Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «باشگاه خبرنگاران»
2024-04-25@16:42:11 GMT

معرفی چند روش جذاب برای عیدی دادن

تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ | کد خبر: ۱۲۶۳۱۱۰۸

معرفی چند روش جذاب برای عیدی دادن

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ این روزها، هر کجا پا می گذارم، مردمی را می بینم که با تلاش و تکاپوی فراوان به دنبال رتق و فتق امورشان هستند. انگار که همه کارهای عالم در همین ایام سال روی سر آدم هوار می شود. البته قدیمی ها می گویند که "مردم بوی عید شنیده اند و به راه افتاده اند". اما از شما چه پنهان، چندی است که هرچه در کوچه و بازار بو می کشم، چیزی به مشامم نمی رسد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اولش فکر می کردم به خاطر سرماخوردگی است. ولی بعدا دریافتم، پدیده ای موسوم به «فشار اقتصادی» سبب می شود که سیگنال های بوی عید، تا حد زیادی، ضعیف و کم اثر گردد. به نظر می رسد، این مسئله حتی بر رنگ و لعاب عیدی ها نیز تاثیر گذاشته است. هفته پیش که برای خرید کتاب درسی به فروشگاهی رفته بودم، دو خانم مسن، کنار یکی از قفسه ها ایستاده بودند و با صدایی نسبتا رسا، صحبت می کردند. یکی از آنان، دو کتاب آموزشی و چند ورق کادو در دست داشت. گویا این کتابها را برای نوه هایش خریده بود و می خواست روز عید به آنها هدیه بدهد. نیم نگاهی به کتابها انداختم و با خودم گفتم: «حل تمرین ریاضی برای عیدی؟! این کادو بیشتر به درد مراسم "غصه خورون" اول مهر می خورد. آدم عوض آنکه خوشحال شود، به یاد امتحان می افتد و بدتر، افسردگی می گیرد». در همین اثنا، خانم دیگر در تایید انتخاب دوستش گفت: «وقتی پول تو دست و بالمون نیست، انتخاب هم سخت میشه، آدم بیشتر به خرید ملزومات رو میاره تا صرفا هدیه...»، و با لبخندی کنایه آمیز اضافه کرد:«اگه به من یک "من کارت" با 20 [هزار] تومان شارژ کادو بدن، خیلی هم ممنون می شم». زیر لب تکرار کردم: «من کارت؟!». اینجا بود که به فکر دخل و خرج افتاد تا دم عیدی، به میان مردم برود و از آنان بپرسد که برای تدارک یک عیدی خوش رنگ و بو و ایضا اقتصادی چه ایده هایی در سر دارند.

عیدی، فقط نقدی

بنابر تاریخچه هدیه های نوروزی، وجه رایج مملکت چه در قالب سکه باشد چه به شکل اسکناس، از قدیمی ترین انواع عیدی به شمار می آید. هنوز هم بسیاری از بزرگترها، پول را بهترین کادوی نوروزی می دانند و دلایل محکمی هم برایش دارند. آقای علی اکبری بازنشسته اداره پست است و به نظر او اسکناس نو، رایج ترین نوع عیدی است: «کسانی که مثل من بزرگ فامیل هستند، باید به خیلی ها عیدی بدهند در حالی که اصلا سلیقه شان را نمی دانند. البته رقم عیدی که به هرکس می رسد آنقدری نیست که بشود برایشان هدیه دندان گیری خرید. پس، پول از هر چیزی بهتر است.» البته هر پولی، عیدی نمی شود، باید نو باشد و تا نخورده. ویژگی هایی که هر سال، یک دردسر بزرگ برای مردم می شود و یک بازار سیاه شیرین برای واسطه ها. پارسال، بسته های صدتایی اسکناس 50 تا 200 تومانی بسیار کمیاب بود و هر بسته تا 100 هزار تومان فروش رفت. همچنین، هر دسته اسکناس با رقم های درشت تر، 15 تا 20 هزار تومان گرانتر در بازار سیاه عرضه شد. بر همین اساس، دخل و خرج پیش بینی می کند که امسال، هر دسته اسکناس نو، 20 تا 30 هزار تومان بالاتر از قیمت اصلی فروخته شود.

داستان تکراری کمبود پول نو و بازار سیاه آخر سال، برخی را به صرافت آن داشت که طرحی نو در اندازند و نتیجه اش شد سکه های کوچک طلا. این سکه ها عموما به نام پارسیان ضرب می شوند، وزنشان بسیار پایین است؛ از 5 صدم تا 2 گرم، و به تبع نرخ کمتری نیز دارند؛ از حدود 11 تا 25 هزار تومان. به عقیده بسیاری، انتخاب مناسبی است، هم «ارزان» و هم «دهان پر کن». به قول نرگس خانم: «وقتی می پرسند عیدی چی گرفتی؟ با افتخار می گویم: سکه طلا».علاوه بر این، بانکها ایده ای بسیار شیک و مجلسی موسوم به «کارت هدیه» را ارائه دادند که برای هر کس و با هر شرایطی می تواند مناسب باشد. کارتی با طرح و رنگ بسیار متنوع که برای دریافت آن نیاز به پرداخت مبلغ اضافه نیست. گاهی رقم کارت هدیه ثابت است و با نرخ های 10، 20، 50، 100 و 200 هزار تومانی عرضه می شود. اما عموما می توان این کارتها را به مبلغ دلخواه و تا سقف 500 هزار تومان شارژ کرد. با این همه، طی سالهای اخیر عده ای روشهای خلاقانه دیگری برای هدیه دادن پیش گرفته اند.

عیدی و دنیای آی تی

اینطور که آمارها نشان می دهد، مشترکان خطهای اعتباری در کشور کم نیستند. اغلب آنان از «مشکل نداشتن شارژ کافی» رنج می برند، به ویژه اگر چانه مبارکشان نیز اندکی گرم شود. خانم و آقا هم ندارد. تحقیقات دخل و خرج نشان می دهد که بسیاری از دوستان، همکاران صمیمی و اعضای فامیل، به عنوان هدیه برای یکدیگر شارژ تلفن همراه می خرند. آقای سمیعی در این باره می گوید: «الان این کار خیلی راحت شده، از طریق کدهای مخصوص یا اینترنت میشه سریع برای دیگران شارژ خرید، به هر مبلغی که بخوای.
یک نفر رو می شناسم که به جای سور دادن به دوست هاش، برای همه شون شارژ خرید.»این ماجرا تنها به شارژ تلفن ختم نمی شود. نظر به اینکه اصولا نسل امروز به اینترنت وابسته ست و از نان شب هم برایش واجب تر می نماید، خرید «بسته های شارژ اینترنت» پیشنهاد جالب دیگری است که آقای احمد پور مطرح می کند: «... فرقی نداره برای گوشی همراه باشه یا برای منزل. به هر حال، در این دوره کسی نیست که نیاز به اینترنت نداشته باشه. نزدیک سال نو، اپراتورها بسته های نوروزی رو با تخفیف مناسب ارائه میدن. حالا که بحث عیدی در میون هست، لطف کنند و یک بسته درست و حسابی اینترنت برامون بگیرن تا سال نوی ما هم با حس خوبی شروع بشه....».

البته در دنیای آی.تی و رایانه، این «حس خوب» در افراد ممکن است به روشهای مختلفی ایجاد شود. خانم جواهری جریان عیدی پارسالش را اینطور تعریف می کند: «....از دوستم یک فلش مموری "کارتی" هدیه گرفتم که حجم مناسبی هم داره. آهنگهایی که همیشه دوست داشتم را رویش ذخیره کرده بود. حس خیلی خوبی به من داد. فلش مموری کادویی هست که به درد هر کسی می خوره، می تونیم موسیقی، فیلم، نرم افزارهای مختلف، حتی دیکشنری و کتابهایی رو که ممکنه لازم داشته باشه، همراه فلش عیدی بدیم.» ولی بعضی ها کادوهای مجازی را نمی پسندند و دلشان می خواهد یک عیدی ماندگار هدیه بگیرند.

عیدی و عکس های یادگاری

یک قاب عکس به تنهایی، کادویی خوب و مناسب محسوب می شود. بماند که عده ای خودشان هنرمندند و قابهای دست سازشان را به دیگران هدیه می دهند.
اگر به این قاب خالی، یک عکس اضافه شود، ارزش آن زمین تا آسمان توفیر می کند. بعضی ها عکسهای مورد علاقه شان را روی "شاسی" چاپ می کنند تا همیشه جلوی چشمشان باشد. هزینه اش بسته به اندازه آن متفاوت است اما در کل آنقدرها هم گران در نمی آید.
اگر بخواهید کمی متفاوت باشید می توانید عکس مورد نظرتان را به پازل تبدیل کنید. سایتهای زیادی هستند که به صورت اینترنتی سفارش می گیرند و محصول را در بسته ای زیبا تحویلتان می دهند. نرخش بسته به اینکه قاب مقوایی داشته باشد یا نه متغیر است. البته اندازه و تعداد قطعات نیز تاثیر دارد. انواع بدون قاب عموما گرانترند و از 30 تا 500 هزار تومان فی می خورند. مدل قابدار ارزانترست و از 25 تا 50 هزار تومان قیمت دارد.چنانچه عکس مورد نظر پرتره باشد، می توانید آن را به کاریکاتور یا نقاشی سیاه قلم تبدیل کنید. سفارش این کار هم از طریق اینترنت است و نتیجه نهایی یا به صورت یک «تصویر دیجیتال رنگی» به ایمیلتان فرستاده می شود یا با پست به دستتان می رسد. هزینه تصویرگری کاریکاتور اگر رنگی باشد حدودا 100 هزار و اگر سیاه و سفید باشد 70 هزار تومان خواهد بود. اگر کاریکاتور روی مقوای A4 کشیده شود حدود 65 تا 80 هزار تومان در می آید. قیمت پرتره سیاه قلم یک عکس بسته به ابعاد کاغذ آن، 90 تا 250 هزار تومان است که اگر قاب هم بخواهید مبلغ 30 هزار تومان به آن افزوده می شود. علاوه بر اینها، یک تقویم دیواری یا حتی رومیزی با عکسهای دلخواهتان می تواند هدیه متفاوتی باشد. اگر کار با نرم افزارهای مربوطه را بلد باشید، عیدی کم خرجی در می آید.

عیدی و بن کتاب 20 هزار تومانی

حدود پنج سال است که طرح «عیدانه کتاب» اجرا می شود. طرحی که در آن مردم تشویق می شوند تا کتاب را به عنوان هدیه سال نو در فهرست خرید خود منظور کنند. پارسال، به کسانی که تا سقف 100 هزار تومان کتاب می خریدند، 20 هزار تومان تخفیف می دادند.
اما اینطور که در خبرها آمده، امسال قرار است برای خرید هر کتاب بزرگسال 20 درصد و برای کتابهای کودکان و نوجوانان 25 درصد تخفیف داده شود. البته خریدار محترم باید به کتابفروشی های خاصی مراجعه کند و فقط کتابهای دارای شابک را بخرد. در عین حال، اگر کمی وقت بگذارد و اندکی هم از سلیقه مخاطب جویا شود، همین یار مهربان، بهترین گزینه برای آغاز سال نو خواهد بود. البته برخی دیروز و امروز را درآمیخته اند و به دسته کتابخوان های الکترونیک پیوسته اند. آنان مجموعه بزرگی از انواع کتابهای الکترونیک دارند که وقت و بی وقت، هرجا که باشند مطالعه می کنند. برای این آدمها، کتابهای نایابی که به صورت فایل پی.دی.اف درآمده اند می تواند گزینه بسیار مناسبی باشد.

عیدی از نوع ناملموس

تا همین هفته پیش، دخل و خرج نیز نمی دانست که هدیه ها می توانند «ناملموس» باشند. یعنی هدیه ای که «نمی توان در دست گرفت بلکه باید آن را تجربه کرد». آقای ضیایی منفرد استاد بازنشسته ادبیات است و به جد باور دارد که هر انتخاب ما ولو در حوزه هدیه دادن، می تواند تاثیر عمیقی بر زندگی دیگران بگذارد. او می گوید که دلیل ورودش به حوزه فرهنگ و ادب، گرفتن یک عیدی جالب از عمویش بوده است:« ...حدود سال 1350 بود. عموی من، گروهی از بچه های فامیل را دور هم گرد آورد، یک مینی بوس کرایه کرد و ما را با هزینه خودش به آرامگاه فردوسی برد.

آن موقع تازه کار بازسازی بنا و محوطه تمام شده بود. همه جا را نشانمان داد، داستان هفت خان را هم برایمان نقالی کرد، گرچه بعدها دانستیم که او اصلا نقالی بلد نبوده، این کارش به مذاق همه ما خوش آمد.

ناهار هم ساندویچ کالباس خوردیم با یک نوشابه سیاه، از آن مدل شیشه های کوچک...» این خاطره آنقدر در ذهن آقای ضیایی روشن است که گویی همین دیروز بوده. او فکر می کند در روزگاری که آدمها وقت خیلی کمتری برای با هم بودن دارند، چه خوبست که دست کم به بهانه عیدی دادن دور هم جمع شوند و سری به موزه ها، مکانهای تاریخی و مجموعه های فرهنگی بزنند. با این حساب، نه تنها اینقدر ازتاریخ، ادب و فرهنگ غنی خود دور نمی مانند، بلکه خاطره ای شیرین از یک دورهمی تا مدتها برایشان به یادگار خواهد ماند.

ممکن است اجرای ایده آقای ضیایی به نظر برخی مشکل بیاید. اما اگر بخواهیم در این راستا گام برداریم، راه های زیادی پیش پای ماست. مثلا انواع تورهای یک روزه که در آستانه سال نو و با هدف طبیعت گردی، بازدید شهری و یا گردشگری در مکانی خاص ارائه می شود. شاید رفتن به سالن نمایش و تماشای یک فیلم یا تئاتر هم بتواند هدیه ای دوست داشتنی باشد. ایده ای که آنقدرها هم هزینه برنمی دارد. قدر مسلم اینکه، همه ما با اندکی تامل می توانیم طرحهایی مناسب و اقتصادی دراندازیم که هم درخور گیرنده باشد و هم در قد و قواره جیب ما، و اینکه شاید بوی خوب عیدی هم بدهد...


منبع:روزنامه خراسان

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۶۳۱۱۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سرلشکری که هدیه ۳ میلیون تومانی شاه را رد کرد | نظامی شاهنشاهی چطور بعد از انقلاب فرمانده ارتش شد؟

همشهری آنلاین: از ابتدای میدان فردوسی تهران تا زیر پل کریم‌خان، خیابانی امتداد دارد به نام سپهبد قرنی. درست قبل از خیابان طالقانی تصویر سپهبد با چهره‌ای مصمم بر دیواری بزرگ رو به خیابان نقش بسته. برخلاف نقاشی واضح از چهره‌ سپهبد شهید محمدولی قرنی، زندگی او چنان فراز و نشیبی دارد که باعث شده دوستان و دشمنان او به شماره‌ موهای سر باشد. امروز سالروز شهادت اوست و یادی از او می کنیم.

مرد پرصلابت ارتش

سپهبد قرنی از ۱۳۱۱ وارد ارتش شد و مدارج نظامی را از همان سال با درجه‌ ستوانی آغاز کرد تا سال ۱۳۳۶ که به درجه‌ سرلشکری رسید. در سال ۱۳۳۷ به‌شدت در معرض نظارت قرار گرفت و بااین‌که فرمانده‌ رکن دوی ارتش بود، اما به دلیل سوءظن تدارک یک کودتا علیه شاه مواجبش قطع شد. در همان روزگار سختی، عطیه سه میلیون تومانی شاه – آن‌هم در دهه‌ ۳۰ – را که توسط فردوست مرحمت شده بود، نپذیرفت و در کوتاه‌مدتی خلع و زندانی شد. از همان سال تا ۲۰ سال بعد او به فعالیت مخفیانه علیه شاه پرداخت و در کوتاه‌مدتی پس از پیروزی انقلاب با فرمان امام به مسئولیت ستاد مشترک ارتش رسید. ۴۳ روز پرالتهاب و همزمان با التهابات کردستان و گروهک‌ها در این منصب باقی ماند تا درنهایت در ششم فروردین ۵۸ باوجود مخالفت امام از سمت خود استعفا داد و کمتر از یک ماه بعد یعنی در سوم اردیبهشت توسط اعضای گروهک فرقان به شهادت رسید. اگر از خیابان قرنی عبور کردید، یک‌بار دیگر به چهره‌ پرصلابت سپهبد شهید دقت کنید. او مرد لحظه‌های سخت بود. در ادامه چند روایت از این مرد بزرگ را با هم مرور کنیم.

روایت‌هایی از دیگران برای شناختن سپهبد

صبح دوشنبه سوم اردیبهشت ۱۳۵۸ سرلشکر قرنی در خانه‌اش در خیابان ولیعصر تهران و در حوالی سینما امپایر سابق هدف گلوله قرار گرفت و از ناحیه‌ی شکم و پا مجروح شد، معالجات بی‌ثمر بود و او به شهادت رسید. برای ترسیم بخشی از دوره‌های پر فراز و نشیب زندگی او جدا از کتاب‌های متعدد، این چند خاطره نقش چند تکه از پازل پر حادثه‌ی زندگی او دارد.

**

ماجرای ترور سپهبد قرنی و نقش یک پسر بچه نقاش | شهیدی که امام(ره) محل دفن او را تعیین کرد

سرلشکر بازنشسته مرحوم «منصور طالب‌زاده»، از همرزمان شهید:

یک انتصاب پر سر و صدا

به مهندس بازرگان و رفقای ایشان اعتقادی نداشت، آن‌ها هم او را قبول نداشتند؛ چنین که بالاخره هم موفق شدند بعد از جنگ اول کردستان او را برکنار کنند. تمام امید و اعتقاد این مرد بزرگ بعد از خدا، به آقای خمینی بود، به یاد دارم در بحث انتصاب او به سمت اولین رئیس ستاد مشترک بعد از انقلاب آن آقایان (لیبرال‌ها) در شورای انقلاب به‌شدت با این انتصاب مخالف بودند. در اوایل گرفتن این مسئولیت یک‌شب به خانه‌ی ما در تهران‌نو آمد. از آن‌جا که از دهه ۳۰ شمسی باهم رفیق بودیم و هر دو در سال ۳۷ به اتهام طراحی کودتا علیه رژیم شاه دستگیر، زندانی و تا پیروزی انقلاب تحت نظر ساواک خانه‌نشین شدیم، زبان همدیگر را خوب می‌فهمیدیم. از او پرسیدم چطور شد باوجود مخالفت آقایان دولت موقت، این پست را به تو دادند؟ خندید و گفت فلانی، تو که می‌دانی من یک سربازم و اهل ریاست نیستم؛ دستور آقای خمینی بود که آقایان را سر جایشان نشاند و بار جمع‌وجور کردن ارتش برای انقلاب را به دوش من انداخت.

سرتیپ دوم حسن سیفی:

سرکوب قائله‌ی گروهک‌ها

قرنی اولین فرد نظامی است که به‌حکم امام(ره) به عضویت در شورای انقلاب منصوب شد. این افتخار برای ارتش بس که حضرت امام(ره) چنان به ارتش اطمینان داشته است که وی را در کنار بزرگان انقلاب به عضویت در این شورا منصوب می‌کند. قرنی مدت ۴۳ روز در حالی فرماندهی ستاد ارتش را پذیرفت که دشمنان انقلاب و گروه‌های سیاسی همگی به‌اتفاق علیه او اعلامیه صادر کردند و او بیشتر اوقات بالباس شخصی به ستاد تردد می‌کرد. از برکات حضور قرنی در همین ۴۳ روز، سرکوب قائله‌ی گروهک‌ها در سنندج است که به «مدیریت بحران» سنندج شهرت دارد. روزی سپهبد قرنی به حضور امام(ره) رسید و نقل به مضمون چنین گفت: «اماما! نپسندید در جمهوری اسلامی بخشی از این سرزمین جدا شود و این لکه‌ی ننگ بر دامن شیعه بماند؛ اجازه بدهید من آن‌ها را سرکوب کنم، پس ‌از آن مرا به‌عنوان یک فرد خودسر اعدام کنید.

سرهنگ زمانی، آجودان سپهبد قرنی:

چهره واقعی فقر در زمان شاه را به وزیر آمریکایی نشان داد

زمانی که سایرس ونس وزیر وقت خارجه آمریکا به ایران آمد هنوز ساواک تشکیل نشده بود و تیمسار قرنی رئیس رکن دوی ارتش و همه‌کاره امنیت کشور به‌حساب می‌آمد. یک روز آقای قرنی، وزیر خارجه آمریکا را سوار ماشین می‌کند و او را به جنوب شهر تهران می‌برد و می‌گوید: شما فکر نکنید حرف‌هایی که شاه و دیگران در مورد آبادانی مملکت می‌زنند، درست است. اخباری که در مورد بهبود زندگی مردم می‌دهند اصلا درست نیست. واقعیت و حال‌وروز این مملکت، همین اوضاع افتضاح و آشفته‌ای است که از فقر و محرومیت مردم مشاهده می‌کنید. شاه به شکلی از این قضیه باخبر می‌شود و از این کار قرنی کینه به دل می‌گیرد و به دنبال فرصت می‌گردد.

سرهنگ زمانی:

از فعالیت علیه شاه تا دستگیری

بعد از این‌که تیمسار سه سال در زندان شاه بود، وقتی آزاد شد گاهی اوقات به خانه‌ی مادرشان می‌رفتم و همدیگر را می‌دیدیم. آن روزها یک شرکتی هم بود به نام شرکت رامسر. تا آن‌جایی که می‌دانم پشتیبانی از این شرکت به عهده‌ی شخصی به نام مهندس کیوانی بود که دوست صمیمی تیمسار قرنی محسوب می‌شد. خیلی به قرنی احترام می‌گذاشت و خیلی هم مرید ایشان بود. قرنی در این شرکت رفت‌وآمد داشت و بعدها فهمیدم که در آن‌جا علیه شاه فعالیت می‌کرد. به همین دلیل برای مرتبه‌ی دوم توسط نیروهای امنیتی رژیم پهلوی بازداشت شد.

محسن شجاعی، راننده و محافظ شهید قرنی که شاهد ترور او بود:

شهادت در حیاط خانه

یک گروه نقاش ساختمان به خانه‌ او آمدند تا جاهایی از منزل را رنگ کنند؛ به نقاش‌ها گفتم شما که دارید این‌جا کار می‌کنید، مواظب باشید یک‌وقت در حیاط را باز نکنید. کلتم کنارم بود و لب حوض نشسته بودم؛ یکی از نقاش‌ها روی نردبان بود؛ دیگری هم داشت نقاشی می‌کرد، یک پسربچه هم همراهشان بود که سطل‌ها را تمیز می‌کرد. تیمسار یک سینی چای آورد؛ گفتم این‌ها که بالا نشسته‌اند، مدام دارند ما را کنترل می‌کنند ـ‌ منظورم کسانی بودند که از بالکن یکی از اتاق‌های هتل روبه‌روی خانه بر ما مشرف بودند ـ. شهید قرنی گفت: تو چقدر به این‌ها گیر می‌دهی! حدود ساعت ۹ ـ ۸:۳۰ صبح بود، همین‌طور که داشتیم چای می‌خوردیم، در خانه را زدند. تا من بلند شوم که در را باز کنم، پسربچه‌ای که کمک نقاش‌ها بود بی‌اختیار دوید و در را باز کرد. تا من به بیرون برسم، یکی از آن فرقانی‌ها اسلحه کلاشنیکف را زیر گلویم گذاشت، کلتم را که کالیبر ۴۵ داشت، از من گرفت و با ضربه‌ای خشابش را بیرون پراند و خشاب را گوشه باغچه انداخت. کلتم را هم پرتاب کرد طرف دیگر حیاط. مهاجمان مرا هل دادند و به رویم رگبار بستند، من هم اشهدم را خواندم و به دیوار چسبیدم. سراسیمه گفتم: تو را به خدا به تیمسار کاری نداشته باشید، آدم خوب و خیرخواهی است. درجوابم گفت: ساکت شو، حرف نزن. بعد به داخل حیاط دویدند، دو تیر شلیک کردند، سوار موتور شدند و به‌سرعت از محل رفتند؛ بعدازاین که ضاربان فرار کردند، من رفتم داخل حیاط و دیدم تیمسار گوشه‌ای از حیاط افتاده، یک گلوله به ران پای چپ و یک گلوله هم به سمت راست شکمش اصابت کرده بود.

دکتر هادی منافی:

دیر به بیمارستان رسید

اوایل انقلاب بود که من تازه از مشهد برگشته بودم، طبق روال عادی، به بیمارستان مهر رفتم که متوجه شدم تیمسار قرنی را غرق در خون به بیمارستان آورده‌اند. یک گلوله به زیر جناق و گلوله دیگری هم به ران پای او اصابت کرده بود؛ برای بیرون آوردن گلوله زیر جناق، تیمسار قرنی را به‌سرعت به اتاق عمل بردیم اما متأسفانه تیر به شریان اصلی و آئورت‌اش برخورد کرده و گروه خون شهید قرنی هم از نوع منفی و نایاب بود. بدتر از همه این‌که زمان ترور تیمسار قرنی توسط گروه فرقان تا رساندن او به بیمارستان زمان زیادی گذشته بود.

کد خبر 846385 برچسب‌ها انقلاب‌ اسلامی‌ ایران خبر ویژه شهید دفاع - ارتش جمهوری اسلامی

دیگر خبرها

  • آلیشا ؛ هدیه ای برای روز تولد زوندا (عکس)
  • فیلم| لحظاتی از جذاب‌ترین و تکنیکی‌ترین گل‌های تاریخ فوتبال
  • فیل فودن: بلینگام هدیه ای از جانب خدا دارد
  • این بدترین هدیه‌ای بود که می‌شد به یورگن کلوپ داد!
  • غذا‌هایی که شکم تخت به شما هدیه می‌دهد
  • تصاویری جذاب از معرفی تسلا مدل ٣ پرفورمنس ٢٠٢۴
  • راهنمای کاربردی خرید و استفاده از گیفت کارت اپل
  • به راحتی وب گردی، گل را آنلاین خرید کنید
  • هدیه تولد، آزادی زندانی در جهرم
  • سرلشکری که هدیه ۳ میلیون تومانی شاه را رد کرد | نظامی شاهنشاهی چطور بعد از انقلاب فرمانده ارتش شد؟