Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-04-26@07:02:37 GMT

حيف باشد که تو يار من و من يار تو باشم

تاریخ انتشار: ۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۰۱۱۲۲۳

خبرگزاري آريا - اول ارديبهشت ماه، روز «ابو محمّد مُشرف‌الدين مُصلح بن عبدالله بن مشرّف» متخلص به سعدي است. شاعر نامدار فارسي که ساده‌نويسي و ايجازش، همچنان پس از قرن‌ها، آثار او را براي مردم امروز ايران، قابل درک کرده است. به سعدي لقب «استاد سخن» داده‌اند. او حدود 700 غزل دارد که بسياري از آنان، با سادگي و خلوصي انکارناپذير درباره‌ي مفهموم عميقي چون «عشق» سخن مي‌گويد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما اشعار او پيوندي ديرينه با موسيقي سنتي ايران دارد. موسيقي سنتي ايران همواره شعر را چاشني روايت خود ساخته، به همين خاطر با شعر بسيار مانوس است و اين دو هنر از ديرباز، در پرتو يکديگر پرورده و باليده‌اند. شعر، زبان اسرار است و موسيقي، هنر خلق زيبايي با اصوات و الحان است و تلفيق اين دو، کيمياگري خيال مي‌آفرينند.

اشعار سعدي چنان شيواست که تلفيق آن با موسيقي براي هر آوازخوان و آهنگسازي ايده‌آل است. فرصت شيرازي در کتاب «بحور الالحان» که کتابي به قصد راهنمايي خوانندگان براي انتخاب اشعار است، از سعدي بيش از هر کس ديگر نمونه آورده است. در اين سال‌ها نيز خوانندگان بزرگي چون تاج اصفهاني، غلام‌حسين بنان، محمدرضا شجريان، سيد جواد بديع‌زاده،فاخته‌اي، محمودي ‌خوانساري، شهيدي و گلپايگاني و خوانندگان جوان‌تر از غزليات او بهره‌هاي بسياري برده‌اند و اگر در سال‌هايي اشعار مولانا و حافظ نقش پررنگ‌تري در موسيقي ملي ايران داشت؛ حالا اما به نظر مي‌رسد بار ديگر، اهالي موسيقي بازگشتي دوباره به اشعار او داشته‌اند.

«علي‌نقي وزيري» از جمله آهنگسازاني بود که به سعدي علاقه‌اي ويژه داشت. او اولين تصنيف خود را بر اساس «خريدار تو» را در ماهور ساخت: «من بي مايه که باشم که خريدار تو باشم/ حيف باشد که تو يار من و من يار تو باشم» او بعدها گوشه‌‌نشين و مشتاق و پريشان را نيز بر اساس اشعار سعدي نوشت: «من خود اي ساقي، از اين شوق که دارم مستم/ تو به يک جرعه‌ي ديگر ببري از دستم.» آهنگسازان غربي نيز در اين زمينه فعاليت‌هايي داشته‌اند؛ براي مثال «موريس بژار»، باله‌ي «گلستان» را با الهام از گلستان سعدي نوشت و «امين‌الله حسين» نيز قطعه‌اي روي کاروان سعدي دارد:«اي ساربان آهسته ران کآرام جانم مي‌رود/ اين دل که با خود داشتم با دل‌ستانم مي‌رود» اين شعر همچنان توسط بسياري از خواننده‌ها و ارکسترها اجرا مي‌شود. رواني شعر سعدي و سهل‌الهضم بودن آن، نه تنها باعث شده که آهنگسازان بسياري از آنها بهره بگيرند که به آواز خواندن حالت مي‌دهد.

اما راز اين پيوند عميق اشعار سعدي با موسيقي ايران چيست؟ مکتوباتي که از زندگي سعدي باقي مانده، نشان مي‌دهد که او در مجالس موسيقي، مستمع، و از احوال آن بهره‌مند بوده است؛ اما برخلاف شعرايي مانند منوچهري، رودکي، ‌فرخي و... که به‌صراحت به نوازندگي و خوانندگي خود اشاره کرده‌اند، ادعايي در موسيقي ندارد؛ با اين وجود  وزن سيال و روان و همنشيني سحر‌آميز واج‏ها، اثرگذاري آهنگ غزل او را بيشتر کرده و رابطه متقابلي را ميان ابيات غزل و نغمه‏هاي موسيقي پديد آورده است. اگرچه موسيقي زمان او تفاوت هاي بسياري با موسيقي رديف- دستگاهي ما داشته است؛ اما همچنان مي‌توان اين قدرت را در اشعار او مشاهده کرد؛ به خصوص آنکه آنچه غزل سعدي را بارز مي‌کند، تنها، سادگي و بي‌تکلفي طبيعي نيست؛ او گزيده‌گوست و ايجاز سخن او براي ارائه و اجرا در دستگاه‌ها و آوازهاي موسيقي بسيار مناسب است و موسيقي دستگاهي ايران، اين غزل‌ها را مايه‌ي روايت خود دانسته است.

در اين ميان اما خواننده‌اي چون «محمدرضا شجريان» در تمام سال‌هاي فعاليت خود، ارادت بسياري به شيخ اجل داشته است و بسياري از آثار خود را بر اساس آثار او خلق کرده است. از اثري چون «پيوند مهر» که به شکل کامل از اشعار سعدي در آهنگسازي «فرهنگ شريف» بهره برد تا آلبوم «نوا» با آهنگسازي پرويز مشکاتيان که يکي از قدرتمندترين و ماندگارترين آثار تاريخ موسيقي سنتي ايران است. او در «غوغاي عشق‌بازان» نيز به شکل تمام از اشعار اين شاعر بهر برده است. هر غزلي هم که خوانده، خود حکايتي داشته است، براي مثال درباره‌ي «بگذار تا مقابل روي تو بگذريم / دزديده در شمايل خوب تو بنگريم» گفته است: « يک روز با آقاي موسوي و چند تن از دوستان دور هم بوديم که اين اجرا شد. ايشان شروع کردند به نوا زدن و من ديوان را ورق زدم، اين شعر آمد، بعد ديوان را ورق زدم، چيز ديگري آمد که بيات ترک خواندم و بعد سه‌گاه خواندم. همين‌طور ادامه داشت و من در وسط کار ايشان ديوان را ورق مي‌زدم و غزل ديگري مي‌آمد و مي‌خواندم. به اين شکل شروع کردم به مرکب‌خواني و يکي از کارهاي خوب همين مرکب‌خواني سعدي است.»

او درباره‌ي استفاده از اشعار سعدي مي‌گويد: «سعدي روان‌ترين غزل را سروده و زبانش به رواني نثر است. اين‌قدر اشعارش زيبا و خواندن آن راحت است که همه کس متوجه مي‌شوند. خيلي خواننده مشکل ندارد که مثل شعر حافظ چه کند و موسيقي کلام را چگونه انتخاب کند تا بتواند عمق شعر را بيان کند. شعر سعدي لموس‌تر است و هر کسي با هر سوادي شعر سعدي را خيلي خوب مي‌فهمد و براي خواننده هم خيلي راحت‌تر است که آن‌ را ارائه کند. هر شاعري، موسيقي شعرش را خودش از اول روي شعرش گذاشته است و ما بايد آن را کشف کنيم. وقتي کشف کرديم، خيلي خوب مي‌توانيم آن را بيان کنيم. شعر سعدي براي آوازه‌خواني که توانايي خواندن داشته باشد، خيلي روان و بهترين نوع غزل است. اما مولانا و بويژه حافظ را هر آوازه‌خواني نمي‌تواند بخواند.»

او البته درباره‌ي تلفيق شعر و موسيقي نظر خود را دارد: «وقتي مي‌خواهيم مفهوم يک غزل را به شنونده انتقال دهيم، بايد خيلي دقت کنيم که شعر فداي تکنيک‌هاي آوازي و چهچهه و مسائل موسيقايي نشود و هر دو با هم بال پرواز باشند؛ يعني موسيقي و شعر هر دو با هم، آدم را ببرد. دستوراتي دارد که بايد رعايت کرد. تاکيدها بايد به‌جا باشد، کشش‌ها حد و اندازه دارد. تحرير نبايد جايي باشد که فضاي شعر را تحت تاثير قرار دهد. شعر خودش ملودي دارد و ما را گرفتار مي‌کند؛ تکنيک‌هاي آوازي هم هست که اين‌ها را در بيان کلام نمي‌شود اجرا کرد؛ چون شعر فدا مي‌شود. بنابراين بعد از بيان شعر اگر نياز بود جمله‌ي موسيقايي شعرمان را با تحرير تمام کنيم، اين کار را مي‌کنيم. حتما هم اين‌طور نيست که بايد تحرير بدهيم. اين است که همه دست به دست هم مي‌دهد براي يک اجراي خوب.» او ماجرا را خيلي ساده‌تر هم بيان مي‌کند: «خواننده بايد همه‌ي تکنيک‌ها را بلد باشد، حالت سؤالي، خبري، ايجابي، امري، نهي و حاشا کردن را بلد باشد. يک نوع فن بيان در آواز هست. آواز عين همان دکلمه کردن است؛ منتها کمي کشش آن بيش‌تر است.»

در اين ميان «محمدرضا لطفي» درباره‌ي سعدي و تاثيرش بر موسيقي ايران نوشته است: «نکته‌ي ديگري که در اشعار سعدي به چشم مي‌خورد، پيوند کلمات در کنار هم و نرمي اصوات درآن است که شما اين نرمي را در اشعار مکتب خراسان کمتر مشاهده مي‌کنيد. اين نرمي و وصل اصوات که در لابه‌لاي کلمات و واژه‌هاي سعدي نهفته است، پلکاني و چسبيده و موزاييک‌وار بودن آن است که با ساختار موسيقي رديف و وصل گوشه‌ها و تغيير مايه‌هاي انطباق کامل دارد. اشعار سعيد به خاطر اهميت موضوعي و تخيل شاعرانه و ده‌ها دليل ديگر، در بيشتر فرهنگ‌هاي اسلامي مطرح بود. خوانندگان فارسي‌خوان در بخش عمده‌اي از آسياي ميانه دوره سامانيان که مرکز ادبيات فارسي بود، از اشعار سعدي استفاده مي‌کردند. هم‌چنين ترانه‌سازان، نوازندگان و خوانندگان زيادي بر روي اين اشعار موسيقي مي‌گذاشتند. در سده‌هاي کنوني بيشتر خوانندگان از اشعار سعدي استفاده کرده‌اند. اگر آماري از ضبط صفحات قديمي گرفته شود ميزان استفاده از شعر سعدي در مقايسه با ميزان استفاده از شاعران ديگر در آواز و تصنيف، از مقام بالاتري برخوردار است. نکته مهم ديگري که در رابطه با موسيقي دستگاهي وجود دارد مسأله رسمي بودن و فاخر بودن ملودي‌ها، کرسي‌بندي‌ها و ساختار مايه‌هاست. موسيقي دستگاهي همراه با غزل، به خصوص در شعر سعدي، در طي نزديک به 700 سال چنان با هم درآميخته است که شنونده قادر نيست بفهمد که شعر بر روي موسيقي گذارده شده يا بر عکس. شکل و محتوا از يک سو و فرم‌ ساز و آواز از سوي ديگر عمل جدا کردن موسيقي از شعر را در اشعار سعدي بسيار سخت کرده که اين از نزديکي فرم غزل سعدي و شايد چند شاعر ديگر در تاريخ ادبيات ايران به فرم‌هاي موسيقي حکايت مي‌کند. جا دارد که محققين محترم يعني ادبا، شاعران و موسيقي‌دانان در اين مورد تحقيق جامعي کنند. به همين دليل است که هيچ ممنوعيتي براي حذف موسيقي نتوانسته روند رو به رشد موسيقي را متوقف نمايد. نگارنده هشدار مي‌دهد که، در صورتي که در ايران آوازخوانان کم شده و نتوانند به رابطه شعر به خصوص اشعار سعدي و حافظ با موسيقي پي ببرند و حکومت در اين مورد به روند قانونمند موسيقي رديفي و دستگاهي بي‌اعتنايي و کم‌توجهي کند، به موسيقي، به خصوص به رشد شعر و معرفي غزل به توده مردم لطمه بزرگي وارد خواهد آمد. به ياد داشته باشيم فرم ساز و آواز با غزل، به يگانگي رسيده و غزل‌سرايان راهي به جز اين وسيله ناب هنري ندارند.»

سايت «موسيقي ما» تعدادي از غزل‌هايي که خوانندگان مختلف از اشعار سعدي خوانده‌اند را معرفي مي‌کند. اين ليست ممکن است ناقص باشد يا تعداد خوانندگاني که اين غزل‌ها را خوانده‌اند، بيشتر باشد؛ اما همين آمار هم نشان مي‌دهد که خوانندگان چه علاقه‌اي به استفاده از حدود 700 غزل سعدي در آثارشان داشته‌اند:

1-    اگر تو فارغي از حال دوستان يارا/ فراغت از تو ميسر نمي‌شود ما را
اشکان کمانگري «بادآباد » چون دل به عشق دهي
محمدرضا شجريان  گلبانگ شجريان (بت چين)  ساز و آواز (تار)/ دستگاه ماهور

2-    وقت طرب خوش يافتم آن دلبر طناز را/ ساقي بيار آن جام مي مطرب بزن آن ساز را
سينا سرلک » دلبر طناز (نکوداشت استاد فرامرز پايور) » تصنيف دلبر طناز

3-    برخيز تا يک سو نهيم اين دلق ازرق فام را/ بر باد قلاشي دهيم اين شرک تقوا نام را
محمدرضا شجريان » در خيال » قبله عشق
محمدرضا شجريان » در خيال » دنباله ي ساز و آواز
 
4-    تا بود بار غمت بر دل بي‌هوش مرا / سوز عشقت ننشاند ز جگر جوش مرا
سينا سرلک » دلبر طناز (نکوداشت استاد فرامرز پايور) » تصنيف سوز عشق


5-    لاابالي چه کند دفتر دانايي را/ طاقت وعظ نباشد سر سودايي را
رضا قلي ميرزا ظلي » آوازهاي رضا قلي ميرزا ظلي » افشاري

6-    برخيز تا يک سو نهيم اين دلق ازرق فام را/ بر باد قلاشي دهيم اين شرک تقوا نام را
محمدرضا شجريان » در خيال » قبله عشق
محمدرضا شجريان » در خيال » دنباله ي ساز و آواز


7-    تا بود بار غمت بر دل بي‌هوش مرا / سوز عشقت ننشاند ز جگر جوش مرا
سينا سرلک » دلبر طناز (نکوداشت استاد فرامرز پايور) » تصنيف سوز عشق

رفتيم اگر ملول شدي از نشست ما/ فرماي خدمتي که برآيد ز دست ما


8-    وقتي دل سودايي مي‌رفت به بستان‌ها/ بي خويشتنم کردي بوي گل و ريحان‌ها
عليرضا افتخاري » مستانه » بوي گل و ريحانها

9-    ما را همه شب نمي‌برد خواب/ اي خفته روزگار درياب/در باديه تشنگان بمردند/وز حله به کوفه مي‌رود آب/ اي سخت کمان سست پيمان/ اين بود وفاي عهد اصحاب
محمدرضا شجريان » چهره به چهره » تصنيف قديمي "ما را همه شب"


10-    چه دل‌ها بردي اي ساقي به ساق فتنه‌انگيزت/ دريغا بوسه چندي بر زنخدان دلاويزت
ايرج بسطامي » رقص آشفته (گلپونه ها) » تصنيف چه دلها

11-    چنان به موي تو آشفته‌ام به بوي تو مست/ که نيستم خبر از هر چه در دو عالم هست
اصغر شاه زيدي » چرخ گردون » ساز و آواز(درآمد بيات زند،گشايش،شکسته) (آواز بيات زند)
اصغر شاه زيدي » چرخ گردون » ادامه ي ساز و آواز (آواز بيات زند)
سالار عقيلي » سايه هاي سبز » تصنيف ماهور/چنان


12-    اگر مراد تو اي دوست بي مرادي ماست/ مراد خويش دگرباره من نخواهم خواست
همايون شجريان » شوق دوست » ساز و اواز سه گاه "شوق دوست"


13-    بوي گل و بانگ مرغ برخاست/ هنگام نشاط و روز صحراست
سالار عقيلي » عاشقي » چهار مضراب تصنيف بيات اصفهان

14-    سلسلهٔ موي دوست حلقه دام بلاست/ هر که در اين حلقه نيست فارغ از اين ماجراست
حسام الدين سراج » عشق و مستي » سلسله مو
محمدرضا شجريان » ياد ايام » تصنيف "سلسله ي مو"
امير محمد تفتي » شهر بي صدا » تصنيف سلسله موي دوست
داود عزيزي » جمله يکي بود » سلسله موي دوست - اسم ازلي
ايرج بسطامي » موسم گل » تصنيف سلسله ي موي دوست (بيات اصفهان)


15-    فرياد من از فراق يار است/ وافغان من از غم نگار است
صديق تعريف » فراق » تصنيف فرياد

16-    پاي سرو بوستاني در گلست/ سرو ما را پاي معني در دلست
سالار عقيلي » سايه هاي سبز » چهار مضراب تصنيف ماهور
محمود کريمي » آموزش آواز (رديف آوازي موسيقي سنتي ايران) 3 » مثنوي مخالف (دستگاه سه گاه)
عبدالوهاب شهيدي » مثنوي خواني 2 (شيوه هاي مثنوي خواني در دوران معاصر) » افشاري 1

17-    ديده از ديدار خوبان برگرفتن مشکلست/ هر که ما را اين نصيحت مي‌کند بي‌حاصلست
سينا سرلک » دلبر طناز (نکوداشت استاد فرامرز پايور) » تصنيف پيوند

18-    بر من که صبوحي زده‌ام خرقه حرام است/ اي مجلسيان راه خرابات کدام است
ايرج بسطامي » افشاري مرکب » اي مجلسيان

19-    اي پيک پي خجسته که داري نشان دوست/ با ما مگو به جز سخن دل نشان دوست
محمدرضا شجريان » دل مجنون » ساز و آواز (درآمد بيات ترک، گشايش، ...)

20-    مرا خود با تو چيزي در ميان هست/ و گر نه روي زيبا در جهان هست
سالار عقيلي » مايه ي ناز 1 » ساز و آواز دشتي(گوشه ي بيدگاني)
محمود کريمي » آموزش آواز (رديف آوازي موسيقي سنتي ايران) 2 » بيدکاني (آواز دشتي)

21-    بيا بيا که مرا با تو ماجرايي هست/ بگوي اگر گنهي رفت و گر خطايي هست
همايون شجريان » چه آتش ها » آواز گناه عشق
همايون شجريان » نقش خيال » آواز "گناه عشق"

22-    مشنو اي دوست که غير از تو مرا ياري هست/ يا شب و روز به جز فکر توام کاري هست
سالار عقيلي » قصه باران » فکر تو

23-    دوش دور از رويت اي جان جانم از غم تاب داشت/ ابر چشمم بر رخ از سوداي دل سيلاب داشت
محمدرضا شجريان » دستان » آواز و ني
محمدرضا شجريان » دستان » ادامه ي آواز با کمانچه

24-    عشق در دل ماند و يار از دست رفت/ دوستان دستي که کار از دست رفت
سالار عقيلي » عشق ماند » تصنيف افشاري / عشق
امير اشکان غلامي » مسافران مردد » سعدي

25-    هر که دلارام ديد از دلش آرام رفت/ چشم ندارد خلاص هر که در اين دام رفت
جمال الدين منبري » تک آهنگ هاي جمال الدين منبري » ياد تو (دلارام)

26-    خوش مي‌روي به تنها تن‌ها فداي جانت/ مدهوش مي‌گذاري ياران مهربانت
حسين عليشاپور » تنها » تنها

27-    شب عاشقان بي‌دل چه شبي دراز باشد/ تو بيا کز اول شب در صبح باز باشد
حسام الدين سراج » نگاه آسماني » شب عاشقان بيدل
عليرضا افتخاري » شب عاشقان » شب عاشقان
عليرضا افتخاري » عاشقا سلام عاشقا درود » شب عاشقان بيدل

28-    هشيار کسي بايد کز عشق بپرهيزد/ وين طبع که من دارم با عقل نياميزد
محمدرضا شجريان » آهنگ وفا » ساز و آواز (گشايش، ماهور،...)

29-    تو را ناديدن ما غم نباشد/ که در خيلت به از ما کم نباشد
گروه پالت » آقاي بنفش » از سرزمين هاي شرقي
حسام الدين سراج » بوي بهشت » بوي بهشت
عليرضا افتخاري » آتش دل » تصنيف 3
محمد اصفهاني » تنها ماندم » روزي تو خواهي آمد
مظفر شفيعي » چهارگاه مرکب » گبري زابل
محمدرضا شجريان » رندان مست » تصنيف "باد صبا"

30-    اگر سروي به بالاي تو باشد/ نه چون بشن دلاراي تو باشد
عليرضا افتخاري » مستانه » خورشيد مجلس

31-    در پاي تو افتادن شايسته دمي باشد/ ترک سر خود گفتن زيبا قدمي باشد
سيد خليل عالي نژاد » ثناي علي » پادشه خوبان

32-    آن سرو که گويند به بالاي تو ماند/ هرگز قدمي پيش تو رفتن نتواند
داريوش رفيعي » گلنار 2 » آن سرو که گويند (دشتي)

33-    کسي که روي تو ديده‌ست حال من داند/که هر که دل به تو پرداخت صبر نتواند
غلامحسين بنان » ديلمان (آثار استاد بنان روي صفحه هاي گرامافون) » مناجات پاک يزدانا (آواز ابوعطا)

34-    حسن تو دايم بدين قرار نماند/ مست تو جاويد در خمار نماند
صديق تعريف » شور دشت » ساز و آواز. فرود. قرچه. خارا. فرود

35-    آخر اي سنگدل سيم زنخدان تا چند/ تو ز ما فارغ و ما از تو پريشان تا چند
مظفر شفيعي » چهارگاه مرکب » اوج
مظفر شفيعي » چهارگاه مرکب » شوشتري
مظفر شفيعي » چهارگاه مرکب » منصوري

36-    دلبرا پيش وجودت همه خوبان عدمند/ سروران بر در سوداي تو خاک قدمند
حميدرضا نوربخش » کنسرت 76 گروه عارف » تصنيف دلبرا

37-    شوخي مکن اي يار که صاحب نظرانند/ بيگانه و خويش از پس و پيشت نگرانند
حسام الدين سراج » بوي بهشت » جامه دران

38-    اي ساربان آهسته رو کآرام جانم مي‌رود/ وآن دل که با خود داشتم با دلستانم مي‌رود
صديق تعريف » شيدائي » تصنيف فراق
عليرضا افتخاري » کاروان » تصنيف کاروان
شهرام ناظري » کيش مهر » تصنيف.کاروان.نوا
محمدرضا شجريان » پيوند مهر » قطعه ي ضربي (اي ساربان)
سالار عقيلي » عشق ماند » تصنيف راست/ اي ساربان
عليرضا افتخاري » قصه شمع » دستان
عليرضا افتخاري » خروش بحر » کاروان (شور)


39-    هر لحظه در برم دل از انديشه خون شود/ تا منتهاي کار من از عشق چون شود
محمدرضا شجريان » شب وصل » ساز و آواز (قرچه، رضوي،...)

40-    به کوي لاله رخان هر که عشقباز آيد/ اميد نيست که ديگر به عقل بازآيد
علي زند وکيلي » دشت جنون » لاله رخان

41-    آن نه عشق است که از دل به دهان مي‌آيد/ وان نه عاشق که ز معشوق به جان مي‌آيد
عليرضا افتخاري » شب عاشقان » آن نه عشق است

42-    تو را سريست که با ما فرو نمي‌آيد/ مرا دلي که صبوري از او نمي‌آيد
محمدرضا شجريان » فرياد » هم آوازي در شوشتري

43-    برآمد باد صبح و بوي نوروز/ به کام دوستان و بخت پيروز
ايرج بسطامي » بوي نوروز » تصنيف بوي نوروز

44-    آن که هلاک من همي‌خواهد و من سلامتش/ هر چه کند ز شاهدي کس نکند ملامتش
محمدرضا شجريان » بيداد (همايون) » تصنيف "هلاک من"

45-    دست به جان نمي‌رسد تا به تو برفشانمش/ بر که توان نهاد دل تا ز تو واستانمش
همايون شجريان » اي جان جان بي من مرو » ساز و آواز شکسته "دست به جان نمي رسد"

46-    رها نمي‌کند ايام در کنار منش/ که داد خود بستانم به بوسه از دهنش
همايون شجريان » اي جان جان بي من مرو » ساز و آواز "رها نمي کند ايام"

47-    هر که سوداي تو دارد چه غم از هر که جهانش/ نگران تو چه انديشه و بيم از دگرانش
محمدرضا شجريان » فرياد » ضربي نغمه
محمدرضا شجريان » فرياد » آواز راست پنجگاه
محمدرضا شجريان » فرياد » ادامه ي آواز راست پنجگاه

48-    رفتي و نمي‌شوي فراموش/ مي‌آيي و مي‌روم من از هوش
حسام الدين سراج » کنسرت راست پنجگاه » ساز و آواز ليلي و مجنون و...

49-    گر يکي از عشق برآرد خروش/ بر سر آتش نه غريبست جوش
حسام الدين سراج » دل آرا » پيشواز جانان


50-    ساقي بده آن شراب گلرنگ/ مطرب بزن آن نواي بر چنگ
حسام الدين سراج » نازنين يار » شراب گلرنگ

51-    گرم بازآمدي محبوب سيم اندام سنگين دل/گل از خارم برآوردي و خار از پا و پا از گل
محمدرضا شجريان » آهنگ وفا » ساز و آواز (راک، کرشمه راک،...)

52-    جزاي آن که نگفتيم شکر روز وصال / شب فراق نخفتيم لاجرم ز خيال
محمدرضا شجريان » رسواي دل » ساز و آواز (درآمد سه گاه، زابل، مويه، رضوي، فرود به سه گاه)

53-    جانان هزاران آفرين بر جانت از سر تا قدم/ صانع خدايي کاين وجود آورد بيرون از عدم
سالار عقيلي » سعدي نامه » تصنيف چهارگاه (سرو روان)

54-    رفيق مهربان و يار همدم/ همه کس دوست مي‌دارند و من هم
سالار عقيلي » عاشقي » تصنيف سه گاه 1
سالار عقيلي » عاشقي » تصنيف سه گاه 2

55-    چو بلبل سحري برگرفت نوبت بام/ ز توبه خانه تنهايي آمدم بر بام
سالار عقيلي » هواي آفتاب » آواز راک


56-    مرا دو ديده به راه و دو گوش بر پيغام/ تو مستريح و به افسوس مي‌رود ايام
سالار عقيلي » به ياد من باش » ساز و آواز
امير محمد تفتي » ناي شکسته » آواز دشتي

57-    روزگاريست که سودازده روي توام/ خوابگه نيست مگر خاک سر کوي توام
سالار عقيلي » عاشقي » تصنيف شوشتري


58-    من اندر خود نمي‌يابم که روي از دوست برتابم/ بدار اي دوست دست از من که طاقت رفت و پايابم
محمدرضا شجريان » غوغاي عشقبازان » ساز و آواز قرائي
وحيد تاج » خانه ي غريب » سازوآواز (سلمک/شهناز/قرچه/رضوي/نوا/فرود) (دستگاه شور)

59-    گو خلق بدانند که من عاشق و مستم / آوازه درستست که من توبه شکستم
محمود کريمي » آموزش آواز (رديف آوازي موسيقي سنتي ايران) 2 » درآمد (آواز دشتي)

60-    من از آن روز که دربند توام آزادم/ پادشاهم که به دست تو اسير افتادم
همايون شجريان » چه آتش ها » ساز و آواز راست پنجگاه

61-    عشقبازي نه من آخر به جهان آوردم/ يا گناهيست که اول من مسکين کردم
عليرضا افتخاري » عطر مهر » جام محبت

62-    از در درآمدي و من از خود به درشدم/ گفتي کز اين جهان به جهان دگر شدم
محمدرضا شجريان » دستان » آواز و سنتور
محمدرضا شجريان » دستان » ادامه ي آواز با تار (حصار، فرود، پهلوي، جامه دران(
محمدرضا شجريان » دستان » ادامه ي آواز و تار (مخالف، فرود، منصوري(

63-    چنان در قيد مهرت پاي بندم/ که گويي آهوي سر در کمندم
غلامحسين بنان » ديلمان (آثار استاد بنان روي صفحه هاي گرامافون) » ديلمان (آواز دشتي(

64-    شکست عهد مودت نگار دلبندم/ بريد مهر و وفا يار سست پيوندم
محمدرضا شجريان » غوغاي عشقبازان » تصنيف افشاري "باده عشق"

65-    آمدي وه که چه مشتاق و پريشان بودم/ تا برفتي ز برم صورت بي‌جان بودم
حميدرضا نوربخش » سعدي خواني (وشتن) » عاشقانه ي چهارم (منيژه)

66-    من آن نيم که دل از مهر دوست بردارم/ و گر ز کينه دشمن به جان رسد کارم
عليرضا قرباني » حريق خزان (کنسرت صوتي) » آواز، پيانو و کمانچه

67-    من اگر نظر حرامست بسي گناه دارم/ چه کنم نمي‌توانم که نظر نگاه دارم
سالار عقيلي » بادۀ نوشين » آواز مويه
سالار عقيلي » عاشقي » آواز سه گاه
اصغر شاه زيدي » سعدي خواني (وشتن) » عاشقانه ي اول (رابعه)

68-    به خدا اگر بميرم که دل از تو برنگيرم/ برو اي طبيبم از سر که دوا نمي‌پذيرم
علي جهاندار » صبح مشتاقان » سنتور و آواز

69-    يک روز به شيدايي در زلف تو آويزم/ زان دو لب شيرينت صد شور برانگيزم

علي جهاندار » صورتگر نقاش » تصنيف شيدايي

70-    من بي‌مايه که باشم که خريدار تو باشم/ حيف باشد که تو يار من و من يار تو باشم

عليرضا افتخاري » کاروان » آواز اصفهان

71-    در آن نفس که بميرم در آرزوي تو باشم/ بدان اميد دهم جان که خاک کوي تو باشم
عليرضا افتخاري » آتش دل » تصنيف 1

72-    غم زمانه خورم يا فراق يار کشم/ به طاقتي که ندارم کدام بار کشم
محمدرضا شجريان » نوا (مرکب خواني) » ادامه ي آواز و ني (بيات ترک، گشايش، فرود به نوا، رهاب)

73-    هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم/ نبود بر سر آتش ميسرم که نجوشم
محمدرضا شجريان » سر عشق » ساز و آواز
سينا سرلک » رومي 2 » سر عشق
عليرضا افتخاري » نسيما » آواز به همراهي سه تار
ايرج بسطامي » فسانه » تصنيف هزار جهد

74-    بار فراق دوستان بس که نشست بر دلم/ مي‌روم و نمي‌رود ناقه به زير محملم
صديق تعريف » شيدائي » تصنيف فراق
شهرام ناظري » بي قرار » درآمد شور (فراق دوستانش باد) و آواز بار فراق دوستان (چوپاني)

75-    تا تو به خاطر مني کس نگذشت بر دلم/ مثل تو کيست در جهان تا ز تو مهر بگسلم
همايون شجريان » ناشکيبا » ساز و آواز دشتي "داغ دوستي"


76-    آن دوست که من دارم وان يار که من دانم/ شيرين دهني دارد دور از لب و دندانم
محسن چاوشي » امير بي گزند » پريشان

77-    اگر دستم رسد روزي که انصاف از تو بستانم/ قضاي عهد ماضي را شبي دستي برافشانم
ايرج بسطامي » افشاري مرکب » سنتور و آواز(درآمد،جامه دران)
عليرضا قرباني » دخت پري وار » درياي بي پايان

78-    سخن عشق تو بي آن که برآيد به زبانم/ رنگ رخساره خبر مي‌دهد از حال نهانم
محمد نوري » جاودانه با عشق » سخن عشق

79-    ما همه چشميم و تو نور اي صنم/ چشم بد از روي تو دور اي صنم
عليرضا افتخاري » همسايه » صنم


80-    ز دستم بر نمي‌خيزد که يک دم بي تو بنشينم/ بجز رويت نمي‌خواهم که روي هيچ کس بينم
حسام الدين سراج » آئينه و آه » شيرين و فرهاد/عشاق
محمود محمودي خوانساري » قول و غزل 1 » همايون



81-    دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمي‌بينم/ دلي (دل) بي غم کجا جويم که در عالم نمي‌بينم
محمدرضا شجريان » سرود مهر » ساز و آواز بيات ترک "با که گويم راز"


82-    ما دگر کس نگرفتيم به جاي تو نديم/ الله الله تو فراموش مکن عهد قديم
مظفر شفيعي » راست 1 » تصنيف قديمي (دستگاه شور(


83-    بگذار تا مقابل روي تو بگذريم/ دزديده در شمايل خوب تو بنگريم
محمدرضا شجريان » نوا (مرکب خواني) » آواز و ني
محمدرضا شجريان » نوا (مرکب خواني) » ادامه ي آواز و ني (گوشت، فرود، بيات راجع، عشاق، قرچه، رضوي(
سالار عقيلي » بادۀ نوشين » چهارمضراب همراه با آواز مويه و مخالف
سالار عقيلي » از جان و از دل » ساز و آواز


84-    ما گدايان خيل سلطانيم/ شهربند هواي جانانيم
محمدرضا شجريان » نوا (مرکب خواني) » ادامه ي آواز و ني (نهفت، عشاق، رهاب، فرود با تحرير بسته نگار، گردانيه)


85-    در وصف نيايد که چه شيرين دهنست آن/ اينست که دور از لب و دندان منست آن
علي رستميان » بامدادان » تصنيف سرو چمن (همايون)
سالار عقيلي » ارکستر سمفونيک تهران » آنکور (سالار عقيلي(



86-    چه خوشست بوي عشق از نفس نيازمندان/ دل از انتظار خونين دهن از اميد خندان
همايون شجريان » قيژک کولي » ساز و آواز "بوي عشق"



87-    بگذار تا بگرييم چون ابر در بهاران/ کز سنگ ناله (گريه) خيزد روز وداع ياران
شهرام ناظري » بي قرار » تصنيف (وداع ياران(
محمدرضا شجريان » پيوند مهر » قطعه ي ضربي (بگذار تا بگرييم(


88-    دو چشم مست ميگونت ببرد آرام هشياران/ دو خواب آلوده بربودند عقل از دست بيداران
محمدرضا شجريان » سرود مهر » آواز بر روي قطعه ضربي "نجوا"
علي رستميان » چهارباغ » چهار مضراب سنتور و تنبک
محمد معتمدي » صوفي » شور، دشتي - ضربي به همراه آواز

89-    فراق دوستانش باد و ياران/ که ما را دور کرد از دوستداران
شهرام ناظري » بي قرار » درآمد شور (فراق دوستانش باد) و آواز بار فراق دوستان (چوپاني(

90-    خفته خبر ندارد سر بر کنار جانان/ کاين شب دراز باشد بر چشم پاسبانان
محمدرضا شجريان » پيوند مهر » ادامه ي ساز و آواز

91-    وه که جدا نمي‌شود نقش تو از خيال من/ تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال من
حسام الدين سراج » دل آرا » نقش خيال
همايون شجريان » نقش خيال » ساز و آواز "نقش خيال"
سالار عقيلي » سعدي نامه » تصنيف چهارگاه (خيال)

92-    بهست آن يا زنخ يا سيب سيمين / لبست آن يا شکر يا جان شيرين
سالار عقيلي » سعدي نامه » تصنيف چهارگاه(سيمين)

93-    اي چشم تو دلفريب و جادو/ در چشم تو خيره چشم آهو
سالار عقيلي » سعدي نامه » چهار مضراب تصنيف چهارگاه (زلف دلبند(

94-    من از دست کمانداران ابرو/ نمي‌يارم گذر کردن به هر سو
سالار عقيلي » سعدي نامه » تصنيف چهارگاه (گيسو کمند(


95-    مي‌برزند ز مشرق شمع فلک زبانه/ اي ساقي صبوحي درده مي شبانه
محمدرضا شجريان » دستان » ادامه ي آواز با کمانچه


96-    هر کس به تماشايي رفتند به صحرايي/ ما را که تو منظوري خاطر نرود جايي
محمدرضا شجريان » پيوند مهر » ساز آواز

97-    اي حسن خط از دفتر اخلاق تو بابي/ شيريني از اوصاف تو حرفي ز کتابي
محسن کرامتي » سعدي خواني (وشتن) » عاشقانه ي دوم (شيرين)


98-    سر آن ندارد امشب که برآيد آفتابي/ چه خيال‌ها گذر کرد و گذر نکرد خوابي
محمدرضا شجريان » در خيال » ديده بي خواب

99-    همه عمر برندارم سر از اين خمار مستي/ که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستي
حسام الدين سراج » نازنين يار » خمار مستي
محمد اصفهاني » برکت » پرنده
داود آزاد » ليلي نامه » که هنوز من نبودم


100-    مکن سرگشته آن دل را که دست آموز غم کردي/ به زير پاي هجرانش لگدکوب ستم کردي
محمدرضا شجريان » آرام جان » ساز و آواز (بوسليک افشاري و عراق)

101-    گفتم آهن دلي کنم چندي/ ندهم دل به هيچ دلبندي
محمدرضا شجريان » رندان مست » ساز و آواز 2

102-    بخت آيينه ندارم که در او مي‌نگري/ خاک بازار نيرزم که بر او مي‌گذري
محمد معتمدي » ابرو کمان » ساز و آواز (درآمد)


103-    روي گشاده اي صنم طاقت خلق مي‌بري/ چون پس پرده مي‌روي پرده صبر مي‌دري
سيامک شجريان » طبيب دل » تصنيف تازه بهار


104-    چون است حال بستان اي باد نوبهاري/ کز بلبلان برآمد فرياد بي‌قراري
سيدعبدالحسين مختاباد » شبانگاهان (بوي گل) » فرياد بيقراري


105-    خبر از عيش ندارد که ندارد ياري/ دل نخوانند که صيدش نکند دلداري
غلامحسين بنان » آشنايي با شيوه آواز استاد غلامحسين بنان - آواز ابوعطا و افشاري » تصنيف ياري، اجراي خصوصي، تاريخ اجرا 1335، تنبک

106-    بسم از هوا گرفتن که پري نماند و بالي/ به کجا روم ز دستت که نمي‌دهي مجالي
حسام الدين سراج » نازنين يار » اسير عشق
محمدرضا شجريان » غوغاي عشقبازان » تصنيف شور "در فراق"
حميدرضا نوربخش » آسمان » ساز و آواز 4

107-    اي دريغا گر شبي در بر خرابت ديدمي/ سرگران از خواب و سرمست از شرابت ديدمي
سالار عقيلي » بادۀ نوشين » تصنيف تمنا

108-    کس نگذشت در دلم تا تو به خاطر مني/ يک نفس از درون من خيمه به در نمي‌زني
سالار عقيلي » تو کيستي؟ » مهر گياه
علي خدايي » مژده باران » آتش اشتياق (تصنيف)

109-    من چرا دل به تو دادم که دلم مي‌شکني/ يا چه کردم که نگه باز به من مي‌نکني
110-    محمدرضا شجريان » غوغاي عشقبازان » آواز بر قطعه ديدار
شهرام ناظري » بنماي رخ » تصنيف من چرا دل به تو دادم


111-    ذوقي چنان ندارد بي دوست زندگاني/ دودم به سر برآمد زين آتش نهاني
محمدرضا شجريان » غوغاي عشقبازان » آواز ديلمان


112-    ندانمت به حقيقت که در جهان به که ماني/ جهان و هر چه در او هست صورتند و تو جاني
شهرام ناظري » بنماي رخ » ارکستر و آواز 1
محمد اصفهاني » برکت » بر آتش (مقدمه)


113-    چشم رضا و مرحمت بر همه باز مي‌کني/ چون که به بخت ما رسد اين همه ناز مي‌کني
محمدرضا شجريان » غوغاي عشقبازان » قطعه پنج ضربي
محمدرضا شجريان » غوغاي عشقبازان » ادامه قطعه پنج ضربي

114-    تا کي روم از عشق تو شوريده به هر سوي/ تا کي دوم از شور تو ديوانه به هر کوي
محمدرضا شجريان » غوغاي عشقبازان » ساز و آواز افشاري
امير محمد تفتي » شهر بي صدا » ساز و آواز بيات اصفهان
محمدرضا شجريان » غوغاي عشقبازان » ادامه ساز و آواز

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۰۱۱۲۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رونمایی از بزرگ‌ترین مسئله ایران و جهان که از فقر هم وحشتناک تر است

فیلسوف معاصر کشورمان معتقد است: بی معنایی بزرگ‌ترین مسئله امروز جهان است، مسئله‌ای وحشتناک‌تر از فقر، توسعه نیافتگی، آلودگی هوا و... و تمام این‌ها ناشی از آن است که رابطه انسان با معنا گم شده است.    به گزارش عصر ایران، بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه درباره کشف معنا و مفهوم در روزگار معاصر گفت: من با حفظ کردن اشعار حافظ به حافظ نزدیک نمی‌شوم، با حفظ کردم قرآن، قرآنی نمی‌شوم، زمانی می‌توانم به یک پاسخ نزدیک شوم که بتوانم آن پاسخ را در جان خودم تجربه کرده باشم، یعنی بتوانم پا در عالمی بگذارم که متنی مثل دیوان حافظ ایجاد می‌کند.    وی افزود: ما صرف اینکه پدر یا مادرمان مسلمان است، مسلمان نیستیم، ما باید مسلمان بودن را انتخاب کنیم و در واقع من باید به آن برسم. زمانی من می‌توانم مسلمان باشم که آن پاسخ‌هایی که پیامبر(ص) و قرآن به رازهای بزرگ داده‌اند را در جانم زیسته باشم. اگر در جانم به آن نرسیده باشم، تنها شناسنامه‌ام مسلمان است، جریانی که در فرهنگ‌های دیگر نیز چنین است.    عبدالکریمی در برنامه «سپنج» و در گفتگو با علی درستکار اضافه کرد: نیروهای زیادی وجود دارند که بودن من را تهدید می‌کنند، مثلاً رسانه‌ها، رسانه‌ها بودن من را تهدید می‌کنند، آن‌ها می‌خواهند نحوه بودن من را تعیین کنند و من در برابر رسانه طغیان می‌کنم و اجازه نمی‌دهم رسانه، بودن من را شکل دهد. رسانه حقیرتر از آن است که بخواهد به بودن من شکل دهد. من با سیاست درگیر هستم، چون سیاست باید بر اساس نحوه زیست من شکل بگیرد. (در معنای اگزیستانسیال و متافیزیکی) من اجازه نمی‌دهم قدرت‌های سیاسی یا کانون‌های بزرگ قدرت چه در جهان و چه در داخل من و بودن من را شکل دهند.     این فیلسوف معاصر در بخش دیگری از صحبت‌هایش بی معنایی را بزرگ‌ترین مسئله امروز جهان دانست و افزود: این معضل، مسئله‌ای وحشتناک‌تر از فقر، توسعه نیافتگی، آلودگی هوا و... است؛ تمام این‌ها نیز ناشی از آن است که رابطه انسان با معنا گم شده است، وقتی رابطه انسان با معنا گم می‎شود، رابطه انسان با خودش هم گم می‌شود. انسانی که بی خود و بی خویشتن است، کارهای احمقانه هم زیاد می‌کند و ما در چنین جهانی زندگی می‌کنیم.    عبدالکریمی با اشاره به گستردگی بی معنایی در سراسر جهان و حتی در دنیای اسلام، اضافه کرد: متأسفانه با جهانی شدن عقلانیت جدید، این مسئله هم جهانی شده و فقط مربوط به غرب نیست. به اعتقاد من برخلاف شعار‌های سیاسی ایدئولوژیکی که داده می‌شود، جهان اسلام و از جمله ایران هم در همین زمره قرار دارد. سال 87 بود که من کتاب «ما و جهان نیچه‌ای» را نوشتم، جهانی که در آن معنا و حقیقت مرده، در چنین جهانی آنچه که امروز شاهد آن هستیم، مرگ انسان هم هست. مرگ انسان تنها مرگ فیزیکی نیست و حقیقت انسان هم امروز در خطر افتاده است. آنچه امروز روی کره زمین راه می‌رود به انسان در معانی که در معاصر گذشته می‌شناسیم، شباهت کمی دارد. در واقع با این انسان بی‌‎معنا ما وجه انسانی کم‌تری را در زمین می‌بینیم. کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • نشست ماهانه هنرمندان موسیقی با اجرای ۵ کنسرت
  • تصویر دیده نشده از محمدرضا شجریان
  • تصاویر دیده نشده از محمدرضا شجریان/ عکس
  • برگزاری پنج کنسرت در نشست ماهانه هنرمندان موسیقی
  • خطیر: چه باشم چه نباشم برای استقلال خوشحالم
  • خطیر: چه باشم و چه نباشم برای استقلال خوشحالم
  • رونمایی از بزرگ‌ترین مسئله ایران و جهان که از فقر هم وحشتناک تر است
  • سرمربی تیم ملی والیبال: می‌خواهم با ایران در پاریس ۲۰۲۴ حضور داشته باشم
  • سرمربی تیم ملی والیبال: می‌خواهم با ایران در پاریس 2024 حضور داشته باشم
  • پیام تقدیر استاندار سابق از مردم مازندران