وبلاگ مشرق اعتراض مسجدجامعي؛ چرا قاليباف «طيالارض» بلد نيست؟/ پاي «سعدي شيرازي» هم به جمع اعتداليون باز شد!
تاریخ انتشار: ۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۰۱۰۹۶۱
خبرگزاري آريا - يک فعال اصلاحطلب به تازگي اظهار کرده است: بخشي از مقامات نظامي کشور نيز در فتنه سال 88 تقصير داشتهاند...
سرويس سياست مشرق -«وبلاگ مشرق» خوانشي روزانه در لابهلاي اخبار و مطالب رسانههاي کشور است. ما درباره اين خوانش البته تحليلها و پيشينههايي را نيز در اختيار مخاطبان محترم ميگذاريم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
***
فتنه 88 تقصير نظاميها بود!
حسن رسولي، از چهرههاي نزديک به عارف و عضو بنياد «اميد ايرانيان» به تازگي در بخشي از مصاحبه خود با خبرگزاري ايلنا درباره فتنه سال 88 اظهار کرده است:
«يکي از عوامل موثر در ايجاد حوادث پس از انتخابات سال 88 عدم احتياط و اجتناب بخشهاي نظارتي در پارهاي از ردههاي نظامي در رقابتهاي انتخاباتي بود. از فقهاي شوراي نگهبان گرفته تا بخشي از مقامات نظامي در سال 88 متاسفانه بدون توجه به جايگاه حاکميتي خود به صورت ضمني رفتار جانبدارانه داشتند.»
او همچنين پيشبيني کرده است که در اين زمينه و در انتخابات آتي، شاهد تکرار اشتباهات گذشته نباشيم![1]
*جريان سياسي خاص يا همان اصلاحطلبان، تاکنون مقصرين زيادي را بعنوان عوامل فتنه سال 88 به مردم معرفي کردهاند.
از صحبتهاي انتخاباتي رئيسجمهور سابق گرفته تا حمايت يک عضو شوراي نگهبان، دخالت نهادهاي حاکميتي، توزيع سيبزميني و اکنون هم ردههاي نظامي!
اما نه تنها براي هيچيک از اين ادعاهاي خود سندي مبني بر تأثير لازم و کافي ارائه نکردهاند بلکه همواره ترجيح دادهاند چيزي درباره اسم رمز آشوب يا همان «تقلّب» نگويند و به تأکيدات 3 ليدر محصور و منزوي اصلاحات بر حضور خياباني و تلاش اصلاحطلبان براي تعيين تکليف با اصل نظام هم اشارهاي نکنند.
رخدادهايي که اُسّ اساس فتنه سال 88 را تشکيل داد اما گويا جريان خاص صلاح نميداند که درباره آنها صحبتي به ميان بياورد.
گفتنيست، «سعيد حجاريان» از تئوريسينهاي جريان اصلاحات چند سال بعد از فتنه 88 طي اظهاراتي از اين گفت که در سال 88 تقلب نشد بلکه تدلُّس صورت گرفت.
منظور او از تدليس نيز ادعاي اصلاحطلبان درباره رفتارهايي مثل توزيع سيبزميني توسط دولت وقت در ميان مردم بود.
جالب آنکه اکنون و در آستانه انتخابات 96، دولت آقاي روحاني در حال افزايش يارانهها، توزيع سود سهام عدالت، توزيع تن ماهي و غيره است و جريان خاص هم در اين زمينه لام تا کام سخني نميگويد.
اکنون سؤال اينجاست که ستاد جريان خاص پس از ادعاهايي مثل تقلب و تدليس، چه بهانه جديدي را براي فتنه سال 88 مورد اشاره قرار خواهند داد؟!
***
اعتراض مسجدجامعي؛ چرا قاليباف «طيالارض» بلد نيست؟!
«احمد مسجدجامعي» عضو اصلاحطلب شوراي شهر تهران اخيراً طي اظهاراتي پيرامون حادثه پلاسکو گفته است:
«پس از حريق و ريزش پلاسکو من در محل حادثه حضور داشتم اما به غير از شهردار منطقه 12 و مديرکل دفتر شهردار، مسئول ديگري از شهرداري نديدم، به گونهاي که احساس کردم حادثه رها شده و بر همين اساس با دولت و استانداري تماس گرفته و از آنها خواستم که به کمک بيايند و در مديريت بحران مشارکت کنند. آنچه از حضور شهردار در تلويزيون پخش ميشد مربوط به ساعتهاي بعد بود نه ساعات طلايي حادثه!»
به گزارش جماران، او همچنين در اشاره به گزارشات «کميته فني حادثه پلاسکو» و «کميته ملي پلاسکو» ميگويد: از نظر من پاسخها و گزارشهاي ارائه شده در شورا نه تنها به پرسشهاي شهروندان در بسياري موارد پاسخ نداد بلکه بر ابهامات افزود.
مسجدجامعي افزوده است: بسياري از بندهاي اين گزارش (کميته فني) جاي بحث جدي دارد و با وجود آنکه ساعتها کار پژوهشي انجام شده اما به نظر ميرسد که تمامي اطلاعات در اختيار کارشناسان قرار نگرفته يا بخشهايي از اطلاعاتي که در اختيار آنها قرار گرفته، درست نبوده است و خواسته و ناخواسته تنظيم آن جانبدارانه است.
او ميافزايد: اين گزارش پاسخي به انبوه پرسشهاي شهروندان نداشت![2]
*اظهارات ناجوانمردانه آقاي مسجدجامعي پيرامون عدم حضور شهردار تهران در محل حادثه پلاسکو در حاليست که محمدباقر قاليباف در لحظات آغاز حريق ساختمان پلاسکو در سفر استاني قم به سر ميبرده و فقط در صورت «طيالارض» ميتوانسته آني در محل حادثه حضور پيدا کند!
شهردار تهران در عين حال، بلافاصله سفر خود به قم را نيمهتمام رها کرده و براي مديريت حادثه پلاسکو به تهران برميگردد که طبيعتاً اين رخداد چند ساعتي به طول انجاميده است.
نکته آنجاست که آقاي مسجدجامعي حاضر نيست، بگويد شهردار تهران در جريان آتشسوزي و فروريختن پلاسکو نه تنها مانع آسيبديدن شهروندان شد بلکه از فرمول «پيگيري و ناراحتي تلفني» آقاي روحاني در قبال شهداي فاجعه منا هم استفاده نکرد. ضمن اينکه پس از رسيدن به محل حادثه پلاسکو، چندين روز بصورت شبانه روزي در محل حضور داشت و عمليات نجات و آواربرداري را فرماندهي کرد.
درباره اظهارات مسجدجامعي پيرامون ناکافي و اقناعي نبودن 2 گزارش رسمي درباره فاجعه پلاسکو نيز واضح است که او و ستاد جريان سياسي خاص تنها به گزارشي قيد مطلوب خواهند داد که در آن شهرداري تهران مقصّر شماره يک حادثه پلاسکو باشد و شهردار تهران نيز به «اعدام» محکوم شود!
و گرنه صدور دو گزارش درباره پلاسکو که يکي از آنها نيز با نظارت دولت تهيه شده و شهرداري تهران هم در هر دو گزارش در اقلّ مسئوليت قرار گرفته، خود گوياي حقيقت حادثه پلاسکو هست.
لازم به ذکر است که آقاي مسجدجامعي با وجود اينکه در اردوگاه اصلاحطلبان به آدابداني و رفتارهاي باوقار مشهور است اما در جريان فاجعه پلاسکو به ابهامگوييهاي فراواني روي آورده است که اين مسئله از حد گذشته و يقيناً در شکلگيري قضاوت عمومي نسبت به ايشان تأثيرگذار خواهد بود.
***
اعتدال ميراث مرحوم هاشمي بود يا مرحوم سعدي؟
پاي «سعدي شيرازي» هم به جمع اعتداليون باز شد!
سيدرضا صالحي اميري، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي دولت يازدهم به تازگي طي اظهاراتي در آيين بزرگداشت سعدي گفته است: اگر هماينک سخن از اعتدال و ميانهروي، سازگاري و همدلي و همنوايي و همگرايي است همه وامدار سعدي است و امروز بيش از هر زمان ديگري نيازمند پرهيز از افراط و تفريط هستيم.
به گزارش ايبنا، او افزوده است: امروز رخدادها و خشونتها در جهان اسلام به دليل فاصله گرفتن از معيار اعتدال است و سعدي معيار اعتدال است و ما از اين منظر وامدار سعدي شيرازي هستيم.[3]
در همين حال، حميدرضا جلاييپور، از فعالان اصلاحطلب نيز به تازگي طي سخناني در يک ميتينگ دانشجويي که روزنامه اعتماد آنرا منتشر کرده، تصريح ميکند: «آيتالله هاشمي رفسنجاني در انقلاب ميانهروي را شکل داد و اعتدالگرا بود و اعتدالگرايي از زمان او شکل گرفت.»[4]
*اصلاحطلبان طي روزهاي پس از درگذشت مرحوم هاشمي، تقريباً هرچيزي که توانستهاند را به آن مرحوم ربط داده و يا به زعم خود از سابقه او حذف کردهاند.
آشکار است که اين تاريخسازي به تناقضات مختلفي نيز منجر خواهد شد و علاقه و اشتهاي پژوهشگران و مردم را براي خوانش پرونده جريان خاص و برخي اشتباهات مرحوم هاشمي بيشتر ميکند...
گفتنيست، چهرههاي جريان خاص علاقه زيادي به تغيير تاريخ به نفع خود دارند که جملاتي مثل «اميرکبير اصلاحطلب بود»، «رضاخان قصد خدمتگزاري داشت»، «امام راحل با شعار مرگ بر آمريکا مخالف بود»، «اسلام شهيد شيخ فضل الله نوري مانع پيشرفت است» و «عملکرد ائمه اطهار(س) پس از حادثه عاشورا عقلانيتر شد» که تماما از سوي معاريف اصلاحطلب و طي سالهاي اخير بيان شدهاند، شاهدي بر اين مدعا هستند.
در ادامه نام بردن از سعدي شيرازي بعنوان يکي از مروّجين اعتدال، به تازگي يکي از اصلاحطلبان نيز ادعا کرده است که مراجع بزرگ قم و بدنه حوزه حامي انتخاباتي روحانياند![5]
***
1_ http://khabarfarsi.com/u/36812929
2_ http://khabarone.ir/news/7726332
3_http://ibna.ir/fa/doc/report/247073
4_http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3544703
5_http://www.mashreghnews.ir/news/713439
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۰۱۰۹۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجراهای نوه آیتالله مدرس، معلم انشاء احمد مسجدجامعی
به گزارش مبلغ، خلاصه ای از یادداشت احمد مسجدجامعی درباره نوه آیت الله مدرس را در زیر می خوانید:
« در سالهایی که محصل مدرسۀ علوی بودم، آقای علی مدرسی، نوۀ دختری مرحوم آیتالله سید حسن مدرس، نمایندۀ علمای نجف در مجلس شورای ملی و بعدها نمایندۀ مردم اصفهان و تهران در همان مجلس، معلم انشای ما بود.
صورت و قامت بلند او با تصاویر جدش شباهت داشت و در رفتار او تفاوتی آشکار با دیگر آموزگاران دیده میشد. به روال آن سالها، بیشتر معلمان با کت و شلوار و کراوات و صورت اصلاحشده سر کلاس حاضر میشدند. دفتر معلمان در کنار اتاق مدیریت بود.
اتاق مشدی محمد، خدمتگزار مدرسه نیز در گوشۀ حیاط قرار داشت که هم برای معلمان چای میبرد و هم غذای دانشآموزان را گرم میکرد. در زنگ تفریح، آقای مدرسی کنار پنجرۀ بستۀ آن اتاق و روبهروی پرچم برافراشتۀ ایران میایستاد و ازآنجاکه قدی بلند داشت، پای چپش را تا میکرد و کف کفشش را به دیوار پشت سر تکیه میداد.
دیگر معلمانی که در حیاط کنار او میایستادند، آقایان فیض دبیر علوم اجتماعی، حاجفرج (سروش امروزی) داروساز و معلم شیمی و مهندس مجمریان دبیر جبر و مثلثات بودند. آقای مدرسی در مدرسه و هنرستان بزرگ صادق اسبق، رضاشاه سابق و امام جعفر صادق(ع) کنونی، روبهروی ایستگاه قدیم ماشین دودی در خیابان «گار ماشین» دیروز و ری امروز با آن بنای رفیع و زیبای قاجاری که خوشبختانه تخریب نشدهاست؛ نیز تدریس میکرد؛ البته نه انشا، بلکه علوم فنی و مهندسی و من یکبار، به محوطۀ هفتهکتاری آنجا که با صدها درخت چنار تناور و بناهای کارگاهی و کلاسها و تالارهای و زمینهای متعدد ورزشی و غیرورزشی به دست مهندسان اتریشی ساخته شده بود، رفتم و در تهرانگردی سالهای اخیر دوباره ازآنجا دیدار داشتم….
آقای مدرسی در سالهای مدرسه، کتابهایی هم برای مطالعه به ما میداد؛ ازجمله «بازیگران عصر طلایی» ابراهیم خواجهنوری که آن وقتها در بازار نبود و خودش هم دربارۀ مرحوم مدرس کتابی مفصل نوشته بود با عنوان «قهرمان ملی ایران». آقای مدرسی میگفت که جدش طبعی لطیف داشت.»
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901611