Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «دانا»
2024-05-06@07:36:25 GMT

گارانتی محصولات، یک خاطره و یک ضرب المثل

تاریخ انتشار: ۱۹ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۸۴۶۲۷۵

گارانتی محصولات، یک خاطره و یک ضرب المثل

بچه که بودم هر از گاهی این ضرب المثل رو از مادرم می شنیدم که میگه این بچه دندون های ما رو شمرده .

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛به نقل از تیتر آزاد، فریدون مفیدیخبرنگار خبرگزاری اسکانیوز با ارسال داستان یک خاطره و تطبیق ضرب المثلی با آن از نحوه گارانتی کالاهای خارجی و عدم نظارت بر آن گلایه کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

متن داستان به شرح زیر است.

بچه که بودم هر از گاهی این ضرب المثل رو از مادرم می شنیدم که میگه این بچه دندون های ما رو شمرده .

من اون موقع نمی دونستم که این ضرب المثل چیه و منظور مادرم از گفتن این ضرب المثل چی هست ، اما من اینو میدونستم که هر کاری که من انجام می دادم و بوی شیطنت و حیله گری داشت مادرم این ضرب المثل را تکرار می کرد.

سالها گذشت ، در دوران دبیرستان یاد این ضرب المثل افتادم و گفتم بلاخره الان موقعه اشه که تمام و کمال معنی و جایگاه این ضرب المثل رو تو عوام بدونم .

تو چند تا سایت جستجو کردم معنی جالبی داشت یک جایی معنی رگ خواب کسی را بدست آوردن بود و جایی دیگه معنی کسی را به نفهمی و فریب خوردن شناختن.

معنی دوم خیلی برام جالب بود خصوصا که این چند وقت درگیر مسئله ای بودم که خیلی این ضرب المثل برام مصداق داشت و از طرفی حس می کردم که تاوان زمان کودکی خودم را پس می دهم که مادرم می گفت : این بچه دندون های ما رو شمرده.

مصداق ضرب المثل برای من چی بود جالبه که شما هم بدونید.

یادمه سال 1393 با اصرار خانواده و گرفتن وام در صدد خرید یک دستگاه تلویزیون 48 اینچ با مارک X و بقول بچه ها 3D ویا همون سه بعدی خودمون شدیم . تلویزیون رو خریدیم و نصب کردیم فیلم های سه بعدی هم دیدیم هم اهل منزل و هم مهمانان از دیدن فیلمهای سه بعدی لذت بردند تا سال 95 یعنی درست حدود دوسال بعد و به عبارتی شش ماه بعد از اتمام گارانتی ، یهو تلویزیون سه بعدی چهار ، پنج میلیون تومانی ما خاموش شد و دیگه روشن نشد با مراجعه به نمایندگی و بعد از گذشت چند روز اطلاع حاصل شد که تلویزیون ما بقول فرمایش نمایندگی سوخت.

مات و مبهوت گفتم یعنی چی که سوخت

فرمودند : سوخت دیگه سوخت

گفتم مگه میشه یه تلویزیون چهار ، پنج میلیون تومانی در طی دو سال بقول شما بسوزد

گفت : بله اما میشه تعمیرش کرد

گفتم اینجور که شما میگی سوخت لابد نصف قیمت خود تلویزیون هزینه تعمیرشه.

یه لحظه یاد خرید یه کولر اسپیلت با همین مارک افتادم که بعد چند سال موتورش سوخت و با مراجعه به نمایندگی شرکت ، آقایان فکر کردن که گارانتی دستگاه تموم شده که خوشبختانه در مقابل بهت و حیرت آقایان متوجه شدیم که خوشبختانه محاسبات آقایان حداقل در مورد این کولر چند ماهی پس و پیش بوده و خوشبختانه گارانتی کولر تمام نشده است. که با تلاش و پیگیری های مستمرر موفق به دریافت قطعه مورد نیاز شدیم.

بگذریم ، این رو میخواستم بگم که واقعا این چنین شرکت هایی که بازار کشورمون را بهر واسطه ای تسخیر کرده اند خوب دندون های ملت رو شمردن و هر کاری هم که دلشون بخواد میکنند و هر بلایی بخوان سر این مردم صبور میارند. و اینقدر جسور شدن که اجناس و قطعات دستگاههاشون رو طوری طراحی میکنند و میسازند که درست بعد از اتمام گارانتی خراب و یا معیوب شده که هزینه تعمیر بعهده خریدار بیچاره بیافتد.

گاهی اوقات فکر میکنم که باید چیکار کرد، شرکت هایی داعیه مشتری مداری دارند و اینجوری پاسخ صداقت مردم را میدهند ویا واقعا دستگاه نظارتی در کشور نیست که به اینگونه مسائل بپردازد.

خلاصه آخرش باید اینو بگم که بقول مادرم اینا خوب دندون های ملت رو شمردن.

اینم داستان یه ضرب المثل و یه خاطره بسیار تلخ.

فریدون مفیدی خبرنگار خبرگزاری اسکانیوز

انتهای پیام/

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۸۴۶۲۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بیمار روانی مادرش را در خانه آتش زد

به گزارش خبرآنلاین،دقایقی بعد ناگهان صدای زن همسایه خاموش شد اما استشمام بوی شدید سوختگی که کل ساختمان را پر کرده بود همسایه‌ها را از خانه‌هایشان بیرون کشید.

به‌دنبال بوی دود و سوختگی، آنها به طبقه سوم رسیدند و دریافتند این بو از خانه مادر و پسر می‌آید. بلافاصله آنها با آتش‌نشانی و پلیس تماس گرفتند. وقتی همسایه‌ها پشت در خانه رسیدند پسر جوان فریاد می‌زد: «بروید! اگر از اینجا دور نشوید خودم را با اسید می‌سوزانم.»

لحظاتی بعد مأموران کلانتری وردآورد و آتش‌نشانی وارد محل شده و از پسر جوان خواستند تا در را باز کند. اما تهدیدهای او ادامه داشت و فریاد می‌زد: اگر کسی نزدیک شود خودم را با اسید می‌سوزانم.از آنجایی که صدایی از زن صاحبخانه به گوش نمی‌رسید، مأموران احتمال دادند که بلایی سر پیرزن آمده باشد.با این احتمال موضوع به بازپرس کشیک قتل و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت اعلام شد.

با حضور تیم جنایی در محل و پس از دقایقی صحبت با پسر جوان، او تسلیم شد و در را باز کرد. با ورود تیم جنایی به محل آنها با جسد پیرزن جلوی در آپارتمان روبه‌رو شدند که در حال سوختن بود. خانه بهم ریخته و کنار جسد چاقو، پیچ گوشتی و ظرفی افتاده بود که پسر جوان مدعی بود داخل آن اسید است و می‌خواسته با آن، خودش را بسوزاند. امدادگران آتش‌نشانی، بلافاصله جسد را خاموش کردند.

یکی از همسایه‌ها در تحقیقات میدانی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت گفت: این پسر مشکل روحی و روانی دارد و حتی مدتی هم در مرکز درمانی بستری بود. شب حادثه صدای مشاجره او و مادرش را شنیدم که مادرش می‌خواست او قرص‌هایش را بخورد اما وی امتناع می‌کرد.

اعتراف به قتل
پسر جوان که وضعیت روحی خوبی نداشت در رابطه با جنایتی که مرتکب شده بود، گفت: مادرم مدام می‌گفت تو دیوانه‌ای و باید قرص‌هایت را بخوری. این کلمات مرا تحریک کرد. حس بدی به من دست داده بود و صداهایی می‌شنیدم که از من می‌خواست از مادرم انتقام بگیرم. وقتی داخل آشپزخانه بود به سمتش رفتم و چاقو و پیچ گوشتی را از آشپزخانه برداشتم و به او حمله کردم. مادرم فرار کرد و من دنبالش دویدم و او را زدم بعد روی جسد بنزین ریختم و آن را به آتش کشیدم. با دیدن شعله‌های آتش تازه متوجه شدم که چه‌کار کرده‌ام. پشیمان شدم و تصمیم گرفتم با اسید خودم را بکشم. به سراغ ظرفی رفتم که داخل آن اسید بود. من نمی‌توانستم بدون مادرم زندگی کنم.
در بررسی محتویات بطری، مشخص شد که داخل بطری جوهر نمک بوده اما متهم تصور می‌کرده که داخل آن اسید است. پسر جوان که وضعیت روحی مناسبی نداشت به دستور بازپرس جنایی بازداشت و برای بررسی سلامت روانی به پزشکی قانونی منتقل شد.

21302

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903295

دیگر خبرها

  • خاطره بازی با معلمان کوهستان
  • پسر جوان مادرش را در خانه آتش زد
  • بیمار روانی مادرش را در خانه آتش زد
  • فال حافظ امروز دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ با معنی و تفسیر
  • (ویدئو) معنی جالب جنگ زرگری
  • معنی جالب جنگ زرگری + فیلم
  • فال حافظ امروز یک‌شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ با معنی و تفسیر
  • نگاهی به چالش تاکسی های برقی برای مالکان| در صورت تصادف تاکسی های برقی، عملکرد بیمه باید چگونه باشد؟
  • فال حافظ امروز شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ با معنی و تفسیر
  • لوتوس حافظه؛ دریافت نمایندگی فلش مموری در ایران