Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-04-29@15:07:58 GMT

داستان پیرزنی که با درشکه به رادیو می‌آمد و قصه می‌گفت

تاریخ انتشار: ۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۰۱۵۱۱۳

چهارم اردیبهشت ماه روز رادیو است؛ رسانه‌ای که با وجود همه تغییر و تحولاتی که در سال‌های اخیر در فضای رسانه‌ای دنیا رخ داده، هنوز صمیمی، دوست‌داشتنی و نوستالوژیک است.

به همین مناسبت باقر رجبعلی، نویسنده و پژوهشگر ادبیات داستانی برای تولد رادیو در ایران (۴ اردیبهشت ماه)، بخشی از پژوهش خود تحت عنوان «ماجراهای نویسندگان رادیو از آغاز تا امروز» را اختصاصی در اختیار ایسنا قرار داد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او در این متن از پیرزنی یاد کرده است که او را با درشکه به رادیو می‌آوردند تا برای مردم قصه بگوید.

در این متن آمده است: «به یکی از ایران‌شناسان و پژوهندگان فولکلور و قصه‌های کهن ایران (محققی به نام ال ول ساتن) در زمانی که کارمند شرکت نفت ایران و انگلیس بود و بعداً کارمند رادیو بریتانیا هم شد، ماموریت داده بودند در بخشی از تشکیلات اولیه رادیو که به «اداره کل انتشارات و تبلیغات» معروف بود، طراحی برنامه‌ای مربوط به صدای بریتانیا به زبان فارسی را عهده‌دار شود. او که به فرهنگ شرقی و بخصوص ادبیات عامیانه ایران و به ویژه افسانه‌ها و قصه‌ها علاقه قلبی و حرفه‌ای داشت، طبعاً ضمن ادای وظیفه به عنوان یک کارمند در شرکت نفت ایران و انگلیس، به دل‌مشغولی‌های خود هم عنایت داشت و همان زمان حتی صادق چوبک را به عنوان مترجم به شرکتی که در آن کار می‌کرد معرفی کرده بود و با اغلب نویسندگان و محققانی که فعالیت‌های رسانه‌ای و سیاسی را توامان انجام می‌دادند، رابطه داشت.

فعالیت رسمی رادیو در ایران را اگر چه از سال ۱۳۱۹ می‌دانند (تازه آن هم در روز فقط ۴ ساعت)، اما قبل از آن چند سال به طور آزمایشی کارهایی انجام می‌گرفت تا زمینه‌ها برای فعالیت رسمی فراهم شود. ال ول ساتن که در آن زمان هنوز سی ساله هم نشده بود، به خاطر استعداد و آشنایی و بخصوص ارتباطش با رادیو بریتانیا، در رفت و آمدهای مرتبط با تشکیلات اولیه رادیو حضور داشت و درصدد بود جنبه فرهنگی فعالیت‌هایش را بیشتر کند. برای همین به علی جواهر کلام نزدیک شد (شاید هم جواهرکلام به او که خارجی بود و بیشتر تحویلش می‌گرفتند نزدیک شد). به هرحال جواهرکلام آن زمان در تشکیلات اولیه رادیو نفوذ داشت و با دو سه تن از اعضای شورای منتخب راه‌اندازی و سیاست‌گذاری آن دوست بود؛ در عین حال به خاطر تحقیقاتش در زمینه تاریخ و ادبیات کهن به ویژه افسانه‌ها و قصه‌های قدیمی ایران، با پیرزنی هفتاد ساله و اصالتاً بروجردی به نام "مشدی گلین خانم" رابطه فامیلی داشت و رفت و آمد آنها تا آنجا پیش رفته بود که همیشه او را به بهانه کمک به کارهای خانه به منزلش می‌برد و به قصه‌گویی وا می‌داشت تا از آنها در برنامه‌های تحقیقی و رادیویی استفاده کند.

این طور که در منابع آمده، علی جواهرکلام، پسر عموی شوهر دوم مشدی گلین بود و این فامیلی دور به او امکان می‌داد تا هر وقت بخواهد از محفوظات ذهنی پیرزن بهره ببرد و صد البته به خاطر دستی که به در و دیوار می‌کشید، دستمزدی هم به او بدهد. آشنایی جواهر کلام و ال ول ساتن اگرچه در ضمن فعالیت‌های سیاسی و مطبوعاتی و ارتباط آنها با احزاب و سفارت‌خانه‌های خارجی بود، اما ماموریت ال ول ساتن در رادیو (که قرار بود صدای بریتانیا باشد) از حیطه سیاسی به فضای فرهنگی افتاد و همین چرخش باعث شد آشنایی او و جواهرکلام جنبه حرفه‌ای پیدا کند و سراسر معطوف به ادبیات عامه و فولکلور ایران شود.

در همین احوال است که جواهرکلام یک شب به عنوان یک کشف جدید، مسترساتن را برای شنیدن قصه‌های مشدی گلین خانم به خانه‌اش در خیابان اکباتان دعوت می‌کند. آن موقع مشدی گلین خانم دوران کهنسالی را می‌گذراند و به خاطر مهاجرت همسر دومش به عراق، با تنها پسرش زندگی می‌کرد و با کار کردن در خانه ثروتمندان و اعیان آن روزگار، اموراتش را می‌چرخاند. اغلب مواقع برای بچه‌های آنان قصه هم می‌گفت و سرشان را گرم می‌کرد؛ برای همین، قشر اعیان دوستش داشتند و طالب حضورش در خانه‌های خود بودند. (فرزند علی جواهرکلام - فرید - این که گلین خانم در خانه اعیان کار می‌کرده را رد کرده اما اغلب منابع، آن را تایید می‌کنند).

پیشینه قصه‌گویی مشدی گلین خانم به زمان قاجار و حتی دربار قاجار هم می‌رسید و با آن که سواد خواندن و نوشتن نداشت، مدعی بود می‌تواند ۳۶۵ روز بنشیند و قصه نقل کند بی آنکه یکی از آنها تکراری باشد. وقتی ال ول ساتن به خانه علی جواهرکلام می‌رود و قصه‌های گلین خانم را می‌شنود، از روایت‌های او و نبوغش در تعریف آنها شگفت‌زده می‌شود، تصمیم می‌گیرد از آن پس بیشتر به آن جا برود تا بتواند از گنجینه ذهنی پیرزن نهایت استفاده را ببرد، اما این رفت و آمد به هفته‌ای یک روز محدود بود و پیرزن برای گذران زندگی به پول نیاز داشت و باید کار می‌کرد و نمی‌توانست وقتش را بیشتر از یک روز در هفته، آن هم روز تعطیل، به آنها اختصاص دهد. باید به او پول می‌دادند تا بیشتر بیاید، اما آن موقع نه ساتن می‌توانست شخصاً چنین پولی در اختیار پیرزن بگذارد و نه علی جواهرکلام بیشتر از آن حدی که برای جارو کردن به او می‌داد. پس تصمیم گرفتند او را به رادیو ببرند تا قصه بگوید و از آن جا برایش پول بگیرند. این شد که به پیشنهاد ال ول ساتن قرار شد جواهرکلام هر هفته گلین خانم را به رادیو ببرد تا قصه‌های او را با صدای خودش پخش کنند.

تشکیلات اولیه رادیو آن زمان در ساختمان بی‌سیم قصر که به عمارت کلاه فرنگی معروف بود، دو اتاق بیشتر نداشت و آن موقع ۹ کیلومتر با مرکز شهر فاصله داشت. به این ترتیب نام مشدی گلین خانم به عنوان اولین زن قصه‌گوی رادیو ثبت شد و آن طور که من از لابه لای سخنان پیشکسوتان رسانه و صدها متن تاریخی و منابع رادیویی فهمیده‌ام، می‌گویند چند روز طول کشید تا پیرزن که چادر به سر و با درشکه به رادیو آورده می‌شد، با محیط استودیو و روند پخش زنده‌ی قصه‌هایش آشنا شود. گویا چند روز اول هول می‌شد و از عوامل فنی که اکثرشان مرد و نامحرم بودند می‌ترسید. واکنش او گاهی با قهر و گاهی با ناز کردن برای آمدن به رادیو همراه بود و اگر جواهرکلام (به قول معروف) قربان صدقه‌اش نمی‌رفت، هرگز نمی‌آمد.

با این همه، بیش از چند هفته نتوانستند او را به رادیو بیاورند و کارشان نیمه‌تمام ماند. به این ترتیب ال ول ساتن که برای تحقیقاتش و ثبت قصه‌های پیرزن عجله داشت (و معلوم هم نبود تقدیر چه سرنوشتی را برای آدم‌ها رقم می‌زند) مجبور شد به همان ملاقات هفته‌ای یک بار در خانه جواهرکلام بسنده کند. پس سعی کرد نهایت استفاده را از همان هفته‌ای یک بار ببرد. حتی فرید جواهرکلام، فرزند علی جواهرکلام گفته که پدرش او را وا می‌داشت در میان آن دو بنشیند و اصطلاحات محلی را برای ساتن هجی و معنی کند. ساتن که در حرفه‌اش تجربه‌های فراوانی از این دست داشت، مخصوصاً ضبط صوت همراه نمی‌برد تا پیرزن به حالت طبیعی قصه بگوید و دچار ترس و اضطراب نشود. خودش هم بدون آن که حواس قصه‌گو را پرت کند، آنچه را که می‌شنید، مثل تندنویس‌ها و با مداد نتراشیده و حتی یواشکی پشت کاغذهای باطله اداری می‌نوشت. اراده و علاقه "ساتن" چنان بود که توانست در حدود ۱۱۷ قصه از گلین خانم بشنود و بنویسد.

نکته جالب این جاست که وقتی در سال ۱۹۴۷ میلادی از ایران خارج شد تا قصه‌ها را برای چاپ در کشورش آماده کند، مشدی گلین خانم هم بیمار شد و فوت کرد. بعد از چاپ تعدادی از آن قصه‌ها در خارج از ایران به زبان انگلیسی، علی جواهرکلام که سهمی در کشف آنها داشت نیز تعدادی از آن تعداد را به فارسی ترجمه کرد و با عنوان «افسانه‌های ایرانی» در بنگاه ترجمه و نشر کتاب به چاپ رساند. تا آنکه سرانجام کل آن قصه‌ها به شاگرد ال ول ساتن یعنی اولریش مارزلف سپرده شد و او با کمک پژوهشگران ایرانی، کتاب «قصه‌های مشدی گلین خانم» را که امروزه نه کامل بلکه با ۱۱۰ قصه در دسترس ماست، در ایران منتشر کرد. پیران رادیو (ازجمله مرحوم عنایت‌الله گلستانه که اتاق من در رادیو با اتاق او فاصله‌ای نداشت و هر روز برایم از تاریخچه رادیو و شنیده‌هاش از پیران قبل از خود حرف می‌زد و دستخط نویسندگان مشهور رادیو را که در اتاق او آرشیو شده بود نشانم می‌داد) معتقدند همان حضور کوتاه مدت گلین خانم در رادیو به ابتکار ساتن و همراهی و کمک جواهرکلام (و مشکلات کار کردن با او در استودیوی تنگ و تاریک و بدون هوا، و سرفه‌ها و تپق‌های ناگزیر و همچنین عذاب رفت و آمد به فاصله ۹ کیلومتر در آن زمان که توانی فراتر از توان جسمی پیرزن لازم داشت) باعث و الهام شد تا مسوولان به فکر یک قصه‌گوی حرفه‌ای بیفتند و از خیر قصه‌های پیرزن بگذرند. (برای اعتماد به صلاحیت و سندیت حرف‌های عنایت‌الله گلستانه، می‌توان به نظر یکی از پیشکسوتان مطبوعات در مطلب «کسی که در بین نام‌ها فراموش شده بود» ایسنا - دهم دی ماه ۹۳ رجوع کرد).

سرانجام بعد از کش و قوس‌های فراوان در برابر گزینه‌های متعدد از جمله صادق هدایت، نیمایوشیج و ... ، صدای صبحی مهتدی را مناسب تشخیص دادند و از همان جا بود که «قصه ظهر جمعه»، آن هم یک ماه بعد از تولد رادیو، راه افتاد.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۰۱۵۱۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ویژه برنامه تحویل سال رادیو ایران بالاترین امتیاز را کسب کرد

مدیر شبکه رادیویی ایران در مراسم تجلیل از برنامه سازان نوروز و رمضان این شبکه اعلام کرد: برنامه «سال مبارک» که ویژه برنامه تحویل سال رادیو ایران بوده است در بین ویژه برنامه‌های تحویل سال دیگر شبکه‌های رادیویی بیشترین امتیاز را کسب کرده است.

 آذرمکان ضمن قدردانی از زحمات برنامه سازان تصریح کرد: رادیو ایران در برنامه «سال مبارک» با ۱۳ ساعت برنامه زنده طولانی‌ترین برنامه را بین شبکه‌های رادیویی تولید کرد و این در حالی است که طبق ارزیابی مرکز نظارت و ارزیابی صدا و سیما رادیو ایران، بالاترین نمره را در معاونت صدا کسب کرد.

 وی با اشاره به سختی برنامه سازی در ماه مبارک رمضان افزود: ویژه برنامه‌های سحر و افطار این شبکه رادیویی نیز با تلاش و کوشش و همدلی برنامه سازان برنامه‌هایی قابل توجه و استاندارد ارزیابی شده است که شایسته تقدیر می‌باشد.

 مدیر رادیو ایران با اشاره به برنامه «شهر رمضان» نیز گفت برای اولین بار در ماه مبارک رمضان با همکاری و هم افزایی شهرداری تهران ویژه برنامه‌ای شاد در شب‌های رمضان در بوستان لاله تهیه شد که با استقبال مردم تهران در آن بوستان و همه شنوندگان در سراسر کشور مواجه شد.

 مهدی رستمی مدیر گروه معارف و تاریخ رادیو ایران، به تجربه برنامه سحرگاهی و ایجاد موقعیت برای مخاطبان که طرح جدیدی بود اشاره کرد و افزود: برنامه «قرار بی قراران و قرار آسمانی» هر دو با تمرکز به بندگی به روی آنتن رفت.

 وی هدف این برنامه‌ها را معرفت‌افزایی و ایجاد لحظه‌ها و خاطره‌های به یادماندنی و تاثیرگذار برای شنوندگان توصیف کرد.

 یدالله گودرزی مدیر گروه فرهنگ و تمدن، به توجه رادیو ایران به موضوع هم افزایی اشاره کرد و گفت بعد از طرح هفته‌های ایرانی در این شبکه موضوع هم افزایی در برنامه‌های شبکه پر رنگ‌تر شد.

مرضیه محمودی مدیر گروه دانش و اقتصاد رادیو ایران نیزحضور ایرانیاران را در ویژه برنامه تحویل سال «سال مبارک» اقدام رسانه‌ای مناسبی دانست و افزود: گزارش‌های ایرانیاران از سراسر ایران، حضور پیشکسوتانی مثل عذرا وکیلی، فاطمه نیرومند و علیرضا جاویدنیا و میزبانی رادیو ایران از سایر شبکه‌های رادیویی سال را مبارک کرد.

 غلامحسین طالبی مدیر طرح و برنامه رادیو ایران نیز به استقبال بی نظیر از پویش «دلنامه» در راستای همدلی با کودکان و مادران غزه اشاره کرد.

 در پایان این نشست دکتر مهدی آذرمکان مدیر شبکه رادیویی ایران با اهداء لوح تقدیر و هدیه نقدی از تلاش‌های برنامه سازان ویژه برنامه‌های تحویل سال و ماه مبارک رمضان قدردانی کرد.

باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری رادیو تلویزیون

دیگر خبرها

  • (عکس) اولین قربانی تصادف در ایران چه کسی بود؟
  • ویژه برنامه تحویل سال رادیو ایران بالاترین امتیاز را کسب کرد
  • اولین دستگاه رادیو تراپی وارد کهگیلویه و بویراحمد شد
  • ببینید | خبر مهمی که رهبر انقلاب از رادیو شنیدند
  • ببینید | ماجرای خبر مهمی که رهبر انقلاب از رادیو شنیدند
  • آغاز ثبت‌نام مسابقه گویندگی و بازیگری رادیو
  • برنامه «خط اول» از رادیو ورزش
  • برنامه‌های امروز رادیو ارومیه هشتم اردیبهشت
  • تصاویر دیده نشده از محمدرضا شجریان
  • از درشکه تا اتومبیل؛ یک قرن فرهنگسازیِ ناتمام