Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-05-09@02:25:08 GMT

سياست‌ورزي به سبک انقلابي‌گري

تاریخ انتشار: ۲۰ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۸۴۹۱۰۷

خبرگزاري آريا - سياست‌ورزي به سبک انقلابي‌گري اگر بخواهيم بزرگ‌ترين چالش سياست‌ورزي جريان انقلاب را براي فهم عمل انقلابي مورد بررسي قرار دهيم، بايد دوگانه‌ي واقع‌گرايي-آرمان‌خواهي را مورد دقت و تحليل قرار دهيم. دوگانه‌اي که در انتخابات رياست‌جمهوري گذشته بسيار بالا گرفت و حتي رهبر معظم انقلاب نيز به آن واکنش نشان دادند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!




قطعاً مهم‌ترين دستاورد انقلاب اسلامي را نه سرنگوني حکومت دست‌نشانده‌ي پهلوي، بلکه تغيير الگوهاي رفتاري و ساختاري ناشي از دگرگوني سياسي-اعتقادي جامعه مي‌بايد دانست. در برخي حوزه‌ها از جمله ساختار سياسي و قانون اساسي، اين تحول به سطح بالايي از ثبات و نهادينگي اجتماعي رسيد؛ به‌طوري‌که بعد از گذشت چهار دهه از انقلاب، شاهد حضور حداکثري اقشار در مناسک سياسي انقلاب اسلامي همچون انتخابات يا راهپيمايي‌ها هستيم.

در کنار اين مهم، در برخي ديگر از حوزه‌ها، از جمله رشد علمي و صنايع نظامي نيز توفيقات بسيار مهمي کسب کرديم و توانستيم الگوهاي سابق را که بر وابستگي مطلق بنا شده بود، در هم بشکنيم و پايه‌هاي علمي و نظامي خود را براساس خودباوري بنا نهيم. البته در اين ميان، در برخي حوزه‌ها از جمله اقتصاد و الگوهاي رفتاري و تصميم‌سازي در عرصه‌ي سياست‌ورزي، نتوانسته‌ايم به ساختاري مشخص و متقن که سطحي از نهادينگي را در خود ايجاد کرده باشد، دست پيدا کنيم.

از ديگر حوزه‌هاي مغفول، فقدان الگوي سياست‌ورزي انقلابي است. اخلاق و برخي آموزه‌هاي شرعي و همچنين توصيه‌هاي رهبران انقلاب به‌تنهايي نمي‌تواند الگوهاي رفتاري ما را به‌خصوص در عرصه‌ي سياست‌ورزي، ترسيم کند؛ چراکه تبيين يک الگو نيازمند چينش صحيحي از مفاهيم مشخص در ساختاري منظم و کارآمد است که متأسفانه اکثر سياست‌مداران انقلاب تا به امروز نتوانسته‌اند به اصول سياست‌ورزي تراز انقلاب اسلامي دست پيدا کنند تا بتوانند در مرحله‌ي بعد آن را به‌صورت آکادميک به نسل‌هاي بعد منتقل نمايند. به‌اين‌ترتيب بايد گفت ما امروز با چالش عمل بهنگام، دقيق و به‌اندازه در عرصه‌ي سياست‌ورزي جريان انقلاب روبه‌رو هستيم. شايد بتوان گفت رقباي جريان انقلاب در داخل مرزهاي قانوني و سياسي توانسته‌اند با سرلوحه قرار دادن نوعي از پراگماتيسم، رفتار خود را جهت دهند و در پيچ‌هاي سياسي براساس اصالت منفعت، به تصميم‌سازي و عمليات سياسي دست بزنند. لذا بايد گفت اخلاق در مسلک اين جريان‌ها از همان اصالت منفعت برمي‌خيزد و ملاحظات اخلاقي همچون حفظ تقوا، در اين ساختار واقع‌گرايي مطلق، عرصه‌اي براي عرضه‌ي خود نخواهد داشت.

با توجه به ملاحظات اخلاقي و شرعي و همچنين با توجه به مسيري که انقلابي‌ها براي خود ترسيم کرده‌اند، بايد اذعان کرد دستيابي به الگويي همه‌جانبه حقيقتاً دشوار خواهد بود. شايد اولين قدمي که مي‌توان در اين راستا برداشت، بازخواني وقايع و شکست و پيروزي‌هاي سياسي جريان انقلاب است که مي‌تواند در بسترسازي رفع تعارضات و تناقضات و الگويابي کمک کند. اما اگر بخواهيم بزرگ‌ترين چالش سياست‌ورزي جريان انقلاب را براي فهم عمل انقلابي مورد بررسي قرار دهيم، بايد دوگانه‌ي واقع‌گرايي-آرمان‌خواهي را مورد دقت و تحليل قرار دهيم. دوگانه‌اي که در انتخابات رياست‌جمهوري گذشته بسيار بالا گرفت و حتي رهبر معظم انقلاب نيز به آن واکنش نشان دادند. بررسي اين دوگانه مي‌تواند برخي از نقاط تاريک سياست‌ورزي انقلابي را روشن سازد و چراغي باشد براي رويدادهاي آتي.

صفت آرمان‌خواهي و کنش‌هاي متناظر به آن، موجبات نقد برخي افراد خارج از منظومه‌ي انقلاب را فراهم آورده که اساساً نقدي جدي است. خاستگاه نقد آرمان‌خواهي از ذهن واقع‌گراي منتقدان نشئت مي‌گيرد. زاويه‌اي که واقعيات با اقدامات آرمان‌گرايانه‌ي آرمان‌خواهان در تحليل يک فرد واقع‌گرا ايجاد مي‌کند، آغاز نزاع اين دو مفهوم است. تا وقتي نتوان نسبت بين اين دو مؤلفه (آرمان و واقعيت) را در منظومه‌ي فکري انقلاب براي اتخاذ تصميمات و انتخاب کنش‌ها تعريف کرد، اين مناقشه از وزن قابل توجهي برخوردار خواهد بود.

اين دوگانه در تمام عرصه‌هاي زندگي انسان وجود دارد. حتي در شريعت (که برنامه‌ي زندگي دين براي انسان تلقي مي‌گردد) نيز به‌نوعي بروز مي‌‌يابد. به‌طور مثال، دروغ فعلي ناپسند و نهي‌شده از ناحيه‌ي شريعت است، درحالي‌که در پاره‌اي از شرايط، دروغ گفتن خود يک ثواب و امري واجب مي‌شود يا مثلاً در مسائل اجتماعي به فتواي فقها، حفظ نظام اسلامي از هر واجبي واجب‌تر است؛ يعني در تزاحم حفظ نظام و مثلاً اقامه‌ي نماز، بايد به اجراي حکم اول پرداخت. اساساً مناقشه‌ي حکم اوليه و ثانويه در فقه نيز از همين جنس است.

ارائه‌ي يک راهکار

رهبر انقلاب در ديدار دانشجويان مي‌فرمايند: «اين‌جور نيست که هرچه اسم مصلحت رويش بود، اين يک چيز منفي‌اي باشد. بعضي اين‌جور خيال مي‌کنند: آقا مصلحت‌انديشي مي‌کنيد؟ خوب، بله، گاهي انسان مصلحت‌انديشي مي‌کند. خود مصلحت‌انديشي يکي از حقايقي است که بايد به آن توجه داشت. اين جزء مسلمات و واضحات اسلام است.»[1]
مفهومي که از اين بيان وام گرفته مي‌شود و در اين بين نقش حلقه‌ي واسط را بين آرمان‌گرايي و مصلحت‌انديشي بازي مي‌کند و مکانيسمي منعطف و کاملاً اصولي جهت هضم واقعيت در جهت آرمان‌خواهي تعريف مي‌شود، مفهوم «مصلحت» و «مصلحت‌انديشي» است.

در ابواب فقهي درباب مصلحت و فقه‌المصلحه بحث‌هاي زيادي مطرح شده است، به‌خصوص مباحثي که در موضوع حکومت‌داري و انشاي احکام حکومتي توسط ولي جامعه از ديرباز تا به امروز مورد بحث علماي دين بوده است. مصلحت‌انديشي صرفاً به‌عنوان مکانيسم اتخاذ تصميمات و مواضع توسط حکومت و حاکم نيست، بلکه مدل مصلحت‌انديشي براساس چارچوب کلي مصلحت ديني است که بايد در فرايند تصميم‌گيري همه‌ي مدعيان انقلاب اسلامي مورد دقت و بررسي بيشتري قرار گيرد.

مسئله‌ي اصلي ما اين است که فعل مصلحت‌انديشي چگونه اتفاق مي‌افتد؟ جهت پاسخ به اين مسئله‌ي اساسي بايد فرايند فهم مصلحت يا بهتر بگوييم سيستم تشخيص مصلحت مشخص گردد و بالتبع آن عناصر اين سيستم و نسبت اين عناصر با يکديگر تعريف شود. به نظر مي‌رسد اگر بخواهيم در مفهومي عام، اصول اصلي تشکيل‌دهنده‌ي مفهوم مصلحت را استخراج نماييم، مي‌توانيم چهار نوع از اصول را نام ببريم:

1. اصول مادر
2. اصول جاري
3. نظام اولويت‌بندي
4. درک واقعيات (اقتضائات زماني)

اصول مادر

در توضيح اين عنصر بايد گفت يک‌سري از اصول به‌عنوان اصول مبنايي و اساسي اسلام و انقلاب اسلامي (و توضيح‌دهنده‌ي فلسفه‌ي وجودي آن‌ها) مطرح است که شايد بتوان آن‌ها را در مقام اصول مادر در اسلام و انقلاب تعريف کرد. البته بايد اين اصول مادر به فراخور فرد و حوزه‌ي تصميم‌سازي، متناسب و به‌روزرساني شوند تا به کلياتي بلااستفاده تبديل نشود. به‌طور کلي، مي‌توان دستيابي به جامعه‌ي عادلانه و معنوي را يکي از اصول مادر انقلاب تلقي نمود يا بحث مبارزه‌ي هميشگي با استکبار و حمايت از مستضعفين عالم را از اصول ذاتي و پايه‌ي انقلاب دانست. مدعيان انقلاب، مثلاً اصول‌گرايان، بايد براي احصاي مکانيسم متناسب خودشان جهت تصميم‌گيري مصلحت‌انديشانه و رفتار انقلابي، درصدد پاسخ درباب اصول مادر متناسب با جايگاه تعريف‌شده‌ي خود در حوزه‌ي سياست، اقتصاد و فرهنگ و ساير حوزه‌ها باشند. به‌عنوان مثال، آيا حفظ اصول‌گرايي مي‌تواند (حتي اصول‌گرايي حداقلي) يکي از اصول مادر اصول‌گرايان باشد؟ آيا به قدرت نرسيدن سکولارها و منحرفين از انقلاب مي‌تواند يکي از اصول مادر تلقي شود؟ براي رفتار انقلابي ابتدا مقتضي است جايگاه فرد، اصول اصلي و مادر احصا شود.

اصول جاري

اين مجموعه اصول چارچوب دائمي و هميشگي عملکرد و کنش‌هاي مدعيان انقلاب است که براساس موازين و قيود اسلام و انقلاب تعريف مي‌شود. به‌طور مثال، شايد بتوان تلاش در جهت انتخاب بهترين شيوه و تفکر در مباحث مختلف را رويکردي دائمي دانست که ممکن است در شرايط متفاوت تغيير کند. البته مثال‌هاي مطرح‌شده‌ي هر اصل مطلق نيست و ممکن است نياز به توضيح بيشتري داشته باشد که از حوزه‌ي بحث خارج است. اصول جاري شامل تاکتيک‌هاي جايگاه‌ها و نقش‌هاي مختلف است که توجه به آن به تصميم بهينه و کيفي منجر مي‌شود.

نظام اولويت‌بندي

اين نظام، بعد از تعريف اصول مادر و جاري، تلاش خواهد کرد به تعريف رابطه و نسبت و اولويت اين اصول نسبت‌به يکديگر بپردازد؛ به‌طوري‌که اگر اين نظام اولويت‌بندي را به روي کاغذ آوريم، يک ناظر بي‌طرف به‌راحتي مي‌تواند اهميت اصول بالادستي نسبت‌به اصول پايين‌دستي را تشخيص دهد. شايد سخت‌ترين و پرچالش‌ترين بخش سيستم مصلحت، تعيين اين زيرسيستم باشد. رهبر معظم انقلاب اين‌گونه به شرح اين موضوع مي‌پردازند: «مطلب ديگر اين است که آرمان‌هاي نظام اسلامي، که در حقيقت آرمان‌هاي اسلامي است، يک منظومه‌اي است، يک مجموعه‌اي است، مراتب مختلفي هم دارد. بعضي از اين‌ها اهداف غايي‌تر و نهايي‌ترند. بعضي‌ها اهداف کوتاه‌مدت‌اند، اما جزء آرمان‌هايند. همه‌ي اين‌ها را بايد دنبال کرد.»[2] در نظام اولويت‌بندي، روح حاکم، قاعده‌ي پذيرفته‌شده‌ي اهم و مهم است که بر اين اساس، تفوق يک اصل بر اصل ديگر مطرح مي‌شود.

واقعيات (اقتضائات)

موضوعي که در ابتداي بحث به‌عنوان چالش جدي واقع‌گرايان در مقابل آرمان‌گرايان مطرح شد، در اينجا به‌عنوان يکي از عوامل اصلي مصلحت‌انديشي مطرح مي‌شود. اگر روزي فرارسد که تمام واقعيات و اقتضائات جامعه بر چارچوب و اهداف خواسته‌شده‌ي اسلامي منطبق شود، شايد بتوان فلسفه‌ي وجودي مصلحت‌انديشي را نيز پايان‌يافته دانست. البته اين واقعيات و اقتضائات هميشه در يد قدرت جامعه، حکومت يا فرد نيست، بلکه برخي از اين واقعيات بُعد تاريخي و غيرارادي دارد که بايد مورد توجه قرار گيرد.

فاصله‌ي واقعيت (هست‌ها) با آنچه بايد باشد (بايدها) ضرورت مصلحت‌انديشي را به‌روشني مشخص مي‌‌کند. قطعاً فهم واقعيت موجود در هر حوزه‌اي که قرار است در آن حوزه مصلحت‌انديشي صورت گيرد، از لوازم اصلي مصلحت‌انديشي خواهد بود. موضوعي که يکي از چالش‌برانگيزترين مصاديق آن در مورد نظرسنجي‌ها و حجيت و عدم حجيت آن در انتخابات رياست‌جمهوري 92 مطرح شد. مسئله‌ي حجيت نظرسنجي مورد بحث يادداشت نيست، بلکه ضرورت فهم واقعيات جامعه، محور بحث است. درهرصورت اينکه ما بتوانيم درک درستي از واقعيات جامعه داشته باشيم تا براساس اين درک بتوانيم تمام ابعاد وضعيت موجود را در جهت حرکت به‌سمت وضع مطلوب و آرماني حرکت دهيم، موضوعي عقلايي و منطقي است، والا در ورطه‌ي توهمات و تخيلات خواهيم افتاد.

رهبر معظم انقلاب در اين رابطه مي‌فرمايند: «نسبت آرمان‌ها با واقعيت‌هايي که وجود دارد، چيست؟ مثلاً فرض بفرماييد تحريم. تحريم يک واقعيتي است. خب، يکي از آرمان‌هاي ما، پيشرفت اقتصادي کشور است. از آن طرف هم واقعيتي وجود دارد به نام تحريم. يا در مسائل گوناگون سياسي؛ در انتخابات، در غيره، غيره. آنچه که من مي‌توانم عرض کنم، اين است که ما آرمان‌گرايي را صددرصد تأييد مي‌کنيم. ديدن واقعيت‌ها را هم صددرصد تأييد مي‌کنيم. آرمان‌گرايي بدون ملاحظه‌ي واقعيت‌ها، به خيال‌پردازي و توهم خواهد انجاميد. وقتي شما دنبال يک مقصودي، يک آرماني حرکت مي‌کنيد، واقعيت‌هاي اطراف خودتان را بايد بسنجيد و برطبق آن واقعيت‌ها برنامه‌ريزي کنيد. بدون ديدن واقعيت‌هاي جامعه، تصور آرمان‌ها خيلي تصور درست و صحيحي نخواهد بود، چه برسد به دستيابي به آرمان‌ها.»[3]

با توضيحي که از اين چهار جزء و مجموعه‌ي اصول داده شد، روند کار اين مکانيسم نيز مشخص مي‌شود. به‌اين‌ترتيب که جهت اتخاذ يک تصميم بايد جايگاه آن را در بين اصول مادر و جاري شناخت و اولويت آن را بررسي کرد و درک اقتضائات محيطي و زمينه‌ي لازم جهت اجراي اين تصميم در سطح جامعه را لحاظ کرد تا در نتيجه، آن تصميم و کنش مورد نظر از رهگذر مصلحت‌انديشاني به کنشي انقلابي تبديل شود تا از منجلاب توهم‌گرايي از يک‌سو و عمل‌گرايي صرف از سوي ديگر، نجات يابد. عمل انقلابي نقطه‌ي مقابل آرمان‌گرايي صرف است. آرمان‌گرايي صرف منجر به توهم‌گرايي مي‌شود و واقع‌گرايي صرف منجر به عرفي‌گري و عمل‌گرايي مي‌گردد.*



منبع : فارس

كلمات كليدي : انتخابات ، اصلاح طلبان ، اصولگرايان ، انقلابي گري


منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۸۴۹۱۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فرمانده کل سپاه پیام صادر کرد

به گزارش تابناک به نقل از ایرنا،  سرلشکر پاسدار حسین سلامی در پیامی به مناسبت فرا رسیدن ۱۷ اردیبهشت ماه روز بسیج سازندگی نوشت:

۱۷ اردیبهشت ماه در تقویم تاریخی میهن اسلامی مزین به نام «بسیج سازندگی» از نهادهای روییده از بطن حقیقت انقلاب اسلامی است؛ امروز بسیج سازندگی ارائه تعریف نوینی از مدیریت جهادی در عرصه‌های خدمت خالصانه و بی منّ و اذی در پرتو ولایتمداری در مسیر تابناک آرمان‌های انقلاب اسلامی به شمار می‌رود.

 
 فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی افزود: بسیج سازندگی طی سال‌های فعالیت خود با اتکا به انگیزه و همت والای جوانان مومن و انقلابی و ورود به میدان‌های سازندگی، خدمت رسانی و محرومیت زدایی و دیگر عرصه‌های مختلف نیاز کشور به ویژه عمرانی، آبرسانی، نهضت کمک‌های مومنانه، اقتصاد مقاومتی و نهضت مسکن محرومان و شتافتن به کمک مردم در بلایای طبیعی، به شایستگی از توانمندی‌های شگفت آور و غیرقابل انکار خود برای آبادانی ایران عزیز رونمایی کرد و با ترسیم نقش موثر پویا و حیات‌بخش تجربه گرانبها و الهام بخشی فراروی علاقمندان به انقلاب و نظام اسلامی فراتر از جغرافیای این سرزمین گشود.

سرلشکر سلامی تاکید کرد: حضور مجاهدانه و هوشمندانه در صحنه‌های پرمسئوولیت خدمت رسانی و مردم یاری با نصب‌العین قرار دادن منویات و رهنمودهای حکیمانه رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه‌ای (مدظله العالی) از شاخصه‌های برجسته «سازمان بسیج سازندگی» است که موجبات گسترش فرهنگ و تفکر ناب جهادی بعنوان یادگار ارزشمند حضرت امام خمینی (ره) را بین جوانان ایران اسلامی رقم زده است.

وی تاکید کرد: اینک در گام دوم انقلاب اسلامی که تجلی عزت مداری، اقتدار، پیشرفت و شکوه ایران عزیز در مسیر تمدن سازی و درک عصر ظهور است، باور داریم رفع محرومیت تنها با اتکال به خداوند متعال و برخورداری از تفکر و روحیه جهادی و عمل انقلابی و اعتماد به نیروی انسانی مخلص و شیفته خدمت و فداکاری امکان‌پذیر خواهد بود.

فرمانده کل سپاه پاسداران تصریح کرد: اینجانب سالروز تشکیل بسیج سازندگی را به مسئولین ارجمند و یکایک جهادگران خدوم این نهاد مقدس تبریک می‌گویم و امیدوارم حرکت متعهدانه و مخلصانه جهادگران ولایی و انقلابی تحت تعالیم اسلام ناب محمدی (ص) و آموزه‌های تاریخی انقلاب، در راستای جلب رضای پروردگار و خرسندی رهبر عزیز و جانباز انقلاب و آرامش بخشی به ملت شریف ایران، شکوهمندانه و پرفروغ تر از گذشته تداوم یابد.

دیگر خبرها

  • اراده تحول‌گرایی و تمدن‌سازی در گام دوم انقلاب اسلامی
  • دبیر قرارگاه راهبردی گام دوم انقلاب اسلامی هرمزگان منصوب شد
  • مدیرکل حوزه ریاست کمیته امداد منصوب شد
  • دشمن تلاش دارد اعتماد مردم به نهادهای دینی را مخدوش کند
  • اعتراض برخی از اعضای رزما به ائتلاف با امنا
  • فرمانده کل سپاه پیام داد
  • رفع محرومیت تنها با عمل انقلابی امکان پذیر است
  • رسالت آموزش و پرورش، تربیت نسلی با آرمان‌های انقلابی است
  • بسیج سازندگی؛ نهالی روییده از بطن حقیقت انقلاب اسلامی
  • فرمانده کل سپاه پیام صادر کرد