ناگفتههای نجات دریاچه ارومیه
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۹۸۳۰۱۶
به گزارش صدای ایران، «مدیر کل ستاد بحران استان آذربایجان غربی از روزهای دولت قبل به تلخی یاد میکند و میگوید در آن روزها به تلاش «انجیاُو»ها با دید منفی نگاه میشد و فعالیتهای مردمی برای نجات دریاچه ارومیه با برخوردهای سخت همراه بود اما حالا و پس از آن که در اولین جلسه دولت یازدهم موضوع تشکیل کارگروه ملی احیای دریاچه تصویب شد، همزمان با برنامههایی که برای ۲۷ دستگاه اجرایی تدوین شد، آموزش و جلب مشارکتهای مردمی هم در دستور کار قرار گرفت و نتایج خوبی به همراه داشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هفتهنامه جامعه پویا نوشت: «پانزدهم فروردین سال جاری بود که بالاخره مدیر دفتر استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه خبر پرداخت بودجه معوقه سال ۹۵ را برای عملیات احیا اعلام کرد و گفت: «امروز ۲۷۰ میلیارد تومان اسناد خزانه و ۳۰ میلیارد تومان نقد در اختیار دستگاههای اجرایی برای اجرای پروژههای دریاچه ارومیه قرار میگیرد.»
«فرهاد سرخوش» همچنین در کنار اعلام این خبر گفت: «هماکنون تراز آبی دریاچه ارومیه ۶۸ سانتیمتر نسبت به مهرماه ۹۴ بالاتر است. این میزان از رقمی که برای دوره تثبیت در نظر گرفته شده بود نیز بالاتر است.» او از برنامههای ستاد احیا برای سال ۹۶ هم سخن گفت و اعلام کرد: «مقرر است در سال آبی ۹۵-۹۶ به میزان ۳۷۰ میلیون متر مکعب آب به دریاچه ارومیه رهاسازی شود و چنانچه بارشها در بهار امسال مطلوب باشد و یخهای ارتفاعات نیز ذوب و سبب افزایش آب سدها و رودخانه شود، مرحله سوم رهاسازی نیز آغاز میشود.»
حیات دریاچه در گرو بودجه
پولی که «سرخوش»، خبر واریز شدنش را در نخستین روزهای سال جدید اعلام کرد، همان حداقل بودجه لازم برای از نفس نیفتادن پروژه عظیم احیای دریاچه ارومیه است؛ بودجهای که البته بخش درخور توجهی از آن به شکل اسناد خزانه و اوراق مشارکت پرداخت شده و حالا احیاگران دریاچه ارومیه باید پیمانکاران خود را قانع کنند تا به جای پول، این اوراق را دریافت کنند. این خبر از آن رو درخور توجه و مهم بود که پیش از این در آبان سال گذشته و در جریان همایش آگاهسازی عمومی از چالشهای آب در دریاچه ارومیه، عیسی کلانتری به عنوان بالاترین مقام و مسئول کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه، در سخنانی هشدارآمیز، زنگ خطر توقف این پروژه حساس را به دلیل پرداخت نکردن اعتبارات به صدا درآورده بود. کلانتری در آن روز اتمام موفقیتآمیز مرحله تثبیت آب دریاچه ارومیه را نشان از تعامل خوب مردم و ستاد احیای این دریاچه عنوان کرد و گفت: «متأسفانه اکنون که به مرحله احیای دریاچه رسیدهایم، سازمان برنامه و بودجه در عمل به تعهداتش موفق نبوده است. امروز عملیات احیای دریاچه به لحاظ مالی متوقف شده، وظیفه ستاد احیای دریاچه ارومیه نشان دادن مسیر احیای دریاچه است و باید دولت اهتمام جدی در این زمینه داشته باشد؛ چرا که در این باره کمبودها را به اطلاع رئیسجمهور رساندیم.»
او همچنین در جملاتی هشدارگونه گفته بود: «وظایف دستگاههای اجرایی در احیای دریاچه ارومیه مشخص شده است و هیچ قصوری در انجام وظیفه قابل گذشت نیست و در صورت کمکاری دولت، نباید از مردم انتظار داشت همکاری کنند.»
در شرایطی که پس از این هشدارهای کلانتری، وعدههایی مبنی بر واریز اعتبارات مورد نیاز، به ستاد احیای دریاچه داده شد اما تا آخرین روزهای سال هم از این پول خبری نشد و متولیان این پروژه، فقط برای از دست نرفتن حاصل کار سه ساله خود، همچنان با دست خالی به اجرای برنامههای تدوین شده احیای دریاچه ادامه دادند. در آخرین روزهای سال ۹۵ بود که برای بازدید از عملیات احیای دریاچه ارومیه، راهی این منطقه شدیم تا ببینیم در این سه سال، چه اقداماتی انجام شده و کار به دلیل تأمین نشدن بودجه و اعتبارات در چه مرحلهای در حال متوقف شدن است.
از تکیه بر مشارکت مردم تا شائبههای یک انتقال آب دیگر
پیش از هر چیز پای سخنان امیرعباس جعفری، مدیر کل ستاد بحران استان آذربایجان غربی و نماینده استاندار در ستاد احیای دریاچه نشستیم. جعفری از سیرِ خشکیدن دریاچه شروع کرد و گفت: «در فاصله سالهای ۷۴ تا ۹۲، سطح آب دریاچه بیش از هشت متر کاهش داشته و ۹۵ درصد آن خشک شده است.»
او از روزهای دولت قبل به تلخی یاد میکند و میگوید در آن روزها به تلاش «انجیاُو»ها با دید منفی نگاه میشد و فعالیتهای مردمی برای نجات دریاچه با برخوردهای سخت همراه بود اما حالا و پس از آن که در اولین جلسه دولت یازدهم موضوع تشکیل کارگروه ملی احیای دریاچه تصویب شد، همزمان با برنامههایی که برای ۲۷ دستگاه اجرایی تدوین شد، آموزش و جلب مشارکتهای مردمی هم در دستور کار قرار گرفت و نتایج خوبی به همراه داشته است.
جعفری درباره مهمترین اقدامات انجام شده میگوید: «۹۰ درصد آب منطقه ما در بخش کشاورزی مصرف میشود و بنا بر برنامهای که داریم قرار شده در ۱۰ سال این میزان را کاهش دهیم. در همین راستا طرح آموزش ۲۰ هزار کشاورز برای استفاده از روشهای نوین آبیاری آغاز شده و اعتباراتی هم برای بهرهمندشدن کشاورزان از تجهیزات آبیاری مکانیزه در حال تأمین است.»
او همچنین از اتصال سیمینهرود و زرینهرود توسط سازمان آب منطقهای به عنوان یکی دیگر از اقدامات یاد میکند و میگوید با اجرای این طرح آب سدهای بالادستی به دریاچه منتقل شده است اما همچنان مهمترین طرحی که احیاگران دریاچه با وجود همه اما و اگرها و مخالفتهای فعالان محیط زیست به آن چشم امید بستهاند، طرح انتقال آب رودخانه «زاب» به دریاچه ارومیه است؛ طرحی که بر اساس برنامهریزیها قرار است در سال ۹۸ به بهرهبرداری برسد و سالانه ۵۵۰ میلیون مترمکعب آب را وارد دریاچه ارومیه کند. عملیات تونلسازی برای این انتقال پرماجرا همچنان در حال انجام است؛ آن هم در شرایطی که سازمان محیط زیست برای آن مجوزی صادر نکرده اما با نظر شورای عالی امنیت ملی همچنان احداث تونل انتقال آب ادامه دارد. موافقان این طرح معتقدند مسیر رودخانه زاب در سردشت کاربرد کشاورزی ندارد و پس از آن هم وارد خاک عراق میشود و با انتقال این آب به دریاچه ارومیه، به جای آن که سالانه صدها میلیون متر مکعب آب از کشور خارج شود، این آب برای احیای دریاچه ارومیه استفاده خواهد شد. مخالفان نیز میگویند این انتقال باعث نابودی اکوسیستم مسیر رود در سردشت میشود و پس از آن هم به دلیل نرسیدن آب به بینالنهرین در عراق، بحران خشک شدن آن سرزمین و افزایش ریزگردهایی که هر سال از آنجا به جنوب و غرب کشور حمله میکنند، تشدید خواهد شد. آنها میگویند طرحهای انتقال آب، عمل کردن بر خلاف مسیر طبیعت است و خسارت به بار میآورد و برای حرفشان هم دو مثال زنده دارند: یکی احداث تونل کوهرنگ که قرار بود زایندهرود را نجات دهد اما مشکلات دیگری ایجاد کرد و دیگری کاری که افغانستان با سرچشمههای هیرمند کرد و هامون را خشکاند. به هر تقدیر، این طرح هم در مجموعه نهادهای پیگیر احیای دریاچه ارومیه با جدیت پیگیری میشود و همچنان سال ۹۸ به عنوان سال بهرهبرداری از آن هدفگذاری شده است.
تصفیه فاضلاب، مقابله با شنزارها و معضل چاههای غیر مجاز
دو طرح دیگری که در این راستا در حال اجراست، طرح بازیافت فاضلاب و انتقال آن به دریاچه و همچنین طرح تثبیت شنها و نمکزارهای به جا مانده از دریاچه است و تاکنون نیز بخشهایی از این دو طرح در کنار چند عملیات موازی دیگر انجام شده است.
فرهاد سرخوش، مدیر دفتر استانی ستاد احیای دریاچه که به عنوان نماینده مستقیم عیسی کلانتری در ستاد استان فعالیت میکند، درباره این طرحها اینگونه توضیح میدهد: «بر اساس برآوردی که انجام شده، سالانه از آبراههای مختلف منطقه چیزی در حدود ۱۹۰ میلیون متر مکعب، آب به دریاچه وارد میشد اما به دلیل لایروبی نشدن و مسدود شدن بسیاری از این آبراهها، این ورودی مختل شده بود که در سه سال گذشته، لایروبی انجام شد و حالا روانآبها دوباره به دریاچه میریزند؛ اتفاقی که اگر زودتر میافتاد، سطح آب دریاچه این قدر فرونمینشست.»
او میگوید: در سال ۹۴ از مجموع مساحت پنجهزارو ۴۰۰ کیلومتر مربعی دریاچه، فقط ۵۰۰ کیلومتر مربع باقی مانده بود و در شرایطی بودیم که اگر در سه سال نمیتوانستیم دریاچه را تثبیت کنیم، دیگر امکان احیای آن وجود نداشت.
به گفته سرخوش برای تثبیت یک سوم از مساحت دریاچه به دو میلیارد متر مکعب آب نیاز بود که تا مهر سال ۹۵ دو و نیم میلیارد متر مکعب آب به دریاچه وارد شد و سطح آب هم یک متر بالاتر آمد و به این ترتیب فاز تثبیت دریاچه با موفقیت به پایان رسید تا همه به احیای آن امیدوار شوند. او میگوید: پس از مهر سال ۹۵ وارد فاز آبرسانی به دریاچه با هدف احیا شدهایم و تاکنون سالانه ۳۷۰ میلیون متر مکعب آب رهاسازی شده از سدهای استان را برای دریاچه تأمین کردهایم.»
برنامه بازیافت فاضلاب هم برای این مرحله در نظر گرفته شده که به گفته سرخوش قرار است سالانه هزار و ۵۰۰ میلیون متر مکعب از استان آذربایجان شرقی و همین مقدار هم از آذربایجان غربی وارد دریاچه ارومیه شود؛ آبهایی که البته هنوز برای ورود به دریاچه، علاوه بر بودجه مورد نیاز برای کانالکشی، به مجوز وزارت بهداشت هم نیاز دارند.
برای دیدن آن چه در این قسمت انجام شده، راهی تصفیهخانه مکانیزه فاضلاب ارومیه شدیم؛ جایی که با استقرار دستگاههای روز دنیا و در چندین حوضچه وسیع، فاضلاب شهر در نهایت به صورت آبی زلال در مسیر خروجی تصفیهخانه قرار میگرفت. مسیری که به بیابان منتهی میشد و کارشناسانی که این سیستم را اداره میکردند، گفتند برای انتقال این آب به آبراههای منتهی به دریاچه، هنوز بودجهای اختصاص داده نشده است؛ بودجهای که باید صرف احداث کانالهای انتقال این آب به مسیر دریاچه شود.
به گفته سرخوش، با توجه به مصرف چشمگیر آب در بخش کشاورزی منطقه، از سال ۹۳ بر اساس مصوبه دولت، توسعه کشاورزی در این مناطق ممنوع شده و برنامههای کاهش کشت محصولات پر آب نیز در حال اجرای تدریجی است.
او میگوید: چاههای غیر مجاز یکی از اصلیترین دلایل خشک شدن دریاچه ارومیه هستند و در این باره به آماری تکاندهنده اشاره میکند: «آذربایجان غربی رتبه اول تعداد چاههای غیر مجاز کشور را دارد؛ به طوری که از مجموع ۹۶ هزار چاه این استان، فقط ۳۶ هزار چاه مجوز دارند و در حال حاضر کشاورزان نیز از ۶۰ هزار چاه بیمجوز بهرهبرداری میکنند. البته در این مدت، ما سه هزار چاه غیر مجاز را تعطیل کردهایم اما به محض تعطیلی چاهها اعتراضها شروع میشود و حتی برخی از نمایندگان به ما فشار میآورند که برای رفاه حال کشاورزان، از تعطیل کردن چاهها خودداری کنیم.»
سال مرگ و زندگی
یکی از طرحهای بسیار وسیع و تحسینبرانگیزی که در آن مدت در منطقه احیا اجرا شده، طرح تثبیت شنزارها و نمکزارهای به جا مانده از دریاچه است. شنها و نمکهایی که اگر مهار نمیشدند، با وزش باد و برخاستن از زمین میتوانستند بحرانی بزرگ رقم بزنند.
به گفته سرخوش، برای مهار این روانگردها، ۶۵۰۰ هکتار از اراضی منطقه قرق شد و در فرایند تثبیت، ضمن کاشت برخی اقلام گیاهی، از ورود دام به این مناطق جلوگیری به عمل آمد و در نهایت طرح تثبیت با موفقیت انجام شد. طرحی که حالا نیازمند بودجه است و اگر بودجه آن تأمین نشود، همه آن چه در این سه سال به دست آمده، از دست خواهد رفت.
سرخوش میگوید: قرار بود در سال ۹۵ مبلغ هزار و ۱۲۰ میلیارد تومان بودجه به طرحهای ستاد احیا اختصاص پیدا کند؛ بودجهای که پس از پایان سال ۹۵ و در نخستین روزهای بعد از تعطیلات نوروز ۹۶، گفته شده فعلا ۳۰۰ میلیارد آن پرداخت شده و از این مقدار هم ۲۷۰ میلیاردش به صورت اوراق بوده است.
این که با این بودجهها، میتوان دریاچه نجات یافته از مرگ را زنده نگه داشت یا باید شاهد از دست رفتن حاصل زحمات سه ساله بر اثر تزریق نشدن بودجه باشیم؛ سؤالی است که شاید برای یافتن پاسخ آن به صبر زیادی نیاز نباشد؛ چرا که برخی از کارشناسان فعال در پروژه احیای دریاچه معتقدند اگر تا تابستان سال جاری فاز دوم اجرا نشود، باید با دریاچه ارومیه خداحافظی کنیم و منتظر عواقب وحشتناک این وداع نیز باشیم.»
منبع: صدای ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۹۸۳۰۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وضعیت دریاچه ارومیه برخلاف خوشبینیها بحرانی است!
به گزارش تابناک، اعتماد نوشت: هفته اول فروردین، علی سلاجقه، رییس سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرد: «به دنبال رهاسازی آب از سدها در زمان مناسب و زمانی که کشاورزان به آب نیاز نداشتند و همچنین با افزایش حدود ۸۰ تا ۸۵ درصدی میانگین بارشها نسبت به سال قبل، میانگین حجم آب دریاچه حدود ۵۵ تا 60 درصد نسبت به پارسال افزایش یافت و حجم آب دریاچه ارومیه تقریبا به حدود ۱۶ میلیارد لیتر افزایش پیدا کرد که نسبت به سال قبل دو برابر شد.»
جدیدترین خبر را هم سخنگوی صنعت آب در نشست خبری هفته قبل خود گفت و اعلام کرد: «تراز آب دریاچه ارومیه نسبت به سال قبل ۱۲ سانت و نسبت به ابتدای سال آبی (مهر 1402) ۶۰ سانت افزایش داشته و حجم آب موجود در دریاچه ۲.۲ میلیارد مترمکعب تخمین زده میشود.»
این اخبار در حالی منتشر شده که آبان پارسال، مرکز تحقیقات سنجش از دور دانشگاه صنعتی شریف در آخرین گزارش خود اعلام کرد که طبق آخرین تصاویر ماهوارهای، در فاصله آبان 1401 تا آبان 1402، از سطح 878 کیلومتر مربعی آب دریاچه ارومیه، حدود 80 درصد خشک شده و فقط 170 کیلومتر مربع و معادل 4 درصد از سطح آب دریاچه باقی مانده که مساوی با مرگ قطعی دریاچه ارومیه است.
این گزارش واکنشی به ادعای سخنگوی صنعت آب بود که شهریور پارسال خشک شدن دریاچه ارومیه را تکذیب و اعلام کرد: « هم اکنون حجم این دریاچه به یک میلیارد و ۳۶۰ میلیون مترمکعب رسیده در حالی که سال ۱۳۹۴ این عدد یک میلیارد مترمکعب بوده و ارتفاع آب حدود ۹ سانت بیشتر از سال ۱۳۹۴ است .در مهرماه سال ۱۳۹۴ تراز دریاچه ارومیه ۱۲۷۰.۰۴ بود، اما اکنون این عدد به ۱۲۷۰.۱۸ رسیده که نشاندهنده افزایش تراز دریاچه ارومیه است. مساحت دریاچه ارومیه هزار کیلومتر است در حالی که این عدد در سال ۱۳۹۴ حدود ۷۰۰ کیلومتر بوده است.»
در مقابل این ادعا در گزارش مرکز تحقیقات سنجش از دور دانشگاه صنعتی شریف و با استفاده از تصاویر ماهوارهای اعلام شد: «... در آبان 1400 حدود 900 کیلومتر مربع از سطح آب دریاچه کاسته شده که این کاهش در سالهای بعد هم ادامه داشته تا که در آبان 1401، سطح آب دریاچه به کمتر از 880 کیلومتر مربع رسیده است. سطح آب موجود در دریاچه ارومیه در ۷ آبان ۱۴۰۲ به عدد ۱۷۰ کیلومتر مربع رسیده که نسبت به سطح متناظر با تراز اکولوژیک این دریاچه ۴۳۳۳ کیلومتر مربعی، تنها ۴ درصد وسعت آن باقی مانده است. این سطح کمتر از یک چهارم آن مقداری است که پیش از این در سال ۱۳۹۴ به عنوان کمترین سطح دریاچه ثبت شده بوده است. برآورد میشود که حجم آب موجود در دریاچه ارومیه به حدود عدد ۴۵ میلیون متر مکعب رسیده است.»
محمد درویش، عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور در واکنش به اظهارات مسوولان حوزه محیط زیست و صنعت آب و استان آذربایجان غربی درباره بهبود وضع دریاچه ارومیه در فروردین امسال و سرنوشت دریاچه در ماههای آتی سال میگوید: «وضعیت فعلی دریاچه ارومیه، حاصل یک اتفاق طبیعی است.
میزان بارندگی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه تا 31 فروردین ماه امسال در طول 55 سال اخیر بیسابقه بوده و حتی در دوران طلایی و سال 1375 که دریاچه ارومیه 33 میلیارد متر مکعب آب داشت هم، چنین بارشی را حوضه آبریز دریاچه شاهد نبودیم و با یک سال کاملا استثنایی روبهرو هستیم که میزان بارندگیها، حداقل 20 درصد بیش از میانگین 55 ساله بوده و بنابراین، دوستان در این زمینه هیچ هنری به خرج ندادهاند چون دلیل ورود حدود یک و نیم تا دو میلیارد متر مکعب آب به دریاچه، بارشهای مستقیم در سطح دریاچه و سرریز آب سدها به سمت دریاچه است.
مسوولان زمانی میتوانند بگویند که در احیای دریاچه ارومیه موفق بودهاند که در یک سال آبی نرمال و در خشکسالی، اعلام کنند که با پلمب چه تعداد چاه و با تغییر کاربری چند هکتار اراضی و با چه میزان کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی و صنعت و با تصفیه چه میزان پساب، چه میزان آب به دریاچه وارد شده است. اگر این اقدامات انجام شود، در واقع همان 27 بند مصوب ستاد احیای دریاچه ارومیه اجرا شده است؛ مصوباتی که به دریافت اعتبار 1.1 میلیارد دلاری برای احیای دریاچه منجر شد.
بنابراین، آنچه امروز از بالا آمدن سطح آب دریاچه ارومیه شاهدیم، کار مسوولان نبوده بلکه کار خدا و کار آسمان بوده و مسوولان مطلقا در این زمینه هیچ هنری به خرج ندادهاند. مسوولان اگر میتوانستند، باز هم جلوی رهاسازی سدها را میگرفتند چنان که همین حالا، نمایندگان استان آذربایجان غربی اصرار دارند که دو سد جدید در حوضه آبریز دریاچه ارومیه افتتاح شود در حالی که هم اکنون 101 سد در این حوضه در حال بهرهبرداری است و فقط بهرهبرداری از 4 سد را متوقف کردند.
در کدام کشور سراغ دارید که در یک حوضه آبریز، تعداد سدها را از 11 سد به 105 سد افزایش بدهند و تمام شریانهای ورودی دریاچه را قطع کنند؟ حجم ذخیرهسازی این سدها، 4.5 میلیارد متر مکعب اما حقابه دریاچه ارومیه 3.4 میلیارد متر مکعب است و وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی و استانداری آذربایجان غربی و سازمان حفاظت محیط زیست، زمانی میتوانند بگویند که دریاچه را احیا کردهاند که اعلام کنند این حقابه، هر سال تحت هر شرایطی و به هر قیمتی در اختیار دریاچه قرار میگیرد.»
محمد درویش بابت تبعات خشک شدن دریاچه ارومیه و آسیبهای اقتصادی، اجتماعی و امنیتی این فاجعه برای استانهای همجوار و کشورهای همسایه هشدار میدهد و میگوید: «سه استان کردستان، آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه قرار گرفتهاند. وسعت حوضه آبریز دریاچه ارومیه 5 برابر کشور لبنان است و اثرات راهبردی فروپاشی حوضه آبریز دریاچه بر 10 استان ایران و همچنین، کشورهای همجوار شامل جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه و عراق غیر قابل انکار است.
به دنبال خشک شدن دریاچه، برخاستن ذرات غبار و نمک با قطر کمتر از 10 میکرون، نه تنها باعث شیوع سرطان خون و افزایش فشار آسمُزی در انسان میشود، بلکه کیفیت فتوسنتز را مختل میکند و توان ریسک پذیری را در منطقه کاهش میدهد و افزایش مهاجرت را دامن میزند که همین پدیده به تنهایی یک پدیده امنیتی بسیار خطرناک است. با توجه به اینکه یکی از بالاترین تراکمهای جمعیتی کشور در حوضه آبریز دریاچه ارومیه است، اگر قابلیت سکونتگاهی این حوضه به هر دلیل از بین برود، فشار این تخریب به استانهایی همچون قزوین و زنجان و اردبیل منتقل میشود که همین امروز هم با بحران مواجهند و این بحرانها علاوه بر رشد حاشیه نشینی، تبعات امنیتی جبرانناپذیری به دنبال خواهد داشت.»
پیشبینی این کارشناس محیط زیست، نقطه مقابل خوشبینیهای دولت است. درویش 6 ماه آینده را میبیند؛ روزهای گرم شهریور ماه که تصاویری از بستر خشکیده دریاچه ارومیه منتشر خواهد شد و در تکمیل پیشبینی خود میگوید: «با افزایش گرما و افزایش مصرف آب در بخش کشاورزی، حتما دریاچه تا 6 ماه آینده خشک خواهد شد چون مسوولان هیچ تمهیدی برای پلمب چاهها یا رهاسازی آب از سدها یا کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی در نظر نگرفتهاند. با وجود اخباری که اخیرا درباره افزایش 12 سانتیمتری سطح آب دریاچه ارومیه منتشر شده، مسوولان در برنامه احیای دریاچه با شکست روبهرو شدهاند و متاسفم که در اثنای انتشار این اخبار، به این فکر نیستند که وقتی 6 ماه بعد و با گرم شدن هوا، همین میزان آب از کف دریاچه ناپدید بشود، چه جوابی به مردم و رسانهها خواهند داد؟»
در این سالها به کرات گفته شد که یکی از دلایل خشک شدن دریاچه ارومیه، کشاورزی غیراصولی و پرآببر و برداشت بیرویه آب در بخش کشاورزی بوده و حتی محمد درویش هم در گفتوگوی خود مصداقهایی از افزایش وسعت زمینهای کشاورزی و رشد تعداد چاههای مجاز و غیرمجاز ارائه داد اما اهالی استان آذربایجان غربی و همسایگان دریاچه، جور دیگری به مساله خشک شدن دریاچه ارومیه نگاه میکنند و معتقدند که باید سیستم «مقصریاب» متوقف شود چون اگر قرار به پیدا کردن مقصران واقعی باشد، آن وقت معلوم خواهد شد که برخلاف تصور عمومی، کشاورزان استان آذربایجان غربی هیچ نقشی در خشک شدن دریاچه نداشتهاند.
یوسفیراد هم مثل کارشناسان واقع بین محیط زیست، خوشبینی پایداری نسبت به استمرار اوضاع این روزهای دریاچه ندارد و میگوید: « افزایش تراز دریاچه به دلیل بارشهای خوب و رها سازی سدها بوده اما مطمئن باشید که شهریور ماه، این تراز حتی بحرانیتر از سالهای گذشته هم میشود. به نظر من رهاسازی این حجم آب شیرین به شورهزار دریاچه ارومیه، یک کار پوپولیستی است.
حقابه دریاچه ارومیه باید تامین شود ولی با رهاسازی آب پشت سدها، گاهی حتی فراتر از حقابه هم عمل کردهایم چون میخواستیم شعارهایمان را اجرا کنیم و مثلا مردم بدانند که این دولت بیشتر از دولت قبل برای احیای دریاچه کار کرده یا آن دولت تراز اب را افزایش داد و... شرایط امروز دریاچه، هنر دست خداست به جای آنکه اقدام قاطعانه و مستمری محسوب شود. فرض کنیم که حال خوب دریاچه مرهون اقدامات این دولت است.
آیا این دولت در اردیبهشت ماه دولت نیست؟ آن زمان وقتی دریاچه به طور کامل خشک شد، مربوط به اقدامات چه کسی خواهد بود؟ به نظر من صادقانهترین تراز آب دریاچه را در شهریورماه خواهیم دید؛ زمانی که بارندگیها قطع شده و حجم آب پشت سدها به نقطه بحرانی رسیده چون بیشتر سدهای استان و از جمله سد شهر چای در ارومیه یا سد مهاباد یا سد بوکان، برای تامین آب شرب شهرها ایجاد شده و به همین سبب، سدهای استراتژیک محسوب میشوند اما مسوولان به بهانه آبیاری تراز دریاچه ارومیه، حتی مصرف آب شهروندان را به خطر میاندازند در حالی که در ایران و جهان، تعداد زیادی دریاچه خشک شده و دریاچه ارومیه، اولین دریاچهای نیست که با بحران خشک شدن روبهرو شده بلکه نمونههای زیادی از دریاچههای نمکی خشک شده در سراسر جهان و حتی در کشورهای همسایه مثل ترکمستان و ازبکستان و حتی در شمال شرق ایران داریم.
ستاد احیای دریاچه ارومیه در همه این سالها میتوانست به این فکر بیفتد که بخشی از دریاچه قابل احیا نیست و مثلا شمال دریاچه و از سلماس تا ارومیه به دلیل محدودیت منابع آبی، ممکن بود با اقداماتی قابل کشت شود و در عوض، باقی مناطق دریاچه احیا شود. جالب است که این بار، آب سدها در نقاط قابل عکسبرداری رهاسازی شده در حالی که وضعیت شمال دریاچه ارومیه، فرقی نکرده و حتما با گرمتر شدن هوا، شاهد تبخیر و عقبنشینی و عقبرفت همین میزان آب موجود در دریاچه خواهیم بود و حتما آب در نقاطی مثل بخشهای شمالی که کمتر از دو یا سه متر عمق دارد، حتی خیلی زودتر از مرداد و شهریور تبخیر میشود و این نقطه به شورهزار تبدیل خواهد شد.»