اوضاع حقوقی اسرا در زندانهای رژیم صهیونیستی/ از فحش و ناسزا به خانواده اسرا تا آزار و اذیت جسمی
تاریخ انتشار: ۳۰ اسفند ۱۳۹۵ | کد خبر: ۱۲۶۸۶۳۲۵
تمام کسانی که وارد زندانهای رژیم صهیونیستی میشوند، اشکال متعددی از شکنجههای روانی و جسمی در زندانها در موردشان صورت میگیرد. شکنجهها از همان لحظات اولیه بازداشت آغاز میشود و ترس و وحشت را در میان نزدیکان فرد نیز ایجاد میکند.
سرویس جهان مشرق - ملت فلسطین از جمله ملتهایی هستند که بیشترین سختیها و مصیبتها را به علت اشغالگری اسرائیلی و ادامه سرکوبگریهای آنها در تمامی ابعاد زندگی خود تحمل کردهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فرق نمیکند که کدام دیدگاه ها اجتهادات را از کارشناسان حقوق بینالملل در رابطه با موقعیت و نامگذاری و حقوقی اسرای فلسطینی بپذیریم. منطقی است که اصطلاحاً اسرا بیشتر کاربرد و انتشار ما در محافل فلسطینی داشته و نشان دهنده عدالت آرمان فلسطین و اهداف عالی و بلندی است که این افراد به علت آن در زندانهای اشغالگران اسرائیلی قرار گرفتند. دشمن صهیونیستی در مقابل از اصطلاح زندانی برای نام بردن این افراد استفاده میکند، چرا که آنها را افرادی میشناسد که به علت رفتارهایی که داشتند باید تحت مجازات قانونی قرار بگیرد. شاید همین موضوع بود که باعث شد اسرائیل اصرار داشته باشد در توافق اوسلو از این واژه استفاده کند.
دوم: حقوق اساسی اسرا و بازداشتیهای فلسطینی بر اساس معاهدات بینالمللی اجتماع قانونی و اخلاقی و ارزشی و انسانی بر حسن رفتار با اسرا و بازداشتیها وجود دارد. این اجماع بر حقوق اساسی و انسانی این افراد بر اساس ماده سوم مشترک و توافق نامههای چهارم ژنو تأکید میکند و خواستار رفتار انسانی با تمامی اشخاص (اسرا و بازداشتیها ) و عدم آزار و اذیت آنها می شود. این ماده، دولت اسیر کننده را از آزار و اذیت یا قتل یا تخریب وجهه و شکنجه آنها و بدرفتاری و اقدامات غیر انسانی و زشت و محاکمه غیر عادلانه منع میکند. حقوق انسانی و اساسی اسرا به صورت جزیی مطالبی را در رابطه با مکان بازداشت و شرایط بازداشت و غذا و لباس و شرایط بهداشتی آنان و دین و فعالیتهای فکری و جسمی یا مالکیتهای شخصی و منابع مالی آنها و مدیریت و سازماندهی زندانها و برقراری ارتباط با خارج و مجازاتهای جنایی و انتقال بازداشتیها و وفات و آزادی آنها و حتی بازگشت به وطن آنها مطرح کرده است. حقوق بشر همچنین در این رابطه شامل پرتوکل ها و مبانی اخلاقی است که شامل موارد زیر میشود: مبانی اساسی متعلق به حقوق اسرا در زمینه فراهم کردن غذا و آب و لباس و سرپناه مناسب برای آنها و عدم تحمیل کردن رفتارهای غیر قابل تحمل به آنها و عدم مجبور کردن آنها به تغییر اعتقادات، توجه داشتن کافی به موارد بهداشتی و فراهم کردن مداوای بیماری های آنها، خوشرفتاری با خانواده اسیر، و انجام نامهنگاری و دیدارهای مکرر بین اسرا و خانوادههای آنها، عدم کشتن اسرا و تلاش برای زنده ماندن آنها، عدم شکنجه جسمی یا معنوی اسرا، رعایت حق و ثبات رفتارهای انسانی و احترام به شخصیت و شرافت آنها در تمامی شرایط و احترام به آنها در انجام شعائر دینی. همچنین اسرای جنگی حق دارند فعالیتهای فکری و فرهنگی و ورزشی خود را دنبال کرده و به آنها حق نامه نگاری داده شود. توافقنامه ژنو سال 1949 اسرای جنگی را امانتی در نزد دولت اسیر کننده می خواند و آنها را گروگان یا مجرم به حساب نمی آورد. با وجود این که اسرای فلسطینی در زندانهای رژیم صهیونیستی به عنوان کسانی که به دنبال آزادی هستند ، باید از تمامی امتیازهایی که منشورهای بینالمللی به آنها دادهاند ، بهرهمند شوند ؛ اما مقامات رژیم صهیونیستی همواره تلاش میکنند آنها را از کوچکترین حقوق انسانی خود محروم کنند. رژیم صهیونیستی با اسرای فلسطینی با دشمنی بیسابقه ای برخورد میکند، موضوعی که بر هیچکس پوشیده نیست. در همین راستا بود که بیانیه پایانی کنفرانس سازمان ملل متحد در وین در رابطه اسرای فلسطینی زندانهای رژیم صهیونیستی در روز 7 و 8 مارس 2011 از عدم پذیرش بهانههای امنیتی اسرائیل در این رابطه سخن گفته و تأکید کرد که حاکمیت اسرائیل این بهانهها را برای نقض حقوق بشر در زندانها استفاده میکند.
سوم: انواع شکنجه در شرایطی که حاکمیت رژیم صهیونیستی جایگاه حقوقی اسرای فلسطینی در زندانها را نمیپذیرد ، مؤسسات امنیتی رژیم تمامی انواع تجاوزها و شکنجههای جسمی و روحی و مجازاتهای مختلف را در قبال اسیران زن و مرد به کار میگیرند. این مجازاتها از طریق بدرفتاری از زمان بازداشت آغاز میشود و تا شکنجه و تحقیقات و اعتراف گرفتن با زور و تحت فشارهای جسمی و روانی و بر پایه دادگاههای نظامی به عامل بازدارنده دنبال می شود. این رفتارها شامل فشارهای معیشتی در زمان بازداشت نیز ادامه پیدا میکند. برای بررسی جزئیات بیشتر باید به موارد زیر اشاره کرد: 1- شرایط بازداشت: به دست آوردن آمار دقیقی از افراد بازداشت شده طی سالهای اخیر مشکل است، چرا که مقامات رژیم صهیونیستی اطلاعات کاملی را در خصوص بازداشتهای صورت گرفته ارائه نمیدهند. روند بازداشت عناصر فلسطینی در پی توافق اوسلو تا زمان انتفاضه فلسطین در سال 2000 کاهش پیدا کرد. این روند اما در پی انتفاضههای صورت گرفته در سال 1987 و 2000 و انتفاضه 2015 با روندی رو به رشد همراه بود. بازداشت یکی از مهم ترین اشکال خشونت سیاسی مستقیم است که از زمان آغاز اشغالگری بر ضد ملت فلسطین به کار گرفته میشود. فرد بازداشتشده از همان لحظات اولیه تحت خشونت و وحشت قرار میگیرد و فحش و الفاظ رکیک علیه وی استفاده میشود. این افراد معمولاً در معرض خشونتهای جسمی و رفتارهای خصمانه و زشت قرار می گیرند و گاهی مجبور می شوند لباسهای خود را به صورت کامل از تن در آورند. نحوه بازداشت افراد که معمولاً با وحشیگری صورت میگیرد، به عنوان ابزاری برای ایجاد تردید و ترساندن فرد بازداشت شده به کار میرود. علاوه بر این که در طول بازداشت نیز آزار و اذیتهای جسمی بر ضد وی صورت می گیرد و آنها معمولا با دستها و چشم بسته در بازداشتگاه ها هستند. تمام کسانی که وارد زندانهای رژیم صهیونیستی میشوند، اشکال متعددی از شکنجههای روانی و جسمی در زندانها در موردشان صورت میگیرد. شکنجهها از همان لحظات اولیه بازداشت آغاز میشود و ترس و وحشت را در میان نزدیکان فرد نیز ایجاد میکند. اشغالگران همواره سعی میکنند از خشونت و جنایت بیشتری در قبال فرد بازداشت شده در برابر خانواده و فرزندان وی استفاده کنند. آنها معمولاً فرد بازداشت شده و حتی خانواده وی را مورد توهین و ضربوشتم قرار میدهند و با استفاده مفرط از زور اقدام به بستن دستهای وی می کنند. تحقیقات و سرکوب معمولا از همان لحظات اولیه بازداشت آغاز می شود. 2- اعدام اسرا : سیاست صهیونیستی اعدام اسرا به شکل ملموسی بعد از انتفاضه الاقصی در سال 2000 افزایش پیدا کرد. این سیاست پوشش خود را از دادگاه عالی رژیم صهیونیستی دریافت کرد که در سال 2002 سیاست های تصفیه حساب ارتش اسرائیل بر ضد فعالان فلسطینی را تصویب کرد. به این ترتیب اشغالگران با خونسردی از طریق ابزارهای متعدد اقدام به اعدام اسرای فلسطینی می کنند: الف: تیراندازی مستقیم در زمان بازداشت: این رفتار تدریجاً و به صورت روزانه در جریان انتفاضه قدس 2015 و 2016 قابل مشاهده است.
ب: ضربوشتم زندانیان به صورت سخت و شدید که در نهایت به شهادت فرد منجر میشود.
ج: عدم صدور مجوز برای خودروهای امداد رسان و پزشکی برای مداوای اسیران مجروح که در نهایت باعث شهادت آنها در نتیجه جراحات وارده و خونریزی می شود.
د: تیرانداز به افراد در زمان بازداشت و کشتن فرد در حالی که دستگیر کردن زنده وی ممکن است. ه: تیرانداز به افراد در زمان بازداشت و کشتن فرد در شرایطی که ارتش اشغالگر رژیم صهیونیستی و یگانهای ویژه آن میدانند که فرد مذکور غیر مسلح بوده و هیچ مقاومتی از خود نشان نمیدهد و خطری نیز برای نظامیان صهیونیستی ندارد و امکان بازداشت وی به صورت زنده وجود دارد. مواردی از این رویکرد را در جریان انتفاضه قدس در پایان سال 2015 مشاهده کردیم. ادامه دارد...
منبع: مشرق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۶۸۶۳۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اوضاع این رژیم حسابی بیخ پیدا کرده است
چند روز پیش روزنامه آمریکایی «فایننشالتایمز» ضمن پرداختن به هزینههای سنگینی که «حمایتهای بیقید و شرط»
به گزارش مشرق، جعفر بلوری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: از رژیم آپارتاید اسرائیل روی دوش آمریکا و به طور کلی غرب گذاشته است نوشت: «قرار بود اسرائیل سرمایه راهبردی آمریکا باشد اما تبدیل به یک وبال راهبردی برای آمریکا شده است.» اشاره این روزنامه به حمایتهای نامحدودی است که همه دولتهای آمریکا
- چه دموکرات و چه جمهوریخواه- از این رژیم تحت هر شرایطی داشتهاند و این حمایتها بعضا آنقدر رسوا و با قوانین و ارزشهای همین غرب در تضاد است که، آبرویی برایشان نگذاشته است. اشاره این روزنامه در واقع به هزینههایی است که حمایت از رژیمی مثل اسرائیل، برای آمریکا داشته است. از مبحث «دموکراسی»، «آزادی بیان»، «گردش آزاد اطلاعات»، «حق اعتراض» و «آزادی عقاید» گرفته تا مباحث «حقوق بشری»، «نسلکشی» و «حقوق زنان و کودکان» را میتوان در این رسوایی دید. اکنون که در حال مطالعه این یادداشت هستید، بیش از ۳۴ هزار و ۲۰۰ نفر در غزه طی ۲۰۰ روز قتلعام شدهاند. طبق گزارش سازمان ملل نزدیک به ۷۳ درصد این قربانیان غیر نظامیاند. آمارهای غیر رسمی این عدد را تا ۹۵ درصد هم گفته است. یعنی ۹۵ درصد این ۳۴ هزار و ۲۰۰ نفر غیرنظامیاند. حدود ۱۳ هزار نفر از این شهدا کودک و نوزادند و تقریبا همین تعداد زن هستند. فقط در یک مورد، ۷۰۰ پناهجو، بیمار و زخمی در بیمارستان ناصر (جنوب غزه) پس از شکنجه و قتلعام، در گورهای جمعی دفن شدهاند و ۳۰۰ جسدی که طی چند روز گذشته از این گورها بیرون کشیده شده است، بعضا با دستهای بسته و بدنهای متلاشیاند. یعنی پیش از دفن شدن، شکنجه و تکهتکه شدهاند. طبق گزارش الجزیره، نظامیان صهیونیست به زنان فلسطینی در بیمارستانهای غزه و جلوی چشمان همسرانشان تجاوز کرده و سپس به آنها تیر خلاص زدهاند و....تمام این جنایات- که به قلم آوردن و نوشتنشان، تن آدم را میلرزاند،- طی همین ۲۰۰ روز گذشته و با حمایتها، مشورتها، سلاحها و دلارهای آمریکا انجام شده است. این که بیشتر قربانیان جنگ غزه زن و کودک و نوزادند را هیچ کس رد نمیکند. رجوع شود به اظهارات چندی پیش وزیر دفاع آمریکا. لوید آستین اعتراف کرد اسرائیل در غزه غیرنظامیان زیادی را کشته است. منتهی در ادامه گفت: «ما از اسرائیل میخواهیم بیشتر مراقب باشد.» همین!
۷ دانشگاه معتبر آمریکا از جمله هاروارد، کلمبیا و استنفورد در اعتراض به جنایات اسرائیل در غزه و حمایت آمریکا از این جنایات، در اعتصاب و شورش به سر میبرند و نیروهای امنیتی ضمن ورود به این دانشگاهها اقدام به سرکوب و دستگیری صدها دانشجو و استاد کردهاند. بسیاری از دانشجویان اخراج، تعلیق و بعضا زندانی شدهاند. تصاویر بازجویی و محاکمه برخی مسئولین این دانشگاهها نیز در فضای مجازی قابل دسترسی است. بله، آمریکا مسئولین دانشگاههایی را که در آنها، در اعتراض به کشتار غیرنظامیان غزه تجمع صورت میگیرد، محاکمه میکند و افبیآی را هم وارد معرکه کرده است!
روز سهشنبه مؤسسه «گالوپ» نتایج نظرسنجی خود از میان مردمان ۱۳۰ کشور جهان، راجع به نگاه مردم دنیا به سیاستهای آمریکا را منتشر کرد. نتیجه این بود که ۶۴ درصد مردم دنیا مخالف سیاستهای آمریکا هستند! و تردید نداشته باشید بخشی از این نگاه مردم دنیا، نتیجه نوع رویکرد آمریکا در مواجهه با رژیم صهیونیستی بوده است. رژیمی که میگوید، اگر حمایتهای تسلیحاتی، مالی، مستشاری و سیاسی آمریکا نبود، مجبور بودیم با چماق و چوب با جوانان مسلح فلسطینی بجنگیم! و رسما اعتراف میکند، با کمکها و حمایتهای آمریکا در حال نسلکشی در غزهایم. خلاصه این که آمریکا به دلایلی، خود را موظف به حمایت از این رژیم وحشی میبیند. موضوعی که به دنبال پاسخ آن هستیم، همین «دلایل» است. واقعا چرا آمریکا به قیمت پنبه شدن هر آنچه طی دهههای گذشته برای خود تحت عنوان «ارزشهای آمریکایی» رشته، از این رژیم حمایت میکند؟ چرا پای اسرائیل که به میان کشیده میشود، آمریکا حتی ظواهر را هم رعایت نکرده و بدون پنهانکاری یا بازی با کلمات، خیلی علنی و واضح تبدیل به دیکتاتورترین، وحشیترین و کثیفترین رژیم میشود؟ بخوانید:
الف-به آمریکا کشور «گروههای لابی» میگویند. قدرت و نفوذ لابیهای صهیونیست را میتوان در ساختار و تار و پود همه چیز آمریکا دید. میگویند در واشنگتن، خیابانی هست به نام k street که مرکز موسساتِ فعال در حوزه «صنعت لابی» است. و این یکی از همان جاهایی است که میتوان بخشی از پاسخ این سؤال مهم را یافت. اوانجلیستها (مسیحیت انجیلی یا صهیونیستهای مسیحی) یکی از این لابیهای قدرتمند و پر نفوذ در آمریکا هستند که «حمایت از اسرائیل تحت هر شرایطی و به هر قیمتی» جزو شعارهای اصلیشان است. کمیته روابط عمومی آمریکا-اسرائیل مشهور به «آیپک» نیز یکی از قدرتمندترین لابیهای صهیونیستی است که تاثیر زیادی روی سیاست خارجی آمریکا دارد. سیاسیون در آمریکا اگر حمایت و تایید این لابیها را نداشته باشند، محال است به اهدافشان برسند. چه این هدف، پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری باشد چه پیروزی در یک انتخابات محلی و...حتما شما هم بارها شنیدهاید که مثلا، مدیر یک موزه در آمریکا یا اروپا از اسرائیل انتقاد کرد، چند روز بعد یا مجبور به عذرخواهی شد یا برکنار شد! بنابراین با وجود چنین لابیهای ترسناک، قدرتمند و پر نفوذی، نباید انتظار رفتار دیگری از آمریکا در مواجهه با جنایات اسرائیل در غزه را داشت.
ب-حکومتهایی که فقط به قدرت و منافع خود میاندیشند معمولا «در شرایط بحرانی، اصولی که روی پایبندی به آن تظاهر میکردند را زیر پا میگذارند» و در تبیین «انقلابها»، آنجایی که به تفاوت انقلاب با کودتا، جنگ، شورش و...پرداخته میشود، «زمان» را عنصری مهم مینامند که توجه به آن حیاتی است. به عبارتی در مواقع بروز چنین پدیدههای مهم اجتماعی، «زمان» چه برای آنهائی که شورش یا جنگ را آغاز کردهاند چه برای آنهائی که علیهشان کودتا، جنگ، یا آشوب شده است، بسیار مهم و حیاتی است. اگر شرایط بحرانی و زمان کم باشد، حکومتی که در آن مثلا انقلاب با ماهیت «کسب قدرت به هر قیمت»! رخ داده، از تمام اصول اعلامشده عبور کرده و دست به خشنترین واکنشها میزند. میخواهیم بگوییم، اسرائیل درگیر یک معضل عظیم اجتماعی و یک «جنگ بیسابقه» در غزه بوده و زمان هم به سرعت علیه این رژیم در حال گذر است. این رژیم در بدترین شرایط تاریخ غاصبانه هفتاد سالهاش
قرار دارد و هر چه «زمان» میگذرد، شرایط آن بحرانیتر میشود. بنابر اعتراف تمام کسانی که تحولات اسرائیل و غزه را تحلیل میکنند، این رژیم پیش از این هیچ گاه در چنین بحرانی گرفتار نشده بود و هیچ گاه بیش از ۳۳ یا حداکثر ۳۴ روز درگیر هیچ جنگی نبوده است. بنابراین نباید از مشاهده چنین رفتارهای غیرانسانی و وحشیانهای زیاد تعجب کرد. فقط به عنوان یک نمونه از صدها نمونه مشابه، به استعفاهایی که طی روزهای گذشته در ارتش رژیم صهیونیستی رخ داده توجه کنید. بالاترین مقامات اطلاعاتی و نظامی رژیم صهیونیستی در بحبوحه بزرگترین جنگ تاریخ این رژیم و در یک بازه زمانی کوتاه مجبور به استعفا شدند و رسانههای این رژیم نیز میگویند، علاوهبر این افراد، شخص نتانیاهو، رئیس شین بث و سایر مقامات بلند پایه حاکم بر این سرزمین اشغال شده هم باید، اولا استعفا کنند ثانیا محاکمه شوند. خروجی آنچه تاکنون در بند (ب) به آن پرداختیم این میشود که، رژیم صهیونیستی در شرایطی قرار گرفته است که، تحلیلها راجع به آن، از «طرح آبراهام و عادیسازی روابط با اعراب» رسیده به «آیا اسرائیل در حال فروپاشی است؟» و وقتی رژیمی به این مرحله میرسد، حامیان جنایتپیشه چنین رژیمی، برای نجات آن هر هزینههای را میپردازند. مخصوصا اگر این حامی، کشوری با ویژگیهای آمریکا باشد که لابیهای قدرتمند و پرنفوذ، ادارهاش میکنند. به بیان دیگر، وقتی میبینیم کشوری در حمایت از رژیمی، روی تمام اصول و ارزشهایش خط میکشد و نگران تبعات آن هم نیست، و خیلی عُریان از نسلکشی و کشتار بیش از ۲ میلیون انسان آن هم در سال ۲۰۲۴ و قرن بیست و یک حمایت میکند، یعنی اوضاع آن رژیم حسابی بیخ پیدا کرده است.