد به سمت ايران متمايل شد تا با استفاده از مسير ايران بتواند كالاهايي كه مقصد آنها تركيه بود را وارد كند. در چهارماه گذشته تركيه و ايران به دو منبع اصلي تامين‌كننده مواد اوليه مورد نياز دوحه تبديل شدند. بسياري از تحليلگران مسائل منطقه تاكيد دارند كه بايكوت منطقه‌اي قطر به نزديكي بيش از پيش دوحه و تهران منتهي شده است و اين نكته‌اي است كه وزير امور خارجه اين كشور نيز چند روز پيش در جريان ديدار از پاريس و رايزني با مقام‌هاي فرانسوي به آن اشاره كرده بود. شيخ محمد بن عبدالرحمان در اين اظهارات خود تاكيد كرده بود كه قطر و ايران همچنان اختلاف‌هاي سياسي با هم دارند كه يكي از مهم‌ترين آنها پرونده سوريه است.

منبع: الف

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۱۶۸۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بالانسر ایران و اسرائیل

نشریه فارن‌افرز در تحلیلی از چشم‌انداز تنش در منطقه می‌نویسد: تشکیل اتحاد ضدایرانی نوظهور در خاورمیانه پس از حملات بی‌سابقه جمهوری اسلامی علیه (رژیم) اسرائیل آن‌گونه که صهیونیست‌ها به تصویر می‌کشند و از آن به تغییر پارادایم یاد می‌کنند، با پیچیدگی‌های خاورمیانه ناسازگار و بیش از حد ساده‌انگارانه است. واقعیت این است که اعراب دیگر سر ستیز با ایران ندارند.

به گزارش دنیای اقتصاد، دالیا داسا کای عضو ارشد مرکز روابط بین‌الملل یوسی‌اِل‌اِی و صنم وکیل مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا چتم هاوس ۲۶ آوریل ۲۰۲۴ در نشریه فارن افرز نوشتند: زمانی که ایران در ۱۳ آوریل بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد را به سمت اسرائیل پرتاب کرد، اردن به دفع حملات کمک کرد.

گزارش‌های اولیه رسانه‌ها حاکی از آن بود که چند کشور عربی دیگر در دفاع از اسرائیل مشارکت داشته‌اند، تلاش‌هایی که البته این کشورها آن را رد کردند. با وجود این، گروهی از رهبران اسرائیل و همچنین برخی ناظران در واشنگتن، این اقدامات را نشانه‌ای از یک تغییر بزرگ تفسیر کردند. مبنی بر اینکه کشورهای عربی در صورت ادامه تشدید درگیری (رژیم) اسرائیل با ایران، سمت اسرائیل خواهند بود. هرزی هالوی، رئیس ستاد کل نیروهای نظامی (رژیم) اسرائیل، اعلام کرد که حمله ایران «فرصت‌های جدیدی برای همکاری در خاورمیانه ایجاد کرده است.»

موسسه مطالعات امنیت ملی، یک اندیشکده اسرائیلی، اعلام کرد که «ائتلاف منطقه‌ای و بین‌المللی‌ای که در رهگیری حملات ایران به اسرائیل مشارکت داشت، پتانسیل ایجاد اتحاد منطقه‌ای علیه ایران را نشان می‌دهد.»

پس از آنکه پاسخ (رژیم) اسرائیل به حمله ایران با یک ضربه نسبتا محدود به تاسیساتی در ایران انجام شد، دیوید ایگناتیوس ستون‌نویس واشنگتن پست، اظهار کرد که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقه‌ای علیه ایران رفتار می‌کند.»

او نوشت: «به نظر می‌رسد که (رژیم) اسرائیل با پاسخ محدود، منافع متحدانش را در این ائتلاف - عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن - که همگی در رهگیری آخر هفته گذشته بی‌صدا کمک کردند، مورد سنجش قرار داد.» به نظر ایگناتیوس، این یک «تغییر پارادایم بالقوه برای (رژیم) اسرائیل» است. تغییری که به خاورمیانه «شکل جدیدی» می‌بخشد. با این حال، این ارزیابی‌ها بیش از حد ساده انگارانه هستند و نمی‌توانند پیچیدگی چالش‌های منطقه را درک کنند.

مطمئنا، با توجه به ماهیت بی‌سابقه تبادلات نظامی آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقه‌ای را بیشتر در نظر بگیرد. اما واقعیت‌های منطقه که مانع همکاری اعراب و اسرائیل می‌شود، تغییر قابل‌توجهی نکرده است. حتی قبل از حمله حماس در ۷ اکتبر و متعاقب آن جنگ (رژیم) اسرائیل با غزه، کشورهای عربی که توافق‌نامه ۲۰۲۰ ابراهیم را امضا کردند و عادی‌سازی با (رژیم) اسرائیل را پذیرفتند، از حمایت بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل از گسترش شهرک‌سازی‌های اسرائیل در کرانه باختری و رویکرد او نسبت به غزه، ناامید شده بودند.

مجموعه‌ای از حملات مرگبار شهرک نشینان اسرائیلی به فلسطینی‌ها در کرانه باختری در بهار سال ۲۰۲۳ به تنش‌های منطقه‌ای دامن زد. پس از آغاز عملیات نظامی اسرائیل در غزه در ماه اکتبر، که موجی از اعتراضات را در سراسر خاورمیانه برانگیخت، رهبران عرب تردید بیشتری در حمایت آشکار از (رژیم) اسرائیل پیدا کردند، چرا که می‌دانستند همکاری آشکار می‌تواند به مشروعیت داخلی آن‌ها لطمه بزند.

هیچ چیزی درباره واکنش اعراب به این دور از رویارویی ایران و (رژیم) اسرائیل نشان نمی‌دهد که این مواضع تغییر کرده باشد. گروهی از دولت‌ها که بسیاری از اسرائیلی‌ها از آن‌ها به عنوان «اتحاد سنی» یاد می‌کنند، همچنان به دنبال متعادل کردن روابط با ایران و اسرائیل، حفاظت از اقتصاد و امنیت خود، و مهم‌تر از همه، جلوگیری از درگیری منطقه‌ای گسترده‌تر هستند.

آن‌ها همچنین احتمالا پایان دادن به جنگ فاجعه بار در غزه را بر رویارویی با ایران در اولویت قرار خواهند داد. با این حال، با افزایش تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل، اشتیاق کشورهای عربی برای تسریع در ادغام منطقه‌ای (رژیم) اسرائیل بیش از هر زمان دیگری به پذیرش تشکیل کشور فلسطینی از سوی اسرائیل بستگی دارد.

طرح موازنه

پیش از حمله ۱۳ آوریل ایران به اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اطلاعاتی درباره این حمله قریب الوقوع با ایالات متحده به اشتراک گذاشتند. سپس فرماندهی مرکزی ایالات متحده از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با (رژیم) اسرائیل و سایر شرکا استفاده کرد. اردن به هواپیماهای نظامی آمریکا و بریتانیا اجازه ورود به حریم هوایی این کشور را داد تا هواپیماهای بدون سرنشین و موشک‌های ارسالی ایرانی را رهگیری کنند. گزارش‌های اولیه رسانه‌ها به‌ویژه در ایالات متحده و (رژیم) اسرائیل، تاکید می‌کردند که تلاش‌های گسترده منطقه‌ای در مورد حمله تهران انجام شده است. اما به زودی مشخص شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان سعودی و هم امارات به صراحت هرگونه کمک نظامی مستقیم به دفاع از اسرائیل را تکذیب کردند.

مقامات اردنی از مشارکت برای حفاظت از منافع خود دفاع کردند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، با تاکید بر اینکه کشورش برای کمک به (رژیم) اسرائیل اقدامی نکرده است، اعلام کرد که «امنیت و حاکمیت» اردن بالاتر از همه ملاحظات قرار دارد. تلاش‌هایی که کشورهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا به طور قطع ناشی از تمایل به حفظ روابط با ایالات متحده بود، نه برای همسویی بیشتر با (رژیم) اسرائیل. از زمانی که اسرائیل عملیات خود را در غزه آغاز کرد، رهبران عرب از اینکه جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده نتوانسته در مهار رفتار (رژیم) اسرائیل در غزه موفقیتی کسب کند، شگفت زده شده‌اند. اما آن‌ها همچنان به دنبال تعمیق همکاری خود با واشنگتن هستند.

آن‌ها هیچ منبع جایگزینی برای نوع امنیتی که ایالات متحده تامین می‌کند، نمی‌بینند. در ماه‌های اخیر؛ کشورهای عربی خلیج فارس و همچنین مصر و اردن به تشویق واشنگتن، کمک به مدیریت پویایی‌های امنیتی خاورمیانه، مهار فعالیت‌های ایران و جلوگیری از یک جنگ منطقه‌ای گسترده‌تر را ادامه داده‌اند. پایان دادن به جنگ در غزه همچنان یک اولویت فوری منطقه‌ای است و کشورهای عربی در حال کار برای یک طرح صلح با دولت بایدن هستند. رهبران عربستان همچنان معتقدند که یک معاهده دفاعی دوجانبه با ایالات متحده باید بخشی از هر توافق عادی‌سازی آینده با اسرائیل باشد. امارات نیز به تلاش خود برای مذاکره درباره توافق‌نامه دفاعی با دولت بایدن ادامه داده است.

اما در عین حال کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون تعامل نزدیک‌تری با تهران دارند. آن‌ها به خوبی می‌دانند که نزدیکی به ایران آن‌ها را در معرض خطر قرار می‌دهد. در سال ۲۰۱۹، پس از خروج دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا از توافق هسته‌ای که ایالات متحده و سایر قدرت‌های بزرگ با ایران بر سر آن توافق کرده بودند، تهران آنچه بی‌ثباتی در سراسر خلیج فارس خوانده می‌شود را گسترش داد، به کشتی‌ها در نزدیکی بنادر امارات حمله کرد و برای اولین بار حملات دقیقی را علیه تاسیسات نفتی عربستان انجام داد. پس از امضای توافق‌نامه ابراهیم، تهران به صراحت به بحرین و امارات هشدار داد که حضور نظامی اسرائیل در خلیج فارس خط قرمزی برای ایران خواهد بود.

خیلی پیش از حمله حماس در ۷ اکتبر، کشورهای عربی به طور کلی تصمیم گرفته بودند که بهترین راه برای کاهش خطر ایرانی که به طور فزاینده تهاجمی‌تر می‌شود، تلاش برای قرابت است، نه تلافی. امارات و عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود را با ایران به ترتیب در سال‌های ۲۰۲۱ و ۲۰۲۳ احیا کردند.

از ۷ اکتبر، این کشورها همراه با بحرین و عمان، پیام‌ها و هشدارهایی را بین ایران و (رژیم) اسرائیل مخابره کرده و برای مدیریت تنش‌ها پیشنهادهایی را برای خروج از این پیچ دشوار، ارائه کرده‌اند. دو روز پس از حمله ایران در ۱۳ آوریل، وزیر امور خارجه مصر با همتایان ایرانی و اسرائیلی خود به منظور مهار تشدید درگیری به‌صورت تلفنی تماس گرفت.

منافع آینده

در ماه‌های آینده، کشورهای عربی احتمالا تلاش خواهند کرد تا این اقدام متعادل‌کننده را حفظ کنند و همه طرف‌ها را به خویشتنداری دعوت کنند و از اقدامات تهاجمی بیشتر اسرائیل فاصله بگیرند. اگر تشدید تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل ادامه یابد، آن‌ها احتمالا حتی بیشتر از اکنون تمایلی به حمایت از عملیات اسرائیل نخواهند داشت. هزینه‌های داخلی آن‌ها برای حمایت آشکار از اسرائیل احتمالا با گذشت زمان افزایش خواهد یافت، به‌ویژه اگر نیروهای اسرائیلی به سمت رفح حرکت کنند. بسیاری از کشورهای عربی نگرانی‌های اسرائیل در مورد فعالیت‌های منطقه‌ای ایران، به‌ویژه حمایت تهران از شبه‌نظامیان غیردولتی را دارند.

اما کشورهای عربی خلیج فارس، به وضوح محاسبه کرده‌اند که باز کردن باب گفت‌وگوهای مستقیم دیپلماتیک، اعمال فشار با انگیزه‌های اقتصادی، و انجام دیپلماسی پشتیبان با تهران امن‌ترین راه‌ها برای حفاظت از منافع آن‌ها و جلوگیری از سرریز درگیری است. به هر میزان که درگیری ایران و اسرائیل تشدید شود، کشورهای عربی احتمالا از این اشکال تعامل عقب‌نشینی نخواهند کرد. تلاش‌های آن‌ها برای عادی‌سازی روابط با ایران از زمان آغاز جنگ غزه سرعت گرفته است، در حالی که تلاش‌ها برای عادی‌سازی روابط آن‌ها با اسرائیل متوقف شده است.

در تلاش برای ترغیب اسرائیل به تفکر فراتر از جنگ غزه، عربستان سعودی همچنان چشم‌انداز عادی‌سازی را مشروط به مشارکت در یک فرآیند سیاسی با هدف ایجاد کشور فلسطینی خواهد کرد. با این حال، (رژیم) اسرائیل این درخواست‌های عربستان را نادیده گرفته است، شاید به دلیل اطمینان بیش از حد که پس از پایان جنگ در غزه، روند عادی‌سازی می‌تواند از همان جا که متوقف شده بود ادامه یابد. عادی‌سازی بیشتر اعراب و اسرائیل در این شرایط بعید است. کشورهای عربی به همکاری با واشنگتن در زمینه دفاع موشکی ادامه خواهند داد، اما این همکاری مستلزم هماهنگی مستقیم با (رژیم) اسرائیل نیست.

همچنین به این زودی‌ها به سطح یک اتحاد رسمی دفاعی نزدیک نخواهد شد. این امر مستلزم همسویی بهتر سیستم‌های دفاعی کشورهای عربی و همچنین اعتماد بیشتر است، که هر دوی این موارد در خاورمیانه وجود ندارد و ایجاد آن زمان‌بر است. کشورهای عربی، به‌ویژه دولت‌های عرب خلیج فارس، از تلاش‌های اسرائیل برای تنزل دادن توانایی‌های نیابتی ایران استقبال خواهند کرد.

اما آن‌ها به احتمال زیاد با هرگونه حمله مستقیم به ایران که می‌تواند چشم‌انداز اقتصادی شکننده منطقه را بی‌ثبات کند مخالفت خواهند کرد. با وجود اینکه کشورهای عربی علاقه‌مند به حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن هستند، آن‌ها نمی‌خواهند به بلوکی بپیوندند که آشکارا علیه ایران و حامیان جهانی آن مانند روسیه عمل می‌کند.

آن‌ها ترجیح می‌دهند روابط چندمنطقه‌ای و جهانی را متعادل کنند، نه اینکه پل‌ها را پشت سر خود خراب کنند. با وجود این محدودیت‌ها، کشورهای عربی می‌توانند نقش مهمی در جلوگیری از تشدید بیشتر تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو طرف - و ایجاد خطوط گرم برای مدیریت بحران - بیش از هر زمان دیگری حیاتی است.

دقیقا به این دلیل که تعدادی از کشورهای عربی روابط خود را با ایران و اسرائیل تقویت کرده‌اند، آن‌ها می‌توانند از این روابط برای تشویق به خویشتن‌داری و کمک به انتقال پیام‌ها بین دو طرف استفاده کنند و در صورت شروع درگیری‌ها برای جلوگیری از درگیری یا کاهش آسیب تلاش کنند. در درازمدت، برای ایجاد ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید پلتفرم خود را برای گفت‌وگوی منظم ایجاد کنند. حملات اخیر که ایران و (رژیم) اسرائیل را در آستانه جنگ قرار داد، نشان می‌دهد که تا چه میزان نیاز به چنین گفت‌وگویی ضروری شده است. اما جهان باید انتظارات خود را برای همکاری نزدیک‌تر بین کشورهای عربی و اسرائیل کاهش دهد.

همکاری کاملا فنی که کشورهای عربی و اسرائیل اخیرا در زمینه‌های مورد علاقه مشترک از جمله انرژی و تغییرات آب و هوا داشته‌اند، احتمالا ادامه خواهد داشت. با این حال، گردهمایی‌های منطقه‌ای پرمخاطب که آشکارا تعامل سیاسی کشورهای عربی با اسرائیل را تبلیغ می‌کنند، در کار نیست مگر اینکه اسرائیل به جنگ خود علیه غزه پایان دهد. تا آن زمان، تلاش کشورهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی با اسرائیل نیز محدود خواهد بود. یک استراتژی کوتاه‌مدت واقع بینانه‌تر، حمایت از توانایی آن‌ها برای میانجی‌گری و جلوگیری از درگیری‌های آینده بین ایران و (رژیم) اسرائیل را در اولویت قرار خواهد داد.

دیگر خبرها

  • سفر معاون وزیر خارجه آمریکا برای بررسی تحولات افغانستان
  • بالانسر ایران و اسرائیل
  • دست رد پاکستان به سینه آمریکا درباره رابطه با ایران
  • درخواست بلینکن از چین در رابطه با ایران و کره شمالی
  • ویدیو/ ارتقای اقتصاد مکمل میان ایران و کشورهای آفریقایی
  • رایزنی برای تبادلات مالی و بانکی میان ایران و آفریقا
  • درباره رابطه ایران با گرجستان و ارمنستان!
  • مقایسه نرخ رشد اقتصادی ایران در میان اقتصادهای بزرگ دنیا (+جدول)
  • عمان و امارات خواستار خویشتنداری ایران و اسرائیل شدند
  • مناسبات دوجانبه و مهمی میان ایران و پاکستان وجود دارد