برای اینکه شوهرم معتاد است و با زنان غریبه هم ارتباط دارد!
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۸۹۸۷۱۴
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، مریم دست پسر خردسالش را محکم گرفته بود. از فرط گریه، چشمانش قرمز و پلکهایش ورم کرده بود. از چهرهاش میشد فهمید چه غم بزرگی در سینه دارد. همین که روی صندلی اتاق مشاوره نشست پسرش را روی پایش نشاند. دستی بین موهای پسرک برد و در حالی که اشک در چشمانش حلقه بسته بود، گفت: «5 سال پیش با فرشاد ازدواج کردم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زن جوان نگاهی به صورت معصوم پسرش کرد و در اوج غم لبخندی بر لب آورد. انگار تنها خاطره خوش زندگی مشترکش با فرشاد، لحظه تولد پسر خردسالشان بود: «من مادر شده بودم و فرشاد پدر. برای من همه چیز عوض شده بود اما برای شوهرم هیچ چیزی تغییر نکرده بود. همه فکر و ذکرش مواد بود و رفیق بازی و ذرهای به من و پسرم توجه نداشت. دیگر کلافه شده بودم. هر روز یک داستان جدید و یک اتفاق بدتر در زندگیام میافتاد. با این حال فقط به خاطر پسرم ماندم و برای زندگیام جنگیدم. اما دیگر تحمل کارهای شرم آور فرشاد را ندارم. از چند وقت قبل تصمیم به طلاق گرفتم و حتی موضوع را با خانوادهام در میان گذاشتم. پدرم وقتی موضوع را فهمید خیلی تعجب نکرد و حتی تصمیمام را تأیید کرد اما گفت مشکلی نیست از شوهرت جدا شوی اما بدون بچه برگرد. پارسا، پدر دارد و او باید بزرگش کند! هرگز فکر نمیکردم چنین واکنشی از خانوادهام ببینم و حالا سر دو راهی ماندهام. از طرفی زندگی با فرشاد برایم غیرقابل تحمل شده و از طرفی دیگر نمیتوانم پارسا را به پدر معتادش بسپارم. او وقتی «شیشه» میکشد توهم میزند. میترسم بلایی سر پسرم بیاورد. تنها دلیل ماندنم در خانه فرشاد، پسر کوچولویم است وگرنه هیچ علاقهای به او ندارم و به جرأت میتوانم بگویم از او متنفرم.باورکنید بشدت درمانده شده ام. سختیهای زندگیام بارها مرا به مرزی رساند که به فکر سپردن فرزندم به یک خانواده خوب و آبرومند افتادم. فکر دوری پسرم دیوانهکننده است اما تصور آیندهاش در خانه شوهر معتادم مرا مجاب به این دوری سخت میکند. فکر و خیال دیوانهام کرده. شما را به خدا کمکم کنید...»
اقدامات مشاورهای
با توجه به اینکه این زن در بحران خانوادگی مجبور به اتخاذ سختترین تصمیم زندگیاش شده بود، در گام اول از سوی کارشناسان دعوت به مصالحه شد و همچنین او برای گرفتن حضانت فرزندش مورد راهنمایی قرار گرفت. از طرفی پیامدها و تبعات واگذاری فرزند به خانوادهای دیگر به طور کامل برای او روشن و قرار شد چندین جلسه خانواده درمانی به منظور حل مشکلات برای این زوج برگزار شود. از آنجا که تصمیمگیری درباره حضانت فرزند نیاز به نظر پدر دارد و زن به تنهایی نمیتواند در این باره تصمیمگیری کند، این زن توجیه شد که پس از مشاوره با کارشناسان و با دستور قاضی برای سرنوشت پسرش تعیین تکلیف کند.
زندگی سخت فرزندان طلاق
کارشناس مرکز مشاوره «آرامش» پلیس اصفهان گفت: «وقتی والدین از یکدیگر جدا میشوند اختلافاتشان نه تنها کمتر نشده بلکه نسبت به زمانی که با هم زندگی میکنند کم صبرتر و سرسختتر میشوند. بعد از طلاق، دعواها روی کودکان متمرکز میشود. یعنی والدین در مورد حضانت کودک، ملاقات با او، تربیت اش، چگونگی سازگاری او با طلاق با هم دعوا دارند. این دعواها اغلب باعث برونسازی مشکلات میشود. موضوع دیگری که مطرح است پیامدهای منفی طلاق برای کودکان و کیفیت سرپرستی آنها پس از جدایی والدین است. با توجه به اینکه زن و مرد بعد از جدایی اغلب از نظر عاطفی به هم ریخته هستند، بچههای طلاق درنخستین سال، بدون والدین باقی میمانند. مادران طلاق ممکن است درگیر کشمکش برای ملاقاتها، در جستوجوی کار بوده یا به طور تمام وقت برای ساعات طولانی کار کنند.نکته قابل تأمل در اظهارات این زن بیوفایی همسرش است که منجر به عدم رضایت و ناخشنودی زن نسبت به ادامه زندگی مشترک شده است. عدم حمایتهای خانوادگی از فرد در موضع طلاق باعث ایجاد نگرانی و شکل گرفتن این تفکر میشود که قید مادری را زده و بدون اینکه به عواقب این عمل بیندیشد به فکر جدایی بیفتد. در این پرونده بیشک نگرانی مادر در مورد آینده فرزند و پیامدهای منفی مربوط به رفتارهای ناصحیح همسر در مورد فرزند پروری باعث شده تا زن چنین راه چارهای را دنبال کند، در حالی که عواقب انجام این عمل در آینده برای خود وی بسیار سنگین خواهد بود. نباید فراموش کرد زمانی که افراد به دنبال فشارهای مضاعف در زندگی مشترک تصمیم به طلاق میگیرند نیاز به راهنمایی صحیح و همراهی و همدلی خانواده دارند تا مانند این زن با چنین تصمیماتی آیندهای گنگ و مبهم برای خود و فرزندشان رقم نزنند.»
ایران
110
منبع: جام نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۸۹۸۷۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای نجات خودم شوهرم را کشتم
اردیبهشت سال ۱۴۰۲ زن جوانی به نام مریم، هراسان از خانهاش خارج شد و در حالی که از قتل شوهرش خبر میداد از همسایهها کمک خواست.
دقایقی بعد مأموران پلیس پاکدشت در محل حاضر شدند و پس از بررسیهای اولیه مشخص شد که مرد ۴۲ سالهای به نام کریم با ضربه کارد به قلبش جان باخته است.
همسر مقتول پس از حضور در پلیس آگاهی به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا به مأموران گفت: ۴ سال پیش با کریم ازدواج کردم، اما از همان روزهای اول زندگیمان به اختلاف خوردیم و مدام باهم دعوا میکردیم تا اینکه خانوادههایمان توصیه کردند اگر بچهدار شویم اختلافهایمان حل میشود. دوسال بعد صاحب فرزند شدیم. اما همسرم هر روز بداخلاقتر از قبل میشد و ما همیشه باهم درگیر بودیم. او سر هر موضوعی من را به باد کتک میگرفت. کار درست و حسابی نداشت و ما همیشه با مشکلات اقتصادی روبهرو بودیم.
وی درباره روز حادثه نیز گفت: صبح خواب بودم که همسرم با کتک بیدارم کرد و از من خواست تا بهسرعت برایش صبحانه آماده کنم. در حال درست کردن چای بودم که به دلیل مخارج نوزادمان با من دعوا کرد و گفت که چرا بچه را از شیرخشک نمیگیری و چرا از پوشک استفاده میکنی؛ من پول خرید شیرخشک و پوشک ندارم و... بعد هم به من گفت که باید گوشی تلفنم را به او بدهم تا آن را چک کند، وقتی من مخالفت کردم به جانم افتاد و کتکم زد، با دستانش گلویم را فشار داد بهطوری که چشمهایم سیاهی رفت، درحالی که برای نجاتم تقلا میکردم دستم به چاقویی خورد و آن را برداشتم و ضربهای به او زدم که روی زمین افتاد و غرق در خون شد.
در این میان پزشکیقانونی نیز در گزارشی علت مرگ را پارگی شریانهای قلب و خونریزی شدید داخلی اعلام کرد.
با تکمیل تحقیقات و اعتراف صریح متهم، صحنه جرم بازسازی شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای این جلسه پدر و مادر مقتول از طرف خود و نوه خردسالشان درخواست قصاص کردند.
پدر کریم به قضات گفت: متهم برای تبرئه خودش دروغ گفته، پسرم هیچگاه او را کتک نزده بود. ما نمیدانیم که واقعاً چه اتفاقی افتاده و عروسمان چگونه با بیرحمی پسرمان را به قتل رسانده است، اما هرگز حاضر به مصالحه نیستیم و درخواست قصاص او را داریم.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و به قضات گفت: روز حادثه با شوک ضربههای کریم از خواب پریدم بعد هم سر موضوعی با من درگیر شد و گلویم را گرفت، داشتم خفه میشدم و از آنجا که همسرم مرد تنومندی بود، نمیتوانستم خودم را از دستش نجات دهم و چشمهایم سیاهی رفت.
دستم را روی زمین میکشیدم که به یکباره دستم به کارد میوهخوری خورد و آن را جلوی سینهاش گرفتم تا بترسد و رهایم کند، اما چاقو ناخواسته وارد قلبش شد.
آنقدر شوکه شده بودم که نمیدانستم چه کار کنم تا به خودم آمدم از همسایهها کمک خواستم.
در ادامه قاضی از متهم پرسید شما چاقو را برای ترساندن همسرتان جلوی قفسه سینهاش گذاشتید یا برای دفاع از خودتان؟
متهم جواب داد: برای ترساندن همسرم. من چاقو را بین خودم و او قرار دادم تا گلویم را رها کند، اما او قصد جانم را کرده بود.
با پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
روزنامه ایران
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی