Web Analytics Made Easy - Statcounter

مردم دارالمومنین استان همدان همزمان با سالروز رحلت جانسوز پیامبر اکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) با راه اندازی هیاتهای سینه زنی و شرکت در آیین های سوگواری عزاداری....

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

منبع: باشگاه خبرنگاران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۰۴۹۳۱۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

قول مردانه یک قاری شهید

رضا همیشه به من توصیه می‌کرد که هنگام رفتنش، آب پشت سرش نریزم تا کسی متوجه نشود که او در حال رفتن به جبهه است. وقتی به او می‌گفتم طاقت شهادت شما را ندارم، می‌گفت شما چهار پسر داری، یکی را دست‌کم باید در راه اسلام بدهی.

به گزارش ایسنا، شهید رضا کارآمد متولد سال ۱۳۴۵ بود که به عنوان نیروی بسیجی لشکر ۲۷ محمد رسول الله، پس از گذراندن دوره سربازی در جبهه، بار دیگر به جبهه اعزام شد و در ۱۵ مرداد سال ۱۳۶۶ در عملیات «نصر» در منطقه «دوپازای» سردشت به شهادت رسید.

مادر شهید کارآمد می‌گوید: ما خیلی کم رضا را در خانه می‌دیدیم چرا که مدام در مسجد بود و کلاس قرآن برای بچه‌ها در مسجد حضرت علی (ع)، مسجد امام رضا (ع) و مسجد فاطمیه (س) برگزار می‌کرد. بعدها نوارش را برای من آوردند.

رضا ۱۳ ساله بود که به منطقه رفت. هر چه به او می‌گفتم درس بخوان و جبهه نرو، گوش نمی‌کرد. ایامی که به مرخصی برمی‌گشت، درس می‌خواند و دوباره عازم جبهه می‌شد.

رضا همیشه به من توصیه می‌کرد که هنگام رفتنش، آب پشت سرش نریزم تا کسی متوجه نشود که او در حال رفتن به جبهه است. وقتی به او می‌گفتم طاقت شهادت شما را ندارم، می‌گفت شما چهار پسر داری، یکی را دست‌کم باید در راه اسلام بدهی.

یک روز همگی فرزندانم نشستند و از من نظرخواهی کردند که کدام یک از آنها شهید شود؛ من فکر کردم سه تا از پسرانم تشکیل خانواده داده‌اند، پس اگر قرار است از میان آنها کسی شهید شود، رضا مناسب‌تر است.

حمیدزاده یکی از همرزمان شهید کارآمد روایت می‌کند: شهید بیشتر از تلاوت مداحی می‌کرد و با زیارت عاشورا و امام حسین (ع) انس ویژه داشت. من و رضا صیغه برادری خواندیم و نزدیکی زیادی به یکدیگر داشتیم، اما او از من خیلی جلوتر بود. در سپاه بود که اجازه نمی‌دادند به جبهه برود، خیلی تلاش کرد، اما جوابی نگرفت، تا اینکه یکبار با یکی از دوستان صمیمی‌اش به نان آقای بنی عامر برنامه ریختند و همدیگر را قسم دادند که هر طور شده به جبهه بروند و شهید شوند.

رضا دنیا را رها کرد و بالاخره رفت، بعد از مدتی برگشت به تهران تا آخرین کارهایش مثل تسویه حساب‌ها و حلالیت گرفتن‌ها را انجام دهد. پیش من هم آمد و احساس کردم چقدر تغییر کرده. هم چهره هم لحن کلامش با همیشه فرق می‌کرد. با اطمینان خاطری گفت اینبار می‌روم جبهه و دیگر برنمیگردم. خلاصه با دوستش به جبهه رفت و با او هم شهید شد. بعد از مدتی عکس‌های پیکر هر دو را کنار هم دیدم و این یعنی قول مردانه.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • وجود پیامبر و رهبر، نقش بسزایی در جلب امدادهای غیبی خداوند دارد
  • پیام فرمانده نیروی دریایی سپاه به‌مناسبت سالروز ملی شدن صنعت نفت
  • مراسم سالروز شهادت «سلطان سید جلال‌الدین اشرف» برگزار می شود
  • اهدای جهیزیه به نوعروسان کم برخوردار در جغتای
  • قول مردانه یک قاری شهید
  • عامل سعادت انسان تفکر در زندگی معنوی است
  • برگزاری مراسم عزاداری شهادت امیرالمومنین علی(ع) در پیاده‌راه فرهنگی رشت
  • برگزاری مراسم عزاداری امام علی(ع) در پیاده راه فرهنگی رشت
  • سالروز بمباران شهرستان شازند توسط رژیم بعث عراق
  • به مناسبت سالروز بمباران شیمیایی حلبچه؛ جنایت فراموش نشدنی