Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-05-08@14:27:35 GMT

گفت‌وگوي منتشرنشده با افشين يداللهي

تاریخ انتشار: ۷ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۰۷۷۹۰۹

خبرگزاري آريا - روزنامه شهروند - رضا نامجو: افشين يداللهي، نامي است که تلخي‌ سال نحس ١٣٩٥ را براي مردم ايران کامل کرد. او در آخرين روزهاي‌ سال که هموطنانش خود را براي تحويل ‌سال جديد و فراموشي رنج و غم فراق و مصيبت‌هاي ريزودرشت آماده مي‌کردند، در يک سانحه تصادف چشم از جهان فروبست. با همسرش که مدت زيادي از هم‌پيمان‌شدن‌شان نمي‌گذشت، در جاده هشتگرد به کاميوني برخورد کرد که بدموقع آن‌جا بود و به فاصله ١٦روز هر دو آنها را به دنياي ديگري برد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

دکتر افشين يداللهي، پزشک و ترانه‌سراي معروف که نتوانست چهل‌ونهمين بهار زندگي خود را ببيند نام ماندگاري در شعر و ترانه ايران محسوب مي‌شود.





از احسان خواجه‌اميري و خشايار اعتمادي گرفته تا سالار عقيلي و عليرضا قرباني بخشي از موفقيت چشمگير خود را مديون ترانه‌هاي زيباي او هستند. خواندن مصاحبه‌اي از دکتر افشين يداللهي در باب وضع ترانه امروز مي‌تواند جذاب و البته ناراحت‌کننده باشد. يکي از بزرگان ترانه نوين از اتفاقات و مسائل زيادي گلايه داشت، اما ازجمله کساني هم نبود که بيرون گود بنشيند و تنها به انتقاد از شرايط بپردازد. افشين يداللهي با تلاش بسيار، انجمني را با نام خانه ترانه بنا نهاد که پس از ١٦سال همچنان مأمن و مأواي ترانه‌سرايان و علاقه‌مندان به اين حوزه است. کمي پيش از وقوع آن حادثه دردناک، گفت‌وگويي داشتيم با اين ترانه‌سراي نامدار و در مورد موضوعات مختلف صحبت کرديم که خواندنش خالي از لطف نيست. گفت‌وگوي ما با افشين يداللهي را در ادامه مي‌خوانيد:

آفت‌هايي که به جان ترانه افتادند

به‌نظر مي‌آيد در شرايط کنوني هر کسي نمي‌تواند در قواره يک ترانه‌سرا ظاهر شود. شما هم اشاره کرديد که گاهي با ترانه‌هايي مواجه مي‌شويم که بخش دوم آن ناقض بخش نخست خود است.

گاهي اين‌طور است که يک ترانه‌سرا، ترانه را مي‌گويد و مي‌بينيد دو جا از اين ترانه همديگر را نقض مي‌کنند و مخالف همديگر هستند. اين درحالي است که اتفاقا ترانه‌سرا و حتي فردي که ترانه‌هاي خوبي هم تا به حال گفته است، وقتي که با چند خواننده معروف، کار و جايي براي خودش پيدا مي‌کند، ديگر دقت ندارد که اين کار قابل مقايسه با کارهاي گذشته او نيست و آنچنان افت کرده است که يک ترانه خودش را نقض مي‌کند.

اين حرف، مصداق افرادي است که فکر مي‌کنند بي‌قيدوشرط پذيرفته شده‌اند و حالا مي‌خواهند فقط پول ترانه را بگيرند و ديگر اهميتي ندارد چه اتفاقي مي‌افتد. مخاطبان هم بدون اين‌که به خود ترانه فکر کنند، براساس اسم سراينده آن نسبت به ترانه حس پيدا مي‌کنند و اصلا فکر نمي‌کنند که بخش دوم ترانه ناقض بخش نخست است.

نگاه افشين يداللهي به وضع ترانه در سال‌هاي اوليه بعد از انقلاب

مي‌خواهيم بحث را با بررسي ترانه پس از انقلاب آغاز کنيم. درحال‌حاضر وضع ترانه را چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟ زبان سطحي که امروز به‌عنوان ترانه ارايه مي‌شود، چه تاثيري بر جان ترانه گذاشته است؟

در مورد وضع ترانه بعد از انقلاب بايد بگويم که پس از وقفه چندساله در ترانه و آغاز دوباره ترانه در موسيقي پاپ، هنرمنداني کار مي‌کردند که افرادي متعهد بودند. آنها کارشان را بلد بودند و مي‌خواستند کار خوبي ارايه دهند. شايد بعضي از آنها از ادامه راه همان ترانه‌سراهاي قبلي شروع کردند و به نوعي دنباله‌روي پيشينيان خود بودند، اما بعد مسير و زبان خودشان را پيدا کردند و ديگر به تکرار گذشته‌ها نپرداختند. همين‌طور که پيش مي‌رفت اتفاق‌هاي خوبي هم مي‌افتاد. کارهايي منتشر مي‌شد که لايه‌هاي مختلف و کلام منسجمي داشت و سعي مي‌کرد حرفي براي گفتن داشته باشد و تصوير، اتفاق و زبان تازه‌اي را شکل دهد. بعد از مدتي يک‌سري از مميزي‌ها نسبت به بعضي تصاوير، کلمات، مضمون‌ها و موضوعات ايجاد و باعث شد به آن مسائل پرداخته نشود. از طرف ديگر پرداختن به نقد اجتماعي هم اصلا وجود نداشت.





اعمال تمام اين محدوديت‌ها براي اين‌که هر حرفي زده نشود؛ در ترانه‌هاي عاشقانه از نوعي از عشق صحبتي به ميان نيايد و خيلي مسائل ديگر، باعث شد کار محدود شود و اين محدوديت باعث شد افراد دو دسته شوند. کار براي عده‌اي که در اين محدوديت‌ها بتوانند باز هم حرف‌هاي خودشان را بزنند، سخت‌تر مي‌شد، ولي اين افراد در همين محدوديت‌ها سعي کردند با وجود کمبود واژه‌ها و تصاوير ممکن، باز هم حرف‌هاي جديدي بزنند و عده‌اي ديگر هم همين حرف‌هاي پيش‌پا افتاده و دم‌دستي را گفتند. وقتي اين محدوديت‌ها ايجاد شد، آنهايي که نمي‌توانستند زير اين فشار هر ترانه‌اي را بگويند، به گفتن حرف‌هاي خودشان ادامه دادند. در اين بين مشکلات اقتصادي هم که در چرخه کار موسيقي و ترانه به وجود آمد، تاثيرگذار بود. بعضي‌ها تلاش مي‌کردند با هزينه و امکانات کمتر، حرف خودشان را بزنند. بنابراين خيلي‌ها وارد اين عرصه شدند که ترانه‌هاي‌شان تقليدي بود. از تشبيه‌ها و ترکيب‌هاي ترانه‌هاي مختلف استفاده کردند و ترانه‌هاي جديدي را گفتند.

درواقع معتقد هستيد که همان واسوخت رخ داده است؟

نه، واسوخت نيست. اين‌که بگويد «تو رفتي من مُردم و بعد از تو ديگر من زندگي ندارم.» اينها به دفعات گفته شده است. خود من اگر يک ظهر تا شب بنشينم مي‌توانم نزديک به ١٥ترانه به اين شکل بگويم. قافيه‌کردن کلمات و بلدبودن وزن هم که کاري ندارد، بنابراين مي‌شود کلي از اين ترانه‌ها گفت.

عرصه براي نقد تنگ است

افرادي مانند شما که تخصص‌تان ترانه است، گاهي ترانه فردي را نقد مي‌کنيد، اما طرفداران آن فرد به شما حمله مي‌کنند. با اين وضع چه بايد کرد؟بله. به شکلي که گاهي يک دارودسته راه مي‌افتد، يعني يک حرکت پوپوليستي و لمپني. در عرصه هنر، فضا به‌گونه‌اي است که وقتي نقدي را نسبت به کسي انجام مي‌دهيد، اعتراض سرسپردگان شروع مي‌شود. مثلا اين‌که «شما در حدي نيستيد که نقد کنيد، شما به موفقيت او حسادت مي‌کنيد، تو که هستي که اظهارنظر مي‌کني، در حدي نيستي و...» يک عده هم مي‌گويند که «ايشان هر چه بگويد ما قبول داريم، اگر شما مي‌تواني برو و طوري کار کن که چنين طرفدارهايي داشته باشي!» اين مي‌شود حمايت از هنر و هنرمند، اين مي‌شود پشتيباني‌کردن ما از کسي که دوستش داريم و کارهاي خوبي داشته است. در فضاي زرد تمام چيزها، نقض غرض است و همه چيز دفرمه مي‌شود و بر عکس خودش است.

آريايي نيستي اگر لايک نکني!

شما پزشک متخصص در حوزه روانپزشکي نيز هستيد. اگر بخواهيد از اين زاويه به ماجرا نگاه کنيد، شرايط را چگونه مي‌بينيد؟

در رابطه با روانشناسي هم ممکن است من صحبت‌هايي داشته باشم و شما عنوان «دکتر» را بگذاريد، به اين خاطر که حرف‌هايي که مي‌زنيم ممکن است به روانشناسي هم مربوط باشد. نه اين‌که به‌ عنوان کار داشته باشم، اما اگر فقط بحث ترانه بود نبايد اسم «دکتر» زده مي‌شد، ولي چون ممکن است در مورد موضوعات اجتماعي هم صحبت کنيم و اين حرکت، صرفا در باب ترانه و شعر نيست و حرکتي اجتماعي براي همين رفتارهاست، مي‌توان از زواياي ديگري هم به موضوع نگاه کرد.





همه‌چيز اين‌جا و در اين فضا و يرقان فرهنگي، زرد مي‌شود. مثلا در شبکه‌هاي مجازي مطلبي مي‌آيد که زير آن نوشته «آريايي نيستيد اگر اين مطلب را به اشتراک نگذاريد!» درحالي‌که اصلا مشخص نيست اين مطلب صحيح باشد يا خير. مدت‌هاست که رايج‌شده شعري بي‌سراپا و پر از ايراد وزني و قافيه را منتشر مي‌کنند و مثلا زير آن مي‌نويسند شعر از سيمين بهبهاني. يا شعري هست که ايرادي ندارد، ولي نام شاعر ديگري را زير آن مي‌نويسند. تأسف مي‌خورم وقتي اين مسائل را مي‌بينم، چون اين شعر براي اينها نيست. مي‌توانند بيت اول را در گوگل جست‌وجو کنند.

اين موضوع به وفور در فضاي مجازي يافت مي‌شود. اشعاري که حتي با نام حافظ و مولانا دست‌به دست مي‌شوند، اما متعلق به آنها نيستند...

حتي ذره‌اي به خودمان زحمت نمي‌دهيم که اگر مطمئن نيستيم شعر براي کيست، به‌راحتي هر حرفي را نپذيريم. وقتي زير شعر نوشته‌شده فلاني و از طرفي فردي که مطلب را براي ما ارسال کرده هم فردي نيست که بتوانيم به صحبتش استناد کنيم، لااقل ابتدا مطمئن شويم و سپس آن را باز نشر کنيم. شعرهاي زيادي از فريدون مشيري منتشر مي‌شود که هيچ‌کدام براي او نيستند. يا مي‌نويسند از خواندن اين شعر فلاني مست مي‌شويد و شعر را مي‌خوانيم که ضعيف است و اصلا شعر نيست. اين فرهنگ سطحي‌گرايي مثل ويروس فراگير مي‌شود. پيامي براي ما در فضاي مجازي مي‌آيد و بلافاصله براي ديگري ارسال مي‌کنيم. يا شعري براي شاعري است که زحمت‌کشيده و گفته است، اما به نام او اهميت نمي‌دهند و همين‌طور فقط منتشر مي‌کنند.

فکر مي‌کنيد ريشه اين مسأله را در کجا مي‌توان يافت؟

اصلا به هيچ‌چيز اهميتي نمي‌دهيم، حتي همان‌طور که اشاره کردم پست‌ها را در فضاي مجازي نخوانده لايک مي‌کنيم. حالا براي اين‌که طرف مقابل هم ما را لايک کند يا اين‌که مثلا اسم طرف براي ما مورد توجه است، او را لايک مي‌کنيم، درحالي‌که هميشه يک نفر ممکن است خوب نباشد و کارش افت‌وخيز داشته باشد. اين فضا همين‌طور دست‌به‌دست هم مي‌دهد. هيچ تفکري نمي‌کنيم و به ديگران هم اين ويروس را سرايت مي‌دهيم و همين‌طور اين پيام‌هاي غلط و اشتباه را باز نشر مي‌کنيم. گاهي شده در فضاي مجازي گفته‌ام اين شعري که مي‌نويسيد، اسم شاعرش را پيدا کنيد، اما مي‌گويند چه اهميتي دارد؟

مهم حرفي است که مي‌زند و اهميتي ندارد شعر براي کيست. طرف ژست روشنفکري را هم مي‌گيرد و مي‌گويد «مهم اين است که حرف خوبي گفته و ما هم درس مي‌گيريم.» اين حرف، حرف خوبي است، اما ‌اي‌کاش در همه زمينه‌ها اين تفکر را داشته باشيد. از طرف ديگر اين شعري که شما مي‌گوييد از اساس غلط است و ايراد منطقي دارد، پس شما چه درسي از آن مي‌گيريد؟ صرفا به‌خاطر اين‌که لحظاتي احساسي سطحي در شعر وجود دارد آن را باز نشر مي‌کنند، اما روي آن فکر نمي‌کنند تا ببينند اگر خوب بود، منتشرش کنند.

شمشير نقد يا قلم نقد

در مورد موسيقي پاپ يک مثال مي‌زنيم و مي‌خواهيم آن را به بحث اصلي‌مان ارتباط دهيم. بعضي از آثار موسيقي پاپ هستند که ماندگاري دارند. يک روز مي‌آيند و فردا فراموش مي‌شوند. شايد فضاي مجازي و نوع استفاده برخي از مردم ايران از اين شبکه‌ها در اين موضوع موثر است. به‌نظر مي‌رسد شمشير نقد شما هم به سمت اين دسته از افراد است.

البته بگويم که شمشير نقد من به سمت کسي نيست، بلکه قلم نقدم به سمت اين دسته از افراد است! چون ما نمي‌خواهيم کسي با کسي دربيفتد و فقط مي‌خواهيم فضا روشن شود تا بفهميم در چه فضايي زندگي مي‌کنيم. من خودم هم بري از اين نقد نيستم و در قسمت‌هايي درگير اين مسأله هستم. معتقدم قرار هم نيست که افراد هميشه بدون رگه‌اي از زردبودن يا سرگرمي کار کنند. من معتقد نيستم سرگرمي يعني زردبودن يا کاري که به قول شما فراگير مي‌شود و بعد فراموش مي‌شود. اين هم بخشي از نياز جامعه است و مهم اين است که اين کار در ژانر و استانداردهاي خودش درست انجام شود. خيلي از کارها وجود دارد که فراگير شده و حرف خاصي هم نمي‌خواسته بزند و فقط مي‌خواسته مخاطب را سرگرم کند و حس خوبي براي آنها داشته باشد، نه اين‌که لزوما حس عميق و تاثيرگذار آنچناني داشته باشد، ولي اين کار را خوب انجام داده است.

قرار نيست هميشه سمفوني بتهوون يا پيش‌درآمد درويش‌خان گوش کنيم. آنها را هم گوش مي‌دهيم، اما گاهي دل‌مان مي‌خواهد کاري که نياز به تفکر ندارد و لذتي هرچند سطحي داشته باشد، گوش کنيم. اگر قرار است هميشه عصا قورت داده باشيم و ژست آدم‌هاي جدي را بگيريم و بگوييم که روشنفکر هستيم و اصلا به مسائل غيرجدي نمي‌پردازيم، اين هم خودش رفتار زرد است، چون در مجموع معتقدم افراط و تفريط‌ها، زرد هستند. در هر حال، اين هم يک سوال است که اگر بشود به عده‌اي گفت استاد پس ابوالحسن صبا را بايد با چه عنواني معرفي کنيم؟!

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۰۷۷۹۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اوکراین و غرب آمادگی گفت‌وگوی جدی با روسیه را ندارند

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از اسپوتنیک، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه گفت نه سیاستمداران اوکراینی و نه سیاستمداران غربی حاضر به مذاکره جدی با مسکو نیستند و نشست آینده به میزبانی سوئیس درباره اوکراین را «مذاکرات غیرجدی» توصیف کرد.

وی که با شبکه «ای‌تی‌وی» بوستی گفت‌وگو می‌کرد، دراین‌باره گفت: ما کسی را نمی‌بینیم که با او گفت‌وگو کنیم. من به اظهارات رهبران اوکراین، ایالات متحده و اروپا، و طبقه سیاسی آنها توجه کنید. هیچ یک از آنها برای یک گفتگوی جدی آماده نیستند. آنها با برگزاری یک نشست در سوئیس، یک نمایش مذاکرات را بازی می کنند. چارچوب کپنهاگ به بن‌بست رسیده است.

لاوروف تأکید کرد که غرب تلاش می‌کند که غرب تلاش می کند «با تطمیع یا کلاهبردار، باج خواهی و دروغ» حداکثر تعداد کشورهای در حال توسعه و کشورهای جنوب جهانی را به «گردهمایی» در سوئیس بکشاند.

کشور سوئیس نشستی درباره اوکراین را در ۱۵ تا ۱۶ ژوئن در نزدیکی شهر لوسرن برگزار خواهد کرد. حدود ۱۶۰ کشور به این نشست دعوت شده اند، اما روسیه در آن شرکت نخواهد کرد. سرگئی گارمونین، سفیر روسیه در برن پیش از این به اسپوتنیک گفته بود که روسیه در این نشست که هدف از آن ارائه ضرب‌الاجل به مسکو است، در هیچ قالبی شرکت نخواهد کرد.

به گفته گارمونین «این نشست به یک کارزار روابط عمومی پر سر و صدا اما خالی تبدیل خواهد شد.» دیمیتری پسکوف، سخنگوی رئیس جمهور روسیه نیز پیشتر گفته بود که روند مذاکره درباره اوکراین بدون مشارکت روسیه معنی ندارد.

مسکو بارها اعلام کرده است که برای مذاکره آماده است، اما کی یف ممنوعیتی را برای آنها در سطح قانون گذاری معرفی کرده است.

کد خبر 6097760

دیگر خبرها

  • بازیکنان دورتموند و خواندن ترانه Someone like you از ادل پس از رسیدن به فینال لیگ قهرمانان اروپا / فیلم
  • دهمین گفت‌وگوی زنده تلویزیونی رئیس‌جمهور با مردم
  • آغاز دهمین گفت‌وگوی زنده تلویزیونی آیت‌الله رئیسی با مردم
  • گفت‌وگوی زنده تلویزیونی رییس جمهور اغاز شد
  • نشست تخصصی قرآن پژوهی برگزار می‌شود/ بازخوانی مصحف شریف کوفی
  • افشین پیروانی تبرئه شد
  • افشین پیروانی: از بازی نساجی و پرسپولیس لذت می برم، ورزشگاه قرمز است / فیلم
  • اوکراین و غرب آمادگی گفت‌وگوی جدی با روسیه را ندارند
  • از افشین پیروانی بپرسید اوسمار بماند یا نه | او برای نیم‌فصل بهترین گزینه بود
  • ۱۵ سال کشته‌سازی؛ «ترانه»‌ای که به «نیکا» ختم شد