Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «الف»
2024-04-28@07:58:53 GMT

آقای دکتر زیباکلام و کردستان عراق

تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۹۲۸۲۱۰

جناب آقای دکتر زیبا کلام در نامه ای که اخیرا خطاب به آیت الله العظمی سیستانی نوشته اند، علنا از استقلال کردستان دفاع کرده و از ایشان خواسته اند تا در این مورد به خواست کردها احترام بگذارند. این نوشته نقد کوتاهی بر نامه مذکور است.

دکتر زیباکلام گفته اند: " تجزیه‌طلب خواندن کردها همان‌قدر بی‌معناست که اصرار بر یکپارچگی کشوری به نام عراق.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نه عراق، نه سوریه، نه اردن، نه فلسطین، نه لبنان و نه سایر سرزمین‌هایی که امروز در منطقه خاورمیانه «کشور» خوانده می‌شوند دارای پیشینه تاریخی نبوده‌اند".

اول: سوال ابتدایی اینجاست که آیا شرایط تاریخی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی که صد سال قبل بر دنیا حاکم بود همچنان در دنیای معاصر باقیست؟ آیا اگر زمانی حکومت ها در پی یافتن سرزمین های حاصل خیز دست به کشور گشایی می زدند و تعداد سرباز و وسعت سرزمین ملاک قدرت آن ها بود، الان هم ما چنین درکی از قدرت داریم؟ این که بخواهیم با ساده سازی و تشبیه رخدادی به ظاهر مشابه در نیم قرن گذشته، موضوعی در عصر حاضر را توجیه کنیم چه جایگاهی دارد؟ حتی ما می بینیم که عرض اندام گروه هایی مثل داعش و القاعده در سایه پیشرفت فناوری هایی مثل اینترنت و مخابرات امکان بروز و ظهور پیدا کرده در حالی که دو یا سه دهه قبل چنین توانی در جهت جذب نیرو، تبلیغات و ایجاد ترس، ارتباطات و ساماندهی عملیات خود نداشتند. پس زمانه تغییر کرده و تشبیه کردن به این سادگی میسر نیست و نمی توان قانونی تعیین کرد که اگر کشوری از صدسالگی خود گذشته آنگاه می توان به صورت جدی به آن کشور گفت ولی اگر شصت سال گذشته بود، تجزیه آن خیلی محل اشکال نیست. در نهایت چرا باید طرحی انگلیسی و تفرقه افکنانه در جهت تضعیف و واپاشی دولت عثمانی را مجددا با دست خودمان تکرار کنیم؟ بی تردید اگر به نفع انگلستان نبود هرگز پیگیر افتراق و تفکیک سرزمین عثمانی بر نمی آمد.

دوم: باید توجه داشت که لفظ استقلال، مانند آزادی و برابری از الفاظی است که در عین سادگی و شرافت می تواند به راحتی مورد تفسیرهای غلط و برداشت های زیانبار قرار گیرد. ملت ما نیز در انقلاب اسلامی فریاد استقلال و آزادی سرداده بودند اما آن استقلال به معنی تصمیم گیری فارغ از تاثیر ابرقدرت ها بود ولی این استقلال به معنی آن است که قومی صرفا به خاطر قومیت و نژاد و ژنتیک خود بخواهند از دیگر مردم جدا شود؟ ما در ماه محرم هستیم، مگر یزید غیر از عرب بود؟ برمبنای کدام ملاک انسانی و در کدام منشور و معاهده جهانی انسان ها به مناسبت قومیتشان تفکیک شده اند؟ برعکس همه جا سخن از برابری فارغ از رنگ و نژاد و ملیت است. چه کسی می تواند تضمین دهد که اولیای یک قوم به صرف این که از همان قوم هستند انسان هایی دلسوز و توانا و خردمند برای قومشان خواهند بود؟ و اگر چنین باشد تابع منطقی آن این است که اگر گروهی از عرب ها ساکن مناطق کردنشین شوند با آن ها به صورت غیرانسانی برخورد خواهد شد چرا که زعمای محل از قوم آن ها نیستند! و اگر برخورد انسانی باشد نشان می دهد که لزوما کرد یا عرب یا آشوری بودند ملاک شرافت یا انسانیت نیست. مگر در کشور ما ادیان مختلف (مسلمان شیعه و سنی، کلیمی و ارمنی) و اقوام گوناگون قرن ها و بلکه هزاران سال نیست که در کنار هم به سلامت زندگی می کنند، چگونه است که در عصر دهکده جهانی که همه فرهنگ ها و مردم به هم نزدیکتر و شبیه تر می شوند، یک قوم باید برای حفظ منافع تصمیم به جداسازی مرزهای جغرافیایی بگیرند.

سوم: آقای دکتر زیباکلام از حلبچه و قربانیان قتل عام های صدام حسین گفته اند. امری که مردم ما هم با تمام وجود تلخی آن را احساس کردند، صدام سردشت را هم بمباران شیمیایی کرد و حاصل جنایات وی جوانان به خون خفته ای هستند که گلزار شهدای هر شهر و روستایی مدفن آن ها است. آیا صدام فقط به کردها ظلم کرد؟ آیا مردم اهواز و خرمشهر، آیا مردم دزفول و سوسنگرد، کرد بودند؟ آیا مردم تهران و اصفهان و هر شهری که موشک های صدام و هواپیماهایش می رسید کرد بودند؟ چرا باید تبعض و دوگانگی قائل شد؟ مگر خون یک قوم از دیگری رنگین تر است؟

چهارم: آقای دکتر زیباکلام، استقلال را خواسته تاریخی کردها نامیده اند، آیا فقط کردهای عراقی شامل این خواسته تاریخی هستند؟ یا این خواسته شامل کشورهای دیگر هم می شود؟ و اگر شد، مثلا وضعیت کشور ما چگونه خواهد بود؟ ما که تاریخ مان مثل عراق به 60 سال قبل مربوط نمی شود و سابقه هزاران ساله داریم؟ آیا فقط این حق را برای کردهای عراق قائل هستند؟ و آیا خواسته تاریخی که ذکر می فرمایند، منظور همین 60 سال گذشته، یا زمان حکومت صدام یا تاریخ دیگری است؟ از کدام بزنگاه تاریخی کردها خواستار استقلال شده اند و چگونه قومیت ملاک آن ها شد؟ آیا کردها ویژگی خاصی داشته اند که تصور کنند مثلا نمی توانند با عرب ها در همزیستی مسالمت آمیز بسر برند؟ یا این امر جزء القائات کسانی بوده که با دمیدن بر وجهه قومیت گرایی تلاش کرده اند تا حکومت کنند یا امتیاز بگیرند.

در یک نگاه کلی، اولا قومیت گرایی با رشد اجتماعی و فرهنگی جامعه نسبت عکس دارد، در بسیاری از طرح های انسان دوستانه علمی، فرهنگی و اجتماعی، از نهادهای بین المللی گرفته تا آزمایشگاه های تحقیقاتی، انسان ها فارغ از رنگ و نژاد و زبان دوش به دوش هم کار می کنند و هرگز نه اجازه می دهند و نه روا می دارند که حرکت مشترک انسانی آن ها به واسطه تفاوت های فرهنگی خدشه دار شود. هر چه انسان هایی دانشمندتر، عالم تر و فرزانه تر شده اند، وجهه جامع تری یافته و به جای ماندن در این که از چه قوم و نژادی هستند به کل بشریت فکر کرده اند. پیام مذاهب، پیام رهبران بزرگ در طول تاریخ همیشه مخاطب بشری داشته است از این رو هر چه ما دنبال فرهنگ بالاتری باشیم باید ملاک های تفرقه انگیز به ویژه آنهایی که ربطی به انسانیت ما ندارند را از خود دور کنیم. چرا باید اروپاییان اتحادیه اروپا داشته باشند، کشورهای حوزه خلیج فارس شورای خاص خود را تشکیل دهند تا منافع مشترکشان را دنبال کنند، آن وقت نوبت به تمامیت ارضی یک کشور که می رسد، جدا سازی و استقلال مطلوب باشد؟

ثانیا: اگر به علت مسائل فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی یا هر علت دیگر، اکثریتی موجب آزار اقلیتی شد یا این که اقلیت نتوانست به همه آنچه که می خواهد برسد آیا به جای اصلاح باید به سراغ جدایی رفت؟ در این حالت هر قوم و مکتب و گروه و قشری باید برای خود تکه سرزمینی گرفته و مستقل شود!! ارامنه، کلیمیان، زرتشتی ها، اهل سنت، بلوچ، لر، مازنی، عرب، ترکمن، آذری و ... همه باید اعلام استقلال کنند!

در نهایت عراق امروز یک کشور واحد با مرزهای شناخته شده بین المللی و تعهدات مشخص است. به فرض هم که تصمیمی بخواهد در آن گرفته شود باید کل ملت عراق در مورد آن تصمیم بگیرند نه این که بخشی از آن برای خود انتخابات برگزار کند و برای خود هم طالب استقلال شود، گر چه در آن بخش از سرزمین کردها زندگی می کنند ولی آن سرزمین به تک تک عراقی ها تعلق دارد همانطور که کردها می توانند در بغداد یا در بصره و در سامرا ساکن شوند، هر عراقی دیگری هم می تواند در شمال این کشور خانه بخرد و زندگی کند. آیا می توان انتظار داشت که در کشور ما اهالی خوزستان نفت را از آن خود بدانند؟ اهالی مازندران و گیلان، دریا و استانهای مرکزی صنعت و معدن و ... کشور ما و هر نقطه آن به تمام فرزندان آن سرزمین تعلق داشته و هیچ گروه، قوم یا دسته ای نمی تواند بدون رضایت دیگران و توافق همگانی قسمتی را از آن خود کند.

منبع: الف

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۲۸۲۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مخبردزفولی: استقرار اقتصاد دانش پایه شرط مهم تحقق مرجعیت علمی است

به گزارش گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، دکتر محمدرضا مخبردزفولی، رئیس فرهنگستان علوم در نشست مرجعیت علمی که در محل این فرهنگستان برگزار شد، اظهار کرد: برای مرجعیت علمی باید مشخص کنیم که الگوی توسعه داریم یا نه؟ برای توسعه دو راه منبع‌پایه یا دانش‌پایه وجود دارد که ناگزیزیم الگوی دانش‌پایه را انتخاب کنیم، یعنی اگر کشور می‌خواهد خودش را نجات دهد باید الگوی دانش‌پایه را انتخاب کند، نه اینکه از منابع و نفت استفاده نکنیم، ما تقریبا جزء کشورهای ثروتمند در حوزه منابع هستیم.

وی ادامه داد: تعداد زیادی از گزارش‌های یونسکو از وضعیت علم در جهان نشان می‌دهد که ایران از منبع‌پایه بودن به دانش‌پایه تغییر جهت داده است. یعنی دنیا متوجه این تغییر مسیر ما در علم شده است.

رئیس فرهنگستان علوم بیان کرد: در مسیر مرجعیت علمی نباید اتفاقات و داشته هایمان را نادیده بگیریم، در این زمینه در گزارشی در چهار برش ده ساله در نظر گرفته شده تا راهی را که در چهار دهه گذشته طی کردیم نمایان شود و فهرستی از موفقیت‌ها و ناکامی‌ها در این چهار دهه وجود داردکه باید مورد توجه قرار گیرد.

دکتر مخبر دزفولی گفت: برای دانش‌پایه شدن باید در دهه پنجم انقلاب اسلامی، استقرار اقتصاد دانش‌پایه مدّنظر باشد، کشوری که اقتصاد دانش‌پایه داشته باشد، موفق خواهد شد اما برای دانش‌پایه شدن به یک دهه فرصت نیاز داریم، باید بپذیریم که با این اقتصاد توأم با مشکلات فراوان کشور را نمی‌توان اداره کرد.

وی اضافه کرد: بعد از استقرار اقتصاد دانش‌پایه، مرجعیت علمی در دسترس خواهد بود، اینگونه دهه ششم انقلاب اسلامی، دهه مرجعیت علمی فناوری است، اگر اقتصاد دانش‌پایه شکل گیرد خو‌د به خود مرجعیت علمی شکل می‌گیرد.

رئیس فرهنگستان علوم تأکید کرد: مرجعیت علمی باید در شاخص رقابت‌پذیر جهانی باشد، در شرایط کنونی جهان؛ علم تنها منزلت فرهنگی نیست بلکه علم، قدرت و اقتدار است. باید مراجعه به کشور ما از سوی سایر کشورها افزایش یابد و آن هم برای خرید فناوری مورد نیاز زندگی و رفاه که شامل جنس و کالا، خدمات و فناوری دانشمندان، داروی، واکسن، خودرو، پوشاک، صنایع نظامی ایرانی است.

دکتر مخبر دزفولی افزود: برای رسیدن علم به فناوری به گذشت زمان نیاز است، در این زمینه سرمایه‌گذاری چین و آمریکا در علوم پایه چند ده برابر شده است، اما باید در نظر داشت که وضعیت کشور ما در مقایسه با سایر کشور جایگاه نسبتا بدی نیست، در رتبه ۲۵ اقتصاد جهانی قرار داریم، ۳۶ میلیون نیروی انسانی ۱۵ تا ۴۰ سال در کشور داریم که این پنجره بسیار ارزشمند است، ۱۴ میلیون تحصیلکرده دانشگاهی داریم، در تعداد دانش‌آموختگان مهندسی جزء چند کشور برتر هستیم، ظرفیت بالای پذیرش دانشجو در مقاطع مختلف، سه میلیون دانشجو و تعداد بالای اعضای هیئت علمی که بخش زیادی از آنها خانم‌ها هستند.

رئیس فرهنگستان علوم ادامه داد:‌ مرجعیت علمی با علم قدرت‌آفرین امکان‌پذیر است، شرط همه موفقیت‌ها صیانت از همه متخصصان است، مقابله با پدیده مهاجرت نخبگان در این مسیر بسیار مهم است، در این زمینه راه حل مقطعی و غیرعلمی راه‌گشا نیست، باید در نظر داشت که هزینه نگهداری نخبگان بسیار پایین‌تر از برگرداندن آنهاست. نظام باید تصمیم حساس در این باره بگیرد که آیا می‌خواهد سرمایه‌های انسانی را برای ساخت ایران قوی حفظ کند یا نه؟ چون جذب استعدادهای برتر جزء اولویت‌های آمریکا، اروپا و حتی چین و کشورهای منطقه است، اگر پاسخ مثبت است که می‌خواهیم به تمدن نوین اسلامی و ایران قوی برسیم باید چهار اولویت در دستور کار داشته باشد، منزلت، معیشت، شغل مناسب و فراهم کردن امکان پژوهش در مرزهای دانش. دولت و نظام در این زمینه وظیفه دارند وگرنه مهاجرت لاینحل می‌ماند.

وی عنوان کرد:‌ برای مرجعیت علمی باید اولویت‌ها را بیابیم و گره‌گشایی برای کشور داشته باشیم. اگر به نتیجه برسیم به سران کشور ارائه خواهیم کرد.

دکتر مخبر دزفولی اضافه کرد: ‌در حوزه مرجعیت علمی کارهای زیادی انجام شده اما همچنان ابهاماتی وجود دارد اینکه مرجعیت علمی به چه معناست، مهم است چرا که اگر تعریف روشن نداشته باشیم نمی‌توانیم مسیر روشنی را طراحی کنیم، در این مسیر باید تکلیف طبقه بندی علوم را نیز مشخص کنیم، علوم انسانی در این زمینه باید وارد عمل شود چرا که علم فقط علم تجربی نیست و اگر اینگونه کار کنیم به تمدن نوین اسلامی دست نمی‌یابیم.

رئیس فرهنگستان علوم گفت: اگر نگاه جزء نگرانه آفت است نگاه کل نگرانه کدام است؟ متخصصان غربی در این‌باره برنامه‌ریزی کرده‌اند، همچنین در مرجعیت علمی باید مشخص کنیم که مسیرمان چگونه است آیا می‌خواهیم مسیر قبلی را در پیش بگیریم یا مسیر جدیدی طراحی شده است. در روش شناسی برخی مباحث استخراج شده است اما همچنان سوالاتی وجود دارد که باید برای آنها پاسخ بیابیم.

دکتر مخبر دزفولی بیان کرد: الگوی حکمرانی برای رسیدن به مرجعیت علمی را باید مشخص کنیم در این زمینه هنوز تردید وجود دارد به همین دلیل فرهنگستان علوم موضوع مرجعیت علمی را قبول کرده است. بخشی از مرجعیت علمی در وزارت علوم بخشی از آن در معاونت علمی و فناوری رئیس جمهور، دانشگاه آزاد، وزارت آموزش و پرورش و وزارت بهداشت است بنابراین باید یک کلّ به هم پیوسته به این موضوع بپردازیم و یادمان نرود که موضوع مرجعیت علمی در انحصار یک دستگاه کشور نیست.

باید آسیب شناسی از وضعیت مرجعیت علمی داشته باشیم

دکتر علی اکبر صالحی، معاون پژوهشی فرهنگستان علوم در این نشست بیان کرد: باید آسیب شناسی از وضعیت مرجعیت علمی داشته باشیم، در سال‌های اخیر شیب خوبی در گسترش علم و فناوری داشتیم و علی رغم اشکالاتی که وجود داشت تعداد دانشجویان، دانشگاه‌ها، سرمایه‌گذاری در تجهیزات آزمایشگاهی افزایش پیدا کرد، به طوری که از ۲۰۰ هزار دانشجو به چهار و نیم میلیون دانشجو رسیدیم. جمهوری اسلامی در شرایطی این پیشرفت را محقق کرد که بسیار دشوار بود و از لحاظ مالی و تجهیزاتی با چالش‌هایی روبرو بود

وی ادامه داد: با این وجود شواهد نشان می‌دهد که برای دستیابی به مرجعیت علمی، نیروی انسانی کافی نداریم. در این زمینه برای مواجهه با مسئله مهاجرت باید راهکارهای واقعی در نظر گرفته شود، مرجعیت علمی باید در بستر واقعی مورد بحث قرار گیرد نشان دادن قله کافی نیست بلکه باید ابزار مورد نیاز آن نیز در نظر گرفته شود.

عضو فرهنگستان علوم گفت:‌ در مرجعیت و علمی باید اولویت بندی علمی صورت بگیرد تا بدانیم که در قرن ۲۱ در چه موضوعاتی می‌خواهیم تحول آفرین باشیم، در این مسیر باید پروژه‌های محوری تدوین شود، در مرجعیت علمی باید بر مبنای نوآوری عمل کنیم.

 

 

در ادامه دکتر ناصر باقری مقدم، دبیر شورای آینده نگاری فرهنگستان علوم گفت: مفهوم مرجعیت علمی اولین بار در سال ۱۳۸۴ توسط مقام معظم رهبری بیان شد از آن زمان تاکنون روی این مفهوم اقدامات زیادی صورت گرفته و در نقشه علمی کشور مورد اشاره بوده است اما از دو سال پیش از دفتر مقام معظم رهبری و موسسه نشر آثار ایشان دکتر مخبر و دکتر اسحاقی را مامور کردند تا در این زمینه کار کنند وزارت علوم و مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور این موضوع را پیش بردند.

مصطفی قانعی، عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی در این نشست بیان کرد: توسعه مراکز تحول آفرین ماموریتگرا یکی از اولویت‌های نقشه راه دستیابی به مرجعیت علمی است در این زمینه تربیت نیروی انسانی و موضوع آمایش مطرح است برای تحقق آن وزارت علوم اقداماتی راه انجام داده است بنابراین می‌توان با آسیب‌شناسی این اقدامات موضوع مرجعیت علمی را با جدیت بیشتر دنبال کرد.

الزامات دستیابی به مرجعیت علمی چیست؟

دکتر موسوی موحدی، عضو پیوسته فرهنگستان علوم در این نشست اظهار کرد: فرهنگستان وقتی سیاستی را وضع می‌کند باید اجرایی شود، چرا که این گونه دانشمندان تراز اول جذب فرهنگستان‌ها می‌شود در این زمینه نواقصی وجود دارد که باید آنها را برطرف کنیم تا بتوانیم دانشمندان را جذب کنیم.

وی ادامه داد: در موضوع مرجعیت علمی باید مشخص کنیم که آیا دانشمندان ایرانی می‌خواهند آن را پیش ببرند یا اینکه به دانشمندان خارجی هم نیاز داریم، مرجعیت علمی نیازمند موسسات نهادی‌ است هچنین آزمایشگاه‌های ملی باید راه اندازی شود چرا که تبدیل دانش پایه به نوآوری و فناوری زمان‌بر است و علم هزینه دارد و باید بدانیم که علم به سرعت تبدیل به فناوری نمی‌شود.

این عضو فرهنگستان علوم گفت: ایران هم اکنون در دوران پسا مرجعیت قرار دارد، آن دوران مرجعیت علمی در گذشته باید احیا شود، این از طریق سیستم‌های مجازی که نه زمان دارند و نه مکان، امکان‌پذیر است. جلوگیری از مهاجرت استعدادهای علمی و خارج از کشور در مسیر مرجعیت نیروی انسانی از آموزش و پرورش باید مدنظر باشد، دسته‌بندی داده‌ها و به تصویر کشیدن آنها در مرجعیت علمی ضروری است.

دکتر مصطفی محقق داماد، عضو پیوسته فرهنگستان علوم در این نشست بیان کرد: در مسیر مرجعیت علمی باید مشخص کنیم که عمومی شدن علم را می‌خواهیم یا نه؟ باید مشخص کنیم که می‌‌خواهیم همه عالم باشند یا اینکه یک عده‌ای علم را در دست بگیرند.

ضرورت افزایش بودجه پژوهشی برای دستیابی به مرجعیت علمی

دکتر باقر لاریجانی، عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی در این نشست اظهار کرد: باید وضعیت کنونی علم مورد بررسی قرار گیرد و چگونگی دستیابی به مرجعیت علمی در ادامه تعریف شود، ترکیه و عربستان در علم از ما عقب‌تر بودند اما به خاطر بودجه‌هایی که برای مجلات در نظر گرفتند توانستند تولید علم خود را افزایش دهند، معتقد نیستم که همه چیز مقالات آی اس آی است اما باید بر اساس شاخص های جهانی عمل کنیم.

وی ادامه داد: ‌در مرجعیت علمی به نیروی انسانی کیفی نیاز داریم و باید جلوی مهاجرت گرفته شود، با بودجه نیم درصدی پژوهش از تولید ناخالص ملی نمی‌توانیم مرجع علمی باشیم از استادان علوم پایه در مرجعیت علمی باید حمایت شود.

عضو فرهنگستان علوم پزشکی ادامه داد: باید مشخص کنیم علم مورد نیاز فناوری جدید چیست و بر اساس آن برنامه‌ریزی کنیم همگرایی در علوم با ساختار اداری ایجاد نمی‌شود و باید روش‌های دیگری را در پیش بگیریم در این مسیر روسای دانشگاه با کیفیت انتخاب شوند تا بتوانند نقشه‌های راه را به درستی پیش ببرند.

دکتر حسن ظهور، عضو پیوسته فرهنگستان علوم نیز در این جلسه بیان کرد: در مرجعیت علمی باید منظورمان از فناوری و حتی مرجعیت علمی مشخص شود و زیر مجموعه‌های آن تعیین شود، در این زمینه فرهنگستان علوم می‌تواند اقدامات لازم را انجام دهد.

دکتر الهام یاوری، رئیس سمپاد در این نشست گفت: ضرورت دستیابی به مرجعیت علمی بر کسی پوشیده نیست چرا که اگر مرجعیت علمی نداشته باشیم مرعوب جوامع دیگر خواهیم شد در مرجعیت علمی باید رنگ و بوی ایرانی اسلامی را مد نظر داشته باشیم.

دکتر محمد هادی همایون، معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی نیز در این نشست بیان کرد: برای دستیابی به مرجعیت علمی نباید در موضوعات نظری باقی بمانیم البته نمی‌توانیم شتاب زده عمل کنیم باید به موضوعات از پایه بپردازیم و برای آنها مدل‌های عملیاتی طراحی کنیم.

همچنین در این نشست طرح مرکز سیاست علمی کشور برای دستیابی به مرجعیت علمی ارائه شد و حاضران نظرات اصلاحی خود را در این زمینه بیان کردند.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • انتشار تصاویر حمله پهپادی به میدان گازی در سلیمانیه عراق
  • تصاویر حمله پهپادی به یک میدان گازی در سلیمانیه عراق
  • نیروهای ارتش ترکیه مورد حمله عناصر «پ.ک.ک» قرار گرفتند
  • لحظۀ حملۀ پهپاد ناشناس به میدان گازی کورمورِ کردستان عراق
  • مسمومیت ۱۰ کردستانی بر اثر مصرف قارچ سمی
  • کسب رتبه برتر منطقه ویژه اقتصادی سلفچگان در بین مناطق ویژه اقتصادی کشور
  • مخبردزفولی: استقرار اقتصاد دانش پایه شرط مهم تحقق مرجعیت علمی است
  • حمله پهپادی به میدان گازی کورمور در شمال عراق
  • بازگشایی بازارچه‌های هنگه‌ژال و سیف مطالبه جدی ایران از عراق است
  • انتظارات ایلام از سازمان مدیریت بحران