چرا ساختارهای محلهای در مهار کرونا موفقتر بوده است؟
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۶۴۵۸۸۵
یک دکترای شهرسازی با بیان اینکه یکی از ضرورتهای اصلی برای مقابله با بیماری کرونا، آگاهی نسبت به این بیماری است، گفت: هرچقدر نسبت به این بیماری یا حوادث و مخاطرات دیگری که احتمال وقوع آنها در شهرها وجود دارد، آگاهی پیدا کنیم، سطح صدمات وارد شده و میزان تلفات نیز کمتر میشود.
امیرحسین شبانی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: بازگشتن به فلسفه وجودی محله و نقشی که محلات به عنوان سلولهای بنیادین اجتماع شهری دارند، مهمترین توجیه برای اهمیت دادن به محلههای شهر است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: مجموعهای از تجارب بسیار موفقی در مبارزه با بیماری کرونا در کشورهای آفریقایی طی چند ماه گذشته حاصل شده است.
این کارشناس شهرسازی خاطرنشان کرد: این تجربهها، تجربههای موفقی از شبکههای اجتماعی محلی هستند که توانستهاند در آموزش، تجهیز و مقابله با بیماری در مقیاس محلی و مکانهایی که مدیریتهای کلان نمیتوانستند با این سطح نفوذ وارد جامعه شوند، وارد شده و اقدامات لازم را انجام دهند.
شبانی با بیان اینکه یکی از ضرورتهای اصلی برای مقابله با بیماری کرونا، آگاهی نسبت به این بیماری است، اضافه کرد: هرچقدر نسبت به این بیماری یا حوادث و مخاطرات دیگری که در شهرها است، آگاهی پیدا کنیم، سطح صدمات وارد شده و تلفات نیز کمتر میشود.
وی با بیان اینکه طی بحران کرونا جوامعی که شبکههای اجتماعی محلی داشتهاند، سرعت آگاهی رسانی نیز در آنها سریعتر بوده است، تصریح کرد: زمانی که تعلق خاطر و هویت اجتماعی در محلات وجود داشته باشد، آن محله کاملاً فعال، سرزنده و در عین حال متکی به ویژگیهای ذاتی خود است، بنابراین میتواند به راحتی بسیاری از موانعی که مدیریتهای شهری در حرکت از سطوح بالا به پایین مدیریتی نیاز دارند را تسهیل کند.
این کارشناس شهرسازی با بیان اینکه شبکهها و زیرمجموعههای اجتماعی در شرایط کرونایی امروز نقش مهمی داشتهاند، تاکید کرد: گروهها و نهادهای محلی در شرایط بحرانی امروز نقش موثرتری در کمک رسانی به اقشار آسیب پذیر وگروههای مردمی دارند و تا به حال، بسیار موفقتر از مدیریتهای کلان عمل کردهاند.
شبانی اظهار کرد: سرمایه و اعتماد اجتماعی و شناختی که نسبت به زیر مجموعههای محلی وجود دارد در شبکههای اجتماعی محلی عینیتر و شفافتر است، چنین ویژگیهایی را ساختار مدیریتی بالا به پایین شهری که در کشور ما است، ندارد.
وی با تاکید بر اینکه سازوکارهای ورود به شبکههای اجتماعی محلی در کشور در دستور کار نیست، گفت: زمانی که ساختار محلات به تدریج هویت اجتماعی خودشان را از دست بدهند و سازوکارهای محلی به تدریج در ساختارهای بزرگتری ناپیدا شوند، فردیتهایی گسترش پیدا میکند که هویت اجتماعی در آنها به حداقل رسیده است.
این کارشناس شهرسازی ادامه داد: در اینجا مدیریتهای شهری در برقراری ارتباط با یک جامعه توده وار نه یک جامعه متشکل و شبکهای قرار دارند، در چنین جامعه شهری نحوه برقراری ارتباط، نحوه توجیه سیاستها و گرفتن بازخوردها، پراکنده و دشوار است.
کد خبر 449965منبع: ایمنا
کلیدواژه: کلانشهر محله های شهر ویروس کرونا مدیریت شهری شبکه های اجتماعی شبکه های محلی بحران کرونا شهر شهرهای جهان تغییر ساختار شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق شبکه های اجتماعی محلی نسبت به این بیماری شبکه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۶۴۵۸۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ترومای اجتماعی، طوفان خاموش
وحید محمود قره باغ؛ "شاید بتوان کشته شدن یک یا حتی ۱۰ انسان را در فهم گنجاند، اما کشته شدن هزاران و میلیونها انسان از حدود امکان هرگونه ادراک و پنداری خارج است. " این جملات گونتر آندرس، فیلسوف و شاعر بزرگ آلمانی است؛ زمانی که میخواست عمق فاجعه بمباران هستهای هیروشیما را به تصویر بکشد. کسی که توانسته بود از آلمان نازی فرار کند و این کلمات او به خوبی میتواند در قالب یک موضوع و یا به عبارتی فاجعه، تروما اجتماعی را تبیین کند.
تروما واژهای یونانی به معنای زخم است و اصطلاحا به هر ضربه و شوکی گفته میشود که از بیرون بر بدن و یا روان شخص وارد شود. در ابتدا تروما تنها مختص به پزشکی و جراحی بود و به زخم یا جراحتی اطلاق میشد که عامل خارجی داشت. به مرور این واژه وارد حوزه روانشناسی شد و از این رو یکی از انواع گونههای تروما، ترومای روانی (روان زخم) و همچنین ترومای اجتماعی است. فراموش نکنیم، غالب بیماریهایی که انسان را دچار میکند، ریشه روانی دارد.
ترومای روانی ضربهای است که بر روح و روان انسان وارد میشود که به دنبال خود اثرات سوء و ویرانگری را به دنبال دارد. از سویی ترومای اجتماعی حوزه بیشتر و وسیعتری را درگیر میکند؛ چرا که انسان موجودی اجتماعی است و نمیتواند مستقل از محیط و اطرافیان زندگی کند. در واقع اتفاقاتی ناگواری که برای جوامع رخ میدهد، نمونه بارزی از ترومای اجتماعی است. از جمله این موارد میتوان به تلاطم و تشنجهایی اشاره کرد که گاه به کشتار نیز منجر میشود.
همچنین جنگ، قحطی، خشونت، سرکوبی، بی عدالتی و بیماری از عوامل ترومای اجتماعی هستند. متاسفانه آثار و عواقب مربوط به تروما، ماندگار بوده و شخص و جامعه دیگر جامعه قبلی نخواهد بود. ضمن اینکه ترومای اجتماعی، تالمات خود را به نسلهای آتی نیز سرایت میدهد. ناگفته نماند افسردگی، اختلال خواب، هراس، پوچ انگاری، بی تفاوتی، بی اعتمادی به دیگران، عدم تمرکز و عدم اعتماد به نفس از نشانههای تروماست.
هر چند ترومای اجتماعی قابل درمان است، ولی شرایط و ملزومات خاص خود را میطلبد. امید بخشی به منظور افزایش روحیه یکی از مهمترین عوامل جهت برون رفت از ترومای اجتماعی است. همچنین نگرش گذرا نسبت به گذشته نیز میتواند در این مقوله کارساز باشد. هر چند این مهم نیاز به مهارت و حتی آموزشهای خاص است. از سویی هر چند برخی جوامع با مهارت و مقاومت میتوانند از شرایط تروما خارج شده و حتی آن را تبدیل به یک برتری کنند، ولی غالب جوامع نیز قادر نیستند و به ناچار از آسیبهای عمیق، ماندگار و جدی آن در امان نخواهند بود.
شکل ۱. برخی مجموعهها با مهارت و مقاومت میتوانند از شرایط تروما خارج شده و حتی آن را تبدیل به یک برتری کنند.
ترومای اجتماعی درد و رنجی همگانی است و همت و بینش جمعی میطلبد. در نهایت به همان گونه که در روان شناسی یک انسان بالغ گاهی حتی از یک کودک نیز آسیب پذیرتر است، جامعه نیز نسبت به ترمای روانی شخصی میتواند بسیار آسیب پذیرتر باشد، صدمههای که در نهایت فرد فرد جامعه را متاثر میکند. ترومای اجتماعی همچون فرهنگی غلط است به مانند هوای آلودهای میماند که جامعه تنفس میکند. وقتی شخصی دچار ترومای روانی میشود، نه تنها خود که جامعه را نیز درگیر میکند. حال تصور کنید که افراد کثیری به این بیماری دچار شوند و در واقع تاثیرات سو آن به صورت تصاعدی افزایش خواهد یافت. این وضعیت بی شباهت به تکثیر ویروسها برای بیماری یک مجموعه نیست.
در ترومای اجتماعی، اشخاصی بیشترین تاثیر را دارند که نه تنها تعادل خود را حفظ میکنند بلکه جامعه را به سوی ثبات سوق میدهند. تاثیر این افراد به مانند نوشدارویی برای جوامع است. در ترومای اجتماعی افراد میبایست به جای بغرنج کردن شرایط به بهبود آن فکر کنند و به جای اینکه انگشت اتهام را به سوی اشخاص و یا برخی مجموعهها بگیرند، باید به فکر همگرایی باشند.
هر چند مهربانی، عطوفت، همدلی و همزبانی در همه مواقع کارساز نیست، ولی در برخی شرایط و موقعیتهای حاد راهگشاست. ترومای اجتماعی مستقل از اینکه در مدت کوتاه و یا زمان طولانی بر جامعه عارض شود، برای درمان نیاز به زمان دارد و به مانند بیماری میماند که هر چند آمدنش لحظهای است، ولی مدتهای مدیدی جوامع را درگیر میکند. امید که مجموعه ها، مهارتها و مقاومتهای لازم برای غلبه بر این چالش بزرگ را کسب کرده و بهره ببرند.