ورود رئیسی؛ تغییر آرایش سیاسی
تاریخ انتشار: ۶ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۰۷۳۸۰۹
میثم قهوه چیان؛ حضور ابراهیم رئیسی به عرصه انتخابات به منزله اتحاد اصولگرایان قلمداد میشود، اما به نظر میرسد باید این واقعه را در نسبت با طیفهای گونهگون اصولگرایی ارزیابی کرد. اصولگرایان طیف گستردهای از فعالان سیاسی پس از انقلاب اسلامی هستند که با ابتناء به ارزشهای انقلاب اسلامی، از پیروی کامل از مقام معظم رهبری، سیاست ضدغربی، ارزشهای فرهنگی اسلامی، عدالت و .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اکنون بخش تندرو اصولگرایی تمام قد از حضور سیدابراهیم رئیسی حمایت کرده است و بخش میانهرو اصولگرایی نیز به نظر میرسد به مانند گذشته دو شقه شده بخشی مردد و بخشی هم تمام قدم پشت سر حسن روحانی رفته است.زایش
اسفند 94 را باید تاریخ تولد جناح میانهرو دانست. این جناح محصول نزدیکی اصلاحطلبان به اصولگرایان بود. آورده حامیان دولت، سازندگی و اصلاحات و آورده حامیان ناطق نوری و علی لاریجانی مجوز و تائید صلاحیت بود. لیستهای گام دوم نه به امید مجلسی اصلاحطلب که به منظور تعدیل قوه قانونگذار بسته شد و بسیاری از اصولگرایان در آن راه یافتند و به واسطه اعتبار «تکرار میکنم» از رای مردم برخوردار شدند.اصولگرایان اگر چه پیشتر «راست» یا «محافظهکار» خوانده میشدند، با بازتعریف خود حول تبعیت از مقام معظم رهبری، سیاستهای ضد غربی، ارزشهای فرهنگی اسلامی، عدالت و ... آرایش جدیدی یافتهاند. اصلاحطلبان نیز اگرچه پیشتر «پیروان خط امام» یا «چپ» خوانده میشدند با تاکید بر ضرورت اصلاح سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، قانونگرایی، تنشزدایی و منافع ملی در سیاست خارجی و آزادی فعالیتهای خود را تداوم بخشیدند.آنچه پس از رویدادهای 88 رخ داد این بود که اصلاحطلبان درجه یک و نامآورتر نتوانستند به صورت مستقل وارد فضای سیاسی شوند و این جناح ذیل نوعی پراگماتیسم سیاسی، میانهرو شده و با نیروهای کمترشناخته شده دست دو یا نیروهای دست سه و چهار خود وارد عرصه سیاست شد.این سیاست نزدیکی به اصولگرایان میانهرو را انتخابات 92 اقتضا میکرد. هرچند بتوان گفت ائتلاف با هاشمی جناحبندی سیاسی را تغییری اساسی نمیداد، زیرا وی سالها پیش دیگر اصولگرا به معنای تشکیلاتی خوانده نمیشد، اما بیشک تبار جناح میانهرو را باید به سالهای 84 بازگرداند، زمانی که ریاست سابق مجمع تشخیص مصلح نظام حمایت تشکلهای اصولگرا را از دست داد.همزمان با این رویداد، دولت احمدینژاد در ائتلاف روشن و نانوشته با اصولگرایان، روز به روز اقبال مردمی به این جریان را با مخاطره روبرو میکرد. انتخابات 92 روزی بود که اصولگرایان با همه طیفهای خود طعم شکست را چشیدند و این باعث جدایی میانهروهای اصولگرا از تندروهای این جریان شد.حالا به نظر میرسد تقابل اصلی در سیاست ایران به جای اصلاحطلب-اصولگرا به میانهرو-تندرو تغییر داده باشد. محل نزاع در دوگانه اول اهداف و در دوگانه دوم روشهای سیاسی است. هرچند آرایش سیاسی پیشتر بر مبنای ایدئولوژیک بود، به نظر میرسد تقابل کنونی بر مبنایی خارج از حوزه سیاسی باز میگردد.جدید اما مدعی
تندروها میتوانند در هر فکر و جناحی وجود داشته باشند. همانطور که ما میتوانیم اصولگرای تندرو داشته باشیم، میتوانیم اصلاحطلب تندرو هم داشته باشیم، اما تندروها معمولا مجوز لازم برای فعالیت سیاسی را دریافت نمیکنند.
به نظر میرسد جریان جدید، نه تنها مشکلی برای مجوز فعالیت سیاسیشان نداشته باشد، بلکه چهرههایی مانند آیتالله مصباح، حجتالاسلام پناهیان و ... حمایت خود را از ایشان اعلام میکنند. از این رو اطلاق «تندروی» نه به هر فکر و اندیشه که به بخشی از اصولگرایان است.
تندروهای اصولگرا، جریانی جدید اما مدعی هستند. آنها فکر میکنند که جریان اصولگرایی از زبان آنها باید بیان شود، این جناح تن به هیچ اجماعی زیر پرچم اصولگرایان میانهرو نمیدهند. نگاهی به عدم اجماع این جناح در سالهایی به زعامت ناطقنوری و سپس آیتالله مهدویکنی این مسئله را نشان میدهد. این جریان خود را اصولگرا نمیداند.هر چند چهرههایی مانند بذرپاش چند صباحی نیست که وارد گود سیاست شدهاند، اما ادعای ایشان بسیار است. جناح تندرو بر چهارچوبهای اصولگرایان مواردی از قبیل مبارزه همیشگی با فتنه، برجام و تجدد را افزودهاند. نیم نگاهی به موسسات فکری این جریان نشان میدهد که ایشان پیوسته به دنبال قلب علوم انسانی به گونهای از علم اسلامی ذیل فقه و یا نهاد دینی هستند.این جریان نوظهور را میتوان مستظهر به تاسیس محمود احمدینژاد دانست، هرچند حالا احمدینژاد دیگر «فعلا» رد صلاحیت شده است. سعید جلیلی در آب نمک این جریان خوابید، اما فعلا به جایی نرسیده و حالا به سمت رئیسی حرکت کرده است. تشکلهایی جدید مانند «جبهه پایداری» را میتوان بازوی تشکیلاتی این رویکرد سیاسی دانست و «جمنا» نیز به سمت آن راهنمای خود را روشن کرده است.ورود رئیسی؛ تغییر آرایش سیاسی
معلوم نیست که ورود رئیسی به انسجام تندروها منجر شود، اما بیشک او برجستهترین فردی است که این جریان از او حمایت خواهد کرد. او هرچند جوان است اما سن و وجهاش سنگینتر از نورسیدههای دیگر سیاسی است. ورود رئیسی به عنوان یک گزینه قابل توجه به جریان میانهروی معنا داده است.
پیش از ورود رئیسی، انتخاب روشن بود و همگان احتمال بالایی میدادند که روحانی به ریاست خود ادامه خواهد داد، اما حالا دیگر وضع تغییر کرده است. حالا میانهروهایی مانند ناطقنوری که زمانی ستون خیمه اصولگرایان بودند هم پشت حسن روحانی قرار گرفتهاند.رئیسی علاوه بر سیادت، از عناوینی چون مبارزه با فساد و تبعیض، پیرو سیاستهای مقام معظم رهبری، خادم حرم مقدس رضوی و ... استفاده کرده و خود را در مقابل حسن روحانی تعریف خواهد کرد.ورود رئیسی بلوغ سر تیز جریان اصولگرایی است. وی خود را نه اصولگرا و نه اصلاحطلب میداند. «سیدابراهیم رئیسی» چهره قابل قبول و حالا مورد حمایت محافظهکاران است. در این میان هنوز تکلیف شهردار تکنوکرات تهران مشخص نشده است، آیا او نیز تلاش خواهد کرد در نسبت با این جناحبندی خود را تعریف کند و یا به عنوان چهرهای مستقل باقی خواهد ماند. در کنار ادامه رقابت وی با رئیسی که احتمال کمی برای آن متصور است، دو احتمال وجود دارد، انصراف به نفع رئیسی و یا انصراف رئیسی و منتفع شدن از جریان نوظهور.
منبع: فرارو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۰۷۳۸۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
استراتژی جدید برادر محسن؟ / رای اصولگرایی به رضایی برای زدن قالیباف
هدا احمدی در هم میهن به فعالیت های اخیر محسن رضایی در صحنه سیاسی ایران پرداخت و نوشت: آرایش سیاسی نیروهای اصولگرا برای دوره دوم انتخابات مجلس که 21 اردیبهشت ماه برگزار میشود، تغییر کرد. برخی چهرهها و طیفهای اصولگرا از ائتلافهای قبلی خود خارج شدند و ائتلاف جدیدی را رقم زدند. ازجمله محسن رضایی که تحرکات سیاسیاش در آستانه دور دوم این شائبه را به وجود میآورد که از شانا جدا و به صبح ایران پیوسته است. در آخرین عکسی که از او در کنار رائفیپور و سعید محمد منتشر شد، افرادی حضور داشتند که شاید بتوان آنها را از دشمنان قسمخورده محمدباقر قالیباف دانست. رضایی که تاکنون درخصوص فعالیتهای حزبی مجلس دوازدهم برخلاف دورانهایی که برای ریاستجمهوریاش تلاش میکرد، فعالیت سیاسی خاصی بروز نداده بود، حال با نشستهای مختلف با رقیبان رئیس مجلس دوازدهم، گویا سیاستورزی دبیر سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام وارد فاز جدیدی شده است. شاید نام رضایی را نسبت به برخی چهرههای شناخته شده اصولگرایی در یک سال اخیر و برای انتخابات پارلمان کمتر شنیده باشیم اما این امر نشان از این موضوع ندارد که برادر محسن، کنج عزلت گزیده بود و رفتوآمدی بین سیاسیون نداشت. او در ائتلاف شانا که ائتلاف اصولگرایان است، حضور داشت و پس از مدتی با جریان شریان جلسه برگزار میکرد. حالا هم چند وقتی است در کنار رائفیپور و سعید محمد، اصلیترین مهرههای طیف نوظهور صبح ایران مینشیند. آن هم همان محسن رضاییای که در طول چهار سال ریاست قالیباف بر مجلس تا آنجایی که در توان داشت، سعی کرد تا مانند دوستانش چندان رئیس مجلس یازدهم را مورد هجمه قرار ندهد، مگر در لفافه. اصولگرایان هرگز به وحدت درستی نرسیدند و حزبها و ائتلافهایشان نیز همواره درصدد زمین زدن یک یا چند نفر از افراد خودشان بوده است. مثال بارزی که میتوان از قالیباف و دوستانش نام برد اما سوالی که در کنشگریهای ضدونقیض رضایی پیش میآید این است که چطور او به یکباره از سایه خارج شد و در دوره زمانی بسیار نزدیک به هم در شورای ائتلاف نیروهای انقلاب (شانا) حاضر و در ادامه در شریان و صبح ایران دیده شد؟ آیا محسن رضایی که همیشه سودای ریاستجمهوری را داشت، حال تنها رقیبش را در سال 1404 محمدباقر قالیباف میبیند (که گویا او هم چندان از اینکه به جای ریاست پارلمان بر صندلی ریاست قوه مجریه تکیه بزند، بدش نمیآید) بنابراین تنها استراتژیای که به ذهنش خطور میکند، یار غار تمام جریانهای اصولگرایی است. آن هم طیفهایی که برای زمین زدن قالیباف از هیچ کاری دریغ نکرده و نمیکنند. هرچند این گمانهزنی که محسن رضایی چرا تنها قالیباف را رقیب ریاستش بر پاستور میداند و چندان وقعی بر رقابت با رئیسی نمینهد نیز سوالی است که ممکن است پیش آید اما در مقابلش میتوان به این موضوع نیز فکر کرد که اگر این گمانهزنی درست باشد، طبیعتاً محسن رضایی در صورت پیروز شدن رئیسی میتواند جای بیشتری در دولت آینده داشته باشد تا پیروز شدن قالیباف! کمااینکه تمام این جریانهایی که با آنها نشستوبرخاست میکند، با وجود اختلاف، یک هدف مشترک دارند، حذف محمدباقر قالیباف. اگر کمی به عقب برگردیم نزدیک انتخابات 1400 ریاستجمهوری، رضایی و قالیباف رقابت جالبی با هم داشتند. این دو نفر که در جنگ یکی فرمانده ارشد و دیگری فرمانده زیردست بود، یک بار دیگر نیز یعنی سال 92 با هم مسابقه گذاشته بودند؛ اگرچه هر دو از آن رقابت ناکام بیرون آمدند. مجدداً سال 99 عزم رقابت کردند. رئیس مجلس به اسم نظارت بر قوانین و دبیر مجمع هم به عنوان بررسی مسائل استان به سفرهای استانی میرفتند. آن زمان که جهان در بحران کرونا بود یک سایت خبری از این خبر داد که محسن رضایی در شرایط کرونایی در کمتر از پنج ماه دستکم به ۱۵ استان و البته شهرهای مختلف استان تهران سفر کرده است. البته اصفهان، مرکزی، لرستان و فارس را هم به آن اضافه کنیم. در این فاصله کمتر از یک ماه البته همه سفرهای او نیز با عنوان دبیر مجمع تشخیص انجام شد. همان زمان خبری مبنی بر احتمال نامزدی برادر محسن در انتخابات 1400 ریاستجمهوری نیز منتشر شد. اما سایت رضایی حتی خبر کاندیداتوری او برای مجلس را هم ترفند مخالفان برای سوزاندن او در انتخابات ریاستجمهوری دانست. این درحالی است که رضایی بالاخره در قامت رقیب رئیسی به میدان مبارزه وارد شد و باخت.برنامههای سفرهای قالیباف هم تقریباً شبیه محسن رضایی بود. مثلاً در برنامه سفر کردستانش با فعالان فرهنگی و اجتماعی سنندج و با شورای اداری استان جلسه داشت. آن زمان همچنین ویدئوهایی از دیدارهای مردمی قالیباف نیز منتشر شده بود که بسیار یادآور سفرهای استانی محمود احمدینژاد بود. در نهایت محمدباقر قالیباف در قامت ریاست قوه مقننه و محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام آینده را ادامه دادند. البته ناگفته نماند در ریاستجمهوری سال 1400 رضایی تلاش کرد با شکلدهی به یک ائتلاف بین خودش، سعید محمد و مرحوم رستم قاسمی، نوعی کنشگری انتخاباتی منجر به برد و یا منجر به وزنکشی را شکل دهد اما او نیز همچون تمام نامزدهای دیگر آن انتخابات، مستحیل در فرآیند برد ابراهیم رئیسی شد و نه تنها در ایام همان انتخابات نیز حرف درشتی علیه رئیسی نگفت بلکه در پساانتخابات نیز همچون عمده دیگر نامزدها وارد دولت رئیسی شد. اگرچه این یک سوال سیاسی جالب است که چرا تمام نامزدهای اصولگرای انتخابات 1400 به صورت یکجا (به غیر از جلیلی که خودش نخواست به دولت برود) وارد دولت رئیسی شدند و چه سیاستی پشت این کار نهفته بود؛ لکن این روایت قصد دارد صرفاً به محسن رضایی بپردازد. آنطور که عصر ایران تحلیل میکند، سابقه و اطلاعات سیاسی نشان میدهد که محسن رضایی پس از خروج از سپاه علاقه خاصی به حضور در دولت داشته است. گزارشهایی وجود دارد که او حتی در دولت خاتمی نیز ابراز تمایل به حضور در کابینه داشت. او از سال 84 به این سو عملاً یک پای ثابت عمده انتخابات ریاستجمهوری بوده است. انتخاباتهایی که محسن رضایی بهرغم انتخاب گفتمانهای مختلفی از «دولت عشق» گرفته تا «پیوستن به اشکالگیرندگان بر انتخابات 88 سپس انعزال از آنها» توفیقی در آنها به دست نیاورد. هرچه بود اما محسن رضایی پس از انتخابات 1400 بخشی از تمایل پیشگفته را عملی کرد و به عنوان «معاون اقتصادی رئیسجمهور رئیسی» وارد دولت رئیسی شد؛ ورودی که البته از ابتدا هم پیشبینی میشد که بیفرجام باشد. بنابراین، این نخستین بار پس از سالها بود که محسن رضایی از سمت دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام کنار میرفت. به هر حال تحرکات جدید سیاسی محسن رضایی بدان معنا نیست که رقابت نهایی الزاماً بین قالیباف و او خواهد بود، اما با پیشینهای که از این دو سیاستمدار و فرمانده قدیمی داریم، طیف اصولگرایان از هر جریان و حزبی ترجیح میدهند برای جلوگیری از پیروزی قالیباف به رضایی رای دهند و همانطور که ابراهیم رئیسی را به ریاست رساندند، حال اگر رئیسی مهره سوخته آنها شود، نفر بعدی رضایی باشد تا رئیس مجلس یازدهم. اینکه این اقدام علیه قالیباف چه دستاوردی برای رضایی دارد و حذف قالیباف از گردونه به نفع چه کسانی است؛ نکاتی هستند که باید منتظر ماند تا در آیندهای نه چندان نزدیک با رصد کردن تحرکات سیاسی آنها نتیجه گرفت. اما در عین حال فعالیتهای این روزهای محسن رضایی همواره این گمانهزنی را تقویت میکند که او سودایی جز کاندیداتوری دوباره برای ریاستجمهوری ندارد و گویا در عمل رقیبی قدرتمندتر از محمدباقر قالیباف نمیبیندی کانال عصر ایران در تلگرام