Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش سرویس حوادث جام نیوز، به خاطر ندارم تاکنون چند بار دستگیر شده ام و چه مدت از عمرم را پشت میله های بازداشتگاه ها و یا کانون اصلاح و تربیت گذرانده ام. فقط می دانم تا قبل از رسیدن به سن 15 سالگی، به یک کیف قاپ حرفه ای تبدیل شدم به طوری که دوستان خلافکارم به من حسادت می کردند تا این که آخرین بار.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

..

جوان 18ساله ای که 11 بار سابقه فرار از خانه دارد و بارها به دلیل ارتکاب جرایم گوناگون دستگیر شده است در حالی که عنوان می کرد وضعیت آشفته خانوادگی و جدایی پدر و مادرم از یکدیگر موجب شد تا من به فردی مجرم و خلافکار تبدیل شوم به کارشناس اجتماعی کلانتری شهید هاشمی نژاد مشهد گفت: از همان دوران ابتدایی شاهد درگیری ها و فحاشی های پدر و مادرم نسبت به یکدیگر بودم اگرچه پدرم از وضعیت مالی مناسبی برخوردار بود اما به دلیل همین کشمکش های خانوادگی به فردی عصبانی و پرخاشگر تبدیل شده بود تا جایی که دیگر مرا هم کتک می زد. وارد کلاس اول راهنمایی شده بودم که روزی پدر و مادرم به دادگاه رفتند و از یکدیگر جدا شدند.

چند ماه بعد وقتی از مدرسه به خانه بازگشتم زن جوانی را کنار پدرم دیدم و از آن روز به بعد زندگی در کنار نامادری را آغاز کردم اما از همان روز اول، هیچ گاه از دیدن او خوشحال نشدم و او نیز هیچ وقت به من به عنوان فرزندش نگاه نکرد. همین رفتارها و کینه ها حس تنفر را در هر دوی ما ایجاد کرد به طوری که نامادری ام اشتباهات کوچک و کودکانه مرا بزرگ جلوه می داد و طوری با آب و تاب برای پدرم تعریف می کرد که او با کمربندش به جانم می افتاد.

این وضعیت به حدی رسید که برای اولین بار از خانه فرار کردم و در خیابان ها پرسه می زدم اما بر اثر خستگی و فشار گرسنگی پشیمان شدم و به خانه بازگشتم و در نزدیکی خانه با چهره عصبانی پدرم رو به رو شدم و او بدون غذا و پس از فحاشی و کتک کاری مرا در اتاق زندانی کرد.

این تجربه باعث شد این بار با جمع کردن چند هزار تومان پول از خانه فرار کنم ولی باز هم چند روز بعد ماموران انتظامی مرا دستگیر کردند و تحویل پدرم دادند. دوباره کتک مفصلی خوردم ولی نامادری ام دست بردار نبود و همچنان پدرم را تحریک می کرد.

سرانجام با 3 جوان کیف قاپ در پارک آشنا شدم به طوری که بر اثر دوستی و رفاقت با آن ها به یک کیف قاپ حرفه ای تبدیل شدم. آن زمان هنوز به سن 15 سالگی نرسیده بودم که برای اولین بار دستگیر و راهی بازداشتگاه شدم ولی هر بار پس از آزادی دوباره به خلافکاری هایم ادامه می دادم به گونه ای که دیگر در یک چشم بر هم زدن کیف قاپی می کردم. آشنایی من با افراد خلافکار، سرانجام مرا به دام اعتیاد انداخت.

حالا برای تامین هزینه های موادمخدر باید کیف بیشتری سرقت می کردم. نمی دانم تاکنون که 18 سال دارم چند بار دستگیر شده ام اما می توانم بگویم اگر پدر و مادرم از یکدیگر طلاق نمی گرفتند و من در آغاز سن نوجوانی، آغوش پرمحبت مادرم را از دست نمی دادم شاید سرنوشت من به گونه دیگری رقم می خورد. امروز هم کیف یک زن را از داخل خودرویی که شیشه آن پایین بود سرقت کردم اما بلافاصله در محاصره گشت انتظامی قرار گرفتم و دستگیر شدم. نمی دانم اگر این بار آزاد شوم..

رادیو سهام

110

منبع: جام نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۷۵۲۸۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (6 اردیبهشت)

من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم
محتسب داند که من این کارها کمتر کنم

من که عیب توبه کاران کرده باشم بارها
توبه از می وقت گل دیوانه باشم گر کنم

عشق دردانه‌ست و من غواص و دریا میکده
سر فروبردم در آن جا تا کجا سر برکنم

لاله ساغرگیر و نرگس مست و بر ما نام فسق
داوری دارم بسی یا رب که را داور کنم

بازکش یک دم عنان ای ترک شهرآشوب من
تا ز اشک و چهره راهت پرزر و گوهر کنم

من که از یاقوت و لعل اشک دارم گنج‌ها
کی نظر در فیض خورشید بلند اختر کنم

چون صبا مجموعه گل را به آب لطف شست
کجدلم خوان گر نظر بر صفحه دفتر کنم

عهد و پیمان فلک را نیست چندان اعتبار
عهد با پیمانه بندم شرط با ساغر کنم

من که دارم در گدایی گنج سلطانی به دست
کی طمع در گردش گردون دون پرور کنم

گر چه گردآلود فقرم شرم باد از همتم
گر به آب چشمه خورشید دامن تر کنم

عاشقان را گر در آتش می‌پسندد لطف دوست
تنگ چشمم گر نظر در چشمه کوثر کنم

دوش لعلش عشوه‌ای می‌داد حافظ را ولی
من نه آنم کز وی این افسانه‌ها باور کنم

تفسیر :

اراده آهنین و همت عالی شما قابل تحسین است، مطمئن باشید با صبوری، تلاش و سخت کوشی به سرمنزل مقصود رسیده و آرزوهای شما تحقق پیدا می کند.

برخی دوستان فریبکار در اطراف تان هستند که نباید به آن ها اعتماد کنید. قبل از انجام هرکار و اقدامی خوب فکر کرده و با درایت و عاقبت اندیشی تصمیم گیری کنید.

زندگی نامه حافظ

حافظ، شاعر فارسی زبان قرن هشتم هجری بوده که در سال ۷۲۷ هجری قمری در شهر شیراز متولد شد. پدر او بهاءالدین محمد نام داشت که در دوران کودکی حافظ، از دنیا رفت. حافظ در دوران نوجوانی شاگرد نانوا بود و به‌همراه مادرش زندگی سختی را سپری می‌کرد. گفته می‌شود او در اوقات فراغت خود به مکتب‌خانه‌ای که نزدیک نانوایی بود می‌رفت و خواندن و نوشتن را از همان جا فراگرفته است. او در مجالس درس علما و بزرگان زمان خود شرکت می‌کرد و نیز‌زمان برای کسب درآمد به کارهای سخت و طاقت فرسا می‌پرداخت. خانه حافظ در محله شیادان شیراز بود.

این شاعر بزرگ در دوران جوانی بر تمام علوم مذهبی و ادبی مسلط شد و در دهه بیست زندگی خود به یکی از مشاهیر علم و ادب سرزمین خود تبدیل شد. جالب است بدانید که او قرآن را به‌طور کامل حفظ بود و به همین خاطر تخلص حافظ را برای او انتخاب کردند. شمس الدین محمدبن بهاءالدین محمد حافظ شیرازی حدود چهل سال در حوزه درس استادان آن زمان از قبیل قوام الدين عبدالله، مولانا بهاء الدين عبدالصمد بحرآبادی، مير سيد شريف علامه گرگانی، مولانا شمس الدين عبدالله و قاضی عضدالدين عيجی  شرکت می‌کرد و به همین خاطر به اکثر دانش‌های زمان خود مسلط بود.

حافظ در دوران شاه شیخ ابواسحاق به دربار راه پیدا کرد و شغل دیوانی را برای خود انتخاب کرد. او علاوه بر شاه ابواسحاق، در دربار شاهان دیگری همانند شاه شیخ مبارزالدین، شاه شجاع، شاه منصور و شاه یحیی نیز حضور پیدا کرده بود. حافظ از طریق دیوانی امرار معاش می‌کرد و شاعری شغل اصلی او نبود. جالب است بدانید که بزرگ‌ترین گناه از نظر حافظ، ریاکاری و مردم‌فریبی بود. حافظ در دوران زندگی خود اشعار به‌ویژه غزلیات بسیار زیبا و معنی‌داری سروده است که نیز‌اکنون پس از گذشت قرن‌ها از آن، بوی تازگی داده و خواندنش آرامش‌بخش است. دیوان اشعار حافظ شامل غزلیات، قصیده، مثنوی، قطعات و رباعیات می‌شود.

حافظ در دوران جوانی عاشق دختری به نام شاخه نبات شد؛ البته برخی بر این عقیده‌اند که نام همسر حافظ نسرین بود و او این نام را به‌دلیل شیرین زبانی معشوقه‌اش به او اختصاص داده است. او برای رسیدن به معشوقه‌اش، ۴۰ شبانه روز را به‌طور مستمر در آرامگاه باباکوی شب زنده‌داری کرده و به دعا پرداخت. سپس، با شاخه نبات ازدواج کرد و حاصل این ازدواج یک فرزند پسر بود. حافظ تنها یک بار ازدواج کرد و پس از مرگ همسرش مجرد ماند. به همین خاطر بسیاری از عارفان و عاشقان، عشق مقدس و واقعی را در حافظ جستجو می‌کنند. پسر این شاعر بزرگ نیز در دوران جوانی در راه سفر نیمه‌کاره به هند همراه پدرش از دنیا رفت.

در تقویم رسمی ایران، ۲۰ مهر روز بزرگداشت حافظ است و هر ساله در این روز مراسم بزرگداشت حافظ با حضور پژوهشگرانی در سراسر دنیا روی آرامگاهش در شهر شیراز برگزار می‌شود.

 

آثار حافظ

دیوان حافظ شامل ۵۰۰ غزل، ۴۲ رباعی و چند قصیده است که آن را در در ۵۰ سال از زندگی خود سروده است؛ یعنی به‌طور متوسط در هر سال تنها ۱۰ غزل سروده است؛ زیرا او در لحظاتی خاص به سرودن اشعار خود می‌پرداخت و تمرکز خود را روی خلق آثاری ناب گذاشته بود که شایسته مقام معشوق باشد. این نکته بسیار قابل‌توجه و تامل‌برانگیز بوده و به همین خاطر دیوان او را به یک کتاب خاص و خواندنی تبدیل کرده است. دیوان حافظ بیش از ۴۰۰ بار به زبان فارسی و زبان‌های دیگر دنیا به چاپ رسیده است. حافظ لقب ماهرترین غزل‌سرای زبان فارسی را نیز با اقتدار از آن خود کرده و تک بیت‌های او بسیار درخشان و تماشایی است.

شاید تعبیر کردن یا قدرت تاویل پذیری را بتوان از مهم‌ترین خصوصیات اشعار حافظ به حساب آورد؛ زیرا هر کس که دیوان حافظ را باز کرده و غزلی از آن می‌خواند، با توجه به شرایط روحی خود برداشت متفاوتی از آن می‌کند؛ به‌گونه‌ای که حافظ آن شعر را فقط برای حال آن لحظه او سروده است. در اشعار حافظ، تناسبات هنری به شکلی ظریف و دقیق رعایت شده‌اند و ایهام و ابهام را به جا و درست به کار برده است. در برخی از اشعار حافظ، زبان طنز نیز به کار گرفته شده تا ناگفته‌ها به کمک زبان طنز بیان شود.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (5 اردیبهشت)

دیگر خبرها

  • فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (6 اردیبهشت)
  • (تصاویر) چهره واقعی زن داعشی سریال پایتخت | نیلوفر رجایی کیست؟!
  • جزئیاتی از پرونده‌های قاچاق دختران و خانه‌های فساد
  • تیپ و چهره واقعی «آنا ساوای» بازیگر نقش ماریکو ساما در سریال شوگون + تصاویر
  • تشریح پرونده‌های قاچاق دختران و خانه‌های فساد
  • جزئیات پرونده قاچاق و خانه فساد دختران | بازداشت تصویربرداران فیلم مستهجن
  • تشریح پرونده‌های قاچاق دختران و خانه‌های فساد/ دستگیری ۹۶نفر
  • قتل هولناک پدر به دست دختر جوان | همکاری ۲ پسر در اجرای نقشه قتل | متهم: پدرم با زندگی من در خانه مجردی مخالف بود!
  • کشف چهره ۶۰۰ساله «بچه‌جن» در توالت یک خانه
  • سبک زندگی دکتر مرندی به روایت دخترش | ساده‌زیستی را از پدر و مادر یاد گرفتیم