اعظم طالقانی کاندیدای رد صلاحیت شده انتخابات ریاست جمهوری، در گفتوگو با شرق ثبتنامش در انتخابات را نه نمادین که امری چالشی میداند.
این سومینبار است که در انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کردید، فکر میکنید حرکت نمادین شما تأثیرگذار خواهد بود.حرکت من نمادین نیست.
خب تفسیر شما از نامنویسیتان چیست؟ من بیشتر آن را یک اقدام چالشی میدانم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هدفم بهچالشکشیدن رویه اشتباهی است که از فردای پیروزی انقلاب
ثبت شد و
تا به امروز سروسامان نیافته است. این نباید صرفا خواسته ما زنان باشد. مردان مذهبی و انقلابی هم باید معترض شوند. زنان مسلمانی که پای انقلاب ایستادند و در خیابانها علیه رژیم شاه شعار دادند، فکرش را هم نمیکردند که پاداش تلاش و پایداریشان این باشد که جمعی از مردان انقلابی آنها را رجل سیاسی ندانند. این تلاش شما تا کجا ادامه خواهد داشت؟ تا زمانیکه زنده هستم. بر این باورم که پیوسته باید این چالش را بهعنوان حقالناس نیمی از جمعیت ایران ادا کرد؛ زیرا فریضه عدالت و رفع تبعیض از انسانها مبنای حقوق تساوی بینالناس است. دعوای تاریخی بر سر رجل سیاسی چه بود؟ در ابتدای انقلاب با تصویب پیشنویس اولیه
قانون اساسی که به امضای
امام خمینی نیز رسید، جنسیت رئیسجمهور مشخص نشده بود. بعضی علما به این نکته اعتراض کرده و گفتند در قانون باید تصریح شود که رئیسجمهور مرد باشد. مرحوم امام فرمودند: «با آقایان علما صحبت کنید...»، ولی پس از مذاکره هم آنها نپذیرفتند و اصل «۱۱۵»
قانون اساسی بدین مضمون تدوین شد: «رئیسجمهور باید از رجال مذهبی و سیاسی با شرایط زیر... باشد». به
همین خاطر ملاحظه میکنیم که
حضرت امام درباره ریاستجمهوری به جنسیت خاصی عنایت نداشته و حتی میخواهند که با مذاکره مسئله حل شود. یعنی واقعا رجل سیاسی صرفا شامل مردان میشود؟ خیر اینطور نیست. میراث این واژه بیشتر حاصل یک رودربایستی و البته اختلافی میان آقایان است. ابتدای انقلاب در این مورد اختلاف نظرهایی بود. از آقایان علما خواستند تا درباره رجل سیاسی اظهارنظر کنند. خاطرم هست یکی از مراجع گفتند اگر شیخ فضلالله نوری هم شوم، اجازه نمیدهم زنان در این کشور رئیسجمهور شوند. آن موقع مجلس شلوغ شد. مخالف و موافق به واژه رجل سیاسی رسیدند تا ماجرا ختم به خیر شود، اما این کارشان هم اشتباه بود. زبان ما فارسی است.
قانون اساسی هم فارسی است. معنی ندارد کلمه عربی بگذاریم، معنای فارسی کنیم. ما فقط میتوانیم معنای اصطلاحی بیاوریم. خلاصه اینکه استفاده از واژه رجال سیاسی به دلیل خاتمهدادن به اختلافات آن موقع
مجلس خبرگان بوده، نه اینکه واقعا صرفا محدود به مردان شود. درباره دلایل ثبتنام در سال ٧٦ و ٩٢ پیشتر توضیح داده بودید، اینبار انگیزه خاصی به جز مقوله بهچالشکشیدن این مسئله مدنظرتان بود؟ هفت هشت ماه پیش خواندم که
مقام معظم رهبری خطاب به
شورای نگهبان درباره سیاستهای کلی انتخابات دستورالعملهایی داشتند. همچنین بحث این بود که معیارهای رجل سیاسی ریاستجمهوری را
طبق قانون اساسی مشخص کنند.
شورای نگهبان موظف بود تا این را تفسیر کند. حالا هم اگر
شورای نگهبان این موضوع را معطل بگذارد، خطایی نابخشودنی است. خیلی موارد جزئیتر از این را بررسی کرده و اجتهاد کردهاند. آنوقت چطور درباره اصلی که زنان جامعه را نادیده گرفته سکوت اختیار میکنند. البته آن موقع در
فضای سیاسی جامعه بحث این بود که
یک خانم حتما در صحنه بیاید. شرایط به شکلی بود که روی این مسئله تکیه میکردند. اما به یکباره مسئله از سروصدا افتاد. گویی به نوعی از
دستور کار خارج شد. در این مورد با شخصیتهای سیاسی هم گفتوگو کردهاید؟ انقلاب که شد، همیشه با پدرم درباره
حقوق زنان چالش داشتیم، ایشان البته بسیار همراه بودند و نگاه مدرنی داشتند. اما بشخصه دغدغهام بود و همیشه ایشان با انبوه سؤالهای من، درباره
حقوق زنان در اسلام مواجه بودند و صبورانه پاسخ میدادند. یک روز در همین موضوع رجل سیاسی و ریاستجمهوری زنان از آیتالله منتظری سؤال کردم. گفتم اصلا اگر در جامعهای هیچ مرد صالحی نبود و خیرالموجودین آن جامعه از میان زنان بود، تکلیف چه میشود. آقا هم سکوت کرد و هیچی نگفت؛ اما حالا
شورای نگهبان باید خیلی شفاف پاسخگو باشد، تا همینجای کار هم که سکوت کردهاند درست نیست. همچنین یادم است پای تلویزیون دیدم از شهید بهشتی سؤال کردند منظور از رجال سیاسی کیست و ایشان هم پاسخ دادند که منظور نخبگان سیاسی هستند. این جمله را نوشتم. تا الان هم حفظ کردهام. شما مطالعات قرآنی دارید، آیا در قرآن واژه رجل به معنای مرد توصیف شده؟ این را میدانم و حاضرم در هر دادگاهی شهادت دهم که حسب نگاه قرآنی، منع زنان از ریاستجمهوری قابل اثبات نیست. قرآن اصلا در امور سیاسی و اجتماعی نگاه جنسینی ندارد. در قرآن هم تحقیق مفصلی کردم، ١٦ مورد رجل در قرآن آمده که فقط سه بار از این ١٦ بار معنای مرد میدهد، آنهم به قرینه جمله. باقی رجال در قرآن به معنای انسان بود. اینطور تفاسیر از قرآن نادرست است. ما این اصل را اصلی میبینیم که در مکتب اسلام ریشه دارد. حالا
شورای نگهبان فراخوان داده تا هر فردی نظر و نگاهی دارد بیاورد. گاهی هم از اردوگاه اصولگرایان نکاتی مطرح میشود؛ اما نیمهکاره میماند. انکار مسائل
حقوق زنان از سوی هر طیف و گروه سیاسی صرفا به ریزش زنان فعال در آن طیف فکری منجر خواهد شد. نباید وقتی جامعهای سرشار از زنان تحصیلکرده و فعال داریم، به آنها حس ندیدهشدن و بیتوجهی بدهیم. تفسیر قانونی کنونی از رجل سیاسی چیست؟ در اصل ۱۱۵
قانون اساسی درباره ریاستجمهوری آمده است: «رئیسجمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند، انتخاب شود: ایرانیالاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه، امانت و تقوی، مؤمن و معتقد به مبانی
جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور».
برچسب ها: تابناک ، اعظم طالقانی ، انتخابات
ریاست جمهوری ،
ثبت نام ، رجل سیاسی ،
رییس جمهور زن
منبع: تابناک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۰۱۱۱۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مهدی نصیری و توهم اتحاد
روزنامه سازندگی نوشت: مهدی نصیری، چپ سابقاً انقلابی و سوپر منتقد
جمهوری اسلامی که از درون
ایران سیاستهای حکومت را با تندترین ادبیات نقد و به ساختارها حمله میکرد طی روزهای گذشته بدون هیچ مشکلی از ایران خارج شد و به اتفاق همسرش برای یک سفر سه ماهه و دیدن فرزند خود به کانادا رفت. او در اولین فرصت نیز در گفتوگویی با تلویزیون بیبیسی در اقدامی شاذ و عجیب خواستار آن شد که اپوزیسیون شکاف بین مصطفی تاجزاده و رضا پهلوی را با یک اتحاد پر کند. او مدعی است که پادشاهی مشروطه و جمهوریخواهی میتوانند متحد شوند.
نصیری از مهندس میرحسین موسوی، مصطفی تاجزاده، نرگس محمدی و فائزه هاشمی به عنوان افراد اصلاحطلبی نام برد که میتوانند این جریان جدید را پوشش بدهند و برای رفع مشکلات کشور با سلطنتطلبان چارهاندیشی کنند. پیش از بررسی این پیشنهاد عجیب و غیرمعمول باید پرسید که
مهدی نصیری کیست و از چه جایگاهی چنین نسخهای میپیچد؟ او اصلاحطلب است؟ خیر. آزادیخواه است؟ چنین چیزی در کارنامه او بهخصوص در سالهایی که مدیرمسئول روزنامه کیهان بود، دیده نمیشود. چه آنکه مقالات تندوتیز و افشای نیمه پنهان روشنفکران، سیاستمداران و هنرمندان در دوره او در کیهان راهاندازی شد تا با تندرویهای بسیار پنجه بر صورت این افراد بکشد. هنوز فراموش نشده زمانی که او در غوغای جوانی سیر میکرد، چگونه مهندس بازرگان که دو برابر سن او در امر
سیاسی کار کرده بود را تمسخر میکرد و وی را تخفیف میداد. با این حال مهدی نصیری در سالهای اخیر به ناگهان مسیر سیاسی خود را از چپ رادیکال انقلابی به راست افراطی و سلطنتطلب تغییر داد و با راهاندازی یک کانال تلگرامی آنچنان مطالب تند و تیزی علیه حاکمیت نوشت که برای کسانی که او را میشناختند، حیرتانگیز بود. کسانی که کیهان اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 را میخواندند، فراموش نکردند که وی چگونه به یک فیلمساز ایرانی به دلیل تراشیدن ریشهایش خرده گرفت و او را از دایره حزبالله خارج خواند و در گام بعدی مادر آن فیلمساز را صیغهای خواند و با این جمله جنجالی به پا کرد. اکنون مردی با آن سوابق در رادیکالیسم از این سو افتاده است. او چندی مطالب تند و تیزی را علیه حاکمیت منتشر کرد بیآنکه بازداشت شود. در حالی که دیگران با مطالبی خفیفتر از آنچه نصیری مینوشت، بازداشت و دادگاهی میشدند. حال وی بیهیچ مانعی به خارج از کشور رفته و در گفتوگو با بیبیسی، رضا پهلوی را شاهزاده میخواند و او را پیشاپیش بر سریر پادشاهی مینشاند و از جانب کسانی که در دوره سلطنت شکنجه شدند، زندان افتادند و ستم و ظلم دیدند، سخن میگوید و خواهان یک اتحاد نامقدس میشود. آقای مهدی نصیری «این تذهبون»؟ به کجا چنین شتابان؟ شما آیا نماینده مهندس میرحسین موسوی هستید که از جانب او که سالها در حصر است، سخن میگویید؟ شما آیا نماینده جمهوریخواهان ایرانی هستید و سخنگوی آنها شدهاید؟ تاجزاده اگر قرار بود پیوندی با رضا پهلوی داشته باشد که در ایران نمیماند. از افکار فائزه هاشمی علیه سلطنتطلبان خبر دارید؟ نرگس محمدی چیزی در این خصوص نوشته که شما باور کردید باید چنین پیشنهادی بدهید؟ فردی که شما او را شاهزاده میخوانی، حتی نتوانست یک جمع پنج نفره را برای چند ماه دور هم نگهدارد؟ از کدام اپوزیسیون سخن میگویید؟ همان اپوزیسیون خائنی که کمر به تجزیه ایران و نابودی مردم بسته و هر روزه برای روسای جمهوری آمریکا و کشورهای دیگر نامه فدایت شوم مینویسد که تحریمهای اقتصادی علیه مردم را بیشتر کنند؟ فرض محال که محال نیست اما آیا با این اتحاد نامیمون، ایران آباد میشود و در مدار توسعه قرار میگیرد؟ آیا مشکلات حل میشود؟ بیتردید شما با خیال خامی که دارید، کشور را به دامن یک خونریزی تمام عیار و جنگ داخلی سوق میدهید بدون اینکه دستاوردش توسعه و آبادانی ایران باشد. مردم ایران به گواه تاریخ، همیشه از افراطیون لطمه دیدند. افراطیون چه در جایگاه چپ و چه از منظر راست با ناعقلانیگرایی سیاسی، بیشترین ضربات را بر پیکر این کشور زدهاند. شما نیز اکنون در همان جایگاه نشستهاید و به دلیل اینکه دو دوره در حیات سیاسی جمهوری اسلامی به شدت ذیل رادیکالیسم فعالیت کردهاید، میتوان به قطعیت گفت، پیشنهاد غیرمنطقی شما ناممکن است. زیرا بین جمهوریخواهان و سلطنتطلبان، دریایی از اختلاف تاریخی و نظری وجود دارد که نمیتوان به سادگی از آنها چشم پوشید کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: انتقاد تند ابطحی از مهدی نصیری: پوست خربزه زیر پایت انداخته اند