روزانه یک میلیون و 25 هزار نفرازپیرامون به تهران رفت وآمد می کنند
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۹۳۳۶۰۷
وزیر راه و شهرسازی گفت:روزانه یک میلیون و 25 هزار نفر از پیرامون به تهران رفت و آمد می کنند که بخش اعظمی از آنها با بیش از 530 هزار خودروی شخصی به تهران می آیند.
به گزارش خبرنگار بیباک،آخوندی با بیان اینکه بر اساس قانونی برای بررسی امکان پذیری زندگی در پایتخت مطالعاتی درباره تهران و کرج صورت گرفت که یافته های خوبی دارد،گفت:پیشنهاد می کنم این مطالعه را یک بار با هم مرور کرده و به فهم مشترکی از مسایل شهر تهران برسیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آخوندی در ادامه با اشاره به تحولات جمعیتی تهران گفت: در سال 1345 جمعیت تهران حدود دو میلیون و 980 هزار نفر و جمعیت کرج حدود 40 هزار نفر بوده است. در طرح جامعی که آن زمان تصویب شد پیش بینی می شد شهر تهران در سال 70 به 5 میلیون نفر برسد اما در عمل به 6.3 میلیون نفر رسید. اما جمعیت تهران و پیرامون به 8 میلیون نفر افزایش پیدا کرد ، یعنی حدود 2.6 میلیون نفر به پیرامون شهر اضافه شد.
وزیر راه و شهرسازی افزود: آنچه در تهران اتفاق افتاد کما بیش مطابق طرح جامع بود اما رشد جمعیت پیرامون شهر تهران خارج از طرح بود و این روند تا سال 95 ادامه پیدا کرد. آمار 95 نشان می دهد جمعیت تهران به 8.7 میلیون نفر و جمعیت مجموعه شهری تهران شامل استان های تهران و البرز به 16میلیون نفر افزایش پیدا کرد.
وی تفکیک استان تهران و البرز را از خطاهای استراتژیک یادکرد و گفت این جمعیت بین دو استان در جریان است و نمی توان این دو مجموعه را جدا از هم دید.
به گفته آخوندی طی 50 سال جمعیت شهر تهران سه برابر و جمعیت تهران و پیرامون پنج برابر شد که آشفتگی در پیرامون تهران ایجاد کرد.
وی افزود: ما در این مجموعه 46 بخش داریم که تنهادر 4 بخش اشتغال در خود بخش است و اشتغال مابقی 42 بخش در تهران است؛ از این رو تهران نمی تواند خودش را از پیرامون مصون نگه دارد و کاملا تحت تاثیر پیرامون است.
آخوندی یادآور شد: روزانه یک میلیون و 25 هزار نفر از پیرامون به تهران رفت و آمد می کنند که بخش اعظمی از آنها با بیش از 530 هزار خودروی شخصی به تهران می آیند. بنابر این آیا می توانیم نسبت به حمل و نقل یکپارچه تهران و حومه بی توجه باشیم؟
وی ادامه داد: سرانه تخت بیمارستانی در تهران 3.24 برای هر هزار نفر است که در پیرامون برای هر هزار نفر کمتر از یک تخت است؛ وقتی چنین فقری در پیرامون داریم آیا می توانیم آثار آن را در تهران بررسی نکنیم؟
آخوندی ادامه داد: اگر هیچ تحولی در سیاست گذاری رخ نمی داد و همچنان شهرداری تمایلی به فروش شهرداشت ، دیگر هیچ مشتری برایش نبود. شهری که دارای 500 هزار خانه خالی است یعنی دچار عدم تحول وحشتناک شده است.
وی گفت:ما در این منطقه به ثبات جمعیتی نسبی رسیدیم و رشد شتابان جمعیتی دوره های قبل را نخواهیم داشت. این به ما فرصتی می دهد که راجع به کیفیت زندگی، قابلیت سکونت پذیری و امکان حرکت سریع و با کیفیت در این شهر صحبت کنیم.
وزیر راه و شهرسازی عنوان کرد: در ایران کمتر از دولت محلی صحبت می شود و همه تمایل دارند از عنوان مدیریت شهری صحبت کنند. مدیریت شهری برای خودش منبع مالی تهیه نمی کند و عمدتا تمایل دارد منابع مالی را از دولت مرکزی دریافت کند. این در حالی است که دولت های محلی اهداف و منابع را مشخص می کنند و سپس تقسیم کاری بین دولت ملی و محلی صورت می گیرد.
وی تصریح کرد: همین موضوع باعث شده وقتی کرج را به استان البرز واگذار کردند اساسا مقامات محلی در تهران هیچ واکنشی نداشتند چون ما اصلا دولت محلی نداشتیم.
آخوندی بزرگترین مسله بنیادین پایتخت را بحث تقسیمات کشوری دانست و گفت: در منطقه شهری تهران در حال حاضر ما 22 شهرستان و 46 بخش و 61 شهر داریم. این روند موجود اگر تغییر رویه ندهد به این مفهوم است که برای 20 سال آینده تقاضا داریم 22 شهر به 44 شهرستان تبدیل شود و تقسیمات خردتر شود که همه آثارش به شهر تهران بر می گردد.
وی تاکید کرد:ما باید راجع به این مسله به فهم مشتترک برسیم که هیچ نقطه ای در کل منطقه شهری تهران بزرگ شامل تهران و البرز نباید باشد که از مدیریت شهری خارج باشد. ما حدود 1200 آبادی داریم که همه آنها مرجع صدور پروانه ساختمانی هستند. در افزایش جمعیتی که طی 50 سال رخ داده تنها 5 میلیون نفر در تهران بوده و بیش از 8 میلیون نفر در پیرامون بوده و در "منطقه الفراق" هایی که تحت نظر هیچ شهرداری نبوده است. اگر این اتفاق نیفتد 13 هزار هکتار از اراضی و منابع زیستی تهران از بین خواهد رفت.
وزیر راه و شهرسازی با اشاره بر ضرورت تفکیک نظام مالیات محلی و ملی گفت: نظام شهری تهران در 20 سال گذشته عادت کرده که تامین مالی اش از صدور پروانه ساختمانی باشد. الان حتی اگر بخواهید این کار را بکنید دیگر مشتری ندارد و بساط تراکم سیار و ... به تدریج جمع می شود. در آخر کار شما می مانید و بدهی های گذشته و هزینه های جاری شهر؛ بنابراین دیگر باید راجع به نظام مالیه جدید فکر کنیم.
وی در ادامه با بیان اینکه تهران به جز حمل و نقل عمومی ریل پایه چاره دیگری ندارد گفت: باید حمل و نقل حومه ای یکپارچه با شهر تهران تعریف کنیم که دو دهه زمان نیاز دارد. بر این اساس در برنامه ششم پیشنهاد کردیم شرکت حمل و نقل حومه ای شهر تهران تشکیل شود.
وی افزود:می توانیم از شبکه راه آهن موجود حداکثر استفاده را بکنیم و برنامه مسترکی با وزارت راه و شهرسازی و شهرداری پیاده سازی کنیم. بر این اساس تقاضا برای مسکن در تهران کاهش پیدا کرده و تعادل بین تهران و حومه عوض می شود.
وزیر راه و شهرسازی با اشاره به عدم تعادل در حوزه مسکن و گفت: ما حدود دو هزار و 200 بافت تاریخی، حدود دو هزار بافت مسکونی و حدود هزار و 800 بافت مسکونی بی کیفیت را داریم و از یک سو پدیده خانه های خالی را داریم. به نحوی که تنها در منطقه یک بیش از 30 هزار خانه خالی وجود دارد .
آخوندی در ادامه با اشاره به عدم هماهنگی عرضه و تقاضا گفت: وقتی شهرداری شهر رابا اداره یک بنگاه جا به جا گرفته بود قاعدتا افراد به سمت سوداگری می رفتند. الان بیش از 60 درصد معاملات روی واحد های زیر 75 متر صورت می گیرد این در حالی است که میانگین صدور پروانه برای واحد های 100 متری بوده است.
وی عنوان کرد: مجموعه شهری تهران برای اسکان جمعیت فعلی و آینده به اندازه کافی زمین دارد اما ما مشکل سیاستگذاری روی زمین داریم. آیا همچنان می توانیم به تقاضاهای سوداگرانه مجوز دهیم یا نهایتا باید به درون شهر برگردیم؟
آخوندی یادآور شد: سیاست کلی که به آن نیاز داریم برگشتن به "تشخص هویتی" در شهر تهران است. آیا مسله بافت فرسوده را با تراکم اضافه می توان حل کرد یا با بازگرداندن هویت به این بافت تاریخی؟
وی با اشاره به ضرورت وجود نهاد توسعه گر، گفت: ما در ایران فاقد این نهاد قانونی هستیم براین اساس تلاش کردیم در دولت مسایل قانونی را ایجاد کنیم و با بانک مرکزی مسایل را برطرف کنیم.
وزیر راه و شهرسازی به موضوع افزایش قدرت خرید نیز اشاره کرد و گفت: می توان با توسل به دولت و درخواست یارانه قدرت خرید را افزایش داد اما در عمل در تخصیص منابع با مشکل روبرو هستیم. مدلی که برای صندوق پس انداز یکم ایجاد کردیم نیز قدرت خرید را به 14 برابر برای زوجین افزایش می دهد. هم اکنون تعداد کسانی که در این صندوق پس انداز یکم پس انداز کرده اند به 260 هزار نفر می رسد.
منبع: بی باک نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.bibaknews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بی باک نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۳۳۶۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه: آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! شما اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه را، تبدیل به ابزاری برای تسویهحسابهای شخصی کردید
به گزارش جماران؛ بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه در پی می آید:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر زلفیگل؛
وزیر محترم نهادِ علم جمهوری اسلامی
سلام علیکم
به مهد علوم انسانی و جمع دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی(ره) خوش آمدید. از اینکه تصمیم گرفتید بالاخره پس از سه سال از زمان شروع وزارتداریتان، در میان دانشجویان دانشگاهی حاضر شوید که بارها بهصورت تشریفاتی و اداری در آن حضور یافتهاید، بسیار خرسندیم.
و اما بعد..
امروز حدود سه سال از زمانی که شما از عنوان «استاد عالی شیمی در سنگر خود یعنی آزمایشگاههای شیمی» خداحافظی کردید و عازم ساختمان وزارت علوم شدید گذشته است. هرچند برای ما پرسش مهمی است که با چه افق و تدبیری شیمیدان نمونه کشوری باید در مقامِ عالی وزارتخانهای قرار گیرد که ماهیت آن هیچ نسبتی با سررشتهی دانشگاهی وی ندارد، اما بگذریم و به اصل مطلب بپردازیم …
آقای وزیر!
شنبه هفته جاری - سالروز بیانات تاریخی حضرت امام خمینی (ره) در ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ بود. بیاناتی که یک روز بعد بهانهای برای آغاز انقلاب فرهنگی شد. اینکه متولیان انقلاب فرهنگی دانشگاهها چگونه آن را از اهداف اصیل خود دور کردند و بهانهای برای تسویهحسابهای شخصی در آن دوره قرار دادند، موضوع بحث ما نیست.
اما شما وزیر محترم و حضار این جلسه را فقط به یک جمله متوجه میکنیم : «دانشگاهها باید تغییر بنیانی کنند و باید از نو ساخته بشوند». عنایت دارید پس که انقلاب فرهنگی رسالتِ لحظهای شما و پیشینیان شما در وزارت علوم بوده است. انقلابِ فرهنگی! انقلابْ و نه ادارهٔ روزمرّه؛ فرهنگی و نه امنیتی!
پس ما در سالگرد روزی میزبان شما در دانشگاه علامه طباطبائی (ره) هستیم که چنین رسالتِ سیاسیای از زبان عارف انقلابی تاریخِ ما، امام روح الله خمینی (ره) خطاب به شما و جایگاه شما صادر شده است؛ چه خوش باشد که همین «گزاره تاریخی» هم معیار نقد و بررسی عملکرد حضرتعالی در صدارت وزارت علوم باشد! آیا شما در مسیر تحول بنیانی دانشگاه هستید آقای زلفیگل؟!
علاقهمندیم بهعنوان بسیجیان خمینی (ره) و سربازان امام خامنه ای در سنگر مهمترین دانشگاه علوم انسانی کشور، سخنِ آخر را اول به شما بگوییم :
«آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه می خواهند و آن را به بیراهه کشاندند، شما هم نسبتی با رسالت مذکور تاکنون نداشتهاید!»
اما چرا میگوییم شما اشتباهی بودید؟
شما با افتخار در روز دفاع از خویش در مجلس شورای اسلامی و در مقابل چشمان ملت ایران، از ایدههای خودتان برای تقویت «دانشگاه کارآفرین» سخن گفتید. محض اطلاع عرض میکنیم آقای وزیر که این سیاست محبوبِ شما، یعنی کارآفرین کردن دانشگاه، نه فقط سیاست شما و اصلاحطلبان پیش از شما بلکه یک سیاست جهانی-غربی جهتِ «تبدیل دانشگاه به بنگاه» بوده است!
این راهبرد سالهاست دانشگاه مظلوم انقلاب اسلامی را تبدیل به «بنگاههای پروژهبگیری» کرده است که اساساً با طرح «دانشگاه جمهوری اسلامی» امام خمینی (ره) فاصله دارد. در دانشگاه کارآفرینِ شما خلاقیت فکری-دانشجویی مُرده است و «پول و کار» حرف اول را میزند. دانشگاه تبدیل به بنگاه استارتاپی شده و در آن علم، رخت بربسته است و منافع شخصی، گروهی، حزبی، شرکتی و پروژهای حرف اول را میزند. در این وضعیت دیگر چیزی به عنوان دانشجوی آزاده و استاد دانشگاه مستقل باقی نمیماند. چیزی به اسم شور و اشتیاق دانشجویی و برنامه پژوهشی مستقل، بروز پیدا نمیکند.
در این شکل دانشگاه، صرفاً پیمانکارِ دولت و شرکتهای بزرگ تلقی میشود و هزینههای خود را از طریق حل مشکلات فنی و تکنیکی دولتها و بازار تامین میکند. دانشگاه به سمت مسائل کاربردی متمایل میشود و تحقیقات بنیادی در علوم پایه و انسانی که نسبت کمتری با مسائل کارکردی دارند و اساساً کمتر پولساز هستند، به حاشیه میروند. این «سیاست» میراثی است که آقای ستاری معاون علمی سابق رئیس جمهور دولت امید، برای شما و رئیس جمهور محترم فعلی و البته دیگر ارکان حاکیمت به ارث گذاشته است!
یکی از مهمترین دستاوردهای دانشگاه کارآفرین، از ابتدای دهه ۹۰ تا اکنون که با شما سخن میگوییم «سیاستزدایی از محیط دانشگاه» بوده است. سیاستزدایی یعنی چه؟ یعنی تضعیف هدفمندِ تشکلهای دانشجویی. یعنی اولویت رفاه و ساختوساز عمرانی بر تقویت بنیهٔ فکری دانشگاه. یعنی ترس از آزاداندیشی دانشگاهی. یعنی سپردن افسار دانشگاه به نهادهای محترمِ حراستی-امنیتی. یعنی سوقدادن دانشجو به سوی اندیشه کارآفرینی بهجای اندیشه سیاسی. یعنی خالی شدن دانشگاه از اساتید دینمدار، میهندوست و متعهد به چارچوبهای ملی سرزمینی. یعنی غلبه چاپلوسی. یعنی خنثی بودن طرحها و واحدهای درسی. یعنی حضور تشریفاتی مسئولین حکومتی. اینها فقط مصادقی از سیاستزدایی است آقای وزیر.
اما دانشگاه از منظر ما آقای زلفیگل پیمانکارِ هیچکس نیست. دانشگاه بنگاه اقتصادی و تجاری نیست. دانشگاه مرکز کارآفرینی نیست. «دانشگاه، دانشگاه است و رسالتش طرح مسئله برای سیاست است و این رسالت فقط و فقط به دست دانشجو و استاد متعهد و آگاه رقم میخورد.».
البته این سیاستهای کارآفرینی، اقتصاد کشور را هم به سمت الگوهای خدماتی برده و دانشجویان و دیگر اقشار را، از ورود به عرصه مهم تولید منع کرده است. نمونهاش را میخواهید؟ دانشگاه شریف و دانشگاه علامه طباطبائی!
آقای وزیر!
مدت مدیدی است پارک علم و فناوری دانشگاه شریف، مهمتر از خودِ دانشگاه شریف نزد شما مسئولین جلوه کرده است. مدت مدیدی است بودجههای هنگفت برآمده از قانون تقویت دانشبنیان، دانشگاهیان را به مدیران شرکتی تبدیل کرده است. مدت مدیدی است دانش تاریخی ایرانی-اسلامی در تمامی حوزههای علمی، جایش را به «مدلهای خلاقیت زیستبوم فناوری استارتاپی» داده است. مدت مدیدی است همین دانشگاه علامه طباطبایی، هیچ رنگ و بویی از علوم انسانی درش باقی نمانده است و در عوض پارکینگ مسئولین و منسوبین بازنشستهٔ همهی دولتها شده است! البته به تازگی آقای معتمدی پارک علم و فناوری هم قرار است راهاندازی کنند که طبق شواهد موجود ما، چیزی جز بازتکرار فاجعه اکوسیستم استارتاپی دانشگاه شریف نخواهد شد. دانشگاه مظلومِ علامه امروز نه تنها فقط از کمرمقی و بی انگیزگی مدیریتی، بلکه از سردرگمی طراحی ایده اختصاصی علوم انسانی خویش رنج میبرد و البته همین معضل با نزاعهای طایفهای داخل دانشگاه نیز آمیخته شده است!
پس آقای زلفیگل!
وقتی از نجات دانشگاه و احیاء نهاد علم و تحول بنیادین دانشگاه سخن میگوییم، از ارادهها و تصمیمهای پولادین برای برچیدن چنین وضع اسفناکی سخن به میان میآوریم. شما در بیش از دو سال گذشته، صرفاً به اداره و رفع و رجوع امور این وزارتخانه حساس و مهم فکر کردهاید که البته در همان هم ناتوان بودهاید و به همین سبب به عقیده بسیاری از متخصصان، مستحقترین وزیر دولت آقای رئیسی برای برکناری بودهاید. و الحق که معاونین وزارتخانهٔ شما بیشتر برای جایگاهی که در اختیار داشتهاند ایده و دستاورد داشتهاند تا شما.
از کارنامهای که در ایام انتصاب رؤسای دانشگاهها داشتید، کمیته انتصابات وزارت علوم را از موضوعیت انداختید، عملاً رؤسای ناکارآمدی را در دانشگاههای کشور منصوب کردید و نتیجه این همه بیتدبیری را در بلوای ۱۴۰۱ دیدید، تا نگاهی که در طول این چند سال به تشکلهای دانشجویی و اساساً بافت فرهنگیِ دانشجویی بهعنوان «مجموعههای پرادعا و غیرکاربردی» البته برخلاف نظر رهبری انقلاب اسلامی داشتهاید و این در جلسات خصوصی بیشتر خودش را نشان داده، نمایانگر رویکرد مدیریتی و عملکرد شماست!
جناب وزیر!
با این رویکردها، شما اقدام درست و لازم اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه را، تبدیل به ابزاری برای تسویهحسابهای شخصی رؤسای دانشگاههای کشور با همکارانشان کردید که البته در همین دانشگاه هم مشاهده شده است؛ بنا نبود با حذف اساتید مطلقاً ضد انقلاب از دانشگاه، ما دانشجویان انقلابی پذیرای اساتیدِ مطلقاً بیسواد و رانتخوار اصطلاحاً حزب اللهی یا انقلابی باشیم. دانشگاه، اساتید و گروههای آموزشی مبتنی بر منطق و اراده علمی، بصیرت سیاسی و اهلیت برای مصالحهجویی اجتماعی میخواهد که مسیرِ علمی-سیاسی خودشان را از مسیرِ ایران اینترنشنال، جنبش سبز، بیبیسی و ایضاً فلان رئیس و وزیر و وکیل دولت انقلابی سیزدهم نگیرند! بلکه عالم باشند و صرفاً به استقلال ملی و دینی دانشگاه و ایران اسلامی متعهد باشند.
یا مثال سادهتری بزنیم که مدتهاست توسط بسیج دانشجویی دانشکده روانشناسی همین دانشگاه پیگیری میشود. کاش بدانید هیچ سازمانی با ابلاغیه اداره نمیشود و اراده لازم است :
ابلاغیه چند روز گذشته وزارت علوم مبنی بر اجراییسازی بند ت از ماده ۲۶ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در دانشگاهها که از مطالبات رهبری انقلاب هم بوده، در فضای مجازی منتشر شده است. اما آقای وزیر، فقط در همین حد هم باقی مانده است! حتی برخی دانشگاهها این ابلاغیه را دریافت نکردهاند. هیچ ارادهای در دانشگاهها برای ترویج زیست مادرانه وجود ندارد. چگونه است که در بحران کرونا همه نهاد ها بسیج می شوند تا با بحران مقابله کنند و از آموزش مجازی تا کلیه امکانات را به کار میگیرند، اما در بحران جمعیت همان مدیریت دانشگاهها و وزارت علوم حاضر به اجرای بند ت ماده ۲۶ قانون جوانی جمعیت نیستند؟!
آقای وزیر علوم جمهوری اسلامی ایران!
دانشجو قرار است عنصر فعالی باشد که در ضمن نگاه نقادانه به خود و کشور، در آیندههای نهچندان دور، حلال مشکلات ملت و دولتش باشد. اما با مدیریت درخشان شما و پیشینیان شما، دانشجویان تبدیل به کارمندانی شدهاند که سر ساعتی مشخص به دانشگاه میآیند و بی سرو صدا در ساعتی دیگر از آن خارج میشوند. گویا شما همین دانشگاه را میخواهید. دانشگاهی مرده و سوت و کور. الحق والانصاف باید برای شما دست زد. وقتی وضع چنین است، مجدداً باید تکرار کنیم که
«شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه می خواهند و آن را به بیراهه کشاندند!»
اما سخن آخر، جناب دکتر زلفیگل!
ما بهعنوان دانشجویان انقلابی که ابتدای سال تحصیلی مورد لطف شما قرار گرفتیم، شما را به همان بیانات امام خمینی در ۵۸/۰۲/۰۱ فرامیخوانیم. همان روز هم چنین قصدی داشتیم و امروز با صدای رساتری اعلام میکنیم؛ «انقلابِ اسلامی از شما اتخاذ سیاستی را میطلبد که نهادِ علم در مسیرِ دانشگاهِ جمهوری اسلامی قرار گرفته باشد؛ دانشگاهِ ایرانیِ دروننگر و برونزا، استقلالطلب، دینمدار، عدالتخواه، آزاداندیش، مولّد و حامی مقاومت مستضعفان جهان.»
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته