چالش اصلاحطلبان و دولتیها در انتخابات/ جهانگیری ضربهگیر اعتدال یا پاتک اصلاحات؟
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۹۵۱۰۸۱
خبر دیدار صبح روز شنبه اصلاحطلبان با رئیسجمهور، از تسلیم روحانی در مقابل خواست آنها برای وجود کاندیدای پوششی حکایت دارد.
به گزارش مشرق، پس از پنج روز شور و هیجان سیاسی برای ثبتنام نامزدهای دوازدهمین دوره ریاست جمهوری نهایتا عصر روز شنبه نمای کلی حاضرین در انتخابات مشخص شد و با اندکی بالا و پایین معلوم شد که کدام چهرهها راهی مناظرات انتخاباتی شبکه اول سیما خواهند شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بسیاری از کارشناسان و ناظران سیاسی این روزها می گویند که با وجود حضور پرشور 1636 نفری مردم در ستاد انتخابات وزارت کشور حدس زدن نفرات نهایی آنچنان هم دشوار نیست.
قریب به اتفاق این نظرات البته حول 8 چهره اصلی ثبتنام کننده در انتخابات دوازدهم میچرخد، 8 نفری که داری بیشترین شانسِ کسب عنوان احراز صلاحیت شده از سوی شورای نگهبان در مورد داشتن شرایط مطرح شده در اصل 115 قانون اساسی هستند.
در کنار حسن روحانی، اسحاق جهانگیری، سیدابراهیم رئیسی و محمدباقر قالیباف که بیشترین شانس عبور از فیلتر احراز صلاحیت را دارند، محمد هاشمیرفسنجانی، علیرضا زاکانی، حمید بقایی و محمود احمدینژاد هم هستند که در مرتبه دوم قرار داشته و نسبت به 4 نفر اول، حضورشان در جریان رقابت ها با اما و اگرهایی همراه است.
در این میان اما تحلیل های مختلفی هم در خصوص مدل رقابت نفرات یاد شده در انتخابات طی دو روز گذشته در رسانهها منتشر شده است، تحلیل هایی که از آغاز رقابتی داغ و شانه به شانه حکایت دارد. رقابتی که فعلا در یک سوی آن حسن روحانی و معاون اولش قرار دارند و سوی دیگر آن معاون اول سابق قوه قضائیه و شهردار تهران است.
تحلیل های زیادی وجود دارد که می گوید اصولگرایان تکلیفشان را با خودشان یکسره کرده اند و به توافق رسیده اند که نظرسنجی و اقبال عمومی در ایام منتهی به 29 اردیهشت نهایتا گزینه اصلی آنها را مشخص کند اما شاید کمتر کسی بتواند حضور ناگهانی اسحاق جهانگیری در انتخابات را تفسیر و تاویل کند چنانکه رسانه های منتسب به جریان اصلاحت و دولت یازدهم نیز در این خصوص نظرهای متفاوتی دارند.
اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس دولت یازدهم که در وقت اضافه نام نویسی، برای حضور در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ثبتنام کرده ظرف دیروز و امروز توسط رسانههای نزدیک به دولت نگاه کاملا متفاوت تحلیل شده است چرا که رسانههای نزدیک به مرحوم هاشمی رفسنجانی و شخص حسن روحانی مانند روزنامههای آفتاب یزد و آرمان با تیترهای تند و مخربی معاون رئیسجمهور را مورد خطاب قرار دادند و به نحوی سعی کردند جهانگیری را کاندیدای پوششی و ضربه گیر روحانی جلوه دهند که با اجازه رئیس جمهور فعلی پا به عرصه انتخابات ریاست جمهور گذاشته است و رسانههای نزدیک به اصلاح طلبان و رئیس دولت هفتم و هشتم برعکس.
رسانههای اصلاحطلب حضور روحانی و جهانگیری را در کنار یکدیگر جلوه داده و تلاش کرده اند که جهانگیری را نیز گزینه واقعی و نه پوششی جلوه دهند. برای مثال روزنامه شرق که به نوعی رسانه پیشروی اصلاحطلبان در اعلام مواضع محسوب میشود با تیتر دوئل دو به دو به پیشواز حضور رئیس جمهور دولت یازدهم و معاون اولش در انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری رفته است تا به این طریق روحانی و جهانگیری را در یک سطح نشان دهد.
بسیاری البته معتقدند که این دو نوع موضع گیری متفاوت نسبت به حضور اسحاق جهانگیری در انتخابات صرفا دو نظر رسانه ای نیست و دارای ریشه و عقبه قابل توجهی هم هست چرا که اخبار رسمی و غیر رسمی منتشر شده از جلسات و دیدارهای دولتی ها و اصلاح طلبان حکایت از درگیری سفت و سخت حسن روحانی و تیم نزدیک به رئیس دولت اصلاحات در خصوص مدل حضور و رقابت در انتخابات ریاست جمهوری دارد. این روزها و ماه ها کم نبوده اخباری که نظر حسن روحانی را ورود مستقل و بدون گزینه پوششی و همراه در انتخابات روایت می کرده اند و نظر اصلاح طلبان را حضور کاندیدایی اصلی و قوی در کنار حسن روحانی برای روز مبادای انتخابات ریاست جمهوری.
ناگفته نماند که موید این اخبار هم انتقادات بسیار جدی و ریشهای برخی اصلاح طلبان نسبت به حسن روحانی و دولت او بوده است. برای مثال محمدرضا تاجیک مشاور رئیس دولت اصلاحات -که بارها نسبت به ابزار شدن اصلاحطلبان برای دولت یازدهم انتقادهای صریحی را ابراز کرده-در مصاحبه با ویژهنامه نوروزی روزنامه شرق در رابطه با شیوه برخورد توأم با حقارت دولت و اصلاحطلبان میگوید: در شرایط کنونی برخی از اصلاحطلبان دچار نوعی خودکمبینی شدهاند و احساس میکنند باید در زیر سایه دیگران در فضای سیاسی زیست کنند. این افراد گمان میکنند برای ادامه حیات خود باید با کارت دیگران بازی کنند... عقل سیاسی حکم میکند اصلاحطلبان وارد بازی شوند که سودش بیشتر از زیانش باشد. این در حالی است که اصلاحطلبان در حال وارد شدن در بازی هستند که ضررش بیشتر از سود آن است. این اتفاق در چهار سال اول دولت آقای روحانی برای اصلاحطلبان رخ داده است. به نظر من این اتفاق در چهار سال دوم به دلیل اینکه دولت نیازی به پشتوانه اصلاحطلبی خود ندارد ممکن است به صورت عمیقتر و جدیتر ی برای اصلاحطلبان رخ بدهد.
یا اینکه ابراهیم اصغرزاده در گفتگویی با طرح بحث انتخابات و ابراز گلایه از رفتار حسن روحانی در 4 سال اخیر نسبت به فقدان یک گزینه اصلاحطلب در انتخابات انتقاد کرده و گفته بود: یک نیروی سیاسی وقتی دستش را بالا میبرد و از قبل، یک شرایط پراگماتیستی میدهد و میگوید آن چیزی که من میخواهم همان هدفی است که من میخواستم بدون اینکه مطالبات خودش را مطرح کند، دچار اشتباه میشود. قطعا باید مطالبات خودشان را مطرح میکردند. شرایط خودشان را میگفتند. یعنی چه که مثلا به آقای روحانی کاملا چک سفید بدهیم.
اما در شرایطی که فعالین اصلاحطلب از ماههای پیش نارضایتی خود از عدم حضور چهرهای اصلاحطلب را در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو را اعلام کرده بودند، رسانهها از دیدار صبح شنبه برخی اعضای شورای عالی اصلاحطلبان با حسن روحانی خبر میدهند. دیداری که باعث شده حسن روحانی که تا عصر جمعه در مقابل کاندیداتوری فردی از میان اصلاحطلبان مقاومت میکرد، سرانجام تسلیم شده و رضایت دهد که گزینه آنها نیز وارد رقابت شود.
در اخبار رسانههای اصلاحطلب آمده بود که صبح شنبه حسین کمالی، حسین مرعشی و عبدالواحد موسویلاری با روحانی دیدار کردهاند و در این دیدار خواستار کاندیداتوری جهانگیری به عنوان نامزد دوم در کنار روحانی شدهاند.
یه این مطلب اضافه کنید اظهار نظر محمدرضا عارف را که عصر روز گذشته گفته که نامزدی جهانگیری تصمیم شورای عالی اصلاح طلبان بود و رئیس شاخه جوانان حزب اسلامی کار هم تاکید کرده که ثبت نام معاون اول رئیس جمهور در انتخابات نتیجه تصمیم مشترک شورای عالی اصلاح طلبان و رئیس دولت اصلاحات بود.
در کنار این اخبار البته نباید فراموش کرد که آخرین اظهارنظر اعضای دولت درباره حضور در انتخابات مربوط به صبح شنبه یعنی آخرین روز انتخابات است. حسن قاضیزاده هاشمی صبح آخرین روز ثبتنام انتخابات ریاست جمهوری گفته بود که هیچ فردی از دولت قرار نیست کاندیدای ریاستجمهوری شود، معنای این حرف این است که حسن روحانی تا آخرین ساعات ثبتنام هم موافق حضور فردی دیگری در کنار خود در جریان رقابتهای انتخاباتی نبوده و در آخرین ساعات و پس از جلسهای که با نمایندگان جریان اصلاحات داشته مجبور شده است به این موضوع تن دهد.
علاوه بر این کشمکش اصلاح طلبان با روحانی که نهایتا موجب تسلیم حسن روحانی در مقابل این فشار گسترده شده است، باید این را نیز در نظر گرفت که جریان اصلاحات در روزهای اخیر تحرک مهم دیگری نیز داشتهاند که علی الظاهر بی ربط به کاندیداتوری اسحاق جهانگیری نیز به نظر نمیرسد.
در ساعات ابتدایی روز شنبه یعنی آخرین روز ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری خبری در رسانههای اصلاحطلب منتشر شد که حکایت از دیدار رسول منتجبنیا قائم مقام حزب اعتماد ملی و محسن رهامیدبیر شورای عالی سیاست گذاری اصلاحطلبان با آیتالله خامنهای رهبری انقلاب داشت. این رسانههای نقل کردند که منتجبنیا در این دیدار گزارشی از جایگاه سیاسی و اجتماعی اصلاحطلبان در جامعه و میزان وفاداری آنان به نظام و کشور را به رهبر جمهوری اسلامی ارائه کرده و همچنین با تاکید بر لزوم وجود کانال ارتباطی میان اصلاحطلبان و رهبری از حضور دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا در جریان اداره کشور، سخن گفته است.
آنچه در اخبار غیر رسمی در خصوص واکنش آیتالله خامنهای به این سخنان آمده این است که رهبری با تائید سخنان این چهره اصلاحطلب فرمودهاند که نظر مساعدی نسبت به حضور هر دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب در عرصه سیاست کشور دارند و معتقدند که همه افراد این دو طیف باید برای عزت کشور تلاش کنند.
از مجموع این اخبار اینگونه بر می آید که بعید نیست در دیدار یاد شده محسن رهامی و رسول منتجبنیا مساله کاندیداتوری جهانگیری را هم خدمت مقام معظم رهبری مطرح کرده و عدم مخالفت رهبری با کاندیداتوری گزینه اصلاحطلبان در انتخابات را از ایشان گرفته باشند، و از سوی دیگر مطلبی هم که به صورت غیررسمی از قول رهبر انقلاب منتشر شده موید این نکته است که رهبری بر حضور اصلاحطلبان در سیاست هم تاکید دارند.
اما خلاصه کلام اینکه شواهد و قرائن نشان میدهد که حسن روحانی و اسحاق جهانگیری در حالی وارد صحنه انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم میشوند که بر خلاف آنچه رسانه های نزدیک به روحانی برای مردم تصویر می کنند، جهانگیری در جریان انتخابات نه گزینه انصرافی قطعی خواهد بود و نه حتی ضربه گیر حسن روحانی و حتی با توجه به نقاط ضعف بسیار زیاد رئیسجمهور مستقر ممکن است اسحاق جهانگیری که خیلی زود به گزینه اصلی و حتی رقیب روحانی بدل شود و بتواند در کورس رقابت شیخ اعتدال را پشت سر بگذارد. البته باید منتظر بود و دید که مدل رقابت کدام یک از نامزدهای احزار صلاحیت شده دست برتر را برایشان به ارمغان خواهد آورد.
منبع: نسیممنبع: مشرق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۹۵۱۰۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
افغانستانیها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای ۲۰ ساله لیدر اصلاحطلبان در مشکلات مردم و ایران
بر اساس منطق حکمرانی و عقلانیت اقتصادی؛ ظرفیتهای یک کشور در حالتی که نیاز به نیروی کار یا تشکّلهای جمعیتی نیست، باید تبدیل به ارزش افزوده شود.
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
ردّ پای ۲۰ ساله لیدر اصلاحطلبان در مشکلات مردم و ایران
محمد خاتمی، لیدر جبهه اصلاحات به تازگی در سخنانی که سایت جماران آنها را منتشر کرد با طرح این کنایه که امیدواریم بزرگان کشور نگرانی این را داشته باشند که مشکلات را حل کنند(!) گفته است:
"تنها یک سال از برنامه چشمانداز ۲۰ ساله مانده است، باید ببینیم چرا به شاخصهای نهایی آن نزدیک نشدهایم."[۱]
*اگرچه ایران اسلامی توانسته است به برخی اهداف خود در سند چشماندازه ۲۰ ساله برسد و برخی از آنها هم نزدیک شود لکن سؤال خاتمی درباره برخی از شاخصها همچنان موجه است و باید به آن پاسخ داد...
نکته اول در قبال پاسخ به سؤال خاتمی این است که بخش زیادی از مجموع ۲۰ سال متعلق به تحقق سند چشم انداز در اختیار مدیریت دولتی اصلاحطلبان بوده است و جا دارد آنها بیشتر از هر کس دیگری به مردم درباره میزان پیشرفت در سند چشمانداز گزارش بدهند.
نکته دوم این است که نمیشود از مسیر پیشرفت حرف زد اما از طوفانها و بلایا و درههای خطرناک دستکند شده در طول مسیر چیزی نگفت!
آقای خاتمی آیا میداند که اثر فتنه او و دوستانش در سال ۸۸ بر سرعت پیشرفت کشور و زیاد شدن تحریمها علیه مردم ایران چه بود؟
۳ دوره "تحریم انتخابات" که خاتمی حامی آن بود چه؟ آیا تحریم انتخابات که عملا به معنی هدف گرفتن شقیقه نظام سیاسی کشور است هیچ تأثیری در کاهش سرعت پیشرفت کشور نداشته است؟
"سیاهنمایی از اوضاع کشور و دعوت دائم مردم به خیابان" که قاتق نان اصلاحطلبان در شب و روز بود را چطور باید ارزیابی کرد؟
خاتمی باید بداند که بخش اعظمی از وقت و انرژی و تدبیر کشور طی ۲۰ سال گذشته صرف مقابله با این توطئههای خانمانسوزی شده است که هر یک به تنهایی میتوانست تمام ابعاد زندگی و اقتصاد و معیشت و امنیت مردم را با مخاطره مواجه کند. اما نظام اسلامی در مقابل تمام این دسیسههای خطرناک ایستاد و در عین حال به یک هژمونی جهانی تبدیل شد که امروز نه تنها از معیشت مردمش دفاع کرده است بلکه همپیمانان خود در اقصی نقاط جهان را نیز زیر چتر حمایت خود دارد. و ایضا درخشش موشکهای ایران در آسمان تلاویو نیز که حتما به سمع و نظر آقای خاتمی رسیده است.
ملاحظه میشود که ایران علیرغم تمام توطئههایی که بخش بزرگی از آنها نیز عامل داخلی داشته؛ اما به جایگاه امروزینی رسیده است که عده کثیری در جهان با اطلاق هژمونی به ایران موافقت یافتهاند.
پس باید واقعیت مطلوب ایران را دید و البته سؤالات فوقالذکر را هم از آقای خاتمی و دوستانش پرسید!
درباره وضعیت پیشرفت ایران در سند چشمانداز ۲۰ ساله همچنین خوانش این تحلیل ۲ سال قبل مشرق که با عنوان "اشکها و لبخندهای سند چشم انداز ۱۴۰۴؛ امروز کجا هستیم!؟" منتشر شد نیز خالی از لطف نیست.
***
کارنامههایی که باید آنها را به مردم معرفی کرد
آیتا... محمدجواد فاضل لنکرانی، رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) طی سخنانی در مراسم تجلیل از استادان منتخب این مرکز گفته است: استادان حوزوی باید از جهت معیشت تأمین شوند.
به گزارش شفقنا، او در عین حال تصریح کرده است: برخی از تلاش های آیت الله اعرافی در تأمین معیشت استادان به ثمر رسیده است.[۲]
*اذعان آیتا... فاضل لنکرانی به کارآمدی مدیریت حوزههای علمیه یک اذعان باارزش و حاوی این معناست که کارآمدی نصبالعین برنامههای مدیریت حوزههای علمیه است.
کارآمدی موثر و دور از شعارزدگی و نمایش که میبینیم مورد اشاره استادان حوزه نیز قرار گرفته است و همگان وظیفه داریم برای معرفی آنها به مردم تلاش کنیم.
دقت شود که معنای "کارآمدی" و مدیریت اصولی همین است و باید اثرات چنین مدیریتی آنچنان ملموس باشد که جامعه هدف نیز بتواند دقیقا بدانها اشاره کند.
آیتا... علیرضا اعرافی که از اعضای مجلس خبرگان نیز هست؛ مدتی قبل در نامهای سرگشاده به رئیسجمهور با برشمردن ایرادات طرح نهضت ملی مسکن به عدم توانایی عمده مردم برای بازپرداخت اقساط این طرح اشاره کرده بود.[۳]
***
نگاهی به الزامات "حکمرانی پیشرفته اسلامی" برای مهاجرین خارجی
افغانستانیها بمانند یا بروند؟!
محمد کرمی، استاندار سیستان و بلوچستان به تازگی طی سخنانی در دیدار با جمعی از مدیران استانی و شهرستانی پیرامون ظرفیتهای صنعتی و پیشرفت این استان گفته است: همکاری ایران با کشورهای همسایه و برعکس باید در یک چرخه مثبت باشد تا موفقیت متقابل را ممکن سازد چون همه این کشورها مکمل یکدیگر هستند و باید از ظرفیتهای یکدیگر استفاده کنند.
به گزارش ایرنا، او به ارتباط ایران با افغانستان اشاره کرد و افزود: افغانستان درخواست کرده با کارخانههای فرآوری ایران به صورت مشترک سرمایه گذاری کند و از آن طرف بخشی از استخراج معادنشان را به این طرف بیاورند و از این طریق میتوانند از معادنشان استفاده کنند.
کرمی تصریح میکند: اگر اقتصاد افغانستان را درست کنیم قطعا اقتصاد ایران نیز بهره میبرد. از آن طرف نیاز نیست افغانستانیها را از ایران خارج کنیم"![۴]
*سخنان استاندار محترم کاملا صحیح است الّا در بخش آخر که میگوید با عنایت به پیشرفت ایران و توسعه همکاری با کشورهای همسایه از جمله افغانستان آنگاه نیازی نیست افغانستانیها را از ایران خارج کنیم!
باید دانست که بر اساس منطق حکمرانی و عقلانیت اقتصادی؛ ظرفیتهای یک کشور در حالتی که نیاز به نیروی کار یا تشکّلهای جمعیتی نیست؛ باید تبدیل به ارزش افزوده شود نه اینکه در اختیار اتباع خارجی قرار گیرد.
زیرا در این حالت مفهوم مرز و ملت و حکمرانی و پرچم مورد استشکال قرار میگیرد.
بله! ما با افغانستانیها برادریم و همدرد آنها در مصائب و مشکلات افغانستان هستیم. و ایضا بر اساس همین برادری و همکیشی بود که مهاجران جنگزده افغانستان را پذیرفتیم و همچنان نیز میزبان آنها (اعم از شیعه و سنی) هستیم.
اما به لحاظ منطق حکمرانی؛ افغانستانیها باید به کشورشان بازگردند و در خاک خودشان نموّ داشته باشند.
چه در این حالت است که سطح همکاریهای دو کشور نیز میتواند ارتقای بیشتری بیابد چون بخشی از جمعیت بازگشته؛ دارای استعداد و تخصصی هستند که در ایران اسلامی به دست آوردهاند و لذا اکنون که در سنین ثمردهی هستند، میتوانند کمککار کشور و حکومتشان باشند.
از سوی دیگر ایران اسلامی نه تنها در گستره جمعیت فعلی خود بلکه در گستره جمعیت بسیار بیشتر (که نیازمند آن است) نیز نیازمند تمام ظرفیتهای خویش است و هر توجیهی برای اختصاص بخشی از این ظرفیت به اتباع خارجی مسموع نیست. مگر همانطور که اشاره شد در حالت نیاز به نیروی کاری که مشاغلی را در داخل کشور میزبان بر عهده بگیرد که شهروندان بنا به هر دلیلی در آن شغلها نیستند. پدیدهای که البته در ابعادی از اقتصاد ایران هم بروز کرده و برای جبران آن میتوان در کنار افغانستانیها به اتباع کشورهای دیگری غیر از افغانستان هم نگریست.
منحیثالمجموع باید این مسئله نصبالعین مدیران حکمرانی خاصّه در وزارت کشور باشد که ترتیباتی اتخاذ کنند تا اتباع محترم افغانستانی نه تنها فیالفور به کشور مادر بازگردند بلکه تدابیری هم برای حاضرین افغانستانی در ایران (اعم از مجاز و غیر مجاز) لحاظ شود تا هم حضور معیشت و کارکرد آنها برای خودشان و برای حاکمیت ایران بهینه شود و هم اگر نیازی به کار یا تخصص آنان در بازار کار ایران وجود دارد؛ فیالفور به سمت آن شغل راهنمایی شوند.
این الزامات "حکمرانی پیشرفته اسلامی" بایستی مد نظر تمام مسئولان و مدیران کشور باشد و هرگز از آنها تخطی نکنند.
***
۱_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-۱۶۳۰۴۴۶
۲_https://fa.shafaqna.com/?p=۱۷۸۸۲۲۰
۳_khabaronline.ir/xk۵dz
۴_https://irna.ir/xjQrZz