Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-04-23@19:34:56 GMT

دهقان: روحانی از ونزوئلایی شدن ایران جلوگیری کرد

تاریخ انتشار: ۸ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۰۹۰۲۲۱

دهقان: روحانی از ونزوئلایی شدن ایران جلوگیری کرد

سیاست>انتخابات - عضو حزب اعتدال و توسعه بر این باور است که با مشارکت بیش از 50 درصدی مردم در انتخابات؛ حسن روحانی پیروز میدان خواهد بود و انتخابات دو مرحله‎ای نمی‎شود.

الهه محمدی: احزاب و جناح‎های سیاسی کشور حالا دیگر تکلیفشان را معلوم کرده‎اند. هرچند همچنان اصولگرایان همراه با اما و اگر پیش می‎روند؛اما اصلاح طلبان و اعتدالیون مدت‎ها است که می‌دانند از دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری چه می‌خواهند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آن ها همچنان پشت سر شیخ دیپلمات صف کشیده اند و هر روز هم مصرتر از دیروزند. می‎گویند نه از انتخابشان در سال 92 پشیمانند و نه از حمایت از روحانی دست بر می‎دارند.

غلامعلی دهقان، سخنگوی سابق حزب اعتدال و توسعه یکی از همین چهره‎هایی است که معتقد است روحانی هنوز هم «خیرالموجودین» است. مانند همان سال 92. او می گوید روحاني از ونزوئلايي شدن ايران جلوگيري کرده و در این انتخابات هم پیروز میدان در همان دور اول است؛ البته مشروط بر اینکه مشارکت مردم بیشتر از 50 درصد باشد.

او احتمال کناره گیری قالیباف و رییسی را به نفع یکدیگر کم نمی‎داند و می گوید اصولگرایان هم از تجربه اصلاح طلبان در سال 92 درس گرفته‌اند. دهقان حرکات تبلیغاتی قالیباف را پوپولیستی ارزیابی می‎کند و می‎گوید گویی او آمده تا جای احمدی‎نژاد را پر کند!

این فعال سیاسی اعتدالی در این گفت و گو از فعالیت‎های حزب اعتدال و توسعه، سهم خواهی‎ها از دولت روحانی، میل به اعتدال گرایی در دو جناح و همچنین از محمود احمدی‎نژاد سخن گفت. از کسی که به گفته او جوگيري مضاعف داشت!دهقان به رفتار احمدی‌نژاد بعد از ردصلاحیت نمره قبولی می‎دهد اما معتقد است او در تراز ملت ایران نبود و این یکی از دلایل ردصلاحیت او است.

مشروح گفت وگوی خبرآنلاین با غلامعلی دهقان را در زیر می خوانید؛

حلقه اول حزب اعتدال و توسعه در سال 76 و آنطور که قبلا از آقای جنتی شنیده بودیم برای مبارزه با «دگم اندیشی اصولگرایانه» با کمک ها و توصیه‎های آیت‎الله هاشمی، پایه گذاری شد. به نظر شما این حزب چقدر توانسته به سمت رفع این دگم اندیشی‎ها پیش برود؟ با توجه به حضور نسبتا فعال این حزب در انتخابات گذشته مجلس و ریاست جمهوری، چقدر توانسته‎اید به رفع این دگم اندیشی‎های اصولگرایانه کمک کنید؟

واقعیت این است که حزب اعتدال و توسعه در فضایی شکل گرفت که یک دوقطبی تند و تیز بعد از دوم خرداد، در کشور ما شکل گرفته بود که می شد رگه هایی از رادیکالیسم سیاسی را در دو جناح کشور دید. مرحوم هاشمی رفسنجانی با درایت، تیزهوشی و دوراندیشی که داشتند از تشکیل حزب اعتدال و توسعه استقبال کردند و شواهد هم نشان می دهد که در مورد اسم حزب هم که تشتت و اختلاف بود، ایشان معتقد بودند که کشور هم به اعتدال و هم به توسعه نیاز دارد. البته توسعه قابل تفسیر است؛ ولی ایشان همیشه معتقد به توسعه پایدار و دموکراتیک بودند که همه جناح های وفادار به نظام و انقلاب بتوانند در آن فعال باشند.

تندروی گریبانگیر هر دو جناح می‎تواند شود؛ هم اصولگرای دگم اندیش یا جزم اندیش داریم هم شاهد طرح «عبور از خاتمی و ساختارشکنی» بودیم. اوایل به چشم نمی آمد که حزب ما موفق شده باشد. به قول اصفهانی‌ها یا این ور جوی بودیم یا آن ور جوی. یا باید استقلالی بودیم یا پرسپولیسی. وقتی به استادیوم می روید و دوقطبی می شود، دیگر نمی توانید بگویید که سپاهانی هستید یا تراکتوری! فضای استادیوم اینطوری است یعنی باید تکلیف خودتان را معلوم کنید. ما ایرانی‎ها میل مان به فضای دوقطبی شدید داریم که شاید ریشه تاریخی هم داشته باشد. به همین دلیل بود که اعتدال و توسعه با یک حرکت خیلی بدیع، تدریجی، کند ولی مستمر پیش رفت. به مثابه همان که «رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود، رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود». حزب اعتدال با چنین حرکتی آمد و یارگیری خود را از دو جناح اصلی شروع کرد. برای همین ما همیشه در انتخابات‎ها لیست یکدستی نداشتیم. به قول معروف، راست معتدل و اصلاح طلب درون نظام و وفادار به نظام همیشه مورد تائید حزب ما بوده اند. بنابراین می خواهم بگویم که یارگیری حزب اعتدال و توسعه لزوما اختصاصی نبود.

یعنی شما هم مانند کارگزارانی‎ها آیت‎الله هاشمی را پدر معنوی حزبتان می‎دانید؟

اصولا اگر بخواهیم بپرسیم که پدر معنوی این جریان بعد از انقلاب چه کسی است؟ باید بگویم که آقای هاشمی رفسنجانی است. آقای هاشمی رفسنجانی مورد ظلم یک جریان تندرو واقع شد که بسیار به ایشان بی ادبی و گستاخی کرد. حتی در مقطعی ایشان به حاشیه رفتند ولی دیدیم که به تدریج با صبوری و حوصله که یکی از ویژگی های اعتدال است، بار دیگر آیت الله به صحنه سیاسی بازگشتند. یعنی با داشتن حوصله فراوان و ظرفیت زیاد تندروها را به حاشیه راندند. حالا دیگر از خیلی از آن تندروی های دهه 60 و 70 این جماعت و حتی دهه 80 خبری نیست.

جو دو قطبی آن زمان کار را برای تاسیس یک حزب معتدل که می‎خواهد بی‎طرف باشد اما پشتوانه های حزبی هم داشته باشد؛ برایتان سخت نکرد؟

ببینید! شرایط اجتماعی باید یک گفتمان را ظهور و بروز دهد. همانطور که می بینیم در 28 مرداد و دوره مصدق، نهضت ملی شدن نفت به نتیجه نمی رسد چون شرایط آماده نیست. یا حرکت رهبر فقید انقلاب در سال 42 عملا به بن بست می خورد. چون ایشان تبعید می شوند؛ اما سال 57 چه اتفاقی می افتد؟ پس شرایط اجتماعی مهم است. حزب اعتدال و توسعه در سالهای 78 و 82 فعال بود اما شرایط اجتماعی آماده نبود. بستر و محمل آن باید آماده می شد. در آن مقطع زمانی یعنی در سالهای 77، 78 هضم اعتدال تا حدودی برای عرصه سیاسی کشور ثقیل بود ولی وقتی که جلوتر آمدیم، واقعیت‎های جامعه ایرانی نشان داد که این گفتمان برای رشد و توسعه و پیشرفت کشور، منطقی تر است. یعنی به دردبخورتر است. برای همین جامعه درسال 1392 خیلی اتوماتیک و خودبه خود بعد از اینکه سالها جریانات فکری سیاسی را تجربه کرد؛ به این نتیجه رسید که بهترین گفتمان، گفتمان اعتدال است. به این معنا که با توجه به آرمان‎هایی که نظام و انقلاب دارد، باید توازنی با واقعیت‎های عرصه جهان و داخلی شکل بگیرد. یعنی اینکه نیازهای نسل جدید به رسمیت شناخته شود، یعنی اینکه نمی توان مجامع بین المللی را نادیده گرفت یا اینکه تحریم ها را کاغذپاره خواند و تهدید به پاره کردن قطعنامه ها کرد! و از این دست حرفهایی که احمدی نژاد می زد؛ بلکه باید تعامل کرد و پشت میز مذاکره نشست. مثل همین کاری که تیم دیپلماسی به رهبری آقای ظریف انجام داد.

به سوال شما بر می گردم که حزب چقدر موفق شد که با اصولگرایی جزم اندیشانه مبارزه کند؟، به نظرم خیلی. چون حزب یک کارآکتر و برند اصلی دارد که یکی از آن برندها اعتدال بوده است.

یعنی شما دوری از تندروی ها و کندروی ها را که محصول اعتدال است و مخصوصا از سال 92 به بعد بیشتر شاهد آن بودیم، دستاورد حزب‎تان می دانید؟ یا اینکه فکر می کنید جامعه خودش به آن سمت رفته و شاید عملکرد حزب اعتدال و توسعه آنقدر هم مهم نبوده است.

قطعا سال 92، جامعه ایران دنبال نیرویی می گشت که تبلور اعتدال باشد. قطعا بعضی از کسانی که کاندید شدند، نمی توانستند تبلور اعتدال باشند. یعنی زایشی که شکل می گیرد، براساس شرایط اجتماعی است، باید با آن بستری که آماده شده، سخنیتی داشته باشد. حزب اعتدال و توسعه را تنها می توانیم بگوییم که یک حزب آوانگارد و پیشرو بود. با توجه به ارتباطاتی که آقای روحانی داشت و از آنجا که در شکل گیری این حزب، جزو مشوقین و کسانی بود که دوستان حلقه اصلی را تشویق کرده بود به نیرویی بالقوه برای کاندیداتوری تبدیل شد.
حزب ما در مقطعی در غربت بود. یعنی تفکر اعتدال در غربت بود و شرایط اجتماعی به جایی رسید که این گفتمان نیاز کشور شد. حالا چه کسانی این نیاز را می توانند پاسخگو باشند؟ قطعا آقای روحانی و مجموعه ای که با آقای روحانی سالها تحت عنوان حزب اعتدال و توسعه کار کرده بودند. هرچند که خوشبختانه شاهد رشد و کمال در جناحین سیاسی هستیم. بعد از دوره ای که اصلاح طلبان از حاشیه قدرت به دور شدند یعنی از سال 84، خودشان را نقد کردند و جالب است که آنها هم به اعتدال رسیدند. برای همین از 92 به بعد آنها هم به شدت از آقای روحانی حمایت می کنند. اصولگراها هم بعد از یک دوره تجربه اولیه کار سیاسی به اعتدال رسیدند. مثل طیف آقای لاریجانی. تلاقی این سه در برجام خودش را نشان داد. برجام زمانی بود که سه طیف به هم پیوستند و بعد از آن در انتخابات مجلس دهم و اسفند 94 تبلور این به هم رسیدن را دیدیم. یکباره دیدیم که در لیست امید نیروهایی هستند که تا چند سال پیش به شدت با هم رقابت می کردند! اما چه عاملی این ها را گرد هم آورد؟ اعتدال. از آقای کاظم جلالی که از اصولگرایان معتدل بود، دوستان اصلاح طلب مثل آقای حضرتی و مجموعه دوستانی که مستقل بودند و جوانان، در این لیست قرار گرفتند. این نشان داد که این گفتمان ظرفیت بالایی برای ایران فردا دارد. اگر آقای روحانی در این دوره نیز رای بیاورد -که چشم انداز نشان می دهد که اگر با مشارکت حداکثری روبه رو شویم در دور اول کار تمام است- ان شاءالله این گفتمان هم نهادینه می شود.

حزب شما، تنها حزبی است که اسم اعتدال را در عنوان حزبی خود دارد. در حال حاضر چه احزاب یا افرادی را جزو اعتدالگرایان می دانید؟

ببینید! در همان سوالات اول و دوم هم اشاره کردم که اعتدال، یک فکر و ایده است. بخشی از جامعه سیاسی ایران که در حزب اعتدال و توسعه بودند، زودتر به این تحلیل رسیده بودند. گذر زمان همانطور که عرض کردم،‌ باعث شد که بخش عمده ای از اصلاح طلبان هم به همین گفتمان برسند. تحولات جامعه ایرانی باعث شد که بخشی از اصولگرایان هم به این نتیجه برسند. یعنی الان آقای روحانی برآیند سه جریان فکری- سیاسی است.

اگر بخواهیم غیر از آقای روحانی اشخاصی را نام ببرید که سبک و سیاق اعتدالی، پیش گرفته و رها نکرده‎اند؛ از چه کسانی نام می برید؟

مثال خیلی بارز آن آقای ناطق نوری است. یکی از شخصیت‎هایی که زمانی کاملا در اردوگاه اصولگرایی تعریف شد. در سال 76 یک رقابت دوقطبی کامل اصولگرایی- اصلاح طلبی داشتیم. ولی همین آقای ناطق نوری طی همین سه سال گذشته بارها و بارها از سوی اصلاح طلبان پیشنهاد گرفتند که برای مجلس کاندیدا شوند.

یعنی گفتمان آقای ناطق را برآمده از حزبتان می دانید؟

نه، برآمده از گفتمان حزب. علاوه بر ایشان،آقای علی لاریجانی هم شخصیتی است که در برجام نشان داد که منافع ملی را بر منافع جناحی ترجیح می دهد. در همین موضع گیری اخیر دال بر منع اقلیت‏‎های مذهبی برای حضور در انتخابات شوراها؛ ایشان موضع خوبی گرفت. آقای علی اکبر ولایتی هم درست است که سابقه کارکرد اصولگرایی دارد ولی از دید من موضع گیری های خیلی نزدیکی به اعتدالیون دارند. در مناظره 92 چه کسی برای اولین بار عملکرد سعید جلیلی را زیر سوال برد؟!
سخنان یادگار امام؛ حسن آقای خمینی را کمی آنالیز کنید، واقعا به خوبی تفکر اعتدال را در سخنانشان می بینید. الان به نظر من، کلیت اصلاحات که مدیریت آن با رئیس دولت اصلاحات است،‌ در چارچوب اعتدال حرکت می کنند. شخصیتهایی که از حوزه اصولگرایی نام بردم نیز در همین چارچوب حرکت می کنند.

آقای دهقان شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه مشخصا با چه کسانی جلسه برگزار می کند؟ با کدام یک از احزاب اصلاح طلب مراوده دارید؟
در انتخابات مجلس و چینش لیست امید، دوستانی از مجموعه ما با دوستانی از اصلاح طلبان جلسات زیادی داشتند که آن موقع در مطبوعات آمد. آقای بانک، سال گذشته مصاحبه ای داشتند که گفتند خودشان، آقای واعظی و آقای ترکان بودند و از آن طرف هم آقایان مرعشی، کمالی و احتمالا آقای موسوی لاری بودند.

در سال 92، اولین حزبی که از آقای روحانی حمایت کرد، حزب شما بود. بعد از اینکه اعلام حمایت کردید، ‌کدام احزاب به جرگه حامیان ایشان اضافه شدند؟

آقای روحانی ضمن اینکه از دید حزب تفکر اعتدالی داشت،‌ ارتباط تنگاتنگی هم با مجموعه ما داشت. همه دوستانی که در حزب فعال بودند،‌ درحقیقت معاونین ایشان در دفتر مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص در نیاوران بودند. این ارتباط فقط ارتباط گفتمانی نبود بلکه ارتباط تشکیلاتی و عاطفی هم بود. از ماه ها قبل از انتخابات سال 92، این بحث بود که برای انتخابات یازدهم، چه کسی بیاید؟ بالاخره ما به این نتیجه رسیدیم که آقای روحانی خیرالموجودین در‌آن شرایط است. یکی از کسانی که در آن زمان مطرح می کرد آقای روحانی به این دلایل باید بیاید، خودِ من بودم که آن زمان سمتِ سخنگویی حزب را داشتم. برای همین است که می گویند اولین بار این سخنگوی حزب بود که مطرح کرد آقای روحانی بیاید.

بنابراین حزب اعتدال و توسعه جزو دعوت کنندگان اولیه بود. چنانچه مصاحبه های بنده را در سال91 بخوانید، از ماه ها قبل تحلیلمان این بود. همان موقع مقام معظم رهبری هم تاکید داشتند که باید به سمت جذب حداکثری برویم. بر اساس برآوردهای ما آقای روحانی کسی بود که می توانست نیروهایی از همه جناح‎ها را کنار همدیگر بنشاند و همینطور هم شد. اگر کابینه ایشان را نگاه کنید؛ می بینید که خانم ابتکار، علی ربیعی و نیروهای اصلاح طلب هستند و نیروهای اصولگرا مثل آقایان رحمانی فضلی و آقای پورمحمدی هم هستند. نیروهای اعتدالی هم مثل آقایان نوبخت، واعظی و ترکان هم حضور دارند. این کار از کسی دیگر بر نمی‌آمد. جذب حداکثری، یعنی استفاده از همه نیروها. هر کدام از نیروها، سخنگوی بخشی از جامعه ایران هستند.

منظورتان این است که اتفاقات سال 90 تا 92 نیروهای سیاسی را علیه احمدی‎نژاد متحد کرد؟

سال 91، شرایطی بود که التهاب کل کشور را فرا گرفته بود و قیمت دلار به صورت موشکی دائما سیر صعودی داشت. تورم بیداد می کرد. بارها گفته ام و این مثال خیلی تکرار شده است. آن زمان من مسئول خرید خانه بودم و به یاد دارم که قیمت پنیر «پ» در بهار 90، 1200 تومان بود و در بهار 91 به 2400 تومان رسید و تقریبا اواخر دوره آقای احمدی نژاد به 3600 تومان هم رسید. افزایش بیش از 200 درصد به قیمت یک کالا طی دو سال!!

آمارها را بررسی کنید، قیمت دلار از 84 تا 92، بیش از 100 درصد افزایش داشته است. قیمتها از یک طرف و تحریم ها هم از طرف دیگر روز به روز خطرات زیادی را متوجه کشور می کرد. در آن شرایط یادم است که همه صحبتهای ما این بود که کسی بیاید که واقعا در دیپلماسی قوی باشد. کشور دائم در حال هزینه دادن بود؛ درحالی که چیزی هم در قضیه هسته ای دستگیرش نشده بود. باید عقلانیت به خرج می دادیم. ما دائما در صحنه بوکس جهانی به حاشیه رفته و مشت می خوردیم. باید کسی وارد میدان می شد که وضعیت را تغییر دهد. چرا صادرات دو میلیون و 400 بشکه نفت را به یک میلیون و 200 رساندند و بعد به 400 بشکه رسید؟ به قول آقای روحانی اگر آن شرایط ادامه پیدا می کرد در همین اواخر سال 95، فقط دولت پول حقوق جاری کارمندان خود را داشت! درواقع همان بلایی که سر عراق آوردند را سر ما می آوردند؛ نفت در برابر غذا، نفت در برابر دارو! یعنی شرایط ما "ونزلیزه" می شد. "ونزلیزه" یعنی ونزولایی کردن اقتصاد کشور. تعبیر یکی از دوستان (آقای رمضان زاده) این بود که دیگر باید به سمت مرز افغانستان می رفتیم و از آنجا جنس می گرفتیم. در آن شرایط، حزب اعتدال و توسعه به این نتیجه رسیده بود که آقای روحانی این ظرفیت را دارد که مشکل اصلی را حل کند و همینطور هم شد. واقعا باید از آقای عارف نه یک بار بلکه ده ها بار تشکر کرد که با تحلیل مجموعه اصلاحات، به نفع آقای روحانی کنار رفت. خیلی جالب است که همچنان هم یکی از افتخارات جریان اصلاحات همین است که آن کار را انجام داد و همه شان هم از این کار راضی هستند.

شما از حمایت آیت الله هاشمی از آقای روحانی گفتید. به نظر شما روحانی می تواند نماینده جریان فکری هاشمی باشد؟

شما اگر تصاویر دهه 60 را نگاه کنید، می بینید که حتی در جبهه هم آقای هاشمی با آقای روحانی هستند و این خیلی معنی دارد. بنابراین غیر از شباهت های گفتمانی باید قبول کنیم که ارتباط عاطفی خیلی خوبی هم همیشه میان این دو نفر بوده و حتی آن جمله ای که آقای هاشمی چند ماه پیش از فوتشان بیان کردند که «حالا دیگر می توانم راحت از این دنیا بروم چون آقای روحانی رئیس دولت هستند» خیلی معنادار است. این نشان دهنده این است که آقای روحانی مورد تائید آقای هاشمی هستند.

بد نیست که این خاطره هم گفته شود؛ اگر اشتباه نکنم، سال 92 آقای روحانی روز اول و آقای هاشمی دقایق آخر برای نامزدی در انتخابات ثبت نام کردند. بعد از ثبت نام نمی دانم به صورت حضوری بوده یا پیغام، آقای روحانی خطاب به آقای هاشمی گفته بودند که خب، حالا که شما هستید، من دیگر انصراف بدهم. اما آقای هاشمی گفته بودند که شما انصراف ندهید و دیدیم که آقای هاشمی چقدر دوراندیشانه به بازی سیاسی در ایران نگاه می کردند و جایی را می دیدند که ممکن است خودشان رد صلاحیت شوند و کسی باید باشد که شبیه ترین افراد به آقای هاشمی باشد. این خودش نشان می دهد که آقای هاشمی هم چقدر دوراندیش بودند و هم چقدر به آقای روحانی علاقه داشتند.

پس آقای روحانی می تواند ادامه دهنده راه هاشمی باشد؟

بله. ولی فراموش نکنیم که بالاخره آقای هاشمی شخصیتی بود که در کوران انقلاب، شکل گرفت، پرورده شد. یک مبارز بود، شخصیت دنیا دیده ای داشت. چنین شخصیت هایی کم پیدا می شوند. در هر انقلابی شاید چند تا از این شخصیت‎ها پدید بیاید. اما واقعا در بین شخصیت‎هایی که می بینیم، یکی از شخصیت‎هایی که به شدت تحت تاثیر افکار آقای هاشمی هستند و با ایشان ارتباط داشتند، آقای روحانی است.

آیا اصولگرایان به اندازه‎ای که آقای هاشمی را قبول داشتند، حالا آقای روحانی را قبول دارند؟

البته باید سوال کنیم، کدام اصولگرایان؟ اگر بخواهیم تقسیم کنیم اصولگرایان یک طیف هستند که همین طیف هم تقسیم بندی می شود. مثلا ما اصولگرایان سنتی را داریم که در همین انتخابات هم آقای میرسلیم نامزد آنها است. این دوستان همیشه با آقای هاشمی رابطه داشتند. آقای عسگراولادی با آقای هاشمی دیدار داشتند. در برخوردهایی که با اصولگرایان سنتی دارم، نسبت به آقای روحانی، تخریبی نیستند. این خیلی مهم است. یعنی نمی بینیم که این مجموعه آقای روحانی را تخریب کند. ممکن است صددرصد ایشان را قبول نداشته باشند اما تخریبش هم نمی کنند. بخش دیگری از اصولگرایان را اعتدالی می گوییم که نمونه آنها، علی لاریجانی و کاظم جلالی هستند که کاملا از آقای روحانی حمایت می کنند. بخشی از اصولگرایان باقی می مانند که در جبهه پایداری هستند که همیشه نسبت به آقای هاشمی انتقاد داشتند و الان هم به آقای روحانی نقد دارند. اصولگرایانی هم هستند که ادعا می کنند مستقل اند؛ مثل آقای رسایی و قدیری‎ابیانه و این تیپ ها که آنها هم نسبت به آقای روحانی نقد دارند. بنابراین باید اینها را تفکیک کنیم و نمی توانیم بگوییم کلیت اصولگرایان آقای روحانی را قبول دارند چون بخشی از آنها انتقاد دارند. همینطور هم نمی توانیم بگوییم همه اصولگرایان آقای روحانی را قبول دارند. در منطق خوانده ایم که موجب کلیه نیست بلکه موجب جزئیه است. برخی از اصولگرایان حمایت می کنند و برخی هم آقای روحانی را نقد می کنند.

در مقابل حمایت اصلاح طلبان از آقای روحانی را چطور می دانید؟ حمایت عام می دانید یا منفعت طلبانه؟!

به نظرم جریان اصلاحات از دوره آقای خاتمی درس گرفت. این نکته ای نیست که من بگویم؛ بلکه آقای رضا خاتمی، سعید حجاریان، علی شکوری راد، مصطفی تاجزاده و همگی بارها اعلام کرده اند که ما الان به پختگی رسیدیم. البته نمی دانم کدام یک از این بزرگواران این تعبیر پختگی را به کار برد ولی خیلی تعبیر قشنگی بود. طبیعی هم هست؛ 20 سال زمان کمی نیست و انسان ها از زندگی و تاریخ بالاخره باید درس بگیرند. فردوسی می گوید «آنکه ناموخت گذشته از روزگار، نیز ناموزد هیچی از آموزگار». امام خمینی(ره) فرمودند که «بهترین معلم انسانها، تاریخ است». بنابراین این طبیعی است و انتظاری بیش از این هم از کسانی که روشنفکران مسلمان ما تحت عنوان اصلاح طلبان بودند، نمی رود. اتفاقا فکر می کنم که آنها خیلی از آرمان‎ها، آمال‎ها، آرزوها و تفکراتشان را در همین گفتمان اعتدال و کارکرد آقای روحانی دیدند.

یعنی منفعت طلبانه نیست؟

نه، اصلا. همان که گفتند "ما پخته شدیم" به همین معنی است. یعنی طی یک فرآیند 20ساله، اندیشه ها و دیدگاه هایشان به یک جایی رسید که با دیدگاه ها و تفکرات آقای روحانی احساس نزدیکی می کردند.

این را به آن دلیل پرسیدم که در سال 92 و هم اکنون تحلی

منبع: خبرآنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۰۹۰۲۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

برگزاری همایش فصلی اوج هنر در یزد

سرهنگ دهقان رئیس سازمان بسیج هنرمندان استان یزد با اشاره به قدردانی از هنرمندان بسیجی فعال در عرصه حجاب، طوفان الاقصی و انتخابات گفت: در این رویداد هنری از هنرمندان فعال در سال ۱۴۰۲، برگزیدگان جشنواره شعر بسیج و هنرمندان برگزیده در جشنواره صنایع دستی بسیج نیز تجلیل به عمل آمد.

وی افزود: این رویداد هنری با محوریت انجمن‌های هشتگانه هنری و با حضور جمع زیادی از هنرمندان استان برگزار شد.

سرهنگ دهقان ادامه داد: شاعران و هنرمندان استان در این همایش به خواندن شعر‌هایی در زمینه انتفاضه، مقاومت فلسطین و محکومیت جنایت‌های ددمنشانه رژیم صهیونیستی پرداختند.

باشگاه خبرنگاران جوان یزد یزد

دیگر خبرها

  • خانم ترانه علیدوستی، یک ایران نگران حال شماست!
  • برگزاری همایش فصلی اوج هنر در یزد
  • اسطوره یاریگر نماینده ایران می‌شود؟ هاشمی: از حدادی درخواست کمک کرده‌ایم
  • صعود تیم باشگاه اورست اصفهان به رشته کوه‌های هیمالیا
  • حامی اقتصاد اسلامی
  • سپاه سدی آهنین در مقابل اهداف شوم دشمن است
  • عباس عبدی بررسی کرد؛ تفاوت سه سال اول دولت رئیسی با روحانی
  • آسمانی شدن پدر جودوی خراسان
  • عباس عبدی: شاخص‌های ۳ سال اول دولت رئیسی عقب‌تر از ۳ سال اول دولت روحانی است
  • شاخص های ۳ سال اول دولت رئیسی عقب تر از ۳ سال اول دولت روحانی است /سندچشم انداز ۲۰ ساله ایران ناکام بود