Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش پارس نیوز،

محسن مهرعلیزاده متولد سال 1336 در مراغه آذربایجان شرقی است. در دولت نخست اصلاحات، استاندار خراسان بزرگ شد و در دولت دوم، جایگاهش را به سید حسن رسولی سپرد ، خودش جای سیدمصطفی هاشمی طبا را گرفت و بر صندلی ریاست سازمان تربیت بدنی نشست. مهرعلیزاده امروز رئیس فدراسیون بین المللی ورزش های زورخانه ای است وهمزمان در هیئت مدیره سازمان منطقه آزاد کیش و کمیته تعامل و رایزنی شورای عالی اصلاح طلبان عضویتدارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مهرعلیزاده، نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 را نیز در کارنامه خود دارد.او و مصطفی معین پس از رد صلاحیت از سوی شورای نگهبان با حکم حکومتی به چرخه انتخابات بازگشتند.

مهرعلیزاده در آن انتخابات با اتکا به رای منطقه آذربایجان و تا حدودی استان های شمالی و همچنین خراسان موفق شد، نزدیک به یک و نیم میلیون رای کسب کند. اصلاح طلبان از او چندان دل خوشی ندارند. می گویند اگر آن یک و نیم میلیون رای به حساب کروبی یا هاشمی رفسنجانی واریز می شد، شهردار وقت تهران فرصت حضور در پاستور را پیدا نمی کرد. مهرعلیزاده خودش هم از تک روی های جبهه مشارکت و برخی دیگر از اصلاح طلبان در آن انتخابات گلایه دارد.

مهرعلیزاده سال جدید را با ثبت نام در انتخابات شورای شهر تهران آغاز کرد. از مهرعلیزاده امروز به عنوان یکی از جدی ترین گزینه های تصدی شهرداری تهران یاد می کنند. دیده ها و شنیده ها هماز برنامه های جدی مرد 60 ساله اصلاح طلب برای کسب کرسی ساختمان خیابان بهشت تهران حکایت دارد.

در واپسین روزهای نخستین ماه سال به دفترشدر خیابان جردن تهران رفتیم؛ فدراسیون ورزش های زورخانه ای. سر ساعت خودمان را به محل گفتگو رساندیم. در جای جای ساختمان، عکس های پهلوانی غلامرضا تختی دیده می شد. با ده دقیقه تاخیر گفتگو را آغازو برخلاف قرار قبلی، یک ساعت نشده، بساط مصاحبه را جمع کردیم. مدیر برنامه های مهرعلیزاده می گوید : «ببخشید، دیدارهای بعدی مهندس فشرده است!»

مشروح گفتگو با محسن مهرعلیزاده را در ادامه می خوانید:

شورای عالی اصلاح‌طلبان در حالی در پاییز سال 94 آغاز به کار کرد که ماموریت اش حول انتخابات مجلس دهم تعریف شد. با این وجود دیدیم که در شهریور ماه سال گذشته، مأموریت این شورا برای انتخابات ریاست جمهوری 96 تمدید شد. دلیل این تمدید چه بود؟

یکی از ضروریات جوامع پیشرفته‌ای مانند نظام جمهوری اسلامی که نظام مردم‌سالاری است، ایجاد تشکیلاتی تحت عنوان «احزاب»، «جبهه‌ها» یا «شوراها» است تا بتواند محلی برای هماهنگی هر چه بیشتر نیروهای همفکر و همسو و ایجاد انضباط و همراهی در میان نیروهای فعال و علاقه‌مند به مسائل سیاسی و اجتماعی باشد.

در طول سالیان پس از انقلاب، احزاب و جبهه‌ها تحت عناوین مختلف شکل گرفتند. در انتخابات مجلس دهم چون لازم بود، اتحاد و انسجام در میان نیروهای همفکر و همسوی اصلاح‌طلب ایجاد شود، شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان شکل گرفت. تجربه‌ای که از این شورا به دست آمد، موفق بود و نشان داد، نیروهایی که تحت عنوان «احزاب» یا «اشخاص» حقیقی اصلاح‌طلب فعالیت می‌کنند، می‌توانند دور یک میز بنشینند و همفکری داشته باشند و تصمیمات مشترکی را بگیرند.

این تجربه موفق در اواخر سال 94 و اوایل سال 95 در انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان شکل گرفت. پس از آن طی نشست‌های مختلف، این نتیجه حاصل شد که با تغییرات جزئی در ساز و کارها، همین سازمان را برای انتخابات ریاست جمهوری و شوراها هم ادامه بدهیم. امیدوارهستیم که شورای عالی اصلاح طلبان بتواند در ساماندهی و انسجام نیروها و جلوگیری از هر گونه تشتت در میان نیروهای سیاسی اردوگاه اصلاح‌طلبی، نقش ایفا کند.

اعتراضاتی به این تمدید در میان برخی از شخصیت‌های اصلاح‌طلب دیده شد.

بله، آن اوایل در آن زمان برخی دوستان نظرشان بر این بود که شورای عالی اصلاح طلبان تنها یکبار برای انتخابات مجلس طراحی شده و نباید تمدید شود اما نظر ما این بود که وقتی ساز و کاری موفق بوده، چرا ادامه پیدا نکند. به همین دلیل با توجه به این اعتراضات، نظرات احزاب گرفته شد. دوستان اعتراض داشتند که نقش احزاب در شورای عالی کمرنگ شده است.

البته من در اسفند 95 با آقای منتجب‌نیا هم که گفتگو می‌کردم، همچنان اعتراضاتی داشت!

در ساختار قبلی، تعداد اشخاص حقیقی که تشکیل‌دهنده شورای عالی سیاستگذاری بودند، در مقایسه با احزاب قابل توجه‌تر بود؛ به همین دلیل میان تعداد اشخاص حقیقی و نمایندگان احزاب توازنی ایجاد کردیم و باعث شد که آن گله‌مندی‌ها برطرف شود. البته فعلا دو حزب حضور دارند که چندان همراهی جدی با ما ندارند.

چه احزابی؟

یکی حزب مردم‌سالاری و دیگری انجمن اسلامی مهندسین. شما که به آقای منتجب‌نیا اشاره کردید، وی همراهی کرده است. حزب اعتماد ملی الان در شورای عالی فعال است و نماینده دارد و خود آقای منتجب‌نیا هم قرار است که در جلسه حضور داشته باشد.

برون‌داد شورای عالی اصلاح طلبان در انتخابات مجلس جاری، لیست امید بود که در آن لیست، تعدادی از اصولگرایان و هواداران دولت در قالب ائتلافی که شکل گرفته بود، حضور داشتند. برای انتخابات ریاست جمهوری و بخصوص شوراهای شهر، چه قدر حاضرید به هواداران دولت و همچنین اصولگرایان، فضا برای سیاست‌ورزی بدهید؟

همانطور که شما فرمودید در انتخابات مجلس می‌توانستیم لفظ «ائتلاف» را به کار بگیریم و چند نیرو که مشخصاً از نیروهای اصلاح‌طلبی نبودند و اصولگرا بودند، در لیست قرار گرفتند چرا که می‌خواستیم در جاهایی همپوشانی‌هایی انجام شود اما این سری تا آنجایی که اطلاع دارم با نیروهای اصولگرا ائتلاف نخواهد شد چون آن ها برای خودشان لیست دارند.

در خصوص حزب اعتدال و توسعه یا اعتدالیون یا همان هواداران دولت قرار است افراد حاضر در لیست شوراهای شهر در درون ساز و کار شورای عالی اصلاح طلبان از سوی احزاب معرفی شوند. اسم این دیگر ائتلاف نیست بلکه توافقاتی است که افراد در قالب جبهه و بر اساس شاخص‌ها سنجیده می‌شوند. در این سازوکار، دیگر سهم‌بندی معنایی ندارد و اساس کار بر پایبندی افراد به اصلاح‌طلبی استوار است؛ یعنی افراد معرفی شده از سوی اعتدالیون برای حضور در لیست، مطمئناً باید از بُعد پایبندی به اصلاح‌طلبی، اصلاح‌طلب باشند.

ضمانت این اصلاح طلب بودن از کجا اخذ می شود؟

افراد با توجه به سوابق شان سنجیده می‌شوند.

یعنی سوابق آن فرد باید حتماً اصلاح‌طلبی باشد؟

بله، ما دو اساس را گذاشته ایم؛ یکی اصلاح‌طلبی و پاکدستی که ما این دو را قرین همدیگر می‌دانیم و دیگری تخصص. تجربه آن فرد(حاضر در لیست شوراها) به عنوان یکی از ابعاد تخصصی، می‌تواند حضورش در شورا را پوشش دهد. قطعاً فردی که در لیست قرار می‌گیرد، میثاق‌نامه‌ای را امضا خواهد کرد که در آن میثاق‌نامه، تعهد و پایبندی فرد به آنچه که از روز اول با آن پیمان بسته می‌شود، نوشته خواهد شد.

این میثاق‌نامه در جریان انتخابات مجلس دهم نیز از اعضای لیست امید گرفته شد، اما دیدیم که در جریان انتخاب ریاست پارلمان، عده‌ای به آن اهمیتی ندادند.

در جریان بستن لیست مجلس، می‌توانستیم از لفظ «ائتلاف» استفاده کنیم. اصولگرایان و اعتدالیون به نوعی به آن جمع چسبیده بودند. در حقیقت هر فردی ماهیت خود را دارد اما می‌خواهد در یک جریانی حرکت کند. ممکن است که پیشتر وجه وابستگی اش غالب شود.

بنابراین اصلاح‌طلبان نباید از عدم پایبندی عده‌ای به میثاق‌نامه لیست امید «شکایت» می‌کردند؛

چون عده‌ای در آن جمع حاضر شدند، توقع این بود به پیمان جمع پایبند باشند اما برخی موارد، جزء طبیعت کار است و هر چه قدر هم که فرد بیاید و تعهد بدهد، وقتی وابستگی به جناحی وجود داشته باشد، دیگر نمی‌تواند در مواردی نقش دیگری ایفا کند. اما در بستن لیست شوراها چون «اصلاح‌طلب بودن و پاکدستی» یک اصل است، بنابراین ان شاءالله این بار شاهد موردی نباشیم و اگر هم باشد، بسیار محدود خواهد بود.

شوراهای شهر اولین ثمره شعار «توسعه سیاسی» از سوی اصلاح‌طلبان بود اما اصلاح‌طلبان نتوانستند تجربه موفقی از این نهاد مدنی برای خود در ذهن مردم ایجاد کنند؛ به طوری که دیدیم در انتخابات شوراهای دوره نخست در نهایت این نهاد از سوی دولت اصلاحات منحل شد. فکر نمی‌کنید که این تجربه ناموفق در اعتماد نکردن دوباره مردم به لیست اصلاح‌طلبان مؤثر باشد؟

بی‌تأثیر نیست، اما به نظرم تأثیرش بسیار ناچیز است. مسئله شوراها به عنوان یک امر بسیار جدید در آن سال به وجود آمد و بسیاری از افراد سطح بالای سیاسی برای شرکت در آن، وارد عرصه شدند. طبیعتاً آنچه که باید از شورای شهر می‌خواستند، با آنچه که در ذهن آن افراد سیاسی بود، مقدار زیادی تفاوت داشت.

چه می‌خواستند و چه شد؟

به عنوان مثال در دوره نخست، توقع بود که شورا به ابعاد تخصصی و خدمات و مدیریت شهری، رفاه مردم در زندگی عادی و آسیب‌های اجتماعی بپردازد اما متأسفانه دیده شد که مسائل سیاسی، حاکمیت بیشتری در گفتمان و رقابت‌های فردی و گروهی پیدا کرد. هم مسائلی که از شوراها توقع بود به فراموشی سپرده شد و هم اینکه شوراها اساساً جولانگاه مسائل سیاسی نبودند.

مردم توقع داشتند که شوراها درباره مسائل شهری ایفای نقش کنند اما چون افراد حاضر در آن شورا ظرفیت بالای سیاسی و فردی داشتند، طبیعتاً در مراوداتشان بخش سیاسی پررنگ‌تر شد. نکته بعدی که باعث به وجود آمدن آن مسائل شد، این بود که اولین تجربه به وجود آمدن شورا بود اما الان چهار دوره از تشکیل این نهاد گذشته و تجربیات کامل‌تر شده است.

هم ما و هم اصولگرایان به این نتیجه رسیده‌ ایم که افراد حاضر در لیست شوراهای شهر، باید افرادی باشند که در جهت تأمین نیازهای تخصصی شهری، مکمل یکدیگر عمل کنند. چون هم مردم و هم نخبگان و هادیان این لیست‌ها متوجه این موضوع شده‌اند، مطمئن هستم که دوره به دوره اشتباهات در شوراهای شهر کمتر می‌شود و انتظار می‌رود که در این دوره، کمترین اشتباه را داشته باشیم.

با توجه به توسعه سیاسی و اجتماعی در کشور، شاید به نقطه‌ای برسیم که از شوراها به عنوان پارلمان شهری استفاده و بخش عمده‌ای از قوانینی که مرتبط با مسائل مناطق مختلف است، از عهده مجلس شورای اسلامی برداشته و به شوراها محول شود. اگر به این نقطه برسیم، فاز افراد انتخاب شده برای این کار مقداری متفاوت خواهد شد.

آیا احتمال تمدید فعالیت شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان پس از انتخابات ریاست جمهوری هم وجود دارد؟

من حدس می‌زنم که فعالیت شورای عالی تمدید شود. آنچه صحبت شد این بود که ساز و کاری برای ریاست جمهوری تمهید شود اما در نشست های بعدی، بحث‌ها متکامل‌تر شد به نحوی که آنچه اتفاق می‌افتد به شکلی ثبت، ضبط و بررسی شود تا بتواند برای تداوم کار در انتخابات آینده و هماهنگی‌های آتیِ نیروهای اصلاح‌طلب، مورد بهره‌برداری قرار بگیرد.

به نوعی شورای عالی سیاستگذاری تبدیل به یک نهاد در جریان اصلاح‌طلبی می‌شود.

بله؛ مطمئناً اگر جلوتر برود، می‌تواند تبدیل به نهاد شود.

اعتراضاتی که امروز اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات به شورای عالی دارند، شاید با تمدید فعالیت پس از انتخابات ریاست جمهوری دوچندان هم بشود.

فکر می‌کنم باز هم بتوانیم نقطه نظراتی را آورده و این ساز و کار را کامل‌تر کنیم. اگر همه در پی این باشیم که تمامی اصلاح‌طلبان سیاستگذاری کنند، علی‌القاعده نباید مشکلی ایجاد شود اما در هر صورت اقناع سازی یکی از فرآیندها خواهد بود.

از انتخابات شوراها دور شویم و به شخص آقای روحانی بپردازیم. در صورت تقسیم رأی سبد رأی آقای روحانی در سال 92، اصلاح‌طلبان چه مقدار از این سبد را مال خود می‌کنند؟ به بیان بهتر اگر اصلاح‌طلبان نبودند، آقای روحانی می‌توانست صرفاً با کیاست و قدرت بیان خود در مناظره‌ها و همچنین به مدد اتوریته آقای هاشمی، پیروز انتخابات شود؟

رأی آقای روحانی در آن مقطع، ترکیبی از حمایت اصلاح‌طلبان، آقای هاشمی و شخصیت خودشان بود. با توجه به اینکه رأی آقای روحانی 50 درصد به اضافه یک مقدار جزئی بود، حتی اگر هر کدام از این سه بخش ضعیف می‌بود، آن رأی به زیر 50 درصد می‌رسید. بی‌تردید هر سه بُعد اثر داشت اما در این دوره نسبت رأی فردی آقای روحانی به آرای حمایتی، بیشتر از دوره قبل است. آقای روحانی در این دوره به دلیل اینکه عملکرد دارد، قطعاً خودش بخشی از رأی را خواهد داشت که بیشتر از دوره قبل است.

همانطور که فرمودید و بارها گفته شده اصلاح‌طلبان نقش مهمی در پیروزی آقای روحانی داشتند. به نظر شما آیا رئیس جمهور در این چهار سال توانسته جوری کار کند که نظر پایگاه رأی اصلاح‌طلبان در جامعه را به خود جلب کند و اگر اصلاح‌طلبی خواست روی برگه رای نام وی را بنویسد، دستش نلرزد؟

در مجموع به آنچه جریان اصلاح‌طلبی از روحانی توقع داشت، پاسخ مثبت داده شد. اینکه می‌گویم «در مجموع» به این دلیل است که در کارنامه یک فرد، 15، 10 واحد یا درس قرار دارد که شاید از یک درس، 12 و از درس دیگر 18 بگیرد. اما در مجموع آنچه روحانی در ازای آنچه حمایت اصلاح‌طلبان بود ارائه کرد، مثبت بود.

بخش اعظمی از آنچه اصلاح‌طلبان در خصوص مسائل بین‌المللی، سیاست داخلی و تا حدی مسئله اقتصادی به ویژه در ابعاد جلوگیری از رشد بی‌رویه تورم و رشد اقتصادی از آقای روحانی انتظار داشتند، انجام شده است.

آیا بدنه اجتماعی توانسته آمارهای اقتصادی آقای روحانی را لمس کند؟

بدنه اجتماعی جامعه تحت تأثیر دو مسئله است؛ یکی واقعیاتی که در اقتصاد رخ می‌دهد و دیگری تبلیغات. واقعیت این است که ما از رشد 7/7- درصد نجات پیدا کردیم و الان به صفر و شاید یک درصد هم رسیده‌ایم. این واقعیتی است که اثر خود را روی جامعه هم خواهد گذاشت. اگر وضعیت گذشته ادامه پیدا می‌کرد، الان معلوم نبود چه می‌شد. بنابراین وضعیت امروز بسیار بهتر از آن چیزی است که می‌توانست ادامه پیدا کند.

تبلیغاتی که بعضاً در مخالفت و تضعیف دولت صورت می‌گیرد، این است که یک ایده‌آلی را پیرامون قیمت‌ها و اشتغال برای مردم ترسیم می‌کنند. در کشور ما ضریب اشتغال صفر بوده و در طول 8 سال به 12 هزار نفر هم نرسیده است اما طبق آمار، آقای روحانی توانسته 800 هزار نفر اشتغال در سال ایجاد کند که رقم قابل توجهی است.

من که با مسائل اقتصادی آشنایی دارم، می‌توانم بگویم در شرایط ایده‌آلی که در صورت رفع تحریم‌ها و حل مشکلات مالی و بانکی بین‌المللی و بیمه و نفت و نیز اطمینان جامعه نسبت به سرمایه‌گذاری ایجاد می شود، اشتغال و مشکلات اقتصادی باید بیشتر از آنچه که امروز هست، حل شود. اتفاقا توقعی که ما از دولت آقای روحانی در آینده داریم این است که بر این ابعاد بیشتر متمرکز شود و با توجه به نتایجی که از برجام در طول بازه زمانی دو سال گرفتیم، نتیجه آن را در عمل و مناسبات اقتصادی بگیریم که در آن صورت به ایده‌آل‌ها خواهیم رسید.

حمایت اصلاح‌طلبان از آقای روحانی در انتخابات آینده سلبی است یا ایجابی؟

ایجابی است، با توجه به رضایتی که اصلاح‌طلبان از عملکرد رئیس جمهور داشتند، در جریان بحث ها و تبادل نظرهای سنجیده شده در نهایت به این نتیجه رسیدیم که آقای روحانی به عنوان کاندیدای مطلوب انتخاب شود.

یعنی اصلاح‌طلبان چند گزینه را روی میز خود قرار داده‌اند و در نهایت ترجیح دادند که از آقای روحانی حمایت کنند.

اصلاح‌طلبان با در نظر گرفتن همه شرایط و وضعیت مطلوب، سنجیده‌اند و ادامه کار آقای روحانی در دوره دوم و تکمیل کارهای گذشته را به عنوان بهترین گزینه انتخاب کرده‌اند.

اصلاح‌طلبان گزینه رأی‌آور و کارآمدی برای حضور در صحنه رقابت ریاست جمهوری داشتند؟

اصلاح‌طلبان مطمئناً افرادی را دارند که در همین مقطع و مقاطع دیگر می‌توانستند و می‌توانند به عنوان فرد برگزیده برای این جایگاه باشند، اما در مقطع فعلی با توجه به سابقه چهار سال گذشته، لزوم ادامه روند دولت آقای روحانی انتخاب شده است.

اصلاح‌طلبان از تقریباً یک سال پیش در محافل مختلف ابراز کردند که گزینه ما برای ریاست جمهوری 96 آقای روحانی است؛ به نوعی از پیش دست خود را نزد روحانی باز کردند. این سبک سیاست ورزی چه پیامی را به شخص رئیس‌جمهور منتقل می‌کند؟

طبیعتاً آقای روحانی احساس پشت‌گرمی بیشتری برای کارهایش خواهد کرد. آقای روحانی جهت تداوم کارهایش، می‌توانست یک سال پیش برای یک سال یا پنج سال برنامه ریزی یا فکر کند. به نظر من عاقلانه‌ترین کار این بود، رئیس‌جمهوری که اصلاح‌طلبان می‌خواهند برای دوره آینده‌شان انتخاب کنند، از یک سال و نیم تا دو سال پیش وی را به لحاظ روانی جوری تقویت کنند که بتواند قدم‌های محکم‌تری در آینده بردارد.

منتقدانِ این سبکِ سیاست‌ورزی می‌گویند، اینکه ما از یک سال پیش دستمان را جلوی آقای روحانی باز کرده ایم، این پیام را منتقل می‌کند که اصلاح‌طلبان به دلیل فقدان آلترناتیو مناسب، گزینه دیگری جز حمایت از روحانی ندارند.

آقای روحانی انسان عاقلی است و کاملاً به پتانسیل نیروها آگاهی دارد. اما ما یک اصلی را در نظر گرفته بودیم؛ آن هم اینکه رؤسای جمهور در کشور ما دو دوره‌ای بودند و علی‌القاعده برای انجام یک سری کارهای اصلاحی - که بعد از آن هشت سال بسیار مورد نیاز بود - اگر آقای روحانی موفق نبود، قطعاً اصلاح‌طلبان فکر دیگری می‌کردند اما چون در آقای روحانی توفیق دیده بودند، در ادامه هم ترجیح دادند که وی را بیشتر مورد پشت‌گرمی قرار دهند.

مسئله‌ مهم، عدم همگامی جریان حامی دولت با اصلاح‌طلبان در بزنگاه‌های حساس سیاسی است. این عدم هماهنگی و همگامی در انتخاب ریاست مجلس جاری به وضوح دیده شد.

امیدوارم که چنین مسائلی دیگر تکرار نشود؛ چرا که احساس می‌کنم میزان نزدیکی اعتدالیون به تفکر و جریان اصلاح‌طلبی روز به روز بیشتر شده است. البته از قبل هم همفکری و همسویی وجود داشت اما همکاری‌ها بیشتر شده است. اگر در فردی از افراد وابسته به اعتدالیون چنین مسائلی دیده شود، اثر چندانی نمی‌تواند داشته باشد. برای ما مشهود است که برخی افراد در داخل اعتدالیون، تفکرات با فاصله‌ای دارند اما در مجموع شخص آقای روحانی و اعتدال وی، همسویی مناسبی با اصلاح‌طلبان داشته و دارند. در مجموع در مقایسه با آنچه که عائدی اصلاح‌طلبان از حمایت از آقای روحانی شد، چنین مسائلی زیاد مهم نیست.

آقای روحانی در سال 92 با توسل به اعتدال که چندان برای مردم تئوریزه و مشخص نشد، توانست از هر لایه و قشر اجتماعی، چنگی بزند و رأی جلب و جمع کند. امروز اگر روحانی بخواهد رأی بیاورد، قسمت اعظم این رأی متعلق به کدام قشر اجتماعی خواهد بود؟ طبقه بالا، متوسط یا پایین؟

همانطور که فرمودید از هر طبقه‌ای وجود دارد اما نسبتش متفاوت است. رأی آقای روحانی نه مختص به طبقه بالا، نه متوسط و نه پایین است. از هر طبقه‌ای ممکن است از آقای روحانی حمایت شود اما نسبت متفاوتی دارد. به نظرم در طبقه متوسط این نسبت بالاتر خواهد بود و در مرحله بعدی، دو طبقه دیگر مطرح باشند. دستاورد آقای روحانی، عمومی و برای همه طبقات است. برجام و کنترل تورم، هم برای طبقه متوسط و هم طبقه ضعیف مؤثر بوده است اما اثر تبلیغ

منبع: پارس نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۹۲۰۹۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جهان امروز نیازمند انجام کارهای عالی در حوزه طنز و کمدی است

به گزارش خبرگزاری مهر، عباس حسین‌نژاد دبیر هشتمین جشنواره ملی طنز و رسانه (طنز پهلو) گفت: دنیا در حال عبور از طنز کلاسیک است. در حال تجربه فضایی پیچیده و قدری سخت هستیم، زبان و نوع نگاه طنز تغییر یافته و تولیدکنندگان طنز هر روز راهی تازه برای ارائه طنز خود می‌یابند.

وی افزود: تب شهروند رسانه در جهان امروز فزونی گرفته و هر فرد با داشتن یک صفحه اجتماعی می‌تواند طنز خود را عرضه دارد که باعث می‌شود به دلیل انبوهی تولید قدری توان تفکیک طنز خوب از بد وجود نداشته باشد. طنز خوب می‌خنداند و مصلح اجتماعی است، در عین حالی که طنز خوب هم تولید می‌شود بسیاری از طنازی‌ها در شبکه اجتماعی ما را به این سمت نمی‌برد و بنایش بر اصلاح نیست.

دبیر هشتمین جشنواره ملی طنز و رسانه با بیان اینکه فضای آموزش طنز بسیار ضعیف است، گفت: افراد بدون استاد در دام مخاطب افتاده‌اند و تصور دارند اگر فلان مطلب را بیان کنند لایک یا بازدید بیشتری دریافت می‌کنند و از این رو از طنز اصلاح‌گر کمی دور افتاده‌ایم. کار عالی مثل الماسی است که در میان همه تاریکی‌ها خواهد درخشید و تأثیر گذار نیز خواهد بود و جهان امروز نیازمند انجام کارهای عالی در حوزه طنز و کمدی است.

حسین نژاد همچنین گفت: طنز و اقتصاد این روزها پیوندشان عمیق‌تر شده است. بسیاری افراد در شبکه‌های اجتماعی شروع به تولید آثار طنز و کمدی کردند و رفته رفته به ورطه‌ای گرفتار آمدند که هر محتوایی را برای بالا بردن سطح دنبال‌کننده و دریافت مبالغ بیشتر تولید کردند. در این میان افرادی که به اصول تولید طنز و کمدی پایبند هستند، حضور دارند؛ اما ما نیاز بیشتری به این فعالان طنز داریم.

مدیر دفتر طنز حوزه هنری در پایان گفت: تلاش‌های گسترده‌ای برای آموزش بنیادین تولید محتوای طنز مناسب به افراد داوطلب در سراسر کشور صورت گرفته است. در مرحله اول، با آغاز طرح ملی «قلمه» رویدادهای آموزشی طنز برگزار شده و استادان با تجربه نیز این فعالیت را همراهی کرده‌اند. در استان‌های یزد، گلستان و سیستان و بلوچستان نیز آموزش طنز آغاز شده و در سال ۱۴۰۳، این آموزش‌ها در شش استان دیگر نیز ادامه خواهد یافت. غایت کار یک طنزپرداز و کمدین در جامعه، اصلاح آن است که این کار با نگاه دقیق به مسائل، نقد منصفانه، امیدآفرینی و نیفتادن به ورطه توهین و هجو اتفاق خواهد افتاد.

کد خبر 6075791 الناز رحمت نژاد

دیگر خبرها

  • تسلیت سید حسن خمینی به محسن مهرعلیزاده
  • زمان‌بندی مرحله دوم انتخابات مجلس دوازدهم شورای اسلامی
  • اعلام زمان‌بندی مرحله دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • رأی اعتراضی مردم این استان به اصولگرایان است یا اصلاح طلبان؟
  • وکیل مدافعان شیطان در تهران!
  • آذربایجان شرقی تنها استانی که در انتخابات اسفند ۱۴۰۲، اصلاح طلبان در آن پیروز شدند
  • چرا همه چیز از نظر رادیکال‌ها «سیاه» است؟
  • جهان امروز نیازمند انجام کارهای عالی در حوزه طنز و کمدی است
  • حجاریان به عنوان سرباز نتانیاهو در ایران اعلام موضع می‌کند / مواضع اخیر حجاریان ترجمه شعار «نه غزه، نه لبنان» است
  • گروکشی ی اطلاعاتی سابق درباره حجاب و تنبیه صهیونیست‌ها/ اصلاح طلبان رادیکال: مقابله با بی‌حجابی را تعطیل کنید!