Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «عصر ایران»
2024-05-07@21:24:57 GMT

9 % مردان و 49 % زنان سالمند تنها زندگی می‌کنند

تاریخ انتشار: ۱۰ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۷۵۶۰۱۳

9 % مردان و 49 % زنان سالمند تنها زندگی می‌کنند

رییس مرکز تحقیقات سالمندی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی گفت: درحال حاضر 9 درصد مردان سالمند و 49 درصد زنان سالمند بدون همسر و تنها زندگی می‌کنند؛ این درحالیست که بیش از 70 درصد مردان تنهای سالمند و 30 درصد از زنان تنهای سالمند، احساس نیاز به ازدواج مجدد را ابراز کرده‌اند.
احمد دلبری در گفت‌وگو با ایسنا، گفت: سالمندی سالم، فعال و پویا حق طبیعی تمام افراد است و دولت و سازمان‌های حمایتی و رفاهی نباید تنها به اضافه شدن سالیان عمر و امید به زندگی بسنده کنند بلکه باید به ارتقای کیفیت زندگی و سلامت جسمی و روانی و اجتماعی آنان توجه ویژه داشته باشند تا دوران سالمندی در نهایت آرامش و سلامت سپری شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


وی افزود: اگرچه دوران بازنشستگی و سالمندی با زوال جسم همراه است، اما با بلوغ فکر، خرد و کمال زیستی توام بوده که می‌تواند دوران سالمندی را به دوران سرزندگی، اراده و عزت اجتماعی تبدیل کند.
رییس مرکز تحقیقات سالمندی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی خاطر نشان کرد: براساس اطلاعات مرکز آمار ایران، درحالیکه 99 درصد سالمندان، سابقه حداقل یک بار ازدواج را در گذشته داشته‌اند، اما در حال حاضر 9 درصد مردان سالمند و 49 درصد زنان سالمند بدون همسر و تنها زندگی می‌کنند.
دلبری با بیان آنکه احساس تنهایی به عنوان یک پدیده ناخوشایند و فراینده، منشاء بسیاری از حالات نامتعادل روانی مثل یاس، ناامیدی، افسردگی و در بعضی مواقع حتی خودکشی می‌شود تصریح کرد: احساس تنهایی در سالمندان به خصوص پس از مرگ همسر، ضمن ایجاد مشکلات روانی و اجتماعی برای فرد سالمند با فوت یا فاصله گرفتن نزدیکان او را در معرض خطر تنهایی و انزوا قرار می‌دهد.
وی در ادامه عنوان کرد: احساس تنهایی و انزوا، با وضعیت تاهل ارتباط معناداری دارد و سالمندان متاهل، احساس تنهایی کمتری نسبت به سالمندان مطلقه و بیوه دارند.
زوج‌های سالمند شادتر از زوج‌های جوان هستند
رییس مرکز تحقیقات سالمندی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی با تاکید برآنکه ازدواج مجدد سالمندان، اصلی‌ترین راهبرد ارتقای سلامت روان در مقابله با چالش تنهایی است گفت: زوج‌های سالمند، عموما شادتر از زوج‌های جوان هستند و اختلافات کمتری با یکدیگر دارند و همچنین لذت بیشتری از جنبه‌های مختلف زندگی می‌برند.
دلبری در ادامه افزود: این در حالی است که مساله جنسی و نیاز جنسی در روابط آنها مرکزیت کمتری داشته و روابط دوستانه و عاطفی بخش اصلی ویژگی ارتباط بین آنها است. طلاق و جدایی در سالمندان کمتر اتفاق می‌افتد و ازدواجشان تحت تاثیر عوامل خارجی کمتری قرار می‌گیرد و بنابراین، میزان ناسازگاری و هیجانات منفی آنها کمتر بوده،عاطفه و مهربانی بیشتری نسبت به سایر گروه‌های سنی از جمله جوانان و میانسالان دارند.
وی افزود: ازدواج مجدد سالمندان به دلیل همراهی با تجربیات ارزنده از زندگی مشترک قبلی و به دور از هوا و هوس به عنوان یکی از بهترین انواع ازدواج‌ها، خوشبختانه چند سالی است که رواج بیشتری نیز یافته و سالمندان تنها با ازدواج مجدد، آرامش بیشتری را در کنار همسر خود تجربه کرده و این دوران را سپری می‌کنند.
رییس مرکز تحقیقات سالمندی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در خصوص بزرگترین انگیزه و علل گرایش سالمندان به ازدواج مجدد گفت: تامین نیازهای عاطفی ،نگرانی از مرگ در تنهایی،گرفتاری فرزندان و عدم امکان رسیدگی و مراقبت از والدین از جمله انگیزه و علل اصلی گرایش سالمندان به ازدواج مجدد است.
دلبری ادامه داد: تغییرات و دگرگونی‌های اجتماعی سبب شده تا خانواده‌ها نیز دستخوش تغییرات اساسی شوند و جایگاه سالمند در خانواده به خطر افتد؛ از طرفی، نبود سیستم‌های حمایتی، بیمه‌ای، بهداشتی و درمانی جامع از سوی نهادهای دولتی، خصوصی و خیریه باعث می‌شود تا خانواده‌ها، سالمندان نیازمند به مراقبت را به مراکز نگهداری و سرای سالمندان بسپارند که ازدواج مجدد، می‌تواند از بحران پیش‌روی خانواده جلوگیری کند. همچنین ازدواج مجدد، مانع از مرگ تدریجی سالمندان شده و آنان از حق حیات مجدد برخوردار می‌شوند.
بیش از 70 درصد مردان تنهای سالمند و 30 درصد از زنان تنهای سالمند، احساس نیاز به ازدواج مجدد را ابراز کرده‌اند، اما بخش زیادی از آنان از این امر پسندیده باز می‌مانند. به گواه پژوهش‌های انجام شده، ازدواج مجدد سالمندان، به شرط رعایت اصل ازدواج، می‌تواند مفید بوده و باعث ارتقای سلامت و کیفیت زندگی سالمندان شود.
وی در ادامه به بخشی از جنبه‌های مثبت ازدواج مجدد و زندگی مشترک در دوران سالمندی اشاره کرد و گفت: تامین نیازهای عاطفی، روحی و روانی سالمند، پیدا کردن امید دوباره به زندگی، کاهش استرس، تنهایی و افسردگی، از بین رفتن نگرانی از مرگ به علت تنهایی، کاهش مرگ و میر در سالمندان متاهل و برخورداری از طول عمر بیشتر، ارتقای سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی، تامین نیاز جنسی، عدم ارجاع سالمند به مراکز نگهداری و سرای سالمندان،کاهش هزینه‌های نگهداری سالمند در منزل و کاهش فشارهای روحی، روانی و فیزیکی فرزندان و خانواده یا کاهش خشونت علیه سالمندان از جمله جنبه‌های مثبت ازدواج مجدد و زندگی مشترک در دوران سالمندی است.
دلبری در پایان تاکید کرد: فرزندان از پیش‌داوری و محدودیت‌های غیرمنصفانه پرهیز کنند، چراکه در صورت عدم تامین نیازهای عاطفی، روحی و روانی سالمندان، ضمن پیری زودرس، بیماری‌های مزمن جسمی به سرعت اتفاق خواهد افتاد.

منبع: عصر ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۷۵۶۰۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نتیجه‌ای‌که قابل پیش‌بینی بود

حفظ کرامت زنان یک اصل مهم و قطعی در فرهنگ ایرانی و اسلامی ماست و نباید بازیچه بی‌تدبیری عده‌ای کارناشناس و برنامه‌ریز به دور از واقعیت‌های جامعه شود.

به گزارش مشرق، عباس شمسعلی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: اتفاقات تلخ و تکان‌دهنده شامگاه چهارشنبه استادیوم آزادی در جریان یک بازی فوتبال شوکی حیرت انگیز برای جامعه ما محسوب می‌شود، اما واقعیت آن است که به نوعی مدت‌ها قبل درخصوص چنین حوادث تلخی هشدار داده شده بود.

ماجرا از آن قرار است که در جریان بازی دو تیم سپاهان و پرسپولیس که همچون بازی‌های چند وقت اخیر با حضور تماشاگران خانم برگزار شد، صحنه‌هایی در روی سکوها خلق شد که از شدت وقاحت قابل طرح نیست؛ اما آنچه می‌توان با عرض تأسف بدان اشاره کرد؛ فحاشی و توهین‌های بسیار زشت و غیر اخلاقی تعداد زیادی از تماشاگران منتسب به یک تیم علیه زنان تماشاگر منتسب به تیم مقابل بود. به کارگیری چنین الفاظی خطاب به بانوان حاضر در ورزشگاه در حالی بود که این صحنه‌ها و الفاظ فرسنگ‌ها با روح حاکم بر اصل ورزش فاصله دارد. البته از سوی دیگر شاهد برخی صحنه‌های واکنشی زشت و زننده از سوی تعداد معدودی از زنان هم بودیم.

در کنار این؛ انتشار ویدئویی از صحبت‌های زشت و زننده یک به اصطلاح لیدر تیم علیه زنان و دختران حاضر در ورزشگاه واکنش‌های گسترده اعتراضی مردمی را در پی داشت.

حال سؤال اینجاست؛ آیا فحاشی و توهین در ورزشگاه‌های محل برگزاری مسابقات فوتبال در کشورمان یک اتفاق بدون سابقه و حادثه‌ای غیر قابل پیش‌بینی است و یا اینکه با توجه به شرایط ناخوشایند جو استادیوم‌های ورزشی فوتبال در کشورمان در سال‌های گذشته و انواع و اقسام درگیری‌ها، توهین‌ها، سنگ‌پرانی‌ها و... می‌توان آن را اتفاقی قابل انتظار در ادامه حوادث تلخ گذشته دانست؟

کسانی که اندکی با جو ورزشگاه‌های به خصوص فوتبال در کشورمان آشنا باشند یا اخبار و حواشی فوتبالمان را دنبال کنند گواهی بر این ادعا خواهند بود که در سال‌های گذشته و هفته به هفته شاهد حواشی تلخ و دلسردکننده و پررنگ‌تر از متن در خلال بازی‌های لیگ بوده و هستیم. با احترام به طیف هواداران ریشه‌دار و فوتبالی و اخلاق مدار باید گفت تقریباً ورزشگاهی در بین ورزشگاه‌های برگزاری مسابقات فوتبال کشورمان نیست که به نوعی در آن شاهد حاشیه‌های آزاردهنده و درگیری لفظی یا فیزیکی و توهین به تماشاگران مقابل یا بازیکنان و مربیان حریف و داور و... نباشیم. اهل فن حتماً اذعان می‌کنند که به دلیل جو ناخوشایندی که بیان شد، سال‌هاست بسیاری از هواداران قدیمی و خانواده‌ها نه خود در ورزشگاه حاضر می‌شوند و نه اجازه حضور به فرزندانشان می‌دهند. احتمالاً تصویر تکان‌دهنده‌ای که چند سال قبل از پدری که با فرزند خردسالش در استادیوم حاضر شده بود اما مجبور شده بود با دستانش گوش فرزندش را بگیرد تا الفاظ ناشایست برخی هواداران را نشنود دیده باشید.

در این شرایط به طرز عجیبی به یک باره در یکی دو سال اخیر در ادامه برخی تلاش‌های جسته و ‌گریخته قبلی، مسئله حضور زنان در استادیوم‌های فوتبال مطرح شد و شاهد بودیم از سوی برخی رسانه‌های داخلی و خارجی، چهره‌های سیاسی و فعالان حوزه زنان، سلبریتی‌ها و... به آن دامن زده می‌شد. عجیب آنکه مسئله حضور زنان در استادیوم که شاید جزو ۲۰ مطالبه اصلی زنان و دختران کشورمان نیز نبود تبدیل شد به یک مطالبه مثلاً سراسری و الزام آور! برخی فشارهای فدراسیون جهانی را بهانه کردند و برخی برای تحقق این مطالبه بر شیپور برابری زنان و مردان دمیدند. به نوعی شاهد یک مسئله‌سازی هدفمند بودیم که مثل همیشه برخی از مسئولان کشور نیز با شیرجه در این جریان متلاطم و مسئله‌سازی کاذب، وارد بازی شدند! در این بین از همان ابتدا بارها هشدار داده شد که این مطالبه کاذب نسبتی با واقعیت مطالبات زنان جامعه ندارد و حتی اگر فرضاً این یک مطالبه جدی هم باشد جو ورزشگاه‌های فوتبال کشورمان که متاسفانه به علت شرایط غیر فرهنگی آن بسیاری از مردان نیز از آن‌ گریزان هستند، شرایط مناسب برای حضور همراه با حفظ کرامت و شأن زنان را ندارد.

مدافعان حضور زنان در این چنین ورزشگاه‌هایی در پاسخ مدعی بودند که اتفاقاً حضور بانوان در استادیوم جو نامناسب و غیر فرهنگی را به طور خودکار کنترل می‌کند! و البته گاه مثل آنچه چند هفته قبل در ورزشگاه اراک گذشت، نیز شاهد حوادث عجیبی هستیم که قابل پیش‌بینی هم نیست. جالب اینکه اصرار به حضور زنان در ورزشگاه‌های برگزاری فوتبال مردان در شرایطی است که سال‌هاست لیگ فوتبال و فوتسال زنان کشورمان در سطح بالایی برگزار می‌شود اما معمولاً یا تماشاچی ندارد یا اندک بانوان تماشاچی در محلی این بازی‌ها حاضر می‌شوند.

نداشتن شرایط حضور همراه با حفظ کرامت زنان در استادیوم‌ها موضوعی است که در نامه روز گذشته وزیر ورزش به رئیس فدراسیون فوتبال به صراحت مورد گوشزد قرار گرفته است: «...متأسفانه نه تنها شاهد بهبود شرایط فرهنگی حاکم بر ورزشگاه‌های فوتبال نیستیم، بلکه شاهد بروز و ظهور صحنه‌ها و اتفاقاتی هستیم که هرگز در شأن هواداران ایرانی نبوده و متأسفانه رفتار برخی هوادارنماها زمینه ایجاد خدشه بر منزلت و کرامت زن ایرانی را نیز فراهم کرده است که رصد و کنترل این افراد معدود وظیفه باشگاه‌هاست.معتقدم بروز این نوع حوادث، ناشی از فقدان برنامه جامع فرهنگی برای بهبود جو حاکم بر ورزشگاه‌های فوتبال و همچنین ناشی از کم‌توجهی برخی باشگاه‌های فرهنگی ورزشی فوتبال کشور است که متأسفانه لفظ «فرهنگی» را به عاریه یدک کشیده و فاقد اهتمام لازم برای ساماندهی هواداران خود هستند...» البته باید پرسید که اگر شرایط برای حضور زنان در استادیوم‌ها فراهم نبوده چرا اجازه آن صادر شده تا شاهد چنین حوادث تلخی باشیم؟!

اتفاقات شامگاه چهارشنبه نشان داد که متاسفانه نه تنها حضور بانوان در ورزشگاه از شدت فضای مسموم و ناسالم نکاست بلکه در اتفاقی تاسف انگیز شاهد زشت‌ترین و شرم‌آورترین صحنه‌ها و توهین‌ها و زیر پا گذاشتن کرامت بانوان نیز بودیم. این در حالی است که حفظ کرامت زنان یک اصل مهم و قطعی در فرهنگ ایرانی و اسلامی ماست و نباید بازیچه بی‌تدبیری عده‌ای کارناشناس و برنامه‌ریز به دور از واقعیت‌های جامعه شود.

اتفاقات این روزها و سال‌های اخیر در ورزشگاه‌ها ریشه در کم توجهی یا فراموشی مقوله فرهنگ و مدیریت صحیح در فوتبال و ورزش کشور دارد؛ موضوعی که بارها از سوی سرویس ورزشی روزنامه کیهان و هفته نامه کیهان ورزشی به طور ویژه و موشکافانه مورد تحلیل و بررسی و تذکر قرار گرفته است.

واقعیت آن است که جو نامناسب استادیوم‌های فوتبال به شدت متاثر از فضای مدیریتی فوتبال و نظام باشگاهداری کشورمان می‌باشد. وقتی گاه بر سر یک صحنه داوری یا مشکوک بارها و بارها شاهد بیانیه نویسی مدیران باشگاه‌ها علیه یکدیگر و توهین و تهمت آنها نسبت به هم هستیم، مگر می‌شود این رویه به سکوها کشیده نشود؟ وقتی که هر فصل صدها میلیارد تومان برای هر کدام از باشگاه‌های بزرگ فوتبالمان هزینه می‌شود و تنها مسئله مهم، برد و باخت و از میدان به در کردن رقیب می‌شود و توجهی به هزینه کردن برای ارتقای فرهنگی ورزشگاه‌ها نمی‌شود چه انتظاری از جوانان و نوجوانان هیجان زده و گاه پیرانی که بزرگی کردن را فدای جوگیری‌های زود گذر می‌کنند می‌رود؟

اما نکته اصلی اینکه، مسئله تلاش برای برجسته کردن مطالبه کاذب حضور زنان در ورزشگاه‌ها را باید در ادامه تلاشی پر دامنه دانست که در سال‌های اخیر تلاش می‌کند، این باور غلط را در ذهن دختران و زنان جامعه وارد کند که سقف موفقیت و کرامت زن، شبیه شدن به مردان در رفتار و پوشش و... است.

به عنوان مثال؛ این روزها متاسفانه شاهد ترویج استعمال دخانیات در بین دختران و زنان جامعه هستیم که فیلم‌های سینمایی و سریال‌های خانگی و فضای مجازی، کافه‌های همچون قارچ روییده در سطح شهرها و ... مبلغ و مروج آن شده‌اند. سؤال اینجاست، بر چه اساسی شبیه شدن به مردان و تلاش برای تکرار رفتار آنان ارزشی برای زنان محسوب می‌شود؟! چه بسیار زنان موفق و اثرگذاری در این کشور که با حفظ کرامت انسانی و تاکید بر ارزش‌های وجودی زنانه و موهبت‌های الهی قدر دانسته شده خود و بدون نیاز به شبیه شدن به مردان، در عرصه‌های مختلف علمی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، ورزشی و... به بالاترین درجات و جایگاه‌ها رسیده‌اند.

کاش این افراد به ظاهر دلسوز که بر طبل شبیه شدن زنان به مردان به اسم برابری می‌کوبند و با سخنان و رفتار فریبنده خود به دنبال جلب نظر دختران و زنان هستند می‌توانستند درک کنند که زن و مرد با همه حقوق محترم و مختص خود، تفاوت‌هایی دارند که پروردگار و خالق متعال آنها با حکمت خود ایجاد کرده است. کاش می‌دانستند مفهوم برابری به معنی شبیه شدن در ظاهر و عین هم شدن نیست و زن از نظر اسلام آن‌قدر مقام و منزلت محترم و والایی دارد که اگر قدر خود را بداند نه تنها نیازی به شبیه شدن به مردان برای دیده شدن و ارتقای جایگاه ندارد بلکه مردان نیز به مقام و منزلت او نخواهند رسید.

و البته نباید از این واقعیت هم غافل شد که دور نگه داشتن زنان و دختران جامعه ما از گوهر وجودی و سرمایه‌های الهی منحصر به فردشان و کشاندن آنها به عرصه‌های نامربوط یا کم اهمیت و درجه چندم یک دام حساب شده از سوی کسانی است که از رشد و تعالی روز افزون زنان و دختران در این جامعه و با تأسی به الگوی اسلامی و انقلابی نگرانند. اگر شبیه شدن زنان به مردان در رفتار و پوشش و شغل و... راهگشا و رشد دهنده زنان بود، امروز در جوامع غربی تا این حد شاهد تنزل جایگاه زن و تبدیل این موجود مقدس به کالای درجه چندم و بازیچه تبلیغ اجناس و وسیله خوشگذرانی مردان نمی‌بودیم.

اینجاست که مسئولان آموزش و پرورش، رسانه‌ها و صداوسیما، دستگاه‌های فرهنگی و... باید در عرصه تبیین شأن و منزلت و فلسفه وجودی زنان برای دختران و بانوان کشورمان و نشان دادن نقشه دشمن برای دور کردن آنها از جایگاه ارزشمندشان بیش از پیش تلاش کنند.

دیگر خبرها

  • ۱۰ دلیل برای بی خوابی در زنان | یک زن چقدر به خواب نیاز دارد؟
  • اولین رنکینگ رسمی فوتسال جهان؛ مردان ایران چهارم، زنان هشتم
  • در فوتبال ایران، مردان فحاشی می‌کنند اما زنان‌ محروم می‌شوند!
  • خطا از مردان، تنبیه برای زنان! از تغییر قانون مهریه تا محرومیت از حضور در ورزشگاه
  • توهین در آزادی، فرصتی دوباره برای احیای حقوق زنان در ورزشگاه‌ها
  • انتقاد عباس عبدی از ممنوعیت دوباره ورود زنان به ورزشگاه ها/اگر جرات دارید مردان را محروم کنید/ آنها فحاشی می‌کنند، زنان‌ محروم می‌شوند؟!
  • بیش از ۱۷ هزار سالمند نیازمند، تحت پوشش مراکز نیکوکاری
  • فرهنگ سازی به زمان نیاز دارد
  • بیش از ۱۷هزار سالمند تحت حمایت کمیته امداد خراسان‌ جنوبی
  • نتیجه‌ای‌که قابل پیش‌بینی بود