Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «»
2024-04-19@11:15:31 GMT

ترفندهایی که شما را باهوش تر نشان می دهد

تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۳۹۵ | کد خبر: ۱۲۰۳۱۰۶۰

خیلی از مردم دل‌شان می‌خواهد در حد اینشتین باهوش باشند، اما جالب است بدانید بهره‌ی هوشی (IQ) فقط ۲۰ درصد از کیفیت عملکردمان را در زندگی تعیین می‌کند، در حالی....

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

منبع:

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت irannaz.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۰۳۱۰۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دیسرتاسیون چیست؟

اما دیسرتاسیون چیست که دولت فرانسه شرط اشتغال در هر مقام دولتی را نوشتن دیسرتاسیون می داند؟ ماساکو واتانابه فصل آخر کتاب "نوشتن به مثابه زیستن" را به " سبک اندیشه و نگارش در فرانسه" اختصاص می دهد و نوشتن دیسرتاسیون را بنیاد اهمیت نگارش در فرانسه می داند.

نخست بگویم که واتانابه استدلال می کند که "اندیشه در نظام آموزشی فرانسه" شباهت کامل با تفکر حاکم بر اروپا دارد ( واتانابه ۱۴۰۰: ۳۱۱). بنابر این، قانون دیسرتاسیون بیان کننده شیوه تفکر اروپایی است. دوم این که واتانابه می نویسد فرانسه بعد از انقلاب کبیر ۱۷۸۹ صد سال "صرف خلق قالب مقاله و به عبارت صحیح تر قالب تفکر" کرد( همان ۳۱۴).

دیسرتاسیون همان مقاله است؛ اما این "مقاله" چیست که نوشتنش چنین جایگاه رفیعی دارد که شرط اصلی کسب هر مقام مهم دولتی است؟

واتانابه که پانزده سال درباره فرانسه کار پژوهشی مردم نگارانه میدانی کرده می نویسد دیسرتاسیون مقاله ای است که نشان دهنده ی " توانایی علمی" فرد است. اما این توانایی چه گونه توانایی است؟ و مقصود و مراد از علمی در اینجا چیست؟

این توانایی دو شاخص دارد: ۱) تسلط عالی و خلاق به زبان فرانسه؛ ۲) تسلط فرد در زمینه ی علوم انسانی و اجتماعی ( همان ۳۲۰). به این دو شاخص تامل جدی کنید لطفا.

واتانابه می نویسد: "دیسرتاسیون به عنوان سبکی فراتر از الگو و قاعده نوشتن" است ( همان). در این سبک نوشتن، نویسنده باید ابتدا موضوعی را طرح کند به شیوه ای که "ذات مساله" را نشان دهد( همان ۳۲۵). در کتابم " زندگی سراسر فهم مساله است"( فاضلی ۱۳۹۹) شرح کاملی از مساله ارایه کرده ام.

دوم به صورت تز و آنتی تز یعنی "شیوه دیالکتیک" ذات مساله بحث شده را نشان می دهد. ساده تر بگویم، "دیدگاه های رقیب" درباره مساله و موضوع را به "صورت واضح"، "کافی بودن استدلال ها برای اثبات آنها" و "نبودن عناصر و عوامل اضافه در لابلای متن" را ( همان ۳۲۲) بحث می کند. لطفا به این ویژگی ها هم دقت کافی بنمایید.

اما قسمت دشوار و اصلی دیسرتاسیون، نوشتن "دیدگاه ثالث" است. نویسنده باید از تز و آنتی تز، به سنتز برسد. این سنتز دیدگاه نویسنده محسوب می شود. نویسنده فقط گزارش نمی دهد بلکه خود نیز صاحب نظر و تحلیل کننده است.

دیسرتاسیون مقاله ای مساله محور و جدلی و مباحثه ای است و به جای نشان دادن " فصاحت و ابهت کلام" نویسنده باید نشان دهنده ی "دقت، شفافیت و ساده گویی" باشد (همان ۳۴۲). اساس کار این است که نویسنده "با استفاده از روش دیالکتیک ذات مساله را مشخص می کند" ( همان ۳۴۷).

اینجا دقت کنید. نمی گوید فصاحت و ابهت کلام نباشد، بلکه می خواهد نوشتن به "بازی بلاغی" تقلیل نیابد.

هر فردی که بخواهد در فرانسه مقام دولتی مهمی تصاحب کند باید بتواند در علوم انسانی و اجتماعی در حد نگارش دیسرتاسیون مسلط باشد حال او چه متخصص پزشکی، مهندسی، علوم پایه یا هر چیز دیگر باشد. و این شیوه ی تفکر اروپایی است و منحصر به فرانسه نیست.

با این محک و معیار، صاحب منصبان مملکت ما تا چه میزان توانایی و تسلط به نگارش مقاله ای به زبان فارسی و به شیوه ای دقیق، شفاف، ساده و بدون حشو و اضافه و با منطق دیالکتیک و قدرت توضیح "ذات مساله" ای را دارند؟

مبالغه نیست که بگویم گاه نه تنها نوشته ها فاقد مساله و بحث اند، بلکه حتی فضاحت و ابتذال جای فصاحت و ابهت کلام می نشیند.

" بی سوادی سیستمی" حاکم چنین مطالبه ای از صاحب منصبان نمی خواهد. معیارهای تصاحب پست و مقام های دولتی در ایران بر هر چیز استوار است جز تسلط و توانایی در دیسرتاسیون و بهتر بگویم در نوشتن دقیق و عمیق و خلاق به زبان فارسی.

جای دارد این سخن ابولفضل بیهقی در "تاریخ بیهقی" در بخش نامه به قدرخان را با هم به صدای بلند چند مرتبه بخوانیم: "و مرد آنگاه آگاه شود که نبشتن گیرد و بداند پهنای کار چیست."

و تمام قصه این است که ما هنوز نمی دانیم "پهنای کار" چیست! و مسوولیت ها و مقام ها را شوخی پنداریم و این گونه است که ملک و مملکت سامان ندارد و نمی یابد. مگر آن که الفبا را خوب بیاموزیم و زیستن با الفبا را هم جدی بگیریم. کتابم "الفبای زندگی" را نوشته ام تا پهنای کار دست مان بیاید.

216216

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1896350

دیگر خبرها

  • راهپیمایی حمایت از عملیات وعده صادق در سمنان
  • مصرف این ویتامین سبب کاهش وزن می‌شود
  • «نشان سبز» درباره زندگی پیامبر اکرم (ص) منتشر شد
  • ایران منطقی بازی کرد/ سخت‌ترین دوره جام ملت‌ها را در پیش داریم
  • آرتتا راه حذف سیتی را به رئال نشان داد
  • گربه باهوش از سیل نجات پیدا کرد + فیلم
  • خط و نشان‌ درک لانسفورد برای هادی چوپان با این ویدئو
  • دیسرتاسیون چیست؟
  • پیش‌بینی افزایش دما در البرز
  • جام ملت‌های فوتسال آسیا| عزم ایران برای زدن ۲ نشان با یک تیر