دارایی : عاشورای حسینی باعث پیروزی انقلاب اسلامی شد
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۹۳۷۴۴۸
به گزارش ایسکانیوز از سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، به مناسبت ماه محرم و اهتمام دولت و ملت پاکستان در سوگواری شهادت جانسوز امام حسین (ع) و یاران آن حضرت صائمه عمران خبرنگار روزنامه «نوای وقت» اسلام آباد در گفت و گو با شهاب الدین دارایی رایزن فرهنگی کشورمان در پاکستان درباره آداب و رسوم ماه محرم و مراسم عزاداری حسینی (ع) در ایران گفت و گو کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در این گفت و گو اظهار کرد: حضرت امام خمینی (ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی فرمودند «خون بر شمشمیر پیروز شد» این آموزه های عاشورا و تاثیرگذاری عاشورای حسینی و محرم بود که انقلاب اسلامی پیروز شد و با الهام گرفتن از نهضت عاشورا، نهضت امام راحل (ره) در ایران پیروز شد.
دارایی درباره تاثیر حماسه حسینی (ع) بر نهضت اسلامی ایران گفت: قدرتهای استکباری با کمک صدام و پشتیبانی آمریکا، اسرائیل و دیگر کشورهای مرتجع عرب 8 سال جنگ را بر ایران تحمیل کردند و همین طور قریب چهل سال است که ملت ما شرائط سخت و دشوار تحریم و تهدید را از سوی زورگویان و مستکبران تحمل کرده است اما آنچه که عامل پایداری مردم بود همان درسی است که از واقعه کربلا آموختند که هیچگاه در برابر ظلم، نباید سر تسلیم فرود آورند و نهایتا ملت ما پیروز این مصاف نابرابر خواهد شد.
رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در پاکستان درباره تاریخچه و فلسفه عزاداری سید الشهداء (ع) اظهار کرد: بسیاری از مسلمانان عزاداری سیدالشهداء را یک عمل عبادی می دانند و این امر مربوط به ایران وایرانی ها نیست بلکه در عصر همان روز عاشورا بعد از شهادت امام و اصحاب باوفایش حضرت زینب (س) و دیگر بانوان حرم در صحنه کربلا جمع شدند و گریه و نوحه خوانی را آغاز کردند. همچنین گریه بر مصائب حادثه عاشورا و عزاداری قبل از حرکت کاروان اسراء به سرپرستی حضرت زینب (س) به سمت کوفه و سپس به سمت شام و خطبه های حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) در تاریخ درج شده اند.
وی افزود: شعار امام حسین (ع) در کربلا هیهات من الذله بود به این معنا که تا پای جان در جهت حق طلبی باید گام برداشت چون اهمیت حق از حفظ جان بیشتر است. ندای هل من ناصر ینصرنی، حسین (ع) در روز عاشورا آنهم پس از شهادت همه عزیزان، در حقیقت پیام برای نسل های آینده بود. امام حسین (ع) برای نجات نسل های آینده یاری می جوید که درخت توحید و یکتاپرستی را که درحال خشکیدن است را فراموش نکنند، آری حسین (ع) هم چگونه زیستن را به ما می آموزد و هم چگونه مردن را، همین فلسفه عزاداری است که ملت ایران به آن عمل می کند.
دارایی با اشاره به «تاریخچه عزاداری رسمی در ایران» گفت: در کتاب «الکامل فی التاریخ» اثر ابن اثیر آمده است در سال 353 ھ قمری در دوران حکومت آل بویه که سیطره آن از عراق تا داخل ایران گسترش داشت در زمان حکومت معزالدوله دیلمی به طور رسمی عزاداری آغاز شد و بازارها به طور رسمی تعطیل شد و همه مکان ها را سیاه پوش کردند، داد و ستد در آن روز تعطیل شد و آئین عزاداری محرم به طور رسمی آغاز شد.
رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران درباره «جایگاه و اهمیت عزاداری» اظهار کرد: ماه محرم کتابی است بسیار ارزشمند، صفحات ارزشمند این کتاب پُر از معرفت الله، انسانیت، عزت و آزادگی، کرامت و شرافت انسانی است. امام حسین (ع) به همه نسل های آینده در هر زمان و مکان پیام داد که ای حق طلبان و عدالت خواهان- بپاخیزید و در برابر زورگویان و ظلم آنها سرتسلیم خم نکنید. تجلیل از حسین ابن علی (ع) تجلیل از آزادگی و کرامت انسانی است و پرهیز از خواری امت است در دوره ای که شاه اسماعیل صفوی در ایران حاکم شد. عزاداری رسمیت بیشتری پیدا کرد. در مناطق آذربایجان، از قبل از محرم در دهه آخر ماه ذی الحجه برای استقبال از ماه محرم در منطقه به عنوان «شاه حسین (ع) وای حسین(ع)» آیین های ویژه ای برگزار می شد و هنوز هم رائج است و بدین شکل فرارسیدن ماه محرم و ایام سوگواری را اعلام می کند.
وی افزود: در زمان «قاجار» تعزیه وارد آیین و رسوم عزاداری مردم شد و سنت تعزیه خوانی واقعه عاشورا آغاز شددر دوره ناصرالدین شاه قاجار «تکیه دولت» با ظرفیت 15000 نفر در تهران ساخته شد که تعزیه خوانی درآنجا رواج داشت، تعزیه خوانی به عنوان میراث فرهنگی معنوی در یونسکو نیز ثبت شده است.
دارایی اظهار کرد: روزهای تاسوعا و عاشورا در سراسر ایران اسلامی تعطیل رسمی است و در این ایام سراسر کشور از دورترین روستاهای کشور تا پایتخت مردم همگی سیاه پوش می شوند. مغازه ها تعطیل، مراسم شادی و عروسی در ایام محرم و صفر برگزار نمی شود لیکن نحوه عزاداری ها در مناطق مختلف متفاوت است و هر منطقه شیوه عزاداری خاص خودش را دارد که قرن ها نسل به نسل ادامه دارد.
502
نهضت امام خمینی حماسه حسینی صائمه عمران شهاب الدین دارایی هیهات من الذله تاریخچه عزاداریمنبع: ایسکانیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۳۷۴۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شلیک به مغز انقلاب اسلامی
«... مَثَل شهید مثل شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن در پرتو افکندن است، تا دیگران در این پرتو که به بهای نیستی او تمام شده، بنشینند و آسایش بیابند و کار خویش را انجام دهند. آری شهداء شمع محفل بشریتند، سوختند و محفل بشریت را روشن کردند...»
به گزارش ایسنا، کیهان در سالروز شهادت شهید مرتضی مطهری نوشت: «... مَثَل شهید مثل شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن در پرتو افکندن است، تا دیگران در این پرتو که به بهای نیستی او تمام شده، بنشینند و آسایش بیابند و کار خویش را انجام دهند. آری شهداء شمع محفل بشریتند، سوختند و محفل بشریت را روشن کردند...»
این جملات بخشی از یک سخنرانی استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری است در شب عاشورای سال ۱۳۹۳ قمری که در مسجد جامع نارمک تهران ایراد شد.
و به راستی که استاد شهید در همیشه زندگیش همچون شمع بود، سوخت و قطره قطره آب شد تا محفلهای خاموش استعمار زده را روشن سازد، خفتگان را از خواب طولانی بیدار کند و به وعده صبح ظهور آنها را به حرکت و جنبش درآورد.
استاد با کلاسها و مجالس سخنرانیاش، با کتابها و مقالاتش و با بحثها و روشنگریهایش در دانشگاه و حوزه و انجمنهای پزشکان و مهندسین و مساجد مختلف، نقشی اساسی در پدید آوردن یک زیرساخت عمیق ایدئولوژیک و تربیت و پرورش صدها و هزاران مسلمان آگاه مبارز برای نهضت امام و انقلاب اسلامی داشت. خودش میگفت: «.... این بنده از حدود... ۱۳۳۲ شمسی که قلم به دسـت گرفته، مقاله یا کتاب نوشتهام، تنها چیزی که در همه نوشتههایم آن را هدف قرار دادهام حل مشکلات و پاسخگویی به سؤالاتی است که در زمینه مسائل اسلامی در عصر ما مطرح است. نوشتههای این بنده، برخی فلسفی، برخی اجتماعی، برخی اخلاقی، برخی فقهی و برخی تاریخی است. با اینکه موضوعات این نوشتهها کاملا با یکدیگر مغایر است، هدف کلی از همه اینها یک چیز بوده و بس.»۱
معلم ایدئولوژی انقلاب
از این رو میتوان اسـتاد شهید مطهری را معلم ایدئولوژی انقلاب برای جوانان و سایر مردم دانست. تعداد ۱۰۵۲ نوار کاسـت باقیمانده از سخنرانیهای استاد در مساجد و حسینیهها همچون حسینیه ارشاد (که خود، پایهگذارش بود) و مساجد الجواد و جاوید و هدایت و... و کلاسهای دانشگاه و جلسات هفتگی در مراکز علمی، ۶۴ عنوان کتاب در معرفی ابعاد مختلف اسلام که بعضا دو جلدی و سه جلدی هستند، مقالات ارزشمند و مستدل در نشریات علمی و آکادمیک و... از جمله جهاد علمی استاد شهید مطهری بود که طی سالهای حیات پربرکتش و از طریق همان کتابها و فایلهای صوتی سخنرانی تا به امروز استمرار داشته است.
جهاد انقلابی در کنار جهاد علمی
هوشمندی استاد مطهری آنجا بود که در کنار این جهاد علمی گسترده، همواره در سطوح بالای نهضت امام و انقلاب فعالیت داشـت اما کمتر کسی از آن آگاه بود. چنانکه بسیاری از انقلابیون تصور میکردند استاد مطهری تنها به تدریس و سخنرانی و کلاسهای دانشگاه سرگرم است و به اصطلاح کاری با سیاست ندارد.
شـاید تا سالها بعد، هیچ کس متوجه نشـد، مرتضی مطهری آرام و سر به کار درس و دانشگاه، عضو شورای روحانیت هیئتهای مؤتلفه اسلامی بود و از سال ۱۳۴۷ وکیل تامالاختیار امام تبعیدی امت در ایران و رابط اصلی ایشان با مردم شد.
چنانکه حجتالاسلام شهید دکتر باهنر درباره ایشان گفته است: «... من برای بعضی برادران و خواهرانی که ممکن است درست از حضور ایشان در صحنه مبارزه اطلاع نداشته باشند، این را عرض کنم؛ دقیقاً در تنظیم اعلامیههای ده سال قبل و پانزده سال قبل، در تفسیر آثار امام که از نجف میرسید، در تهیه بعضی از پیامهای مخفیانهای که بعدها مردم نمیدانستند که از کجا این پیامهای مبارزاتی صادر شد و ظاهراً تصور نمیکردند که مثلاً مرحوم مطهری این طور حضور داشته باشد، اینها پشت پرده توسط ایشان تهیه و به افرادی داده میشد، یا در تنظیم راهپیماییها، در انتخاب به عنوان اولین عضو شورای انقلاب که توسط امام بزرگوار انتخاب شد و تماس با نجف و تماس با پاریس...»۲
اگرچـه در برخی موارد هم، اسـتاد مطهری، این فعالیتها (همچون کمک به فلسـطینیها) را علنی کرد تا حدی که شـک و تردیدهای سـاواک در مورد ابعاد مبارزاتیاش به یقین مبدل گشـت. چنانکه در اسـناد متعددی از سـاواک به این ابعاد اشاره شـده و اینکه در موارد بسیار تحت نظر قرار داشت، اغلب سخنرانیها و کتابهایش به عنوان مدرکی در جهت مخالفت با رژیم پهلوی و طرفداریاش از امام تلقی گردید، ممنوع المنبر و ممنوع التدریس شد، چندین بار دستگیر شد و به زندان رفت و عاقبت، از سوی ساواک صلاحیتش برای ادامه تدریس در دانشگاه رد شد.
دفاع علنی از فلسطین
در تنها موردی که استاد مطهری، مبارزهاش را علنی ساخت، دفاع از فلسطین و مبارزه با اسرائیل بود. شهید مطهری در عاشورای ۱۳۴۸ و در اوج نفوذ صهیونیستها و عوامل اسرائیل در ارکان رژیم شاه، درباره فلسطین سخنرانی کرد و گفت:
«... واللهِ و باللهِ ما در برابر این قضیه مسئولیم. به خدا قسم مسئولیت داریم. به خدا قسم ما غافل هستیم. واللهِ قضیهای که دل پیغمبر اکرم را امروز خون کرده است، این قضیه است...»
استاد مطهری در همان شرایط برای حمایت از مبارزان فلسطینی به همراه علامه طباطبایی و آیتالله زنجانی، حساب ویژهای باز نمود که مورد هجوم ساواک قرار گرفت و همه فعالیتهایش در دانشگاه و همچنین سخنرانی در مساجد و محافل دانشگاهی زیر ذرهبین و تعقیب و مراقبت دقیق ساواک قرار گرفت.
به دنبال همین موضعگیریها بود که سخنرانیهای استاد مطهری، مساجدی مانند هدایت و جاوید و الجواد را به کانون نهضت امام تبدیل نمود و همین امر موجب تعطیلی آن مراکز از سوی ساواک و دستگیری مجدد استاد گردید که این بار وی را مدتی در بازداشت انفرادی نگه داشتند. با تعطیلی مسجد جاوید در آذرماه ۱۳۵۳، استاد مطهری نیز تا زمان پیروزی انقلاب ممنوع المنبر شد. سرانجام امریه ساواک در ۱۴ اردیبهشت ۱۳۵۴، ظاهرا به تمامی فعالیتهای استاد مطهری خاتمه داد.
اوج نهضت امام و نقش محوری استاد
در سـالهایی که نهضت امام اوج میگرفت و مردم مسـلمان و جوانان و دانشجویان بر اثر روشنگریها و آموزشهای امثال استاد مطهری با اهداف و آرمانهای اسلام و نهضت آشنایی پیدا میکردند، ایشان به همراه روحانیون مبارزی مانند دکتر بهشتی، جامعه روحانیت مبارز را سازماندهی کرد که در واقع هدایتگر مبارزات و اعتصابات و تظاهرات سالهای ۵۶ و ۵۷ در داخل کشور محسوب میشد.
اعتماد امام به اسـتاد مطهری آنچنان بود که در اوج نهضت، تشکیل شورای انقلاب اسلامی و انتخاب اعضا و همچنین ریاست آن را برعهده استاد گذاردند که تا پیروزی کامل انقلاب و پس از آن تا استقرار نظام جدید، نهضت و کشور را مدیریت کند.
اما استاد مطهری در ساعت ۲۳ یازدهمین روز از اردیبهشت ۱۳۵۸ در حالی که فقط دو ماه و ۲۰ روز از پیروزی انقلاب میگذشت، با گلولهای از اسلحه استعمار و به دست خوارج روزگار بر خاک افتاد.
احسان طبری (یکی از چند نظریه پرداز بلندآوازه مارکسیسم، از اعضای مرکزی حزب منحله توده و عضو برجسته آکادمی علمی شوروی) بارها و به مناسبتهای مختلف از استاد شهید مرتضی مطهری یاد کرد و با قاطعیت گفت که ترور ایشان نمیتواند کار یک گروه نظیر گروه فرقان باشـد. طبری به جدمعتقد بود (و برای این اعتقاد خود نیز دلایل و شـواهد فراوانی میآورد) که ترور استاد مطهری، طرح و برنامه سـازمان سیا و موساد بوده و صرفا با هدف خشک کردن یکی از چشمههای جوشان معارف اسلامی صورت پذیرفته است.۳
اسناد تکان دهنده لانه جاسوسی آمریکا
طرفه آنکه پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، از این مرکز شیطانی، اسنادی به دست آمد که نظر فوق را تایید کرده و حکایت از حضور مستقیم کانونهای استعماری و امپریالیستی در پشت صحنه ترور استاد مطهری داشت.
یکی از دانشـجویانی که در زمان تسـخیر لانه جاسوسی حضور داشت، در مورد وابستگی گروه فرقان به آمریکا در کتابش نوشت:
«...تکان دهندهترین اسناد درباره گروهی به نام فرقان بود. مردم معتقد بودند که گروه فرقان را عناصر خارجی حمایت و هدایت میکنند. اسنادی که در سفارت به دست آمد، درستی گمان مردم را ثابت کرد. این اسناد نشان میداد آمریکا از طریق اشخاص ثالث با گروه فرقان تماس گرفته بود.»۴
یکی از آن اسـناد که در تاریخ ۱۲ اسفند ۱۳۵۸ افشا گردید، دلالت کافی بر ارتباط وثیق دستگاه سیاست خارجی آمریکا با این گروه داشت:
«محرمانه
از سفارت آمریکا در تهران به وزارت امور خارجه و فوری
یکی از دوستان قدیمی دفتر سیاسی که یک طلبه قدیمی است و سال گذشته مرکز بحثهای ایدئولوژیک برای شاگردانش بود... (میگوید) یازده نفر از شاگردان قدیمی این شخص عضو گروه فرقان در تهران هستند... یکی از اعضای فرقان افتخار میکرد که آنها در نظر دارند خرابکاری را با ترور هفتهای یک روحانی شروع کنند و تا رسیدن به موفقیت ادامه دهند... منبع بیان داشت اعضای گروه فرقان که با آنها در تماس است توجهشان را به اهداف داخلی معطوف کردهاند...»
پیوند و ارتباط گروه فرقان با سفارت آمریکا از طریق «ویکتور تام ست» برقرار میشد که از فعالان جاسوسی در ایران بود و در آن زمان یکی از حلقههای ارتباط سیا و آمریکا با گروه فرقان به شمار میرفت.۵
ساعت ۲ نیمه شب ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۸، در حالی که دو، سه ساعتی از شهادت استاد مطهری میگذشت، مثل همیشه، ساعت کوکی اتاقش به صدا درآمد تا استاد را مانند هر شب برای نماز و تهجّد بیدار کند، غافل از آنکه دیگر روح مرتضی مطهری خود به پرواز درآمده بود تا بر ِدوست.
انتهای پیام