تحلیل غلامعلی رجایی از نامزدی احمدی نژاد: با ارتحال هاشمی، به دنبال دوقطبی سازی بین خود و رهبری در افکار عمومی است/ احتمال مشابه سازی بازی پوتین-مدودف
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۸۹۰۶۰۱
به گزارش جماران، غلامعلی رجایی در کانال تلگرام خود نوشت:
درخبرها آ مد:
احمدی نژاد که در روزهای گذشته ژست حمایتی از نامزدی بقایی می گرفت، خود نیز بر خلاف نامه ای که پس از نهی رهبری به ایشان نوشت،در وزارت کشورحضور یافته و در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد.
برخلاف بعضی ک این حضور را غیرممکن می دانستندمن احتمال آن را می دادم ومعتقدم این بخشی از سناریوی اوست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ابتدا نامه او را پس از این توضیح کوتاه به رهبری ببینید:
سال گذشته رهبری ، احمدی نژاد را از حضور در انتخابات نهی کرد و احمدی نژاد نیز 6 مهر 95، طی نامه ای به رهبر انقلاب تصریح کرد که منویات ایشان را اجرا خواهد کرد.
متن نامه احمدی نژاد به رهبری در مهر سال گذشته به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی)
رهبر معظم انقلاب اسلامی
سلام علیکم
همان گونه که مستحضر هستید در دیدار مورخ نهم شهریورماه سال جاری ، اینجانب برنامه های تبیین انقلاب در سراسر کشور را تشریح نمودم، پس از آن حضرت عالی توصیه فرمودید که در این دوره مصلحت نیست بنده در انتخابات شرکت نمایم و اینجانب نیز تبعیت خود را اعلام نمودم.
ضمن تشکر از بیانات مهم حضرت عالی در جلسه درس خارج فقه مورخ پنجم مهرماه جاری، به استحضار می رسانم که در عمل به منویات رهبر بزرگوار انقلاب، برنامه ای برای حضور در عرصه رقابت های انتخاباتی سال آینده ندارم.
به لطف خداوند متعال و با افتخار همواره به عنوان سرباز کوچک انقلاب و خادم مردم باقی خواهم ماند.
از خداوند منان برای حضرت عالی سلامتی و موفقیت بیشتر و برای ملت بزرگوار ایران عزت و سربلندی روزافزون ، در سایه عنایات حضرت ولی عصر (عج) مسالت دارم.
محمود احمدی نژاد
وی به اعتقادمن تاکنون اندکی از سناریوی بازگشتش به قدرت را رو کرده است.این ملاحظات قابل توجه اند،:
اول: وی درملاقاتی خصوصی در اواخر تابستان سال گذشته به رهبری گفت قصد نامزدی درانتخابات ریاست جمهوری را دارد.
دوم:رهبری در پایان این دیدار ،این کار را به مصلحت وی و کشور ندانسته و وی را نسبت به این قصد نهی نمود.
سوم با انتشار این خبر وجلسه طیف احمدی نژاد وخود وی به افکارعمومی چنین القا کردندنهی یی در کارنیست والا اگر چنین اتفاقی افتاده چرا چنین خبری از سوی رهبری یا دفترشان علنی نمیشود؟
چهارم: رهبری به ناچار در درس خارج خود این نهی را علنی کرد.
پنجم .وی با علنی شدن نهی رهبری همچنانکه دربالادیدیداعلام کرداین نهی رارعایت می کند.
ششم.پس از این نامه وی اعلام کرد قصدحمایت ازهیج نامزدی حتی نامزدهای وابسته به خود راندارد.
هفتم : به فاصله کوتاهی در تغییر موضعی ناگهانی اعلام کرد از نامزدی بقایی حمایت می کند.
هشتم: در کمال بهت دیگران امروزخودشخصا در وزارت کشور حضور یافت و در حالی که وانمود می کرد دارد بقایی راهمراهی می کند ثبت نام کرد!
اعتقاد من این است وی با ارتحال آیت الله هاشمی که سعی در دوقطبی کردن جو مابین ایشان و خود داشت اکنون این دو قطبی را بی نتیجه دانسته و به دنبال دوقطبی کردن بین خود و رهبری در افکار عمومی است.
وی یا به دلایل آشکار تخلفاتش در دو دور قبل ونیز نهی رهبری توسط شورای نگهبان رد صلاحیت می شود که در نتیجه هزینه این رد صلاحیت را به حساب رهبری خواهد گذاشت.یا درصورت رد صلاحیت بقایی در ،جهت مظلوم نمایی جریان منسوب به خود، تبلیغ خواهدکرد.
اگر هم بقایی تایید صلاحیت شود_که بعیداست_وی به احتمال زیاد در مشابه سازی بازی پوتین مدودف نقش معاون اولی او یا کسانی امثال زری بافان یا...را خواهد پذیرفت تا رای های بطرف خود را در سبد آنهاجای دهد.
خدا رحمت کند هاشمی عزیز را _ و چقدر این روزها جای او خالی است_ که وقتی از شیخ محمد یزدی شنید که می گفت مشایی احمدی نژاد را سحر و تابع خود کرده است ،به او گفته بود :اصل فتنه خود اوست نه مشایی!
اینک او که در برخورد با تخلفاتش آن همه مسامحه شده و می شود چنان عرصه را فراخ دیده که به مصاف رهبری آمده و معلوم است نتیجه این مصاف چه خواهد بود.
منبع: جماران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۸۹۰۶۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دو ضربه مهم به بودجهنویسی کشور؛ یکی در دولت احمدینژاد و یکی در دولت رئیسی
روزنامه هم میهن در یادداشتی به اختیارات مجلس و بودجهنویسی پرداخته است.
این روزنامه مینویسد: ظاهراً قرار بوده که مجلس در رأس امور باشد. البته به لحاظ قانون اساسی چنین ظرفیتی در حوزه اختیارات مجلس هست، ولی دو مسئله موجب شده که این اختیارات مجلس هم به لحاظ حقوقی و هم حقیقی رو به افول گذاشته شود.
به لحاظ حقیقی به علت وجود نظارت استصوابی، شاهد آن هستیم که انتخابشدگان برای ورود به مجلس با گذشت زمان، از بسیاری جهات ناکارآمد شدهاند؛ نه میخواهند و نه قادرند که از اختیارات و مسئولیتهای خود به نحو درست و به سود جامعه استفاده کنند.
از منظر حقوقی هم به دلیل همین ضعفها حوزههای اختیارات مجلس به مرور زمان محدود و محدودتر و حتی قیدهای جدیدتری هم بر آن زده شده است.
اگر قرار باشد از میان مجموعه اختیارات مجلس همه را بگیرند و یکی باقی بماند و اتفاقاً اگر همان یکی را خوب انجام دهند، مملکت در مسیر درستی قرار خواهد گرفت؛ آن یک موضوع بودجه سالانه است؛ بودجهای که میان هزینه و درآمدش توازن باشد، مصارف آن، علمی و معقول باشد، منابع آن منصفانه و تحققپذیر و مهمتر اینکه شفاف و روشن باشد.
واقعیت این است که اغلب دولتها و مجالس چند دهه اخیر کمابیش با بودجه به نحو دیگری جز آنچه که در بالا گفته شد رفتار کردهاند؛ ولی دو دولت اصولگرای احمدینژاد در گذشته و اکنون رئیسی و مجالس متناظر آنها بیش از دیگران با شفافیت و منصفانه و علمی بودن منابع و مصارف بودجه مسئله داشتهاند.
احمدینژاد همان زمان که آمد گفت: «کل قانون بودجه در قالب یک دفترچه در جیب هر ایرانی جا شود»، درحالیکه هیچگاه چنین نشد چراکه شدنی هم نبود، زیرا کلیت بودجه امری بیمعنی است.
اینکه دولت فلان چند ده هزار میلیارد تومان درآمد یا مخارج دارد هیچ معنایی برای مردم ندارد. اصولاً مردم درکی عینی از این ارقام نجومی ندارند. اتفاقاً جزئیات بودجه است که اهمیت دارد.
هم از نظر درآمدها که منصفانه و قابل تحقق باشد و هم از نظر نحوه مصرف آنکه به بیشترین بازدهی برسد و از فساد و رانت نیز جلوگیری کند. بودجه باید بسیار منضبط و دقیق نوشته و دقیقتر هم نظارت شود نه اینکه فقط در یک سال ۲۰۰۰ تخلف از قانون بودجه اعلام شود، ولی محکومیت هیچ مدیری اعلام نشود.
گرچه اولین ضربه مهم به قانون بودجه را دولت احمدینژاد از طریق تضعیف سازمان برنامه و اختلال در بودجهنویسی زد؛ ولی همیشه ضربهای هم از سوی نمایندگانی وارد میشد که هدفشان سوق دادن منابع درآمدی به سوی حوزه انتخابی خود برای رایآوری دوباره است.
به همین دلیل نمایندگان این گوشت قربانی را به سوی خود میکشند، دولت هم نان بودجهای خود را در این تنور داغ میپزد و در نهایت سر مردم و اقتصاد و رشد و کارآمدی بیکلاه میماند و دهها نهاد بودجه میگیرند که کلمهای پاسخگو نیستند و حتی بعضاً شناختهشده هم نبودند.
ضربه بعدی در جریان رسیدگی به لایحه بودجه امسال زده شد و مصوب کردند که ارائه بودجه دومرحلهای شود. در عمل مرحله کلیات آن تصویب شده، ولی جداول و جزئیات هنوز در دستور کار مجلس قرار نگرفته؛ درحالیکه در دومین ماه سال هستیم و معلوم نیست دولت بر چه اساسی هزینه خواهد کرد؟
یکی از علل ریشهای وجود فساد و ناکارآمدی دستگاه اجرایی در ایران، وضعیت غیرعلمی بودجهنویسی و عدم شفافیت آن است. شاخص ادراک فساد (CPI) بیانگر رتبهی فساد بخش عمومی یک کشور در میان سایر کشورهای جهان است.
این شاخص در مقیاس صفر (بیشترین فساد یا اصطلاحاً کثیف) تا ۱۰۰ (بدون فساد یا اصطلاحاً پاک) کشورها را رتبهبندی میکند.
در آخرین رتبهبندی ارائهشده ایران با ۲۴ امتیاز بههمراه چند کشور دیگر مشترکاً در رتبه ۱۴۹ جهان قرار دارد. نکته مهم اینکه شاخص مزبور در سه سال اخیر بدتر شده است که بیش از هر چیز ناشی از یکدست شدن قوای گوناگون کشور و کاهش نظارتهای درونسیستمی و نیز افزایش عدم شفافیت در بودجهنویسی است.