Web Analytics Made Easy - Statcounter

آقای روحانی، علی رغم آنکه وابستگی سیاسی و جناحی به جریان من یعنی اصلاحات نداشت، اما از او بخاطر حفظ منافع ملی و مصالح عمومی دفاع کردم. چون آقای روحانی تدبیر عقلانی داشت و تیم ایشان از عقلانیت مدیریتی برخوردار بودند. آفتاب‌‌نیوز : عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان و بنیاد باران است و تاریخ تدریس می کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پس بدیهی است که نگاه تاریخی و تطبیقی، بخش عمده ای از تحلیل هایش را شامل شود. عبدالله ناصری که خود ید طولایی در حوزه رسانه دارد، این بار در باب برجام سخن گفت و به این سوال پاسخ داد که «اگر برجام نبود، چه می شد؟!» گفت و گوی «دیپلماسی» ایرانی با ناصری، صبح یکی از روزهای فروردین ماه، در دفتر او انجام شد. دفتری که با صدها کتاب احاطه و با صنایع دستی ایرانی، تزئین شده است:
دولت یازدهم از ابتدا، حل مساله هسته ای و دستیابی به برجام را راه حل بسیاری از مشکلات کشور قلمداد می کرد. اما این سوال در اذهان عمومی وجود دارد که اگر برجام نبود، چه اتفاقی می افتاد؟
اجازه دهید که بدون تعارف، حرف آخرم را اول بزنم. اگر برجام نبود، کشور نبود. به این علت که هیچ راه دیگری فراروی حاکمیت و تصمیم گیران کشور وجود نداشت. به جهت اینکه شش قلوهای کاغذ پاره ای که آقای احمدی نژاد و بسیاری از دولتمردان آن ها را بی تاثیر می دانستند، قبل از روی کار آمدن آقای روحانی، راس حاکمیت را به این نتیجه رساند که باید پرونده آن ها را بست و مساله هسته ای را حل کرد. در سال 1391 به این جمع بندی رسیدند. هیات هایی هم فرستاده شد و وساطت هایی هم صورت گرفت. اما رهبری معتقد بودند که این تیم مذاکره کننده، تیمی نیست که بتواند به نحو احسن کار را به پیش ببرد و مطالبات حداکثری مورد نظر رهبری را محقق کند.
بنابراین کار به دولت جدید واگذار شد. خاطرم هست که پیش از اینکه دولت آقای روحانی رسما شکل بگیرد، رهبری بلافاصله بعد از پیروزی ایشان در انتخابات، دستور دادند که پرونده هسته ای از شورای عالی امنیت ملی به تیم جدید مذاکره کننده که آقای ظریف هم جزئی از آن بودند، منتقل شود. بعد از آن هم آقای ظریف وزیر امورخارجه شد. حال سوال این است که چرا این مسیر طی شد؟ برای اینکه رهبری به این نتیجه رسیدند که تحریم ها کشور را به فلج ساختاری رسانده است و تعارف ندارد. چون هر مسیری که ما می رفتیم، به بن بست می رسیدیم. اجماعی جهانی علیه ما شکل گرفته بود و قطعنامه هایی که به تعبیر رییس جمهور وقت آمریکا، کاملا هوشمندانه طراحی شده بود، همه چیز را در روند تعاملات جهانی برای جمهوری اسلامی قفل کرد. اگر برجام نبود، تنها چاره این بود که همان مسیری که سال ها رفته بودیم را ادامه دهیم. یعنی دور زدن تحریم ها که نتیجه آن هم تحمیل هزینه آنها بود که 500 میلیون یا یک میلیارد دلار هم نبود.
کسانی که آمارها را در دست دارند می دانند که دور زدن تحریم ها، چه رقم نجومی و سرسام آوری بر ما تحمیل می کرد. مساله دوم آن است که اجماع جهانی که علیه ایران و پرونده هسته ای شکل گرفت، بسیار خطرناک بود و به مراتب خطرناکتر از اتفاقی بود که سال 1375 در ارتباط با دادگاه میکونوس رخ داد. در آن دوره، تنها نجات بخش حادثه دوم خرداد بود که به یکباره رخ داد و آقای خاتمی آمدند و همه سفرا برگشتند و تعاملات جهانی دوباره برقرار شد. بنابراین چاره ای نبود مگر اینکه روند مذاکرات ادامه پیدا کند. البته ماهیت برجام وقتی خوب شناخته می شود و از طرف افکار عمومی مورد قدرشناسی قرار می گیرد که ماهیت تحریم ها شناخته شود. دولتمردان، رسانه ها و صدا و سیمای ما، چندان که باید درباره انواع تحریم ها از قبیل تحریم های شش گانه، تحریم های دوجانبه یا تحریم های چندجانبه، صحبت نکرده و آن ها را تبیین نکردند. وقتی من به عنوان یک معلم دانشگاه از طریق واریز بین المللی برای یک نشریه یا یک کتاب، پول حواله می کنم، کتاب به دستم نمی رسد. بعد از آن به من اعلام می کنند که به جهت اینکه کشور شما در فهرست تحریم قرار دارد، پول شما ضبط می شود. این رقم و اتفاق بسیار کوچکی است.
وقتی شما در همه عرصه ها کالبدشکافی می کنید، می بینید که چه هوشمندانه تصمیم گرفتند که ایران را به مرز تسلیم یا مذاکره بکشانند. خوشبختانه دولت تیم کارکشته ای را که بر فنون مذاکره مسلط بود انتخاب کرد. روند دو ساله ای هم طی شد تا این تیم بتواند به خواسته های حداکثری خود برسد. البته در مذاکره خواسته های حداکثری محقق نمی شود. اما در نهایت سندی با هماهنگی رهبری امضا شد که شورای امنیت سازمان ملل متحد آن را تایید کرد و پذیرفت. در ایران هم برجام به تایید رهبری و مجلس رسید و نهایتا ایران وارد تعامل با دنیای بین الملل شد.
به صورت مشخص، برجام چه دستاوردهایی برای کشور در حوزه های مختلف داشت؟گاهی کلی گویی می شود. من می خواهم به شما آمارهایی ارائه دهم. با حضور مدیر باکفایتی مثل آقای زنگنه، نفت به شرایط سال 1384 نزدیک شد. آقای تخت روانچی، معاون وزیر خارجه در 26 اسفند ماه 1395 با روزنامه «وقایع اتفاقیه» مصاحبه کرده و می گوید: «روند تحریم ها و ساختار آن ها طوری بود که صادرات ما در زمانی که مذاکرات شروع شده بود، به یک میلیون بشکه رسیده بود و اگر این روند ادامه پیدا می کرد، دو سال بعد به 200 هزار بشکه می رسید.»
برداشت من از این صحبت ها آن است که ما سرنوشت عراق یا لیبی را پیدا می کردیم که غذا و دارو را در برابر نفت می گرفتند. در بخش دیگری از این مصاحبه، آقای تخت روانچی می گوید که ما به پول نفت دسترسی پیدا کرده ایم و درست هم می گوید. پول ما به بانک مرکزی می رود. اما پیش از برجام، نفت ما در دریای آزاد و در نفتکش ها بود. واسطه ها می فروختند و پول در بانک های خارجی ذخیره می شد. اما پولی به دست ما نمی رسید. بیمه برای نفتکش ها تحریم بود اما بعد از برجام، برطرف شد. مدیرعامل شرکت ملی نفت در پنجم فروردین 1396 در مصاحبه ای می گوید: «تا قبل از برجام، حجم میعانات گازی که روی آب داشتیم، 75 میلیون بشکه بود. اگر روند قبلی ادامه پیدا می کرد، با حجم عظیم کشتی هایی که باید اجاره می کردیم، حجم این میعانات از مرز 200 گذر می کرد.» شما بهتر می دانید وقتی مدت زمانی از تولید میعانات گازی می گذرد، چه ارزشی را در بازار جهانی از دست می دهد. قبل از برجام، تولید نفت ما 2.6 میلیون بشکه بود که این رقم در زمستان 95 به 3.9 میلیون بشکه رسید. صادرات نفت ما از یک میلیون و صد هزار بشکه به یک میلیون و سیصد هزار بشکه افزایش پیدا کرد. این ها ارقامی است که در اقتصاد تک محصولی ما قابل توجه است.
سرمایه گذاران خارجی وارد ایران شدند. بخشی از مشکلات بانکی در حد بانک های میانی و کوچک حل شد. بعد از اشغال سفارت آمریکا، ایران در صنعت هوایی به طور کامل تحریم بود. اما امروز می بینیم که ایرباس های نو در آسمان ایران پرواز می کنند. قرارداد با ایرباس و بویینگ از تبعات و ثمرات برجام است. با این حال، جامعه ما نتوانست این دستاورد بزرگ را هضم کند. آن هم به این دلیل که دولت، به میزانی که رسانه های قدرتمند مخالف خودش علیه برجام کار کردند، به علت عدم برخورداری از یک تیم منسجم رسانه ای، نتوانست کار خود را به خوبی انجام دهد و افکار عمومی را قانع کند که برجام چه بود. برجام یک معاهده است و آقای ظریف به عنوان یک استاد تمام عیار فن مذاکره، در مقابل کسانی که آن ها هم از خبرگان در فن مذاکره بودند، رایزنی کرده است.
در این مسیر، تیم ما تلاش کرد تا حداکثر مطالبات را به امضا برسانند اما این حداکثر مطالبات برآورده نشد و به شکل کنونی دست یافتند. از سوی دیگر، با تمام گردن کلفتی هایی که رییس جمهور جدید آمریکا علیه برجام انجام داد، برای همه دنیا معلوم شد که برجام نه پاره کردنی است و نه کسی می تواند آن را نادیده بگیرد. اما دو واقعیت را باید در نظر بگیریم. اول اینکه برجام رمز هویت و ماندگاری ایران در صحنه جهانی است. اصلا نباید با آن شوخی کرد و احساسی شد. ثانیا، در روند مذاکرات، به علت اعتمادی که حاکمیت به تیم مذاکره کننده داشت، بعد از چند دهه به صورت مستقیم با آمریکا مذاکره کرد. خوشبختانه برجام هم در دوره حاکمیت یکی از طلایی ترین دولت های آمریکا که هم رییس جمهور و هم وزیر خارجه اش می خواستند که به توافق برسند، بدست آمد. بنابراین، علاوه بر تمام دستاوردهای برجام، ما در جامعه جهانی توهمات و خیال های واهی را از خود دور کردیم و نشان دادیم که در هر سطحی که با دنیا وارد مذاکره شویم، می توانیم برای جامعه خود دستاوردی داشته باشیم. مضاف بر این، جامعه امروز ما، بیش از آنکه برجام را بشناسد، پدیده ای به نام بابک زنجانی را می شناسد. بابک زنجانی مولود تحریم ها بود.
از آسمان که نیامده بود. ده ها بابک زنجانی هویت پیدا کردند، آن هم به خاطر تحریم ها. امروز برجام جلوی شکل گیری چنین پدیده هایی را گرفته است. دیگر نمی توان بابک زنجانی تولید کرد. چون نیازی به آن نیست. امثال بابک زنجانی برای دور زدن تحریم ها به جایگاهی رسیدند و پول مملکت را خرج کردند و از سوی دیگر، بخشی از نفت ما را در بازار بین الملل فروختند. اما بیش از آنکه به مملکت خدمت کنند، به خود خدمت کردند. این ها واقعیت هایی است که تیم رسانه ای دولت باید به خوبی تبیین می کرد. بنابراین من می خواهم جمله قبلی خود را تکرار کنم که اگر برجام نبود، به جرات می توان گفت که امروز ایران نبود. امروز ماندگاری و بقای ایران در دنیای بین الملل و تاثیرگذاری آن به برجام گره خورده است. ایران اگر می خواهد که نقش منطقه ای و بین المللی خود را در هر سطحی بازی کند و برای مردم خود، معیشت و معاش تامین کند، باید به برجام تن می داد.
به مخالفین مغرضی که به تعبیر رسانه ها و نخبگان، از طریق تحریم ها دلالی های خود را انجام می دادند، کاری ندارم. مخالفینی که صادقانه تلقی می کردند که برجام معاهده ای ذلت بار است، مثل آن هایی که در مجلس نهم گریه می کردند و فریاد می کشیدند، آن ها هم وقتی دستاوردهای برجام را دیدند، به این نتیجه رسیدند که برجام جامعه ایرانی را در جایگاه منطقی خود قرار داد. به یک نکته باید توجه کنیم. اگر فکر کنیم که با برجام به جامعه آرمانی از نظر معیشت و اقتصادی می رسیم، دست کم در کوتاه مدت و میان مدت باید گفت هرگز! این یکی از نقیصه های دولت بود که همه چیز را به برجام مرتبط کرد. برجام هم مثل تحریم ها، پیچیدگی هایی دارد که باید اجازه داد زمان خود را طی کند. نکته مهم این است که مسئولان قوه مجریه باید در هماهنگی با سایر قوا، روند برنامه ریزی هایی که در برجام صورت گرفته را به خوبی پیش ببرند. اگر کشور بخواهد سامانه توسعه یافتگی را برای خود تعریف کند، بعد از برجام هیچ راهی جز سرمایه گذاری خارجی ندارد. گرچه به شکل محدودی این سرمایه گذاری صورت گرفته، اما این میزان جوابگوی نیاز اقتصادی کشور نیست.
این سرمایه گذاری، پشتوانه ای به نام امنیت نیاز دارد که در دست دولت نیست. به این جهت است که تاکید می کنم همان طور که حل مساله هسته ای و امضای برجام، با توافق تمام ارکان حاکمیت بود، استمرار و تداوم آن هم نیازمند هماهنگی و همراهی تمام ارکان حاکمیت است. یعنی قوه مقننه، قوه قضاییه، نیروهای مسلح و هر رکنی از حاکمیت که خارج از اراده دولت قرار دارند، همان طور که از برجام حمایت کردند، باید استمرار آن را نیز تضمین کنند. اگر یک سرمایه گذار خارجی وارد ایران شود، باید امنیت پولی آن فراهم شود. شرایط اقتصادی ما هم به گونه ای است که به قول معروف، کفگیر به ته دیگ خورده است! دولتی که سر ماه عزا می گیرد که چطور یارانه و حقوق کارمندان و بازنشستگان را پرداخت کند، راهی جز جذب سرمایه گذار خارجی برای توسعه اقتصادی کشور ندارد. بنابراین استمرار برجام هم همان وفاق عمومی را در تمام ارکان حاکمیت می طلبد. اگر برجام نباشد، هویت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و به یک معنا، ایران به خطر می افتاد. بر همین اساس، برجام یکی از معاهدات تاریخی این سرزمین است که باید به آن افتخار کرد.
جمهوری اسلامی با تمام قوت خود این عهدنامه را امضا کرده و باید تا پایان بر مواضع خود باقی بماند. چرا که اگر غیر از این باشد، شرایط بسیار سختی پیش روی ما خواهد بود. در مقابل، برخی از مخالفان دولت ادعا می کنند که دولت یازدهم نفت 108 دلاری را تحویل گرفت اما امروز قیمت نفت، بیش از پنجاه درصد کاهش یافته است. این چه ارتباطی به دولت دارد؟! عربستان بعد از هزینه هایی که انجام داد و نهایتا موفق نشد تا از امضای برجام جلوگیری کند، در اوپک سرمایه گذاری کرد. تولید و صادرات نفت خود را افزایش داد و بر قیمت نفت تاثیر گذاشت. سعودی ها به اندازه کافی انگیزه دارند تا با تولید بالایی که انجام می دهند، این روند کاهش قیمت را ادامه دهند تا اقتصاد ما را زمینگیر کنند. حال سوال این است که چرا سعودی هایی که در دولت های سازندگی و اصلاحات، رفیق استراتژیک ایران بودند، امروز به اینجا رسیدند؟ جمهوری اسلامی متهم است که قصد داشته سفیر وقت عربستان را در آمریکا ترور کند. از سوی دیگر، یک سری آدم های بی نام و نشانی که عقبه آن ها کاملا روشن است، به سفارت عربستان حمله می کنند و آن را به آتش می کشند. همین عوامل موجب شد که روابط سیاسی دو کشور قطع شود. آن هم رابطه با کشوری که در جهان اسلام به عنوان خادم الحرمین شناخته می شود و بدون تردید، قطب جهان اسلام است. اگر چهار دهه پیش، مصر قطب جهان اسلام و اهل سنت بود، امروز عربستان سعودی این نقش را ایفا می کند.
با همه این تفاسیر، من معتقدم که ایجاد رابطه استراتژیک با عربستان سعودی به جهت ویژگی ها و تاثیر و نفوذی که دارد، از رابطه با ترک ها برای ما مهم تر است. نسل جدید عربستان، نسلی مدرن است که تا حدی از بادیه نشینی فاصله گرفته و امروز، از پشتوانه ای به نام ترامپ برخوردار است که به راحتی می توانند با هم کار کنند و حتی زمزمه رابطه با اسرائیل را به گوش جهانیان نیز رسانده اند. بنابراین سعودی ها انگیزه ای قوی دارند که آثار و تبعات مثبت برجام برای ایران را از بین ببرند.
در صحبت های خود، سه بار این جمله را به کار بردید که «اگر برجام نبود، ایران هم نبود!» شاید بسیاری از مسائلی که شما اشاره کردید، صحیح باشد. اما مردم می پرسند که چرا هنوز آثار برجام را در زندگی خود لمس نکرده اند!مردم حق دارند این سوال را بپرسند. دو علت وجود دارد. نخست اینکه جامعه ما، یک جامعه در حال توسعه است. حتی باید گفت بخش هایی از جغرافیای انسانی ما، توسعه نیافته است. اقتصاددان هایی که با آقای احمدی نژاد هم مسلک بودند، مثل آقای دانش جعفری، وزیر اقتصاد دولت نهم، اعلام کردند که آثار تخریبی اعطای یارانه در دراز مدت بیشتر خواهد بود. این موضوع را اقتصاددان ها می دانند اما جامعه ما، خصوصا جامعه عیال وار که این پول را دریافت می کند، به راحتی به بازگشت این پول رضایت نخواهد داد. او احساس می کند که این پول، زودتر از این ها باید بر سر سفره اش می آمده و ما آثار این تفکر را امروز می بینیم. این ضعف دولت است.
دولت یازدهم هم رفت به این سمت که یارانه ها را خاتمه دهد. برآیند ارزیابی من، فارغ از گرایش های سیاسی، این است که سالی 86 هزار میلیارد تومان، می تواند تحول عظیمی در اقتصاد کشور ایجاد کند. این مساله برای بخشی از جامعه ما، جا نمی افتد که این رقمی که در میان جامعه 80 میلیونی ما توزیع می شود، می تواند چه تاثیری بر اقتصاد ما، نه در درازمدت بلکه در کوتاه مدت داشته باشد. فرض کنید که می توان با این رقم، راه آهن تمام کشور را نوسازی کرد و توسعه داد. این تحلیل برای جامعه قابل قبول نیست. علت دوم آن است که وقتی آقای روحانی دولت را آغاز کرد، بسیاری از سیاسیون و نخبگان به او می گفتند که همزمان با روند مذاکرات برجام، سازمان اطلاع رسانی برای خود شکل دهد تا ماهیت برجام و دستاوردها و تحریم ها را برای مردم بازگو کند. اما روحانی نتوانست.
از سوی دیگر، صدا و سیمای بسیار قدرتمندی وجود داشت که کاملا مخالف دولت بود. صدا و سیما تا جایی که توانست علیه برجام کار کرد. رسانه های قدرتمند رقیب آقای روحانی هم همین کار را انجام دادند. دولت هم نتوانست از این فرصت طلایی استفاده کند تا افکار عمومی را متقاعد کند که چه زمانی آثار برجام بر زندگی مردم متجلی خواهد شد. جامعه ای که تا قبل از برجام، واردکننده حدود 9 میلیون تن گندم بوده، امروز و بعد از برجام، به مرز خودکفایی رسیده است.
محصولات کشاورزی به بیش از 20 درصد افزایش پیدا کرده است. این نمونه هایی است که دولت نتوانسته آن ها را برای مردم روشن سازد. امروز رقبای دولت همه تلاش های آن را زیر سوال می برند. در مقابل، رسانه هایی که کارهای نکرده احمدی نژاد را رسانه ای می کردند، امروز اقدامات آقای روحانی را نادیده می گیرند و لب فرو می بندند. تمام دوره آقای احمدی نژاد، کمی بیش از 100 هزار شغل ایجاد شد. این در حالی است که در سال 1395 دولت توانسته 700 هزار شغل ایجاد کند. این را هم در نظر بگیریم که سالانه قریب به 2 میلیون نفر وارد بازار کار می شوند. در این شرایط، یک میلیون و 300 هزار بیکار داریم که در کشور برجسته می شود. این موضوع ارتباطی با دولت آقای روحانی ندارد. ما نیازمند اصلاح ساختار هستیم. نیازمند اصلاح حوزه بانکی، نظام آموزشی، هماهنگ سازی بخش بازار کار و نظام آموزشی هستیم. سال ها پیش کارشناسان اظهار نگرانی کرده بودند که رقابت دانشگاه آزاد و دانشگاه پیام نور بر سر تحصیلات تکمیلی هزینه در بر دارد. بله، برای جامعه ما جا نیفتاده است.
دولت نتوانسته این موضوعات را برای مردم تبیین کند. صدا و سیما هم در این زمینه نقش اپوزیسیون دولت را ایفا کرد. بنابراین، همانطور که تحریم ها در روز اول آثار

منبع: آفتاب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۹۸۵۸۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

توسل به ابزار تحریم خللی در عزم ایران ایجاد نمی‌کند

به گزارش قدس آنلاین، ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه اقدام سه کشور آمریکا، انگلیس و کانادا در اعمال تحریم‌هایی علیه برخی اشخاص حقیقی و حقوقی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، همچنین قطعنامه پارلمان اروپا و طرح ادعاهایی علیه کشورمان را به‌شدت محکوم و از همراهی معدود کشورهایی در اروپا از رویکرد ظالمانه دولت آمریکا انتقاد کرد.

کنعانی افزود: ظرفیت‌های نظامی جمهوری اسلامی ایران متناسب با نیاز آن در تأمین امنیت و منافع ملی، حفاظت از حاکمیت و تمامیت سرزمینی و دفاع مشروع و بازدارنده در مقابل هرگونه تهدید و تجاوز خارجی است و جمهوری اسلامی ایران از شرکای مهم جامعه جهانی در تأمین صلح و امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی و مبارزه با تروریسم بین‌المللی است.

سخنگوی دستگاه دیپلماسی تصریح کرد: توسل به ابزار تحریم علیه ظرفیت‌های دفاعی جمهوری اسلامی ایران نه‌تنها خللی در عزم و اراده دولت و مردم ایران در افزایش اقتدار ملی با هدف دفاع مشروع و قاطع از حاکمیت و تمامیت سرزمینی و امنیت و منافع ملی ایران ایجاد نمی‌کند، بلکه به‌خلاف میل تحریم‌کنندگان، تحریم‌ها را به فرصتی برای خودکفایی و خوداتکایی در تقویت و توسعه ظرفیت دفاعی و نظامی ایران تبدیل کرده است.

کنعانی از رویکرد دوگانه پارلمان اروپا در موضوع حمله رژیم صهیونیستی به مقر دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در دمشق و دفاع مشروع ایران شدیداً انتقاد کرد و گفت: جای تأسف است که پارلمان اروپا در قطعنامه‌ خود نسبت به اقدام متجاوزانه و ناقض قوانین و حقوق بین‌الملل رژیم صهیونیستی به مقر دیپلماتیک ایران و شهادت مستشاران رسمی ضدتروریست ایرانی، صرفاً به ابراز تأسف بسنده کرده است، اما اقدام مشروع ایران علیه رژیم یادشده در چارچوب حق ذاتی دفاع مشروع را شدیداً محکوم می‌کند!

سخنگوی وزارت امور خارجه تأکید کرد: چرا پارلمان اروپا از پرداختن به منشأ و عامل اصلی بروز تنش و ناامنی در منطقه که ریشه در اشغالگری و رویکرد جنایتکارانه رژیم صهیونیستی اسرائیل در کشتار مردم فلسطین و نیز نقض مکرر قوانین و حقوق بین‌الملل توسط این رژیم جعلی دارد، طفره می‌رود و در مقابل همسو با سیاست آمریکا از رژیمی حمایت می‌کند که اصل و اساس ناامنی و تنش در منطقه در طول هشت دهه متمادی است!

کنعانی همچنین با روشن و شفاف توصیف کردن سیاست و مواضع اصولی جمهوری اسلامی ایران در قبال بحران اوکراین و با رد مجدد ادعاهای مربوط به استفاده از تسلیحات ایران در جنگ اوکراین تأکید کرد: اگر آمریکا و اروپا عزم صادقانه‌ای داشته باشند، جنگ در اوکراین و جنگ علیه غزه در سریعترین زمان ممکن خاتمه خواهد یافت، اما آمریکا و برخی کشورهای اروپایی اصرار دارند که در مسیر غلط تاریخ حرکت کنند و به‌جای کمک به توقف جنگ، بر آتش آن بیفزایند و وقت خود را مصروف اتهام‌زنی به دیگران کنند.

وی تأکید کرد: بسیاری از ملت‌ها و دولت‌ها به‌خصوص در منطقه غرب آسیا دیگر هیچ امید و اعتقادی به نقش آمریکا و متحدان اروپایی آن در کمک به برقراری ثبات و امنیت در منطقه ندارند.

کنعانی اضافه کرد: این دولت و مردم ایران هستند که باید از آمریکا و اروپا به‌دلیل نقض توافق هسته‌ای و ایفای نقش مخرب در ثبات و امنیت پایدار در منطقه سؤال و طلبکاری کنند، نه اینکه این دولت‌های ناقض عهد و پیمان، خود را جای طلبکار و مدعی بنشانند و به‌گستاخی بر فهرست تحریم‌های ظالمانه علیه مردم ایران بیفزایند.

وی ادامه داد: اگر رشادت و جانفشانی سپاه پاسداران و مستشاران شهید ضدتروریست سپاه در منطقه نبود، تروریسم داعشی تا پشت درب پارلمان اروپا و قلب آمریکا نفوذ کرده بود و امنیت منطقه و جهان را بیش از پیش تهدید می‌کرد، حال چگونه پارلمان اروپا وقیحانه خواستار گنجاندن تنها نیروی واقعی ضدتروریسم جهان در فهرست تروریسم می‌شود؟!! مگر اینکه تصور کنیم گروه‌های تروریستی در راستای اهداف و منافع نامشروع آمریکا و معدود دولت‌های اروپایی و رژیم صهیونیستی برای دامن زدن به بی‌ثباتی و ناامنی در منطقه غرب آسیا عمل می‌کنند!

سخنگوی دستگاه دیپلماسی در پایان بار دیگر تأکید کرد: تکرار رویکردهای غیرقانونی و اشتباه توسل به ابزار تحریم و فشار از سوی آمریکا و تبعیت برخی دول اروپایی از واشنگتن، هیچ حق و مشروعیتی برای ادعاهای آنها از منظر حقوقی و بین‌المللی ایجاد نمی‌کند و آنها باید زمانی پاسخگوی این ادعاها و اقدامات ظالمانه خود علیه دولت و مردم ایران باشند.

منبع: خبرگزاری تسنیم

دیگر خبرها

  • پالایشگاه‌های فراسرزمینی، استراتژی مهم دولت سیزدهم در افزایش صادرات نفت
  • رئیسی: تحریم نوعی جنگ است | در دکترین ما سلاح هسته‌ای وجود ندارد
  • توسل به ابزار تحریم خللی در عزم ایران ایجاد نمی‌کند
  • دولت و مردم ایران از آمریکا و اروپا طلبکار هستند
  • واکنش ایران به تحریم‌های آمریکا، انگلیس و کانادا
  • پاکبان پاک‌سرشتِ زنجانی
  • کنعانی: تحریم خللی در عزم ایران ایجاد نمی‌کند
  • آینده برجام / توافقی صورت می گیرد؟
  • تعریف دولتمردان برجام از خود به خاطر نابودی یک دهه فرصت رشد اقتصادی!
  • توضیح دبیرکل اتاق بازرگانی ایران و عراق درباره بازار دلار