Web Analytics Made Easy - Statcounter

حضرت زینب (س) تندیس عفت و حیا و پیام آور عاشورا است. فرازهای زندگانی وی دارای آموزه های تربیتی و الگویی ناب برای بانوان است. یک سال و نیم پس از حادثه عاشورا در 56 سالگی از دنیا رفت و به دیدار برادر شتافت.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صبح زاگرس ، حضرت زینب , دختر على بن ابیطالب (ع ) و فاطمه زهراى است

او زنـدگـى شـیـریـنـش را در کـنـار پـدر و مـادر و جد بزرگوارش (نبى گرامى اسلام (ص و برادرانش (امام حسن و امام حسین (ع )) آغاز کرد

زندگى پررنج و مشقت زینب (س ) پس از پنج سالگى ـ مقارن با رحلت پیامبر اکرم (ص ) ـ آغاز شد و در فاصله اى بسیار کوتاه , پس از مرگ پیامبر, وى شاهد مادرى بود که در بین درب و دیوار فریاد مى زد: اى فضه , مرا دریاب

هزاران غم , یکى پس از دیگرى , میهمان قلب کوچک دختر زهرا شد

ناراحتى غصب خلافت پدر, بردن على بن ابیطالب (ع ) به اجبار و با پاى برهنه به مسجد, تازیانه هایى که بر بازوى مادر مى نشست و سرانجام موج سنگین رحلت زهراى مرضیه ى , کمر زینب را شکست .

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


گویى زینب , از همین آغاز راه , در برابر طوفان تازیانه غم ها قرارمى گیرد تا روزى بتواند همه غم و رنج هستى را بر دوش کشد

غـم و رنـجـى که پدر در کوفه از آن خبر داده است : روزى زینب در کلاس تفسیرش براى بانوان , سوره کهیعص را تفسیر مى کرد

على (ع ) وارد شد و از دخترش پرسید: کهیعص را تفسیر مى کنى ؟

زینب عرض کرد: آرى

على (ع ) فرمود: اى نور دیده

ایـن حـروف , رمـزى است در مصیبت وارده بر شما عترت پیغمبر و شاید فرموده باشد: کاف , رمز کربلا است , هاء اشاره به هلاکت عترت دارد, یاء یعنى یزید,آن که بر حسین ستم مى کند, عین کنایه از عطش ابى عبداللّه است , و صاد اشاره به صبر دارد.

زینب در زیر تازیانه روزگار آبدیده مى شود تا پیام رسان عاشورا باشد

از هـمـیـن رو زمانى که پسرعمویش , عبداللّه بن جعفر, به خواستگاریش مى آید, شرط مى کند: در رفتن به خانه برادرم (حسین ) آزاد باشم و هرگاه اوبه مسافرت رفت , من نیز باید با او بروم !!.
مصیبت شهادت امیرمومنان على (ع ) و امام حسن مجتبى (ع ), زینب را آبدیده تر مى کند

آن گاه زمان هجرت فرا مى رسد و در سال 60 هجرى , به همراه برادرش امام حسین (ع ), از مدینه به مکه و از آن جا به طرف کربلا حرکت مى کند

کـربـلا صـحنه شهادت برادران و برادرزادگان زینب و منظره تماشایى به خون نشستن محمد و عون , دو رزمنده قهرمان و شجاعى است که در دامان زینب پرورش یافته اند

زیـنـب , نـاظر این صحنه هاست و همه اینها از زینب , دختر على (ع ), شیرزنى مى سازد که از عصر عاشورا, قافله سالار کاروان اسیران آزادیبخش مى شود

پـس از آتـش گرفتن خیمه ها در شب یازدهم محرم الحرام سال 61 هجرى قمرى و با وجود فشار غـم هـا بر قلب زینب , در نیمه شب با قدى خمیده به نماز شب مى ایستد و فرداى آن به همراه امام سجاد(ع ) و دیگر اسرا, راهى کوفه مى شود

در کـوفـه , زیـنـب (س ) را بـه مـجـلـس ابـن زیاد مى برند, در حالى که کنیزانش , پیرامون وى را گرفته اند

او با شکوهى خاص وارد مجلس مى شود و به عبیداللّه اعتنایى نمى کند

ابن زیاد, از این بى توجهى , به شدت ناراحت شده , با این که زینب را شناخته است , مى پرسد: این زن پرنخوت و تکبر کیست ؟.
کسى جواب نمى دهد

باز سوال مى کند, تا بار سوم که زنى پاسخ مى دهد: این زینب دختر على است.

عبیداللّه مى گوید: خدا را شکر مى کنم که شما را رسوا و دروغتان را آشکار کرد!.
زیـنـب با کمال شهامت و شجاعت مى فرماید: خدا را شکر مى کنیم که افتخار شهادت را نصیب ما کرد!.
رسوائى از آن فاسق ها است .
ما در عمرمان دروغ نگفته ایم , دروغ هم از آن فاجرهاست .
زینب , در شام و در برابر یزید نیز با خطبه اى غرا و آتشین , کوس رسوایى یزید را به صدا درآورد و با ایـن که در چنگال خون آشام ترین طاغوت زمان اسیر بود, چنان حماسه آفرید که پایه هاى حکومت فرزند معاویه را به لرزه درآورد.
در ظـاهـر, یـزید فرمانروا بود و زینب تنها و دربند, اما روح بلند دختر فاطمه (س ), یزید را درهم شـکسته بود و سرانجام یزید, از ترس سقوطحکومتش , به این نتیجه رسید که کاروان اسیران را به مدینه بفرستد.
پـس از ورود کـاروان بـه مـدیـنـه , هـمـه مـى دانـستند باید به کجا رفت , مسیر کاروان به سوى مسجدالنبى ر بود.
زیـنـب که همه خاطرات مدینه , پیامبر(ص ) و حسین (ع ) را به دل داشت , تا نگاهش به قبر پیامبر گرامى اسلام (ص ) افتاد, صداى گریه اش بلند شدوفریادزد: اى رسول خدار!.
خبر کشته شدن حسین (ع ) را آورده ایم !.
پس از این ماجرا, مدینه آماده بهره بردارى از کلاس درس امام سجاد(ع ) و زینب کبرى شد.
زینب احکام و فتاوى را براى مردم بیان مى کرد و محور مراجعه آنان بود.
روحیه و بیان زینب (س ), همه را به یاد امیرمومنان (ع ) مى انداخت .
کـار زیـنـب (س ) ابلاغ خون شهیدان بود و چه خوب پیام خود را ابلاغ کرد. حضرت زینب سلام الله علیها، شیرزن دشت کربلا سرانجام پس از عمری دفاع از طریق حقه ولایت و امامت در 15 رجب سال 63 هجرى قمرى در ضمن سفرى که به همراه همسر گرامیشان عبداللّه بن جعفر به شام رفته بودند، وفات یافته و بدن مطهر آن بانوى بزرگوار در همانجا دفن گردید.
مزار ملکوتى آن حضرت (دمشق/سوریه)، اینک زیارتگاه عاشقان و ارادتمندان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام مى باشد.

‏شمه‏اى از کمالات معنوى حضرت زینب ‏(سلام الله علیها)

بر قلّه دانش‏
زینب کبرى‏علیها السلام بانویى سرشار از بینش و بصیرت بود که با سیره و سخن خود «فرهنگ برهنگى» و «برهنگى فرهنگى» دیروز و امروز را به خوبى مورد تعرّض قرار داد؛ الگویى ماندگار از شخصیت عظیم خویش به یادگار گذارد و معیارهاى حرکت ارزشى و ضدارزشى را براى همیشه ترسیم کرد.
برترین درجه علم، علمى است که از ذات الهى به انسان افاضه مى‏شود که به تعبیر قرآن مجید، علم «لَدُنّى» نام دارد: «و عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنّا عِلماً.»: علم فراوانى از نزد خود به او (حضرت خضر) آموختیم». حضرت زینب‏علیها السلام به شهادت امام سجادعلیه السلام، داراى چنین علمى بود که خطاب به عمّه‏اش فرمود:
«أنْتِ بِحَمْدِاللَّه عالِمَةٌ غَیْرُ مُعَلَّمَةٍ و فَهِمَةٌ غَیْرُ مُفَهَّمَةٍ.
«به حمداللَّه تو دانشمند معلم‏ندیده و فهمیده‏اى فهم نیاموخته هستى.
وى در حدود 6 سالگى، شایستگى حفظ خطبه استدلالى، عمیق و جامع مادرش فاطمه زهراعلیها السلام را داشت و این نشانه بارزى از رشد فکرى و بلوغ اندیشه و تعقّل دخترى است که در دامان عصمت و طهارت پرورش یافت و به زلال روح و کمال معنوى و قرب الهى رسید.
یک سال پس از استقرار حضرت على‏ علیه السلام در کوفه، زنان و دختران مشتاق دانش، به آن حضرت‏علیه السلام پیام فرستادند و گفتند:
«ما شنیده‏ایم که دختر شما، حضرت زینب‏علیها السلام همانند مادرش، زهراى مرضیّه، منبع سرشار دانش و داراى علوم و کمالات است. اگر اجازه بدهید به محضرش حاضر شده و از آن سرچشمه دانش بهره‏مند شویم».

على‏علیه السلام اجازه داد تا دختر عالمه‏اش بانوان مسلمان کوفه را آموزش دهد و مشکلات علمى و دینى آنان را حل کند. زینب‏علیها السلام آمادگى خود را اعلام نمود و بعد از دیدارهاى مقدماتى، جلسه تفسیر قرآن براى آنان تشکیل داد و پرسش‏ها و شبهات آنان را جواب مى‏داد.
از سخنان آن حضرت‏علیها السلام در طول مسافرت کربلا، کوفه و شام، خطبه‏ها و سخنرانى‏هایى که در فرصت‏هاى مختلف در برابر ستمکاران و طاغیان آن زمان و مردم دیگر ایراد فرمود، به خوبى معلوم مى‏شود که مراتب علم و دانش و کمال آن بانوى بزرگوار از راه تحصیل و تعلیم و اکتسابى نبوده است. هم‏چنین در جنبه مقام علمیش، علاوه بر توانایى براى ایراد خطبه‏ها، نکته ظریف و اساسى وجود دارد و آن تصمیم‏گیرى‏ها و موضع‏گیرى‏هاى به‏جا در مناسبت‏هاى لازم است که خوب مى‏دانست کجا باید نرم سخن گفت، در کجا باید برآشفت و حماسه آفرید، در کجا باید گریه کرد و اشک ریخت و چه وقت باید عقل و منطق را به کار گرفت.
همچنین نام زینب کبرى‏علیها السلام به عنوان یکى از محدثان برجسته شیعه، صفحات کتب رجال را مزیّن کرده است. روایت‏هاى آن حضرت‏علیها السلام در منابع معتبر شیعه از جمله در کتاب‏هاى «من لا یحضره الفقیه»، «وسایل‏الشیعه»، «بحارالانوار» و... موجود است. که آنها را از مادر و برادرش حضرت سیدالشهداءعلیه السلام شنیده و براى دیگران روایت کرده است. اهمّ این احادیث بدین شرح است: داستان نزول مائده آسمانى براى حضرت زهراعلیها السلام، حدیث «امّ ایمن» در ماجراى دفن حضرت على‏علیه السلام، خطبه دفاع مادر از حق امامت و مطالبه فدک که سند اخیر را عده‏اى از مورخان و محدّثین نامدار شیعه همچون شیخ صدوق در کتاب «علل الشرایع» و علامه مجلسى در «بحارالانوار» آورده‏اند.
به هر حال این بانوى شجاع کربلا راوى حدیث از مادر و برادر خود بوده و از نظر دانشمندان رجالى و حدیث‏شناسان، عدالت و اعتماد این بانوى پاک و بافضیلت در زمینه بیان حدیث و مقامات علمى مورد تأیید قرار گرفته و صداقت و درایت او انکارناپذیر است.

عبادت و انقطاع از خلق‏
در میان فضایل و کمالات ملکوتى حضرت زینب‏علیها السلام، خلوت با معشوق و مناجات با قاضى‏الحاجات، درخشندگى خاصى دارد. سراسر زندگى او به خاطر جهاد و هجرت در راه خدا و همراهى و همگامى با پدر، مادر و برادر در جهت انجام وظیفه و احیاى معالم و معارف اسلام، عبادت محسوب مى‏شود.
عبادت آن بانوى مکرّمه‏علیها السلام تنها به معناى خاص «عبادت» نبود، بلکه تمام حرکات و سکنات، خروش و فریادها، سفرها و اسارت‏ها، بیدارگرى‏ها و مبارزات و حتى نفس‏هاى او از آنجا که به خاطر خداوند بود، همه از مراتبى عمیق و والا از اخلاص و عبادت خداوند متعال برخوردار بود.
اکثر شب‏ها را به تهجّد و تلاوت قرآن، صبح مى‏کرد. به گفته برخى از مورّخان، عبادت‏ها و نمازهاى شب پدر و مادر خود را از نزدیک دیده بود.. او در حماسه کربلا شاهد بود که برادرش، حضرت امام حسین‏علیه السلام به برادرش حضرت ابوالفضل‏علیه السلام فرمود: «اى برادر! نزد دشمن برو و یک شب را مهلت بگیر؛ شاید بتوانیم به نماز، دعا و خواندن قرآن استغفار در پیش‏گاه پروردگار مشغول شویم. خدا مى‏داند که من نماز، دعا و استغفار و خواندن قرآن را دوست دارم.
در شب یازدهم محرم، على‏رغم آن‏همه خستگى و فرسودگى و مشاهده آن‏همه آلام روحى، نماز شب خود را خواند. امام سجادعلیه السلام فرمود:
«عمه‏ام، زینب‏علیها السلام در مسیر کوفه تا شام تمام نمازهاى واجب و مستحب را اقامه مى‏کرد و در بعضى از منازل به خاطر شدت گرسنگى و ضعف، نشسته اداى تکلیف مى‏کرد.
امام حسین‏علیه السلام که خود معصوم و واسطه فیض الهى است، هنگام وداع با خواهرش فرمود: «خواهر جان مرا در نماز شب فراموش مکن(10)». این، نشان از آن دارد که این بانو به قله رفیع بندگى و پرستش راه یافته بود و به حکمت و هدف آفرینش دست یازیده بود؛ بنابراین دیده‏ها را بازتر و افق‏ها را برتر و معرفت‏ها را قوى‏تر باید کرد تا مقام عبودیت زینب کبرى‏علیها السلام را بهتر شناخت.

آفتاب عفت‏
زینب کبرى‏علیها السلام بانویى سرشار از بینش و بصیرت بود که با سیره و سخن خود «فرهنگ برهنگى» و «برهنگى فرهنگى» دیروز و امروز را به خوبى مورد تعرّض قرار داد؛ الگویى ماندگار از شخصیت عظیم خویش به یادگار گذارد و معیارهاى حرکت ارزشى و ضدارزشى را براى همیشه ترسیم کرد.
وى در پاسدارى از عفت و عصمت، سرآمد زنان و دختران روزگار بود و با الهام از پیام آسمانى قرآن و طبق آموزه‏هاى مادرش، فاطمه زهراعلیها السلام، حجاب و عفت را مانند گوهرى ارزشمند براى یک زن مسلمان مى‏دانست و بر این باور بود که زن هنگامى به خداى خود نزدیک‏تر است که خود را از معرض دید مردان بیگانه حفظ نماید.
زینب کبرى‏علیها السلام دختر آن مادرى است که براى احقاق حق و دفاع از حقوق رهبر اسلام و حجت خدا از منزل بیرون مى‏آمد و با دشمنان، به احتجاج مى‏پرداخت؛ اما سر تا پا محجوب و پوشیده؛ همان مادرى که وصیّت مى‏کند پیکرش را بعد از مرگ در تابوتى با دیواره‏هاى بلند بگذارند تا از انظار نامحرمان به دور باشد، پس طبیعى است که دختر او هم باید این تعالیم بلند اسلام را رعایت نماید؛ چراکه حفظ شرف و حیثیّت زن، واجب و حجاب از ضروریّات دین است و اصولاً تمام فداکارى‏هاى این بانو براى تحقق احکام اسلام بود. بنابراین عفت و پاکدامنى خویش را حتى در سخت‏ترین شرایط به نمایش گذاشت. او در دوران اسارت و در حرکت از کربلا تا شام سخت بر عفت خویش پاى مى‏فشرد.
آن بانوى بزرگوار براى پاسدارى از مرزهاى حیا و عفاف بر سر یزید فریاد زد که: «آیا این از عدالت است که زنان و کنیزان خویش را پشت پرده نشانى و دختران رسول خداصلى الله علیه وآله را به صورت اسیر به این سو و آن سو بکشانى؟ نقاب آنان را دریدى و صورت‏هاى آنان را آشکار ساختى.

نماد کمال عقل‏
برترین معیار عقل‏گرایى در زندگى، ادب و ادب‏آموزى است. کیمیایى که تیرگى‏ها و تاریکى‏هاى قلب را مى‏زداید و نور و روشنایى در رواق وجود انسان مى‏افزاید به گونه‏اى که بهاى بى‏نظیر آدمى با سنجش مقدار ادب هر فردى، قابل تشخیص خواهد بود.
زینب کبرى‏علیها السلام شخصیت شایسته‏اى بود که درس ادب را در مکتب امامت آموخته بود و سیره و سخن پدر و مادر خود را از اعماق وجود خود پذیرفته بود. در گفتار و رفتار، صمیمى، مهربان، صادق و مؤدب بود به گونه‏اى که زنان بسیارى در نخستین برخورد، شیفته شیوه و مجذوب اخلاق روح‏پرور او مى‏شدند.
ادب و احترام حضرت زینب‏علیها السلام به برادر خود آن‏چنان بود که هنگامى که عبداللَّه بن عباس به امام حسین‏علیه السلام گفت: شما که به این سفر خطرناک مى‏روید چرا زن‏ها را با خود مى‏برید؟ حضرت زینب‏علیها السلام با شنیدن این سخن سر از محمل خود برآورده و فرمود: «اى پسر عباس! آیا مى‏خواهى بین من و برادرم جدایى بیندازى؟ هرگز من از او جدا نخواهم شد.
در حادثه عاشورا در برابر آن‏همه مصائب و داغ‏ها و حوادث، هرگز از مسیر ادب و عبودیّت نسبت به حضرت حق خارج نشد و هیچ‏گاه کلمه‏اى حاکى از دلتنگى، نارضایتى، اعتراض، شکایت و تنگ‏نظرى بر لب نراند. هرچه مى‏گفت بر طبق رضایت خداوند متعال و مقدرات او بود و بلکه بالاتر از آن در پاسخ طعنه پسر زیاد، مى‏فرمود:
«إنّى ما رَأَیْتُ إلاّ جَمیلاً(15)»: «من جز زیبایى ندیدم.
که این کلام در نظر اهل آن، از بالاترین مراتب توحید، عرفان، قرب به خداى متعال و رسم بندگى و عبودیت، حکایت دارد و کمال ادب عاشق را نسبت به معشوق نشان مى‏دهد.

ایثار
عقیله بنى هاشم‏علیها السلام در این صفت، گوى سبقت را از دیگران ربوده بود. او براى حفظ جان دیگران، خطر را به جان مى‏خرید و در تمام صحنه‏ها، دیگران را بر خود مقدم مى‏داشت. او در ماجراى کربلا حتى از سهمیه آب خویش استفاده نمى‏کرد و آن را نیز به کودکان مى‏داد. در بین راه کوفه و شام با این که خود گرسنه و تشنه بود، «ایثار» را به بند کشیده و آن را شرمنده ساخت.
امام زین‏العابدین‏علیه السلام مى‏فرمود: «عمه‏ام، زینب‏علیها السلام، در مدت اسارت، غذایى را که به عنوان سهمیه و جیره مى‏دادند، بین کودکان تقسیم مى‏کرد؛ زیرا در شبانه‏روز به هر یک از ما یک قرص نان مى‏دادند. او سختى‏ها و تازیانه‏ها را به جان خود مى‏خرید و نمى‏گذاشت بر بازوى کودکان اصابت کند.

دفاع از حریم ولایت‏
حضرت زینب‏علیها السلام حرکت و هدایت انسان‏ها را بدون امام‏علیه السلام، سکون و هلاکت مى‏دانست و زمام‏دارى زیان‏آلود نااهلان را باعث دورماندن توده‏ها از صراط مستقیم مى‏دید. بدین علت، دفاع و حمایت از مقام امامت و ولایت را سرلوحه مسوؤلیت‏هاى خویش قرار داده بود و با تمام توان، بعد از حادثه عاشورا به ارائه رهنمودهاى شایسته و مبارزه با زرمداران و زورمحوران در قالب خطابه مى‏پرداخت. وى چون دست‏پرورده زهراى اطهرعلیها السلام بود، درس ولایت‏مدارى را از مادر فراگرفته بود. از یک سو در جهت معرفى و شناساندن ولایت، از طریق نفى اتّهامات و یادآورى حقوق فراموش شده اهل بیت تلاش کرد و از سوى دیگر سر تا پا تسلیم امامت بود؛ چه در دوران امامت امام حسین‏علیه السلام و چه در دوران امام سجادعلیه السلام که حتى در چند مورد از جان امام سجادعلیه السلام دفاع کرد و تا پاى جان از او حمایت نمود.

کرامت‏
هر چند هزاران کرامت از این بانوى بزرگوار سر زده است، اما فقط نمونه‏اى را نقل مى‏کنیم. مرحوم ثقةالاسلام نورى از سید محمدباقر سلطان‏آبادى نقل مى‏کند:
«به چشم‏درد شدیدى در چشم چپ مبتلا شدم. هرچه درمان کردم فایده‏اى نکرد و برعکس مریضى‏ام شدیدتر شد. بعضى از دکترها مى‏گفتند قابل علاج نیست. برخى هم قول شش ماه بعد مى‏دادند و من هر روز از روز قبل نالان‏تر مى‏شدم تا این‏که سیاهى چشمم گرفته شد و دیگر نمى‏توانستم بخوابم. در آن موقع یکى از دوستانم براى خداحافظى به دیدنم آمد. او مى‏خواست به کربلا برود. من هم با او همراه شدم. در منزل اول دردچشم شدیدتر شد و همه مرا شماتت مى‏کردند مگر یک نفر. بالاخره به منزل دوم رسیدیم، درد شدیدتر از قبل شد و ورم چشمم افزون‏تر؛ تا اینکه نزدیک سحر آرام شد.
در عالم رؤیا عقیله بنى هاشم، زینب کبرى‏3، را دیدم که گوشه مقنعه‏اش را به چشمم مى‏کشید. از خواب بیدار شدم و چشمم خوب شد. دوستانم باور نمى‏کردند، سوار شدیم در بین راه درد و ناراحتى احساس نمى‏کردم. من که همیشه ناراحت و عاجز بودم، پیش خود گفتم: کاش بسته روى چشمم را باز مى‏کردم. تا باز کردم، دیدم همه‏چیز را مى‏بینم. صدا زدم که رفقا بیایید. همه آمدند و گفتند: کدام چشمت درد مى‏کرد؟ گفتم: چشم چپم بود. هرچه نگاه کردند تفاوتى بین چشم چپ و راستم ندیدند.

انتهای پیام/

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۸۹۹۹۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

قدردانی خانواده مرحوم آیت الله امامی کاشانی از مردم و مسئولان

  به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ در متن این پیام با اشاره به دغدغه تعلیم و تربیت نسل جوان و نشر معارف دینی مرحوم آیت الله امامی کاشانی از همه مسئولان و مردم بابت قدرشناسی از خدمات این عالم ربانی قدردانی شده است. متن این پیام به شرح زیر است:   إِنَّ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ اَلرَّحْمٰنُ وُدًّا همانا آنان که به خدا ایمان آوردند و نیکوکار شدند، خدای رحمان آنها را در نظر خلق محبوب می‌گرداند. در واپسین روز‌های اسفندماه سال ۱۴۰۲ درگذشت عالم پرهیزگار و دلداده حضرت اباصالح المهدی (عج) مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد امامی کاشانی (ره) قلوب ما و بسیاری از ملت شریف را جریحه دار نمود.   برای آنان که با سیره ایشان و خدمات آن مرحوم آشنایی داشتند فقدان ایشان خسارت سنگینی بود که جبران آن دشوار است، لکن خاضع هستیم در برابر مشیت و اراده الهی. آن مرحوم تا پایان حیات طیبه خود دغدغه تعلیم و تربیت نسل جوان و نشر معارف دینی و نیز خدمت به ناتوانان و کم توانان را داشت و بدون چشم‌داشت مادی و با رعایت زهد و تقوا خود را وقف خدمت به اسلام و مسلمین کرده بود.   ایشان با محبت وافری که به اهل بیت (ع) و عشق زایدالوصفی که به حضرت ولیعصر (عج) داشتند تا آخرین دقایق حیات پربرکت شان در پی تبیین و تکمیل تألیفات گرانبهایشان در این زمینه بودند. اگر چه زبان قاصر است لکن بر خود وظیفه دانستیم که از مراحم و الطاف رهبر معظم انقلاب اسلامی مدظله العالی و بیت حضرت امام خمینی (ره) و بیوت حضرات مراجع عظام تقلید (دامه البرکاتهم) علما و اساتید حوزه‌های علمیه، رؤسای محترم قوای سه گانه و مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام، اعضای محترم شورای نگهبان و مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس شورای اسلامی، نمایندگان محترم ولی فقیه در استان‌ها و ائمه جمعه شهرها، هیئت محترم وزیران و مقامات کشوری و لشکری، اساتید محترم دانشگاه ها، مقامات و کارکنان ارگان‌ها و نهادها، اصحاب رسانه، روحانیان و ائمه جماعات مساجد، هیئات مذهبی، اتحادیه و اصناف، همه زنان و مردان بزرگوار و شریف که بر ما منت نهادند، قدم رنجه فرمودند و با شرکت در هر یک از مراسم باشکوه وداع، تشییع، تدفین، ترحیم و چهلم آن عزیز راحل در تهران، مشهد مقدس، کاشان و سایر شهر‌ها و یا با ارسال پیام از طریق رسانه‌های عمومی و فضای مجازی ما را تسلی بخشیدند و همه آنان که با فاتحه خود بوستان پژمرده خاندان ما را رونق تازه بخشیدند و از همه کسانی که در این روز‌های غم آلود ما را یاری کردند قدردانی و سپاسگزاری داشته باشیم.   در خاتمه از درگاه خداوند سبحان بهترین اجر و پاداش را برای همه مؤمنین و مؤمنات و برای آن عالم ربانی، علو درجات در اعلی علیین را مسئلت داریم. ان شاءالله ایران عزیز و مردم کشورمان در امنیت و سلامت بوده و به پیشرفت‌های درخشان که آرزوی آن فقید سعید بود دست یابد. والسلام علی عبادلله الصالحین   بیت مرحوم آیت الله امامی کاشانی رضوان الله تعالی علیه ۰۱-۰۲-۱۴۰۳

دیگر خبرها

  • پیش‌کنگره  ۱۵۰۰۰ شهید فارس در کازرون برگزار می‌شود
  • ویدیو کست| پیام امام رضا علیه‌السلام به محبینش در سفارش به عبدالعظیم حسنی
  • سپاه برای برطرف کردن مشکلات لرستان در کنار دولت ایستاده است
  • پیام تسلیت هیأت خانواده شهدا و ایثارگران به معاون شورای حل اختلاف و بسیج قوه قضائیه
  • «رضاخان را بهتر بشناسیم»
  • جمع کردن کتب ضلال، گاهی اثر عکس دارد!
  • طرح دخترانه «سدنا» در مدرسه علمیه خواهران حضرت زینب(س) میناب برگزار می‌شود
  • قدردانی خانواده مرحوم آیت الله امامی کاشانی از مردم و مسئولان
  • پیام تبریک معاون وزیر ورزش به دختران المپیکی
  • مراسم عزاداری شهادت حضرت حمزه و حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در قم برگزار می‌شود