Web Analytics Made Easy - Statcounter

سرشماری امسال اولین سرشماری پس از تذکر مقام معظم رهبری در سال ۹۱ در مورد لزوم تجدید نظر در سیاست های جمعیتی کشور به حساب می آید و نتایج این سرشماری را می توان ملاکی برای قضاوت در مورد تدابیر اتخاذ شده از سوی مسئولان در پی دستور رهبر معظم انقلاب قرار داد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از کاشمربصیر اعلام نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 نکات حائز اهمیتی را در وضعیت جمعیتی کشور نشان می داد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شاید یکی از مهمترین نتایجی که از سرشماری امسال حاصل شد این بود که نرخ رشد جمعیت در سال 95 به نسبت سال 90 صفر اعلام شد و این یعنی در آینده ای نه چندان دور، جمعیت ایران نه تنها جوان نخواهد بود و نخواهد ماند بلکه اگر اندکی غفلت شود و همین شیب منفی ادامه پیدا کند، با منفی شدن نرخ رشد جمعیت شاهد پیر شدن جمعیت کشور خواهیم بود.

موضوع تکثیر نسل و لزوم تشویق به فرزندآوری را مقام معظم رهبری از حدود سال 90 در صحبت های خود آغاز کرده و به ویژه در سفر مهرماه سال 91 به خراسان شمالی مطرح و عنوان فرمودند.

ایشان در آنجا به صراحت اعلام کردند که موضوع تحدید نسل و کاهش فرزندآوری شاید برای مقطعی از زمان و شرایط کشور مناسب بود اما تداوم آن اشتباهی بوده است که اگر جلوی آن گرفته نشود کشور را با معضلات جدی مواجه خواهد کرد.

پس از این تأکیدهای رهبر معظم انقلاب بود که بسیاری از کارشناسان و صاحب نظران به خود آمدند و با طرح موضوع و مباحث علمی و کارشناسی نشان دادند که دغدغه مقام معظم رهبری یک دغدغه واقعی است و اگر روند رشد جمعیتی ایران همین گونه که تا کنون بوده است به پیش برود تا چند سال دیگر علاوه بر اینکه با پیری جمعیت و در نتیجه کاهش نیروی فعال و آماده به کار مواجه خواهیم شد، با معضلات متعدد اجتماعی و خانوادگی نیز روبرو خواهیم بود.

گرایش بسیاری از زوج های جوان به تک فرزندی آسیب هایی جدی را در پی خواهد داشت و در آینده با نسلی مواجه خواهیم بود که نه خواهری داشته است و نه برادری و نسل بعد از او نیز نه عمه ای خواهد داشت و نه عمویی! نه دایی و نه خاله ای!

این نسل که به دور از هر گونه پیوستگی خانوادگی و فامیلی خواهد بود قطعاً نخواهد توانست یک نسل در طراز دین اسلام باشد و با تهدیدها و آسیب های روانی و اجتماعی فراوانی روبرو خواهد شد.

سرشماری امسال اولین سرشماری پس از تذکر مقام معظم رهبری در سال 91 در مورد لزوم تجدید نظر در سیاست های جمعیتی کشور به حساب می آید و نتایج این سرشماری را می توان ملاکی برای قضاوت در مورد تدابیر اتخاذ شده از سوی مسئولان در پی دستور رهبر معظم انقلاب قرار داد.

بر اساس دغدغه مطرح شده از سوی مقام معظم رهبری و نیز نظرات و دیدگاه کارشناسان، باید سیاست های کشور به سمت و سویی حرکت می کرد که منجر به تشویق فرزندآوری و در نتیجه افزایش نرخ رشد جمعیتی باشد اما متأسفانه نتایج حاصل از سرشماری 95 نشان می دهد که نرخ رشد جمعیت، صفر شده است و این نگرانی وجود دارد که در طی چند سال آینده با نرخ منفی رشد جمعیت هم مواجه شویم.

همچنین تأملی در نتایج سرشماری 95 بیانگر آن است که بُعد خانوار نیز هم، در میان خانواده های شهری و هم در میان خانواده های روستایی کاهش داشته است به گونه ای که بُعد خانوار شهری در سال 95 به نسبت 5 سال قبل 2/0 و بُعد خانوار روستایی نیز در این مدت 3/0 کاهش داشته است.

این یعنی خانواده های ایرانی کوچکتر و کم جمعیت تر شده اند.

مفهوم دیگر این آمار آن است که سیاست هایی که در این چند ساله برای افزایش جمعیت و تشویق مردم به زاد و ولد چه در مجلس تصویب شده است و چه توسط دولت اجرایی شده، یا مناسب نبوده و یا کافی نبوده است چرا که بر اساس نتایج سرشماری امسال، نرخ رشد جمعیت افزایشی نداشته و میانگین تعداد فرزندان خانواده ها نیز نه تنها بالا نرفته که پایین هم آمده است.

به نظر می رسد لازم است اول از همه مجلس شورای اسلامی به ویژه در کمیسیون های بهداشت و درمان و نیز کمیسیون امور اجتماعی و خانواده و سپس در صحن علنی مجلس، این موضوع را به عنوان یکی از دغدغه های اصلی خود مد نظر قرار دهند و با پیگیری جدی آن، راهکارهای تشویق و ترغیب مردم به فرزندآوری را بررسی و تصویب کنند.

متأسفانه این موضوع دیگر مثل خیلی از مشکلات موجود در کشور نیست که مدعی شویم مشکل قانونی نداریم و ایراد، فقط در اجرای قانون است؛ بلکه هنوز در این زمینه با خلأهای قانونی و عدم حمایت کافی از کسانی که مایل به فرزندآوری هستند مواجه می باشیم.

یک نمونه آن تبعیض موجود در مرخصی هایی است که به مردان و زنانی که دارای فرزند می شوند تعلق می گیرد. هم اکنون بر اساس مصوبه مجلس، مرخصی دو هفته ای برای مردانی که فرزندی برای آن ها متولد شده است فقط به آن دسته از مردانی تعلق می گیرد که همسر آن ها هم کارمند باشد! و اگر مرد کارمندی که همسرش خانه دار است دارای فرزند شود، حتی یک روز هم برای او مرخصی تعلق نخواهد گرفت!!!

این فقط یک نمونه کوچک بود و در مجموع متأسفانه هنوز حمایت های شایسته و بایسته از فرزندآوری انجام نمی شود و نیاز به تصویب قوانین مورد نیاز و اختصاص بودجه به این امر حیاتی برای کشور وجود دارد.

از دیگر سو نباید از مسأله فرهنگسازی هم برای لزوم افزایش جمعیت غفلت کرد. تأثیرگذاران عرصه فرهنگ، از هنرمندان و نویسندگان و فیلم سازان گرفته تا وعاظ و خطبا و روحانیون همه و همه باید به این مسأله ورود کنند و از یک سو با تقویت ایمان و اعتقاد دینی مردم و از دیگر سو با توجیه افکار عمومی مبنی بر معضلات ناشی از تک فرزندی در آینده ای نه چندان دور، خانواده های تک فرزند را مجاب به افزایش فرزندان کنند.

باید این خانواده ها توجیه شوند که بیشترین آسیب تک فرزندی قبل از آنکه نصیب جامعه شود، نصیب خود همان تک فرزند شما می شود که اولاً در رشد و بلوغ شخصیتی با مشکل و کمبود مواجه خواهد شد و ثانیاً به دلیل نبود خواهر و برادر در خانه، وابستگی و تعلق بیشتری به بیرون از خانه و گروه همسالان پیدا خواهد کرد و در نتیجه تأثیرگذاری تربیتی خانواده بر روی او کم خواهد شد و ثانیاً در آینده با بحران هویتی مواجه خواهد شد چرا که در بین این همه آدمی که در اطراف خود می بیند حتی یک خواهر یا برادر برای خود نمی شناسد!

ناگفته پیداست که یکی از دلایل خانواده ها برای کم بودن فرزندان، مسائل مالی و اقتصادی است. این یک واقعیت است که مسئولان امر باید تلاش کنند با حل معضلات اقتصادی و معیشتی جامعه، رغبت به فرزندآوری را برای والدین افزایش دهند.

اما در کنار وظیفه مسئولان نباید از لزوم تقویت ایمان و اعتقاد دینی هم غفلت کرد. باید این باور در مردم تقویت شود که: همان کس که دندان دهد نان دهد! باید این معارف قرآنی را با اعتقاد قلبی پذیرفت که رزق و روزی فرزندان بر عهده خداست و خود او هم تأمین می کند و چه بسیار خانواده هایی که با تولد هر کدام از فرزندانشان، برکت و نعمتی تازه به کسب و کار و اقتصاد آن ها افزوده شده است.

اما بهانه های اقتصادی هم، همه ماجرا نیست چرا که امروزه شاهد تک فرزندی و یا عدم فرزندآوری در میان خانواده هایی هستیم که به لحاظ مالی توان بزرگ کردن چندین فرزند را هم به راحتی دارند.

کم شدن حوصله ها و رفاه طلبی و روی آوردن به زندگی به سبک غربی به جای سبک اسلامی و نیز منفعت طلبی فردی از زندگی، همه و همه از جمله دیگر دلایل کاهش جمعیت و فرزندان در برخی خانواده هاست که لازم است با ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی و القاء این مطلب که قرار نیست یک زوج جوان، همیشه جوان بمانند و به خوشگذرانی بپردازند؛ این دسته افراد را هم تشویق به فرزندآوری کرد.

در مجموع باید گفت که علل و عوامل کاهش جمعیت و عدم رغبت خانواده ها به داشتن فرزندان متعدد، از ابعاد مختلفی برخوردار است و راهکارهای متنوعی می طلبد که باید در دستور کار متولیان امور فرهنگی، اجتماعی، افتصادی و قانونگذاری کشور قرار گیرد.

اما قبل از هر چیز باید این مسأله در ردیف دغدغه های ملی قرار گیرد تا هر کس در هر کجا که هست مسئولیت خود را برای رفع این دغدغه انجام دهد.

در پایان این مطلب، مطالعه برخی سخنان مقام معظم رهبری در مورد لزوم افزایش فرزندآوری خالی از لطف نخواهد بود.

ایشان می فرمایند:

یکی از خطاهایی که خود ما کردیم – بنده خودم هم در این خطا سهیمم – این مسئله ی تحدید نسل از اواسط دهه ی ۷۰ به این طرف باید متوقف میشد. البته اوّلی که سیاست تحدید نسل اتخاذ شد، خوب بود، لازم بود، لیکن از اواسط دهه ی ۷۰ باید متوقف می شد. این را متوقف نکردیم؛ این اشتباه بود. عرض کردم؛ مسئولین کشور در این اشتباه سهیمند، خود بنده ی حقیر هم در این اشتباه سهیمم. این را خدای متعال و تاریخ باید بر ما ببخشد.

یک زمانی را مشخص کردند و به من نشان دادند، که در آن زمان، ما از جمعیت فعلی مان کمتر جمعیت خواهیم داشت. اینها چیزهای خطرناکی است؛ اینها را بایستی مسئولین کشور بجد نگاه کنند و دنبال کنند. در این سیاست تحدید نسل حتماً بایستی تجدید نظر شود و کار درستی باید انجام بگیرد.

این مسئله ی افزایش نسل و اینها جزو مباحث مهمی است که واقعاً همه ی مسئولین کشور – نه فقط مسئولین اداری – روحانیون، کسانی که منبرهای تبلیغی دارند، باید در جامعه درباره ی آن فرهنگ سازی کنند؛ از این حالتی که امروز وجود دارد – یک بچه، دو بچه – باید کشور را خارج کنند. رقم صد و پنجاه میلیون و دویست میلیون را اول امام گفتند – و درست هم هست – ما باید به آن رقمها برسیم.

یک نگاه مقلدانه ای به زندگی غربی یا به زندگی اروپایی وجود داشته که به اینجاها منتهی شده و میراث آن به ماها رسیده؛ ما هم در یک برهه ای از زمان غفلت کردیم، کاری که باید انجام بدهیم انجام ندادیم. در حالی که امروز در [بعضی] از همین کشورهای غربی از کاهش باروری دارند زیان می بینند، پشیمانند؛ و در بعضی از کشورهای غربی مطلقا کاهش باروری وجود ندارد؛ یعنی خانواده های پر جمعیت؛ مثلا خانواده ی آمریکایی با ده دوازده بچه، چطور خانواده ی ایرانی [که]می خواهد از او تقلید کند باید حتماً یک بچه داشته باشد یا دو بچه! که این الان وجود دارد و گزارش ها و خبرها از این واقعیت به ما اطلاع می دهد.

انتهای پیام/

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۶۴۹۷۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پافشاری بر پدیده «اوج نفت» هرج و مرج انرژی را تشدید می‌کند

دبیرکل اوپک در مقاله‌ای نوشت به جای سخن گفتن از پایان عصر نفت و پافشاری بر آن باید بر کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای تمرکز کرد.

به گزارش خبرگزاری رویترز، هیثم الغیص به‌تازگی در مقاله‌ای برای نشریه «میس» نوشت: پایان عصر نفت موضوعی غیرقابل تحقق است، زیرا سرعت رشد تقاضای انرژی به‌گونه‌ای پیش می‌رود که انرژی‌های جایگزین‌ در مقیاسی نیستند که بخواهند جای نفت را در سبد مصرف انرژی جهان بگیرند از این رو باید به جای کاهش مصرف نفت، تمرکز را بر کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای در فرآیند تولید سوخت‌های فسیلی گذاشت.

وی افزود: روند نگران‌کننده‌ای درباره روایت‌های موجود درباره مصرف نفت وجود دارد که در آنها از عبارت‌هایی مانند پایان عصر نفت استفاده می‌کنند و این موضوع می‌تواند به هرج و مرج در حوزه انرژی دامن بزند.

الغیص در مقاله‌ای که نشریه میس در شبکه اجتماعی ایکس (X) به اشتراک گذاشت، نوشت: اگر در نتیجه کاهش سرمایه‌گذاری‌ها عرضه کاهش یابد، در حالی که تقاضا برای نفت همچنان افزایش یابد، همان‌طور که امروز شاهد چنین روندی هستیم، چه اتفاقی رخ می‌دهد؟

وی ادامه داد: واقعیت این است که پایان عصر نفت محقق‌شدنی نیست.

سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) بر این باور است که مصرف نفت در دهه‌های آینده همچنان رو به افزایش خواهد بود، در حالی که آژانس بین‌المللی انرژی پیش‌بینی می‌کند تقاضا برای نفت تا سال ۲۰۳۰ میلادی به اوج خود می‌رسد.

الغیص در مقاله‌ای برای «میس» نوشت: صنعت نفت در فناوری‌هایی مانند استفاده از جذب کربن و ذخیره‌سازی، هیدروژن پاک و جذب مستقیم هوا سرمایه‌گذاری می‌کند، بنابراین این شرایط نشان از این دارد که امکان کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای در فرآیند تولید نفت مورد نیاز جهان فراهم است.

وی در این مقاله آورده است: جهان در دو دهه اخیر بیش از ۹.۵ تریلیون دلار در زمینه دوره گذار به انرژی کم‌کربن سرمایه‌گذاری کرده است، با این حال انرژی‌های بادی و خورشیدی هنوز هم تنها کمتر از ۴ درصد از انرژی مورد نیاز جهان را تأمین می‌کنند و خودروهای برقی ضریب نفوذ جهانی بین ۲ و ۳ درصد دارند،

به گفته الغیص، واقعیت این است که بسیاری از انرژی‌های جایگزین‌ها نمی‌توانند جایگزین نفت در مقیاس لازم شوند، یا در بسیاری از مناطق مقرون به‌صرفه نیستند.

دیگر خبرها

  • سفر از سبد خانوارهای ایرانی حذف شده است؟ | توضیح مرکز پژوهش‌ها درباره یک ادعا
  • دغدغه اهالی هرمز درباره گلزار شهدا چه زمانی رفع می‌شود؟
  • ۱۴۹۱۵۱ نفر در صف انتظار وام ازدواج هستند
  • ۱۴۹۱۵۱ نفر در صف انتظار تسهیلات ازدواج هستند
  • بیشترین نرخ بیکاری متعلق به کدام استان؛ روندها رو به کاهش به چه معناست؟
  • بیشترین نرخ بیکاری متعلق به این استان کردنشین است
  • خراسان جنوبی به لحاظ افزایش ولادت چهارمین استان کشور است
  • پافشاری بر پدیده «اوج نفت» هرج و مرج انرژی را تشدید می‌کند
  • شروع سال جدید با کاهش نرخ تورم در استان آذربایجان شرقی
  • حفظ کیان خانواده سلامت جامعه را ارتقا می‌دهد