آمدن رئیسی به سود روحانی است/معرفی قالیباف به عنوان معاون اول،چیزی به رئیسی اضافه نمیکند
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۸۴۸۶۲۵
رویداد۲۴-آمدن رئیسی در ابتدا شوک و بهتی را در فضای سیاسی ایجاد کرد؛ بهتی که انتهای آن به نگرانی ختم میشد. بااینحال برخی از فعالان سیاسی هستند که معتقدند آمدن رئیسی آنقدرها هم برای روحانی بد نخواهد شد. حسین مرعشی، از اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران معتقد است که آمدن رئیسی منجر به بهبود شرایط روحانی خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ارزیابی شما از وضعیت و نقشه انتخاباتی جریان اصولگرا چیست؟ بهویژه با روشنشدن وضعیت نامزدهای جمنا. به نظر شما آیا حول آقای رئیسی اجماع صورت میگیرد؟قاعدتا اتفاق میافتد. ولی این مطلبی نیست که مجموعه اصولگرایان به چنین نتیجهای رسیده باشند. جمنا، کل مجموعه اصولگرایان را نمایندگی نمیکند. آقای رئیسی هم توجه دارد به اینکه جمنا نه میتواند همه اصولگرایان را پوشش دهد و نه در افکار عمومی میتواند حائز نکته مثبتی برای ایشان باشد. شخص آقای رئیسی از جمنا امکانات بیشتری دارد. شاید به همین دلیل هم بود که آقای رئیسی اعلام کرد به صورت مستقل وارد خواهد شد. این در حقیقت یک بازی دوگانه است که آقای رئیسی انجام داده است. از طرفی بالاخره جمنا یک حوزه نفوذی در برخي نهادهای خاص سراسري دارد که آقای رئیسی میخواهد آن رأی را داشته باشد. از طرف دیگر میداند تصمیمی که در جمنا اتخاذ شود، تصمیم همه اصولگرایان نیست. به هر حال برای ما تفاوتی نمیکند که چه کسی کاندیدای اصولگرایان باشد. البته ما علاقهمند هستیم که این جریان به یک نامزد واحد برسند.
شنیده شده که آقاي رئيسي ممکن است آقای قالیباف را به عنوان معاون اول خود انتخاب کند، یعنی نوعی از توافقات سیاسی هم در حال رخدادن است گویا... .حالا ببینید! اینها شمشیرهای دولبه است. بالاخره آقای قالیباف موافقان و مخالفانی دارد. با این حال فکر نمیکنم معرفی معاون اول، چیزی به آقای رئیسی اضافه کند. طبعا اگر اصولگرایان بخواهند خردمندانهتر عمل کنند، نباید کسی مثل آقای رئیسی را که اولینبار است میخواهد وارد مبارزات انتخاباتی شود به جریانهای تجربهشده اصولگرایی وصل کنند. آقایانی مثل قالیباف و جلیلی در عرصه سیاسی تجربه شدهاند و مخالفان و موافقانی دارند. طبیعتا اگر آقای رئیسی بخواهند حضور پیدا کنند، باید افراد هوشمندی پیرامون ایشان باشند که از مزیتهای هر یک از این نامزدها استفاده کنند. درعینحال مخالفتها و تضادهایی را که هر یک از بخشهای جامعه با این نامزدها دارند از رئیسی دور کنند.
بین نامزدهایی که به صورت بالقوه در جریان اصولگرا مطرح شدهاند، فکر میکنید کدام یک از آنها میتوانند جدیترین رقیب رئيسجمهوري باشند؟ آنچه در این چند روز مطرح شده این است که جدیترین رقیب روحانی آقای رئیسی است. شما هم موافق این موضوع هستید؟در مقایسه با آقای قالیباف که دو دور در صحنه انتخابات بودهاند و نیز آقای جلیلی که یک دوره حضور داشته و سقف رأی او مشخص است، ممکن است جدیدبودن آقای رئیسی در حوزههایی جذابیتهایی داشته باشد. اما اینکه رئیسجمهور منتخب (با فرض نامزدی رئیسی و رأیآوری) سابقه اجرائی ندارد و سابقه قضائي دارد، میتواند نقطه ضعفی برای او تلقی شود. قاعدتا در بین نامزدهایی که الان مطرح هستند، آقای رئیسی قدرت مانور بیشتری برای طرح مسائل جدید دارند و نیروی تازهنفسی برای جریان اصولگرا محسوب میشوند. با این حال اولین مسئله اصولگرایان، موضوع رسیدن به وحدت است. دومین موضوع برگشت به ذخیره خردی است که در اصولگرایان مورد استفاده قرار نمیگیرد. سومین مسئله آنها، شکلگیری یک رقابت عادلانه است.
اگر به همين روندي که تا امروز صداوسیما برای تبلیغ غیرمستقیم آقای رئیسی در پیش گرفته، ادامه دهند، این ادامه همان روش سال ٧٥ و ٧٦ است. رئيسجمهور را مردم باید انتخاب کنند. رئيسجمهور را نباید با فشار تبلیغات و استفاده ناعادلانه از صداوسیما برگزيد. با این حال همچنان معتقدم اولین مسئله اصولگرایان، مسئله وحدت است. ما نمیتوانیم بگوییم که اصولگرایان به اجماع رسیدهاند اما آقای ناطق، جامعه روحانیت مبارز، مدرسین قم، علی لاریجانی، باهنر و جامعه اسلامی مهندسان حضور ندارند و مؤتلفه هم عملا در حاشیه است. این اجماع نیست. اینکه افراد و اشخاص را دور هم جمع کنند و به جریانهای یادشده بیتوجهی کرده باشند، این مسئله اصولگرایان را حل نمیکند.
اصولگرایان اول باید وحدت داخلی خود را حل کنند. من اگر به جای آقای رئیسی باشم، در شرایطی از طرف اصولگرایان وارد رقابت ریاستجمهوری میشوم که همه در صحنه باشند. اگر همه نباشند، من نمیآیم. این توصیه برادرانه من به ایشان است.
اصولگرایان باید بنشینند و از ذخیره خِرد خود استفاده کنند و ببینند که اساسا به مصلحت آنهاست که در دور دوم آقای روحانی وارد رقابت شوند؟ چون تا امروز، جمهوری اسلامی بر این سنت بوده است که رؤسای جمهوری آن دودورهای بودند. آیا مصلحت اصولگرایان هست که در این دوره از رقابتها وارد شوند یا آنکه بنشینند و خود را برای دوره بعد و جانشینی آقای روحانی آماده کنند.
همچنین اصولگرایان باید به یک رقابت عادلانه روی بیاورند تا مردم احساس نکنند که چون اصولگرایان با ساختار سياسي احساس قوموخویشی بیشتری دارند، میخواهند به هر قیمتی شده فردی را رئيسجمهور ایران کنند. اصولگرایان هم باید همین راهی را که اصلاحطلبان در پیش گرفتهاند، در پيش بگيرند یعنی لحاظکردن متوسط افکار عمومی را در نظر بگیرند و به جای تحمیل سلیقه خود به افکار عمومی، خود را با آن همراه کنند. همچنین با دولت رفتار منصفانهتری در پیش بگیرند. بالاخره دولت خدماتی هم داشته است. با درنظرگرفتن این موضوع، نقد خود را هم مطرح کنند. مثلا در موضوعاتی که بین جریانهای سیاسی اختلاف وجود دارد، جانب انصاف را رعایت کنند.
در مجموع من فکر میکنم که جبهه متحد اصولگرایان، حتما یک پای مهم از سیاست در ایران است و حیف است که این بخش مهم از سیاست در ایران با روشهای نسبتا خام و نپختهای وارد موضوعات مهمی مانند رقابتهای سیاسی ریاستجمهوری بشوند.آیا رئیسی میتواند بین همه جریانهای اصولگرایی و البته جریانهایی که در بازی جمنا حضور ندارند، اجماع ایجاد کند؟نمیدانم. من به این فکر میکنم که آقای رئیسی شخصا دنبال این موضوع خواهد بود. اینکه شخصا در نشست جمنا شرکت نکرد و اعلام کرد به صورت مستقل ورود خواهد کرد، این علامت را میدهد که ایشان علاقهمند است تا با ائتلاف وسیعتری از اصولگرایان وارد صحنه رقابت شود؛ اما در پاسخ به اینکه این اتفاق رخ میدهد یا نه، باید گفت نمیشود یک عده بروند و نامزدهایی را تعیین و نهایی کنند، بعد هم انتظار داشته باشند دیگران از آنها حمایت کنند. حمایت همهجانبه زمانی اتفاق میافتد که در فرایند رسیدن به آقای رئیسی، دیگر بخشهای اصولگرایی هم درگیر بوده و در جریان باشند. اما بر اساس اخبار، تابهحال اینگونه نبوده است که همه جریانهای اصولگرایی در فرایند انتخاب رئیسی حضور داشته باشند. چنانچه دیگر بخشهای اصولگرایی در رسیدن به آقای رئیسی حضور نداشته باشند، بعدا سخت است که آنها را به همکاری دعوت کرد.ارزیابی شما از نحوه توزيع آرا چیست؟اصولگرایان یک رأی پایهای دارند که خیلی مهم است. اصولگرایان حدود ٢٥ درصد آرای مردم را دارند؛ اگر مشارکت در حد ٥٠ درصد باشد، شانس آنها بالا میرود و اگر بالاي ٥٠ درصد باشد، شانس آنها کمتر است. اگر بتوانند کاندیدای محبوبی را معرفی کنند که در برخورد با روحانی جانب انصاف را رعایت بکند و مسائل مهمی مانند سیاست خارجی و برجام را به عنوان دستاوردی تلقی کند، صرفنظر از انتقاداتی، در جزئیات ممکن است با آن مواجه باشد، همچنین در برخی مسائل هم نشان دهد از روحانی جدیتر است، مانند گشایش کارهای کشور، آن وقت میتواند بخشی از آرای میانه را جمع کند. اصولگرایان اگر نتوانند آرای میانه را جذب کنند و فقط به رأی جناح خود متکی باشند، کارشان ساده نیست.به نظر ميرسد آقاي رئیسی جدیترین رقیب روحانی است....من فکر میکنم کاندیداتوری آقای رئیسی برای روحانی خیلی مثبت است. آقای روحانی از کاندیداتوری آقای رئیسی ضرر نمیکند.شما فکر میکنید آمدن آقای رئیسی به دو قطبی منجر خواهد شد که بخش خاموش جامعه را پای صندوق رأی آورده تا آرای خود را تقدیم سبد روحانی کنند؟نمیتوانیم چنین مطلبی را بگوییم؛ ولی من فکر میکنم آقای رئیسی رقیب خوبی برای آقای روحانی است؛ از این لحاظ که آقای روحانی را در مجموع تقویت میکند.تقویت از چه زاویهای؟!سربسته بگوییم فعلا!با توجه به اینکه بخشی از نقشه انتخاباتی اصولگرایان روشن شده، فکر میکنید استراتژی روحانی چه باید باشد؟آقای روحانی باید از این فرصت تبلیغاتی انتخابات استفاده کند و بخشی از کارهایی را که انجام داده و البته پیچیدگیهای جامعه امروز ایران را برای مردم تشریح کند. همچنین به پارهای از برنامههای امیدآفرین آینده نیز بپردازد. روحانی باید اصلاحات مدنظر خود درباره دولت دوم را به مردم منتقل کند؛ چراکه حتما آقای روحانی با تجربهای که امروز دارد، قادر خواهد بود دولتی نیرومندتر و پرتحرکتر از دولت اول خود تشکیل بدهد.آمدن آقای رئیسی برای گرمترشدن تنور انتخابات است یا آنکه باید به حضور ایشان جدیتر نگاه کرد؟خیر. به نظر من آنها روی موفقیت آقای رئیسی حساب کردهاند.بنابراین فکر نمیکنید بهتر باشد تیم روحانی برنامه آمدن روحانی را با توجه به حضور رئیسی تغییر بدهد؟خیر. آقای روحانی برنامههای خود را براساس نیازهای کشور تنظیم کرده است. بالاخره یک نفر قرار بوده رقیب باشد. آقای روحانی باید کار خود را به طور عادی جلو ببرند.
منبع: روزنامه شرق
منبع: رویداد24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۸۴۸۶۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خالص سازها به سراغ قالیباف رفتند /حمله همه جانبه برای جلوگیری از ریاست مجدد قالیباف بر مجلس /پایداری ها پشت متکی می ایستند؟
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه سازندگی در گزارشی نوشت:
قالیباف پس از چهار سال، سکوت همیشگیاش بر تمام کاستیهای دولت سیزدهم را شکسته و هم خودش به دولت انتقاد میکند و هم دست مجلسیها را باز گذاشته است. آن هم قالیبافی که با پایداریها و طرفداران دولت که برای ریاستجمهوری سیدابراهیم رئیسی تلاش بسیار کردند برای پیروز شدن در انتخابات مجلس دوازدهم ائتلاف کرد. اما حتی در آخرین نشستی که هفته گذشته با اقتصاددانهای دولتی داشت، آخرین اولتیماتومها را به دولت سیدابراهیم رئیسی و کابینهاش داد تا هرچه سریعتر برای مشکلات ارزی و اقتصادی چارهای بیندیشند.
در عین حال نمیشود به این موضوع تنها اکتفا کرد زیرا قالیباف کسی نیست که برای دولت رئیسی و طرفدارانش خطونشان بکشد چون بارها ثابت کرده که خیلی راحت میتواند چشم بر ضعفها و حتی فسادهای موجود در قوه مجریه سیزدهم ببندد بنابراین، این سوال پیش میآید که چرا قالیباف به ناگه به دولت انتقاد میکند؟ و چرا دولت رئیسی برای رئیس کنونی پارلمان دیگر آن دولت قبل نیست؟ شاید آنطور به نظر برسد که سیدابراهیم رئیسی هم دیگر برای قالیباف همپیمان قدیمی نیست و دور از ذهن نیست که او حتی برای اینکه مجدداً صاحب ریاست شد به عنوان یکی از منتقدان شرایط موجود، انتقاداتش را از دولت افزایش دهد. فردی که اگر دوباره کرسی قدرت را به دست بگیرد احتمالاً رقیب جدیتری برای سیدابراهیم رئیسی در ریاستجمهوری ۱۴۰۴ خواهد شد.
موضوعی که عباس سلیمینمین که نزدیکی سیاسی نیز با رئیس مجلس دار، سال گذشته آن را رد کرد. او در گفتوگو با سایت قرن نو گفته بود که رئیسی برای بار دوم کاندیدا خواهد شد و قالیباف خود را وارد رقابت با او نخواهد کرد. سلیمینمین تاکید کرده بود: «قرابت فکری بین جبهه پایداری و رئیسی وجود ندارد» موضوعی که البته مسکوت ماند و در شرایط کنونی طور دیگری به نظر میرسد.
درست است که محمدباقر قالیباف با ائتلاف پایداریها به مجلس راه یافت اما گویا در جنگ قدرتی که میان اصولگرایان اکنون باقی است، قالیباف ترجیح میدهد، طرف جریان وابسته به دولت سیزدهم قرار نگیرد. گویا بدهبستانهای سیاسی چهار سال اخیر به مذاق رئیس مجلس خوش نیامده است. او چشمهایش را روی ضعفهای دولت بست اما از آن طرف آنها تمام تلاششان برای وارد کردن بیشترین هجمهها به قالیباف انجام دادند. به طوری که همچنان نیز بر سر ریاست مجلس افرادی مانند مجتبی ذوالنوری و نبویان و حتی حمید رسایی که با جریان شریان شناخته میشود به عملکرد قالیباف نقد میکنند.
در نظرسنجیای که عصر ایران منتشر کرده و کمتر از ۲۴ ساعت روی سایت فعال بود ۸۳۵۵ نفر در آن شرکت کردند. نتیجه بسیار جالب توجه و تاملبرانگیز بود؛ حدود ۸۲ درصد شرکتکنندگان اعلام کردند که اگر نماینده بودند به منوچهر متکی رای میدادند و تنها ۱۸ درصد قالیباف را ترجیح دادند. این نشان میدهد که دستکم بخشی مهمی از افکار عمومی دیگر تمایلی به ریاست قالیباف بر قوه مقننه ندارند و ترجیح میدهند یک چهره معقولتر در مجلس آینده که احتمالاً بسیار هم پرتلاطم خواهد بود، مدیریت پارلمان را بر عهده بگیرد.
بر همین اساس و با توجه به کارنامهای که دوستان دولت در این سالها انجام دادند، جریان قالیباف هم اگر در نهایت نتواند نظر اکثریت را معطوف او کند، فردی مثل متکی را بر پایداریچیها ترجیح میدهد. قالیباف راه سختی را برای ریاست دوباره پارلمان در پیش دارد. حال که پایداریها توانستند، نماینده بیشتری به مجلس بفرستند و در شرایطی که رقیبان اصلی او ممکن است نبویان و ذوالنوری از چهرههای شناخته شده پایداری باشند، قالیباف باید تلاش بیشتری کند. طرفداران رئیسی همواره سعی دارند تا تنها جریان رقیبشان را از زمین بیرون کنند. از بیمحلی به همایش انتخاباتی قالیباف در آبان امسال تا به حاشیه راندن مجلس توسط افرادی همچون الیاس نادران که از شناختهشدهترین افراد اصولگرایی و نزدیک به طیف رئیسی است.
فراموش نکنیم که حتی در آستانه دومین اجلاسیه مجلس و انتخابات هیاترئیسه در بهار ۱۴۰۰ و مهمتر از آن انتخابات ریاستجمهوری، یکی از اعضای جبهه پایداری در مجلس مدعی دستکاری بودجه پس از تصویب از سوی قالیباف و نزدیکانش شد. یکی دیگر از مواردی که سروصدای زیادی کرد ماجرای سفر خانواده قالیباف به ترکیه برای خرید سیسمونی نوه در راهشان بود. چندی بعد از این ماجرا مهدی طائب، رئیس قرارگاه عمار و از چهرههای اصولگرایان در یک فایل صوتی که از او درز پیدا کرد، مدعی شد که در پس افشای سفر خانواده قالیباف به استانبول، برادر داماد سیدابراهیم رئیسی قرار داشته است. درست است که موضوع سیسمونی نوه رئیس مجلس الان دیگر صدر اخبار نیست اما از آنجایی که جبهه پایداری و رئیس قوه مجریه چندان علاقهای به دخالتهای او ندارند بنابراین میتوان حدس زد که محمدباقر قالیباف تنها مرد بازمانده از طیف خودش است و شانس باخت بالایی دارد.
به هر حال گویا جریان خالصسازی توسط دولت و حامیانش در طول چند سال گذشته، دامن محمدباقر قالیباف را بیشتر از هر فرد دیگری گرفته و رئیس مجلس یازدهم از این موضوع خشمگین است. برنامه یکدست کردن به اختلاف سیاسی میان نیروهای جریان اصولگرا برای خالصسازی بیشتر منجر شد. ضمن آنکه از زمان قرار گرفتن ابراهیم رئیسی در جایگاه ریاستجمهوری، قالیباف بارها هدف هجمه حامیان او قرار گرفته است.
در این میان مطرح شدن نام منوچهر متکی، وزیر امور خارجه دولت احمدینژاد که به چهره معتدلتری نسبت به باقی نفرات شناخته میشود به مذاق قالیباف خوشتر است زیرا امکان رایزنی موفق برای حضور گزینههای جریان حامی قالیباف در هیاترئیسه را افزایش دهد. البته آنچه نباید از نظر دور داشت، تنش میان دولت و مجلس درخصوص سیاستهای اقتصادی است که دیگر دو طرف از آشکار شدن آن ابایی ندارند. زیرا از سویی به نظر میرسد که حامیان رئیسی به این باور رسیدهاند که حضور مجدد قالیباف بر ریاست مجلس فرصتی مناسب برای او خواهد بود تا خود را برای رقابت مستقیم یا نیابتی با رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری پیشرو مهیا کند.
منوچهر متکی در افکار عمومی جزو اصولگرایان معتدل شناخته میشود و شاید سابقه دیپلماتیک وی در شرایط بینالمللی کنونی کشور در تقویت تمایل به او موثر بوده باشد. او قبلاً سفیر ایران در ژاپن و ترکیه سپس وزیر خارجه کشورمان بود که به دنبال مخالفت با سیاستهای نسنجیده محمود احمدینژاد در عرصه روابط خارجی و درحالی که در ماموریت دیپلماتیک سنگال به سر میبرد، برکنار شد. با این حال وارد فاز تقابل و هیاهو نشد و همین خویشتنداری او تحسین اصولگرایان را بیشازپیش برانگیخت و از همینروست که در محافل سیاسی اصولگرایان از وی به عنوان گزینه جدی و مورد وفاق برای ریاست مجلس یاد میشود. به گزارش عصر ایران، خبرها حاکی از این است قالیباف که بسیاری از یارانش در انتخابات اخیر از راهیابی به مجلس باز ماندند و موقعیت خود برای ریاست مجلس را در خطر میبیند، رایزنیهایش را آغاز کرده است تا بلکه بتواند با جلب نظر نمایندگان جدید، همراهی آنها را برای ریاست مجدد خود کسب کند.
البته این بدان معنا نیست که رقابت نهایی الزاماً بین قالیباف و متکی خواهد بود. جبهه پایداری ترجیح میدهد که یکی از اعضای خود مانند سیدمحمود نبویان را به ریاست مجلس برساند. با این حال اگر پایداریچیها نتوانند یکی از خودشان را به کرسی ریاست بنشانند، ترجیح میدهند برای جلوگیری از پیروزی قالیباف به متکی رای بدهند. معدود میانهروهای مجلس نیز فارغ از توافقهای پشت پرده- که دور از ذهن نیست- اصولگرای معتدلی چون متکی را بر تندروهای پایداری و فرد پرحاشیهای مانند قالیباف ترجیح میدهند.
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901228