مناظره زنده یا مرده؟/ رئیسجمهور مورد نظر در دسترس نیست!
تاریخ انتشار: ۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۰۱۱۲۶۷
در روزهای اخیر، روزنامههای زنجیرهای، ناظر بر واکنش روزنامههای انقلابی به ثبتنام جهانگیری، یک خط مشترک را پیگیری کردند که ساده و مختصر آن میشود «بیجنبه» خواندن جراید غیردولتی!
سرویس سیاست مشرق - روزنامهها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاهها و نظریات اصلی و اساسی خود میپردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و میتوان آنرا سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژهای نیز دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
********
پخش زنده یا مرده ؟!
حسین شریعتمداری در کیهان نوشت:
امسال کمیسیون بررسی تبلیغ انتخابات ریاستجمهوری، برخلاف دورههای قبلی اعلام کرده است که مناظره نامزدها به صورت «زنده» از صدا و سیما پخش نخواهد شد، بلکه ابتدا ضبط تلویزیونی و رادیویی میشود و سپس نسخه ضبط شده مناظرهها به صورت «غیرزنده» و «از قبل ضبط شده» روی آنتن میرود! بدیهی است که اعضای کمیسیون برای این تصمیم خود که «عجیب»! و «سؤالبرانگیز»! به نظر میرسد، دلایل و توجیه خاص خویش را داشته باشند ولی ضمن آن که تاکنون دلیل قابل قبولی برای این تصمیم غیرمنتظره و عجیب ارائه نکردهاند، وزارت کشور با صدور اطلاعیهای که سمت و سوی تهدید رسانهها و منتقدان را دارد، تمامی مخالفان این تصمیم را بیآن که فضا و فرصتی برای شنیدن نظر آنها فراهم آورد، دعوت به سکوت کرده است! اطلاعیه وزارت کشور با رنگ و بوی تهدید رسانهها و دعوت منتقدان به سکوت نهفقط پاسخ سؤال منطقی و قانونی مردم نیست بلکه بر دامنه تردیدها نیز افزوده است و این پرسش بعدی را پیش کشیده است که آقایان از پخش زنده مناظرهها چه نگرانی و یا ـ خدای نخواسته - وحشتی دارند که از یکسو حاضر به ارائه کمترین توضیحی درباره این تصمیم خود نیستند و از سوی دیگر همگان را دعوت به سکوت و یا تهدید به پیگرد و بازخواست میکنند؟!
انتظار از کمیسیون مربوطه و تصمیمگیرنده این بوده و هست که با صراحت و بهگونهای شفاف برای مردم توضیح بدهد که در فاصله میان ضبط تلویزیونی مناظرهها و پخش نسخه ضبط شده آن چه سود و فایدهای برای مردم - و نه برای یک جریان سیاسی خاص- دیده است که از بیان و توضیح آن برای افکار عمومی خودداری میکند؟!
و اما درباره پیآمدهای خسارتآفرین فاصلهاندازی میان ضبط و پخش مناظرهها -پخش غیرزنده - گفتنیهایی هست که در این وجیزه به چند نمونه از آن اشاره میکنیم؛
1- اگر قرار است مناظرهها به همان صورت که ضبط شدهاند و بدون دستکاری و حذف و سانسور پخش شود، چه نیازی به این فاصلهاندازی هست و چرا باید میان ضبط و پخش فاصله باشد؟!
2- با توجه به بند فوق، تردیدی باقی نمیماند که مقصود از فاصلهاندازی میان ضبط و پخش مناظره نامزدها، حذف و سانسور بخشهایی از اظهارنظر کاندیداها در طول مناظره است که باید پرسید اولا؛ کمیسیون مربوطه چه نوع اظهارنظری را ناپسند و پخش آن را به مصلحت نمیداند؟! و ثانیا؛ آیا کمیسیون نظارت که تصمیم به پخش غیرزنده مناظرهها گرفته است، از صلاحیت لازم برای سانسور و حذف برخی از اظهارات مطرح شده از سوی نامزدها را دارد؟! و ثالثا؛ چه کسی و کدام مرجع قانونی این صلاحیت یعنی صلاحیت تشخیص آنچه مصلحت است و آنچه مصلحت نیست را به کمیسیون داده است؟!
3- وقتی قرار است بخشها و قسمتهایی از اظهارنظر کاندیداها در مناظرههای تلویزیونی حذف و سانسور شود، چگونه میتوان به آنچه که در نسخه ضبط شده و غیرزنده پخش میشود، اعتماد کرد؟ و آن را نظر و دیدگاه نامزدها دانست؟ مثلا اگر یکی از نامزدها اسناد و دلایل روشنی که از ناکارآمدی فلان نامزد دیگر و ناتوانی او در اداره کشور ارائه کند و درباره کارنامه خالی از دستاورد وی برای مردم توضیح بدهد و این بخش از اظهارات و اسناد ارائه شده از جانب نامزد منتقد حذف و سانسور شود، آیا به آگاهی مردم که اصلیترین زمینهساز انتخاب یک کاندیدای ریاستجمهوری هستند، خیانت نشده است؟! و آیا کسانی که شعار «دانستن حق مردم است»! را فریاد میکردند و بر ضرورت شفافیت تاکید پیدرپی میورزیدند، از این طریق به شعور مردم خیانت نکرده و مصالح حزبی و گروهی خود را به مصالح مردم و مصلحت نظام ترجیح ندادهاند؟!
4- تعجبآورترین - بخوانید خندهدارترین- توجیهی که برای پخش غیرزنده مناظرهها ارائه شده، نظر برخی از دولتمردان است که گفتهاند؛ پخش زنده میتواند برای نظام، پیآمدهای امنیتی داشته باشد! و توضیح نداده و نمیدهند که کدام پیآمد امنیتی مورد نظر ایشان است؟ چرا که؛
الف: جمهوری اسلامی ایران به لطف خدای سبحان و همت و حمایت مؤمنانه و فداکارانه مردم، هیچ نقطه ضعفی ندارد که مطرح شدن آن برای نظام تبعات امنیتی داشته باشد و اگر ناهنجاریها و پلشتیهایی دیده میشود - که دیده میشود - ناشی از عملکرد سوء و نارکارآمدی برخی از مسئولان است که از قضا طرح این پلشتیها و ردیابی و علتیابی آنها در مناظرهها نه فقط دنباله امنیتی ندارد، بلکه میتواند به تصحیح و اصلاح ناهنجاریها و پیشگیری از سپردن امور به دست ناکارآمدها منجر شود. مثلا چنانچه در مناظرهها پای مفاسد اقتصادی به میان کشیده شود و از حقوقهای نجومی، بدهکاران کلان بانکی، تورم سرسامآور، تنگی معیشت مردم، بیکاری، تعطیلی پیدرپی مراکز تولید، نقدینگی خسارتآفرین که از موانع تولید است، قاچاق کالا و واردات بیرویه که ورشکستگی تولیدکنندگان داخلی را به دنبال داشته است و ... سخن به میان آید، نه فقط هیچ مشکل امنیتی در پی نخواهد داشت بلکه به شناخت مردم از عاملان مستقیم و غیرمستقیم این ناهنجاریها نیز کمک میکند و نتیجه طبیعی این شناخت، آگاهی بیشتر آنان در انتخاب نامزد اصلح و مؤمن و کارآمد خواهد بود.
ضمن آن که این اخبار با شرح و تفصیل و بسیاری از جزئیات در رسانهها مطرح شده و بازگو کردن آن در مناظرهها نکته ناگفته جدیدی در پی ندارد.
ب: ممکن است گفته شود که بعید نیست برخی از نامزدها در جریان مناظره به اخبار و اطلاعات سرّی نظام، مثلا اطلاعات نظامی و یا برنامههای محرمانه امنیتی اشاره کنند! که باید گفت؛
اولا؛ این احتمال، اهانت آشکار و اتهامی ناروا به نامزدهای ریاستجمهوری است، چرا که صلاحیت هر 6 نامزد ریاستجمهوری از سوی شورای نگهبان تائید شده است، بنابراین چگونه ممکن است شورای نگهبان نامزدی را تائید کرده باشد که از ابتداییترین صلاحیت لازم برای ریاستجمهوری بیبهره باشد! و بدیهیترین مصالح نظام و مردم را تشخیص ندهد؟! آیا این نظریه علاوه بر اهانت به نامزدها اهانت به شورای نگهبان نیز نمیباشد؟!
ثانیا؛ آیا، این اقدام ناپسند و ضدانقلابی در دورههای قبل نیز اتفاق افتاده است که کمیسیون نظارت بر انتخابات تصمیم به پیشگیری از آن در انتخابات پیش روی گرفته باشد؟!
5- جانمایه ادعای فوقالذکر، یعنی ادعای پیشگیری از طرح مسائل امنیتی در جریان مناظرهها که برخی از دولتمردان به آن اشاره کردهاند، حمایت و دفاع از رئیسجمهور است!
توضیح آن که اطلاعات امنیتی پیشتر و بیشتر از همه در اختیار رئیسجمهور است و دولتمردان در پی القای این نظر هستند که احتمال طرح مسائل امنیتی فقط از جانب نامزدهای رقیب رئیسجمهور کنونی وجود دارد! میپرسید چرا؟! برای اینکه، رئیسجمهور اگر در پی مطرح کردن مسائل امنیتی بود، طی 4 سال گذشته مطرح میکرد، بنابراین نگرانی مورد اشاره فقط درباره رقبای ایشان است! آیا شما برداشتی غیر از این به ذهنتان خطور میکند؟!
6- و اما؛ به نظر میرسد که اصلیترین هدف مورد نظر کمیسیون و یا اصلیترین نتیجه خواسته یا ناخواسته آن، حمایت از آقای روحانی در جریان مناظرههاست. چرا که اصلیترین چالش در مناظرههای پیش روی، چالش میان دولت کنونی و نامزدهای رقیب آن است و نه نامزدهایی که به اعتراف خود، «پوششی»! هستند و برای حمایت از رئیسجمهور کنونی به میدان آمدهاند.
دولت یازدهم به گواهی شواهد غیرقابل انکار و به اعتراف بسیاری از حامیان دولت، کارنامهای خالی از دستاورد دارد و تقریبا تمامی وعدههایی که داده بود و روی آن اصرار ورزیده بود، بر زمین مانده و عملی نشدهاند. برجام که امکانات و ظرفیتها و فرصتهای 4 ساله دولت به پای آن ریخته شد و قرار بود آفتاب تابان! بزرگترین دستاورد تاریخ ایران! معجزه قرن! لغو کننده همه تحریمها! گشایش اقتصادی، رونق کسب و کار، مبادلات پیشرفته تجاری، تامینکننده معیشت مردم! و... باشد نه فقط به هیچیک از وعدههای داده شده نرسیده است بلکه دستاورد آن به قول و اعتراف رئیس کل بانک مرکزی «تقریبا هیچ» بوده است و دیروز آقای ظریف توئیت کرده بود که «آمریکا به متن برجام هم پایبند نیست، روح آن به کنار»!
تورم که قرار بود ملاک آن جیب مردم باشد، به درصدی سرسامآور رسیده است، بیکاری بیداد میکند، معوقات بانکی کمر ملت را شکسته است، کارخانههای بزرگ یکی پس از دیگری تعطیل شدهاند، کسب و کار از رونق افتاده است، رشد اقتصادی مورد نظر، توخالی و جعلی از آب درآمده است و... این موارد و دهها نمونه دیگر از ناکارآمدی دولت برای همگان به وضوح قابل دیدن است، بنابراین بدیهی است که آقای روحانی در مناظره انتخاباتی نمیتواند پاسخی برای پرسشهای رقبای خود داشته باشد. ایشان طی 4 سال گذشته هیچگاه حاضر به روبرو شدن با منتقدان نشده است و درعوض آنها را به باد انواع تهمتها و ناسزاها گرفته است. و بدیهی است که مناظره تلویزیونی، جاده یکطرفه نیست و ایشان ملزم به پاسخگویی در مقابل برخی از حریفان و رقبای قدر خویش است.
غیرزنده بودن مناظرهها به ایشان فرصت میدهد تا چنانچه از عهده پاسخ به پرسشهای تعیینکننده طرف مقابل برنیاید، در فاصله میان زمان ضبط تلویزیونی و هنگام پخش آن، برای حذف و سانسور بخشهایی که نامطلوب تلقی میشود، اقدام کند! چگونه؟ بماند! و فقط گفتنی است که تاکنون بارها اتفاق افتاده که سایت رسمی ریاستجمهوری، بخشهایی از اظهارات علنی ایشان در کنفرانسهای خبری و مصاحبهها را حذف و سانسور کرده است که جدیدترین نمونه آن حذف سخن آقای رئیسجمهور در انکار قول گشایش 100 روزه است که حذف شد و...
7- در تصمیم به غیرزنده بودن مناظرهها، این خطر نیز وجود دارد که اگر یکی از نامزدها، از پاسخ به پرسشهای طرف مقابل برنیاید، در فاصله بین ضبط و پخش و قبل از پخش مناظره با استفاده از رسانههای زنجیرهای و سایتهای داخلی و خارجی به جوسازی در آن زمینه پرداخته و موضوع را در افکار عمومی مخدوش جلوه دهد. سایتها و روزنامههای زنجیرهای و مخصوصا فضای مجازی که از آن سوی مرزها مدیریت میشوند که در اختیار صدا و سیما نیست، هست؟! بنابراین، یکی از نتایج تصمیم کمیسیون یاد شده در خودداری از پخش زنده مناظرهها، خارج کردن مدیریت تبلیغات انتخاباتی از دست صدا و سیما و واگذاری آن به رسانههای بیگانه و دنبالههای داخلی آنها خواهد بود!
و دراینباره اگرچه هنوز هم گفتنیهایی هست ولی امید آن که کمیسیون مربوطه در نشست امروز خود، خطای فاحش و فاجعهآفرینی را که مرتکب شده است تصحیح کرده و در تصمیم غیرمنطقی خود تجدیدنظر کند.
معاون اول رئیس جمهور روز چهارشنبه بسته ای مفصل را تحت عنوان "بستههای رونق تولید و اشتغال" ابلاغ کرد. بسته هایی که سرشار از تناقضات درونی و بیرونی است. بسته هایی که نشان می دهد سیاستگذار اقتصادی خط سیر و رویکرد مشخصی برای حرکت به جلو ندارد و صرفا در مقاطع حساس – که مطالبه برای تغییر شرایط اقتصادی افزایش می گیرد- بسته ها یا بیانیه هایی مطول اما بی محتوا ارائه می شود تا پاسخی مقطعی باشد به مطالبات. برای روشن شدن موضوع بد نیست کمی گذشته را مرور کنیم.
تکرار تلخ تاریخ
30 فروردین سال 95 هم معاون اول رئیس جمهور برنامه مشابهی ارائه کرده بود؛ آنجا ایشان 88 برنامه را به دستگاه های مختلف ابلاغ کرد. آن موقع نگارنده در یادداشتی ضمن بیان انتقادات وارد بر این برنامه ها ابراز خرسندی کرد؛ به هر حال بعد از گذشت 3 سال از ابلاغ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی، برای اولین بار برنامه های اجرایی تدوین شده بود که حرکتی رو به جلو قلمداد می شد. علاوه بر آن برنامه های اجرایی ذیل 12 برنامه ملی تدوین شده بود که می توانست نشان دهنده رویکردهای انتخابی سیاستگذار باشد. اما همان جا هم تناقضات کم نبود؛ برنامه ها و سیاست های چندین ساله تحت عنوان پروژه ذکر شده بود و از همه بدتر، هیچ منابع مالی مشخصی برای طرح ها ذکر نشده بود؛ دستگاه ها موظف بودند که خودشان منابع را تامین کنند؛ این یعنی انتخابی صورت گرفته است و منظور از برنامه، لیست کردن مجدد آرزوهایی است که داریم! امسال هم درست در همان روز سی ام فروردین، آقای معاون اول بسته ای ابلاغ کرد؛ بسته ای که ایرادات و تناقضاتش بسیار بیشتر از قبلی است.
بسته های پی در پی دولت و لطیفه ای به اسم سند پشتیبان
اصولا هر برنامه باید یک سند پشتیبان داشته باشد؛ یعنی مجموعه ای از بررسی ها و تحقیقات که نشان دهد چرا این برنامه ها انتخاب شده است و چرا برنامه ها و اهداف دیگر کنار گذاشته شده اند؟ متاسفانه نه آن 88 برنامه چنین سندی داشت و نه این 230 برنامه! گویا دوباره و در اثر مطالبات مردم و رهبری برای رونق تولید و اشتغال، لیستی از آرزوها و اهداف دور و نزدیک تهیه شده است و تحت عنوان برنامه ابلاغ شده است.
از بی عملی تا بسته درمانی؛ راهی برای فرار به جلو
واقعیت این است که نمی توان به این مجموعه بسته یا برنامه رونق تولید گفت. کسانی که در اولین جلسات کلاسِ درس برنامه ریزی اقتصادی نشسته باشند می دانند که برنامه یعنی انتخاب و تصمیم؛ برنامه لیست اهداف نیست بلکه انتخاب هایی است که در بستر شرایط موجود انجام می شود.
اینکه بدون ارائه سند پشتیبان و همچنین گزارش عملکرد طرح های گذشته، برنامه جدیدی ارائه شود، یک پیام بیشتر ندارد؛ تلاش برای بسته درمانی افکار عمومی و فرار از پاسخگویی به برنامه هایی که قبلا ارائه شدند اما نتیجه درخوری نداشتند.
سرگیجه سیاستگذار؛ وقتی ناگهان تصمیم می گیریم هواپیماساز شویم!
همانطور که گفته شد، تناقضات و ایرادات بسته کم نیست؛ چه درونی و چه بیرونی. آنچه گفته شد تناقضات و ایرادات این بسته در مقایسه با سایر طرح ها و برنامه های پیشین و منطق برنامه نویسی بود. اما ایرادات درونی همین برنامه هم کم نیست. مثلا وزارت صنعت مکلف شده است که "برنامه اجرایی فعال سازی بخش خصوصی در ساخت و تولید انواع هواپیما و بالگردهایی را که تأمین و خرید آنها از خارج کشور صورت میپذیرد، تهیه و تا پایان خرداد ماه سال جاری به دبیرخانه ستاد ارائه کند". جالب است دولتی که با قراردادهایی بلندمدت به اندازه نیاز چندین سال کشور هواپیما خریده و طرح هواپیمای 40 و 100 نفره را عملا متوقف کرده است حالا در برنامه کوتاه مدت خود از تولید هواپیما سخن می گوید.
آقای آخوندی؛ یک ماهه بسته خروج مسکن از رکود 5 ساله را ارائه کنید!
نکته جالب دیگر هم آن است که وزارت راه مکلف شده است "برنامه اجرایی رونق بخش مسکن و فعالیتهای ساختمانی" را تهیه کند. یکی از 6 برنامه ای که سال گذشته به وزارت راه ابلاغ شده بود نیز رونق بخش مسکن بود. اگر برنامه ها برای اجراست؛ حداقل وزارت راه گزارش دهد که سال گذشته چه کارهایی انجام داد و چرا این برنامه ها کارگر نیفتاده است. واقعیت این است که رکود مسکن 5 ساله شده و خارج کردن آن از رکود هم چندان آسان نیست. حالا اینکه با چه منطقی وزارت راه مکلف شده دوباره طی یک ماه برنامه ای برای رونق بخشیدن به مسکن ارائه کند، مشخص نیست؛ شاید مطول شدن بسته جزو اهداف سیاستگذار بوده است!
حداقل یک گزارش هم به مردم بدهید
نکته تاسف بارتر آن است که یک گزارش عمومی و جهت اطلاع مردم درباره نتایج آن 88 برنامه- که البته بعدا بیشتر شد و به بیش از 100 برنامه رسید- ارائه نشده است. اصولا هر برنامه ای باید در ادامه مسیری که از قبل تعریف شده، تدوین شود. یعنی نقاط ضعف برنامه قبلی و آن دسته از اهدافی که حصول نشده اند در برنامه جدید مورد توجه قرار گیرد. اما نه تنها اینچنین نیست بلکه چهارچوب برنامه هم تغییر کرده است وخبری از آن 12 برنامه ملی نیست. حالا برنامه ها باید ذیل 5 هدف اجرا شود. موضوعی که نشان می دهد، گذشته فراموش شده و انگار طرحی نو درانداخته اند.
رئیسجمهور مورد نظر در دسترس نیست!
حسین قدیانی در وطنامروز نوشت:
در روزهای اخیر، روزنامههای زنجیرهای، ناظر بر واکنش روزنامههای انقلابی به ثبتنام جهانگیری، یک خط مشترک را پیگیری کردند که ساده و مختصر آن میشود «بیجنبه» خواندن جراید غیردولتی! شرح زنجیرهایها بر این عنوان کلی اما چنین بود:
«این همه سر و صدا ندارد که! گیرم معاون اول رئیسجمهور هم تصمیم به ثبتنام گرفته باشد؛ این چه ربطی دارد به ضعیف دانستن روحانی؟! یا چه دخلی دارد به ضعیف خواندن کارنامه دولت؟! اصلا و اساسا چه اشکالی دارد رئیسجمهور مستقر، از کمک معاون اول خود بهرهمند شود؟! حالا این اتفاق یعنی ثبتنام توامان رئیسجمهور 4 ساله و معاون اولش، گیرم در جمهوری اسلامی سابقه نداشته؛ نداشته که نداشته! اگر جهانگیری ثبتنام نمیکرد، خیلی چیز مهمی نبود و حالا هم که ثبتنام کرده، باز خیلی اتفاق مهمی نیفتاده! نه اولی، لزوما دلیل بر کارنامه خوب روحانی و دولتش میتوانست باشد، نه دومی که البته حادث شده، دلیلی متقن است برای ضعف رئیسجمهور و کابینه اعتدال! ایده «نامزد پوششی» پیش از آنکه در مجامع اصلاحطلب دنبال شود، از همان اول هم بازی روانی جریان منتقد دولت با دولت بود!»
حال ببینیم زنجیرهایها، تا چه حد درباره ادعای فوقالذکر صاحب حق هستند؟! ابتدا بهتر است مروری کنیم بر نوشتههای قبلی همین جریان! من اما برای جلوگیری از اطاله کلام، تنها و تنها به انتشار برشی از یک گزارش از ویژهنامه نوروزی هفتهنامه «صدا» بسنده میکنم! بالطبع، با خواندن سطور بعدی این یادداشت که فیالواقع، بازنشر همان گزارش است، همه چیز برای مخاطب، روشن میشود! منجمله اینکه آیا نظریه «نامزد پوششی»، بازی روانی ما با دولت بود یا اتفاقا راهکاری بود که اولبار، خود اصلاحطلبان به آن پرداختند؟! دیگر اینکه آیا ما با سوءاستفاده از ثبتنام نامزد پوششی، بیش از حد داریم پیازداغ ماجرا را زیاد میکنیم یا از قضا، این آش شور، ریشه در نمک تحلیل خود اصلاحطلبان و نمکدان ارزیابی خود زنجیرهایها دارد؟! بخوانید از هفتهنامه «صدا»، ویژه نوروز 96، صفحات 72 و 73: «در جریان اصلاحطلبی نیز، اخیرا پس از وقفهای کوتاه و در مدت زمان اندک باقیمانده تا انتخابات، تحرکاتی مبنی بر انتخاب و معرفی نامزد پشت پرده به چشم میخورد. آنها به این نتیجه رسیدهاند که وجود یک یا چند کاندیدای پوششی در کنار روحانی، الزامی است اما در این جناح، اختلافنظرهایی مشاهده میشود؛ اعضای حزب اعتدال و توسعه، نزدیکترین جناح به روحانی که به گفته برخی، بیشترین سهم را در پیروزی وی دارند، بشدت مخالف این امر بوده و کماکان بر حمایت کامل از رئیس دولت یازدهم پافشاری میکنند.
«محمود واعظی» وزیر ارتباطات و از اعضای مرکزیت حزب اعتدال و توسعه، اخیرا گفته «حزب اعتدال، اعتقادی به ایده نامزد پوششی ندارد، زیرا بر این باور است که خود آقای روحانی، همچون دوره گذشته، میتواند تنها از پس پاسخگویی به انتقادها برآید». وی با اشاره به دیدگاه حزب اعتدال و توسعه درباره «تعیین نامزد در سایه برای روحانی» خاطرنشان کرد: «در دفتر سیاسی حزب، راجع به این موضوع صحبت شد. جمع ما این کار را به مصلحت نمیداند. حسن روحانی نامزد حزب اعتدال و توسعه در انتخابات ریاستجمهوری است و همه بدون اینکه تردیدی به وجود بیاید و دلیلی داشته باشد که دنبال شخص دیگری برویم، از آقای روحانی حمایت میکنیم». از سوی دیگر، «محمدعلی نجفی» مشاور اقتصادی رئیسجمهور که قبلتر، نام او از سوی برخی افراد سیاسی همچون «محمد عطریانفر» به عنوان گزینه پوششی مطرح شده بود، با ایده «کاندیدای جانبی در کنار روحانی» مخالفت و دلیل خود را اینگونه بیان کرد: «عدهای معتقدند تا زمان انتخابات ممکن است هزار اتفاق بیفتد و مسائل پیشبینی نشدهای رخ دهد، بنابراین در کنار آقای روحانی، باید گزینه جانبی هم داشت. دیدگاه دیگر میگوید حضور آقای روحانی به تنهایی کفایت میکند. من معتقدم آقای روحانی به تنهایی میتواند پاسخ همه انتقادها را بدهد. در واقع، یکی مرد جنگی، به از صدهزار. فکر میکنم نظر آقای روحانی هم همین باشد که یک نفری بیاید». «محمدرضا عارف» رئیس شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان، اصلیترین مرجع رسمی تصمیمگیری این جریان نیز، خبر داد «راهبرد شورایعالی سیاستگذاری، داشتن کاندیدای واحد است...». این سخن عارف حاکی از آن است که جریان اصلی اصلاحات، به دنبال تعدد و تشتت نیست...».
آنچه در بالا خواندید ضمن آنکه میتواند بهترین جواب به خط مشترک این روزهای زنجیرهایها خوانده شود، بیش از پیش ثابت میکند که اولا ایده حضور یک یا حتی چند نامزد پوششی، قبل از آنکه بازی روانی اصحاب نقد با دولت باشد، نظریهای بود که توسط خود اصلاحطلبان مطرح شد! ثانیا ایده نامزد
منبع: مشرق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۰۱۱۲۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آمریکا ۱۶ فرد و دو نهاد ایرانی را تحریم کرد
وزارت خزانهداری آمریکا اعلام کرد که ۱۶ فرد و دو نهاد مرتبط با سپاه پاسداران ایران را در واکنش به حمله موشکی و پهپادی به اسرائیل تحریم کرده است.
به گزارش مهر به نقل از الجزیره، خبرگزاری رویترز به نقل از جو بایدن رئیسجمهور آمریکا از اعمال تحریمهای جدید این کشور علیه ایران خبر داد.
رئیسجمهور آمریکا در شرح تحریمهای جدید علیه ایران افزود که این تحریمها فرماندهان و نهادهای مرتبط با سپاه پاسداران ایران را هدف قرار داده است.
جو بایدن تصریح کرد: آمریکا در خصوص تحریمهای جدید علیه ایران با کشورهای عضو گروه هفت هماهنگ است و متحدان ما تحریمها و اقدامات بیشتری را علیه برنامه نظامی بیثبات کننده ایران وضع خواهند کرد.
وزارت خزانهداری آمریکا هم اعلام کرد که ۱۶ فرد و دو نهاد ایرانی را در واکنش به حمله ایران به اسرائیل در فهرست تحریمها قرار داده است.
این وزارتخانه افزود که پنج شرکت را که برای شرکت فولاد خوزستان مواد اولیه فراهم میکردند، تحریم کرده است.
بر اساس ادعای وزارت خزانه داری آمریکا، نهادها و افرادی که تحریم شده اند، به ایران در زمینه تولید و گسترش برنامه پهپادی کمک میکردند.
کانال عصر ایران در تلگرام