چهره هنر انقلاب در سال95 معرفی شد
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۹۱۸۱۸۹
سید مسعود شجاعی طباطبایی کاریکاتوریست در آیین اختتامیه هفته هنر انقلاب اسلامی حوزه هنری به عنوان چهره هنر انقلاب در سال ۹۵ معرفی شد.
به گزارش مشرق، مراسم اختتامیه سومین هفته هنر انقلاب و انتخاب چهره سال هنر انقلاب اسلامی امروز ساعت 18 در محل حوزه هنری تهران برگزار شد.این مراسم با حضور شعرا، اندیشمندان، پژوهشگران و مسئولین فرهنگی و هنری در سالن سوره حوزه هنری با اجرایی نمایشی محیطی در خصوص شهدای حرم آغاز گردید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: محیط پیرامونی و جغرافیایی منطقه خاورمیانه دلالت می کند که چطور انقلاب اسلامی ایران قلوب مردم جهان را خود جذب کرده است. مقاومت مردم یمن، سوریه، عراق لبنان در برابر اسرائیل و جریانات مقاومت و افزون شدن دشمنی دشمنان نشان داد خون بهای شهیدان، نتیجه داده و به جریان دفاع از حرم تبدیل شده است. همچنین نتیجه عمل صالح بزرگ مردم ایران در سال ۵۷ آشکار شده است.
رئیس سازمان تبلیغات اسلامی ادامه داد: من به هنرمندانی که در مسیر هنر انقلاب گام برمی دارند، تبریک می گویم. آنان تلاش می کنند انقلاب اسلامی در مسیر رشد و بالندگی را معرفی کنند. از طرفی هر ساله شاهد معرفی چهره هایی از نسل های جدید انقلاب اسلامی ایران به هنر انفلاب هستیم و باید بدانیم کتاب های داستان، شعر و سینمای دفاع مقدس از پرمخاطب ترین آثار هنری در این دوره است. همچنین در زمینه آثار تجسمی مخاطبان زیادی مباحث هنر انقلاب را دنبال می کنند.
خاموشی با بیان این که رابطه ایران با کشورهای دیگر در زمینه هنر پیوسته در حال افزایش است، خاطر نشان کرد: از عمق و ژرفای هنرهای انقلابی شکل گرفته در ایران می توان کمک گرفت تا جبهه هنر مضامین انقلاب در فرامرز ایران نیز قوت یابد و به سایر نقاط جهان سرایت کند. برای مثال برخی از ادیبان و شعرای عرب زبان در سفرهایم به من می گفتند نشریه شیراز حوزه هنری بسیاری از خلاها را در زمینه ادبیات انقلاب پر کرده است. وی در پایان ابراز امیدواری کرد هنر انقلاب در بخش های کمی و کیفی با قوت بیش از پیش به حیات خود ادامه دهد. در ادامه این برنامه پس از پخش تیزر مربوط به نامزدهای دریافت جایزه چهره سال هنر انقلاب اسلامی، سید مسعود شجاعی طباطبایی کاریکاتوریست در آیین اختتامیه هفته هنر انقلاب اسلامی حوزه هنری به عنوان چهره هنر انقلاب در سال 95 معرفی شد. گفتنی استحمید حسام، بهناز ضرابی زاده، ابراهیم حاتمی کیا و محمد حسین مهدویان از دیگر کاندیداهای چهره سال هنر انقلاب در سال 1395 بودند. سید مسعود شجاعی طباطبایی متولد سال 1342 شهر تهران است. وی فارغالتحصیل کارشناسی رشته نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و کارشناسیارشد رشته گرافیک از دانشگاه تربیت مدرس است. این هنرمند سردبیر مجله «کیهان کاریکاتور» و سردبیر مجله بینالمللی «ایران کارتون»، مدیر خانه کاریکاتور ایران، عضو هیئت داوران چند نمایشگاه ملی و بینالمللی، مدرس دانشگاه و همچنین مسئول واحد کاریکاتور حوزه هنری است. سال گذشته نمایشگاه پرمخاطب «هولوکاست» به همت این هنرمند برگزار شد و بازتاب رسانه ای وسیعی در داخل و خارج از کشور داشت و شجاعی طباطبایی به همین دلیل در بین نامزدهای چهره سال هنر انقلاب قرار گرفته است. سید مسعود شجاعی طباطبایی که به عنوان چهره سال هنر انقلاب در سال 95، انتخاب شد، در سخنانی عنوان کرد: خود را در جایگاهی نمیبینم که این جایزه شامل حال من شود. بزرگان زیادی در عرصههای مختلف هنر هستند که باید این جایزه را دریافت کنند. او با بیان اینکه جشنواره هولوکاست یک کار جمعی بود، عنوان کرد: ماه پیش در کشور لبنان یک کلاس و کارگاهی برگزار کردم. در جایی به نام مزار شهدای مدافع حرم با شهیدی آشنا شدم که 13 سال در زندانهای رژیم صهیونیستی اسیر بود و پس از آزادی به دفاع از حرم حضرت زینب (س) پرداخته و در نهایت شهید میشود. چهره سال هنر انقلاب در سال 95، در پایان گفت: نکته جالب نامههای دختر او بود که بر سر مزار این شهید دیده میشد. این جایگاه و جایزه را به خانواده این شهید و دختر او زینب، تقدیم میکنم. پیش از شجاعی طباطبایی مومنی شریف در سخنانی درباره این هنرمند گفت: جشنواره کاریکاتور هولوکاست در شرایط ویژهای برگزار شد. از جهتی نشان دهنده این بود که ادبیات و هنر ما بعد بینالمللی پیدا کرده است. او ادامه داد: از طرف دیگر سه وزیر امور خارجه کشورهای مختلف و سازمان یونسکو به ما فشار آوردند که این جشنواره برگزار نشود؛ این جشنواره برگزار شد و از طرف برخی رسانهها چندان دیده نشد. او با اشاره به اینکه رهبر معظم انقلاب از این کار حمایت کردند، افزود: مقام معظم رهبری به آقای شجاعی فرمودند که آقای شجاعی حسابی مشغول به کوبیدن و رفتن به جلو هستید. هر چه آنها را عصبانی کرد ما را خوشحالتر کرد. در این راه پافشاری کردید و صبوری به خرج دادید تا در این زمینه به موفقیت رسیدید. محسن مومنی شریف رییس حوزه هنری، در اختتامیه هفته هنر انقلاب که عصر امروز در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد، با اشاره به اهمیت انتخاب چهره هنر سال انقلاب اسلامی اظهار داشت: در سال95 هنرمندان ما درخشیدند، مخاطبان جدیدی حضور پیدا کردند و حضور جوانان در آن مشهود بود. شاهد حضور جوانان بسیار بسیار خوبی بودیم که امیدوارم سایه پیشکسوتان بر هنر و ادبیات کشورمان و این جوانان باشد. در سال گذشته ادبیات و هنر انقلاب، در خارج از کشور به ویژه منطقه درخشش داشت. وی افزود: همکاران محترم در دبیرخانه چهره سال انقلاب اسلامی، نخست 25 نفر را رصد کرده بودند. این اسامی به 14 نفر رسید. یکی از این افراد جزو متولیان حوزه هنری بود که در نهایت اسامی به 13 نفر رسید. برخی از این افراد محمدرضا بایرامی, ابراهیم حاتمی کیا، سیدمحمود رضوی، حسن روح الامین، سید مسعود شجاعی طباطبایی، بهناز ضرابی زاده، ابوالقاسم طالبی، فرهاد عظیما، محمد حسین مهدویان، مهدی نبویان و محمدرضا ورزی بودند. رییس حوزه هنری ادامه داد: در حوزه گفتمان انقلاب اسلامی بودن، تاثیر گذاری و جریان سازی انقلابی از جمله شاخصه هایی بود که در انتخاب چهره سال هنر انقلاب اسلامی مدنظر بود. در اختتامیه هفته هنر انقلاب اسلامی حجت الاسلام و المسلمین سید مهدی خاموشی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، محسن مومنی شریف رئیس حوزه هنری، فاضل نظری معاون هنری، حمزه زاده معاون سینمایی، کوروش زارعی مدیر مرکز هنرهای نمایشی، ناصر فیض رئیس دفتر طنز حوزه هنری،محمدرضا شفیعی، احمدرضا درویش و جمعی از مدیران و هنرمندان عرصه هنر انقلاب حضور داشتند. منبع: میزانمنبع: مشرق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۹۱۸۱۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رمضان و فرهنگ زندگی
رستگاری سریالی است که علناً و آشکارا میخواهد روایت زندگی و بحرانهایش از چشم افشاگر اسلام و اسلام انقلابی و فسادستیز و عدالتمحور بیان شود!
به گزارش مشرق، احمد میراحسان پژوهشگر فرهنگی در یادداشتی اختصاصی پیرامون محتوای رسانهای در ماه مبارک رمضان نوشت:
آیا در میان هجومی هولناک ترین رخدادهای استکباری، قابلقبول است که مجال بزرگی صرف یک سریال شود؟ این کشتار درنده و این دنیای عادت کرده به نسلکشی و تماشاگر قتل عام دستهجمعی و طرح خاورمیانهای آمریکا که مستقیما ایران را هدف قرار داده تا ویرانه قصدی غزه با نقشه آمریکا و اجرای اسرائیل، راه طرح تأسیس بندر بینالمللی برای تغییر نقشه ژئوپلتیکی منطقه و انزوای ایران را دنبال کند. و این راه به نفع وارد کردن همپیمانان آمریکا ترکیه، کشور آذربایجان، سعودی و کشورهای نفتی خلیجفارس در منازعه راه بینالمللی به زیان ایران و چین و روسیه طراحی شده است و ستیزبراندازانه علیه اسلام و مقاومت اسلامی و... خوب در گیر و دار این همه مسائل حیاتی و جهانی مربوط به زندگی ایران، چرا باید از یک سریال مذهبی سخن گفت؟
ایران انقلاب اسلامی تا ایران مقاومت و حیات پایدار انقلاب اسلامی باقی بماند در همه عرصههای حیات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی باید هماهنگ وظایفش را انجام دهد. نمیتوان برای تمرکز در موضوعی اساسی، کارهای مملکت را رها کرد. مخصوصا بیتوجهی به امر فرهنگ، انقلاب اسلامی را از درون پوک میکند و این همان پیروزی شیاطین در تسخیر اذهان و فلج کردن پایداریشان خواهد بود. پس فهم درست سریال مذهبی آن هم در ماه رمضان بسیار مهم است.
سریال رستگاری با حمله دستههای مختلف روبروست. آیا این عجیب نیست انواع سریالهای لغو ضعیف در صدا و سیما ساخته میشود اما به این سریال کینهجویانه یورش میآورند. این یورش حتی با همگامی پارهای از نیروهای خودی همراه میشود. این وضع شما را به یاد چه پدیده کلانی میاندازد؟
ستیز استکبار جهانی با اسلام و انقلاب و همراهی گروهی از ایرانیها و حتی جناحهایی از حاکمیت و مردان نولیبرالیسم پیرامونی درون حکمرانی با این ستیز و همسویی با آن. کینه به اسلام، محو هر یاد و معرفتی و تربیت و هدایتی که ارجاع میدهد به اسلام، و بر باد دادن استواری به ارزشهای انقلاب و نگاه انقلابی، هدف شیاطین و مستکبران و فراعنه کنونی و اذناب و همگرایان با آن است. در قلمرو سینما این رفتار ویرانگر علیه آثار مذهبی تا سرحد بهانهجوییهای گاه کودن و ندیده گرفتن ارزشهای فکری و زیباییشناسی این آثار پیش میرود. رفتاری که اهل ایمان را نومید، منفعل و منزوی کند و عرصه سینما و فیلم و سریال را به نیروهای ناباوری به اسلام و انقلاب بسپارد تا با ابتذال و یا با مهارت هنرمندانه محتوای غیرانقلابی بدون ردّی از خدا و سکولار را برای خوراک فرهنگی مردم آماده کنند.
حضور چنین هنرمندانی طی چهلوپنج سال نتیجهاش تربیت نسلی است که تعداد قابلملاحظهای از آنان هدایتناپذیر، بیهویت و بیوطناند که همه چیزشان را بر باد دادهاند و سربازان فکری و عملی استکبار جاده صافکن اسرائیل و دژخیماناند. چنین است که بررسی نحوه برخورد به رستگاری و یاد جهان آخرت و نفس حرامخواری، گویی تیری به قلب غربزدگان است. برای همین باید بد و خوب و کم و کاست و قوت این سریال و مشابه آن منصفانه و خیرخواهانه واکاوی گردد. این روش دوستان اسلام و انقلاب است که میکوشند از خطای آثار انقلابی-اسلامی بکاهند، ضعفهایش را بشناسند، راهنمایی و پیشنهاد درست برای فائق آمدن به ضعفها و قوی شدن محتوایی و ساختاری ارائه کنند و به تداوم این آثار یاری برسانند. درمقابل انبوه معاندان نهتنها در پی نقد برای اصلاح و پیشنهاد رفع اشتباهات و ضعفها نیستند بلکه نابودی این سریالهای دینی را آرزو میکنند و به این قصد مینویسند و مأموریت مستقیم و غیرمستقیم شیطانیشان این است.
وجود چنین نیروی پرقدرت ضداسلام و ضدانقلاب که طی چهلوپنج سال جایگاه تعیینکنندهای یافت و در دستگاه حکمرانی نافذ بوده و نیروهای غربگرا را دههها بر سرنوشت اقتصاد و سیاست و فرهنگ جمهوری اسلامی فرمانروا کرده، نیازمند پژوهش علمی است. اما ناشناخته نیست گمانه نزدیک به حقیقت آن است که علت و بیماری را باید در تداوم میراً ساختار شبه مدرن جستجو کرد و براهین عقلی و مصادیق تجریش فراوانی وجود دارد که این ساختار، پروردگار قشر گریزان از انقلاب و اسلام بوده است و بر جا ماندنش منافع اقشار مدرن را تأمین میکند و نه منافع زندگی پاک اسلامی انقلابی را.
وقتی از سال ۸۸ تا امروز بارها در نقد وضعیت تداوم ساختارهای شبهمدرن جامعه پیرامونی، با تأکید بر ضرورت تحول ساختاری با رویکرد اسلامی-انقلابی دربرابر بقای مدرنیزاسیون غربگرا و ضدپیشرفت حقیقی فریاد برآوردهام کسی توجه جدی نکرد.
نتیجه چهلوپنج سال ندانمکاری در قلمرو اصلاح ساختاری است که امروز در همه امور اساسی فاقد طرح و استراتژی قرآنی و اساسی و تخصصی هستیم. رسانه و سینما و تلویزیون ما هم دچار همین ندانمکاری است. چرا چون بهجای گرفتن حلقه اصلی با انواع خردهکاری و کارهای موردی، همچنان عامل فساد را باقی گذاشته و نیروهای ضدانقلاب بهره خود را میبرند. و نیروهای انقلابی هم نهتنها رشد نمیکنند بلکه یا نومید و منفعل و گوشهگیر میشوند یا نیرویشان در لای چرخ ساختار مخلّ عمل انقلابی و حاکمیت دیدگاههای کهنه، فرسوده میشود و بالاخره به دام همان نگرشهای لیبرال یا متحجر میافتند و فاسد میگردند.
نتیجه آن میشود که بهجای جذب توانمندیهای نخبه مثلا در سریالسازی و تأثیر انقلابی بر آنان، کسانی چون مدیریها و جوانها و فتحیها و راعیها و تبریزیها و حاتمیکیاها و بحرانیها، مقدمها و افشارها و... همگونهای دیگرشان یا طرد شده یا یکسر به دام فشار نگرش ضدانقلابی گرفتار آمده و یا مبلغ تفکر گسست گشته و یا آرمان انقلاب اسلامی را رها کرده و نگرش لیبرال را پذیرفته و یا حذف شدهاند. اینکه تحت چه فرآیند و بستر نظم ساختاری غلط است که کسانی چون مدیری و جوان و فتحی... تن به اقتدار نگرش و عمل ضدانقلاب جهانی علیه کار شرافتمندانه و وطنپرستانه میدهند و چشم به دهان قدرت سلطهجو کار میکنند.
البته جای بررسی دقیق دارد. و اینکه خودزنی به دلیل کدام وانمودها و شخضیت سست فردی و نفسانی یا دو قطبیسازی اجتماعی و جوسازی، رخ میدهد باز جای بررسی علمی، سیاسی، جامعهشناختی و روانشناختی دارد و چرا نگاه شریف انقلابی و الهی و نگرش انتقادی سالم اجتماعی را با سپردن مهار عقل خود به دشمن و اعلام مواضع ویرانگر وطن معاوضه میکنند، حتما پاسخی هم قرآنی و در عین حال عقلی میطلبد. اما بگذارید با بررسی یک نمونه زنده و کاوش در همه وجوه رخدادش جویی روشن به کف آوریم. میخواهم با نمونه سریال رستگاری، این وجوه اساسی را بازخوانی نمایم. من قصد نقد سریال ندارم این کار در پایان نمایش رستگاری مسلما صورت خواهد گرفت اکنون قصدم هستیشناسی و پدیدهشناسی توأمان این کار و شناخت معنای واکنشهای مختلف آن در ارتباط با نقش ساختار در تخریب کار دینی و انقلابی است.
رستگاری سریالی است؛ که علناً و آشکارا میخواهد روایت زندگی و بحرانهایش از چشم افشاگر اسلام و اسلام انقلابی و فسادستیز و عدالتمحور بیان شود و درست همین سمتگیری راهبردی سریال، پیشاپیش هجوم قلع و قمعکننده گروههای مختلف مخالف بیپرده اسلام یا اهل نهان روشی را برمیانگیزد و حملات و تهاجمشان بهانههای گوناگون پیدا میکند. ۱- اولین گروه دشمنان قسمخورده جهانی اسلام و انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است. خداستیزان محارب و علنی که از فیلمساز متدین و انقلابی و آثارش و حرفهایش منزجرند.
دسته دیگر، رفرمیستهای وطنیاند. آنان هم کسانیاند که فرمانفرمایی نگاه مدرن را پذیرفته و در همه زمینههای اقتصادی و فرهنگی و سیاسی به کارها از چشم مدرن مینگرند و در همه جا ازجمله در سینما و سریال از روایت قرآنی و دینی متنفرند. فشار آنان برای حذف این روایت و نگاه به امور جامعه کار را به رشد یک سرکوب سیستماتیک علیه تفسیر دینی رویدادها کشانده است. ۳- اخلاقگرایان مدرن؛ این گروه هم در تقابل با مفاهیم پایدار اخلاقگرایان فطری ساز مخالف زده و با سریالهایی که دارای چنین نگرشی هستند مخالفت میورزند، مثلا صبر در زندگی زناشویی تا حد ممکن دربرابر اخلاق آزادی لیبرال و نابردباری بهعنوان آموزه کهن و اخلاق دینی ارتجاعی مردود شمرده میشود و سریالی با این موضع کاری بیارزش قلمداد میگردد.
وقتی گفتهام توجه جدی یعنی وقوف به معنای این تغییر و چگونگی آن و درک تأثیرات مخرب آن ساختار ضدترقی بر برنامه حیات نهادهای گوناگون و نحوه مدیریت و اداره و اجرای برنامه در همه نهادهای اصلی و فرعی اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و زندگی شهر و روستا و امور گوناگون، باز اعتنایی نشد. و وقتی گفتم نشانه جدی گرفتن و اعتنا یعنی تبدیل مسئله تحول ساختاری از موضوع نگاه تحولی تا اجرا و روش کنترل کار بزرگ، کار مثمرثمر رهبران فکری و دانشمندان متخصص و مشارکت هر متفکر صاحب رأی و هر مدیر انقلابی و پژوهش و گفتگو و نتیجهگیری و راهیابی به جزئیات عمل و اقدام برای تحقق گفتمان تحول بنابه علم معتبر است که هدایتگر اصلی آن دو ثقل اصیل و چراغ مطمئن و ریشهای مسائل و وارسی راهحلهاست باز قدمی جدی در این راه جز اشارات گاهبیگاه دیده نشد.
اگر سریال رستگاری در جمهوری اسلامی نهتنها در معرض برخورد خصمانه بلکه اقدام عملی حذف اینگونه آثار مذهبی قرار میگیرد باید این جو را موفقیت رهبری طاغوت جهانی دانست که برای ایران و جهان نقشه بردگی دارد و با انواع ابزارهای مستقیم و غیرمستقیم ضدیت با نگاه دینی و انقلابی، یعنی شبکهها و فضای مجازی و نویسندگان سینمایی و مدیران تحتنفوذ نگرش آمریکایی به رسانه، تودههای تربیتشده با سبک سرگرمی مبتذل اخلاقی، فضای مناسب حذف سرگرمی مشروع را تدارک میبینند. درست اینجاست که ناگهان اهمیت یک سریال اسلامی که میکوشد ریشههای بردگی شیطان را در ملت با داروی بیداری و تزکیه از حرام بخشکاند به چشم میآید و درست اینجاست که هجوم علیه این سریال برای جوسازی جهت مخالفت با آن معنا مییابد.