راهنمای دیدن پایتخت در نوروز ١٣٩٦/ قدمزدن در تهرانِ بهارزده
تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۳۹۵ | کد خبر: ۱۲۶۵۵۲۶۱
جامعه>میراث فرهنگی و گردشگری - روزنامه شهروند نوشت: با این یکی میشود ٢٣١ بهار. یعنی تاریخ اسکلت زن معروف هفتهزارساله را اگر کنار بگذاریم، ٢٣١سال است که اینجا، پایتخت شده و از آبادی کوچکی که روزی تهرانش میخواندند، خبری نیست، از روزگار بر تخت نشستن آقا محمدخان قاجار تا همین بهار و بهارهای درپیش.
فرصت دیدن تهران دراین سالها که برجها در آسمانش قد کشیده و باغها یک به یک خشکیده و بازماندهها درگوشه و کنار شهر کز کردهاند، خیلی فراهم نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روایت تهرانشدنِ تهران هم خود داستانی است که شاهطهماسب اول صفوی در سال ۹۱۶ خورشیدی، وقتی که ازتهران گذر میکرد، شیفته باغ و بوستانهای تهران شد و قصد ماندن کرد. همان وقت او به عدد سورههای قرآن ١١٤ برج و چهار دروازه رو به چهارسوی جهان اطراف بنا کرد تا اینکه چرخ روزگار چرخید و آقا محمدخان قاجار در ٢٢ اسفند یکهزارو١٦٤ خورشیدی، پایههای تخت سلطنت را دراین شهر کوبید و تهران را پایتخت خواند و در سال ١٢٨٥ خورشیدی همزمان با دوران مشروطه این تصمیم، قانون شد. از آن دروازههای تاریخی حالا فقط نامها مانده؛ دولاب، شمیران، قزوین و شاهعبدالعظیم. دور جهان گذشته تا به امروز که پای گردشگران به بیستوهفتمین شهر بزرگ دنیا باز شده تا این شهر را کشف کنند؛ کوچههای آشتیکنان و بنبستهایش، خیابانهای بلند و سینماهاش، چهارهزار کافه تهران و دمنوشها و قهوههایش و باغها و موزههای مختلف و کاخها و عمارتهایش.
گذرکردن از سردر باغ ملی
تاریخ تهران قدیم را میتوان پشت دروازه «میدان مشق» پیدا کرد، روی طاقنماهای آجری و کاشی کاریهای رنگ به رنگ که تصویر نظامیان قاجار روی آن نقش شده است. باید از ایستگاه مترو امام خمینی پیاده گز کرد تا به باغ ملی رسید و درمسیر چندین و چند موزه و ساختمان تاریخی را پشت سر گذاشت. جایی که زمان فتحعلیشاه قاجار بنا شد تا قشون نظامی فنون مدرن را مشق کنند، بلکه شکستهای دنبالهدار ایران از ارتش روسیه جبران شود. قدیمیترین ساختمان اين مجموعه عمارت قزاقخانه است که به تاریخ ۱۲۸۰ هجریقمری در زمان حکومت ناصرالدینشاه پیریزی شده و جدیدترین آن كتابخانه و موزه ملی ملک كه اولویت موزه خصوصی ایران است و ١٥سال از عمرش میگذرد. درحصار همین میدان میتوان «توپ مرواری» معروف را دید که صادق هدایت، نویسنده نامدار قصهای دربارهاش نوشته و زمانی وسط میدان «توپخانه» بود. در ١٣٠١ خورشیدی ساختمان تازه تأسیس بلدیه (شهرداری)، محل میدان مشق را به باغ و پارکی بزرگ تبدیل کرد که «باغ ملی» نام گرفت و سردر کاشیکاری همانوقت ساخته شد.
وزارت امورخارجه که دفتر به جز ساختمان شهربانی و پستخانه که حالا موزه پست و تلگراف شده و ساختمان وزارت امورخارجه هم درهمین میدان است. درست درهمسایگی این میدان هم موزه ایران باستان قرار گرفته که همیشه حرف تازهای از تاریخ ایران دارد.
میدان مشق تنها میدانی است که برای ورود به آن باید از سردر باغ ملی گذر کرد. از دیدن اینجا نه فقط برای معماری و موزههایش، بلکه به خاطر هویت تاریخیاش نباید گذشت؛ که نخستین هواپیما در دوران جنگ جهانی اول همینجا فرود آمد، نمایشهای دوچرخهسواری و موتورسواری برای نخستینبار اینجا برگزار شد، سال ۱۳۱۴ درست وسط همین میدان میرزا رضا کرمانی، ضارب ناصرالدینشاه پیش چشم پنجهزار نفر از اهالی تهران اعدام شد و جسدش دو روز تمام بر دار ماند و حتی شیخ فضلالله نوری هم همینجا به دار آویخته شد.
اعیانیترین خانه دنیا، بیخ گوش تهران
بین خانهها و مغازههای کوچک و بزرگ میدان حسنآباد، «موزه مقدم» گم شده است، اما اگر پیدا شود، محال است که از فکرش بیرون بیاید. فقط کافی است عکسهای این خانه را ببینید؛ ساختمان اربابی، ایوان قاجاری، پلکان مارپیچ، دیوار تجدد، حوض ژاپنی و ستونهایی که از کاخ خواهر ناصرالدینشاه به این خانه اضافه شده است. اینجا را گرانترین خانه جهان معرفی میکنند. بنایی که محمدتقیخان احتسابالملک، یکی از درباریان قاجاری برای دوپسرش به جای گذاشت؛ حسن که نمایشنامه «جعفرخان از فرنگ آمده» را نوشته، در جوانی از دنیا رفت و محسن در رشتههای نقاشی، تاریخ هنر و باستانشناسی تحصیل کرد و ١٣١٥ هجری شمسی با همسرش «سلما» در این خانه قاجاری ساکن شد.
استاد محسن مقدم از نخستین باستانشناسان ایرانی و استاد ممتاز دانشگاه تهران بود، با همسرش در کنار فعالیت علمی بنا کرد به گردآوردن آثار فاخر ایرانی درخانه. اینجا سرانجام ٤٥سال پیش وقف دانشگاه تهران شد و در سال ۱۳۷۹ با شماره ۲۹۲۹ در فهرست آثار ملی جای گرفت.
همین که به موزه مقدم پا بگذارید، محو زیباییاش میشوید؛ حوض و ماهی قرمز و نیلوفر آبی و گل مرداب. آدرس موزه مقدم از این قرار است: خیابان امام خمینی، بین خیابان شیخ هادی و ولیعصر، کنار بانک ملت، پلاک ۲۴۹.
فیلمدیدن در ییلاق شاهان قاجار
باغ و عمارت فردوس از عصر قاجار، ییلاقنشین شاهان بوده است که موزه سینما هم ضمیمه آن شده و هم فال است، هم تماشا. برای رسیدن به گچبریها و ستونهایی گرد و قطوری که دور تا دور عمارت نقش زده، باید کمی زیر سایه درختان پیاده پیش رفت. کمکم مجسمههای برنزی سهروردی و ابن هیثم (نخستین دانشمند فیزیک نور جهان) به چشم میآید و جلوتر میشود از کتابفروشی حوض نقره و غرفههای صنایع دستی فیض برد و در کافه سینما و کافه ویونا هم قهوهای چشید.
پانزدهسالی است که با راه افتادن موزه سینما، باغ فردوس بدل شده به یکی از مراکز فرهنگی و هنری شهر. بهجز تجهیزات قدیمی فیلمسازی و فیلمبرداری و جوایز مختلف سینمای ایران و عکسها و خاطرات سینمای ایران، نخستین تصویرسازیها از شاهنامه و عروسکهای خاطرهساز کودکیهایمان هم به نمایش درآمده است. باغ فردوس برای نمایش فیلم دو سالن دارد و نام فیلمها را میتوان از تابلوهای نصب شده در محوطه باغ خواند و به سمت ضلع شرقی عمارت پیش رفت. علاوه بر معماری شگفتانگیز گچبریهای سقف سالن سینما، آنچه خاصِ سینمای باغ فردوس است، سکوت و آرامش عجیب آن برای دیدن فیلم است.
برای آمدن به باغ فردوس، چنارهای کهنسال بهترین راهنماها هستند. یا خیابان ولیعصر که چنارهایش یکدرمیان قطع شده را بالا بیایید، بالاتر از سهراه زعفرانیه، انتهای خیابان باغ فردوس، ضلع شرقی خیابان. یا اینکه از میدان تجریش خیابان ولیعصر را کمی به سمت جنوب رد کنید؛ باغ موزه سینما پیش روی شماست و چند کافه برای شکم سیرکردن هم هست، در راستهای که به ورودی باغ میرسد.
گورگردی در پایتختِ زنده
گورگردی هنوز بین ایرانیان طرفداران زیادی ندارد اما گورستانهای عجیب و دیدنی هست که باید زنده ماند و آنها را دید. از میان چندین گورستان پایتخت «ابنبابویه» از شناختهشدههاست؛ گورستان ٢٠٠ سالهای که نامش را از دانشمند قرن چهارم، شیخ صدوق؛ معروف به ابنبابویه گرفته و نخستین گورستان شهرری است. بعد از کشف جسد شیخ صدوق در زمان فتحعلیشاه قاجار و ساخت بقعه او بود که اینجا بهعنوان گورستان رونق گرفت و پس از آن بسیاری از نامآوران در آن آرمیدند. با اینکه گورستان ابنبابویه نیز در سال ١٣٧٥ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید، حدود ١٧سال پیش بود که بسیاری از آرامگاههای خانوادگی، ازجمله آرامگاههای خانوادگی امیراعلم، دهخدا و زراندوز به بهانه ساخت باغ مشاهیر تخریب شدند و نه باغ مشاهیری ساخته شد و نه مقبرههای تخریبشده بازسازی شدند.
از ایستگاه متروی شهرری با اتوبوسهای دولتآباد میتوان به در اصلی این گورستان رسید؛ جایی که میرزاده عشقی، شاعر مشهور مشروطه؛ سیدحسین فاطمی، وزیر خارجه دکتر محمدمصدق و مدیر روزنامه باختر امروز؛ سیداشرفالدین حسینیگیلانی، شاعر ملی دوران مشروطه و مدیر روزنامه نسیم شمال و جهانپهلوان تختی در آن آرام گرفتهاند و گلزار شهدای ٣٠ تیر و شهدای موتلفه هم در آن جای گرفته است.
گورستان قدیمی ظهیرالدوله در خیابان دربند تهران هم آرامستان دیگری است که درختهایش تا آسمان قد کشیده است. داستان از این قرار است که بعد از مرگ علیخان ظهیرالدوله در دوره قاجار، او در گورستانی کهن بین امامزاده قاسم و تجریش در زیر درختی دفن شد و بعدها، آن گورستان عمومی حصارکشی و رفتهرفته باغ و خانقاه ظهیرالدوله به گورستان بدل شد. بعد از این دیگر هنرمندان و سیاستمداران وصیت کردند که اینجا به خاک سپرده شوند تا اینکه از سال ١٣٤٠ دفن اموات در این منطقه ممنوع شد. ملکالشعرای بهار، رهیمعیری، ایرجمیرزا، غلامحسین درویشخان، رضا محجوبی، حسین یاحقی، قمرالملوک وزیری و حسین یاسمی از چهرههای سرشناس آرمیده در این گورستاناند. اینجا که در سال ١٣٧٧ در فهرست آثار ملی ثبت شد، شهرت خود را مدیون بزرگان ادب، هنر و آزادیخواهان است و در دو روز پنجشنبه و جمعه از ساعت ٩ تا ١٦ بعد از ظهر برای بازدید باز است.
«دولاب» هم یکی از تاریخیترینهاست؛ گورستان کاتولیک لهستانیهای تهران که قبر ٤٠٩ سرباز و ٥٢٨ تن غیرنظامی را در خود جای داده و تاریخ کهنی دارد. سیلویا لوییجی، عکاسی که در عصر قاجار از بازار تهران عکاسی کرد، نیکولاس؛ برگرداننده رباعیات خیام به زبان فرانسوی، پرودسکی؛ تندیسساز لهستانی، اسپرلینگ ماریا؛ مسافری که سوار کشتی تایتانیک نشد و از حادثه نجات پیدا کرد و ٢٢٠٠ سرباز لهستانی جنگ جهانی دوم در اینجا آرام گرفتهاند.
یک فنجان قهوه در زندان
آن زمان که در دومین سال سلطنت فتحعلی شاه (۱۱۷۶ه.ش)، اندرونی و بیرونی، باغ و کلاه فرنگی خارج از محدوده شهر ساخته و به «قصر» معروف شد، کسی فکر نمیکرد که اینجا روزگاری یکی از مخوفترین زندانها باشد و حتی وقتی که زندانیان اینجا حبس میکشیدند و «آب خنک» میخوردند، به خیالشان نمیرسید روزی آدمی امروزی، اینجا قراری بگذارد و بنشیند به نوشیدن قهوه. قرار نبود که «قصر» زندان بشود و قرار نبود که دیوارهای بلندش فرو بریزد و موزه شود. درباره قصر جالب آنکه سازندهاش نخستين زندانی آن شد. حسین مکی در کتاب تاریخ بیست ساله ایران نوشته که «اولین زندانی زندان قصر، سازنده آن یعنی سرتیپ درگاهی بود. او تنها دو روز پس از همراهی رضا شاه در مراسم افتتاح زندان، در همان زندان محبوس شد.»
از اواخر حکومت ناصرالدین شاه بود که با دلبری «کاخ گلستان»، «قصر» کارایی اصلیاش را از دست داد و در ۱۲۸۴ ه.ش زیر باران و سیلاب ویران شد. روزگار گذشت و پهلوی اول، برای حبس معترضان و زندانیان سیاسی قصر را در نظر گرفت و نخستين زندان متمرکز را بنا کرد. به تاریخ ۱۱ آذر ۱۳۰۸ برای حبس ۸۰۰ نفر زندانی ساخته شد و پهلوی دوم هم ساختمانهای دیگری به آن اضافه کرد؛ ازجمله ساختمان سیاسی؛ جایی که خیلی از مبارزان و مخالفان رژیم پهلوی در آن حبس کشیدند. حالا در ساختمان موزه در هر سلول نشانی است از سالهای مبارزه؛ از محمد فرخی یزدی که روی دیوار مینویسد: «من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید...»، روحانیون مبارز، عبدالحسین تیمورتاش، بزرگ علوی و علیمردان خان بختیاری و پنجاه و سه نفر...
تمام این مجموعه بزرگ که معماری ویژهای هم دارد، به کافه و کتابخانه و آمفیتئاتر و گالری تبدیل شده و از این میان عمارت مارکوف و زندان سیاسی شکل خود را حفظ کرده است. در باغ موزه قصر به جز نیایشگاه، زورخانه و مرکز اسناد، مراکز فروش محصولات فرهنگی، کافیشاپ و رستوران هم پا گرفته و بنا شده در سال ١٣٩٦«لقانطه» نخستين کافه تهران هم در فضای قصر و با همان حال و هوای کافه صدسال پیش احیا شود.
کهن دیار تهران؛ مُلک ری
ری تنها منطقه باستانی تهران است به قدمت سههزارسال پیش از میلاد مسیح. شهر ری که حالا در ١٤ کیلومتری تهران کز کرده، از قدیمیترین شهرهای ایران و جهان است. تاریخ پیدایش اینجا به اقوام آریایی میرسد؛ شهری بزرگتر از تمام شهرهای ماد. ساکنان ری را رازی میخوانند مثل زکریای رازی کاشف الکل و ری که یعنی شهر سلطنتی، زمانی پایتخت ایران بود و نامهای دیگری داشت؛ مثلا راگا. برای دیدن ری بهانه کم نیست از بقعه ٨٠٠ ساله شاه عبدالعظیم حسنی که مقصد بسیاری از گردشگران مذهبی است تا برج طغرل و استودانها و برج و باروی ری.
در کنار بازار تجریش که برای تهرانیها شناخته شده است، ری هم بازاری ٥٠٠ ساله دارد. بازاری که در مسیر صحن حرم عبدالعظیم قرار گرفته و در میانهاش پوششی گنبدی دارد. گردشگران زیادی جذب کهنه بازار ری میشوند، آنجا در کنار اجناسی که در این سالها به آن اضافه شده؛ ادویه و داروهای گیاهی میخرند و مهر و سجاده و تسبیح و نقرهجات.
در ری، چشمه علی یا «چشمه سورن» سالهاست که میجوشد، هرچند کمرمقتر از زمانی که اهالی شهر عید به عید فرشهایشان را در آن میشستند و تابستانها تنی به آبش میزدند. بالای این چشمه هشتهزار ساله که برج طغرل، دژ رشکان و ابن بابویه از آن چندان دور نیست، سنگ تراشه فتحعلیشاه نقش شده و صندلی که فتحعلیشاه خسته که میشد روی آن مینشست تا در زمان تراشیدن سنگ، ناظر و حاضر باشد.
آتشکده بهرام، دژرشکان، کاروانسرای شاه عباسی، کوه نقارخانه، گنبد اینانج (گورستان سلطنتی)، زندان هارون، تپه میل (آتشکده ری) و قلعه گبری از مکانهای دیدنی دیگر این شهر است. دورتر از اینجا میشود به تالاب عشقآباد سر زد و پرندهها را دید.
۴۷۴۷
منبع: خبرآنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۶۵۵۲۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تکلیفنامه شهرداری تهران برای پارکهای پایتخت چه میگوید؟
سریال «کاشت ساختمان در پارکهای تهران»، آخرهفته گذشته به قسمت دوم خود رسید و بعد از ماجرای «برنامه ساخت مسجد در پارک قیطریه»، این بار «دیوارهای آهنی آبی-سفید مخصوص کارگاه ساختمانی در پارک لاله» اکران شده؛ این سریال که به خاطر نقش منتقدان شهرداری، پرمخاطب شده، به دلیل «صدای ناقص» آنها و «غفلت از متن»، ادامه دار خواهد بود.
گزارش «دنیایاقتصاد» از وضعیت پارکهای شهری تهران حاکی است، طی ماههای اخیر «یکی از انواع مواجهههای شهرداری با این محیط حساس پایتخت»، زیر ذره بین گروهی از کارشناسان شهری قرار گرفته است.
شهرداری به عنوان «همه کاره پارکهای شهری» از بابت «مسوولیت صفر تا صدی» که برای این بخش از داراییهای تهران دارد، دست به نقشه کشی برای ساخت وساز در تعدادی از پارکها زده است.
در شبکههای اجتماعی، اما برخی افراد و برخی کارشناسان، این حرکت مدیریت شهری را زیرسوال برده اند، بدون اینکه «علت سوال» را برای ناظران، شهروندان و طیف حساس به موضوع، مطرح کنند.
عملکرد شهرداری در پارکهای شهری را با دو خط کش «مقررات مصوب بالادست شهرداری تهران» و «اقدامات متعارف و منطقی شهرداریهای کاردرست در سایر شهرهای کشور و شهرهای موفق جهان از منظر رعایت کامل حقوق شهروندان» میتوان چک کرد.
طرح تفصیلی تهران، مصوب سال ۹۱، «کتابچه مشق شهرداری» برای هر نوع تصمیمگیری ساختمانی و صدور مجوز ساختوساز در اراضی عمومی و خصوصی پایتخت محسوب میشود بهطوری که در صفحه ۲۰ این کتابچه، برای «زمینهای واقع در پهنه حفاظت سبز (G) که پارکهای شهری نیز جزو همین پهنه محسوب میشود»، احداث بنای مجاز در پارکها را به «دفتر اداری پارک، نگهبانی پارک، سرویس بهداشتی و خدمات پذیرایی و غذایی» محدود کرده است. در ادامه همین «خط قرمز» ترسیم شده برای شهرداری در پارکهای شهری تهران، در یکی دیگر از صفحات طرح تفصیلی، «هر نوع ساختوساز در این چارچوب مجاز در پارک ها، منوط به تصویب طرح آن در کمیسیون ماده ۵ شده است.»
به این ترتیب، «نقطه کور» سریال ساختمانی در پارکهای تهران که منتقدان آن را نمیبینند، «خط قرمز طرح تفصیلی» و صراحت لهجه این تکلیف نامه برای «منع و مجازها در پارکهای شهری» است.
از نگاه این کتابچه مشق شهرداری، «ساخت بنای فرهنگی یا هر نوع کاربری غیر از آنچه در پهنه (G) قید شده» ممنوع است و برای مجازها نیز «مصوبه کمیسیون ماده ۵» لازم است. اما آنچه عرف شهری میگوید، از این هم صریحتر است. در پارکهای شهری بر اساس آنچه نیاز شهروندان است، باید فضای سبز، تجهیزات تفریحی و گردشگری و مبلمان شهری، لوازم بازی و تجهیزات ورزشی، به شکل نامحدود، نصب و احداث شود.
اما طی همه سالهای گذشته، ساختمانهایی از یک تا دو طبقه در پارکهای معروف، بزرگ و کوچک شهر تهران با اسامیهای مختلف از مدیریتی تا نگهبانی و فرهنگسرا و... شکل گرفته است که عوارض آنها به شکل «ورود خودرو» به پارک به عنوان «گاف شهری»، باعث مزاحمت شهروندان هنگام تفریح و گذران اوقات فراغت شده است.
پارک پردیسان، پارک سعادت آباد و حتی پارک لاله، نمونههایی از این دست هستند. به این ترتیب، «ایرادات موجود در پارک ها، به مراتب فراتر از سریال اخیر» است.
طرح تفصیلی تهران میگوید، در پارکهای شهری، کل بنای ساختمانی ساختمانهای مجاز، باید حداکثر معادل ۳درصد مساحت پارک باشد. آیا این «خط قرمز» نیز طی این سالها، ملاک عمل بوده و رعایت شده است؟
به نظر میرسد، «چندگانگی نهادهای ناظر و بالادست شهرداری»، عاملی برای این مدل اداره پایتخت طی سنوات گذشته و اکنون شده است.
شهرداریها از یک سو باید «مصوبات شورای عالی شهرسازی که زیرنظر وزارت مسکن سالهای گذشته و وزارت راه و شهرسازی فعلی است» را رعایت کنند. اما از سوی دیگر، سازمان شهرداریها از وزارت کشور نیز نهاد بالادست شهرداری هاست و اتفاقا، چون که بخشی از منابع مالی شهرداری توسط همین سازمان، سالانه پرداخت میشود، به نظر میرسد «حرف شنوی شهرداران» از وزارت کشور بیشتر از وزارتخانه دیگر است.
در این میان، شورای شهر هم نهاد ناظر و مرجع تصویب مقررات و ضوابط برای شهرداری هاست و کمیسیون ماده ۵ با ترکیب یکسری وزرا نیز نهاد دیگر؛ این آشفته بازار «ترکیب چندمنظوره مدیریت شهری»، مسیر دورزدن طرحهای تفصیلی و جوابگو نبودن را به وجود آورده است.
نباید موجبات عدمآسایش فراهم شودعلی نوذرپور، کارشناس مدیریت شهری و شهردار سابق منطقه ۲۲ تهران، تاکید کرد: اقدامات مدیریت شهری نباید به گونهای باشد که موجبات عدمآسایش شهروندان فراهم شود. به گفته وی، در طرحهای شهری تهران از قبیل طرح جامع و طرح تفصیلی پایتخت، ضوابط مربوط به هر پهنه و از آن مهمتر سهم هر کدام از سرانهها به تفکیک مشخص است. از آن جمله سرانههای سبز، مذهبی، فرهنگی، درمانی و... مشخص و تفکیک شده است، مکان یابی شده و لکههای مربوط به آنها به صورت جداگانه معین است. ورود هر کدام از سرانههای غیرمرتبط با کاربریهای مربوط به فضای سبز و گذران اوقات فراغت به پارک ها، اساسا ربطی به این محیطهای سبز شهری ندارد.
به گفته وی هر اقدامی در هر کدام از این پهنهها وسرانهها باید متناسب با ماهیت این سرانه ها، جانماییها و ضوابط خاص آنها صورت بگیرد. نوذرپور افزود: پارکهای شهری بسته به مقیاس و جانمایی صورت گرفته برای آنها انواع مختلفی اعم از پارکهای محلی، ناحیه ای، منطقه ای، شهری و فرا شهری دارد؛ بسته به وسعت و جانمایی و انواع آنها، خدمات مربوط و مرتبط با موضوع گذران اوقات فراغت در پارکها از تامین ضرورتهای اولیه مانند سرویسهای بهداشتی تا تاسیسات بیشتر و وسیع تر، متفاوت است. اما آنچه مسلم است اینکه همه این خدمات حول محور گذران اوقات فراغت است و اختلاط سایر سرانهها در خدمات مرتبط با پارکهای شهری، اساسا هیچ موضوعیتی ندارد. طرحهای جامع و تفصیلی نیز این سرانهها را به تفکیک مشخص کرده است. شهردار سابق منطقه ۲۲ تهران، یک معضل مهم در ارتباط با پارکها وفضای سبز تفریحی پایتخت را خلأ مطالعاتی در مورد آنها عنوان کرد و افزود: حتی بسیاری از پارکهای فراشهری و بزرگمقیاس که بعضا مساحت برخی از آنها به اندازه یک منطقه شهر تهران است، مطالعات اختصاصی ندارد. در حالی که در مورد این پارکها باید هر اقدامی بر مبنای مطالعات و برنامه ریزیهای مختص همان پارک انجام شود. در صورتی که این نوع پارکهای شهری و فراشهری مطالعات کارشناسی مختص خود داشته باشند که حد و حدود و انواع مجاز برای ساختوساز در آنها متناسب با کاربری پارکها تعریف شده باشد هیچ فردی نمیتواند از ضوابط مختص آن پارک، تخطی کند.
نوذرپور با بیان اینکه در طرحهای جامع و شهری عملا خطوط مشخص است، اما ممکن است برخی از جزئیات ذکر نشده باشد، تاکید کرد: نکته مهم این است که اساسا پارک برای گذران اوقات فراغت است و اگر خدماتی در آن مستقر میشود، علاوه بر اینکه باید بر مبنای مطالعات و برنامه ریزیهای کارشناسی باشد در وهله اول باید برای پاسخ به نیاز شهروندان به فضای سبز شهری برای گذران اوقات فراغت ایجاد شده باشد؛ بنابراین هر اقدامی که باعث شود تعاریف مجزا و بیارتباط با موضوع پارک در این فضاهای سبز شهری وارد شود، موجب اختلال در آسایش افراد، بر هم زدن نظامات شهرسازی و بروز اقدامات غیرقابل دفاعی خواهد شد که در نهایت زمینه را برای تخلف فراهم میکند. بهویژه آنکه تهران با معضل کمبود سرانه فضای سبز نیز روبهرو است. براساس آمارها سرانه فضای سبز تهران چیزی حدود ۱۶ تا ۱۶ و نیم مترمربع است؛ در حالی که براساس طرح جامع شهر تهران این میزان باید ۲۵ مترمربع باشد. در واقع در شرایطی که به ازای هر فرد حدود ۹ مترمربع کمبود سرانه فضای سبز وجود دارد، هر نوع اقدام برای کاهش این فضا به واسطه ساختوساز در پارکها مردود است. او افزود: مدیریت شهری تهران باید به این موضوع توجه داشته باشد که همه عرصههای شهری بهخصوص عرصههای بزرگ، نیازمند مطالعات مربوط به همان عرصه است؛ این مطالعات باید به برنامه ریزیهای دقیقی منجر شود که هرگونه اقدام بر مبنای آن انجام شود.
برای پارکها ضابطه وجود داردسهراب مشهودی، صاحبنظر حوزه شهرسازی و رئیس گروه شهرسازی جامعه مهندسان مشاور، نیز در پاسخ به این سوال که آیا ضوابط مشخصی برای نوع ساختوسازها و خدماتی که میتواند در پارکها مستقر شود، وجود دارد یا خیر، به دنیای اقتصاد گفت: برای پارکها ضابطه وجود دارد و در طرحهای جامع وتفصیلی حد مجاز ساختوساز در پارکها تعیین شده است. در ضوابط طرح تفصیلی یکپارچه تهران در پارکهای شهری G۱۱۱، حداکثر ۳درصد میتواند به کاربریهای نگهبانی، سرویس بهداشتی، خدمات پذیرایی و غذایی و حداکثر دوطبقه یعنی کمتر از ۸ متر ارتفاع، اختصاص یابد. در پارکهای محلهای هم حداکثر ۷درصد برای نگهبانی، تاسیسات نگهداری و بهداشتی مجاز است. وی افزود: بنابراین موضوع پارکها و نوع خدمات مستقر در آنها چندان بی ضابطه هم نیست و آنچه در این میان هم براساس طرحهای جامع و تفصیلی شهر تهران و هم براساس ماهیت پارکها میتواند و باید در پارکها مستقر شود حول موضوع گذران اوقات فراغت و ملزومات آن است. به عنوان مثال، بسته به وسعت و مکان و نوع پارک ها، تاسیسات وخدماتی که مربوط به موضوع گذران اوقات فراغت شهروندان در یک فضای سبز شهری است، امکان ایجاد و استقرار دارد و استقرار سایر کاربریها وسرانهها در پارکها موضوعیتی ندارد.
قلمروی سبز حرمت داردمصطفی بهزادفر، استاد معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت نیز با اشاره به اینکه پارک به عنوان قلمرو سبز همگانی برای استفاده همگان است، گفت: هر اقدامی در این پهنههای سبز شهری باید براساس مطالعات دقیق وضوابط قانونی صورت گیرد.
وی با این حال به سه خلأ مهم در این زمینه اشاره کرد و گفت: در بسیاری موارد نبود قوانین دقیق و مشخص از یکسو، رهاسازی برخی پروژهها به صورت ناتمام برای چند سال و چند دهه و سپس اقدام برای تعیینتکلیف آنها از سوی دیگر و همچنین برخی از ابهامات قانونی و باز گذاشتن موضوعاتی در ارتباط با ضوابط و جزئیات مربوط به کاربریها و پهنه بندی ها، منجر به اقدامات سلیقهای و اختلاط ناموزون کاربریها وسرانهها با یکدیگر میشود. به گفته بهزاد فر، خطوط و ضوابط کلی ساختوساز در پهنههای مختلف که چند پهنه کلی از جمله پهنه سبز را شامل میشود، در طرحهای شهری مانند طرح جامع وتفصیلی مشخص شده است اما، برخی جزئیات از جمله جزئیات مربوط به ساختوسازها و خدماتی که میتواند در پارکهای شهری بسته به مقیاس و ماهیت آنها مستقر شود، باید مورد به مورد، براساس ویژگیهای هر کدام از این پارکها در طرحهای مطالعاتی قرار گرفته و برای آنها برنامه ریزیهای کارشناسی صورت بگیرد. به گفته وی در برخی از ضوابط اگر چه حد و کاربریهای مجاز به استقرار در پارکها تعیین شده است، اما در انتهای برخی جملات از الفاظی مانند «سایر» و «غیره» استفاده شده است که همین الفاظ زمینه ورود سلایق و برداشتهای شخصی به موضوع پارکها را فراهم میکند. در چنین مواقعی به دلیل سکوت و ابهام قانونی نمیتوان برخی اقدامات را قانونی یا غیرقانونی توصیف کرد.
وی همچنین یک نارسایی دیگر در این زمینه را برخی تبادلها و معاوضههای بین دستگاهی اعلام کرد وگفت: به عنوان مثال مجموعه پارک پردیسان، از ابتدا یک مجموعه سبز متعلق به دولت بود که با هدف ساختوساز در شهر جدید پردیس در اوایل دهه ۶۰، بین دولت و سازمان محیطزیست، مورد معاوضه قرار گرفت. بخش زیادی از ساختوسازهایی که بعدا در پردیسان صورت گرفت براساس مطالعات نبود؛ حتی ساختوسازها در شهر جدید پردیس نیز به سرعت و قبل از تصویب طرح جامع وتفصیلی این شهر جدید آغاز شد. به گفته وی، براساس طرح جامع وتفصیلی، پهنهها میتوانند خدمات همگانی سازگار با کارکرد خود را دربرگیرند، اما خدمات غیرمرتبط نباید به این پهنهها راه یابند.