پایی که جا ماند هر سه نفر یک پرتقال؛ هر دانه انگور برای دو نفر!
تاریخ انتشار: ۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۰۱۳۸۶۷
به گزارش فرهنگ نیوز،کتاب «پایی که جاماند» خاطرات روزانه جانباز آزاده، سید ناصر حسینی پور از زندان های مخوف رژیم بعث عراق است که با استقبال مخاطبان روبرو شد. آنچه می خوانید، بخشی از این کتاب است...
از تکرار نوارهای ترانه فارسی به ستوه اومده بودیم. از روزی که ما را به ملحق آورده بودند، عراقیها هر روز از ساعت نه صبح تا دوازده ظهر و عصرها از ساعت چهار تا شش عصر که وارد بازداشتگاهها میشدیم، از بلندگوهای کمپ ترانههای خانم افسر شهیدی، داریوش اقبالی و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این باره بچهها با ستوان حمید که آدم منطقی بود، صحبت کرده بودند. قبلاً با سعد صحبت کرده بودم، بیفایده بود. هفته قبل سعد در جوابم گفت: من یه آدمیام که از آرامش و سکوت بیشتر خوشم میاد، دست من نیست! سعد بارها گفته بود: من از خدامه تو این کمپ سکوت و آرامش حاکم باشه! من که نمیفهمم خوانندگان ایرانی چی میخونن؛ شفیق عاصم افسر بخش توجیه سیاسی میگه این نوارها رو بذار، من هم میذارم! سعد راست میگفت. او تشویقم میکرد قضیه را به مسئولین اردوگاه بگویم. چون خودش ذی نفع بود برای این کار تشویقم میکرد. بچهها گفته بودند از چه دری وارد صحبت شوم. به ستوان حمید گفتم:
- سیدی! اردوگاه مثل خونهی ماست. روح بچهها رو ، این ترانهها خسته کرده، الان یک سال میشه که این دو تا نوار با اعصاب ما بازی میکنن، شعراش رو اگه بتونن براتون ترجمه کنن اون وقت میفهمیدین من چی میگم.
- چه نوارهایی براتون بزاریم؟
به نام استاد بنان و شجریان بسنده کردم. خود فاضل مترجم هم نام تعدادی از خوانندگان فارسی خارج نشین را برای ستوان حمید گفت. ستوان که میدانست آرزوی قلبیمان بود از بلندگوی کمپ، رادیو ایران پخش شود، با شوخی وطعنه گفت رادیو ایران چی؟
- اونوقت هیچ وقت اجازه نمیدید، اما بخش فارسی و رادیو بغداد بهتر از این ترانههاست.
- رادیو صوت الجماهیر عراقی چی؟
- هرچی غیر از این ترانهها!
بعد از مدتها که دلم برای میوه لک زده بود، برایمان دسر آوردند. دسر چند ماه پیش هر دو نفر یک خیار بود. دسر امروز انگور بود. جمعیت ملحق ۱۰۶۳ نفر بود. مسئولین غذا برای دریافت دسر جلوی در ورودی کمپ صف کشیدند. یکی از بچهها در حالی که ظرف قُسوه دستش بود، وارد بازداشتگاه شد. تا امروز هیچ کداممان انگور نخورده بودیم. اما عراقیها را در حال خوردن انگور دیده بودیم. بچهها دور تا دور ظرف قسوه جمع شدند. جلال رحیمیان ارشد بازداشتگاه سعی میکرد، انگورها را به عدالت بین بچهها تقسیم کند. عارف یزدانپناه معروف به عارف دو کله مسئول تقسیم بود. تقسیم انگورها دانه دانه صورت گرفت. مقسم کل، تمام انگورها را دانهدانه بین بیست و چهار بازداشتگاه تقسیم کرد. در مرحله دوم داخل بازداشتگاه با جدا کردن دانههای کوچک و بزرگ، انگورها بین اسرا تقسیم شد. تقسیمبندی انگورها بیش از یک ساعت طول کشید.
سهم هر اسیر چهار دانه انگور بزرگ و دو دانه انگور کوچک و یا متوسط شد. در بازداشتگاه هشتاد و پنج نفری ما عدالت به گونهای بود که تکلیف بیست و پنج دانه انگور باقیمانده هم مشخص شد. تقسیم آن بین هشتاد و پنج نفر کار سختی بود. جلال ارشد بازداشتگاه از بچهها نظرخواهی کرد. بچهها قبول کردند بیست و پنج دانه انگور بین افراد سالخورده و مریض تقسیم شود. سالمندان و مجروحان بازداشتگاه دوازده نفر بودند. دوازده دانه انگور را به ما دادند و سیزده دانه دیگر را برای اسرای مبتلا به اسهال خونی که در قسمت درمانگاه بستری بودند، بردند.
دکتر بهزاد روشن که در قسمت درمانگاه کار میکرد، انگور آنها را تقسیم کرد. بازداشتگاه کناریمان بچهها سی و پنج دانه انگور را بین هشتاد و پنج نفر تقسیم کردند. خودشان گفتند، ده نفر از هشتاد نفر آن بازداشتگاه کنار کشیدند، بچهها سی و پنج دانه انگور را بین هفتاد نفر تقسیم کردند. وقتی از محمد رمضانی پرسیدم، چه جوری؟ گفت: سی و پنج دانه انگور را با تیغ از وسط نصف کردیم و بین بچههای بازداشتگاه تقسیم کردیم!
مدتها بعد یک بار برایمان دسر پرتقال آوردند و بین بازداشتگاهها تقسیم کردند. به هر سه نفر یک پرتقال رسید؛ هر چند تقسیم پرتقال بین سه نفر سخت بود. ارشد کمپ از عراقیها خواست چنانچه دفعات بعد قرار شد دسر پرتقال بیاورند، کاری کنند که یا به هر دو نفر یک پرتقال برسد، یا هر چهار نفر. آن روز پرتقالها بین بچهها تقسیم شد. فردی که مسئول نظافت بود، در حالی که سطل پلاستیکی دستش بود، برای جمع کردن پوست پرتقالها وارد بازداشتگاه شد. بیست و چهار بازداشتگاه را که دور زده بود. سطل خالی را به عراقیها نشان داده بود! حبوش پرسیده بود: مگه پوست پرتقالها رو جمع نکردی؟ گفته بود: سیدی! رفتم همهی بازداشتگاهها هیچ پوست پرتقالی نبود. بچهها از گرسنگی پوست پرتقالها رو خورده بودند!
ادامه دارد...
منبع: فرهنگ نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farhangnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرهنگ نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۰۱۳۸۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یک هزار تن کلزا با نرخ تضمینی خریداری شد
سید حبیب علوی گفت: خرید کلزا در فارس توسط شرکت تعاونی کشاورزی دانههای روغنی استان فارس با مشارکت اتحادیه و شرکتهای تعاون روستائی در شهرستانهای استان درحال انجام است.
او طی بازدید از مراکز خرید کلزا در اظهار داشت: بیش از یک هزار تن کلزا تا کنون در شهرستانهای شهرستانهای مهر، لار، زرین دشت و جویم خریداری شده ودر حال بارگیری به کارخانجات روغن کشی است.
علوی با بیان اینکه خرید در این شهرستانها همچنان ادامه دارد، گفت: طبق قرارداد با شرکت صنایع غذایی کورش مقرر شده است حداکثر یکماه پساز بارگیری بهای خرید به کشاورزان پرداخت شود.
او ادامه داد: نرخ خرید تضمینی کلزا در سال جاری ۳۵ هزار تومان با افت ۲ درصد ناخالصی و ۱۰ درصد رطوبت اعلام شده است.
مدیر عامل شرکت تعاونی کشاورزی دانههای روغنی استان فارس خاطر نشان کرد: با توجه تغییر در شیوه خرید کلزا در سال جاری، شبکه تعاونیهای روستایی نسبت به تحویل کلزا از کشاورزان گرامی و ذخیره سازی در انبارها اقدام کرده است.
باشگاه خبرنگاران جوان فارس شیراز