ناگفتههای نبوی از تصمیم استراتژیک آیتالله هاشمی در جنگ و پاسخ به رفیقدوست
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۹۲۴۵۰۴
ایران > سیاست داخلی - همشهری آنلاین:
بهزاد نبوی گفت: از آقای رفیقدوست میپرسم آیا مشکل جبهههای شما فقدان توالت صحرایی بود یا تجهیزات تهاجمی زمینی و هوایی؟ امروز میخواهند همه تقصیرها را گردن یکنفر بیاندازند.
به گزارش ايسنا، بهزاد نبوی در دیدار با اعضای انجمن اندیشه و قلم گفت: اخیرا دیدم دوست عزیز ما محسن رفیقدوست گفتهاند که از جبههها حمایت نمیشد و گفته است که یادم میآید صنایع سنگین یک توالت صحرایی را ۱۰ برابر قیمت مشابه خارجی به ما قیمت میداد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اهم اظهارات نبوی به شرح زیر است:
*واقعیت این بود که ارز و ریال هم نمیتوانست نیازهای جبههها را تامین کند. آقای محسن رضایی در سال ۱۳۶۷ در نامهای به امام راحل نیازهای نجومی جبههها را مطرح کرد؛ آن نیازها را دولت چطور میتوانست تأمین کند؟ عراق حتی اگر ۲۰ درصد از توان کشورش را به جبههها اختصاص میداد، مشکلی در تهیه اسلحه و مهمات در سراسر دنیا نداشت. ولی ما حتی اگر ۱۰۰ درصد بودجه و ارز کشور را هم به بخش دفاع اختصاص میدادیم کاری نمیشد برای خرید تسلیحات کرد.
* البته امروز که سالها از جنگ گذشته، باید یکی را پیدا کرد و همه تقصیرها را گردنش انداخت و چه دیواری کوتاهتر از دیوار دولت آن دوره که رئیسش هم در حصر است.
* از کسانی که میگویند اگر دولت حمایت میکرد جنگ سرنوشت دیگری داشت باید پرسید که دولت چگونه می توانست نیازهای تسلیحاتی جبهه ها را تامین کند؟ هیچ کشوری به ما تجهیزات نمیداد. اولین قراردادی که ما برای دریافت تسلیحات نظامی بستیم، با شوروی زمان گورباچف بود که بعد از پذیرش قطعنامه بود. شوروی تا آن زمان حتی حاضر نبود یک فشنگ به ما بدهد.
* درسال ۶۴ که بحث تغییر دولت مطرح بود، یکی از دلایلی که امام نظرش بر تداوم دولت مهندس موسوی قرار گرفت نامه و نظر آقای محسن رضایی مبنی بر محبوبیت نخست وزیر دولت جنگ در میان رزمندگان بود.
* واقعیت این بود که بعد از عملیات کربلای ۵، فرماندهان به آقای هاشمی گفتند که دیگر در جبهه جنوب هیچ طرحی برای اجرا نداریم. اگر عملیاتی بخواهیم داشته باشیم، در جبهه شمال است. البته به نظر من در این مقطع، مرحوم هاشمی هم اشتباه کرد که با این پیشنهاد موافقت کرد و همه نیروها را به جبهه شمال منتقل کردند و جنوب را که استراتژیکترین نقطه کشور بود رها کردند. کل حلبچه به اندازه یکصدم دزفول و اندیمشک ارزش استراتژیک نداشت. من در آن مقطع چون در ستاد فرماندهی کل قوا صدایم شنیده نمیشد، برای امام نامه نوشتم و نقد خود را به انتقال نیروها به جبهه شمال به امام منتقل کردم. همین عقبنشینی باعث شد که عراقیها فاو را با کلی سروصدا تصرف کنند. بعد هم شلمچه و هور را گرفتند؛ البته آنها دیگر عاقلانه عمل میکردند و تا خط مرزی میآمدند. عراقیها جزیره فاو را هشت ساعته گرفتند، ولی تا ۳۲ ساعت جرات ورود به شهر را نداشتند، چرا که باور نمیکردند ما فاوی را که به سختی به دست آورده بودیم به این راحتی از دست بدهیم و فکر میکردند برایشان تله گذاشتهایم. درخط مقدم جبهه جنوب یک عده تفنگ به دست گذاشته بودیم که هیچ پشتیبانی نداشتند.همه این عوامل و شرایط ما باعث شد جنگ به قطعنامه کشیده شود.
* از مهندس موسوی هیچ وقت نظری مبنی بر پایان جنگ را نشنیدم. ما میدانیم که آقای هاشمی بعد از عملیات خیبر به دنبال یک پیروزی بزرگ و خاتمه جنگ بود. فردای روزی که عراق به فرودگاه تهران حمله کرد، در ستاد مشترک ارتش جلسهای با حضور دولت شهید رجایی، فرماندهان نظامی، شهید بهشتی، آقای هاشمی و آقای خامنهای تشکیل شد. در آن جلسه انقلابیترین نظر این بود که ما باید آتشبس را زمانی بپذیریم که در یک حرکت نظامی، عراق را به سر مرزها برگردانیم و همه اراضی اشغالی را پس بگیریم. در واقع از همان ابتدا، بحث بر سر جنگ جنگ تا یک پیروزی بود. بعدها این شعار به جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم تبدیل شد.
* آرایش سیاسی نیروها بعد از پیروزی انقلاب، دو جریان «خط امامی» و «لیبرال» بود بر اساس نامگذاری جبهه ملی، نهضت آزادی و بنیصدر را لیبرال قلمداد می شدند که البته مجاهدین خلق هم در آن مقطع به آن طیف نزدیک بود حزب جمهوری اسلامی، جامعه روحانیت مبارز، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و ... را خط امامی نام گرفته بودند.این آرایش بعد از رفتن بنیصدر بیمعنا شد و جریانی که ما لیبرال مینامیدیم با بیش از ۵۰ نماینده در مجلس، عملا منفعل شدند.
*البته علت آن هم عملکرد غیرقابل دفاع مجاهدین خلق بود که پیش از فعالیت های تروریستی خود را «فرزندان معنوی مرحوم بازرگان» به مردم معرفی کردند ولی عملکردشان در ترور مردم بی دفاع کوچه و خیابان برای هیچ کس از جمله نهضت آزادی قابل قبول نبود. به هر حال بعد از سال ۶۰، در طیف "خط امامی ها" چپ و راست شکل گرفت و این جناح بندی ابتدا از درون سازمان مجاهدین انقلاب آغاز شد. دو طیف در درون سازمان مقابل یکدیگر قرار گرفتند، که بر سر موضوعاتی چون شریعتی، روز کارگر، ستاد بسیج اقتصادی، کوپن، اصلاحات ارضی و... اختلاف نظر جدی و عمیق داشتند. کمکم این طیفبندی به درون حزب جمهوری اسلامی و سپس، جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هم تسری پیدا کرد. در اواخر سال ۶۰ شورای اقتصاد، دولت موسوی تصمیم گرفت بحث زیرساخت های اقتصادی کشور را در دستور کار خود قرار دهد. چند نفر از اعضای جامعه مدرسین به امام نامه نوشتند و خدمت ایشان رفتند و نسبت به نفوذ افکار غیراسلامی و کمونیستی در شورای اقتصاد ابراز نگرانی کرده و از ایشان خواستند در جلسات شورای اقتصاد شرکت کرده و نظارت داشته باشند. امام هم موافقت کردند و بنا شد آقایان احمد میانجی و سیدجعفر کریمی و سید مهدی روحانی در جلسات شورای اقتصاد شرکت کنند. بعدها نمیدانم طی چه فرآیندی آقای سیدمنیرالدین حسینی هم به آن جمع اضافه شد به نظر می رسد امام در عین حال برای اینکه حضور علما در آن جلسات، یکطرفه نباشد، ازآقایان موسوی اردبیلی، هاشمی و خامنهای هم خواستند که در جلسات شورای اقتصاد شرکت کنند. و آن مقدمه شکل گیری جناح چپ و راست، در دولت و مجلس شد و پس از آن دولت و مجلس بر سر همین قضایا با شورای نگهبان درگیر شدند. در آن زمان هر لایحه یا طرحی که در مجلس تصویب میشد وقتی به شورای نگهبان میرفت، شورا آن را بر اساس احکام ثانویه تأیید میکرد و معتقد بود وقتی رفع اضطرار شود باید این قوانین را عوض کرد. آن بخش از اعضای جامعه مدرسین هم که در شورای اقتصاد شرکت می کردند، معتقد بودند که حکومت حق ندارد از احکام اولیه تخطی کند مگر از روی اضطرار. این بحث خیلی گسترده مطرح بود و اصرار میشد و فشار میآمد که اینهایی که بر اساس احکام ثانویه تصویب میشوند باید به روال خودش برگردد.
*{درباره خطبه های نمازجمعه مبنی بر لزوم بازگشت به احکام اولیه بعد از رفع اضطرار}: امام در پاسخ به این خطبه، نظریه معروف خود را در مورد ولایت مطلقه فقیه مطرح کردند و تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام حاصل این نظریه بود. در واقع امام با طرح موضوع ولایت مطلقه فقیه، بحثها را خاتمه دادند. اما بعدها در مبحث ولایت مطلقه فقیه موضوعات دیگری مطرح شد که اصلا مد نظر امام نبود. در واقع امام، بحث ولایت مطلقه را در تقابل با دیدگاه های دوستان راست آن روز یا بخشی از اصولگرایان امروز مطرح کردند، اما بعد از رحلت ایشان، مخالفان آن زمان، مدافعان سرسخت ولایت مطلقه فقیه شدند.
* در ابتدا امام معتقد بودند که اگر دوسوم نمایندگان مجلس، قانونی را تصویب کردند دیگر لازم نیست به شورای نگهبان برود. اما با اعتراضاتی که به امام شد، امام بحث مجمع تشخیص مصلحت را مطرح کردند.
* جدال اصلی بین دو جناح چپ و راست در دهه اول انقلاب برسر اقتصاد دولتی و آزاد و اقتصاد بیبرنامه و اقتصاد برنامهریزی شده بود. برخی در جلسات شورای اقتصادی مطرح میکردند که ما قرآن و منابع فقهی را داریم که اگر تقوا پیشه کنیم. به تصریح قرآن نیاز به برنامه ریزی نیست.
* این روزها بدترین حرفی که من میشنوم این است که زحماتش را ما کشیدیم، پست و مقامش به دیگران رسید. بزرگ و کوچک هم این حرف را می زنند. طرح این قبیل مطالب در واقع ضایع کردن اجر کار عزیزان است. آیا حمایت از روحانی به امید گرفتن پست و مقام بود؟!! یا اینکه انتخاب ایشان برای اداره کشور بهتر از رقباتلقی می شد؟ متاسفانه این روزها اعتراضات به آقای روحانی ریشه در سهمخواهیها دارد.
*موضعگیریهای سهمخواهانه، علاوه بر ضایع کردن کارها، همراهان معتدل و میانه رو را هم مساله دار می کند. این که ما بگوییم در انتخابات چه کردیم و چه نقش مهمی داشتیم، جز سهم خواهی چه معنایی دارد؟ اگر دوستان کاری کرده اند به خاطر اعتقادشان و به خاطر منافع کشور و ملت شان بوده است و کارشان نزد خدا و خلق خدا مأجور است.
*اصلاح طلبان امروز برای انتخابات ۱۴۰۰، خود را آماده کرده و گزینه های مختلف را ارزیابی کنند. البته بدانند شانس تایید گزینه های ایده آلشان بسیار ناچیز است و باید واقع گرا باشند.
*در انتخابات ۹۲، من، که از نامزدی احتمالی مرحوم هاشمی بی اطلاع بودم، از زندان به برخی دوستان توصیه کردم سراغ آقای ناطق نوری بروند، دوستان مخالفت کردند. پاسخ این بود که ایشان در بین اصلاح طلبان زمینه کافی ندارند. جالب است که شنیدم در انتخابات ۹۶ همان نوع دوستان با آقای ناطق نوری دیدار داشتند که با توجه به احتمال عدم حضور آقای روحانی، ایشان نامزد شوند که ایشان هم آمادگی پذیرش نداشت.
منبع: همشهری آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۲۴۵۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پاسخ حزب الله کوبنده خواهد بود/ با جنگ به جایی نخواهید رسید
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از العهد، شیخ نعیم قاسم معاون دبیر کل حزب الله لبنان اعلام کرد: حزب الله لبنان به یاری غزه برخاسته و این حمایت، طرح جنگی دشمن صهیونیست در فلسطین و لبنان را در برهه کنونی و در آینده با مانع روبرو کرده است.
وی افزود: هرآنکه آینده نگر نباشد و این دشمن را نشناسد نمی تواند حقایقی را درک کند که بیانگر این است که حمایت ما فوایدی دارد که فراتر از حمایت از غزه و نیز فراتر از حمایت لبنان است و آن تشکیل نیروی بازدارنده در برابر رژیم صهیونیستی است. طرحهایی که درباره لبنان و جنوب آن گفته می شود تا زمانی که آتش بسی در غزه برقرار نشود غیرقابل اجراست. هر آنکه بحث آتش بس در جنوب را مطرح می کند تا دشمن صهیونیست به راحتی در غزه به جنگ ادامه دهد در واقع از ما دعوت می کند که در حمله دشمن اسرائیلی مشارکت داشته باشیم.
نعیم قاسم تاکید کرد: ما با غزه و فلسطین هستیم نه با اسرائیل. جنگ در غزه باید متوقف شود و پس از آن جنگ در لبنان متوقف می شود. اینکه با تهدیدات نزد ما بیایند مبنی بر اینکه اسرائیل به شما حمله می کند و خطاب به آنها می گوییم که تهدیدات شما درست بودن رویارویی ما را ثابت می کند و اینکه ما را مصمم تر خواهد کرد.
وی افزود: گالانت وزیر جنگ دشمن که تهدید می کند که هدف اصلی بازگردانیدن ساکنان شمال به منازلشان است و برهه آتی سرنوشت ساز خواهد بود؛ خطاب به او می گوییم که جنگ نمی تواند ساکنان شمال را برگرداند بلکه این جنگ بازگشت آنها را بیش از پیش دورتر خواهد کرد و ممکن است در نهایت بازگشتی در کار نباشد.تداوم جنگ و توسعه آن شهرک نشینان را بر نمی گرداند بلکه اوضاع را پیچیده تر خواهد کرد. جهان باید بیدار شود و جنگ غزه را متوقف کند زیرا این به واقعیت نزدیک تر است.
معاون دبیر کل حزب الله لبنان بیان کرد: حزب الله به دشمن به شکل متناسب پاسخ می دهد و گسترش جنگ از سوی دشمن، گسترش پاسخ و مقاومت از سوی حزب الله را به همراه خواهد داشت این تصمیم قطعی است. هنگامی که دشمن، یکی از برادران ما را در منطقه الصرفند هدف قرار داد ما روز سه شنبه با سه پهپاد انتحاری مقر فرماندهی تیپ گلوانی و مقر یگان ایغوز را در پادگان شراگا در شمال شهر عکا هدف قرار دادیم و طبق گزارش رادیو ارتش رژیم صهیونیستی ۲۰۰ هزار شهرک نشین در شمال فلسطین اشغالی به پناهگاه رفتند. همه این تحولات فقط با سه پهپاد رقم خورد حال تصور کنید که اگر پا را فراتر بگذارند چه رخ خواهد داد.
وی افزود: رسانه های دشمن تایید می کنند که حدود ۴ هزار موشک و حدود ۶ هزار موشک ضدتانک از سوی حزب الله از زمان شروع جنگ در شمال فلسطین اشغالی شلیک شده است. آنها می گویند که حزب الله ۱۵۰ هزار موشک دارد. با یک محاسبه این میزان سه درصد خواهد بود این بدان معنی است که ما فقط سه درصد از ذخایرمان را طبق گزارش رسانه های دشمن طی این هفت ماه خرج کرده ایم و تاثیرات آن آواره شدن شهرک نشینان و خسارت سنگین دشمن و فرسوده شدن ارتش اشغالگر بوده است. آیا بیش از این می خواهند؟ به هر حال ما آماده هستیم.
کد خبر 6090188