سرگدشت معتاد کارتن خوابِ ايراني، که ميلياردر شد
تاریخ انتشار: ۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۰۱۲۱۱۸
خبرگزاري آريا - روزنامه ايران: ميلياردر ايرانيالاصل که تا 32 سالگي يک کارتنخواب معتاد به هروئين بود و 9 بار تا يک قدمي مرگ رفته بود، امروز يکي از برندهاي معروف آبميوه در ايالات متحده را اداره ميکند.
خليل رفعتي، مردي سقوط کرده از لبه پرتگاه زوال، به يکباره اعتياد به هروئين را ترک و زندگي متفاوتي را آغاز ميکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خليل رفعتي، نه براي بار نخست که وقتي براي نهمينبار در آستانه مرگ قرار گرفت، تصميم گرفت اعتياد سنگين خود را به هروئين ترک کند و با نگاهي تازه به دنيا، زندگي کاملاً جديدي براي خود بسازد. حالا، او يک مرد بسيار موفق است.
خليل معتادي خياباني بود که شبها را روي سنگفرشهاي سرد و زمخت خيابانهاي لسآنجلس به صبح ميرساند. آخرين باري که تنها يک نفس با مرگ فاصله داشت، شوک الکتريکي تيم پزشکي بود که او را به زندگي بازگرداند؛ و اين بار تصميم گرفت که براي هميشه تغيير کند.اين اتفاق در سال 2003 رخ داد، وقتي که او 33 ساله بود. او به هيچ ماده مخدري نه نميگفت. علاوه بر هروئين به کوکائين هم اعتياد داشت و اواخر وزنش به 50 کيلو هم نميرسيد. پوستي بود بر استخوان، که همين پوست نيز پُر از زخم بود و قيافهاي شبيه مردهها داشت.
خليل به خبرنگار بيبيسي ميگويد: «آن قدر براي جرايم مربوط به مواد مخدر دستگير شدم که تعدادش را به خاطر نميآورم. من کاملاً نابود شده بودم... هميشه آن قدر درد داشتم که نميتوانستم بخوابم. زندگي من با درد عجين شده بود.»
او چندين بار تلاش کرده بود تا از اعتياد نجات پيدا کند، اما هر بار شکست خورده بود. در آخرين اوردوز، چيزي درونش تکان خورده بود که او را به سمت بلند شدن هدايت کرد. نور اميد در قلبش روشن شده بود. در نتيجه در مرکز بازپروري بستري شد و چهار ماه تحت درمان بود. از آن روز تا به امروز، خليل کاملاً پاک است و هرگز به سمت موادمخدر برنگشته است.
حالا خليل در زندگي سالمي غوطهور است. او به دنبال بازسازي زندگياش رفت و به يکي از افراد موفق در صنايع غذايي و صنعت توليد آبميوههاي سالم و ارگانيک آمريکا تبديل شد. مرد ميليونري که فعل خواستن را عملي کرد. درآمد سالانه شرکت او بيش از 6 ميليون دلار است. شرکت او در حال گسترش است و قرار است نمايندگيهايي را در 16 ايالت آمريکا و حتي کشور ژاپن باز کند.خليل حالا 46 ساله است و با جت اختصاصياش به نقاط مختلف جهان سفر ميکند و از سالم زندگي کردن لذت ميبرد. او عاشق سفر است. داستان زندگي خليل، ميتواند فيلمنامه خوبي براي ساخت يک فيلم سينمايي تأثيرگذار باشد.
او در اوهايو متولد شده است. خليل دانشآموزي مشکل ساز بود که هيچ گاه نتوانست مدرسه را تمام کند و مدرک ديپلمش را بگيرد. او بارها به جرم ايجاد اختلال، خرابکاري و دزدي از مغازههاي مختلف دستگير شد، اما هر بار بدتر و بدتر ميشد. در سال 1992، او پسري 21 ساله بود که با آرزوي تبديل شدن به ستاره سينمايي راهي شهر لس آنجلس شد. او نتواست در حرفه بازيگري به موفقيتي دست پيدا کند و همه تلاشهايش با شکست رو به رو شد. اما توانست با شستن ماشينهاي آدمهاي مشهوري چون اليزابت تيلور، زندگي خوبي براي خودش دست و پا کند.
با اين حال، اين پسر خيلي زود به ورطه مواد مخدر افتاد و کنترل زندگي از دستش خارج شد. پس از مدتي، اين جوان سرحال به کارتنخوابي تبديل شد که شبها را کنار آشغالها سپري ميکرد و براي در آوردن خرج موادش به فروش و حمل و نقل آنها روي آورد. سياهچاله اعتياد در حال بلعيدن او بود.اما آن روز که مرگ براي نهمين بار سراغش آمد، خليل تصميمي واقعي گرفت تا از اعتياد رها شود. او تصميم گرفت پوستاندازي کند و دوباره متولد شود. او تصميم گرفت خليلي بشود که دوست دارد. او تصميم گرفت اين بار که خودش را در آينه ديد، لبخند رضايت بر لبهايش باشد. پس راهي مرکز بازپروري شد. پس از گذراندن دوره درمان، شروع به انجام کارهاي مختلف کرد. از باغباني و ماشين شستن گرفته تا بردن سگها به پياده روي. علاوه بر اين، او در دو مرکز بازپروري معتادان کار ميکرد و به افرادي مثل خودش کمک ميکرد تا غول اعتياد را شکست بدهند و دوباره زندگي کنند.
«وقتي تازه اعتياد را ترک کرده بودم، بدنم نيازش را حس ميکرد و دلش تنگ شده بود. براي نجات جسم و جان، چندين ماه زمان نياز است. بايد علاوه بر تقويت جسم، روح نيز تقويت شود تا دوباره به دام اعتياد نيفتد. اما من معتقدم اگر کسي واقعاً بخواهد تغيير کند و مصمم باشد حتماً موفق ميشود و اصلاً کار سخت و پيچيدهاي نيست. ما فقط دوست داريم شرايط را پيچيده کنيم و نتيجه اين پيچيدگي، چيزي جز شکست نيست. من معتقدم خواستن، توانستن است. پس براي رسيدن به هدف هايتان از اعماق قلبتان تغيير را بخواهيد تا نتيجهاش را ببينيد.»او در ادامه به خبرنگار بيبيسي ميگويد: «من توانستم کمي از پولم را پسانداز کنم. سخت کار ميکردم. هفتهاي هفت روز و روزي شانزده ساعت کار ميکردم.»
پس از ملاقات با يکي از دوستانش، ايده تهيه آبميوه و آب سبزيجات ارگانيک به ذهناش خطور کرد. ايدهاي که حسابي بهش فکر کرد تا آن را اجرايي کند.
خليل به خبرنگار ما گفت: «دوستم اهل ورزش بود و به من درباره ويتامينها، غذاهاي ارگانيک و خوراکيهاي سالم گفت. در آن زمان، هر کسي به من راه حلي براي بهتر شدن زندگي ميداد، با روي باز به استقبالش ميرفتم.» در سال 2007، خليل مرکز بازپروري خودش را باز کرد و افراد با هزينه ماهانه 10هزار دلار ميتوانستند در آنجا تحت درمان قرار بگيرند. او در آنجا آبميوههاي دست ساز مخصوص خودش را به معتادان تحت درمان ميداد، آبميوههايي که با انواع مختلف ميوه و ويتامينهاي مختلف آماده ميشد و بسيار مقوي و مغذي بودند. شهرت اين آبميوهها آن قدر زياد شد که مردم براي خريد به او سفارش ميدادند. خليل وقتي مطمئن شد که ميتواند کسب و کار خصوصي خود را در زمينه آبميوه راهاندازي کند، همراه بهترين دوستش شرکت سانلايف ارگانيک را تأسيس کرد.او اين کسب و کار را با پسانداز شخصياش راهاندازي کرد. اما از چيزي ميترسيد و آن پول در نياوردن نبود. «ميترسيدم شکست بخورم. ميترسيدم اين شکست باعث شود دوباره نااميد شوم. ميترسيدم دوباره سراغ مواد مخدر بروم.» اما او آن قدر در کارش موفق شد که شرکت در سال اول به يک ميليون دلار درآمد رسيد و اين واقعاً شگفتانگيز بود.
امروز شرکت او بالغ بر دويست کارمند دارد که علاوه بر آبميوههاي ارگانيک، لباس و خوراکيهاي مختلف هم ميفروشد.
راب نازارا، يکي از تحليلگران بانک دويچه در نيويورک، به خبرنگار بيبيسي ميگويد: «مهم نيست که پيشينه شخصي چه باشد. اينکه قبلاً خلافکار بوده يا اصلاً تحصيلاتي ندارد. موفقيت يک کارآفرين بسته به تلاش، هوش، پشتکار و صبر او دارد. داستان خليل رفعتي، قدرت شخصيتي او را نشان ميدهد. او واقعاً شگفتانگيز است.»
خليل رفعتي، اين کارآفرين موفق، داستان زندگياش را در کتابي با نام «من مُردن را فراموش کردم» در سال 2015 به چاپ رساند تا داستان زندگياش الهامبخش آدمهايي شود که از زندگي نااميد هستند. «من معتقدم مردم دوست دارند زندگي آدمهايي را که شکست خوردهاند، اما اميدشان را از دست ندادهاند بشوند. زندگي آدمهايي که جز سياهي چيزي نداشتند، اما نور اميد در قلبشان زنده بود. امروز آدمهاي زيادي در جهان آسيب ميبينند و زندگي شان نابود ميشود.
هر روز از اين داستانهاي غمگين ميخوانيم، اما داستان بذرهايي که با تلاش از زير خاک سر بر ميآورند و رشد ميکنند هم شنيدني است.» او گاهي اوقات به سايتهايي مثل آمازون که کتابش را ميفروشند سر ميزند و نظرات مردم را ميخواند. «وقتي نظرات مردم و اميد دادنهايشان و تحت تأثير قرار گرفتن هايشان را ميخوانم، اشک در چشمهايم حلقه ميزند و ميفهمم مسير درستي را انتخاب کردهام.»
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۰۱۲۱۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ساندار پیچای در یک قدمی میلیاردر شدن
ساندار پیچای، مدیرعامل آلفابت (شرکت مادر گوگل) در آستانه دستیابی به ثروت ۱۰ رقمی است که یک دستاورد کمسابقه برای یک مدیر فناوری غیربنیانگذار است.
به گزارش ایسنا، از زمانی که پیچای ۵۱ ساله در سال ۲۰۱۵، مدیرعامل گوگل شد، ارزش سهام این شرکت بیش از ۴۰۰ درصد رشد کرد و عملکرد قابل توجهی در مقایسه با عملکرد شاخصهای اس اند پی ۵۰۰ و نزدک در مدت مشابه داشت. ارزش سهام این شرکت روز جمعه پس از انتشار گزارش درآمدهای سه ماهه اول که بهتر از حد مطلوب بود، به رکورد جدیدی رسید. درآمد این شرکت با رشد مبتنی بر هوش مصنوعی در واحد رایانش ابری، تقویت شد. همچنین، برای نخستین بار در تاریخ خود، سود نقدی معرفی کرد.
بر اساس دادههای شاخص میلیاردرهای بلومبرگ، افزایش ارزش سهام این شرکت در کنار پاداش سنگین سهام که ساندار پیچای را به یکی از پردرآمدترین مدیران عامل جهان تبدیل کرده است، ثروت او را به نزدیک به یک میلیارد دلار رسانده است.
این یک پیشرفت قابل ملاحظه برای ساندار پیچای است که اهل چنای هند است و در یک آپارتمان دو اتاقه بزرگ شد که او و برادر کوچکترش، در کف اتاق نشیمن میخوابیدند. او در مصاحبههایش گفته است که در طول دوران کودکیاش، تلویزیون یا خودرو نداشتند. گاهی حتی آب لوله کشی هم نداشتند.
اولین تلفن، وقتی ۱۲ سال داشت وارد خانه آنها شد و به گفته خودش، او را با امکانات فناوری آشنا کرد. این موضوع، همراه با کنجکاوی در مورد شغل پدرش به عنوان مهندس برق شرکت انگلیسی GEC،، پیچای جوان را به صنعت فناوری جذب کرد.
او در مدرسه، عالی بود و سرانجام توانست به موسسه معتبر فناوری هند در خاراگپور راه پیدا کرده و در رشته مهندسی تحصیل کند. وقتی او بورسیه تحصیلی دانشگاه استنفورد را دریافت کرد، پدرش ۱۰۰۰ دلار از پس انداز خانواده (بیش از حقوق سالانهاش) برداشت تا هزینه بلیت هواپیمای پیچای و سایر هزینههایش را تامین کند.
پیچای در مصاحبهای در سال ۲۰۱۴ گفت: پدر و مادرم همان کاری را کردند که بسیاری از والدین در آن زمان انجام میدادند. آنها بخش زیادی از زندگی خود را فدا کردند و از درآمد قابل تصرف خود برای اطمینان از تحصیل فرزندانشان استفاده کردند.
او پس از اخذ مدرک عالی دیگر در مدرسه وارتون دانشگاه پنسیلوانیا، مدتی به عنوان مشاور در شرکت مککنزی فعالیت کرد و در سال ۲۰۰۴ به عنوان مدیر محصول به گوگل پیوست و ساخت پروژههای بزرگی مانند نوار ابزار گوگل و گوگل کروم را مدیریت کرد.
تسهیل کننده بزرگ
پیچای در سال ۲۰۱۵ توسط لری پیج یکی از بنیانگذاران گوگل، به عنوان مدیرعامل گوگل انتخاب شد، در حالی که خود پیج، مدیر عامل هلدینگ تازه تاسیس آلفابت شد. پیچای، سمت مدیرعامل آلفابت را در سال ۲۰۱۹، پس از این که لری پیج و سرگئی برین، بنیانگذار دیگر گوگل، از مدیریت امور روزانه کنار رفتند، بر عهده گرفت.
برین و پیج که مجموعا حدود ۳۰۰ میلیارد دلار دارایی خالص دارند، در نامهای در سال ۲۰۱۹ درباره پیچای چنین گفتند: از زمان تاسیس آلفابت، هیچ کسی نیست که بیشتر به او اعتماد کرده باشیم و هیچ فردی بهتر از او برای هدایت گوگل و آلفابت به سمت آینده، وجود ندارد.
پیچای در دوران مدیرعاملی خود، بر گسترش لاین محصولات گوگل و اضافه شدن دستیار گوگل، گوگل هوم، گوگل پیکسل، گوگل ورک اسپیس و محصولات دیگر، نظارت داشته است. او همچنین اولین کسی بود که از هوش مصنوعی استقبال کرد و آن را «فرصت یک باره در یک نسل» نامید.
در حالی که آلفابت به دلیل محصولات هوش مصنوعی خود، هدف انتقاد قرار گرفته است و برخی از سرمایهگذاران توانایی این غول فناوری را برای رقابت با شرکت OpenAI زیر سوال بردهاند، گزارش درآمد اخیر، این اطمینان را ایجاد کرد که هزینههای صورت گرفته برای این فناوری، در حال به ثمر نشستن است.
بر اساس گزارش بلومبرگ، دارایی خالص پیچای شامل ۴۲۴ میلیون دلار دارایی سهام و همچنین حدود ۶۰۰ میلیون دلار به دست آمده از فروش سهام از زمانی است که مدیرعامل شد. شاخص ثروت بلومبرگ فرض را بر این گذاشته که سهام فروخته شده برای سرمایه گذاری مجدد در بازار سهام، مورد استفاده قرار گرفته است.
انتهای پیام