Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-04-28@07:10:03 GMT

۱۲ سنت عجیب قبایل آفریقایی

تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۹۲۰۴۶۵

۱۲ سنت عجیب قبایل آفریقایی

شاید بتوان گفت که آفریقا بکرترین و دست نخورده ترین مکان دنیا است و هنوز هم چیزهای زیادی در آن یافت می شود که از قرن ها پیش دیگر در سایر نقاط جهان یافت نمی شوند.

شاید بتوان گفت که آفریقا بکرترین و دست نخورده ترین مکان دنیا است و هنوز هم چیزهای زیادی در آن یافت می شود که از قرن ها پیش دیگر در سایر نقاط جهان یافت نمی شوند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این روزها اگر بخواهید حیات وحش دوست داشتنی را ببینید یا با زندگی قبایل بدوی آشنا شوید آفریقا بهترین مقصد شما خواهد بود.

در این قاره ی شگفت انگیز هنوز هم قبایلی وجود دارند که بدور از هیاهوی دنیای مدرن اطرافشان، هنوز هم همان سنت های قدیمی خود را انجام می دهند که از نظر انسان امروزی بسیار بدوی و غیرقابل باور خواهد بود. در ادامه ی این مطلب می خواهیم شما را با چند سنت جالب و باور نکردنی که هنوز در میان قبایل آفریقایی وجود دارند آشنا کنیم. با ما همراه باشید.

1- دزدیدن عروس
در قبیله ی لاتوکا در سودان، وقتی که یک مرد جوان می خواهد ازدواج کند باید روش جالبی را برای بدست آوردن همسر آینده اش انتخاب کند و آن چیزی نیست جز این که همسر آینده اش را بدزدد. والدین و بزرگ ترهای خانواده ی مرد جوان به خانه ی پدر دختر رفته و از او می خواهند اجازه ی ازدواج دخترش را با پسر آن ها بدهد. در صورتی که وی با این موضوع موافقت کند در برابر چشم همه خواستگار را به نشانه ی پذیرفتن درخواست او کتک خواهد زد. اما در صورتی که پدر با ازدواج دخترش موافقت نکند خواستگار دست بردار نبوده و در صورت رضایت ندادن خانواده ی دختر او را خواهد دزدید.

2- جشن خوِتا
این مراسم سنتی در جنوب آفریقا توسط چندین قبیله انجام گرفته و طی آن پسران جوان مردانگی خود را به اثبات می رسانند. زمانی که این پسران به سن بلوغ می رسند باید در یک مراسم طاقت فرسای همگانی شرکت کنند که در طول فصل زمستان انجام شده و طی آن این پسران جوان باید سنت های خطرناک و دردناکی را انجام دهند که از میان آن ها می توان به ختنه به صورت سنتی و رقصیدن تا بیهوش شدن اشاره کرد.

3- قیمت گذاشتن روی عروس
لابولا یکی از رسوم بسیار قدیمی و بحث برانگیز در میان قبایل جنوب آفریقا این است که خانواده ی عروس و داماد به خاطر قیمتی که داماد باید برای عروسش بپردازد با هم گفتگو می کنند. تمامی این مذاکرات باید روی کاغذ ثبت شود و به صورت تلفنی یا رو در رو امکان نخواهد داشت. حتی دو خانواده تا زمانی که چانه زنی های کتبی به پایان نرسیده حق حرف زدند ندارند.

4- تف کردن به معنای دعای خیر
اعضای قبیله ی ماسایی در کنیا و تانزانیا تف کردن را روشی برای ابراز کردن دعای خوشبختی می دانند. مردان با ریختن آب دهان خود روی بدن نوزادان برای او آرزوی خوشبختی می کنند و بر این باورند که اگر این کار را نکرده و یا با روش های دیگر تولد او را تبریک بگویند بدون شک آن بچه نفرین شده خواهد شد. جنگجویان ماسایی نیز قبل از دست دادن با بزرگان قبیله ی خود آب دهانشان را کف دست خود می ریزند.

5- زن هایی که خانه هایی متعلق به خود دارند
در قبیله ی گیو در ساحل عاج هر زن یک خانه ی کوچک دارد که همراه با کودکان خود و تا زمانی که به اندازه ی کافی بزرگ شدند در آن زندگی می کند. فرزندان هیچ گاه با پدر خود زندگی نمی کنند و وقتی که به اندازه ی کافی بزرگ شدند از پیش مادر نیز رفته و زندگی خود را دنبال می کنند.

6- زن هایی که نمی توانند برای مرگ مردان قبیله عزاداری کنند
در جنوب غربی کنگو قبیله ای به نام سوکو وجود دارد که مردم آن احترام زیادی برای نیاکان و افراد مسن قبیله قائلند و وقتی که یکی از افراد کهنسال قبیله می میرد مراسم یادبودی در میان جنگل برگزار می شود. در این مراسم هدایا و یادبودهایی برای گرامیداشت یاد شخص درگذشته از جانب مردان قبیله اهدا می شود اما زنان قبیله و افراد دیگر قبایل حق حضور در این مراسم را نخواهند داشت.

7- پسرانی که توسط دایی هایشان بزرگ می شوند
در قبیله ی سونگو در آنگولا وقتی که پسربچه های به سن 5 یا 6 سالگی می رسد نزد دایی هایشان فرستاده می شوند. در واقع در این قبیله، مردان از طرف خانواده ی مادری ارث برده و جایگاه اجتماعی شان را دریافت می کنند.

8- اندازه گیری ثروت بر اساس گاو
در قبیله ی پوکوت در کنیا، میزان ثروت یک خانواده بر اساس تعداد گاوی که دارد مشخص خواهد شد. مردمان این قبیله بر اساس چیزی که در زمین هایشان کاشته اند به دو گروه «مردم کشاورز» و«مردم گاودار» تقسیم می شوند اما در هر صورت ثروت آن ها بر اساس تعداد گاوی که دارند سنجیده خواهد شد. تعداد زنانی که یک مرد می تواند اختیار کند به تعداد گاوهایی که دارد بستگی خواهد داشت.

9- زندگی با حیوانات
مردم قوم ماسایی در کنیا و تانزانیا قوانین سخت گیرانه ای برای کشتن جانوران وحشی دارن. آن ها عمدتاً دامداری می کنند اما به حیوانات وحشی دست درازی نخواهند کرد. در واقع هر خاندانی خود را منتسب به یک گونه ی خاص جانوری می داند و هر خانواده، حیوانی که منتسب به خود می داند را در کنار خود داشته و مانند یکی از اعضای خانواده با آن رفتار خواهد کرد.

10- کتک کاری خواستگاران
قبیله ی فولانی در کشورهای مختلفی در غرب آفریقا زندگی کرده و سنتی به نام شارو را دنبال می کنند. شارو زمانی رخ می دهد که دو مرد جوان می خواهند با یک زن ازدواج کنند. بدین ترتیب این دو برای بدست آوردن عروس و کذب رضایت پدر و خودِ عروس باید با یکدیگر مبارزه کنند. در این حین این افراد باید هیچ نشانی از درد را در چهره و حرکات خود نشان ندهند و در نهایت فردی که در این امر موفق باشد عروس را بدست خواهد آورد.

11- تمیز کردن بدن مرده
مردم قبیله ی چوایکی از بزرگ ترین قبایل مالاوی هستند که در سراسر آفریقای جنوبی و مرکزی زندگی می کنند. وقتی یکی از افراد این قبیله می میرد، جنازه ی او را به جنگل برده و گلوی او را می برند آب را با فشار وارد بدنش می کنند تا به اصطلاح تمیز شود. آن ها این کار را تا زمانی که روده ها و معده ی شخص مرده کاملاً پاک شود ادامه می دهند.

12- ضد آفتاب قرمز
مردم قبیله ی هیمبا در شمال نامیبیا صورت هایشان را با ترکیبی از چربی طبیعی و یک نوع خاک رس خاص که به دلیل داشتن مقادیر زیادی اکسید آهن قرمز رنگ است می پوشانند تا از صورت خود در برابر نور شدید آقتاب محافظت کنند. به همین دلیل مردم هیمبا اکثراً پوستی متمایل به رنگ قرمز دارند.

منبع: روزیاتو

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه‌ها

R41383/P41383/S9,1299/CT12

منبع: تسنیم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۲۰۴۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آتش و فراموشی؛ روایت استاد فلسطینی از زندگی خانواده او در غزه

دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد اعلام کرد بیشتر قربانیان حملات اخیر رژیم صهیونیستی به شهر رفح در نوار غزه زنان و کودکان بوده‌اند و در صورت تشدید حملات رژیم اشغالگر به این باریکه، خطر کشتار غیرنظامیان و آوارگی مضاعف فلسطینی‌ها افزایش می‌یابد. در بیانیه این نهاد حقوق بشری آمده است: «فولکر تورک، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل امروز مجموعه حملات اسرائیل علیه رفح در روز‌های گذشته را محکوم کرد؛ حملاتی که بیشتر به کشته‌شدن زنان و کودکان منجر شده است. او بار دیگر نسبت به حمله‌ای تمام‌عیار علیه این منطقه هشدار داد، منطقه‌ای که ۱.۲ میلیون فلسطینی به‌اجبار به آن پناه آورده‌اند.»

بر اساس این بیانیه، چنین حمله‌ای تنها به کشتار بیشتر و آوارگی مضاعف منجر شده و جنایات بین‌المللی بیشتری به همراه خواهد داشت. بر اساس گزارش‌ها، در حملات رژیم صهیونیستی به رفح در ۱۹ و ۲۰ آوریل دست‌کم ۳۳ فلسطینی شهید شدند که ۲۲ تن از آنها زن و کودک بودند. تورک در این بیانیه گفت: «هر ۱۰ دقیقه یک کودک کشته یا مجروح می‌شود. آنها بر اساس قوانین جنگی مصونیت دارند؛ اما در نهایت همین کودکان هستند که بهای این جنگ را پرداخت می‌کنند.»

 از همین رو خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان پای صحبت‌های «غدی عاقل»، استاد فلسطینی الاصل دانشگاه کانادا نشسته و از تجربه شخصی وی و خانواده او در غزه پرسید. در ذیل مشروح این گفتگو از نظرتان می‌گذرد.

-با توجه به اینکه تمام اعضای خانواده شما در نوار غزه و رفح هستند، خبر جدیدی از وضعیت آنها دارید؟

غدی عاقل: کسانی که از بمباران نسل‌کشی اسرائیل جان سالم به در می‌برند، ممکن است از مرگ و ویرانی که از خود بر جای می‌گذارد جان سالم به در نبرند. در اوایل ماه جاری، نیرو‌های اشغالگر اسرائیل از زادگاه من خان یونس در جنوب نوار غزه عقب نشینی کردند، احتمالاً برای آماده شدن برای حمله به رفح. اکنون، آن غیرنظامیانی که در بخت آزمایی مرگ و زندگی برنده شدند، در دنباله رویا‌های شکسته به خان یونس هستند. 

خطر هنوز در هر گوشه‌ای در کمین است، اما پسر عموی من اکرام و شوهرش عوض احساس کردند که مجبور بودند به جمعیت بپیوندند و به منطقه القراره در شمال خان یونس بروند تا وضعیت برادر عوض و محمد و خانواده اش را بررسی کنند. آنچه آنها کشف کردند فراتر از درک بود. محمد، همسرش منار و هفت فرزندشان - خالد، قصی، هادیه، سعید، احمد، ابراهیم و عابد که همگی زیر ۱۵ سال سن داشتند- در حمله هوایی اسرائیل به خانه‌شان به طرز وحشیانه‌ای کشته شدند. خانه آنها خراب شده بود و بدن آنها در حال تجزیه بود، سگ‌ها و گربه‌های ولگرد سعی می‌کردند آنها را بجوند. اکرام و عوض قبر‌های کم عمقی کندند و آنها را دفن کردند.

این دومین باری بود که اکرام و عوض باید برادرزاده‌ها و خواهرزاده‌های خود را دفن می‌کردند. در ماه اکتبر، آنها مجبور شدند از اجساد تسنیم، یاسمین، محمود و الیاس، فرزندان برادر دیگر عوض، ابراهیم، مراقبت کنند که به همراه مادرشان، نانسی، در بمباران اسرائیل کشته شده بودند.

این بار درد خیلی غیر قابل تحمل بود. پس از بازگشت به خانه، اکرام که غم و اندوه او را فراگرفته بود، ناگهان بینایی خود را از دست داد. علت این مصیبت غم انگیز ناشناخته است و همه ما را گیج و ویران کرده است.

در همین حال، در غرب خان یونس، که اکنون شبیه یک شهر ارواح است، برخی از اعضای خانواده شوهرم سفری مشابه با درد و رنج را آغاز کردند. مقصد آنها: ویرانه‌های خانه هایشان، نه چندان دور از آنچه از بیمارستان الامل باقی مانده است.

کل بلوک، از جمله سه ساختمان چند طبقه که برادر شوهرم و بیش از ۷۰ نفر دیگر در آن زندگی می‌کردند، ویران شد. مردان جوان خانواده عکس، فیلم گرفتند و آنچه از زندگی سابقشان باقی مانده بود را نجات دادند. سپس آنها به المواسی بازگشتند، که زمانی مرکز پر جنب و جوش زندگی در ساحل خان یونس بود، که اکنون به یک اردوگاه چادری تبدیل شده است، سرزمینی بایر از ناامیدی، جایی که در چهار ماه گذشته آواره شده اند.

آنها پس از بازگشت به چادر‌های خود، تصاویر و کلیپ‌های ویرانه خانه‌های خود را با پدر و مادر و خواهر و برادر خود به اشتراک گذاشتند. برای خواهرشوهرم نیما، خبر‌ها و تصاویر خانه اش بیش از حد قابل تحمل بود. او در حین تماشای تصاویر مدام گریه می‌کرد. صبح روز بعد، نیما را بی هوش یافتند. خانواده‌اش او را با عجله به نزدیک‌ترین بیمارستان، الامل بردند، که از قضا به «امید» ترجمه می‌شود، اما هیچ بیمارستان و امیدی پیدا نکردند. یکی از پزشکان قهرمانی که در آنجا مانده بود اعلام کرد که او مرده است. او به سادگی قادر به تحمل این ناراحتی نبود. نیما غرق در غم و ناامیدی، سکته کرده بود. شوهر نیما، سلیمان، و فرزندانش برای تکمیل مقدمات تشییع جنازه، شستن جسد به روش صحیح، یافتن وسایلی برای تابوت و رسیدن به رباب، دختر بزرگ نیما، که به رفح پناه برده بود، تلاش کردند.

در حالی که آنها گریه می‌کردند و ماتم می‌کردند، بمب‌های اسرائیل همچنان بر مناطق مسکونی در رفح، اردوگاه آوارگان نصیرات، دیرالبلاح، اردوگاه آوارگان مغازی و بیت حانون اصابت کرد و صد‌ها کشته برجای گذاشت. در اردوگاه آوارگان یبنا در رفح، یک بمب باعث کشته شدن اعضای خانواده ابوالحنود - ایمان. مادرش ابتصام؛ شوهرش محمد؛ و چهار فرزند خردسالشان: تالین، آلما، لانا و کرم شد.

در جریان این بمباران شدید، سلیمان از ترس امنیت او و فرزندانش تصمیم گرفت که به رباب اطلاعی ندهد. نیما را بدون او دفن کردند. انتخاب ویرانگر بود، اما خطرات سفر به رفح و بازگشت بسیار زیاد بود. حملات هواپیما‌های بدون سرنشین، گلوله باران یا بمباران کشتی‌ها بی امان بود.

روزی که نیما را دفن کردند، ارتش اسرائیل بازار اردوگاه مغازی را بمباران کرد و ۱۱ نفر را کشت که بسیاری از آنها زن و کودک بودند. این اولین باری نبود که درد‌های شدید به چنین مرگ نابهنگامی در خانواده منجر می‌شد. در سال ۱۹۶۷، عبدالله، پدر سلیمان، با آشکار شدن واقعیت تلخ اشغال نظامی اسرائیل، دچار سکته مغزی شد. با از دست دادن خانه خود در نکبه ۱۹۴۸، وحشتی که ارتش اسرائیل در سال ۱۹۶۷ بر سر مردم فلسطینی غزه ایجاد کرد، شوک دیگری بود. اما در نهایت، چیزی که بیش از حد تحمل شد، ربودن پسرش سلیمان توسط سربازان اسرائیلی بود که در آن زمان یک کودک ۱۶ ساله بود. عبدالله که از سرنوشت سلیمان چیزی نمی‌دانست و نمی‌توانست فکر از دست دادن او را بپذیرد، تسلیم غم و اندوه شد و سکته مغزی بدن او را ویران کرد و او را فلج کرد. او هفت سال در اردوگاه خان یونس مصیبت‌های زندگی را تحمل کرد تا اینکه یک هفته پس از بازگشت سلیمان به غزه از دنیا رفت.

سلیمان از اینکه همسرش نیما به اندازه پدرش درد طولانی نداشت، خدا را شکر کرد و از فرزندانش خواست سوره فاتحه را برای او بخوانند. نیما تنها یکی از بیش از ۱۰۰۰۰ زن فلسطینی است که تاکنون در این جنگ جان باخته است. او یک میزبان عالی و یک آشپز فوق‌العاده بود که یک روز در آرزوی زیارت مکه بود و با دقت تمام پولهایش را برای این سفر پس انداز می‌کرد.

مرگ نیما نه تنها رویا‌های او را خاموش کرد، بلکه گرما و سخاوتی را که ذات او، یعنی جوهر فلسطینی را مشخص می‌کرد، خاموش کرد. او یک خلاء را پشت سر می‌گذارد که فقط با درد دل و از دست دادن پر شده است. موشک‌های یک پهپاد هرمس ساخت اسرائیل می‌تواند حریم هوایی بدون محافظ غزه را سوراخ کند و جان انسان‌ها را در چند ثانیه بگیرد. موشک‌های به اصطلاح «آتش و فراموش کن» می‌توانند اهدافی را در فاصله بیش از ۲.۵ کیلومتری (۱.۵ مایلی) در آسمان هدف قرار دهند، بنابراین وقتی شلیک می‌شوند، هیچ کس روی زمین نمی‌داند که در حال آمدن هستند. غیرنظامیانی که به تجارت خود می‌پردازند فوراً کشته می‌شوند، زیرا هیچ کس و هیچ چیز برای محافظت از آنها وجود ندارد.

هیچ هواپیمای جنگی اردنی، انگلیسی، فرانسوی یا آمریکایی برای دفاع از ۵۰ زن کشته شده هر روز در ۲۰۰ روز گذشته توسط اسرائیل مستقر نشد. به نظر می‌رسد "آتش و فراموش کردن" در غزه یک سیاست جهانی است.

اما فریاد قاطع من این است که دنیا هرگز نباید فراموش کند. مردم خوب در سرتاسر جهان تلاش می‌کنند تا اطمینان حاصل کنند که مسئولین این جنایات و کسانی که به آنها اسلحه داده اند، با محاکمه روبرو خواهند شد و شبح عدالت تا پایان روز‌های خود تحت تعقیب قرار خواهند گرفت.

غدی عاقل، یک استاد دانشگاه فلسطینی الاصل در کاناداست که در حال حاضر استاد دانشگاه آلبرتا در ادمنتون کاناداست. او از زمان آغاز جنگ غزه مقالات، یادداشت‌ها و گزارش‌های تفصیلی فراوانی را در رسانه‌های جهان از جمله رسانه‌های کانادا منتشر کرده است.

باشگاه خبرنگاران جوان بین‌الملل خاورمیانه

دیگر خبرها

  • ماجرای مسلمان شدن ژوزه مورایس چه بود؟
  • ماجرای مسلمان شدن مورایس چه بود؟
  • بهره‌مندی ۳۶۰ هزار نفر از خدمات روانشناختی در مازندران ‌
  • شخصیت سالم یا ناسام؛ مساله این است؟
  • نیم نگاهی به زندگی شهید محمد سهرابی‌ثانی
  • مردم در انتخاب فرد اصلح نگاه قبیله‌ای را کنار بگذارند
  • اکوسیستم جدید «چری» صنعت خودرو را متحول می‌کند؟
  • آتش و فراموشی؛ روایت استاد فلسطینی از زندگی خانواده او در غزه
  • عجیب‌ترین رشته‌های دانشگاهی / از زامبی شناسی تا مدیریت دوشیدن شیرگاو
  • (ویدئو) روایتی عجیب از زندگی طراحان سوالات کنکور