به نقل از «خبرگزاری آریا»

سران عرب چيزي جز اعلان جنگ عليه ايران نمي خواهند

تاریخ انتشار: ۱۵ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۷۹۸۵۰۷

خبرگزاري آريا- همه دغدغه سران عرب، ايران است و چيزي جز اعلان جنگ عليه اين کشور و جايگزين کردن دشمني با ايران به جاي دشمني ديرينه با اسرائيل را نمي خواهند.
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري آريا، عبدالحليم قندي، در گزارشي در القدس العربي (انگلستان) نوشت:
برخي حاکمان عرب تلاش مي کنند به نيابت از فلسطيني ها با اسرائيل و آمريکا مذاکره کنند و خواستار چيزي جز «مترسکي» به نام کشور فلسطيني نيستند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حاکمان ثروتمندتر عرب، به آرمان فلسطين و آنچه در فلسطين مي گذرد توجهي ندارند. همه دغدغه آنان ايران است و چيزي جز اعلان جنگ عليه اين کشور و جايگزين کردن دشمني با ايران به جاي دشمني ديرينه با اسرائيل را نمي خواهند. آنها دشمن را در تهران مي بينند نه در تل آويو و همان طور که هيچ گاه به طور مستقيم در جنگ ها عليه اسرائيل شرکت نکرده اند، اکنون نيز به دنبال تکرار ناتواني ذاتي خود در جنگ مورد نظر خود عليه تهران هستند. آنها براي جنگيدن چيزي بيشتر از دسته چک هايشان ندارند که اين بار به ارباب مال پرست کاخ سفيد مي پردازند به اين اميد که او را به به جنگ مسلحانه برضد ايران و لغو توافقنامه هسته اي با اين کشور و بمباران تهران و شايد هم فرماندهي حمله زميني براي لشکرکشي به ايران ترغيب کنند.

شعار اجلاس سران عرب: صلح با اسرائيل و جنگ با ايران!
«صلح با اسرائيل و جنگ با ايران» فضاي حاکم بر اجلاس سران کشورهاي عربي بود که اخيرا در سواحل «بحر الميت» اردن برگزار شد. در اين اجلاس تصميم گرفته شد ملک عبدالله (پادشاه اردن) مامور ديدار با دونالد ترامپ رئيس جمهور آمريکا و آگاه کردن واشنگتن از نتايج اين اجلاس -براي کسب تبرک- شود. نتايجي که بابت آن ترامپ صدها ميليارد دلار از سران عرب دريافت کرد که قبل از اجلاس سران عرب و گرفتن تصاوير «سلفي»، به آستان رئيس جمهور ميلياردر شتافتند و با مقامات کاخ سفيد ديدار کردند.
اين صلح و اين جنگ، نيابتي است. برخي حاکمان عرب تلاش مي کنند به نيابت از فلسطيني ها با اسرائيل و آمريکا مذاکره کنند و خواستار چيزي جز «مترسکي» به نام کشور فلسطيني نيستند. حاکمان ثروتمندتر عرب، اتحاديه عرب و کارکنان آن را مي خرند و بر سر بيانيه هاي پاياني نشست ها که از قبل آماده شده است معامله مي کنند و به آرمان فلسطين و آنچه در فلسطين مي گذرد توجهي ندارند. همه دغدغه آنان ايران است و چيزي جز اعلان جنگ عليه اين کشور و جايگزين کرد دشمني با ايران به جاي دشمني ديرينه با اسرائيل را نمي خواهند. آنها دشمن را در تهران مي بينند نه در تل آويو و همان طور که هيچ گاه به طور مستقيم در جنگ ها عليه اسرائيل شرکت نکرده اند، اکنون نيز به دنبال تکرار ناتواني ذاتي خود در جنگ مورد نظر خود عليه تهران هستند. آنها براي جنگيدن چيزي بيشتر از دسته چک هايشان ندارند که اين بار به ارباب مال پرست کاخ سفيد مي پردازند به اين اميد که او را به به جنگ مسلحانه برضد ايران و لغو توافقنامه هسته اي با اين کشور و بمباران تهران و شايد هم فرماندهي حمله زميني براي لشکرکشي به ايران ترغيب کنند. اين توهمي بزرگ است که حاکمان ثروت هاي بادآورده، از جيب ملت هايشان براي آن هزينه مي کنند با اين گمان که ايران را تهديد مي کنند و با ترساندن آن از ابهت «لوطي آمريکايي» موجب بازدارندگي ايران مي شوند. در حالي که آمريکا جرأت وارد شدن به جنگ با ايران را ندارد و پيشاپيش از عواقب وخيم چنين اقدامي آگاه است که کمترينِ آن، احتمال برخورد مستقيم با روس ها است که ايران حق استفاده از پايگاه هاي نظامي خود را به آنان داده است. ائتلاف تهران و مسکو در ديدار اخير ولاديمير پوتين و حسن روحاني روساي جمهور روسيه و ايران در آستانه اجلاس بي حاصل سران عرب در «بحر الميت» مستحکم شد. ترامپ هرچقدر هم احمق باشد، ريسک برخورد با روس ها را نخواهد پذيرفت که ممکن است به جنگ هسته اي منجر شود، به ويژه که ترامپ در کشورش با اتهام مزدور روسيه بودن رو به رو است و شيفته زيرکي رئيس جمهور روسيه ولاديمير پوتين است.
قطعا صلحي نهايي با رژيم اشغالگر اسرائيل نه در آينده نزديک نه در آينده دور به دست نخواهد آمد که علت آن حتي براي کساني که نابينا هستند نمايان است. اسرائيل حاضر نيست از يک وجب از سرزمين فلسطين و حتي جولان که آن را ضميمه خاک خود کرده است عقب نشيني کند. هيچ چيز، اکنون اسرائيل را به سوي قبول پيمان صلح و پذيرفتن پيشنهادهاي حکام عرب سوق نمي دهد. اسرائيل، مذاکره را براي مذاکره مي خواهد به همان شيوه اي که ربع قرن با محمود عباس رئيس تشکيلات خودگردان فلسطين و اطرافيانش مذاکره کرد. اين مذاکرات، فرصتي در اختيار اسرائيل قرار داد تا با برخوردار شدن از امنيت، به يهودي سازي تقريبا کامل بيت المقدس اشغالي بپردازد و پنجاه درصد سرزمين هاي کرانه باختري را با احداث شهرک هاي يهودي نشين تصاحب کند. اکنون تقريبا چيزي براي مذاکره کردن بر سر آن باقي نمانده است و اسرائيل و نخست وزير کنوني آن بنيامين نتانياهو مانعي در موافقت با مذاکرات جديد يا تظاهر به مذاکره نمي بينند تا بتوانند زمان بيشتري به دست آورند و کل کرانه باختري و بيت المقدس را يهودي سازي کنند و شروط وضع نهايي را تحميل کنند که همان «جداسازي نژادپرستانه» فلسطيني ها و اعطاي خودمختاري به ساکنان فلسطيني بدون داشتن سرزمين -مانند شرايط کنوني- است. اسرائيلي ها مشکلي در صحبت کردن با فلسطيني ها درباره تشکيل کشور نمي بينند به اين شرط که کشوري فاقد حاکميت و در کنترل اشغالگران باشد بدون آن که بابت اين اشغالگري هزينه اي بپردازند. چنين کشوري بايد بدون حاکميت و بدون ارتش باشد و حرف آخر را در آن ارتش اسرائيل از رود اردن تا درياي مديترانه بزند و در آن، محمود عباس و اطرافيان او يا کساني که جانشين او و اطرافيانش مي شوند نيز از رئيس جمهور و وزير بودن دَم بزنند در حالي که کل ماجرا چيزي بيشتر از برخوردار شدن از خودمختاريِ بهبود يافته نيست.
اما «نوار غزه» که عملا آزاد شده است ماجراي ديگري دارد. اسرائيل مانعي نمي بيند که نوار غزه به کشور فلسطيني کوچکي تبديل شود و قصد دارد بخشي از منطقه سيناي مصر را ضميمه آن کند در حالي که مصري ها آشکارا با چنين خواسته اي مخالفت کرده اند هرچند اسرائيل گمان مي کرد مي تواند مصر را زير فشار قرار دهد. بديهي است که فلسطيني ها با پيشنهادهاي اسرائيل موافقت نخواهند کرد حتي اگر حاکمان عرب ذيربط در اين قضيه که پشت سر رهبران فلسطيني پنهان شده اند مشکلي با پذيرفته شدن اين پيشنهادها نداشته باشند. اکنون زمان پذيرفتن و باور کردن شعار تشکيل کشور فلسطين سپري شده و کشمکش به سراسر سرزمين فلسطين بازگشته است. اکنون جمعيت فلسطيني ها در سراسر خاک فلسطين معادل جمعيت يهوديان است و ديگر تفاوتي ريشه اي بين مناطق اشغال شده در فاجعه سال ١٩٤٨ و مناطق اشغال شده در جنگ سال ١٩٦٧ وجود ندارد. از اين به بعد، فلسطيني ها اکثريت را در سراسر ميهن اشغال شده خود تشکيل خواهند داد و يهوديان به اقليتي حاکم و اشغالگر و ستمکار تبديل خواهند شد و سرزمين فلسطين وضعي شبيه به آفريقاي جنوبي در زمان تبعيض نژادي پيدا خواهد کرد. مسير تاريخ در چنين مواردي کاملا روشن است. هيچ گاه اشغالگري در زماني که اکثر ساکنان کشور اشغال شده را شهروندان بومي تشکيل مي دهند، پابرجا نمانده است. طبعا ملت هاي تحت اشغال به طور خودکار يا صرفا به علت بيشتر بودن جمعيتشان به خواسته هايشان نخواهند رسيد بلکه دستيابي به اهدافشان با مبارزه سياسي و فداکاري بي نظير امکان پذير است. ملت فلسطين توانايي دستيابي به پيروزي را در کشمکش تلخ و طولاني مدت دارد زيرا جزء باسوادترين و آموزش ديده ترين ملت هاي عربي است و از امکانات بي پاياني براي مقاومت کردن برخوردار است. تحولاتي که در سرزمين فلسطين روي مي دهد، نبوغ فلسطيني ها را در ابداع شيوه هاي جديد مبارزه نشان مي دهد. زرادخانه هسته اي اسرائيل در برابر بمب انساني فلسطيني ها کارآيي ندارد و هرگونه سازش مقطعي با فرض امکان دستيابي به آن در زمان کنوني يا آينده، چيزي جز صلح خيالي نخواهد بود. اشتباه و گناه اصلي حاکمان عرب در همين جاست که گمان مي کنند مي توانند فلسطين را در مقابل حفظ تاج و تختشان به نتانياهو و ترامپ بفروشند. آنها به اين منظور ادعاي اجراي به اصطلاح «ابتکار صلح عربي» را مطرح مي کنند که نتانياهو بخش مربوط به بازگرداندن سرزمين هاي اشغال شده به فلسطيني ها و کشورهاي عربي را نمي پذيرد بلکه به دنبال پيش بردن طرح هاي خاص خود در زمينه عادي سازي روابط عرب ها با اسرائيل است که مقدمات آن اکنون در واشنگتن و زير پوشش به اصطلاح «کنفرانس صلح عربي- اسرائيلي» و دستيابي به -به اصطلاح- صلح منطقه اي، در حال مهيا شدن است. هدف چنين کنفرانسي، گردهم آوردن اسرائيل و شماري از کشورهاي عربي به منظور جنگ با ايران و تشکيل ائتلافي سني- يهودي برضد ايران شيعه هسته اي طبق خواسته نتانياهو است.
اين ننگي است که براي ما مي‌خواهند يعني اين که ايران جايگزين اسرائيل به عنوان دشمن شود. آمريکا نمي‌ تواند وارد جنگ رو در رو با ايران شود و نمي‌تواند خواسته هاي مصرانه اسرائيل و عرب‌ها را تحقق بخشد. کل آنچه که آمريکا مي‌تواند انجام دهد از تحميل تحريم هاي بيشتر سياسي و اقتصادي بر تهران فراتر نمي‌رود. ايران به لطف تحريم هاي آمريکا و به لطف سازگار شدن با چالش هايي که تحريم ها ايجاد کرد، قدرت نظامي و علمي عظيمي براي خود ايجاد کرده است. علاوه بر آن، ايران با دستيابي به توافقنامه هسته اي چند جانبه، از انزواي خود خارج شد و پل هاي اقتصادي مستحکمي با کشورهاي اصلي اروپايي و چين که واشنگتن را از نظر اقتصادي و راهبردي به چالش مي‌کشد بنا کرد و روابط نظامي و هسته‌اي پيشرفته اي با روسيه برقرار کرد. اين مسئله،‌ توانايي ايران را براي حرکت کردن شانه به شانه ترامپ افزايش داده و توانايي اين کشور را براي تهديد کردن اسرائيل با قدرتي که حماس و حزب الله به دست آورده اند، گسترش داده است. اسرائيل در منطقه مشرق عربي از هيچ کسي بيشتر از حزب الله نمي‌ترسد و سياست هايش در منطقه به تقويت قدرت ايران کمک کرده و شيعيان عرب را به دامن ايران سوق داده و آنها را به «فرمانبردار» ايران و ابزاري آماده براي خدمت به تهران و «ولي فقيه» تبديل کرده است. اکنون اين شرايط در حال تکرار و تقويت شدن به بهانه بسيج کشورها عليه ايران و مداخله هاي خشونت‌ آميز آن است که عملا نتيجه‌اي جز تقويت گسترش و تشديد نفوذ ايران نخواهد داشت. ايران به علت توانايي هاي ذاتي خود و به علت حماقت و ناداني و غفلت و توطئه عرب‌ها، قدرتمند شده است. عرب‌ها جايگاه خود در رويارويي با اسرائيل را به نفع ايران ترک کردند و در مرحله بعد، شيعيان عرب را به عنوان لقمه‌اي آسان در اختيار ايران قرار دادند و اکنون از ما مي‌خواهند ننگ خدمت علني و مستقيم به آمريکا و اسرائيل را بپذيريم و تهران را به عنوان بزرگترين دشمني که بايد با آن جنگيد تلقي کنيم. آنها مبارزه با ايران را به عنوان وظيفه ديني و قومي به تصوير مي‌کشند و ترامپ و نتانياهو را از بندگان صالح خدا مي‌دانند و از رهنمودهاي ارزشمند آنان براي دفاع کردن از حريم «اهل سنت و جماعت» و جعل همه جانبه اسلام و عربيت و تلقي کردن تسليم شدن در برابر اسرائيل و ائتلاف با آن به عنوان وظيفه و سنت، و برگزاري نماز جماعت پشت سر خاخام هاي اسرائيل، بهره مي‌برند.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۷۹۸۵۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بودجه و اصلاحات قضایی ۲ محور جنگ روانی نتانیاهو علیه مخالفان داخلی/ تل‌آویو با بزرگنمایی تهدید ایران و حزب‌الله، تهدید منطقه‌ای را برجسته می‌کند

«مصدق مصدق‌پور» کارشناس مسائل منطقه در تشریح تأثیر تصویب بودجه دوساله بر تغییر ساختار قضایی اسرائیل در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: قبل از آنکه جنگ اخیر غزه میان ارتش اسرائیل و گروه‌های مقاومت فلسطین در بگیرد و وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی به قدس لشکرکشی کند، بحث بر سر این بود که فضای سیاسی در داخل سرزمین‌های اشغالی و منطقه و حتی مواضع ایالات متحده به نفع بنیامین نتانیاهو نیست و به همراه تیمش در داخل اسرائیل با چالش‌های زیادی روبه‌رو شدند. چندین هفته قبل از این مسائل هم شاهد اعتراضات در سراسر اسرائیل علیه تصمیم وی در مورد اصلاح ساختار قضایی رژیم صهیونیستی بودیم که در نهایت نتانیاهو مجبور به عقب‌نشینی از مواضع خود شد. حالا طی چند روز گذشته و با توجه به تصویب بودجه سال ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ در اسرائیل مجدداً نتانیاهو اعلام کرده که اصلاحات ساختار قضایی را در دستور کار کابینه رژیم صهیونیستی قرار داده است.

وی ادامه داد: باید توجه شود در مورد این پرونده، نخست‌وزیر اسرائیل به راستگرایان این رژیم قول داده تا منافع آنها را به هر ترتیب که شده تامین کند و به موازات این وضعیت برای آنکه بتواند افکار عمومی در داخل اراضی اشغالی را هدایت کند یک جدال ساختگی میان خود با مابقی راستگرایان اسرائیل به وجود آورده است. بخشی از این اختلاف‌ها به تصویب بودجه و مسائل مدیریتی بر می‌گردد و حالا که خبر تصویب بودجه توسط نتانیاهو منتشر شده مجدداً در حال ایجاد یک مانور سیاسی به نفع خود و هم‌قطارانش در حزب لیکود است. نتانیاهو فکر می‌کند که با تصویب بودجه میتواند اوضاع را به نفع خود کنترل کند اما واقعیت این است که نگرانی‌های امنیتی و اجتماعی در اسرائیل، به انضمام بی‌تفاوتی آمریکا در برخی مسائل از جمله مسائل منطقه باعث شده که وی از سوی مخالفان تحت فشار قرار گیرد.

این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: این در حالی است که مقامات ارشد ایالات متحده هم به دنبال مخابره پیام تهدید ایران به اسرائیل هستند و به همین دلیل نتانیاهو برای آنکه بتواند افکار عمومی در سرزمین‌های اشغالی را به نفع خود مهندسی کند بحث لزوم افزایش بودجه و تصویب آن به دلیل تقویت ارتش و روحیه سربازان آن را پیش کشیده است. نخست‌وزیر اسرائیل به خوبی می‌داند که اگر مجدداً پرونده اصلاحات ساختار قضایی را در دستور کار قرار دهد، مردم تل‌آویو و سایر شهرها علیه وی به خیابان‌ها خواهند آمد اما در پشت پرده او همچنان از سوی هم حزبی‌های خود تحت فشار قرار دارد و حالا یک بازی چند ضلعی را برای فرار از وضعیت فعلی در دستور کار قرار داده است.

وی افزود: نتانیاهو در این راستا علاوه بر بزرگنمایی تهدید هسته‌ای ایران اعلام می‌کند که ممکن است علیه تهران دست به اقدام نظامی بزنند و از سوی دیگر رسانه‌های اسرائیل هم در حال مخابره پیام تهدید حزب‌الله و گروه‌های مقاومت فلسطین علیه تل‌آویو هستند. به عبارت دیگر نتانیاهو برای اینکه مخالفان داخلی خود در قضیه تصویب بودجه و تغییر ساختار قضایی را به خانه‌هایشان بازگرداند، سعی می‌کند به هر ترتیب که شده تهدیدهای پیرامونی را افزایش دهد که یکی از آنها تحریک غزه و دیگری بزرگنمایی تهدید ایران و حزب‌الله لبنان است. واقعیت این است که همانند گذشته نخست‌وزیر اسرائیل می‌خواهد در افکار عمومی خود را ناجی مردم اسرائیل و تامین کننده امنیت رژیم صهیونیستی معرفی کند تا بتواند از یک سو اصلاحات قضایی به نفع خود را پیش ببرد و از سوی دیگر لزوم افزایش بودجه برای مقابله با تهدیدهای منطقه‌ای را پیش بکشد.

مصدق‌پور در پایان خاطرنشان کرد: نتانیاهو همین حالا معتقد است بودجه فعلی برای طرح‌های مورد نظر وی ناچیز بوده و همین مساله را با تشدید تنش میان تل‌آویو و پیرامون آن توجیه می‌کند. او در حال ایجاد یک جنگ روانی علیه مخالفان و شهروندان اسرائیل است و در این میان برای آنکه بتواند مجدداً به مدت طولانی در ساختار سیاسی اسرائیل باقی بماند، بحث اصلاحات ساختار قضایی را پیش کشیده تا بتواند این نهاد را ذیل تصمیمات و نفوذ خود بیاورد و بعید نیست که با این اقدام پرونده‌های قضایی وی از گردونه رسیدگی خارج شود.

انتهای پیام/