Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «صدای ایران»
2024-05-06@10:44:48 GMT

سلیمی‌نمین: نامزدی احمدی‌نژاد انتحارِ سیاسی بود

تاریخ انتشار: ۲۴ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۹۰۵۲۲۴

سلیمی‌نمین می‌گوید: احمدی‌نژاد توهم دارد چون فکر می‌کند با ردصلاحیت او یک موج اجتماعی به وجود می آید در صورتی که خیر این طور نخواهد شد و موجی در اجتماع شکل نخواهد گرفت.

به گزارش خبرآنلاین، محمود احمدی نژاد با کانديداتوري اش برای رقابت سیاسی 29 اردیبهشت تحرکات انتخاباتی اصولگرایان را به حاشیه راند و خود را به سوژه نخست رسانه ها بدل ساخت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



عباس سلیمی نمین کاندیداتوری احمدی نژاد را در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری یک انتحار سیاسی توصیف می کند و می گوید: احمدی نژاد با این کار خودش را به طور کامل نابود کرد. کسی که از هیچ اصلی تبعیت نمی کند بعید است برای جایگاه مهم ریاست جمهوری تأیید صلاحیت شود.

او تاکيد دارد اين توهم است که فکر کنند ردصلاحيت رييس جمهور سابق مثل ردصلاحيت آيت الله هاشمي موج اجتماعي ايجاد مي‌کند

گفتگو با عباس سلیمی نمین را در ادامه بخوانید.

آقای احمدی نژاد در دومین روز ثبت نام نامزدهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری همراه آقای بقایی به ستاد انتخابات کشور رفت و برای رقابت 29 اردیبهشت ثبت نام کرد، برخی تحلیلگران می گویند آقای احمدی نژاد در حوزه سیاسی دارد انتحاری پیش می رود به طوری مرز نادانی و شجاعت را در هم شکسته و بدون آنکه به عواقبش فکرد کند پیش می رود، این اقدام او را چه طور ارزیابی می کنید؟
معتقدم این اقدام آقای احمدی نژاد از سر استیصال است. یعنی آقای احمدی نژاد احساس می کند، اگر اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شوند و 8 سال امور اداری کشور را به دست بگیرند، دیگر شانسی برای بازگشت به قدرت نخواهد داشت. این برداشت و تحلیل او موجب شد تلاش جدی کند تا یکی از اطرافیان خودش را به صحنه بیاورد اما از آنجا که هیچ کدام از افراد دارای جایگاه نزد افکارعمومی با او همراه نشدند یک نوع درهم ریختگی را برای آقای احمدی نژاد را رقم زد تا آنجاکه به این جمع بندی رسید، خودش به ستاد انتخابات کشور برود و برای رقابت سیاسی 29 اردیبهشت ثبت نام کند.

کاندیداتوری احمدی نژاد در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری یک انتحار سیاسی تلقی می شود چون از این به بعد هیچ کسی به او اعتماد نخواهد کرد. آقای احمدی نژاد به صورت مکتوب خطاب به رهبری نوشت که "از توصیه شما تبعیت می کنم و در انتخابات ریاست جمهوری نامزد نخواهم شد" اما روز چهارشنبه 23 فروردین وقتی در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد، در واقع حرف مکتوب خودش را نقض کرد و این با نقض یک حرف شفاهی فرق می کند.

به نظر من اگر آدم هایی هم بودند که از روی سادگی سیاسی احساس می کردند می توانند با آقای احمدی نژاد کار کنند، از امروز به بعد دیگر همان افراد به آقای احمدی نژاد اعتماد نخواهند کرد. خدا نکند یک نفر با دست خودش موقعیتی که دارد را از بین ببرد. آقای احمدی نژاد مصداق چنین کسی است که به خاطر غرور و ارتباطاتی که در حلقه اطرافیان خود به وجود آورد، با دست خودش عامل از بین بردن سرمایه ای شد که ملت در اختیارش قرار داده بودند. شاید اگر آن زمانی که رهبر معظم انقلاب در ابتدای دولت دهم به او نوشتند «برخی اطرافیانت موجب خواهند شد به شما ضربه بخورد» آقای احمدی نژاد به آن توصیه دلسوزانه گوش می داد امروز نه تنها هویتی را که ملت به او داده بودند از بین نمی برد بلکه می توانست یک نیروی موثر و فعال سیاسی در صحنه باقی بماند اما به نظر من آقای احمدی نژاد خودش را به طور کامل نابود کرد.

احتمال دارد که تأیید صلاحیت شود؟
خیر، احتمالش صفر است. یعنی آقای احمدی نژاد نشان داد که از هیچ اصلی تبعیت ندارد، نه اصل اخلاقی، نه اصل اعتقادی و نه اصول رایج برای او معنا و مفهوم ندارد بنابراین بعید است چنین آدمی برای جایگاه مهم ریاست جمهوری تأیید صلاحیت شود.

فکر مي کنيد اصولگرایان به اين رفتار آقای احمدی نژاد چه واکنشی باید نشان دهند؟
هیچ. به نظر من هیچ واکنشی نیاز نیست.

برخی تحلیلگران سیاسی معتقدند ردصلاحیت آقای هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 یک موج اجتماعی به وجود آورد به نظر شما ردصلاحیت آقای احمدی نژاد نیز چنین موجی را به وجود خواهد آورد؟
خیر، هیچ موج اجتماعی ایجاد نمی شود. آقای احمدی نژاد یک توهمی دارد چون فکر می کند با ردصلاحیت او یک موج اجتماعی به وجود می آید در صورتی که خیر این طور نخواهد شد و موجی در اجتماع شکل نخواهد گرفت که او بتواند از آن به نفع خود بهره برداری کند.

در کل حضور آقای احمدی نژاد در صحنه دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری یا ردصلاحیتش به نفع چه جریان سیاسی خواهد شد؟ اصلاح طلبان سود می برند یا اصولگراها؟
به نظر من در این قضیه نفع کسی در میان نخواهد بود. پتانسیل احمدی نژاد به عنوان یک پدیده مستقل از اصولگرایان و اصلاح طلبان به صفر می رسد و هیچ کسی در این زمینه نفعی نمی برد چون در ماه های اخیر تعداد عناصر سیاسی که آقای احمدی نژاد را همراهی می کردند خیلی تنزل پیدا کرده است. البته بخشی از توده های مردم هنوز طرفدار آقای احمدی نژاد بودند اما سیاسیون و عناصر فعال تأثیرگذار دیگر با آقای احمدی نژاد همراهی نداشتند و خود این مسئله موجب خواهد شد که تغییری در شرایط حاصل نشود. فقط و فقط می توانیم بگوییم برخی نیروهای که در مقام انتخاب ممکن بود به آقای احمدی نژاد رأی دهند طبیعتا اینها به اصولگرایان رأی خواهند داد چون آقای احمدی نژاد خیلی وقت که هویت خودش را تخریب کرده است و با این کارش که روز دوم ثبت نام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری انجام داد، اندک آدم هایی که خوشبینی نسبت به او داشتند آنها نیز طبیعتا از او دور خواهند شد.

در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 شاهد بودیم که وقتی آقای هاشمی ردصلاحیت شد آقای روحانی برای ورود به عرصه رقابت از شورای نگهبان مجوز گرفت و حمایت آقای هاشمی به یکی از ظرفیت های رأی آوری او بدل شد. شما می گویید احمدی نژاد ردصلاحیت می شود، به نظر شما مدل هاشمی-روحانی در سال 92 برای مدل احمدی نژاد-بقایی در سال 96 قابل تکرار است؟
آقای بقایی هم شانس حضور در انتخابات ریاست جمهوری را ندارد.

آقای احمدی نژاد نمی تواند با کاندیداتوری و ثبت نامی که انجام داد و گفت این اقدامش در حمایت از کاندیداتوری آقای بقایی در انتخابات ریاست جمهوری بود شورای نگهبان را تحت فشار قرار دهد تا بقایی تأیید صلاحیت شود؟
خیر، بقایی در دادگاه پرونده دارد اصلا ممکن نیست تأیید صلاحیت شود معتقدم از این نظر شانس او صفر است.

اینکه گفته می شود و شما هم اشاره کردید آقای احمدی نژاد به صحنه آمد تا بازی اصولگرایان را در انتخابات ریاست جمهوری به هم بزند، پس چنین اتفاقی نمی افتد و اصولگرایان از این اتفاق متأثر نمی شوند؟
خیر این قضیه هیچ تأثیری در وضعیت و معادلات انتخابات ریاست جمهوری ندارد. آقای احمدی نژاد فقط به خودش ضربه زد، هیچ اتفاق دیگری هم نیفتاد و انتخابات ریاست جمهوری هم برگزار می شود بدون آن از این مسئله متأثر شود.

منبع: صدای ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۹۰۵۲۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

انصراف قالیباف از نمایندگی مجلس جدی است؟ /برنامه ریزی ۵ ساله برای ورود به انتخابات ۱۴۰۸ /دولت رئیسی علیه قالیباف دست به کار شد

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، هاتف صالحی، روزنامه‌نگار و چهره اصولگرای نزدیک به طیف قالیباف با روزنامه هم میهن گفتگویی داشته که بخش هایی از آن را می خوانید؛

*‌چرا قالیباف برای ورود به مجلس در انتخابات ۱۴۰۲ با جبهه پایداری ائتلاف کرد؟ به نظر شما این ائتلاف پس از انتخابات هم ادامه خواهد داشت و فراکسیونی در مجلس با حضور شورای ائتلاف نیروهای انقلاب و پایداری شکل می‌گیرد؟

برخی رفتارها پراگماتیسمی است که متناقض به نظر می‌رسد اما در ساحت سیاست یک امر مرسوم و طبیعی است. یکی از اصلی‌ترین شاخصه‌های جبهه پایداری، مخالفت با محمدباقر قالیباف است. قالیباف هم تاکنون سر سازگاری با جبهه پایداری نداشته است. اما در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ این دو با هم ائتلاف کرده و لیست واحدی را تشکیل دادند. اگر جبهه پایداری رویکرد ایدئولوژیک دارد چرا این اتفاق افتاد؟

جبهه پایداری در سال‌های اول (۱۳۹۰) که از احمدی‌نژاد جدا شد جزوه‌ای به نام «استقامت در منطقه ممنوعه» را منتشر کرد. اما جبهه پایداری نتوانست به این استقامت پایدار بماند. جبهه پایداری بر این عقیده بود که هر کسی را در حلقه خود نپذیرد و بر این عقیده‌ است که علی لاریجانی، حسن روحانی، محمود احمدی‌نژاد و به‌ویژه قالیباف را نپذیرد.

قالیباف از دید جبهه پایداری یک تکنوکرات غیرانقلابی است. در این سال‌ها هم تخریب قالیباف توسط این جریان انجام شد. اما برای رسیدن به پیروزی در میدان انتخابات گاهی لازم است که با دشمن هم ائتلاف شود که به‌عنوان پراگماتیسم شناخته می‌شود و مماس با اپورتونیسم (فرصت‌طلبی) است. رفتار جبهه پایداری در طول این سال‌ها فرصت‌طلبانه بوده است.

پراگماتیسم (عملگرایی محض) و اپورتونیسم (فرصت‌طلبی) نسبتی با مبانی ایدئولوژیک جبهه پایداری و استقامت در منطقه ممنوعه ندارد و این نشان می‌دهد جبهه پایداری از مبانی و ارزش‌های اولیه خود دور شده است. چراکه قالیباف عوض نشده و اتفاقاً طی سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۲ بیشتر از مبانی جبهه پایداری دور شده است.

*‌قالیباف چرا تن به ائتلاف با جبهه پایداری داد با وجود آنکه می‌دانست این طیف او را تخریب کرده است؟

این کیاست قالیباف بود. او در تعامل با جبهه پایداری، دشمن یک دهه اخیر خود را به یک دوست تاکتیکی تبدیل کرد.

*‌قالیباف مجبور است برای حفظ ریاست در دوره آینده مجلس با تندروهایی بر سر میز مذاکره بنشیند که او را در انتخابات مجلس در سال ۱۴۰۲ و پس از آن تخریب کرده‌اند. شما این مذاکرات را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به نظر من قالیباف دو رقیب اصلی و جدی دارد؛ یکی جبهه رادیکال نوپدید در مجلس دوازدهم و دیگری دولت سیزدهم. من اصلاح‌طلبان را رقیب قالیباف نمی‌دانم. یقیناً طیف میانه‌رو و معتدلان راه‌یافته به مجلس دوازدهم قالیباف را دشمن خود نمی‌دانند و براساس پراگماتیسم مجبورند بین قالیباف با افرادی مانند ذوالنوری، رسایی، آقاتهرانی و... قالیباف را ترجیح دهند. قالیباف باید حلقه خود را با جبهه رادیکال نوپدید در مجلس دوازدهم تنظیم‌ کند و با دولت سیزدهم مواجهه تعادل‌بخشی را در پیش بگیرد.

*‌چرا حامیان دولت سیزدهم رقیب جدی قالیباف محسوب می‌شوند؟

قالیباف برسر دوراهی گیر کرده بود و اتاق فکر او به این نتیجه رسیدند که در صورت شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۴، نباید در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ شرکت کند و فرصت را برای سامان‌بخشی سرمایه اجتماعی خود هزینه کند. در غیراین‌صورت باید برای کسب کرسی ریاست مجلس وارد انتخابات مجلس ۱۴۰۲ شده و فاتحه ریاست‌جمهوری را برای ۴ سال می‌خواند.

تصمیم این بود که قالیباف همچنان رئیس مجلس باقی بماند و اگر قرار است کاندیدای ریاست‌جمهوری شود، در سال ۱۴۰۸ وارد این کارزار شود اما جریانی که دولت سیزدهم را در دست دارند، به‌نوعی موتلف با قالیباف بودند چراکه قالیباف در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۳۹۶ به احترام آقای رئیسی کنار کشید و در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ نیز به احترام رئیسی وارد انتخابات نشد. اما دولت قدردان این اقدام قالیباف نبوده، او را دیگری دانستند و تمام تلاش خود را می‌کنند تا قالیبافِ رئیس تضعیف‌شده‌ی مجلس دوازدهم باشد و احتمال ورود قالیباف به رقابت ریاست‌جمهوری ۱۴۰۴ را به صفر برسانند. به همین دلیل است که دولت از جبهه پایداری پشتیبانی می‌کند.

*‌مگر جبهه پایداری در انتخابات مجلس با قالیباف ائتلاف نکرده است؟

جبهه پایداری در انتخابات با قالیباف ائتلاف کرد اما به محض اتمام انتخابات مجلس، در زمین قالیباف بازی نکرد و به رقیب قالیباف برای کسب کرسی‌های مجلس تبدیل شد. این به دلیل آن است که رفتارهای پراگماتیسم کوتاه‌مدت و غیرقابل تحلیل است. در حقیقت نگاه‌ها بلندمدت و ایدئولوژیک نیست بلکه زودگذر است برای کسب هدف‌های حداکثری. قالیباف باید مراقب رفتارهای جبهه نوپدید رادیکال‌ها باشد، چراکه رقیب اصلی قالیباف است. این جبهه در ماه‌های آینده منتقد قالیباف و همچنین دولت ابراهیم رئیسی می‌شود.

*‌با این تفاسیر قالیباف می‌تواند با جبهه نوپدید بر سر ریاست مجلس ائتلاف کند؟

کاری بسیار سخت است. با این وجود نگاه معتدلان و عقلای مجلس به ریاست قالیباف مثبت است. سایر ارکان حاکمیت نیز ریاست مجلس قالیباف را به ریاست تندروها ترجیح می‌دهند چون قالیباف قابل کنترل و مدیریت است که رفتارهایی قابل پیش‌بینی دارد. اما جبهه پایداری غیرقابل پیش‌بینی است و تصمیمات یک‌شبه اتخاذ می‌کند. اگر رئیس مجلس از این طیف باشد، دود آن به چشم مجلس، مردم و حاکمیت می‌رود. این انتخاب بین بد و بدتر است و عقل حکم می‌کند که «بد» را انتخاب کنند.

*‌بعضی از افراد با جبهه پایداری و لیست شانا وارد مجلس نشدند، بلکه با حمایت امنا و رائفی‌پور به بهارستان رسیدند. این افراد چه رویکردی را در رابطه با قالیباف در پیش خواهند گرفت؟

در ادبیات سیاسی امروز کشور مراد از جبهه پایداری صرفاً تشکیلات سیاسی نیست، بلکه تفکر پایداری است. این همان تفکر رادیکال نوپدید در ساحت سیاست جمهوری اسلامی ایران است که قواره‌ای ندارد و مشمول رفتارها، نگرش‌ها و تصمیم‌های پارادوکسیکال است. بنابراین این افراد هم جزو پایداری محسوب می‌شوند و از لحاظ تفکری مماس با جریان پایداری قرار می‌گیرند. همان خطری که قالیباف از جانب جبهه پایداری حس می‌کند از سوی این افراد هم احساس می‌شود.

از نظر قالیباف تمام این افراد یک جریان هستند بنابراین باید تقابل تنظیم‌گر یا مواجهه تعادل‌بخش با این افراد داشته باشد. یعنی وارد دعوا با آنها نشود و تقابل آشکاری نداشته باشد. زمان انتخابات ۱۴۰۲ بی‌تقوایی‌هایی در عرصه رسانه انجام و اسنادی منتشر شد و حاکی از آن است که ساحت سیاست (رفتارهای سیاست‌ورزی منتهی به انتخابات) در شرایط کنونی کشور ناپاک و آلوده است و اخلاق‌مدارانه نیست.

*‌قالیباف در دوره دوازدهم چهارمین منتخب تهران است؛ آن‌هم در انتخاباتی که مشارکت در حداقل خود قرار داشت. قالیباف بدون داشتن پشتوانه مردمی می‌تواند مطالبات آنها را دنبال کند؟

اگر قالیباف تغییری در رویکرد خود در قبال مردم نشان دهد شکی نیست که مورد اقبال مردمی قرار می‌گیرد.

*‌اگر این تغییر را در رویکردش ایجاد کند چطور تندروها را از خود راضی نگه می‌دارد؟

سختی کار همین است. قالیباف باید طوری رفتار کند که با مشکل مواجه نشود.

*‌اما این پروسه بلندمدت است و به انتخاب ریاست مجلس دوازدهم نمی‌رسد.

بله. این پروسه بلندمدت است و راهی برای ورود به ریاست‌جمهوری ۱۴۰۸ است. موضوع این است که وجاهت شخصی (با افشاگری‌های جبهه پایداری در انتخابات مجلس) و آینده سیاسی قالیباف در معرض خطر است. بنابراین قالیباف باید تکلیف خود را مشخص کند. قالیباف در این دو ماه (تا انتخابات ریاست مجلس دوازدهم) می‌تواند تنها نظر معتدلان و اصلاح‌طلبان راه‌یافته به مجلس را جلب کند و راه سختی در این خصوص ندارد.

*‌به نظر شما قالیباف می‌تواند ریاست مجلس را به دست آورد؟

من ریاست قالیباف در مجلس دوازدهم را تقریباً قطعی می‌دانم. اما تمام سعی جبهه پایداری و دولت این است که قالیباف رئیس مجلس نشود اگر هم به ریاست رسید، رئیس مجلس تضعیف‌شده‌ای باشد تا خطر قالیباف در انتخابات ریاست ۱۴۰۴ را کاهش دهند تا به‌عنوان رقیب مقتدری مطرح نشود. قالیباف خطری بالقوه برای ابراهیم رئیسی محسوب می‌شود چراکه شرایط ریاست‌جمهوری را دارد و همیشه دوست داشته که سکان ریاست‌جمهوری را به دست بیاورد.

*‌اگر قالیباف در دوره دوازدهم رئیس مجلس نشود، به‌عنوان یک نماینده چه رویکردی را در پیش می‌گیرد؟

اگر فرض کنیم قالیباف رئیس مجلس دوازدهم نشود و به‌طور ناپلئونی این کارزار را ببازد؛ قالیباف نماینده مردم تهران در مجلس می‌شود و باید ۴ سال درگیر راهروهای مجلس شود. آیا قالیباف این شرایط را می‌پذیرد؟ قطعاً خیر. شکی نیست که قالیباف از مجلس انصراف می‌دهد و آماده انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۸ می‌شود.

*‌یعنی ۵ سال در هیچ مسئولیتی به کار گمارده نمی‌شود؟

به هر حال او در یکی از نهادهای حاکمیتی مانند ستاد اجرایی فرمان امام (ره)، بنیاد مستضعفان یا مراکز دیگر حاکمیتی مسئولیت قبول می‌کند و در این ۵ سال فرصت دارد تا سرمایه اجتماعی خود را افزایش دهد و برای حضور در انتخابات ۱۴۰۸ آماده شود.

۲۷۲۱۸

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903031

دیگر خبرها

  • انصراف قالیباف از نمایندگی مجلس جدی است؟ /برنامه ریزی ۵ ساله برای ورود به انتخابات ۱۴۰۸ /دولت رئیسی علیه قالیباف دست به کار شد
  • اولین انتخابات ریاست جمهوری چاد پس از حاکمیت نظامیان
  • سایه سنگین جنبش دانشجویی حامی فلسطین بر سر انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا
  • لاوروف: نتایج انتخابات آمریکا بر تمایل برای تحمیل «شکست استراتژیک» به ما اثری ندارد
  • چالش‌های بایدن و ترامپ در انتخابات ۲۰۲۴ ریاست جمهوری آمریکا
  • در مرحله دوم انتخابات، نامزدی که اکثریت نسبی آرا را کسب کند، پیروز است
  • احتمال انصراف قالیباف از ادامه حضور در مجلس
  • ردادی: مردم با حضور در انتخابات مجلسی قوی را رقم بزنند
  • سه رقیب جدید قالیباف در کرسی ریاست مجلس؛ وزرای احمدی نژاد به صف شدند
  • قالیباف پدیده انتخابات شد، مفتح رکورددار شد /آراء کدام منتخبان مجلس دوازدهم باطل شد؟ /افزایش سهم وزرای احمدی نژاد در پارلمان