Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-04-28@10:24:06 GMT

سينماي دولتي ايران با تفريح و تجارت بيگانه است

تاریخ انتشار: ۲۶ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۹۱۷۴۸۵

خبرگزاري آريا - ماهنامه آينده روشن - نگار داميده: ديويد بوردول (David Bordwell)، نظريه پرداز فيلم و تاريخ نگار آمريکايي، در مشهورترين کتاب خود، «تاريخ سينما»، مي نويسد: «پايه گذاران سينماي آمريکا از همان ابتدا در جهت تاسيس کمپاني ها و استوديوهاي سينمايي گام برداشتند و با همين موضع گيري علمي و صنعتي و تجاري در برابر پديده نوظهوري همچون سينما بود که آنها موفق شدند بنيادي استوار براي تسلط سينماي کشورشان بر بازار جهاني فراهم آورند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

»

سينما به عنوان فراگيرترين و تاثيرگذارترين هنر قرن بيستم، چنان جايگاه عظيمي در زندگي انسان ها، به عنوان مخاطبان اين هنر، از خود به جاي گذاشته است که با وجود ورود به هزاره جديد و توسعه دامنه فضاي مجازي و رسانه هاي متاثر از آن، نه تنها از اقبال به اين هنر کاسته نشده است، بسياري از زمينه هاي توفيق رسانه اي مانند شبکه هاي مجازي، به شکل مستقيم يا غير مستقيم، وامدار اين هنر هستند.

در حقيقت به واسطه اين مهم است که با مرور تاريخ سينما به راحتي در مي يابيم چرا کشورهاي صاحب اين هنر براي جهاني شدن و تاثيرگذاري بر مردم جهان با سرعت هر چه تمام تر واژه «صنعت» را به هنر اضافه کردند و امروزه جدا کردن مفهوم صنعت از هنر و تفکيک واژه «هنر – صنعت سينما» به هيچ وجه امکان پذير نيست.




در حقيقت امروزه سينما به عنوان ماشين تحقق بخشيدن به بزرگ ترين خواسته انسان معاصر، يعني جان بخشيدن به تصاوير ثابت و در ادامه، محقق کردن ورود انسان ها به دامنه تخيلات و روياهاي شان، نه تنها جايگاه ثابتي در سبد فرهنگي تمامي افراد جهان به خود اختصاص داده، با خاصيت پرده فريبنده خود توانسته است خود را به عنوان يک ضرورت اجتماعي در رفتارهاي فرهنگي مردم جهان بدل کند.

تورق تاريخ تمدن انسان از گذشته تا کنون يک اصل را به وضوح عيان کرده است و آن اينکه مقوله صنعت و همراهي آن با تجارت از نخستين رفتارهاي فرهنگي انسان هاي پيشين به نسل هاي بعدي تا زمانه معاصر نشئت گرفته و پا به پاي تمدن فرهنگي و تاريخ زيست انسان ها رشد کرده است. شايد در سده هاي نخستين تاريخ تکامل زيست انسان ها مبحث عرضه و تقاضا تنها به نيازهاي روزمره ختم مي شد اما با همراهي و همگامي انسان با پديده محصولات فرهنگي، آثار هنري در کار غذاي جسماني و فيزيکي انسان به خوراک روحي آنها بدل شد و با آغاز تاريخ مدرنيسم به چنان جايگاهي دست يافت که تصور جدايي آن از نيازهاي انسان معاصر تصورناپذير بود.

حال با گذشت 121 سال از تاريخ تولد سينما و همراهي و همگامي اين هنر با صنعت، سينما به چنان جايگاهي در عرصه اقتصاد محصولات هنري دست يافته که بخش چشمگيري از سرمايه فرهنگي اغلب کشورهاي توسعه يافته يا در حال توسعه به اين هنر اختصاص پيدا مي کند. در واقع دستيابي و دورانديشي به چنين جايگاهي براي اين هنر بود که بخش اعظمي از سرمايه گذاري در هنر سينما در پنج دهه آغاز حيات خود به توسعه فضاهاي فيزيکي و امکانات فني آن محدود شد، نه کيفيت و کار هنري!

حاصل سر بر آوردن استوديوهاي عظيم هاليوود در تپه ها و فضاهاي باير لس آنجلس با استناد به آينده روشن و تاثيرگذاري مستقيم اين هنر بر اقتصاد هنري و به تبع آن اقتصاد کلان جامعه آمريکا بود که ما امروزه شاهد يکه تازي سينماي هاليوود در جهان به عنوان يک صنعت هنري درآمدزا هستيم.

اما چرا در کشوري مانند ايران که فقط 25 سال بعد از تولد سينما شاهد حضور اين هنر و امکانات آن براي توليد فيلم بوديم و البته نخستين کشور در خاورميانه و دومين کشور در آسيا بعد از ژاپن شناخته مي شود که درهاي خود را به روي اين هنر وارداتي و غربي گشود تا کنون شاهد شکل گيري چنين نظام اقتصادي کلاني در عرصه هنر هفتم نبوده ايم و نيستيم؟




آسيب هاي وابستگي به بودجه دولتي

درآمد سينما در آمريکا در حالي در سرانه توليد ناخالص ملي طي دو سه دهه اخير رتبه نخست را به خود اختصاص داده است که در بين کشورهاي آسيايي، سينماي چين نزديک ترين رقيب آن به شمار مي رود. سهم درآمد سينماي کشور اژدهاي زرد در سرانه توليد ناخالص ملي رتبه يازدهم را دارد و اين سهم براي ايران به عنوان کشوري صاحب سينما و شناخته شده در اين عرصه، رتبه يکصد و هجدهم است.

نکته جالب تر آن که هنوز هم هنرهاي سنتي، مانند فرش و صنايع دستي، در مقايسه با سينما رتبه هاي به مراتب بالاتري را در بازار اقتصادي ايران از آن خود کرده اند و با توجه به ضريب نفوذ رسانه اي سرگرم کننده، مانند سينما، اين رسانه به هيچ وجه نتوانسته است سهم صنعتي و اقتصادي خود را در معادلات اقتصاد کلان ايران به دست آورد.

علي سرتيپي يکي از تهيه کنندگان شناخته شده سينماي ايران و مدير شرکت «فيلميران» در تحليل نبود جايگاه درخور سينماي ايران در سرانه اقتصاد هنري ملي و بين المللي با تاکيد بر آن که دولتي بودن هنر سينما در ايران يکي از دلايل اصلي خروج سهم سينماي ايران در مسئله درآمد توليد ناخالص ملي به شمار مي رود، مي گويد: «وقتي بودجه و حمايت دولت پشت يک هنر باشد ديگر نمي توان شاهد تزريق نگاه صنعت و تبديل شدن آن به يک بنگاه اقتصادي بود.

در حقيقت نگاه دولتي به پديده هاي هنري در حد توليد و ارائه به سطح نياز مخاطبان داخلي است. در واقع مي توان گفت اين امر به اين دليل است که از يک سو الزامي عيني و ملموس بر بازگشت سرمايه اوليه و سود نهايي در بحث بودجه هاي دولتي وجود نداشته و از سوي ديگر نيز هنر همواره در ايران با يارانه هاي دولتي همراه بوده و هيچ گاه به يک بازيگر فعال در عرصه اقتصادي بدل نشده است.»




تهيه کننده آثاري چون «شهر موش ها 2»، «پل چوبي» و «ورود آقايان ممنوع» در اثبات ادعاي خود به محدود بودن شرکت هاي سينمايي در ايران به چند شرکت دولتي مانند «بنياد سينمايي فارابي»، «سيمافيلم»، «مرکز گسترش سينماي مستند و تجربي» و «بنياد سينماي انقلاب و دفاع مقدس» اشاره مي کند و مي افزايد: «وقتي بودجه هاي دولتي پشت نام اين شرکت ها باشد، توليد فضا يا استوديو براي توليد آثار سينمايي به فضاهاي مشترک ختم مي شود؛ مثلا ما يک شهرک دفاع مقدس، يک شهرک سينمايي غزالي و به تازگي يک شهرک سينمايي ديني داريم اما حتي اين شهرک ها هم به بدنه مديريت دولتي وابسته هستند و بخش خصوصي بر رشد و بهره برداري از آنها کوچک ترين تاثيري ندارد.

براي اثبات تاثير نگاه بخش خصوصي بر توسعه نگرش هاي اقتصادي در عرصه سينما، کافي است به چند آمار ساده نگاه کنيم. استوديو «والت ديزني» تنها با ساختن چند شهرک شبه سينمايي و پارک بازي «ديزني لند» در ايالات متحده آمريکا و برخي کشورهاي جهان درآمدي بيش از يک ميليارد دلار در سال، تنها از طريق گردشگران فرهنگي و فروش محصولات و عروسک شخصيت هاي سينمايي اين کمپاني، منهاي فروش آثار سينمايي بر پرده از آن خود مي کند اما جمع آمار گردشگران و هزينه آنها براي بازديد از همين چند شهرک محدود سينمايي ايران به زحمت به مبلغ يکصد ميليون تومان در سال هم نمي رسد.

اين در حالي است که نگهداري اين شهرک ها و امکانات آنها طي يک سال به مبالغي بسيار بيشتر از اين درآمد آنها نيازمند است اما به دليل دولتي بودن اين شهرک ها براي ترغيب مردم به حضور در اين محيط هاي فرهنگي حتي کوچک ترين تبليغي در رسانه ها انجام نمي شود.»

ناخواني سرمايه گذاري با درآمد

علي معلم، ديگر تهيه کننده آشناي کشورمان که در عرصه بين المللي نيز نامي شناخته شده است، با بيان آن که نگاه به سينما در ايران به هيچ وجه همپاي نگاه جهاني در بعد صنعتي و تجاري به آن پيشرفت نکرده و همواره در دامنه نگاه ها و نگرش هاي هنري به حيات خود ادامه داده است مي افزايد: «وقتي صحبت از تاسيس استوديوها و شرکت هاي بزرگ فيلمسازي در نگاه جهاني مي شود بايد به اين نکته توجه کرد که محصولات آنها با توجه به نياز مخاطبان جهاني توليد مي شود و البته با بمباران رسانه هايي همراه است که نياز به ديدن اين فيلم ها و توليدات سينمايي آنها را به شکل ناخودآگاه در بين مخاطبان به وجود مي آورند و البته بازار جهاني نيز در اختيار آنها قرار دارد؛ اما سينماي ايران با وجود موفقيت هاي درخشانش از نظر بار هنري، به هيچ وجه توان رقابت اقتصادي با آثار سينماي غرب را ندارد. ساده ترين دليل اين امر حضور نداشتن ايران در منشور کنوانسيون بِرن، رعايت حق مالکيت معنوي آثار هنري است.




وقتي شبکه هاي تلويزيون يا شرکت هاي فعال در شبکه نمايش خانگي در ايران بدون پرداخت حقوق آثار فيلم هاي سينماي جهان را دوبله و پخش مي کنند، مسلم است که آن کشورها نيز براي خريد حق انتشار آثار سينمايي ايراني و اکران گسترده آنها پولي نمي پردازند.»

تهيه کننده آثاري سينمايي چون «شوکران»، «گاوخوني» و «آل»، با اشاره به آن که مخاطبان جهاني به شدت از مفاهيم و نوع روايت سينماي ايران در قصه پردازي و همراه کردن مخاطب استقبال مي کنند، خاطر نشان مي کند: «اما همين بي توجهي به مناسبات تجاري در بازار اقتصادي هنر سينماي جهان از سوي دست اندرکاران سينماي ايران و دولتي بودن آن به اين امر مي انجامد که محصولات سينماي ايران به سادگي بازار پر سود اقتصاد جهاني سينما را از دست بدهند.

همين مسئله نگاه سينماگران ايراني را به مخاطبان و گيشه هاي داخلي معطوف مي کند و مسلم است که با اين روند به هيچ وجه نمي توان به درآمدزايي کلان اين هنر و تبديل شدن آن به هنر – صنعت در ايران اميدوار بود.

وقتي اين مناسبات به شکل زنجيروار در امتداد هم نباشند و اغلب فعاليت ها شکل جزيره اي به خود بگيرند، هيچ سرمايه گذاري براي تاسيس و راه اندازي استوديوهاي فيلمسازي مانند نمونه هاي غربي اش، اقدام نخواهد کرد؛ زيرا در ساده ترن دليل ممکن، در عرصه رقابت جهاني مي داند که آثارش نمي تواند فراتر از مرزهاي کشورمان فروخته شود و سهمي از بازار جهاني را به خود اختصاص دهد.»

لزوم تغيير نگرش

محمد علي باشه آهنگر، کارگردان، با تاييد اين سخنان، درباره لزوم تغيير نگرش در عرصه اقتصاد سينماي ايران از نگاه حمايت دولتي و سپردن آن به بخش خصوصي مي گويد: «با تاکيد بر اجرايي شدن سياست هاي اصل 44 قانون اساسي و گسترش همراهي بخش خصوصي همپاي نهادهاي دولتي در امور اقتصادي، هر چند شاهد حرکت آرام اين بخش در عرصه هنر، به ويژه هنر سينما هستيم، مي توان با الگوبرداري از کشورهاي موفق همسايه مانند هندوستان و چين و ژاپن، در زمينه به دست آوردن بازار جهاني سينما، ضمن سرعت بخشيدن به اين حرکت، بر مقوله اعتمادسازي ميان فعالان بخش خصوصي و نهادهاي دولتي تاکيد بيشتري کرد.




کارگردان آثاري سينمايي چون «ملکه»، «بيداري روياها» و «فرزند خاک» يادآور مي شود: «وارد شدن به بازار جهاني اقتصاد سينما و همسو شدن با تفکر ساخت استوديوهاي عظيم توليد آثار سينمايي و قد علم کردن ميان کمپاني هاي غول آساي سينماي جهان نبايد به سرعت و بدون تفکر انجام شود؛ زيرا بدون تفکر قرار گرفتن در برابر ماشين عظيم اقتصاد هنر سينما در جهان، نه تنها براي ما سودي نخواهد داشت، حتي ممکن است تمامي رشته هاي تا به کنون ريسيده در عرصه فعاليت بخش خصوصي در ايران را با تمامي سرمايه گذاري هاي انجام شده در آن، يک شبه پنبه کند. اين عمل بدون تامل و تاکيد بر حرکت حساب شده نه تنها براي سينماي ايران حسني به شمار نمي رود، مي تواند به ضربه هاي سنگين و جبران ناپذيري بر پيکره آن منتج شود.»


منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۹۱۷۴۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نگاه به سینما جدی نیست/ بررسی پیدایش هالیوود در مستند «پشت صحنه»

دریافت 16 MB دریافت 36 MB

حسین الهام کارگردان مجموعه مستند «پشت صحنه» در گفت‌وگو با خبرنگار مهر با اشاره به این‌که این مستند یک مجموعه ۱۳ قسمتی است و به موضوعات مختلف در حوزه سینما می‌پردازد، در رابطه با انتخاب سوژه و موضوع این مستند گفت: نگاه به سینما در کشور ما نگاه منحصر به هنر و حواشی آن است و نگاه جدی از منظر علوم انسانی و بررسی مسایل و پدیده های سینما نسبت به سینمای ایران و جهان وجود ندارد؛ نگاه به سینما و حتی فیلم های غربی در کشور ما از جنس سرگرمی است و در محافل آکادمیک ما نیز همین نگاه جریان دارد.، این در حالی است که در هالیوود تخصص های مختلف نظیر روانشناسی، سیاستگذاری، علوم سیاسی و امنیت ملی سراغ سینما می‌روند و به سینما به صورت جدی توجه دارند.

این کارگردان با اشاره به این‌که در مجموعه «پشت صحنه» تلاش شده یک قدم به سمت این نگاه برداشته شود، گفت: گفتمان تحلیل فرامتنی سینما در ایران یک گفتمان سیاست زده است و ما سعی کردیم سیاست زدگی آن را کم کرده و نگاه اجتماعی، سیاسی، تاریخی و فرهنگی به آن داشته باشیم که در فصل اول این مستند، هالیوود را از نقطه اول پیدایش تا حوادث اخیر مورد بررسی و جریانشناسی قرار دادیم.

وی افزود: سراغ مسایل مختلف هالیوود نظیر نژادپرستی و سیاه پوستان، بومیان آمریکا و سرخپوستان، سانسور و حقوق مخاطب، پیدایش هالیوود و مسایل حقوقی آن، مسابقه فضایی در دوران جنگ سرد، ابرقهرمان‌ها و هویت اجتماعی، استعمار و شهرت رفتیم و نسبت هالیوود با این مسایل را بررسی کردیم. همچنین مساله فلسطین به عنوان بزرگترین تراژدی قرن و نسبت سینما با آن را بررسی کردیم.

این مستندساز در رابطه با قسمت «آن ها وجود دارند» با موضوع فلسطین، گفت: این قسمت با عنوان «آن‌ها وجود دارند» برگرفته و اقتباسی از مستند دیگری ساخته مصطفی ابوعلی با نام «آن ها وجود ندارند» است که در رابطه با رنج آوارگان فلسطینی ساخته شده است و عنوان «آن ها وجود ندارند» جمله منتسب به گولدا مئیر (گولدا مایر) نخست وزیر اسراییل است که معتقد بود اساسا ملت فلسطین وجود ندارد و ما هم در این مستند از عنوان مستند ابوعلی اقتباس کردیم و گفتیم ملتی که انکار شود در سینما و واقعیت جلوه و بروز دارد.

وی عنوان کرد: در این قسمت نگاه هالیوود به مساله فلسطین و کنشگران آن، که به تولید اثر هنری یا دفاع از فلسطین پرداخته اند در کنار خودِ مساله فلسطین به عنوان یک سینمای مستقل و مردمی مورد بررسی قرار گرفته است. جریان سینمای مستقل فلسطین ذیل موسسه ای به نام موسسه «سینما فلسطین» شکل گرفت و به ثبت تاریخ و فیلم های مستند روی آورد و در جریان کوچ اجباری فلسطینیان از سرزمین خود این دسته فیلمسازان مجبور به استقرار در کشورهای دیگر شدند اما همچنان جریان سینمای فلسطین را زنده نگه داشتند واین موارد به یک آرشیو و گنجینه عظیمی از عکس ها و رنج‌های مردم فلسطین تبدیل شد اما همان طور که در مستند اشاره شده است این گنجینه در جریان حمله اسراییل به جنوب لبنان گم شده و سرنوشت آن مشخص نیست و نشانه هایی وجود دارد که این گنجینه توسط اسراییل دزدیده شده است.

الهام در رابطه با چالش های تولید این مستند با اشاره به این‌که مستند آرشیوی در ایران محترم نیست، عنوان کرد: برعکس تمام رسانه های دنیا که در آن‌ها آرشیو گنجینه ذی قیمتی محسوب می‌شود چون مستند آرشیوی به‌واسطه آن که از دل آرشیو های موجود داستان و روایت خلق می‌ کند کار سخت تری در نگارش متن، تدوین و کارگردانی دارد در حالی که در ایران تصور می‌شود تولید مستند آرشیوی کار راحتی است و این نگاه منجر به کم لطفی نسبت به اینگونه مستند شده است.

وی ضمن اشاره به این‌که آرشیو ها راحت در اختیار مستندسازان قرار نمی‌گیرد، ادامه داد: ما در مورد غرب و هالیوود کار می سازیم و پیدا کردن آرشیو در این رابطه کار سختی است. همچنین تولید روایت جدید و برجسته کردن نقاطی که در روایت غربی مغفول مانده است مورد توجه ما بود تا یک روایت هنرمندانه، صحیح و متقن داشته باشیم.

کارگردان مستند «پشت صحنه» با مرور این‌که برای ۱۳ قسمت، یک سال پژوهش در منابع خارجی انجام شده است، مطرح کرد: پژوهش این کار از این منظر قابل توجه است که موضوعات گسترده و متنوع بود و هر یک از این موضوعات به پژوهش جداگانه و روایت مختص خود نیاز داشت. علی رغم لذت پیدا کردن موضوعات و فهم بیشتر، این موضوع منجر به طولانی شدن کار می‌شد و از این جهت پژوهش این مستند یک‌سال زمان برد.

وی افزود: می‌خواستیم کار ما یک‌بار مصرف یا جهت‌دار نباشد و در عین داستان گویی، مستند باشد و ریشه های مساله را بررسی کند. سعی کردیم ماجرا را از دل هالیوود بررسی و ریشه یابی کنیم؛ در ابتدای سال ۱۴۰۰ پژوهش و متن آغاز شد و ابتدای ۱۴۰۱ تولید را آغاز کردیم و در انتهای سال ۱۴۰۱ تولید پایان یافت. بعضا برای پیدا کردن یک آرشیو مناسب باکیفیت خودم ۴۰ روز وقت می‌گذاشتم.

الهام در پایان صحبت هایش، گفت: موضوعات سینمای شرق، سینمای عرب، سینمای هند احصا شده است و امکان ادامه دادن این مجموعه وجود دارد.

سایر عوامل این مجموعه مستند ۱۳ قسمتی عبارتند از تهیه‌کننده و کارگردان: حسـین الـهـام، پژوهش و نگارش متن: علی نیکجو، سعید شیرخانی، محمدمهدی اباذری، تدوین و صداگذاری: امیر شابـهاری، محمدحسین علیزده، حسین الهام، گروه موشن‌گرافیک: محمدامین ابراهیمی، علیرضا طیبی، علی امیری، سید علی‌اصغر حقدوست، الهام مصطفوی نیا، آرشیو و تصویریابی: نیما حامی، حمید اسلامی، محمد نمازی، مشاور پروژه: علیرضـا خوشکام، بازنویسی متن: حسین الهام، راوی: حمید محمدی، تیتراژ: محمدمهدی محمدی، موسیقی تیتراژ: محمد معصومی، مجری طرح: گروه فرهنگی رسانه‌ای راوین.

کد خبر 6087916

دیگر خبرها

  • از آمار فروش هفته گذشته چه می‌دانید؟/ پرفروش‌ترین اثر غیرکمدی
  • رابطه این فیلم با ماجرای قتل بابک خرمدین | اسم فیلم را عوض کردم تا...
  • درآمد میلیون دلاری شبکه‌های ماهواره‌ای از سینمای ایران! چرا و چگونه؟!
  • بلیت سینما بعد از دو ماه دوباره گران شد
  • عاشقانه شمس و مولانا رکورد کمدی‌ها را زد/تغییر ناگهانی دبیر اقوام
  • رکورد فروش روزانه سینما شکسته شد
  • استقبال بیش از ۱۸ هزار مخاطب از سینما‌های تصویر شهر
  • از سینمای متفکر به فیلم های کمدی رسیدیم
  • نگاه به سینما جدی نیست/ بررسی پیدایش هالیوود در مستند «پشت صحنه»
  • ۵۸۹ هزار مخاطب به سینما رفتند/ صدرنشینی «مست عشق»