Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری میزان- دیپلمات نوشت: وادار کردن پاکستان به تغییر مسیر آخرین میخی خواهد بود که بر تابوت طالبان و تروریست‌های وابسته به آن که در افغانستان می‌جنگند، کوبیده می‌شود. به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری میزان، غلام فاروق مجددی طی یادداشتی اختصاصی در نشریه دیپلمات نوشت: جنگ طالبان در افغانستان وارد شانزدهمین سال شده است، اما چشم‌انداز تسلط آنها بر افغانستان تیره و تار است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



در این یادداشت آمده است: باوجود حمایت قابل توجه پاکستان، خروج گسترده‌ سربازان خارجی از افغانستان و فساد فلج‌کننده در نهادهای حکومتی افغانستان، طالبان توانایی براندازی رژیم دموکراتیک در کابل را ندارد.

بخشی از توضیح این مسأله، حمایت بین‌المللی از حکومت افغانستان است، اما مهم‌ترین دلیل برای سرگشتگی طالبان که عمدتا از آن چشم‌پوشی شده است، فقدان حمایت ملی گسترده از آن‌ها است.

دیپلمات نوشت: تاریخ جنبش‌های مقاومت افغانستان به‌وضوح نشان می‌دهد که پیروزی‌های آن‌ها علیه امپراتوری‌ها و فاتحان پیشین مدیون محبوبیت آن‌ها و حمایت عمومی گسترده از خیزش‌ها علیه متجاوزان بوده است.

گروه طالبان، در مقایسه‌ روشن با گروه‌های پیش از خودش که تاریخ‌ساز شدند و شهرت «گورستان امپراتوری‌ها» را برای افغانستان کسب کردند، سرنوشتش باختن مبارزات به‌دلیل محبوب نبودن در میان مردم و فقدان حمایت ملی از آن است.

بررسی‌ها که در جریان چند سال برای درک افغان‌ها از تحولات جاری در کشور انجام شد، حمایت عمومی بسیار اندک از طالبان را نشان می‌دهد.

طرفداران وفادار آن‌ها کمتر از 10 درصد مردم افغانستان را تشکیل می‌دهند، در حالی ‌که مواجهه با طالبان بدترین کابوس 93 درصد افغان‌هایی است که این ستیزه‌جویان را بزرگترین تهدید برای امنیت و زندگی‌شان می‌دانند.

علاوه برآن، در سال‌های اخیر، افغان‌ها خسته از ظلم و ستم طالبان، سلاح برداشتند و آن‌ها را از نقاط مختلف کشور اخراج کردند.

ادعاهای دیگر، عمدتاً از سوی نهادهای پاکستانی، مبنی بر این‌که طالبان «صدای مشروعی» است که از پشتون‌ها – بزرگترین گروه قومی افغانستان – نمایندگی می‌کند، در نارضایتی‌ها و بیگانگی آن‌ها از ساختار فعلی قدرت نمی‌تواند دور از حقیقت باشد.

پشتون‌ها، بیش از هر گروه قومی دیگر افغانستان، قربانی ستیزه‌جویی طالبان هستند. علاوه بر نابودی روستاها و وسایل امرار معاش آن‌ها، طالبان مدارس آن‌ها را سوزانده‌اند، فرصت‌های آموزش و پرورش کودکان آن‌ها را گرفته‌اند و چهره‌های بانفوذ آن‌ها را که جرات سخن گفتن علیه طالبان را داشتند، کشته‌اند.

در ادامه این یادداشت آمده است: بسیاری از چهره‌های برجسته‌ی پشتون حتی قبل از حملات یازدهم سپتامبر علیه طالبان جنگیدند و زمانی که طالبان نزدیک به 90 درصد خاک افغانستان را در کنترل داشتند، با حکومت آن‌ها مخالفت کردند.

دیگران، مانند حامد کرزی رییس‌جمهور پیشین در روزهای اوج قدرت طالبان با آن‌ها روابط‌شان را قطع کردند و پس از درک نیت سوء طالبان و روابط به‌شدت سوال‌برانگیزشان با پاکستان، به مقاومت پیوستند. تعداد قابل توجهی از روشن‌فکران و سیاست‌مداران پشتون کاملا از طالبان دور ماندند و ترجیح دادند در خارج زندگی کنند.

هدف اصلی طالبان تاسیس یک امارت اسلامی برای اجرای نسخه خودشان از قانون شریعت بود – و هنوز هست – و ایدیولوژی آن‌ها سنگ‌بنای اتحادها و وفاداری‌هایشان است.

هرکسی که با جهان‌بینی آن‌ها مخالفت کند، بدون در نظرداشت قومیتش، یک هدف مشروع طالبان است.

سرانجام، صحبت از بیگانگی پشتون‌ها از کابل در بهترین حالت یک اغراق است. هردو رییس‌جمهور پیشین و فعلی افغانستان که به‌صورت دموکراتیک انتخاب شدند، پشتون هستند و پستهای کلیدی کابینه از جمله دفاع، اطلاعات، مالی و نیروی پلیس به‌صورت اکثریت توسط پشتون‌ها اشغال شده‌اند.

تنها دلیلی که طالبان توانسته‌اند مبارزات‌شان را حفظ کنند، پناهگاه‌های امن و محافظت از آن‌ها با حمایت پاکستان در برابر حملات تهاجمی نیروهای افغان و بین‌المللی بوده است.

زمانی که طالبان توسط نیروهای امنیتی افغان و سربازان ائتلاف به رهبری آمریکا تحت فشار قرار می‌گیرند، از مرز عبور کرده وارد پاکستان می‌شوند و به این شکل مانع مجازات می‌شوند.

در این زمان، مدرسه‌های پاکستانی اکنون به‌عنوان ماشین اصلی رادیکال‌سازی برای گروه‌های تروریستی فعالیت می‌کنند، به‌عنوان منابع تدارکاتی قابل اعتماد و مراکز سربازگیری برای طالبان خدمت می‌کنند و پیاده‌نظام‌های بی‌پایان را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهند.

با این‌حال، پاکستان نمی‌تواند این روند را تا ابد ادامه دهد، به‌ویژه وقتی مرگ ملا عمر، بنیانگذار و رهبر بلامنازع طالبان، باعث خلاء رهبری جایگزین‌ناپذیر و اختلافی شده است که مصالحه [جناح‌های مخالف]، اگر ناممکن نباشد، دشوار است.

علاوه بر این، تاکید بر مسیر فعلی برای پاکستان بسیار هزینه‌بر خواهد بود، به‌ویژه زمانی که تعداد فزاینده از چهره‌های برجسته، از جمله قانون‌گذاران ایالات متحده و مقام‌های ارشد ارتش، از حکومت جدید ایالات متحده می‌خواهند فشار بیشتری بر پاکستان وارد کند یا حتا این کشور را یک دولت حامی تروریسم اعلان کند.

طالبان و تروریست‌های وابسته به آن، که علیه مردم افغانستان جنگیده‌اند نمی‌توانند مبارز‌ه‌ خونین و منفورشان را برای همیشه ادامه بدهند.

دیپلمات نوشت: این‌که چقدر زمان خواهد برد تا قایق در حال غرق شدنِ طالبان کاملا غرق شود، تا حد زیادی به چگونگی رویکرد حکومت ترامپ در قبال جنگ افغانستان بستگی دارد.

اگر هدف، پایان دادن مسئولانه‌ طولانی‌ترین جنگ آمریکا در تاریخ باشد، در آن‌صورت حکومت جدید ایالات متحده می‌تواند به‌عنوان یک تسهیل‌کننده عمل کند و با هشدار دادن به پاکستان روند مرگ طالبان را تسریع ببخشد.

چنانچه که حکومت بوش پس از حملات یازدهم سپتامبر، در مورد پیامدهای پناه دادن به طالبان و دیگر گروه‌های تروریستی و حمایت از آن‌ها که تهدیدی علیه ایالات متحده هستند و ماموریتش را در افغانستان تخریب می‌کند، این کار را انجام داد.

وادار کردن پاکستان به تغییر مسیر آخرین میخی خواهد بود که بر تابوت طالبان و تروریست‌های وابسته به آن که در افغانستان می‌جنگند، کوبیده می‌شود.

/انتهای پیام/

منبع: خبرگزاری میزان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۸۲۸۶۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

یک ماجرا و هزار داستان؛ در بدخشان چه خبر است؟

منابع محلی، بیانیه‌ها، بررسی اخبار و ویدئوهای منتشر شده در سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی این روایت را تقویت می‌کند که نیروهای طالبان در روستای «قرلق» شهرستان درایم ولایت بدخشان بر سر تخریب مزارع با تعدادی از مردم محلی درگیر شده‌اند و در نتیجه یک کشاورز نیز کشته می‌شود.

به گزارش تسنیم، ماجرای مبارزه حکومت طالبان با کشت و تولید مواد مخدر در ولایت‌های افغانستان درحالی ادامه دارد که مقاومت کشاورزان نیز با گذشت زمان و نبود کشت جایگزین افزایش یافته است اما در ماههای اخیر برخی رسانه‌های غربی نیز به دنبال گرفتن ماهی از آب گل آلود هستند تا نقش سیاه‌نمایی را بیش از گذشته برجسته کنند.

از سوی دیگر برخی رسانه‌ها با انتشار اخباری اعلام کرده‌اند تظاهرات مردمی در بدخشان به دلیل ورود نیروهای طالبان به حریم شخصی بوده و حریم خانواده‌ها نیز رعایت نشده است.

بر اساس بیانیه فرماندهی پلیس بدخشان به نظر می‌رسد که وضعیت به حالت عادی بازگشته است.

خاطرنشان می شود که سال گذشته نیز در بدخشان بر سر تخریب مزارع خشخاش درگیری صورت گرفت و گفته شد چهار نفر کشته و یا زخمی شدند اما گزارشی از تعرض به حریم شخصی و خانوادگی منتشر نشد.

به نظر می‌رسد حساسیت کشاورزان مزارع خشخاش به این دلیل افزایش یافته است که برای کشت جایگزین کاری انجام نشده و با توجه به مشکلات اقتصادی افغانستان، آنها به نوعی مجبور به ادامه این روند هستند.

«پینو آلارچی» رئیس اجرایی پیشین دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرایم سازمان ملل اسفندماه گذشته با اشاره به عدم کمک‌های لازم در زمینه کشت جایگزین، اعتراف کرد؛ وظیفه جامعه جهانی است که برای کشت جایگزین مواد مخدر با افغانستان همکاری کند.

با نگاهی به این قبیل اظهارات مقامات مختلف غربی و نهادهای بین‌المللی، به‌خوبی می‌توان دریافت که جامعه جهانی با وجود قول‌های مکرر، کمکی به کشت جایگزین خشخاش در افغانستان نکرده‌اند. این در حالی است که اقتصاد مبتنی بر کشاورزی افغانستان به دلایل مختلف از جمله تحریم‌های آمریکا با مشکل مواجه است و این نارضایتی عمومی در مناطقی که ناچار از کشت هستند را افزایش می‌دهد.

با این حال، در ادامه چند نکته قابل ذکر است؛ نخست این که کشتن مردم عادی قابل توجیه نیست و حکومت طالبان باید نظارت بیشتری بر نیروهای خود داشته باشد.

البته پیش از این بارها مقامات ارشد کابل از جمله در این اواخر «سراج الدین حقانی» وزیر کشور حکومت طالبان نیز تاکید کردند که نیروهای حکومتی نباید با مردم بدرفتاری کنند و موجب رنج مردم شوند.

پاشنه آشیل حکومت‌های کابل در جامعه سنتی و مذهبی افغانستان بیشتر مسائل مربوط به قومیت، زبان، زنان و خانواده بوده است و هیچگاه مردم این کشور، توهین به چنین مسائلی را برنتابیده‌اند و همواره برای این حکومت‌ها در طی زمان فرجام نامبارکی را رقم زده‌اند.

به هر حال، موضوع اعتراض به تخریب مزارع خشخاش از سوی کشاورزان، موضوع جدیدی نیست اما برخی به نظر می‌رسد به دنبال فتنه هستند تا ماهی مقصود خود را صید کنند و باید در شرایط کنونی هم حاکمیت افغانستان و هم مردم بیش از گذشته هشیار باشند تا این کشور در بحران عمیق‌تر از گذشته فرو نرود.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • شرکت هیات افغانستان در نشست‌های بین‌المللی
  • یک ماجرا و هزار داستان؛ در بدخشان چه خبر است؟
  • فضل الرحمان: برای بهبود روابط پاکستان و طالبان مجازات می‌شوم
  • داعش در افغانستان به طور جدی سرکوب شده است
  • طالبان: حضور داعش در افغانستان به صفر نزدیک شده است
  • بازگشت بیش از ۱.۵ میلیون مهاجر به افغانستان
  • استقبال طالبان از قهرمانان فوتسال افغانستان
  • مذاکرات طالبان برای صادرات نفت روسیه
  • قربانی بهبود روابط کابل اسلام آباد شده ایم
  • بیش از ۳۵ کشته در حملات داعش در افغانستان