Web Analytics Made Easy - Statcounter

سطح نخست به مناسبات دو جانبه تهران و مسکو باز می‌گردد که ادامه روند رو به رشد روابط اقتصادی، سیاسی و نظامی دو جانبه را دنبال می‌کند.
بویژه در دوره دوم ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین شاهد آن بودیم که دو کشور در این عرصه‌ها روند رابطه رو به رشدی را داشتند و پس از این سفر نیز با توجه به قراردادهای متعددی که در موضوعات منعقد شد، رشد قابل توجهی در این روابط بویژه در حوزه اقتصادی قابل تصور است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


از منظر سیاسی نیز این قراردادها از آن جهت حائز اهمیت هستند که به نوعی نشان می‌دهند در فضای پسابرجام چه موقعیت‌های تازه‌ای برای کدام کشورها به وجود آمده است و کدام کشورها تلاش دارند تا در این رقابت برنده باشند.
برخلاف دولت‌های اروپایی همچنان دچار تردید‌هایی برای گسترش روابط اقتصادی با ایران هستند و نگرانی‌هایی از ناحیه مجازات‌های امریکا دارند، روسیه چنین دغدغه‌ای ندارد و انگیزه بیشتری برای استفاده از فضای پسابرجام دارد.
از طرف دیگر این مراودات پیامی است از طرف ایران که چنانچه کشورهای غربی پیشقدم نشوند ایران فرصت‌های دیگری را جست‌و‌جو می‌کند و بازار بزرگ هشتاد میلیونی ایران می‌تواند برای بسیاری از کشورهای دیگر پر جاذبه باشد.
بنابراین این سفر و قراردادهای منعقدشده در آن می‌تواند با تقویت این فضای رقابتی به تسریع روند توسعه مراودات اقتصادی با کشورهای قدرتمند دیگر منجر خواهد شد.
سطح دومی که در تحلیل نتایج این سفر مطرح است، سطح منطقه‌ای است که حائز اهمیت بیشتری نیز هست.
خاصه آنکه در دوره دوم ریاست جمهوری پوتین شاهد آن بوده‌ایم که گرایش‌های منطقه‌ای کرملین رشد قابل توجهی داشته و مسکو در بسیاری از موضوعات غرب آسیا و خاورمیانه نقش آفرینی بیشتری داشته است. نقطه اوج این نقش آفرینی را می‌توان در قضیه مبارزه با تروریسم تکفیری مشخصاً در بحران‌های سوریه و عراق شاهد بود.
نقش آفرینی که تلاقی و انطباق قابل توجهی با ملاحظات امنیتی ایران داشته است. بنابر این اهمیت این سفر و ملاقات‌ها را باید از این جهت ارزیابی کرد که در موضوعی مانند سوریه می‌توان انتظار داشت منافع تهران و مسکو همپوشانی کاملی در همه حوزه‌ها نداشته باشد، چنانکه در آخرین دور مذاکرات آستانه مشخص بود که برخی اختلافات وجود دارد؛ اما به نظر می‌آید که این دور از مذاکرات روحانی و پوتین در مسکو، فضایی را دنبال می‌کنند که به تبع آن تعاملات و همکاری‌های بیشتری بین این دو کشور اصلی در موضوع بحران سوریه ایجاد شود.
با وجود تأکید مقامات دو کشور بر همکاری سه جانبه میان ایران روسیه و ترکیه، از آنجا که رقابت‌ها و تنش‌ها میان مسکو و آنکارا مجدداً بالاگرفته است و خوش‌بینی‌های اولیه مبنی بر بهبود و تلطیف روابط مسکو و واشنگتن تا حدود زیادی تضعیف شده است؛ لذا به نظر می‌رسد که فضا برای افزایش همکاری‌های امنیتی، سیاسی و حتی نظامی تهران و مسکو فراهم‌تر شده باشد.
ما در هفته‌های اخیر شاهد آن بودیم که روس‌ها نسبت به اقدامات نظامی اسرائیل در سوریه موضع انتقادی صریحی داشتند. همچنین نزدیک شدن امریکا به محور متحدان خودش یعنی اسرائیل و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با محوریت عربستان نیز در حال احیای همان قطب‌بندی سابق است. بر این اساس به نظر می‌رسد که روسیه برای تحقق سیاست منطقه‌ای‌اش باید اتکای بیشتری به ایران داشته باشد.
این واقعیت موقعیت نسبتاً مناسبی را برای سیاست منطقه‌ای ایران فراهم می‌کند. مسأله دیگری که در این میان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، نحوه شکل‌گیری ترتیبات امنیتی خاورمیانه در دوران پسا داعش است.
ما با غروب جغرافیای خلافت در سوریه و عراق روبه‌رو هستیم. هم رقه و هم موصل بزودی آزاد خواهند شد و مذاکرات و رایزنی‌های روسیه برای شکل‌گیری این ترتیبات امنیتی جدید در حال حاضر از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. زیرا این رایزنی‌ها جنبه‌های راهبردی دارد و صرفاً به ابعاد تاکتیکی که ما تا الان با آن مواجه بوده‌ایم، محدود نمی‌شود.
سوریه پس از داعش و عراق پس از تصرف موصل وضعیت جدیدی را رقم می‌زنند.
زیرا اینکه دولت جدید امریکا اعلام می‌کند که خواهان نقش آفرینی بیشتر در عراق است و این مسأله‌ای نیست که از دید ایران و روسیه نادیده انگاشته شود. بنابر این به نظر می‌رسد با وجود برخی تفاوت‌های ایران و روسیه در اهداف و راهبردهای منطقه‌ای، در مجموع دو کشور امکان همکاری‌های راهبردی بیشتری نسبت به گذشته دارند.
یکی از موضوعات مهمی که طی ماه‌های گذشته بین ایران و روسیه مطرح بوده است، استفاده نیروی هوایی روسیه از پایگاه‌های نظامی ایران در مسیر مبارزه با تروریسم بود.
طبیعتاً در این مورد در ایران دیدگاه‌های متعارض و پرمناقشه‌ای وجود دارد، اما صحبت‌های وزیر امورخارجه ایران مبنی بر امکان استفاده موردی روس‌ها از پایگاه‌های ایران نشان داد که در این مورد کمابیش یک رویکرد واحدی در داخل کشور به وجود آمده است که ناظر بر مطالبه ایران از روسیه است.
تهران از مسکو توقع دارد که سطح مناسبات دوجانبه از سوی روس‌ها در سطح راهبردی تعریف و پذیرفته شود و صرفاً به جنبه‌های تاکتیکی و موردی محدود نشود. در این صورت اگر ما به ازا‌های مطلوب و مناسبی در نظر گرفته شود، ایران می‌تواند به صورت اجماعی و در قالب طرح دراز مدت و برای شکل دهی به ترتیبات امنیتی آتی خاورمیانه تعاملات بیشتری با روسیه داشته باشد.
*کارشناس
منبع: روزنامه ایران 09/01/1396
پژوهشم**1197**

منبع: ایرنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۷۴۵۲۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تعیین مرزهای ارمنستان و جمهوری آذربایجان و ۳ سناریوی پیش رو

با شکل گیری مذاکرات ارمنستان و جمهوری آذربایجان برای مشخص شدن مرزهای مورد مناقشه، چند سناریو برای آینده قفقاز جنوبی پیش روی ماست که یکی از آنها تبدیل شدن این منطقه به پلی بین قدرتهای منطقه‌ای و جهانی است. - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، از آنجایی که نظم جهانی در حال تبدیل شدن به معماری پیچیده تر با مجموعه ای از قدرت های جهانی و منطقه ای است، آینده ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی برای بازیگران داخلی و قدرت های خارجی حائز اهمیت است.

در حالی که روند طولانی و دشوار تعیین مرز بین ارمنستان و آذربایجان به عنوان یک مانع بزرگ برای عادی سازی روابط بین دو طرف بوده است، اکنون شاهد نشانه هایی از تحرکات برای شروع روند فیزیکی در جغرافیای این منطقه هستیم.

برخی استدلال می‌کنند که قفقاز جنوبی دنیای کوچک معماری گیج‌کننده کنونی قدرت جهانی است، با منافع متضاد، رقابتی و همزمان مجموعه‌ای از بازیگران منطقه‌ای و جهانی، مانند روسیه، ایران، ترکیه، ایالات متحده، رژیم اسرائیل، انگلیس، هند، پاکستان، چین، اتحادیه اروپا و تک تک اعضای اتحادیه اروپا.

کوتاه‌مدت‌ترین تهدید برای امنیت منطقه، تشدید احتمالی تهدید جدید آذربایجان علیه ارمنستان در صورت اختلاف بر سر مرزبندی جدید است که می‌تواند منجر به دخالت سایر بازیگران و شعله‌ور کردن جنگ منطقه‌ای با مشارکت مستقیم ایران، ترکیه و روسیه و دخالت غیرمستقیم رژیم اسرائیل و پاکستان، هند و فرانسه شود.

اگر این امر به واقعیت تبدیل شود، پیامدهای شدیدی برای همه کشورهای منطقه و همه قدرت‌های علاقه‌مند به یک منطقه چهارراهی باثبات قفقاز جنوبی خواهد داشت. هر کاری باید انجام شود تا آذربایجان و ارمنستان با حسن نیت به مذاکرات ادامه دهند.

پاشینیان نخست وزیر ارمنستان با درخواست باکو برای بازگرداندن چهار روستای مرزی که در زمان اتحاد جماهیر شوروی بخشی از آذربایجان بوده موافقت کرده است. این چهار روستا در سال1990 توسط نیروهای ارمنی تصرف و ساکنان آذربایجانی آن مجبور به فرار شدند.

این توافق در صورتی با توافق طرفین اجرایی شده که، روسیه نیروهای حافظ صلح را از منطقه قره باغ تخلیه و نیروهای نظامی آذربایجان جایگزین آنها خواهند شد. اهمیت مرز تعیین شده برای آذربایجان بسیار بالاست چرا که این مرز از نزدیکی خط لوله گاز اصلی روسیه عبور کرده و این منطقه دارای موقعیت نظامی مطلوبی است.

اما در خصوص تعیین مرز جدید و این توافق در آینده سناریوهای احتمالی وجود دارد که در این نوشتار به آن پرداخته شده است.

در سناریوی اول، منطقه به میدان نبرد فعال بازیگران مختلف منطقه‌ای و جهانی تبدیل می‌شود و ممکن است در نهایت تکه تکه و تقسیم شود. در این صورت ممکن است مرزهای ارمنستان و آذربایجان به خطوط گسل جدید بین قطب های جدید نظم منطقه ای و جهانی تبدیل شود که از همکاری های منطقه ای جلوگیری کرده و بر شانس ثبات و شکوفایی منطقه تأثیر منفی گذاشته و منطقه را به یک مرکز تجاری و حمل و نقل تبدیل می کند.

اگر ارمنستان در نهایت بخشی از غرب و آذربایجان با حفظ تعادل با روسیه و ایران به جهان ترک نزدیکتر شود، مرز ارمنستان و ایران به خط گسلی بین غرب و محور روسیه - ایران تبدیل خواهد شد، در حالی که ارمنستان – آذربایجان و مرزهای جدید آذربایجان خطی بین جهان غربی و غیر غربی خواهد بود.

برخی ممکن است استدلال کنند که بهترین راه حل این است که کل قفقاز جنوبی را در یک قطب از نظم نوین جهانی در حال ظهور بگنجانیم، در نتیجه یک منطقه را متحد کرده و از ایجاد هرگونه خطوط تقسیم جلوگیری می کنیم.

این سناریو کاملاً غیر واقعی است. حتی اگر ارمنستان به غرب بپیوندند که خود کاملاً چالش برانگیز به نظر می رسد، روسیه و ایران احتمالاً هر کاری را برای جلوگیری از چنین سناریویی انجام خواهند داد، زیرا نه روسیه و نه ایران خواستار قطع کامل ارتباط و تسلط بر ارمنستان نیستند. در همین حال، از آنجایی که آذربایجان بر سیاست خارجی خود بر توسعه همکاری با کشورهای ترک تاکید بیشتری دارد، تصور پیوستن آذربایجان به اتحادیه اروپا، اتحادیه اقتصادی اوراسیا و یا غرب چالش برانگیز است.

سناریوی دوم، آینده ای جایگزین برای قفقاز جنوبی وجود دارد تا از تبدیل شدن به یک منطقه تکه تکه شده تحت تأثیر قدرت های رقیب خودداری کند. در این آینده، این منطقه به پلی برای بازیگران منطقه ای و جهانی تبدیل خواهد شد و پتانسیل خود را برای خدمت به عنوان یک مرکز ترانزیت و لجستیک برای اروپا، روسیه، خاورمیانه، هند و چین به طور کامل درک خواهد کرد.

در این سناریو، منطقه بخشی (به طور کامل یا جزئی) از هیچ قدرت ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی در حال ظهور در جهان پسا تک قطبی نخواهد بود. این سناریو نه تنها منطقه را به یک هاب ترانزیتی و لجستیکی، بلکه به یک پلتفرم مناسب برای گفتگوهای بازیگران جهانی و منطقه ای، از جمله ایالات متحده – روسیه، ایالات متحده – ایران، اتحادیه اروپا – روسیه، تبدیل خواهد کرد.

این سناریو عاملیت کشورهای منطقه را افزایش می دهد و آنها ظرفیت و توانایی تأثیرگذاری بر تحولات قفقاز جنوبی را خواهند داشت و در مورد آینده خود اظهار نظر می کنند.

شرط اجباری تحقق سناریوی دوم، آغاز گفت‌وگو و همکاری بین هر 3 کشور منطقه است و به عنوان اولین گام در این مسیر، کشورها باید قوانین بین‌المللی از جمله عدم توسل به زور را بپذیرند و به آن پایبند باشند.

پس از بیش از 30 سال درگیری و جنگ، این سناریو ممکن است غیر واقعی به نظر برسد. با این حال، این تنها گزینه برای تأمین آینده ای امن، باثبات و مرفه برای منطقه و مردم آن است.

اولین گام برای تحقق این سناریو می‌تواند راه‌اندازی بسترهای کارشناسی منطقه‌ای برای گفتگو و مناظره با استفاده از جعبه ابزار دیپلماسی باشد. سپس ایده‌ها و پیشنهادات تدوین‌شده و مورد توافق در آن پلتفرم‌ها می‌تواند به مقامات مربوطه در منطقه و فراتر از آن از جمله روسیه، ایران، ترکیه، اتحادیه اروپا و آمریکا ارائه شود.

در حالت ایده آل، آذربایجان و ترکیه می توانند رقابت را در جهت تعامل سازنده هدایت کنند. از طریق فرمت 3+3، آذربایجان قصد دارد این رقابت را به سمت مسیری سازنده‌تر هدایت کند، آشتی منافع را تقویت کند و بحث‌های آزاد را در مورد همه مسائل منطقه‌ای که همه کشورهای منطقه را درگیر می‌کند، تسهیل کند.

شایان ذکر است، امضای معاهده صلح با آذربایجان فرصتی را برای ارمنستان و غرب فراهم می کند تا به طور مؤثری از نفوذ روسیه بر ارمنستان بکاهند. با این حال، به عنوان دموکراسی های انتخاباتی، این کشورهای غربی همچنان با چالش برآوردن خواسته های لابی ارمنی مواجه هستند. پیام صریح آذربایجان به غرب این است که نمی تواند هر دو طرف را داشته باشد. به عبارت دیگر، نمی‌تواند با لابی ارمنی مماشات کند و با وادار کردن آذربایجان به مصالحه بر سر منافع خود، به پیمان صلح دست یابد.

آذربایجان به عنوان تنها کشوری که بین روسیه و ایران واقع شده است، موقعیت منحصر به فردی دارد که هر دو جزو تحریم‌شده‌ترین کشورهای جهان توسط ایالات متحده و غرب به طور گسترده‌ هستند.

فاصله باکو تا مرز روسیه فقط 200 کیلومتر و در جهت مخالف تا مرز ایران 282 کیلومتر است.آذربایجان را می توان به طور استعاری به قلعه ای مستحکم تشبیه کرد که بر فراز تپه ای قرار گرفته و تحت تأثیر و فشار همسایگان قدرتمند خود قرار دارد. این موضع قدرت‌های غیرمنطقه‌ای را نیز به این فکر می‌اندازد که باید از خاک آذربایجان به عنوان پل ارتباطی علیه همسایگان خود استفاده کنند. بنابراین، یافتن توازن ظریف و خنثی کردن فشارهای همسایگان قدرتمند و قدرت های بیرونی بدون خطر رویارویی مستقیم با قدرت های منطقه ای و جهانی بسیار دشوار است.

این استراتژی بر اساس مجموعه ای از اصول با هدف معرفی آذربایجان به عنوان یک بازیگر قابل پیش بینی و قابل اعتماد در چشم قدرت های منطقه ای و جهانی است و سیاست های آذربایجان در خصوص تحولات در منطقه را چنین می توان بیان کرد:

همکاری آذربایجان با هیچ کشوری علیه کشور ثالث به ویژه کشورهای همسایه نبوده و نخواهد بود.همانطور که رئیس جمهور الهام علی اف تاکید کرد، خاک آذربایجان به عنوان میدان جنگ برای قدرت های منطقه ای و جهانی نخواهد بود. آذربایجان اجازه چنین استفاده ای را نخواهد داد.آذربایجان متعهد است که از تبدیل شدن قلمرو خود به پل ارتباطی قدرت های خارج از منطقه جلوگیری کند. آذربایجان از مداخله در انتخاب های سیاست خارجی همسایگان خود خودداری می کند، مگر اینکه این انتخاب ها تهدیدی مستقیم برای منافع ملی کشور باشد.حداقل انتظاراتی که روسیه از کشورهای پس از فروپاشی شوروی دارد، برای اینکه به عنوان یک تهدید تلقی نشود، شامل خودداری از مشارکت فعال در پروژه های ژئوپلیتیکی است که توسط غرب برای مقابله یا مهار روسیه تنظیم شده است. اساساً این به معنای نشان دادن عدم تمایل به پیوستن به ناتو یا ورود به اتحادیه گمرکی با اتحادیه اروپا است. با این حال، وسعت فضای موجود آذربایجان برای انجام یک سیاست خارجی مستقل قابل توجه است و دقیق تر است که آن را متعادل توصیف کنیم، به ویژه وقتی که از دریچه واقع گرایانه به آن نگاه کنیم. زیرا سیاست خارجی آذربایجان کاملاً واقع بینانه است.بر خلاف اتهامات باندبازی، آذربایجان با امضای توافقنامه همکاری استراتژیک و حمایت متقابل آذربایجان و ترکیه، اتحاد نظامی و سیاسی خود با ترکیه را مستحکم کرده است. این توافقنامه که توسط پارلمان های هر دو کشور به تصویب رسیده است، آنها را به عنوان متحدان نظامی و سیاسی معرفی می کند و مشارکت استراتژیک را به نمایش می گذارد که این امر موجب تقویت هژمونی ترکیه در منطقه خواهد شد. البته لازم است به اقداماتی که آذربایجان به ضرر منافع استراتژیک روسیه تلقی می شود اشاره ای داشته باشیم، این اقدامات شامل ایجاد خطوط لوله نفت و گاز است که روسیه را دور می زند. حمایت آذربایجان از گرجستان، به ویژه در سال های 2007 و 2008، کمک به امنیت انرژی گرجستان، توسعه زیرساخت های حمل و نقل که روسیه را دور می زند، ایفای نقش کلیدی در ادغام کشورهای ترک و حمایت آذربایجان از اوکراین پس از حمله روسیه در سال 2022 اشاره کرد.

در نهایت ذکر این مسئله که ایجاد مرز بندی جدید میان آذربایجان و ارمنستان همانطور که می تواند ایجاد کننده صلح و امنیت در منطقه باشد در مقابل با کوچکترین اشتباه در سیاست خارجی هر یک از طرفین دربردارنده و تشدید کننده تنش در منطقه خواهد بود.

یادداشت: معصومه محمدی کارشناس مسائل اوراسیا

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • هیچ بستری برای مذاکره بین اوکراین و روسیه وجود ندارد
  • آمریکا هیچ مدرکی دال بر دخالت مسکو در مرگ ناوالنی پیدا نکرد
  • روسیه دشمن اسرائیل است | روایت بلومبرگ؛ نگرانی فزاینده اسرائیل از گسترش همکاری‌ نظامی ایران و روسیه
  • وزیر دفاع روسیه: مسکو هرگز ناتو را تهدید نکرده است
  • تعیین مرزهای ارمنستان و جمهوری آذربایجان و ۳ سناریوی پیش رو
  • اوضاع غزه، موضوع مذاکرات وزرای خارجه بریکس در مسکو
  • پوتین به چین سفر می‌کند
  • «پوتین» ماه می به چین سفر می کند
  • ائتلاف تهران مسکو، محوری در نظم جدید جهانی
  • امنیت منطقه محور اصلی دیدار پوتین و علی‌اف