Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار ایلنا، با پایان مهلت ثبت‌نام نامزدهای دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری کشورمان، انتظار برای رویارویی کاندیداهای تائید صلاحیت شده در کارزار مناظره‌های تلویزیونی بیشتر شده است؛ مناظره‌هایی که طی دو دوره برگزاری آن در سال‌های 88 و 92، حاشیه‌ها و جذابیت‌های خاص خود را داشته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به بهانه قرار گرفتن در آستانه پخش مناظره‌های تلویزیونی انتخاباتی دوازدهمین دوره ریاست‌جمهوری ایران، نگاهی به پیشینه برگزاری مناظره در ایران داریم و سپس سفری کوتاه خواهیم داشت به غرب تا نگاهی تاریخی به زیستگاه اولیه مناظره‌ در کشورهایی همچون آمریکا، بریتانیا، فرانسه و بعد هم سری به کشورهای عربی بزنیم.

سال 88؛ مناظره‌ها در ایران داغ شد

خرداد 88 و اندکی پیش از انتخابات دولت دهم، اتفاقی جذاب در صداوسیمای ایران رخ داد؛ رای‌دهنده‌ها شاهد شش مناظره تلویزیونی بین چهار نامزد انتخاباتی بودند. مناظره‌هایی که از دوازدهم تا شانزدهم خرداد؛ چهار نامزد را دو به دو روبروی هم قرار داد و مخاطبان را پای تلویزیون نشاند. به طوری که طبق اظهارنظرهایی، نزدیک به 200 میلیون نفر در ایران و خارج از آن، بیننده مناظره حساس نخست وزیر امام(ره) با رئیس دولت نهم بودند؛ همان مناظره‌ای که بعدها عده‌ای آن را دلیلی برای بروز اتفاقات بعدی دانستند.

مناظره تلویزیونی سال 1360 با حضور آیت‌الله شهید بهشتی، آیت‌الله مصباح یزدی، مقابل نورالدین کیانوری و احسان طبری

در این دوره از انتخابات؛ 85 درصد واجدان شرایط پای صندوق‌های رای رفتند؛ اما هنوز رای‌دهنده‌ها خاطره آن شش مناظره را که برخی شبیه گفتگوی دوستانه بین نامزدهایی با جهت‌گیری همسو بود و برخی بی‌سابقه‌ترین اتهام‌زنی‌ها را روی آنتن زنده مقابل چشم‌های بینندگانش قرار داد، به یاد دارند.

از حاشیه‌های این مناظره‌ها می‌توان به اختصاص وقت اضافه و بیشتر از دیگر نامزدها برای محمود احمدی‌نژاد اشاره کرد که در آن سال رئیس دولت نهم بود و این اتفاق با اعتراض هواداران دیگر نامزدها روبرو شده بود.

با این‌حال مناظره‌های تلویزیونی جنجالی سال 88 در صداوسیمای ملی ایران نه اولین بودند و نه آخرین؛ سال 1360 مناظره‌هایی ایدئولوژیک در تلویزیون پخش شد که آیت‌الله شهید بهشتی و آیت‌الله مصباح یزدی را مقابل نورالدین کیانوری و احسان طبری نشاند تا از «آزادی، هرج و مرج و زورمداری» بگویند. اما از آن زمان به بعد، علیرغم اینکه چند باری برخی رقیبان ریاست‌جمهوری حریف به میدان طلبیده و خواستار برگزاری مناظره شدند عملا اتفاقی نیفتاد و برنامه‌های تبلیغاتی صداوسیما برای نامزدها به مونولوگ‌هایی که گاهی هم شامل موضع‌گیری‌های تند می‌شد، بسنده می‌کرد. سال 76 با کاندیداتوری سیدمحمد خاتمی و ایجاد شور و هیجانی بین طرفداران دو جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا، برخی از نامزدهای دیگر خاتمی را به مناظره دعوت کردند اما تا سه دوره بعد از آن، مناظره‌ای برقرار نشد تا اینکه سال 88 و در دوره ریاست عزت‌الله ضرغامی بر صداوسیما مناظره‌های داغ به تلویزیون برگشت و این روند با برگزاری برنامه‌های مناظره‌ای غیرانتخاباتی در سیما، تا رسیدن به خرداد چهار سال بعدش ادامه پیدا کرد.

مناظره انتخابات ریاست جمهوری سال 92 با حضور هشت نامزد و اجرای مرتضی حیدری

سال 92، یک عکس یک پاسخ

اتفاقات سال 88 در مناظره‌ها و پس از آن، باعث شد صداوسیما محتاط‌تر شده و در انتخابات دوره بعدی ریاست‌جمهوری، از قرار دادن دو به دوی نامزدها روبروی هم خودداری کند اما تا رسیدن به انتخابات سال 92، چند مناظره دیگر هم در سیما برگزار شد؛ مناظره‌هایی که اغلب به یک طیف اختصاص داشتند و به نظر می‌رسید تلویزیون عامدانه از ایجاد فضای چندصدایی در اینگونه مناظره‌ها دوری می‌کند. برنامه‌هایی مانند «رو به فردا»، «پارک ملت»، «زاویه»، «راز» و «دیروز، امروز، فردا».

البته گاهی در این برنامه‌ها تلاش‌هایی برای اندکی باز کردن فضای نقد در جامعه دیده می‌شد؛ در این میان برنامه «دیروز، امروز، فردا» بیش از دیگران توانست توجه را به خود جلب کند. برنامه‌ای که در سه بخش و سه موضوع برگزار شد؛ علی مطهری و علی اصغر زارعی برای موضوع «سوال از رئیس‌جمهور»، حسین شریعتمداری و ابراهیم اصغرزاده برای «تسخیر لانه جاسوسی»، و مصطفی کواکبیان و منوچهر متکی برای «رابطه با آمریکا» روبروی هم نشستند اما بیشتر از همه مناظره «تسخیر لانه جاسوسی» بود که سروصدا کرد.

حسن روحانی و محمدباقر قالیباف یک‌بار در انتخابات سال 92 رقیب یکدیگر بودند و در انتخابات سال 96 هم هر دو شرکت کرده‌اند

با این همه، مناظره‌های انتخاباتی ریاست جمهوری سال 92 بود که دوباره حاشیه‌ساز شد. در این دوره از مناظره‌های تلویزیونی، تجربه‌ جدیدی به کار گرفته شده و سه برنامه 210 دقیقه‌ای با موضوعات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در روزهای دهم، پانزدهم و هفدهم خردادماه 92 برگزار شد تا به گفته برگزارکنندگان، هشت نامزد انتخابات دیدگاه‌ها و برنامه‌های خود را برای رای‌دهندگان، عیان‌تر مطرح کنند.

اما انتخاب ساعت 16 برای پخش مناظره‌های انتخاباتی ریاست جمهوری یازدهم اولین اعتراض‌ها را به همراه داشت؛ انتخاب این ساعت نامناسب در حالی بود که مناظره‌های سال 88 از ساعت 22:30 روی آنتن زنده پخش می‌شد. البته حاشیه‌ها و اعتراض‌ها به همین‌جا ختم نشد. دور نخست این مناظره‌ها دو مرحله‌ای بود که در مرحله اول نامزدها باید به پرسش‌های قرعه‌کشی شده در چند دقیقه جواب می‌دادند و بقیه ملزم بودند در زمانی کمتر از دو دقیقه نظرشان را اعلام کنند. شیوه‌ای که از همان ابتدا با اعتراض تعدادی از این هشت نامزد روبرو شد به طوری که «محمدرضا عارف» نامزد اصلاح‌طلبان در این بخش حاضر به پاسحگویی به سوالات نشد و آن را اهانتی به مردم و نامزدها دانست و تعدادی دیگر از نامزدها سوال‌ها را اشتباه خواندند. نشان دادن تصاویری به نامزدهای ریاست جمهوری برای اعلام نظر؛ بخش دیگری از این مناظره بود که آن هم اعتراض‌هایی در پی داشت و برخی مخاطبان هم از آن با عنوان مسابقه تلویزیونی یاد کردند. این انتقادها باعث شد تغییراتی در ادامه مناظره ایجاد شود و مناظره به سمت فضای گفتگو برود که البته این اقدام موثر افتاد و تنور انتخابات را گرم کرد. اصطلاح معروف «گازانبری» محصول همین دسته از گفت‌وگوها میان «حسن روحانی» و «محمدباقر قالیباف» درباره وقایع 18 تیرماه 1387 بود. همین گفتگو و البته بحث‌های داغ و انتقادی «علی اکبر ولایتی» دیگر نامزد انتخاباتی در مورد موضوع هسته‌ای در تقابل با «سعید جلیلی» دیگر نامزد این دوره که آخرین مسئول این مذاکرات را به عهده داشت، باعث شد در نظرسنجی‌های گوناگون پس از مناظره‌ها، آرای روحانی بین 44 تا 57 درصد برآورد شود که البته درنهایت به پیروزی او در انتخابات هم منجر شد.

اما این دو مدل مناظره از چه الگویی پیروی می‌کردند؟ مدل دوبه دوی مناظره‌های انتخاباتی سال 88 به نظر می‌رسید بیشتر از هرکجا، الگو گرفته از مناظره‌های آمریکایی باشد؛ در اینجا مروری می‌کنیم بر تاریخچه برگزاری مناظره‌های تلویزیونی انتخاباتی در این کشور و نحوه برگزاری و برخی از ماجراهای عجیبی که تاکنون رخ داده است.

از وقتی نیکسون عرق می‌کند تا تعطیلی مناظره‌های آمریکایی برای 16 سال

برگزاری مناظره‌های انتخاباتی در آمریکا اغلب بین دو حزب اصلی آمریکا یعنی دموکرات و جمهوری‌خواه متداول بوده است؛ مناظره‌هایی که اغلب چالش برانگیز بوده و حتی گاهی آرای نامزدها را به شدت تحت تاثیر قرار داده.

مناظره فرصت مهمی برای کاندیداها، برای دست‌یابی به میلیون‌ها رای است. فرصت‌هایی که گاهی به دلیل اشتباهات هریک از طرفین، سرنوشت بازی را عوض کرده‌اند اما پیشینه برگزاری مناظره‌های انتخاباتی تلویزیونی در آمریکا به چه زمانی برمی‌گردد؟

سال 1960 نخستین دوره مناظره‌های تلویزیونی انتخابات آمریکا؛ «ریچارد نیکسون» از حزب جمهوری‌خواه و «جان اف کندی» نامزد حزب دمکرات روبروی هم قرار گرفتند

در 21 اکتبر سال 1960 نخستین دوره مناظره‌های تلویزیونی و رادیویی انتخابات آمریکا در نیویورک برگزار شد که در آن «ریچارد نیکسون» از حزب جمهوری‌خواه و «جان اف کندی» نامزد حزب دمکرات روبروی هم نشستند. مناظره‌ای که در سرنوشت انتخابات بسیار تاثیرگذار بود؛ نیکسون در این مناظره تازه از بیمارستان مرخص شده بود و رنگ پریده و بیمار به نظر می‌رسید. او از مواد آرایشی برای بهبود رنگ پریدگی‌اش استفاده کرده بود ولی به خاطر گرمای نور چراغ‌های استودیو صورتش عرق کرده بود که این موضوع جلب توجه می‌کرد در مقابل کندی کاملا آماده بود و با صمیمیت و راحتی، در تمام طول مناظره رو به دوربین (و نه خبرنگاران) سخن می‌گفت. آنهایی که از رادیو به این مناظره گوش داده بودند، نیکسون، و آنهایی که از طریق تلویزیون به تماشای مناظره نشسته بودند، کندی را برنده مناظره آن روز دانستند. آن سال یک نفر از هر 3 آمریکایی، یا 66.4 میلیون نفر مناظره‌های ریاست‌جمهوری را که برای اولین بار از تلویزیون پخش می‌شد، تماشا کردند و در نهایت هم کندی پیروز انتخابات ریاست جمهوری شد.

این مناظره به یکی از پربیننده‌ترین برنامه‌های تاریخ تلویزیون آمریکا تبدیل شد. جمعیت ایالات متحده در آن زمان 180.7 میلیون نفر بود در حالی‌که امروز، این جمعیت 324.7 میلیون نفر تخمین زده می‌شود.

تجربه تلخ نیکسون در اولین مناظره تلویزیونی انتخابات آمریکا تا حدی بود که به مدت 16 سال کاندیداهای ریاست جمهوری تصمیم گرفتند از مناظره خودداری کنند؛ یکی از همین نامزدها خود نیکسون بود که در انتخابات سال 1968 بارها با پیشنهاد «هیوبرت هامفری»، رقیب دمکرات خود برای شرکت در یک مناظره زنده تلویزیونی مخالفت کرد و سرانجام موفق به کسب کرسی ریاست‌جمهوری شد تا اینکه در سال 1976 «جرالد فورد» جمهوری‌خواه و «جیمی کارتر» دمکرات دومین مناظره زنده تاریخ انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا را رقم زدند.

«امیرعلی ابوالفتح» کارشناس مسائل آمریکا، در گفتگو با خبرنگار ایلنا، مناظرات تلویزیونی را یکی از بخش‌های اصلی فرآیند انتخابات در آمریکا می‌خواند و می‌گوید: معمولا سه یا چهار مناظره بین نامزدها برگزار می‌شود که نامزدها در این مناظره‌ها می‌توانند دیدگاه‌های خود را مطرح کنند.

به اعتقاد امیرعلی ابوالفتح، مناظره‌ها در آمریکا بیشتر برای جذب آرای خاکستری یا مردد است: نامزدها در مناظره‌ها به هم حمله کرده، افشاگری می‌کنند و گاهی از تعابیر نامناسبی استفاده می‌کنند؛ بیشتر این حمله‌های تخریبی نامزدها نسبت به همدیگر برای جذب افراد مردد است. در طی این چند دهه که از عمر برگزاری مناظره‌ها در آمریکا می‌گذرد، بعضی از آنها با جنجال و حواشی فراوان روبرو بوده و بعضی دیگر هم بی‌جنجال و بدون تحت تاثیر دادن فضا به پایان رسیده است.

مناظره‌های انتخاباتی در هر کشوری که برگزار شده محل جدل و طعنه‌ها بوده است؛ قطع کردن صحبت یکدیگر و کنایه، به بخشی از سنت مناظره‌ها تبدیل شده اما در این میان رفتارها و دیالوگ‌هایی هم بوده که به دلیل طنزآمیز بودن، وجه سیاسی و بین‌المللی، گاف دادن یا توهین‌آمیز بودن‌شان هنوز در آن کشور و حتی گاهی در سطح جهانی، ماندگار است. نمونه آشنا و بومی آن را می‌توان در «بگم، بگم»های سال 88 یا همان اصطلاح معروف «گازانبری» در سال 92 دید که درباره دومی، هنوز عده‌ای معتقدند روی سبد آرای روحانی بسیار تاثیرگذار بوده است. با این وجود چنین دیالوگ‌ها و حرکات ماندگاری در کشوری مثل آمریکا سابقه‌ای چند ده ساله دارد.

جیمی کارتر و رونالد ریگان در مناظره سال 1980

بعد از ناکامی نیکسون در اولین مناظره آمریکایی و توقف 16 ساله آن، در سال 1976 جرالد فورد جمهوری‌خواه و جیمی کارتر دمکرات روبروی هم قرار گرفتند؛ مناظره‌هایی که برای «فورد» خوش‌یمن نبود. در مناظره اول، صدا اختلالی 27 دقیقه‌ای داشت اما دو کاندیدا از ترس هر اتفاق پیش‌بینی نشده‌ای بی‌حرکت پشت تریبون ماندند و تکان نخوردند! اما مناظره دوم کار را برای فورد یکسره کرد؛ در این برنامه زنده تلویزیونی، او در پاسخ سوالی مبنی بر افزایش نفوذ شوروی در اروپای شرقی گفت: شوروی هیچ نفوذی در اروپای شرقی ندارد.

پاسخ فورد در حالی بود که در جنگ بین شوروی و آمریکا، کشورهایی مثل لهستان، رومانی، مجارستان همه عضو بلوک شرق و متحد شوروی بودند. گاف او، نقش مهمی در واگذار کردن رقابت‌های آن دوره، به نفع جیمی کارتر داشت. البته موفقیت کارتر در مناظره‌ها برای دوره بعد تکرار نشد؛ سال 1980 کارتر مقابل رونالد ریگان قرار گرفت که هنرپیشه بود و در مقابل دوربین کاربلدتر. در این برنامه تلویزیونی ریگان سوال معروفش را از کارتر پرسید و گفت: «اوضاع از چهار سال پیش بهتره یا نه؟» رای‌دهنده‌های آن دوره جواب این سوال را با انتخاب ریگان برای دو دوره دادند. این جمله او تا اندازه‌ای معروف شد که پس از آن، رقبای انتخاباتی آن را برای نامزدی که یک دوره رئیس‌جمهور بود، به کار می‌برند.

شوخ‌طبعی و زیرکی ریگان در مناظره‌های دوره دوم کاندیداتوری‌اش برای ریاست‌‌جمهوری آمریکا به کمکش آمد؛ در مناظره سال 1984 ریگان 73 ساله رقیب «والتر ماندیل» نامزد حزب دمکرات بود. او در جواب کسانی که می‌گفتند سن‌اش برای ریاست جمهوری بالاست، گفت: به نظر من «سن» مساله این مبارزه انتخاباتی نیست؛ من نمی‌خواهم از «خامی و جوانی» رقیبم سوءاستفاده کنم! این زیرکی ریگان در پاسخ، حتی رقیبش ماندیل را هم به خنده انداخت!

جیمی کارتر و جرالد فورد در مناظره سال 1976 که در آن کارتر به ریاست‌جمهوری رسید

بیننده‌های چند ده میلیونی مناظره‌های آمریکایی

به اعتقاد آمریکایی‌ها، دریادار «جیمز استاکدیل» (معاون کاندیدای مستقل) ضعیف‌ترین عملکرد را در تاریخ این مناظره‌های آمریکا دارد. در مناظره معاونان رئیس‌جمهور در سال 1992، این قهرمان جنگ در برابر «دن کویل» و «ال گور» قرار داشت. او مناظره‌اش را با جمله معروف «من کی‌ام؟ چرا این جا هستم؟» شروع کرد تا بگوید یک سیاست‌مدار نیست؛ هرچند این جمله‌های او در ابتدا از سوی مخاطبان زیرکانه به نظر می‌رسید اما در ادامه مناظره معلوم شد که استاکدیل واقعا گیج شده و نمی‌داند که چرا این‌جاست! او با اینکه 68 سال داشت اما در طول مناظره چند بار فراموش کرد که چه می‌گفت. اما فاجعه وقتی اتفاق افتاد که مجری از استاکدیل درباره زشتی‌های رقابت پرسید و او در مقابل میلیون‌ها بیننده جواب داد: «من سمعک ندارم، دوباره بپرس!»

اما هشت سال بعد، آمریکایی‌ها شاهد مناظره‌های انتخاباتی حاشیه‌سازتری بودند. «جرج دبلیو بوش» (پسر) جمهوریخواه و «ال گور» نامزد حزب دمکرات؛ نامزدهای انتخابات سال 2000 آمریکا بودند. در سومین مناظره این دو، وقتی بوش مشغول صحبت بود، گور در اقدامی عجیب از پشت تریبون خود خارج شد و با حالتی سرگردان به سمت بوش رفت. اقدام عجیبی که تنها با خونسردی بوش، تکان دادن و ادامه صحبت‌هایش همراه بود. اما وقتی انتخابات با رئیس‌جمهور شدن جرج بوش به پایان رسید معلوم شد این اقدام گور چندان به نفعش نبوده است.

مناظره انتخابات مقدماتی میان «باراک اوباما» و «هیلاری کلینتون» در حزب دموکرات، در سال 2008 چندان برای اوباما خوب پیش نرفت؛ در این مناظره، مجری از کلینتون پرسید آیا اوباما با شخصیت‌تر است؟ که کلینتون به شوخی جواب داد «این سؤال احساساتم را جریحه‌دار کرد. اما اوباما خیلی دوست داشتنی است، موافقم» و در حالی که می‌خندید ادامه داد «فکر نمی‌کنم من هم بد باشم» اما در مقابل، پاسخ اوباما چندان خوشایند نبود. او بدون اینکه بخندد یا حتی سرش را از روی یادداشت‌هایش بلند کند با بی‌اعتنایی گفت «شما به اندازه کافی دوست‌داشتنی هستید» این واکنش، از اوباما چهره‌ای خودبین و متکبر ساخت که باعث شد دو روز بعد انتخابات مقدماتی نیوهمشایر را به کلینتون واگذار کند. هرچند نتیجه درنهایت به نفع اوباما و راه‌یابی‌اش به کاخ سفید بود.

رفتار و حرف‌های نامزدها تنها وجه جالب مناظره‌ها نیست

اما رفتار و حرف‌های نامزدها تنها وجه جالب ماجرای مناظره‌ها نیست برای مثال در انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری آمریکا، قد مجری تلویزیونی مناظره اول بین هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ، مسئله اول کاربران آمریکایی بود. «لستر هولت» مجری این مناظره تلویزیونی پیشینه‌ای درخشان در حرفه روزنامه نگاری تلویزیونی دارد و مجری اخبار شبانه شبکه خبری ان‌بی‌سی با میلیون‌ها بیننده شبانه است و همین تجربه از او یک چهره سرشناس ملی ساخته. مجری سیاه‌پوستی که از سوی دونالد ترامپ، نامزد جمهوریخواهان در انتخابات آمریکا به طرفداری از حزب دمکرات متهم شد درحالی‌که هولت در حزب جمهوریخواه ثبت نام کرده بود.

در آمریکا کمیسیون مناظرات انتخاباتی وجود دارد

«انتخاب مجری‌های مناظره‌های انتخاباتی در آمریکا با وسواس و دقت زیادی همراه است» این را امیرعلی ابوالفتح می‌گوید و ادامه می‌دهد: مجریان نقش مهمی در مناظره‌ها دارند که چطور سوال بپرسند و وقت را چطور بین نامزدها تقسیم کنند.

این کارشناس مسائل آمریکا یادآور شد: در آمریکا کمیسیونی به اسم کمیسیون مناظرات انتخاباتی وجود دارد که نهادی فراحزبی است و وقتی جدول مناظره‌ها را تعیین می‌کنند از دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان در آن هستند؛ متولی برگزاری یا دانشگاه‌ها هستند یا شبکه‌های مطرح خبری و سعی می‌کنند به گونه‌ای تقسیم‌بندی شود که به جهت‌گیری حزبی متهم نشوند.

مناظره رونالد ریگان و والتر ماندیل در سال 1984

آمریکایی‌ها چگونه مجریان را انتخاب می‌کنند

آنچه ابوالفتح از آن یاد می‌کند در نحوه انتخاب مجری مناظره‌های انتخابات اخیر آمریکا هم لحاظ شده بود؛ این کمیسیون برای انتخاب مجری مناظره سه معیار را مدنظر قرار داده بود که شامل «آشنایی با نامزدها و مسائل عمده مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری»، «با تجربه بودن در اجرای زنده خبر تلویزیونی» و «داشتن درک کافی در مورد مناظره» می‌شد.

ابوالفتح با بیان اینکه «در بعضی از این مناظره‌ها سوالات کاملا مشخص است و مجری اجازه طرح سوالات فی‌البداهه را ندارد» به تفاوت مناظره‌ها اشاره کرد و گفت: در بعضی مناظره‌ها مجری آزاد است؛ در مناظره اول، سوال‌ها معمولا از قبل مشخص است و هر نامزد دو دقیقه اجازه دارد به سوال‌ها جواب دهد. یعنی مجری دخالت نمی‌کند فقط نظارت می‌کند اما در مناظره دوم، هم مجری و هم تماشاگران اجازه سوال پرسیدن دارند.

او با اشاره به اینکه «البته هرکسی را به عنوان تماشاگر به محل مناظره راه نمی‌دهند و تماشاگران با شرایط خاصی انتخاب می‌شوند» گفت: وقتی تماشاگران وارد می‌شوند سعی می‌کنند ترکیب به گونه‌ای باشد که جمهوری‌خواه‌ها و دموکرات‌ها برابر باشند. سوالات نیش‌دار هم توسط همین تماشاگران مطرح می‌شود و البته مجری‌ها هم سهم مهمی دارند. به طور مثال در مناظره انتخابات اخیر آمریکا بین «هیلاری کلینتون» و «دونالد ترامپ»، برگزارکنندگان و مجری‌ها دائم از سوی ترامپ به پرسیدن سوال‌های جهت‌دار متهم می‌شدند. حتی در مناظره دوم؛ ترامپ اعلام کرد من در حال مقابله با دو نفر هستم و این موضوع از نظر افکار عمومی هم تا حدودی پذیرفته شده بود.

ابوالفتح با اشاره به شکل برگزاری مناظره‌ها گفت: از لحاظ شکلی مناظره‌ها در این سال‌ها خیلی تغییر نکرده و عموما بین نامزدهای دو حزب اصلی اتفاق می‌افتد. نحوه و ترتیب برگزاری و انتخاب مجری تغییر نکرده اما از نظر محتوا خیلی متفاوت شده. حداقل در این دور از مناظره‌ها، کلینتون و ترامپ به صورت بی‌پرده افشاگری‌های خاصی علیه هم کردند و بینندگان‌شان شاهد توهین‌های متعددی بین این دو رقیب بودند.

هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ در مناظره انتخاباتی سال 2016

این کارشناس مسائل آمریکا با اشاره به مناظره‌های انتخابات سال 2016 گفت: مناظره اول هیجانی نبود اما در مناظره دوم ترامپ حرف‌هایی زد که سروصدا به پا کرد؛ به طور مثال به رقیبش هیلاری کلینتون گفت اگر برنده انتخابات باشم و اگر لازم باشد تو را به زندان می‌اندازم؛ به طور کلی طرفین در این مناظره به همدیگر تاختند. برای همین می‌شود گفت تقابل و رویارویی کاندیداهای ریاست جمهوری با گذشت زمان در آمریکا شدیدتر شده و بی‌پرواتر بهم حمله می‌کنند اما در گذشته حریم‌ها حفظ می‌شد. می‌شود پیش‌بینی کرد اگر این روند ادامه پیدا کند اخلاقیات در روند مناظره‌های تلویزیونی در آمریکا رو به افول بگذارد و حملات شخصی‌تر شود و نامزدها حتی از توهین‌های رکیک هم استفاده کنند.

با این همه باید دید مناظره‌هایی با این پیشینه که با چالش‌هایی از جنس رقابت دو حزب عمده همراه است، چند نفر بیننده دارد؟

در سال‌های اخیر به دلیل فراگیر شدن تلویزیون بینندگان این مناظره‌ها رو به افزایش بوده. گفته می‌شود مناظره دوم هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ برای انتخابات سال 2016 آمریکا بیش از 100 میلیون نفر در داخل آمریکا بیننده داشته و بسیاری هم خارج از آمریکا آن را دیده‌اند. اما تا پیش از این رکورد تاریخی، بیشترین بیننده از آن مناظره سال 1980 میان «رونالد ریگان» و «جیمی کارتر» بود که 80.2 میلیون نفر آن را تماشا کردند. هرچند که از نظر تعداد خانواده‌های بیننده، مناظره سال 2012 «باراک اوباما» و «میت رامنی» 46.2 میلیون بیننده داشته که مقداری از 45.8 خانواده‌ای که بیننده مناظره سال 1980 بودند بیشتر است. اما کشورهای دیگر به اندازه آمریکا رغبت یا پیشینه‌ای در برگزاری مناظره‌های تلویزیونی انتخاباتی نداشته‌اند.

بریتانیا؛ 60 سال مقاومت در برابر مناظره

بریتانیا، تا سال 2010 مناظره زنده تلویزیونی برای انتخابات پارلمانی خود برگزار نمی‌کرد؛ رسانه‌های تصویری بریتانیا سال‌ها بود از رهبران احزاب برای شرکت در چنین مناظره‌هایی هنگام مبارزات انتخاباتی پارلمان درخواست می‌کردند و هر بار، دو حزب کارگر و محافظه‌کار که به تناوب در 60 سال گذشته دولت را در بریتانیا در دست داشته‌اند با آن مخالفت می‌کردند. با استناد به این دلیل که شیوه آمریکایی مناظره تلویزیونی برای انتخاب ریاست جمهوری مناسب با سیستم پارلمانی بریتانیا نیست؛ البته تا سال 2010.

در بریتانیا ساکنان هر حوزه انتخابی، نه به یک فرد کاندیدای نخست‌وزیری که به نامزد دلخواه خود برای نمایندگی در مجلس عوام رای می‌دهند از این رو دو حزب کارگر و محافظه‌کار با روی صحنه آوردن یک فرد، به‌عنوان نماینده تمامی حزب و یا نامزد مقام ریاست کشور مخالفت می‌کردند. هرچند موافقت رهبران احزاب بریتانیا با برگزاری مناظره‌های تلویزیونی آسان به دست نیامد اما سرانجام پنجشنبه، 15 آوریل 2010 (26 فروردین 1389) رهبران سه حزب اصلی بریتانیا، برای نخستین بار در مناظره‌ای تلویزیونی شرکت کرده و به‌صورت زنده به سوال‌های مردم پاسخ دادند. این اولین از سه مناظره تلویزیونی بود که در آن «گوردون براون»، نخست‌وزیر و رهبر حزب کارگر، «دیوید کامرون»، رهبر بزرگترین حزب اقلیت و «نیک کلگ»، رهبر حزب لیبرال دموکرات (سومین حزب بزرگ سراسری بریتانیا) شرکت داشتند.

بریتانیا: این اولین مناظره از سه مناظره برنامه‌ریزی شده میان رهبران سه حزب بود؛ در اولین مناظره تلویزیونی در تاریخ بریتانیا میان نامزدهای نخست وزیری، گوردون براون، دیوید کامرون و نیک کلِگ بر سر کاهش هزینه‌های عمومی، مالیات و اصلاحات سیاسی بحث کردند

اولین مناظره تلویزیونی انتخابات بریتانیا چگونه برگزار شد؟

با تهیه و تدوین مقررات حاکم بر مناظرات، قرار شد سه مناظره تلویزیونی، هر یک به مدت 90 دقیقه و هرکدام از یک شبکه تلویزیونی پخش شود. آی‌تی‌وی، شبکه ماهواره‌ای اسکای و بی‌بی‌سی به ترتیب سه مناظره با موضوع سیاست داخلی، سیاست اقتصادی و روابط خارجی بریتانیا برگزار کردند.

سوال‌هایی که با سه رهبر سیاسی حاضر در مناظره مطرح شد از سوی تماشاگرانی که در استودیو حضور داشتند و همچنین از طرف بینندگان تلویزیونی ارسال شده بود؛ هر رهبر سیاسی، یک دقیقه برای پاسخگویی به هر سئوال وقت داشت و دو کاندیدای دیگر می‌توانستند درباره پاسخ رقیب‌شان اظهارنظر کنند. هرچند هر سه کاندیدای پست نخست وزیری بریتانیا گفت

منبع: ایلنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۹۷۷۱۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تیک‌تاک؛ صدایی برای اعتراض

 «مطمئن باشید، ما جایی نمی‌رویم. ما مطمئن هستیم و برای حقوق شما در دادگاه‌ها مبارزه خواهیم کرد.» این واکنش مدیر شرکت بایت‌دنس، مالک پلتفرم تیک تاک در پاسخ به لایحه جدید کنگره آمریکا بود. براساس این لایحه، شرکت چینی بایت دنس موظف است تا تیک تاک را به یک شرکت آمریکایی بفروشد. در غیر این صورت دسترسی به آن در ایالات‌متحده ممنوع اعلام خواهد شد. این لایحه درحالی به امضای جو بایدن رسیده که از سال گذشته تاکنون جلسات دادگاه مختلفی در این زمینه و با حضور نمایندگان مجموعه تیک تاک برگزار شده است. ممنوعیت استفاده از این پلتفرم تصویرمحور درحالی مطرح شده است که تاکنون شبکه‌های اجتماعی مختلفی اعم از اینستاگرام، واتساپ و فیسبوک هویت آمریکایی دارند و از همان ابتدای شکل گیری به‌صورت آزادانه و بدون توجه به چهارچوب‌های اخلاقی در کشور‌های مختلف دنیا درحال فعالیت هستند. البته مقایسه ممنوعیت استفاده از تیک تاک در آمریکا با فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی خارجی در ایران اعتبار چندانی ندارد. آمریکا در شرایطی مقابل تیک‌تاک ایستاده که شبکه اجتماعی جامعی مثل اینستاگرام دارد و می‌تواند جایگزین آن کند که در سطح بین‌المللی فعال‌تر از تیک‌تاک هم است.

 یا به ما بفروشید یا حذفتان می‌کنیم

مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا دولت ترامپ اولین کسی بود که نسبت به مساله پلتفرم تیک تاک هشدار داد. او با ابراز نگرانی از اینکه ۱۳۸ میلیون کاربر آمریکایی در تیک تاک عضو هستند، گفت: «اگر به کودکان و نوه‌هایتان اهمیت می‌دهید برنامه تیک‌تاک را روی گوشی‌های هوشمند آنها غیرفعال و حذف کنید.» پمپئو از مردم خواسته بود که به او اعتماد کنند و قول داده بود که در آینده جوانان به‌خاطر این ممنوعیت از والدین‌شان تشکر خواهند کرد. بعد از پمپئو، دونالد ترامپ هم شبکه اجتماعی تیک تاک را تهدیدی برای امنیت ملی خواند. 

در دوره ریاست‌جمهوری ترامپ همه کابینه به‌دنبال این بودند تا این شرکت چینی را مجبور کند تا سهام خود را در آمریکا بفروشد. در روز‌های اخیر هم بایدن بسته لوایح کمک‌های خارجی را امضا کرد که شامل قانون حفاظت از شهروندان آمریکایی در مقابل اپلیکیشن‌های تحت کنترل دشمن خارجی بود. این قانون به بایت دنس، مالک چینی تیک‌تاک ۲۷۰ روز فرصت می‌دهد تا این پلتفرم خود را به مالکی جدید بفروشد. در غیر این صورت تیک تاک در فروشگاه‌های اپلیکیشن آمریکایی ممنوع خواهد شد. بایت دنس هم نسبت به این قانون اعتراض کرده و طی بیانیه‌ای به غیرقانونی بودن ممنوعیت تیک تاک واکنش نشان داد و اعلام کرد: «ممنوعیت تیک‌تاک غیرقانونی است و این امر را در دادگاه به چالش می‌کشیم. ما معتقدیم این وقایع و قوانین درواقع واضح هستند و درنهایت ما پیروز خواهیم شد. ما میلیارد‌ها دلار سرمایه‌گذاری کردیم تا داده‌های آمریکا و پلتفرم‌مان را ایمن و عاری از تاثیر و دستکاری خارجی نگه داریم.»

داوود طالقانی، نویسنده کتاب شرق شناسی معتقد است مساله شدن پلتفرم تیک تاک از جایی شروع شد که شخصیت‌های امنیتی آمریکایی و سپس اتحادیه اروپا درباره اش موضع‌گیری کردند. وی درباره روند شکل گیری این جریان گفت: «اولین فردی که به‌عنوان یک شخصیت سیاسی- امنیتی درباره این پلتفرم موضع‌گیری کرد، مایک پمپئو وزیر خارجه سابق آمریکا بود. پمپئو به پدر و مادر‌ها توصیه کرد که تیک تاک را از موبایل‌های خود و فرزندان‌شان حذف کنند. در ادامه این روند، کنگره به اعضایش پیشنهاد کرد که در موبایل‌هایشان از این پلتفرم استفاده نکنند. سپس همین توصیه به کارکنان دولت ابلاغ شد و تا الان حداقل دو سه بار دادگاه تیک تاک برگزار شده و نمایندگان این پلتفرم در مجلس حضور پیدا کرده اند. امروز تیک تاک در آستانه ممنوعیت است و شروطی گذاشته شده که این بستر ذیل آنها به فروش برسد در غیر این صورت استفاده از آن در ایالات‌متحده آمریکا ممنوع خواهد شد. تمام این اتفاقات و رویداد‌های خبری از جنس امنیتی- سیاسی بوده و بهتر است فعلا به جنبه‌های فرهنگی، هویتی و اقتصادی آن کاری نداشته باشیم.

 خطر جدی تیک تاک برای استیلای سیاسی آمریکا

با توجه به رشد بدون توقف چین در زمینه‌های مختلف در سال‌های اخیر، این کشور به‌عنوان یکی از رقبای جدی آمریکا شناخته می‌شود. همین موضوع سبب شده تا آمریکا توجه ویژه‌ای نسبت به این رقیب قدرتمند داشته باشد. در کنار این موضوع انتخابات زمان زیادی به انتخابات آمریکا نمانده و پیش از این هم شائبه‌هایی درخصوص دخالت روسیه در انتخابات آمریکا وجود داشت. تلاقی این مسائل باعث می‌شود که کاخ‌سفید نسبت به نفوذ چینی‌ها به شکاف‌های اجتماعی آمریکا آن هم در میان اعتراضات ضداسرائیلی در این کشور احساس خطر کنند. 

طالقانی در توضیح این تهدید گفت: «نکته اساسی بر سر استیلای سیاسی و سلطه پلتفرمی است که آمریکا بر جامعه خودش و سایر جوامع دارد. ایالات‌متحده مجموعه‌ای از پلتفرم‌ها، رسانه‌های اجتماعی و خانواده‌های بزرگ فناوری ارتباطی را گسترش داده که اینها به‌عنوان یک سری زیرساخت و بستر‌هایی که قرار بوده خدمات اجتماعی مثل پیام رسانی و داشتن صفحات شخصی و بازاریابی ارائه کنند. این پلتفرم‌ها و سرویس‌ها در همه جوامع جای خود را باز کرده بودند و این استیلای سیاسی و کنترل ایدئولوژیک آمریکا در چند سال گذشته خیلی خوب اعمال می‌شد تا اینکه چین با برنامه تیک‌تاک در دو نسخه که یکی از آنها برای خود چینی‌هاست و دیگری برای غیر‌چینی‌ها، این فضا را شکاند.

این نکته هم وجود دارد که این برنامه یک منطق زیبایی‌شناسی و فرهنگی دارد که کاملا مبتنی‌بر یک لذت تصویری است؛ سرگرمی را به حد ناب خودش می‌رساند و عملا چالش‌ها و هنجار‌های اخلاقی و شرکتی (هنجار‌هایی که شرکت‌ها خودشان اعمال کرده‌اند) را ندارد. برای همین خیلی خوب در دنیا مورد اقبال واقع شد. به‌دنبال آن یک چالش امنیتی- سیاسی برای آمریکا به‌وجود آمد که ممکن است این کنترل، سلطه و استیلایی که تا الان از طریق پلتفرم‌ها و خانواده بزرگ فناوری‌های ارتباطی داشته به خطر بیفتد. در این موقعیت انگاره‌هایی مطرح می‌شود که هیچ‌کس نمی‌تواند آن را اثبات یا رد کند.

 این انگاره‌ها از انتخابات دوره اول ترامپ به‌وجود آمد که آیا انتخابات توسط رسانه‌های غیر‌آمریکایی یا نیرو‌های غیر‌آمریکایی در رسانه‌های اجتماعی به انحراف کشیده می‌شود یا نه؟ در انتخابات دوره اول ترامپ هم مساله درباره دخالت روسیه بود و درنهایت هم مشخص نشد که واقعیت داشته است یا خیر. وقتی درباره محبوبیت تیک تاک و احتمال جریان‌سازی آن برای انتخابات یا افکار عمومی آمریکا صحبت می‌کنند این انگاره ها، یعنی انگاره دستکاری اطلاعات به وسیله الگوریتم‌ها و هوش مصنوعی و همچنین سرقت و به دست آوردن کلان‌داده‌ها و آمار و اطلاعات شهروندان آمریکایی مطرح شده است.

 تقریبا هر حاکمیتی دو نکته را در قبال پلتفرم‌های خارجی خودش مطرح می‌کند و معمولا، چون گزاره‌هایی امنیتی و سیاسی است به‌صورت رسمی تایید یا رد نمی‌شوند. همین انگیزه برای کسانی که در داخل کشور ما اقدام به فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی می‌کنند نیز وجود دارد، یعنی آنها هم معمولا در بهانه‌هایشان این نکته را ذکر می‌کنند یا ممکن است شرکت‌های ارتباطی بزرگ دنیا که غالبا غربی هستند به کلان‌داده‌های جامعه ما دست پیدا کنند، یا به وسیله دستکاری الگوریتم، استفاده از هوش مصنوعی و شبکه‌های اجتماعی افکار عمومی را منحرف کنند. این تمام صورت‌مساله دولت آمریکا با تیک تاک است. البته می‌شود یک انگیزه اقتصاد سیاسی هم برای آن مطرح کرد. چین انتفاع بسیار زیادی از تیک‌تاک و مصرف رسانه‌ای که کاربران در آمریکا دارند، کسب می‌کند. اما به نظر می‌رسد این دلیل اصلی نباشد که آمریکا بخواهد به‌خاطر آن با چین مقابله کند.

 در تیک تاک از فلسطین ۱۵ برابر بیشتر از اسرائیل حمایت می‌شود

با توجه به اینکه تیک تاک چهارچوب خاصی را برای نسخه جهانی خود در نظر نگرفته است، بسیاری از محتوا‌های مربوط به فلسطین از این طریق منتشر می‌شوند. این در حالی است که شبکه مشابه آمریکایی یعنی اینستاگرام، سانسور شدیدی بر محتوا‌های غیرهمسو با منافع خود اعمال می‌کند. این در حالی است که نفتالی بنت، نخست وزیر سابق رژیم‌صهیونیستی در سفر خود به آمریکا ضمن تاکید بر اینکه اسرائیل وضعیت خوبی در افکار عمومی بین المللی ندارد گفت: «به دنبال این هستیم که موقعیت‌مان در افکار عمومی جهان تقویت شود تا آزادی عمل کامل به فرماندهان ارتش اسرائیل برای نابودی حماس داده شود؛ هرچند که در حال حاضر افکار عمومی جهان به نفع ما نیست.» بنت از تیک تاک به عنوان مصداقی برای تایید گفته هایش استفاده کرد و گفت: «در شبکه تیک تاک محتوای طرفدار فلسطین و گروه حماس ۱۵ برابر بیشتر از محتوای طرفدار اسرائیل دیده می‌شود.» بنابراین اتفاقات و جدی‌تر شدن روند ممنوعیت تیک تاک در آمریکا، این مساله ایجاد می‌شود که ایالات‌متحده به دنبال تخریب یکی از بازو‌های رسانه‌ای فلسطین باشد. 

طالقانی با اشاره به اینکه مواجهه امنیتی-سیاسی دولت‌های آمریکایی و غربی (که شبیه همین واکنش‌ها را با تیک‌تاک داشته اند) مربوط به قبل از طوفان الاقصی و مساله فلسطین است، گفت: «این فشار‌ها صرفا در فلسطین خلاصه نمی‌شود و از قبل شروع شده است. همان‌طور که گفتم تیک تاک یک رژیم زیبایی شناسی خاصی دارد که تقریبا هیچ خط قرمزی ندارد و صرفا مبتنی بر لذت ناب بصری است و صرفا همین تصویر است پیرو همین مورد از اینستاگرام بسیار جلوتر است و به این معنا هیچ چهارچوب اخلاقی و حقوقی را در خودش جا نمی‌دهد؛ چراکه گذاشتن هرگونه چهارچوب اخلاقی، حقوقی یا هنجاری به منزله محدودکردن آن پلتفرم است. اینستاگرام این محدودیت‌ها را داشت، اما تیک تاک از اول چنین محدودیت‌هایی نداشت. 

به همین دلیل هم محبوب‌تر شد؛ چراکه آدم‌ها می‌توانستند خیلی راحت‌تر و بدون واسطه از این لذت بصری استفاده کنند. به نظر می‌رسد در ماجرای فلسطین یک نتیجه ناخواسته به وجود آمده است، یعنی، چون این پلتفرم از اول چهارچوب‌های مشخص و محدودیت‌های اخلاقی نداشته، درباره مساله فلسطین هم ورود نمی‌کند. پس این موضوع ربطی به این ندارد که چین طرفدار حماس یا فلسطین است یا در هماهنگی با ایران این اقداماتی می‌کند. مساله این است که تیک‌تاک، چون از اول چهارچوب اخلاقی و هنجاری نداشته، نسبت به مساله طوفان الاقصی و فلسطین هم هست. درحالی‌که احیانا گر یک جنبش اجتماعی دیجیتال در تیک‌تاک به وجود می‌آید یک نتیجه ناخواسته برای این پلتفرم است، یعنی کارکرد این پلتفرم از ابتدا این نبوده که جنبش‌های اجتماعی در آن شکل بگیرد. بلکه قرار بوده آدم‌ها در آنجا سرگرم شوند و یک اوقات فراغت کوتاه داشته باشند؛ بنابراین مواجهه آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها با تیک تاک در مساله فلسطین به این معناست که می‌خواهند نسبت به فقدان چهارچوب اخلاقی و هنجاری تیک‌تاک چشم‌پوشی کنند، یعنی آنها توقع دارند تیک‌تاکی که تحت عنوان نسخه جهانی ارائه می‌شود، یک‌سری از محدودیت‌های اخلاقی و هنجاری را رعایت کند.

 چین می‌خواهد مرکز جهانی ارتباطات باشد

برخی بر این باورند که باتوجه به محبوبیت چشمگیر تیک تاک در بین جوانان از یک طرف و فقدان هرگونه چهارچوب و آزادانه بودن محتوا‌های منتشرشده در این پلتفرم از طرف دیگر، زنگ خطری برای اروپا و آمریکا ایجاد شده تا مبادا کنترل فضای دیجیتال از دست‌شان خارج شود. طالقانی تحریم شرکت هواوی توسط غربی‌ها را به عنوان اولین واکنش سلبی این کشور‌ها نسبت به اقدامات چین دانسته و گفت: «در آن زمان این برآورد وجود داشت که چین در یک بازه زمانی ۱۰ تا ۱۵ ساله، «سیلیکون‌ولی» خودش را داشته باشد و در برابر شرکت‌های مادر و غول‌های فناوری ارتباطات، تبدیل به یک مرکز جهانی برای ارتباطات، رسانه‌های اجتماعی و در کل در مرکز تکنولوژی‌های نوظهور قرار بگیرد. اما به نظر می‌رسد حداقل چین در این بازه زمانی به چنین برآوردی دست پیدا نکرد، یعنی رسانه‌های محبوب چینی‌ها متفاوت با رسانه‌های محبوب غربی‌هاست. نسخه‌هایی که برای رسانه‌های اجتماعی در داخل چین ارائه می‌شود با نسخه‌های جهانی متفاوت است. چین یک سانسور گسترده و یک کنترل ایدئولوژیک بر محتواهایش دارد که این سانسور و کنترل ایدئولوژیک را در نسخه‌های ارائه شده برای سایر جوامع اعمال نمی‌کند. پس تمام مسئله غربی‌ها بر سر همین سانسور و کنترل ایدئولوژیک است. اگر چین هم بخشی از این سانسور‌ها را بر نسخه‌های جهانی اعمال می‌کرد احتمالا غربی‌ها مشکلی با تیک‌تاک نداشتند. احتمالی وجود دارد که اتفاقا یکی از انگیزه‌هایی است که آمریکایی‌ها از آن می‌ترسند. به این صورت که چین در قبال نسخه‌های جهانی به شیوه‌های دیگری سانسور و کنترل ایدئولوژیک کند، یعنی همانطور که خط قرمز‌هایی برای نسخه‌های داخلی تعیین کرده یک‌سری خط قرمز برای نسخه‌های جهانی رسانه‌های اجتماعی و تکنولوژی‌های نوظهورش بگذارد که منافع ملی چین در بیرون از مرزهایش را تضمین کند و این اتفاق قطعا خوشایند آمریکایی‌ها نیست. البته این امر هنوز رخ نداده و یک پیش‌بینی است که احتمالا غربی‌ها از آن باخبرند و در حال مبارزه با آن هستند.

منبع: روزنامه فرهیختگان

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • مناظره های انتخاباتی مجلس در مازندران از فردا پخش می شود
  • آغاز پخش مناظرات تلویزیونی دور دوم انتخابات مازندران از فردا
  • آغاز پخش مناظره نامزد‌های انتخابات دور دوم مجلس از فردا
  • طوفان الاقصی| حمله هوایی ائتلاف آمریکایی- انگلیسی به یمن
  • لحظه اصابت پهپاد انتحاری ارتش یمن به کشتی اسرائیلی+ فیلم/ مخالفت وزیرخارجه انگلیس به تروریستی اعلام کردن سپاه/ هشدار مهم انصارالله به آمریکا درباره حمله به یمن/ حمله جنگنده‌های آمریکایی و انگلیسی به یمن
  • حمله جنگنده‌های آمریکایی و انگلیسی به مناطقی در یمن
  • جاده دو طرفه ایران و روسیه به روایت رسانه انگلیسی
  • تیک‌تاک؛ صدایی برای اعتراض
  • جعل نام خلیج‌فارس کار انگلیسی‌هاست
  • اختلاف ها حل نشد اما واشنگتن و پکن مسیر گفت و گو را انتخاب کردند