Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-04-29@12:53:58 GMT

آخرِ اين قصه بايد يه جور خوب تموم مي‌شد...

تاریخ انتشار: ۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۰۳۸۱۷۰

خبرگزاري آريا - در روزهايي که جامعه موسيقي در آرامش نسبي به سر مي‌برد و کم‌کم آماده استقبال از سال جديد مي‌شد، اتفاقي رخ داد که کام همه را تلخ کرد. اين تلخ‌کامي، ابتدا به دليل حيرت ناشي از وقوع ناباورانه اين اتفاق و سپس به دليل يک جاي خالي بود؛ جاي خالي مردي که فارغ از سبک‌هاي موسيقي، شعر و ترانه مي‌نوشت و قريب به دو دهه براي مردم ايران خاطره‌سازي کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

درست است که دکتر «افشين يداللهي» ديگر ميان ما نيست؛ اما خاطراتي که از هنر مثال‌زدني، توانايي‌ها و اخلاق خوبش داريم، تا ابد برايمان جاودانه است.
 
«موسيقي ما» در اين مطلب نگاهي به کارنامه هنري و فعاليت‌هاي حرفه‌اي دکتر افشين يداللهي در عرصه ترانه داشته تا با مرور اين خاطرات، يادي از اين هنرمند فقيد کند.
 
افشين يداللهي روز 21 دي‌ماه 1347 در اصفهان متولد شد. پدرش از رجال سرشناس شهر «ايزدخواست» استان فارس و مادرش اهل «شهرضا» بود. افشين در تهران بزرگ شد و از کلاس اول، در مدرسه تيزهوشان درس خواند. او در همان دوران کودکي، با اشعار فردوسي آشنا شد و اولين شعرش را در پانزده‌سالگي با مضموني عاشقانه سرود. خودش در مورد اولين شعرش گفته بود: «سرودن شعر و ترانه، حسي بود که ناگهان به سراغم آمد و فکر کردم مي‌توانم آن را پرورش دهم.»
  * روان‌پزشک؟ نوازنده؟ شاعر؟او در ادامه به دبيرستان البرز راه پيدا کرد و از اين مدرسه معتبر ديپلم تجربي گرفت. اين شاگرد درس‌خوان و باهوش دبيرستان البرز، در کنکور پزشکي با رتبه خوب در دانشگاه علوم‌پزشکي کرمان قبول شد و سال 1373 فارغ‌التحصيل دکتراي عمومي از اين دانشگاه شد. افشين جوان از همان دوران، پيگير ادبيات و سروده‌هاي شعراي نامدار ايران بود و در کنارش، تمبک هم مي‌نواخت.
 
نوازندگي تمبک در همان سال‌هاي اول دهه هفتاد، برايش اتفاق جالبي را رقم زد. «محمدعلي چاوشي» از ناشران باسابقه موسيقي در اين مورد خاطره جالبي دارد و مي‌گويد: «افشين يداللهي را نخستين‌بار پزشک هنرمند آقاي محمد اصفهاني با من آشنا کرد و دوستي با او را مرهون ايشان هستم. در روزهاي واپسين اسفند 1373 براي ساخت و توليد ويژه‌برنامه‌ي نوروزي شبکه 2، پرتکاپو بودم. قرار بود در بخشي از آن برنامه، ساز و سخن زنده‌ياد استاد ذوالفنون ضبط و پخش گردد. استاد در اجراي قطعه‌اي ضربي، نياز به همراهي نوازنده‌ي تنبک پيدا کرد. به هر کس که زنگ زدم، به سفر نوروزي رفته بود. در اوج استيصال، آقاي اصفهاني به دادم رسيد و به شوخي و جدي گفت من کسي را مي‌شناسم که اولين پزشک نوازنده‌ي تنبک ايران است و از اين طريق، من با جان‌شيفته‌ي جواني جوياي نام آشنا شدم که از همان آغاز، طلوع سپيده‌ي بزرگي از افق نگاه نجيب پرفروغ‌اش آشکار بود.»
  * اولين ترانه براي ايرانيکي دو سال بعد کم‌کم ترانه براي افشين يداللهي جدي شد و نيم‌نگاهي هم به مسائل عرفاني و سلوک معنوي داشت؛ اما پزشکي را فراموش نکرد. هم‌زمان با روزهايي که به دنبال کسب مدرک تخصصي خود بود، اولين ترانه‌اش با صداي «خشايار اعتمادي» به گوش مخاطبان رسيد. اين خواننده ترانه «پس‌کوچه‌هاي عشق» از سروده‌هاي افشين يداللهي را در سال 76 و با همراهي ارکستر بزرگ صدا و سيما اجرا کرد.
 
اين قطعه آن‌چنان ميان مخاطبان عام همه‌گير نشد؛ ولي اتفاق اصلي براي افشين (در آستانه سي‌سالگي) با يک قطعه حماسي و ماندگار رخ داد. ترانه «از فارس تا خزر ايران نشسته است» با صداي خشايار اعتمادي و آهنگسازي «شادمهر عقيلي» براي او به منزله يک سکوي پرتاب بود و توانست نواي واژه‌هايش را به گوش طيف گسترده‌اي از مردم برساند. اين قطعه حماسي و ارکسترال، هنوز هم پس از بيست سال در مناسبت‌هاي ملي از صدا و سيما پخش مي‌شود.
  * کفر و ايمان چه به هم نزديک استشروع دهه چهارم زندگي افشين يداللهي برايش با اتفاقات بسيار مهمي همراه بود و در حقيقت، دهه شهرت‌اش شد. او سال 1379 در آلبوم «يادته» با صداي خشايار اعتمادي چهار ترانه به نام‌هاي «دنياي تکراري»، «آواره»، «دوستان» و «شب‌گريز» داشت.
 
اما انفجار و اتفاق اصلي براي افشين يداللهي، در نوروز 1380 رخ داد و شروع دهه هشتاد، در حيات هنري‌اش جريان‌ساز بود. او در نوروز اين سال، شعر ترانه تيتراژ سريال «شب دهم» به کارگرداني «حسن فتحي» را نوشت که با موسيقي «فردين خلعتبري» و صداي «عليرضا قرباني» اجرا شد. اين اثر بسيار مورد توجه قرار گرفت و هنوز هم پس از پانزده سال، خيلي‌ها آن مثلث طلايي را با «شب دهم» مي‌شناسند. يداللهي نوروز همان سال، ترانه تيتراژ سريال «شب آفتابي» به کارگرداني «قاسم جعفري» را هم نوشت که با صداي دکتر «محمد اصفهاني» و موسيقي پيروز ارجمند اجرا و از شبکه سوم سيما پخش شد. اين اثر با وجود اينکه خروجي خوبي داشت ولي تحت‌الشعاع موفقيت‌هاي «شب دهم» قرار گرفت.
  * سقفي براي يک خانهدر زمستان 1380، ترانه ايران صاحب خانه شد. خانه‌اي که ابتدا فقط هشت عضو داشت اما رفته‌رفته به محلي براي رشد و تربيت چهره‌هاي اين عرصه تبديل شد. به دعوت «مهدي محتشم» که اين روزها ديگر خبري از او در اين عرصه نيست، جمعي از چهره‌هاي جوان ترانه، دور هم جمع شدند. افشين يداللهي، نيلوفر لاري‌پور، سعيد اميراصلاني، يغما گلرويي، علي احمدي، محمدرضا حبيبي، افشين سياهپوش و عباس سجادي اعضاي اوليه مجموعه خانه ترانه بودند.
 
منزل سعيد اميراصلاني و منزل افشين يداللهي، اولين محل‌هاي برگزاري اين جلسات بود. آنها در ادامه به فرهنگسراي «ابن‌سينا» رفتند و در يک اتاق 12 متري، جلسات خود را تشکيل مي‌دادند. به پيشنهاد عباس سجادي، قرار شد تا براي اين مجموعه، يک هيئت مؤسسان و هيئت مديره انتخاب شود. در رأي‌گيري ميان اعضا، عباس سجادي به دليل آشنايي با امور اداري و تشکيلاتي به عنوان نفر اول و سعيد اميراصلاني به عنوان نفر دوم انتخاب شدند. در ادامه، اميراصلاني از بخش مديريتي اين مجموعه خارج شد و جاي خود را به افشين يداللهي داد. بعداً جوانان علاقه‌مند به ترانه‌سرايي، اقبال زيادي نسبت به خانه ترانه نشان دادند و رفته‌رفته جلسات با تعداد نفرات بيشتر تشکيل شد و محل برگزاري هم از فرهنگسراي ابن‌سينا به فرهنگسراي شفق انتقال پيدا کرد.
 
مدتي بعد، به دليل ورود برخي افراد به اين مجموعه و پاره‌اي از مشکلات، انسجام اوليه جلسات خانه ترانه کمتر شد، ولي همان هسته اوليه اين مجموعه، جشن باشکوهي را در سال 82 براي ترانه در تالار وزارت کار برگزار کردند. «روزبه بماني» و «مسعود امامي» از جمله‌ ترانه‌سراهايي بودند که در آن جشن مورد تقدير قرار گرفتند. روندِ از هم گسيختگي خانه ترانه اوليه ادامه پيدا کرد و محل برگزاري جلسات هم دستخوش تغييرات زيادي مي‌شد.
 
آنها مدتي در فرهنگسراي شفق جلسات خود را برگزار مي‌کردند اما باز هم تغييرات ادامه پيدا کرد و آمفي‌تئاتر بيمارستان امام‌خميني(ره) و زيرزمين سازمان نظام پزشکي، محل‌هاي ديگر برگزاري جلسات خانه ترانه بود. از حدود سال 85، کم‌کم اعضاي اصلي خانه ترانه به دلايل مختلف از اين مجموعه جدا شدند؛ در ادامه افشين يداللهي با پيگيري‌هاي فراوان اجازه نداد تا چراغ اين خانه خاموش شود. او تا سال 95 مديريت برگزاري جلسات خانه ترانه را بر عهده داشت و در طول تمامي اين سال‌ها، ترانه‌سراهاي متعددي از روي صندلي‌هاي اين خانه به بازار موسيقي راه پيدا کردند و براي خود، چهره مطرحي شدند که ادامه حيات خانه ترانه، مديون پيگيري‌هاي جدي يداللهي بود و باعث شد تا چهره‌هاي جوان و جديدي وارد حوزه ترانه شوند.
  * اينجا مگر خورشيد نيست؟درست است که افشين يداللهي کمي دير و پس از سي سالگي وارد مسير شهرت شد اما سال 82 بيشتر در اين مسير جلوتر رفت. نوروز 82 را با يک تيتراژ جالب آغاز کرد. او ترانه تيتراژ سريال «خوش رکاب» به کارگرداني «علي شاه‌حاتمي» را نوشت. ترانه‌اي که کاملاً عاميانه و در وصف کاميوني که قصه آن فيلم درباره‌اش بود سروده شده بود. خيلي‌ها در همان دوره هم باور نمي‌کردند که اين کار از سروده‌هاي افشين يداللهي باشد اما به هرحال تجربه متفاوتي در کارنامه کاري‌اش محسوب مي‌شد! در ادامه او ترانه تيتراژ سريال «مسافري از هند» با مطلع «از کفر من تا دين تو راهي به جز ترديد نيست/ دلخوش به فانوسم مکن، اينجا مگر خورشيد نيست» را سرود که با صداي عليرضا بلوري اجرا شد و هنوز هم در ذهن مخاطبان آن سريال باقي مانده است. البته در تيتراژ پاياني، ترجمه هندي همين شعر با صداي «مهرداد هويدا» پخش مي‌شد.
 
يداللهي در ماه رمضان همان سال، ترانه تيتراژ اول سريال «فقط به خاطر تو» به کارگرداني «اکبر منصورفلاح» را نوشت و «قاسم افشار» آن کار را با مطلع «شروع اين سفر فقط به خاطر تو بود و بس/ تموم اين خطر فقط به خاطر تو بود و بس» خواند. «مسعود خادم» هم ترانه ديگري را از اين هنرمند در تيتراژ پاياني همان سريال خواند. اين کار با مطلع «آخر اين قصه بايد يه جور خوب تموم بشه/ ميگن چه معني داره که خنده‌هامون حروم بشه» بيشتر مورد توجه قرار گرفت. چون فضاي ريتميک و پرانرژي‌اي داشت.
  * ‌منم و حسرت با تو ما شدندکتر يداللهي در ماه رمضان سال 83 همکاري مجددي با قاسم افشار اين بار در تيتراژ سريال «کمکم کن» به کارگرداني قاسم جعفري داشت. اما مهم‌ترين ترانه او در ماه محرم همان سال و با صداي «احسان خواجه‌اميري» منتشر شد. تيتراژ سريال «غريبانه» با ترجيع‌بند «هرچي آرزوي خوبه مال تو/ هرچي که خاطره داري مال من» آغازگر موفقيت‌هاي متعدد اين زوج هنري بود و به نوعي مي‌توان گفت بخش عمده‌اي از کاراکتر هنري احسان خواجه‌اميري، در آن دوران و با ترانه‌هاي افشين يداللهي شکل گرفت.
 
دومين همکاري پر سر و صداي آنها، رمضان سال 84 بود که يداللهي ترانه تيتراژ سريال «براي آخرين بار» را سرود و اين تيتراژ منجر به توليد آلبوم «براي اولين‌بار» شد که همه ترانه‌هايش را اين هنرمند فقيد نوشته بود. اين آلبوم باعث شد تا احسان خواجه‌اميري در ميان مخاطبان عام هم مطرح شود؛ چون اولين آلبوم او به نام «من و بابا» با استقبال خاصي روبه‌رو نشده بود.
  * باور نمي‌کنم اين تو خود تويي«نهان مکن» يکي از آلبوم‌هاي جنجالي سال 85 با صداي «عليرضا عصار» بود که افشين يداللهي ترانه ‌«بن‌بست» را در آن مجموعه داشت. البته اين آلبوم علي‌رغم حضور شهرداد روحاني در بخش موسيقي و چهره‌هاي سرشناس در بخش کلام نتوانست به اندازه آثار گذشته عليرضا عصار خاطره‌ساز شود. اما يداللهي در اين سال باز هم در همکاري با احسان خواجه‌اميري خبرساز شد. تيتراژ پاياني سريال «پول کثيف» يعني همان ترانه معروف «نه اين قرارمون نبود تو بي‌خبر بري/ من خسته شم که تو بي‌همسفر بري» و قطعه «اگه دستم به جدايي برسه» دو ترانه يداللهي براي اين سريال بودند که با صداي احسان خواجه‌اميري پخش شد.
  * وقتي زمين ناز تو را در آسمان‌ها مي‌کشيدسال 86 براي افشين يداللهي با يک اتفاق مهم و هيت ديگر آغاز شد. مثلث موفق تيتراژ «شب دهم»، يعني عليرضا قرباني، فردين خلعتبري و افشين يداللهي اين بار در سريال «مدار صفر درجه» کنار هم قرار گرفتند که کارگردان اين پروژه هم مانند «شب دهم»، حسن فتحي بود. اين فيلم، ارديبهشت آن سال از شبکه اول سيما پخش شد. به‌زعم برخي منتقدان، قطعه «مدار صفر درجه» يا «من عاشق چشمت شدم» از «شب دهم» هم موفق‌تر و فراگيرتر بود. چون ترانه «شب دهم» و موسيقي‌اش تِم مذهبي داشت، اما تيتراژ «مدار صفر درجه» به فراخور موضوع سريال، يک کار کاملاً عاشقانه بود. در حقيقت، يداللهي و خلعتبري و قرباني يکي از معدود تيم‌هاي هنري بودند که تکرار همکاري‌شان منجر به شکست نشد.
  * اگه دستم به جدايي برسهنيمه دوم سال 86، به زوج خواجه‌اميري و يداللهي اختصاص داشت. آنها در آلبوم «سلام آخر» با هم همکاري داشتند. با اينکه سهم افشين يداللهي، تمامي ترانه‌هاي اين مجموعه نبود، ولي قطعات «تمومش کن»، «شانس»، «فصل باروني»، «جدايي» و «باور نمي‌کنم» آنها مورد توجه قرار گرفت.
  * هفتاد سال عبادت يک شب به باد ميرهپرطرفدارترين تيتراژ سال 86 هم دوباره حاصل همکاري اين پزشک شاعر و احسان خواجه‌اميري در تيتراژ سريال «ميوه ممنوعه» به کارگرداني «حسن فتحي» بود. اين سريال، در ماه مبارک رمضان پخش مي‌شد و توانست جاي خودش را به خوبي ميان مخاطبان پيدا کند و هنوز هم خيلي‌ها از آن کار به عنوان يکي از درخشان‌ترين کارهاي خواجه‌اميري ياد مي‌کنند. آنها چند قطعه کوتاه ديگر هم براي ميانه اين سريال توليد کردند. در اين سال، آلبوم «فقط نگاه‌ مي‌کنم» با صداي «حامي» هم منتشر شد که «شب نقاشي» از اين مجموعه با ترانه دکتر يداللهي بود.
  * ديگه تقدير امسالت منم مناين شاعر و ترانه‌سرا در سال 87 با آلبوم «فصل تازه» احسان خواجه‌اميري دوباره به بازار موسيقي بازگشت؛ اما اين بار همکاري آنها فقط به سه قطعه «تب تلخ»، «رفتني» و «فال» محدود مي‌شد. همين مسأله براي آنها حواشي گوناگوني به وجود آورد و شايعه اختلاف اين دو هنرمند هم مطرح شد. يداللهي در بهار سال 87 تيتراژ سريال «پاتوق» را با صداي خودش اجرا کرد. اين جدي‌ترين تجربه خوانندگي او تا آن زمان بود. البته بعداً چند قطعه ديگر را هم خواند ولي هيچ‌کدام در تيتراژ استفاده نشده بودند.
  * خلاصم کنسال 89 اين دو هنرمند يک تيتراژ موفق ديگر در سريال «در مسير زاينده‌رود» داشتند و اين قطعه در آلبوم «يه خاطره از فردا» هم منتشر شد. يداللهي و خواجه‌اميري در اين آلبوم چهار قطعه ديگر به نام‌هاي «مُسري»، «اتفاق»، «بي‌کسي» و «خواب و بيداري» داشتند.
  * عاشقانه‌اي براي ايرانپرمخاطب‌ترين ترانه افشين يداللهي در سال 89 به يکي از کارهاي ماندگار و حماسي او تبديل شد. او در تيتراژ سريال «تبريز در مه»، ترانه «وطنم اي شکوه پابرجا» را براي «سالار عقيلي» نوشت و همين کار باعث شد تا از ديد مخاطبان و منتقدان، به عنوان يکي از بهترين ترانه‌سراها براي ايران لقب بگيرد. اين قطعه با موسيقي «بابک زرين» از ديد مخاطبان در جمع بهترين آثار سالار عقيلي هم قرار گرفت.
  * روياي صادقي در جان عاشقياين روان‌پزشک در پاييز سال 91، ترانه تيتراژ سريال «راستش را بگو» را نوشت و عليرضا قرباني با موسيقي فردين خلعتبري اين کار را خواند که مطلعش «اين بار من خريده‌ام نقد تو را کشيده‌ام ناز تو را به ديده‌ام» بود. اين اثر هم در سطح خوبي شنيده شد ولي به اندازه «شب دهم» و «مدار صفر درجه» بازتاب چنداني نداشت.
 
در همان سال، اولين همکاري يداللهي با گروه «سون» هم رقم خورد. او دو ترانه براي گروه سون نوشت که يکي از آنها تيتراژ سريال «زمانه» بود و ديگري به عنوان ترانه مياني در اين سريال به کارگرداني «حسن فتحي» پخش شد.
 
اين ترانه‌سرا در ادامه تجربيات متنوع خود با گروه «دنگ‌شو» همکاري کرد. افشين يداللهي کلام تيتراژ سريال «پژمان» را نوشت که اين اثر با اجراي گروه دنگ‌شو مورد توجه قرار گرفت و سال 92 از شبکه سوم سيما پخش شد.  «آخر قصّمه اما قصه آخرم اين نيست» ترجيع‌بند همکاري جالب يداللهي با اين گروه بود.
  * مرغ آمين دردآلودي‌ست که آواره بماندهدکتر يداللهي تا اواخر سال 93 در چند آلبوم حضور داشت اما تيتراژ يا کار شاخصي نداشت. در اواخر اين سال، دوباره مثلث يداللهي، خلعتبري و قرباني فعاليت جديدي را شروع کردند که بار ديگر «حسن فتحي» کارگردان اين پروژه بود. آنها براي تيتراژ اول و تيتراژ آخر سريال «شهرزاد» دو قطعه را آماده کردند. قطعه تيتراژ اول اين سريالِ شبکه نمايش خانگي، «مرغ آمين» نام داشت و قطعه تيتراژ پاياني هم «دوباره زنده شدم بعد از اين همه مُردن» بود.
 
تا قسمت پنجم، اين دو اثر در تيتراژهاي سريال «شهرزاد» پخش مي‌شد اما بنا به دلايل نامعلومي، قرباني و خلعتبري از اين پروژه کنار رفتند و به جاي آنها قطعه‌اي از «محسن چاوشي» پخش شد. با وجود اينکه اين دو آهنگ، فرصت مناسبي براي شنيده‌شدن پيدا نکردند و هيچ‌وقت هم نسخه اصلي آنها در فضاي مجازي منتشر نشد، اما نگارش و واژه‌پردازي متفاوت هر دو ترانه و خصوصاً تيتراژ اول، جالب بود. يداللهي مدتي بعد، ترانه «چه کردي» را با صداي خودش منتشر کرد و ويدئويي هم براي آن توليد شد که از تصاوير سريال «شهرزاد» در آن استفاده شده بود.
  * که جان من فداي ايرانحقيقت اين است که دکتر افشين يداللهي شايد تنها ترانه‌سرا و شاعري باشد که هر بار قصد تکرار موفقيتي را داشته، به تکرار نرسيده و حتي برايش پربارتر هم بوده است. او در سال 94 باز هم با تيم سالار عقيلي و بابک زرين همکاري کرد. يداللهي دو ترانه براي تيتراژ اول و انتهايي سريال «معماي شاه» نوشت و اين دو کار او، با موضوع ايران هم توانست ميان بهترين ترانه‌هايش قرار بگيرد. قطعه ديگر يداللهي و عقيلي و زرين براي اين سريال هم «خون غزل» نام داشت که در اواسط پخش مجموعه به گوش مخاطبان رسيد.
 
در آذر همين سال، آلبوم «من عاشق چشمت شدم» با صداي عليرضا قرباني منتشر شد. قطعات «عقل و جنون»، «من عاشق چشمت شدم»، «کنار تو هستم»، «مهتاب‌تر از باران» و «چله‌ي عشق» با ترانه‌هاي افشين يداللهي در اين مجموعه و موسيقي فردين خلعتبري به گوش مخاطبان رسيد.
 
در همين سال، آلبوم «معجزه» با صداي بهنام صفوي منتشر شد و او در اين مجموعه، ترانه «فرصت کمه» را داشت. او در خرداد سال 94 ترانه قديمي «وقتي مياي» را بازخواني کرد.
  * روزاي مرگ عشق آسون نمي‌گذرهسال 95 با زمزمه‌هاي همکاري مجدد افشين يداللهي و احسان خواجه‌اميري شروع شد. همين‌طور هم شد و اين زوج هنري پرخاطره، در قالب آلبوم «سي‌سالگي» و در ترانه «آرزو کن» همکاري داشتند. هرچند اين اثر به اندازه کارهاي گذشته آنها چشمگير نبود ولي به هرحال براي طرفداران احسان خواجه‌اميري جذابيت‌هايي داشت.
 
در فصل پاييز هم تک‌آهنگ «سقف» با ترانه دکتر يداللهي و موسيقي بابک زرين و صداي دکتر محمد اصفهاني منتشر شد. قطعه «ايران من» هم يکي ديگر از کارهاي ملي ميهني اين ترانه‌سرا بود که اوايل سال 95 با صداي «محمد معتمدي» منتشر شد.
 
مهم‌ترين پروژه اين ترانه‌سرا در سال 95 آلبوم «مي‌فهممت» با صداي «محمدرضا فروتن» بود. فروتن در اين مجموعه، ترانه‌هاي دکتر يداللهي را با موسيقي بابک زرين اجرا کرد. در آلبوم «مي‌فهممت» سعي شده بود ترانه‌هايي با فضايي متفاوت از کارهاي مرسوم بازار و منطبق با اصول روان‌شناسي اجرا شود. او به همراه محمدرضا فروتن و بابک زرين، حدود ده روز پيش ميهمان دفتر سايت «موسيقي ما» بودند و ميزگرد مفصلي براي اين آلبوم داشتيم. از سوي ديگر دکتر يداللهي به همراه فردين خلعتبري آلبومي را با «همايون شجريان» کار کرده که هنوز منتشر نشده است.
  * دوباره زنده شدم بعد از اين همه مُردنسه‌شنبه شب 24 اسفند 95، دکتر يداللهي طبق عادت هميشه حدود ساعت 21 از مطب خود خارج و به همراه همسر و برادر همسرش عازم شهر هشتگرد شدند. آنها در آن شب مهمان منزل دکتر «معتمدي»، متخصص اعصاب و روان بودند و چند هنرمند ديگر هم در آنجا حضور داشتند. دکتر و همراهان‌اش ديرتر از ساير مهمان‌ها به منزل دکتر معتمدي رسيدند و به همين دليل، تا پاسي از شب و بعد از رفتن سايرين، در منزل دکتر معتمدي بودند. حدود ساعت 2 بامداد، با بدرقه ميزبان آنها عازم تهران مي‌شوند و برادر همسر دکتر يداللهي، رانندگي را با خودروي سورنتو دامادشان آغاز مي‌کند.
 
لحظاتي بعد از ورود به جاده اصلي، ناگهان خودرو متوقف مي‌شود و کاميون حامل بار شکلات با شدت زياد از پشت به آنها برخورد مي‌کند. همسر و برادر همسرش ساعاتي بعد با آمبولانس ويژه به تهران منتقل مي‌شوند. ساعاتي پس از اين اتفاق همراهان دکتر يداللهي به بيمارستاني در تهران منتقل شدند و تحت عمل جراحي قرار گرفتند. برادر همسر او يک روز بعد به هوش آمد ولي به دليل شدت جراحات در بخش مراقبت‌هاي ويژه بستري بود. همسر دکتر هم پانزده روز با مرگ دست و پنجه نرم کرد و بالاخره روز پنجم فروردين تسليم مشيّت الهي شد و دار فاني را واع گفت.
 
دکتر افشين يداللهي لحظاتي پس از آن سانحه دل‌خراش از دنيا رفت. مردي که با چنگ و دندان، خانه ترانه را حفظ کرد و اجازه نداد چراغش خاموش شود؛ مردي که با عاشقانه‌هايش عاشقي را ياد گرفتيم و مردي که يادآور حس ميهن‌پرستي براي ما با ترانه‌هايش بود، رفت. پرچم مقدس جمهوري اسلامي ايران او را در آغوش داشت و رفت. جسم‌اش پس از 48 سال از ميان ما رخت بست ولي خاطراتش يک عمر با ما خواهد بود و محال است تا هميشه باور کنيم که پيشوند اسمش زنده‌ياد است.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۰۳۸۱۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

درباره بیماری مرموز ترانه علیدوستی؛ چه کسانی در معرض آن هستند؟ | فیلم

چند روزی است که ابتلای ترانه علیدوستی، بازیگر مشهور کشورمان به «سندرم DREES» که برای اکثر افراد شناخته شده نیست، خبر ساز شده است. دکتر سید مسعود داوودی، متخصص پوست و مو و عضو هیات علمی دانشگاه بقیه الله به این بهانه درباره این بیماری و درمان آن می‌گوید: DREES یک بیماری حساسیتی تاخیری است که با تغییرات پوستی، تغییرات احشاء داخلی و تغییرات سلول های خونی خود را نشان می دهد، شایع ترین علت بروز این بیماری حساسیت های دارویی به داروهای ضد تشنج و آنتی بیوتیک‌ها هستند. واکنش های دارویی با تاخیر ٢ تا ٨ هفته ای اتفاق می افتد و علایم بالینی ناشی از آن با ضایعات پوستی کهیر مانند و یا شبیه آبله مرغان بروز کند. همچنین ممکن است درگیری مخاط دهان بروز می کند . اما از آن مهم تر، گرفتاری غدد لنفاوی به شکل گسترده ممکن است بروز کند و درگیری مخاط داخلی بدن نیز ممکن است با علایمی شبیه به هپاتیت حاد بروز کند. مهم ترین اقدام در درمان این بیماری قطع مصرف داروهای مشکوک و استفاده از کورتون‌های سیستمیک و یا سایر داروهای سرکوب سیستم ایمنی است. در موارد خفیف ببماری بهبود یابنده است. تشخیص زودرس بیماری در درمان آن بسیار موثر است./خبرآنلاین

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

دیگر خبرها

  • چه کسانی در معرض بیماری ترانه علیدوستی هستند؟ (فیلم)
  • وقتی «خانه خدا» سینماها را شلوغ کرد
  • مراقب باشید بیماری ترانه علیدوستی را نگیرید | این افراد در معرض «سندرم DREES» هستند
  • (ویدئو) چه کسانی در معرض بیماری ترانه علیدوستی هستند؟
  • ترانه‌ کودکانه «ببعی تو بازیگوشی» اینستاگرام را منفجر کرد + ویدئو
  • اجرای دیالوگ ترانه علیدوستی به زبان کره ای توسط بازیگر زن «نون خ» | آرزوی سلامتی خانم بازیگر برای ترانه علیدوستی + ویدئو
  • درباره بیماری مرموز ترانه علیدوستی؛ چه کسانی در معرض آن هستند؟ | فیلم
  • آخرین وضعیت بیماری ترانه علیدوستی
  • جزییاتی از بیماری ترانه علیدوستی و علت آن
  • چه کسانی در معرض بیماری ترانه علیدوستی هستند؟