Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش ایسکانیوز و به نقل از شهروند، «حسن فاضلی‌نشلی» باستان‌شناس گفت: وزارت راه پیش از انقلاب و بعدها اداره گاز محوطه باستانی کمیشانی را به ‌طور کامل تخریب کرده‌اند هیچ منطقه‌ای به اندازه بهشهر دارای غنای آثار تاریخی و فرهنگی نیست و هیچ نقطه از ایران نیز به اندازه این منطقه دستخوش حفاری‌های غیر مجاز نشده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

احداث جاده‌ای که به سمت ساری، نکا و بهشهر می‌رود، در حالی پیش از انقلاب تنها روستای نوسنگی شمال ایران را به دونیم تقسیم کرده است که باستان‌شناسان وضع تنها کلونی باقیمانده از غارها و محوطه‌های باستانی شمال ایران را به دلیل معدن‌کاوی و ساخت‌و‌سازهای بی‌ضابطه در خطر نابودی کامل اعلام کردند. مهم‌ترین و بزرگترین کلونی غارهای باستانی شمال ایران در دو سوی جاده بهشهر - مازندران قرار گرفته است. جایی که جاده از میان آن می‌گذرد و برداشت معدن از لایه‌های هزاران ساله جز تلی از خاک چیزی به جای نگذاشته است. غار هوتو و کمربند که در فاصله یکصدمتری از یکدیگر قرار گرفته‌اند و از آنها به‌ عنوان خاستگاه اصلی انسان متفکر پیش از تاریخ نام برده شده است، وضع نگران‌کننده‌ای دارند. هر چند که بخش‌های سالم غار هوتو توسط باستان‌شناسان در حال بازنگری است، اما گفته می‌شود که غار کمربند با قدمت بیش از ٧٥‌هزار ‌سال پیش از میلاد به ‌طور کامل از بین رفته است.

پروژه تخریب غارهای باستانی شمال ایران که از پیش از انقلاب به دلیل هجوم فعالیت‌های گسترده عمرانی و معدنی آغاز شده بود و تا کنون هم ادامه دارد به غار هوتو و کمربند ختم نمی‌شود. در نزدیکی همین غارها، یکی از دست‌نخورده‌ترین محوطه‌های باستانی و غار باستانی شمال ایران در روستای «رستم کلا» به واسطه برداشت معدن در معرض تخریب قرار گرفته است. محدوده غار کمیشانی که باستان‌شناسان از آن به ‌عنوان بزرگترین و قدیمی‌ترین روستای دوره نوسنگی در ایران نام می‌برند با احداث جاده ساری ـ بهشهر دو نیم شده است و این جاده درست از وسط این محوطه باستانی عبور کرده است و هم‌اکنون نیز باقیمانده این محوطه باستانی به دلیل قرار گرفتن در مسیر گازکشی به روستاها و مناطق اطراف مورد تهدید است.

نخستین روستای نوسنگی حاشیه خزر

غارهای باستانی شمال ایران در میان هجوم گسترده تخریب‌ها و تهدیدها در حالی نفس‌های آخر را می‌کشند که باستان‌شناسان برای حل معادلات مجهول تاریخی و دوره‌های پیش از تاریخ به کاوش محوطه‌های اطراف این غارها روی می‌آورند و حالا کلنگ خود را برای پاسخ به پرسش منشأ شکل‌گیری نخستین روستاهای بخش جنوبی دریای خزر به یک دیواره در مجاورت جاده ساری ـ بهشهر فرود آورده‌اند. دیواره‌ای که در نظر نخست بیش از آن‌که تداعی‌کننده رد پای انسان عصر باستان در قدیمی‌ترین روستای نوسنگی ایران باشد، زخم تیغه‌های بولدوزر را نشان می‌دهد که برای احداث جاده بی‌محابا قدیمی‌ترین روستای نوسنگی ایران را شکافته است.

«حسن فاضلی‌نشلی» باستان‌شناس، برای یافتن پاسخ این پرسش که دوره گردآوری خوراک و شکارورزی در شمال ایران چه زمانی به پایان رسیده و آغاز کشاورزی و روستانشینی در شمال ایران به چه زمان بازمی‌گردد و چگونه این اتفاق افتاده است به کلونی غارهای باستانی شمال کشور وارد شده است.

او که هم ‌اکنون در فصل نخست کاوش باستان‌شناسی محدوده غار کمیشان است و ترانشه باستان‌شناختی خود را درست در کنار دیواره جاده ساری - بهشهر به صورت عمودی گشوده است، مطالعات و نتایج کاوش‌های فعلی را بسیار مهم می‌داند. فاضلی نشلی معتقد است، محوطه باستانی کمیشانی منطقه‌ای است که میان اوراسیا و خاورمیانه قرار گرفته و مطالعات آن نه‌تنها برای باستان‌شناسی خاورمیانه که برای منطقه اوراسیا نیز بسیار حایز اهمیت است.

این باستان‌شناس می‌گوید: یکی از دلایلی که باعث شد این پروژه با همکاری دانشگاه تهران و پژوهشگاه میراث فرهنگی کلید بخورد و پای باستا‌ن‌شناسان به این منطقه باز شود، این بود که عمده پژوهش‌های مرتبط با دوره نوسنگی در غرب ایران متمرکز بود و باستان‌شناسان و محققان پژوهش‌های گسترده خود را درباره جوامع نوسنگی در زاگرس ایران، عراق، بخش‌های از ترکیه و مناطقی در سوریه، لبنان و فلسطین متمرکز کردند. حتی در ایران در همین سالیان اخیر تقریبا ٩٠‌درصد کاوش‌های جوامع نوسنگی به غرب ایران و منطقه زاگرس مرکزی ارتباط داشت.

غفلت از محوطه‌های باستانی مازندران

فاضلی‌نشلی تعداد پژوهش‌های باستان‌شناسان را در خطه شمالی ایران اندک خواند و گفت: پژوهش‌هایی که در شمال ایران در کلونی غارهای باستانی صورت گرفته با اهداف دیگری چون یافتن زیستگاه و بقایای انسان‌های نئاندرتال انجام شده است. به گفته او در اواخر ‌سال ١٩٥٠ و اوایل ١٩٦٠ «کارلتون کان» استاد باستان‌شناسی دانشگاه فیلادلفیای آمریکا غار هوتو و کمربند را با هدف یافتن انسان‌های اولیه و نئاندرتال کاوش کرد و ١٤ متر از لایه‌های فرهنگی غار هوتو و کمربند را طی دو هفته کاوید. هر چند که این کاوش‌ها بسیار ناقص بود اما نشان می‌دهد که انسان عصر میان‌سنگی حدود ٦‌ هزار و ٥٠٠‌ سال قبل از میلاد وارد دوره نوسنگی شد.

پرسشی که هم‌اکنون از زمان کاوش باستان‌شناس آمریکایی هوتو و کمربند پیش روی باستان‌شناسان قرار گرفته این است که چرا عصر کشاورزی و روستانشینی در منطقه شمال ایران ٣‌ هزار ‌سال دیرتر از منطقه زاگرس آغاز شده است؟ آیا این منطقه دیرتر از زاگرس وارد عصر کشاورزی و روستانشینی شده یا کاوش‌های باستان‌شناسی آن ناقص است؟

فاضلی‌ نشلی که مدرس دانشگاه تهران در رشته باستان‌شناسی است، در پاسخ به این سوالات اینگونه توضیح می‌دهد که باید توجه داشت در مناطق دیگر اوراسیا و شرق دور نیز دوره نوسنگی بسیار دیرتر آغاز شده و بیشترین فرضیات این موضوع را مطرح می‌کنند که جوامع نوسنگی از منطقه زاگرس به منطقه شمال کشور کوچ کرده‌اند یا آن‌که سبک جدیدی متفاوت از منطقه زاگرسی در دوره نوسنگی در شمال ایران گسترش یافته و بدین‌ترتیب دوره نوسنگی در این منطقه ٣‌ هزار‌ سال دیرتر آغاز شده است.

این باستان‌شناس می‌گوید: «نمی‌توانیم تصور کنیم جوامع شکارورز و گردآورنده خوراک زندگی خود را به یک‌باره رها کرده و وارد سبک جدیدی از زندگی شده‌اند و حالا سوال این است که این مرحله انتقال چگونه صورت گرفته است؟» باستان‌شناس‌ها همچنین در بررسی محوطه باستانی کمیشانی با سوالات زیادی مواجه شده‌اند. آنها در پی این پاسخ هستند که پسروی و پیشروی دریا در دوره باستان در شمال ایران چگونه بوده است؟ بر اساس کاوش‌های باستان‌شناسی کارلتون کان و مطالعه بقایایی که از استخوان فوک دریایی عصر باستان در اختیار باستان‌شناس‌ها است، مشخص می‌شود که انسان عصر نوسنگی در روستای کمیشانی در آن دوره کنار ساحل خزر زیست می‌کرد و به شکار فوک‌های دریایی مشغول بود. با مطالعه محوطه باستانی کمیشانی مشخص شده است که دریای خزر اکنون نسبت به دوره نوسنگی بیش از ٢٠ کیلومتر عقب‌نشینی کرده است.

باستان‌شناس‌ها همچنین در بررسی کمیشانی به این نتیجه رسیده‌اند که زیستگاه جوامع نوسنگی تنها در داخل غارها نبود و آنها بیرون از غار نیز زندگی می‌کردند. به همین دلیل است که دکتر فاضلی نشلی، باستان‌شناس، پیشنهاد ایجاد چند گمانه در محوطه شمالی و جنوبی کمیشانی در دو سوی جاده ساری - بهشهر را به پژوهشکده باستان‌شناسی داد. فاضلی‌ نشلی می‌گوید: «اولویت مطالعات به منطقه کمیشانی داده شد؛ اما وزارت راه پیش از انقلاب و بعدها اداره گاز محوطه باستانی کمیشانی را به ‌طور کامل تخریب کرده‌اند و هم‌ اکنون زخم تیغه‌های بولدوزرها به این محوطه قابل مشاهده است که بخش‌های عظیم آثار دوره نوسنگی را از بین برده‌اند.»

قدیمی‌ترین روستای نوسنگی خارج از غار

پژوهش‌ها و کاوش‌هایی که باستان‌شناسان در محوطه باستانی کمیشانی انجام داده‌اند، خبر از نخستین محوطه نوسنگی را پیش از سفال در شمال کشور می‌دهد. فاضلی ‌نشلی در حالی ‌که کنار ترانشه باستان‌شناختی خود در حاشیه جاده ساری ـ بهشهر ایستاده است، می‌گوید: «در این نقطه یکی از بزرگترین و قدیمی‌ترین روستاهای دوره نوسنگی وجود داشته و تا این لحظه به جز این منطقه هیچ محوطه نوسنگی پیش از سفال در ایران یافت نشده و کمیشانی قدیمی‌ترین روستای نوسنگی خارج از غار در شمال ایران است.» جالب آن‌که اکنون در عرصه این محوطه باستانی ساخت‌و‌سازهای غیرمجاز انجام می‌شود و احداث شهرک‌های صنعتی سبب شده است آثار دوره پارینه‌سنگی و عصر آهن در اطراف این محوطه ارزشمند که اطلاعات خوبی از زندگی انسان نوسنگی به دست می‌دهد، مورد تخریب جدی قرار بگیرد.

فاضلی‌ نشلی می‌گوید: «وقتی مسیر لوله گاز و آب از این محوطه عبور کرد، تعداد زیادی ابزار سنگی، ‌هاون و اشیا و استخوان انسانی به دست آمد که هم‌اکنون در اداره میراث فرهنگی استان مازندران نگهداری می‌شود. به دلیل همین تخریب‌های گسترده صورت‌گرفته در محوطه کمیشانی نیز ما تلاش کردیم گمانه‌های باستان‌شناسی را به گونه‌ای ایجاد کنیم که کمترین آسیب را به آثار تاریخی محوطه برساند و از این طریق بتوانیم حجم آسیب‌دیدگی محوطه را به‌ طور دقیق مورد بررسی قرار دهیم.»

سرپرست هیأت کاوش باستان‌شناسی محوطه کمیشانی ادامه می‌دهد: «گمانه عمودی باستان‌شناسی ایجاد‌شده در کمیشانی بیانگر لایه‌هایی از عصر مفرغ و تدفین‌های این دوره است. همچنین لایه سوم به هزاره پنجم پیش از میلاد بازمی‌گردد که دو‌ هزار ‌سال قدیمی‌تر از عصر مفرغ است. در لایه‌های چهارم و پنجم نیز حدود دو متر قلوه سنگ، ابزار سنگی و خشت قالب گرفته‌شده وجود دارد که این لایه ما را با ابهامات بسیار مواجه کرده است.» او می‌گوید: «کاملا مشخص است که در دوره نوسنگی قبل از سفال، خشت پخته قالب گرفته‌شده، وجود دارد و ما نیز در مساحت بیش از یک متر مربع بالغ بر یکصد کیلو خشت پخته کشف کرده‌ایم؛ اما هنوز نمی‌دانیم به جز ابزار سنگی و قلوه‌سنگ‌های طبیعی، وجود این گل پخته در این لایه به چه دلیل است؟ از همین رو، این نمونه‌ها را برای دانشگاه کاشان ارسال کردیم تا با تاریخ‌گذاری دقیق قدمت آنها مشخص شود.»

به گفته فاضلی ‌نشلی، بخشی دیگر از آثار به دست آمده در ترانشه عمودی باستان‌شناسی در حاشیه جاده بهشهر - ساری نشان از وجود یک جامعه روستایی در دوره نوسنگی پیش از سفال دارد که اگر با تاریخ‌گذاری دقیق به نتیجه برسیم، می‌توانیم اعلام کنیم یکی از مهم‌ترین نوآوری‌های تکنولوژیکی در عهد باستان در شمال ایران کشف شده است که تقریبا در خاورمیانه باستان بی‌نظیر است.
در حال حاضر شواهد باستان‌شناسی نشان می‌دهد که محوطه کمیشانی مربوطه به دوره نوسنگی قبل از سفال (هزاره هفتم و هشتم قبل از میلاد) است. باستان‌شناسان با مطالعه فرآیند شکل‌گیری نخستین جوامع روستایی در این بخش از ایران احتمال می‌دهند که در این محوطه دوره‌های میان‌سنگی هم وجود داشته باشد.

مرگ غارهای باستانی توسط بولدوزرها و حفاران غیر مجاز

با توجه به اهمیت محوطه باستانی کمیشانی و پرسش‌هایی که باستان‌شناس مطرح می‌کنند، هم‌اکنون لازم است تمهیداتی برای محوطه‌های باستانی شمال ایران اندیشیده شود تا باستان‌شناس‌ها بتوانند با بررسی محوطه‌های باستانی شمال کشور کلاف بزرگ و در هم تنیده‌ای از سوالات و ابهامات را که هنوز پاسخی به سوالاتشان نداده است، باز کنند.

فاضلی‌ نشلی می‌گوید: «در حال حاضر غار کمربند به ‌طور کامل از بین رفته است و دیگر آثاری در این غار باستانی وجود ندارد. از غار باستانی هوتو نیز تنها یک بخش سالم باقی مانده است که قرار است دوباره بازنگری شود. غار رستم کلا از معدود غارهای سالم منطقه است که آن نیز اکنون به دلیل فعالیت‌های معدنی مورد تهدید است.»

براساس آنچه باستان‌شناس‌ها می‌گویند، جدای از محوطه و غار کمیشانی و دیگر غارهای باستانی در شمال ایران در مسیر جاده بهشهر نیز محوطه گوهرتپه متعلق به عصر مفرغ و آهن وجود دارد که سازمان میراث فرهنگی با همکاری دیگر دستگاه‌ها می‌تواند این منطقه را با کشف قدیمی‌ترین روستای نوسنگی شمال ایران با معماری مختص خود به پروژه از غار تا شهر تبدیل کند و بدین ترتیب سایت موزه غارهای باستانی شمال ایران از محوطه کمیشانی آغاز شود تا گردشگران بتوانند از مهم‌ترین آثار تاریخی و باستانی شمال ایران در حاشیه جاده بازدید کنند.

حسن فاضلی نشلی باستان شناس و مسئول کاوش باستان‌شناسی کمیشانی می‌گوید: «هیچ نقطه‌ای از ایران به اندازه منطقه بهشهر دارای غنای آثار تاریخی و فرهنگی نیست و هیچ نقطه از ایران نیز به اندازه این منطقه دستخوش حفاری‌های غیر مجاز نشده است.» به گفته او، غار کمیشان با حفاری‌های غیرمجاز گسترده مواجه شد و با ورود بولدوزرها به داخل غار تمامی آثار تاریخی موجود در غار تخریب شد: «بهترین راه برای جلوگیری از تعارض و دست‌اندازی به غارهای باستانی و محوطه‌های تاریخی شمال کشور تبدیل‌کردن این منطقه به سایت موزه و گسترش فعالیت‌های پژوهشی مداوم و معرفی این مناطق به مردم و جامعه دانشگاهی است.»

705

محوطه‌های باستانی مازندران تخریب «حسن فاضلی‌نشلی» باستان‌شناس فعالیت‌های گسترده عمرانی و معدنی معادلات مجهول تاریخی غار کمیشان پژوهشگاه میراث فرهنگی

منبع: ایسکانیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۱۹۳۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پیام محمدعلی اسلامی ندوشن به خاتمی چه بود؟ / شاهنامه نمی گذارد ایران در خواب غفلت باقی بماند / ادیبان و فیلسوفان بزرگی که عامل تهاجم فرهنگی اعلام شدند

گروه اندیشه: زمانی کشور می تواند امیدوار به توسعه و پیشرفت باشد که بداند آخرین پیام های فیلسوفان، متفکران و به ویژه ادیبانش در سال های آخر عمر و به ویژه در لحظه های پایان زندگی چیست؟ و در آخرین لحظات حساس که لحظه ها را در می یابند تا آخرین پیام های را برای سعادت آدمیان بگویند، برچه نکاتی تاکید می کنند. به عبارت دیگر آخرین توصیه هایشان برای رهایی آدمیان چیست؟

«تلاشی این سال‌ها در باره فردوسی و شاهنامه آغاز شده است، خود نشانه آن است که هر گاه ایرانی در بزنگاه قرار می گرفته دست توسل به این کتاب دراز می کرد. اکنون در برابر برخورد با تمدن صنعتی ما در چنین وضعی هستیم. چنانکه می دانیم محتوای شاهنامه نبرد نیکی با بدی است. ایرانیان سرانجام نیکی را بر بدی پیروز می کنند. فردوسی می گوید:
مرا دانش و دین رهاند درست‌
شاهنامه نمی گذارد که ایرانی در خواب غفلت باقی بماند. »

تصویر دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن در حال قرائت پیام

شاید این پیام، که فیلم اش در شبکه های اجتماعی درحال دست به دست شدن است، از آخرین پیام های استاد اسلامی ندوشن باشد. صدایی که حکایت از آرامش او می کند، و متفکرانه، که گویی از اعماق هستی، هدیه ای برای ایرانیان فراهم کرده؛ کلامی اینچنین محکم را برای ایرانیان به یادگار می گذارد. یادگاری برای رهایی ایرانیان.

دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشَن ( تولد ۳ شهریور ۱۳۰۳ – و تولدی دیگر ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱) شاعر، منتقد، نویسنده، مترجم، حقوق‌دان و پژوهش‌گر ایرانی بود. او دانش‌آموختۀ حقوق بین‌الملل از فرانسه بود و پس از بازگشت به ایران، در آغاز قاضی دادگستری شد، اما پس‌از چندی به دعوت فضل‌الله رضا به دانشگاه تهران رفت. و به دلیل آثارش در ادبیات، عضو هیئت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد و به تدریس نقد ادبی و سخن‌سنجی، ادبیات تطبیقی، فردوسی و شاهنامه، شاهکارهای ادبیات جهان» در دانشکده ادبیات، و تدریس تاریخ تمدن و فرهنگ ایران در دانشکده حقوق پرداخت. اسلامی ندوشن، ۱۳۵۹ از دانشگاه تهران بازنشسته شد. آخرین فعالیت او در ایران، تدریس در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، تدریس مکتب‌های ادبی جهان به دانشجویان دکترا بود.

اسلامی ندوشن برخی از آثارش را با امضای مستعار «م. دیده‌ور» منتشر می‌کرد.۱۳۴۲، کتاب ابر زمانه و ابر زلف وی، کتاب برگزیده سال انجمن کتاب شد. او در مدت ۷۰ سال، بیش‌از ۷۰ کتاب و صدها مقاله درباره فرهنگ و تاریخ ایران و ادبیات فارسی نوشت. تأسیس فرهنگ‌سرای فردوسی و انتشار فصل‌نامهٔ هستی از کارهای او در اعتلای فرهنگ و ادب فارسی است.


خاطره دعایی در باره اسلامی ندوشن

سید محمود دعایی در مراسمی که به یاد مرحوم اسلامی ندوشن در خانه علوم انسانی برگزار شده بود گفت: « از استاد اسلامی ندوشن چند خاطره کوتاه دارم. فکر می کنم که نقل آن بد نباشد. اولا شخصیتی که ایشان داشتند و در ذهن ما بود انسان فرهیخته ای که خیلی فراتر از زمان خودش و فراتر شخصیت های پیرامونی خودش نقش و ارزش داشت. مجیز هیچ کسی را نمی گفت. عنصر ادبی فرهیخته ارجمندی بود که در کشور تحت تاثیر شانتاژها قرار نمی گرفت. به خاطر ایراندوستی، زمانی که ایران پرستی و جشن های ۲۵۰۰ را راه انداختند، هیچ اظهار نظری نکرد. و اینگونه رژیم گذشته را آزرد. و خودش را در تنگنایی قرار داد که در انزوا قرار بگیرد. و این انزوا را خودخواسته بهش افتخار کرد. اما در دوران انقلاب اسلامی هم برای هیچ کسی سری تکان نداد، و راهی را که تصور این شود می خواهد بهره ای بگیرد، از خود نشان نداد. اما وقتی درک کرد یک همشهری شایسته اش، یک انسان در طراز خودش، از شاگردان و عاشقان راه و منش خودش، به همت این مردم در موقعیتی قرار گرفته که در صدر است، و به ریاست جمهوری این کشور انتخاب شده است، برای اولین بار در تاریخ زندگی اش در ارتباط با شخصیت های تاثیرگذاری سیاسی کشور مقاله نوشت. مقاله را برای ما فرستادند و در روزنامه اطلاعات چاپ کردیم. بعد از پیروزی آقای خاتمی گفت که:

ساقیا آمدن عید مبارک بادت

آن مواعید که کردید نرود از یادت»

سید محمود دعایی

او در ادامه گفت: «در این گفته هم نصیحت کرد و هم نیاز جامعه را و امید امثال خودش و آن دولت را بیان کرد. البته طبیعی بود که مخالفان حضور کاکا را، برنتابند. و در روزنامه متفاوت با ما مطلبی خیلی سخت و سنگین و تهمت آمیز علیه اش نوشتند. بغض اش ترکید، پاسخ داد، پاسخ اش را چاپ کردیم. با ما رابطه برقرار کرد، در چند مناسبت قدم روی چشم ما گذاشت علیرغم شخصیت والا و ارجمندی که داشت، به تفقد از ما آمد.»

شاید منظور مرحوم دعایی ستون «نیمه پنهان» در روزنامه کیهان بوده است که در آن اغلب نویسندگان، متفکران، وفیلسوفان ایرانی مانند محمدعلی اسلامی ندوشن، داریوش شایگان، محمود دولت‌آبادی، و بسیاری دیگر را به عنوان عنوان تئوریسین‌ها و مجریان تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی غربی و خائن به کشور یاد می کرد.

عطاالله مهاجرانی و خاطره استیضاح

زمانی که خانواده اسلامی ندوشن تصمیم گیرفتند پیکر او را به ایران منتقل کنند، عطاالله مهاجرانی با ذکر خاطره ای در باره استیضاح او، و مشورتی که اسلامی ندوشن در این باره کرده بود در روزنامه اعتماد نوشت: «در ماجرای استیضاح با او مشورت کردم.گفت:«برای رای آوردن تلاش نکن، ببین چه سخنی به یادگار می‌ماند، وزیران می‌آیند و می‌روند، البته خوشحال می‌شوم که وزیر بمانی، اما ببین چه چیزی بزرگ‌تر از وزارت است! برای مجلس نمایندگان صحبت نکن، برای مجلس مردمان و ساحت سخن صحبت کن!»

عطاالله مهاجرانی

مهاجرانی می گوید که سپس این بیت‌ها را از شاهنامه آرام و با تانّی خواند. انگار در حضور حکیم طوس زمزمه می‌کرد:

جز از آشتی ما نبینیم روی نه والا بود مردم کینه‌جوی

نه والا بود خیره خون ریختن نه این شاه با بنده آویختن

سبکسار مردم نه والا بود وگر چه به تن سرو بالا بود

چنین بال و این چنگ‌های دراز نه والا بود پروریدن به ناز


سخنان اصغر دادبه و ژاله آموزگار

یک روز پس از بازگشت پیکر استاد محمدعلی اسلامی ندوشن به خاک وطن، آیین بدرقه و تشییع او ابتدا از محل دانشکده ادبیات تا دانشکده حقوق دانشگاه تهران برگزار شد و سپس چهره های دانشگاهی و فرهنگی کشور برای تکریم و تمجید از او و آثارش در موسسه اطلاعات گرد هم آمدند.

اصغر دادبه

اصغر دادبه درباره زمینه تحقیقات اسلامی ندوشن توضیح گفت: «تخصص اسلامی ندوشن در زمینه ای بوده است که نمی گویم دیگران تجربه نکرده و نیازموده اند اما کسی مانند او تلاش نکرده است. بدیهی است که تخصص او در ایران شناسی بود اما کسی مانند او این کار را نکرد.» او با بیان اینکه ذهن اسلامی ندوشن درباره ایران بود، افزود: «روزی اسلامی ندوشن گفت، ایران هرگز تنها نخواهد بود. باید این ایده و اندیشه را دنبال کنیم.»

ژاله آموزگار نیز با بیان اینکه گوهر گران بهای ایران به سرزمینش بازگشته است، گفت:«اسلامی ندوشن به ایران بازگشت تا راه و رسم وطن دوستی و وفاداری را بیاموزد. این فرزند صالح و خلف ایران، کوه ها، رودهای کم آب و پرآب را عاشقانه دوست داشت.» این ادیب با تاکید بر اینکه ندوشن دانشمندان بی مانند را بزرگ داشت و به دیگران آموخت تا بزرگشان بدارند، گفت: «او در حسرت ایران در غربت چشم فروبست اما چشمانش نگران بود تا زمانی که چشمانش را در ایران ببندند.» او افزود:« ایران، سرزمین ما، چگونه عشقی است دوست داشتن تو که در دل ما نهفته است، که گاه سر بر می‌دارد و گاه به اجبار خاموش است.»

ژاله آموزگار

به گفته آموزگار، ندوشن کوشید که ایران را با عیب ها و حسن هایش بشناساند. او چون به این دیدگاه رسیده بود به دیگران یاد داد که دوست داشتن ایران باید به دور از خودبزرگ بینی باشد. هیچ رویدادی نتوانسته است و نخواهد نتوانست ریشه ژرف تو را قطع کند زیرا به قول اسلامی ندوشن تا ریشه در آب است، امید است. او ادامه داد: «اسلامی ندوشن هرگز به انقطاع این سرزمین نیندیشید و به تداوم آن اعتقاد داشت، او به مولوی، سعدی و حافظ حرمت گذاشت و از دیگر فرزندان غافل نشد و در آثارش از رودکی تا بهار را بررسی کرد. او با دلیل و برهان و زندگی و مرگ در شاهنامه به ما ثابت کرد که چرا فرزند نامدار ایران، فردوسی، شاعری بزرگ و جهانی است.»

بیشتر بخوانید:

نقد شاعران مداح و متملق در اشعار سعدی شیرازی / پندهای سعدی برای به سر عقل آمدن قدرتمداران / نوآوری معتدلانه سعدی و تحول تند و تیز مدرنیته
هوشیاری شراب لحظه باوری، نظریه ای که خیام به جهان عرضه کرد / نظریه خیام خارج از هستی شناسی مسلط شاعران ایرانی
فرهنگ رجایی: یادگار طباطبایی برای «ایران خانم» اندیشه ایرانشهری در قرن 21 است / طباطبایی نه گذران زندگی که زندگی به جا گذاشت
لحظه ای که به حال عادی بازگشتم، ساعتها گذشته بود ...

۲۱۶۲۱۶

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899421

دیگر خبرها

  • آیا می‌دانید قدیمی‌ترین مقابر صخره‌ای ایران کجاست؟
  • کشف یک گورستان باستانی در محل ساخت نیروگاه
  • برنامه ریزی نمایشگاه آثار موزه ایران در آذربایجان شرقی
  • تهدیدی برای شهر باستانی جیرفت
  • جوی آرام و ترافیک روان در جاده‌های شمال
  • پایان موقت کاوش در محوطه تازه کشف‌شده در اصفهان + عکس
  • اجرای اعمال محدودیت‌های ترافیکی در محورهای مواصلاتی مازندران
  • اسکن محوطه کمرزرین اصفهان انجام شد/ تلاش برای آغاز فصل دوم کاوش
  • پیام محمدعلی اسلامی ندوشن به خاتمی چه بود؟ / شاهنامه نمی گذارد ایران در خواب غفلت باقی بماند / ادیبان و فیلسوفان بزرگی که عامل تهاجم فرهنگی اعلام شدند
  • لحظه دوست داشتن و دوست داشته شدن، لحظه واقعی زندگی است