محسنی اژهای: ریشه حقوقهای نجومی در دولت احمدینژاد بود
تاریخ انتشار: ۷ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۰۷۸۵۹۶
معاون اول قوه قضائیه با اشاره به ریشه حقوقهای نجومی گفت: در دوره آقای احمدینژاد در صندوق توسعه ملی ایشان یک روز رای گیری کرد تا کل اختیارات هیات امنا را به مدیرعامل بدهد؛ در حالی که بنده و یک نفر از نمایندگان مجلس مخالف این کار بودیم، اما سایر افراد تحت تاثیر احمدینژاد به این مصوبه رای دادند و آن را تصویب کردند که به مدیر عامل و هیات مدیره اختیاراتی داد که براساس آن اختیارات حقوقها در آن به وجود آمد، این کار را که آقای احمدینژاد کردند خلاف قانون و از پایه غلط بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، حجتالاسلام غلامحسین حسنی اژهای شب گذشته در جمع دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد و در پاسخ به سوالات آنان با بیان این که بخشی از حقوقهای نجومی مربوط به سالهای اخیر نیست و از سالهای دور شروع شده است، اظهار کرد: اما متاسفانه پرداختها در سالهای اخیر و در این دولت اوج گرفت.
محسنی اژهای با تاکید بر اینکه مساله حقوق های نجومی مساله مهمی است که باید به ابعاد مختلف آن توجه شود، تصریح کرد: ابتدا باید دید حقوق نجومی را با چه معیاری میسنجند و چه میزان حقوق را نجومی به حساب میآورند. آیا همه افرادی که کارهای فنی و غیر فنی با بازدهی و کیفیت کم و بالا انجام میدهند باید حقوقهای یکسان بگیرند؟ باید پرداخت را به ارزش کار بدهیم و ما نمیگوییم همه پرداختها یکسان باشد.
وی با بیان این که این فاصله نباید موجب اشرافیگری شود، خاطرنشان کرد: متوسط حقوق مدیران بعضی از وزارتخانهها و سازمانها در طول سال به 200 میلیون تومان هم میرسید، اگر کسی 200 میلیون تومان حقوق بگیرد چه اتفاقی در زندگیاش میافتد؟ این باعث ایجاد شکاف طبقاتی میشود.
معاون اول قوهقضائیه خاطرنشان کرد: در هنگام طرح این مساله ابتدا ما به آن ورود نکردیم و قرار شد دولت خود با این مساله برخورد و آن را حل کند، اما تاکنون هیچ موردی از تخلف به قوهقضائیه ارجاع نشده است اما در عین حال دولت اقداماتی نظیر برکناری و استعفای 13 نفر از متخلفان و تعیین سقف حقوق مدیران در شورای حقوق و دستمزد انجام دادند که کارهای خوبی است، اما از نظر بنده این اقدامات کافی نبوده و با ابهاماتی همراه بود.
وی همچنین با اشاره به ورود دیوان محاسبات به بحث حقوقهای نجومی بیان کرد: دیوان محاسبات هم به این مساله ورود کرد اما تاکنون از ناحیه دیوان محاسبات هم مواردی را به دادسرای خودشان اعلام کردند اما به عنوان اینکه جرمی اتفاق افتاده چیزی به دستگاه قضایی اعلام نشده است.
سخنگوی قوه قضائیه با اذعان به اینکه قوه قضائیه نیز در این مورد کوتاهیهایی انجام داده، تصریح کرد: مقداری از مشکلات هم به بازرسی کل کشور وارد است و ما این موضوع را انکار نمیکنیم.
11 میلیون تومان حقوق میگیرم
معاون اول قوه قضائیه با اشاره به حقوق خود از اول انقلاب تاکنون، تصریح کرد: من از اول انقلاب حقوقم از 2000 تومان شروع شده است و در حال حاضر در فروردین ماه حقوقم 11 میلیون و خردهای و کمتر از 12 میلیون تومان بوده است.
وی افزود: از اول انقلاب ابتدا یک وام 400 هزار تومانی گرفتم ، پس از آن در اوایل دهه 70 چهار میلیون تومان وام مسکن گرفتم، همچنین در زمان آقای احمدینژاد 15 میلیون تومان وام گرفتم که بعد از این که من را از وزارت عزل کردند اقساط آن را یک جا پرداخت کردم، همچنین 20 میلیون تومان از قوهقضائیه وام دریافت کردم و آخرین وامی که گرفتم 80 میلیون تومان است که هم اکنون در حال پرداخت اقساط آن هستم.
سخنگوی قوهقضائیه با اشاره به موضوع احراز صلاحیتها با بیان این که در این موضوع بسیاری به اشتباه میان احراز صلاحیت و عدم احراز صلاحیت تفاوتی قائل نیستند، تصریح کرد: طبق قانون باید صلاحیت افراد احراز شود و لازم نیست حتما عدم آن ثابت شود و حتی اگر شورای نگهبان فکر کند که فرد 80 درصد صلاحیت دارد و 20 درصد صلاحیت ندارد ممکن است صلاحیت او را تایید نکند.
وی با بیان اینکه در احراز صلاحیت ها اصل برائت معنا ندارد، ادامه داد: گاهی وقتها اطلاعاتی به شورای نگهبان میرسد که به عدم صلاحیت افراد پی میبرد و شک میکند که این ممکن است باعث شود احراز صلاحیت افراد صورت نگیرد.
محسنی اژهای با بیان اینکه این گونه نیست که اگر صلاحیت فردی تائید شد این صلاحیت تا ابد تائید شده بماند، خاطرنشان کرد: برای نمونه شیطان هم چند صد سال از فرشتگان مقرب الهی بود، اما با یک عدم اطاعت نه تنها از تقرب افتاد بلکه در مسیر دیگری قرار گرفت، انسان هم گاهی در مسیر حق است و گاهی از این مسیر خارج می شود.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر دلیل ممنوعالتصویری رئیس دولت اصلاحات، اظهار کرد: در قانون اساسی اصلی مربوط به شورای امنیت ملی در نظر گرفته شده و هنگامی که این شورا در رابطه با مسئلهی امنیتی و ملی تصمیمی اتخاذ کند آن تصمیم به منزله قانون و برای تمام دستگاهها لازمه الاجرا است.
معاون اول قوهقضائیه یادآور شد: بر این اساس 22 ماه پس از انتخابات سال 88 این تصمیم در شورای عالی امنیت ملی گرفته شد و این گونه نبود که در روز اول بعد از انتخابات این تصمیم گرفته شود، هنگامی که در شورای عالی امنیت طرحی مطرح میشود برخی از طرحها برای بررسی بیشتر و تعیین مصادیق به کمیتهای ارجاع داده میشود که در این مورد اینگونه بوده است.
تعاونی میزان وابسته قوهقضائیه نیست
وی با اشاره به موضوع تعاونی میزان و ارتباط آن با قوهقضائیه، تصریح کرد: تعاونی میزان وابسته به قوه قضائیه نیست اما بعضی از قضات در آن عضویت داشتند و ما به آنها اعلام کردیم یا از قوه قضائیه بروید و یا از آن تعاونی کناره گیری کنید، همچنین مشکل دیگر این موسسه آرم آن بود که نزدیک به قوه قضائیه بود و با آن نیز برخورد شد.
منبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۰۷۸۵۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ریشههای تروریستپروری در سیاستهای غرب؛ ترور برای بقا!
این روزها نام فلسطین بیش از هر زمان دیگری بر سر زبانها افتاده و از اقصینقاط جهان به گوش میرسد و یک جنبش عمومی برای احقاق حقوق مردم غزه آغاز شده است. البته جنایت صهیونیستها که در ماههای اخیر به اوج خود رسیده، محدود به وقایع بعد از عملیات طوفانالاقصی و ماههای اخیر نمیشود و قدمتی ۷۵ساله دارد و مهاجرت اجباری و پاکسازی قومیتی سوغات شوم صهیونیستها در این تهاجم است.
رسانهایشدن بخشی از جنایتهای ارتش صهیونیستی در غزه و مخابره تصاویر بیمارستانها و مراکز درمانی که تاکنون سانسور میشد همبستگی عمیقی را بین ملتهای مختلف علیه رژیم کودککش اسرائیل رقم زد و این کینه به اقدام بزرگ و ارزشمندی نظیر تظاهرات مردم و تجمع دانشجویان جهان علیه صهیونیستها منجر شد.
گزارشهای ارسالی از دانشگاههای آمریکا یکی از شگفتانگیزترین اخبار این روزها بود و باعث شد تا نقاب از چهره سران آمریکا کنار رفته و افکارعمومی جهان با ماهیت تروریستپرور این دولت استعماری آشنا شوند چراکه اگر حمایتهای بیدریغ کاخسفید از این رژیم تداوم نداشت، کار اسرائیل پیش از اینها یکسره شده بود و ملت مظلوم غزه قربانی زیادهخواهی صهیونیستهای غاصب نمیشدند.
مروری بر تاریخ پرفرازونشیب منطقه غرب آسیا حکایت از این دارد که کشورهای غربی ازجمله آمریکا برای بهرهمندی از مواهب و امکانات استراتژیک این منطقه، رژیمی با عنوان اسرائیل را علم کردند تا با اقدامات ایذایی و تروریستی علیه ملتهای منطقه غرب آسیا، اهداف استعماری آنها را محقق کند، اما رویدادهای اخیر نشان میدهد که بومرنگ این بدخواهیها به سمت کشورهای غربی برگشته است و افکارعمومی این کشورها با محاکمه آنها خواستار بازنگری این سیاستهای نژادپرستانه هستند؛ مسألهای که به زعم کارشناسان توجه و عدم توجه به آن، حاکمیت آمریکا و دولت بایدن را با چالشی جدی مواجه کرده و به افول هژمونی آن میانجامد.
یکی ازموضوعاتی که ریاکاری و استانداردهای دوگانه دولتهای غربی را بهصورت واضح آشکار کرده و موجب رسوایی آنها میشود استفاده دوپهلو از پدیده تروریسم است. سیاستمداران غربی از یکسو در سخنرانیها و موضعگیریهایشان مکررا از لزوم مقابله با تروریسم میگویند و از طرف دیگر با حمایت از گروههای تروریستی و تقسیم آن به دو بخش خوب و بد، رویه دروغین خود در فریب افکارعمومی را آشکار میکنند. سناتورهای آمریکایی و دیپلماتهای اروپایی پشت تریبونهای رسمی، خودشان را دشمن نخست گروههای تروریستی معرفی میکنند، اما تاکنون عملیات قابلتوجهی از سوی آنها علیه اهداف غربی صورت نگرفته است و همواره در راستای تحقق اهداف آمریکا که جنگافروزی و دستاندازی به ثروتهای ملتهاست حرکت کردهاند و بیدلیل نیست که از حمایت آنها نیز برخوردار هستند و تروریسم در خدمت آمریکاست؛ مسألهای که با نگاهی به عملکرد دولتهای غربی قابل رویت است و میتوان رد پای آنها را در روابط متقابل دید. تشکیل دولت غاصب صهیونیست که مصداق کاملی از تروریسم است بخشی از این تعامل است که صدمات زیادی را بر پیکره جهان اسلام و جامعه بشری وارد کرد. شواهد و مستندات بسیاری وجود دارد که نشان میدهد مقامات اروپایی با همراهی صهیونیستها، از حمایت مردم بیدفاع غزه خودداری کرده و ناقض حقوقبشری شدهاند که داعیه پاسداری از آن را دارند و عجیبتر آنکه در برخی موارد از اقدامات بشردوستانهای که در حمایت از حقوق مردم فلسطین انجام گرفته است نیز جرمانگاری کرده و مانع ارسال کمکهای بشردوستانه شدهاند.
نقش آمریکا در تثبیت جریانهای تروریستی
میسال ۱۹۴۸بودکه اعلامیه دولت آمریکا مبنی بر شناسایی دولت اسرائیل صادر شد. درحالیکه این طرح هنوز در مجمع عمومی سازمان ملل در جریان بود و کارشناسان مشغول بررسی و گفتگو درباره طرح قیمومیت بودند، اما تصمیمگیرندگان کاخسفید مثل همین حالا که چشم و گوش خود را نسبت به جنایات صهیونیستها بستهاند، بدون توجه به نتایج بررسی سازمان ملل، دولت اسرائیل را به رسمیت شناخته و مسئولان اسرائیلی نیز استقلال خود را اعلام کردند و این آغاز راه آمریکا برای حمایت از اسرائیل بود. موضوعی که در این هفتهها بهدلیل آن به مصاف شهروندان کشورش رفته و حتی برای حفاظت از منافع اسرائیل تمام اصول قانونی را زیر پا گذاشته است.
رئیسجمهور آمریکا در ادامه تصمیمهای متعددی را در راستای پاسداری از موجودیت نحس اسرائیل اتخاذ کرده و در نخستین ملاقات رسمی با مقامات صهیونیستی، مبلغ صدمیلیون دلار در اختیار آنها قرار داد و با تأسیس دفتر سیاسی در تلآویو به روابط دیپلماتیک میان آمریکا و اسرائیل رسمیت بخشید تا سایر کشورها نیز از این قاعده پیروی کنند. خوابی که برای منطقه غربآسیا دیده بودند و با جهاد رزمندگان محور مقاومت کابوسی شد که علاوه بر اضمحلال صهیونیستها برای آمریکاییها نیز پرمخاطره شده است. اما آمریکا به همین هم بسنده نکرده و تلاشهای زیادی را برای پذیرش اسرائیل در سازمان ملل متحدانجام داد واین خوشخدمتیها بالغو تحریم نظامی وارسال اسلحه به اسرائیل از طرف آمریکا تکمیل شد و مجموعه این کارها اراده آمریکا در تشکیل این رژیم تروریستی را نشان میدهد که علنا اعلام جنگی علیه اعراب و ساکنان فلسطین بود.
ریشههای تروریسم در غرب آسیا
این سلسلهاقدامات باعث شد تا کشورهای غربی به رهبری آمریکا، رژیم غاصب صهیونیستی و دلارهای نفتی برخی حکام دستنشانده در منطقه اضلاع مثلث تروریسم را در منطقه غربآسیا کامل کنند. برخورداری از منابع طبیعی فسیلی یکی از مواردی بود که باعث شد تا غربیها چشم طمع به این منطقه دوخته و این پهنه جغرافیایی را تبدیل به مأمن تروریستها کنند. از سوی دیگر وقوع جنگ در این منطقه سود کلانی را نصیب این دولتهای استعماری میکرد و آمریکا برای ادامه حیات خود محتاج میلیونها دلاری است که از طرف کارخانههای اسلحهسازی به خزانه آنها سرازیر میشود. پس پرواضح است که جنگافروزی از طریق حمایت از تروریسم در منطقه بهترین راه برای جوشدادن این معاملات پرسود است.
علاوه بر آمریکا، اسرائیل نیز به دلایل متعددی برای حمایت از گسترش تروریسم در منطقه اشتیاق دارد: از ابتدای تأسیس رژیم منحوس صهیونیستی در غربآسیا و در قلب سرزمینهای اسلامی حفظ امنیت مهمترین دغدغه این رژیم بوده و هست. از طرفی صهیونیستها بهدلیل نداشتن وسعت و جمعیت کافی بهمنظور جنگ مجبور است تا از درگیری بلندمدت با کشورهای منطقه و حتی جنبشهای اسلامی مانند حزبا... و حماس اجتناب کند؛ بنابراین بهترین راه برای درگیرنشدن مستقیم در منطقه حمایت از گروههای تروریستی است تا کشورهایی مانند سوریه، لبنان و ایران درگیر مبارزه با تروریسم شوند و از مبارزه با اسرائیل دست بردارند.
تولید و حمایت تروریسم از سوی آمریکا یکی از توطئههای پنتاگون است تا طی آن رقبای منطقهای این دولت استکباری مشغول حلوفصل این مسأله ویرانکننده در داخل مرزهایشان باشند و برای رهایی از آن دست به دامان آمریکا یا متحد صهیونیستها شوند و بهاینترتیب این کشورها علاوه بر اینکه مجری سیاست آمریکا باشند، منافع اقتصادی چشمگیری را نیز نصیب دولتهای غربی کنند. پس از بهار عربی و سقوط حکومتهای خودکامه در آفریقا و غربآسیا، حکومتهای وابسته که با دیدن عاقبت همکیشان خود دچار هراس شده بودند برای رهایی از خشم مردم به دولتهای تروریستپرور متوسل شدند و اعتراف مقامات آمریکایی در تاسیس داعش نشان از همراهی مستمر آنها با گروههای تروریستی دارد و عجیب آنکه بازهم دولتهای خودکامه وابسته به غرب از گزند داعش در امان بودند.
حمایت دولتهای اروپایی از گروهک تروریستی منافقین و پشتیبانی از گروههای مسلح تجزیهطلب مثالهای نغزی است که نشان میدهد دولتهای غربی با استانداردهای دوگانه خود گاهی برای مقابله با تروریسم به کشورهای دیگر لشکرکشی کرده و استقلال آنها را زیر سؤال میبرند و بعضا با پذیرش افرادی که نقش مستقیمی در کشتار ۱۷هزار نفر از شهروندان ایرانی داشتهاند، تمام قوانین مرتبط با این موضوع را زیر پا گذاشته و برای آنها فرشقرمز پهن میکنند.
به هر تقدیر وقایع این روزهای غزه وجنون نسلکشی توسط صهیونیستها و حمایت عریان مدعیان حقوقبشر از این رژیمنژادپرست نشان میدهد که باید مراقب آدرس غلط رسانههای غربی بود. موضوعی که در نامه رهبر معظم انقلاب که سالها پیش خطاب به جوانان اروپایی نوشته شده بود هم به آن اشاره شده بود و معظمله فلسطین را مرز حق و باطل عنوان و تاکید کرده بودند: «تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلط باشد و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشههای خشونت را در جای دیگر جستوجو کرد.» بنابراین صحنههای غمانگیزی که این ماهها از غزه مخابره میشود ریشه در خشونت آمریکایی دارد و به فضل خدا با بیداری جهانی که در سطح جهان فراگیر شده است، به نابودی صهیونیسم و آزادی قدس منجر میشود.
منبع: رونامه جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی