سرلشکر جعفری: حرکت راهیان نور و زیارت شهدا یک زیارت معنوی است
تاریخ انتشار: ۹ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۷۴۶۶۷۷
به گزارش چهارشنبه ایرنا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ستاد مرکزی راهیان نور کشور سردار سرلشکر پاسدار محمدعلی جعفری پس از زیارت شهدای گمنام یادمان شلمچه در جمع مردم اظهار کرد: دلیل متفاوت بودن خاک شلمچه با جاهای دیگر این است که خون پاکترین جوانان این مرز و بوم در آن ریخته شده است.
وی در ادامه با بیان خاطرات عملیات کربلای پنج افزود : امام خامنه ای در مورد عملیات کربلای 5 می فرمایند شبهای عملیات کربلای پنج شبهای قدر این انقلاب است و همچنین در جای دیگر فرمودند هر کس آن عملیات را فراموش کند نامش از اردوگاه انقلاب قلم خواهد خورد پس باید این حادثه بزرگ را زنده نگه داریم و این عملیات باید شکل می گرفت تا دنیا به قدرت واقعی ایران پی ببرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عملیات کربلای پنج، نام عملیاتی تهاجمی از جانب نیروهای نظامی ایران ضد متجاوزان عراق در جریان جنگ تحمیلی عراق ضد ایران است.
در این عملیات نیروهای نظامی ایران توانستند حدود 150 کیلومتر از منطقه اشغالی شلمچه را آزاد و قسمتهایی از جنوب عراق را تصرف کنند.
به گزارش ایرنا 30 یادمان دوران دفاع مقدس خوزستان در طول سال به ویژه ایام نوروز پذیرای کاروان های راهیان نور و اقشار مختلف مردم است.
شلمچه، طلائیه، دهلاویه، هویزه، فتح المبین، یادمان شهدای هور، فکه، چذابه، اروندکنار، پاسگاه زید، پادگان دوکوهه، پادگان گلف و مسجد جامع خرمشهر از جمله یادمان های دفاع مقدس در خوزستان هستند که در طول سال به ویژه ایام نوروز مورد بازدید و زیارت کاروان های راهیان نور و مردم قرار می گیرند.
3004 /6037
خبرنگار: خاطره غفاری ** انتشار دهنده: عبدالحمید راجی
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۷۴۶۶۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عملیات نظامی ایران با این حرکت عجیب، موفق به پایان رسید /ماجرای شهادت و مفقودالاثری ۱۸ اسیر چه بود؟
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس تعریف میکند: در عملیات مطلع الفجر به بیشتر اهدافمان دست یافتیم و بیشتر مناطق اشغال شده آزاد شده بود.
آنگونه که فارس روایت میکند، ابراهیم هادی مسئول جبهه میانی عملیات بود. نیمههای شب با بیسیم تماس گرفتم و گفتم: آقا ابراهیم چه خبر؟ گفت: بیشتر مناطق آزاد شده؛ اما دشمن روی یکی از تپههای مهم منطقه انار شدیداً مقاومت میکنه. گفتم: من با یک گردان نیروی کمکی دارم میام. شما هر طور میتونید تپه رو آزاد کنید. هوا در حال روشن شدن بود که با نیروی کمکی به منطقه انار رسیدم. یکی از بچهها جلو آمد و بیمقدمه گفت: حاجی! ابراهیم رو زدن. تیر خورده تو گردنش.رنگ از چهرهام پرید. با عجله خودم را به سنگر امدادگر رساندم. ابراهیم تقریباً بیهوش بود. خون زیادی از گردنش رفته بود؛ اما گلوله به جای حساسی نخورده بود.پرسیدم: چطوری زدنش؟ تعریف کرد: برای حمله به تپه به هیچ نتیجهای نرسیدیم. هر کس چیزی میگفت. همان موقع ابراهیم بلند شد و رفت رو به سمت تپه و با صدای بلند اذان صبح را گفت! ما هر چه گفتیم برگرد، بیفایده بود. با تعجب دیدیم صدای تیراندازی عراقیها قطع شد. اواخر اذان بود که گلولهای شلیک شد و به گردن او اصابت کرد. نگاهی به چهره ابراهیم انداختم. از این حرکت بچهگانه او تعجب کردم. یعنی چرا این کار را کرد؟ساعتی بعد علت کار او را فهمیدم. زمانی که ۱۸ نفر از نیروهای عراقی به سمت ما آمدند و خودشان را تسلیم کردند. یکی از آنها فرمانده بود.
او را بازجویی کردم. میگفت: ما همگی شیعه و از تیپ بصره هستیم. به ما گفته بودند ایرانیهاآتشپرست هستند. گفته بودند به خاطر اسلام به ایران حمله میکنیم؛ اما وقتی مؤذن شما اذان گفت، بدن ما به لرزه درآمد. یکباره به یاد کربلا افتادیم. برای همین دوستانِ همفکر خودم را جمع کردم و با آنها صحبت کردم. آنها با من آمدند. بقیه نیروها را هم به عقب فرستادم. الان تپه خالی است. با تعجب به افسر عراقی نگاه کردم. با پایان عملیات اسرای عراقی را تحویل دادیم. حمله ما در آن محور با تصرف تپه به اهداف خود دست یافت و با موفقیت به پایان رسید. از این ماجرا ۵ سال گذشت. زمستان ۶۵ و در اوج عملیات کربلای ۵ بودیم که رزمندهای جلو آمد و با لهجه عربی از من پرسید: حاجی! شما تو عملیات مطلع الفجر نبودین؟ گفتم: بله. چطور مگه؟ گفت: آن ۱۸ اسیر رو یادتون میاد؟ من یکی از اونا هستم. وقتی چهره متعجب من را دید، ادامه داد: ما به جبهه اومدیم تا با دشمن بعثی بجنگیم. چند روز بعد خبر شهادت و مفقودالاثری همه آن ۱۸ نفر به گوشم رسید.
۲۷۲۱۹
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903616