Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جنوب نیوز»
2024-05-07@07:44:28 GMT

رازهای خفاش شب گیلان از زبان همسرش

تاریخ انتشار: ۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۱۰۰۹۸۸

همسرسابق عامل قتل‌های سریالی زنان گیلانی که در13 سالگی با این فرد پای سفره عقد نشسته و پس از گذراندن چهارسال زندگی جهنمی از او جدا شده است.
به گزارش جنوب نیوز،وی در گفت‌و‌گوی با ایران، ضمن تشریح ویژگی‌های شخصیتی فرزاد، جزئیات تازه‌ای اززندگی مشترک با قاتل سریالی و خصوصیات این جنایتکاررا تشریح کرد.
حالا 10 سال و 2 ماه از آخرین بار که صدای فرزاد را از پشت گوشی تلفن شنید می‌گذرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آن روز که گفته بود برای همیشه همسر و فرزند 7 ماهه‌اش را ترک می‌کند. زمانی که فرزاد نامه‌ای برای خداحافظی ازهمسروخانواده‌اش نوشت، با اینکه مدت‌ها از آن زمان گذشته، اما زمانی که پس ازدستگیری فرزاد واعتراف‌های هولناکش به قتل زنان، از پریچهر خواسته شد به اداره آگاهی برود و درصورت تمایل، همسر سابقش را ببیند ترس و وحشت سراسر وجودش را فراگرفت.
تمام سختی‌های چهار سال زندگی با فرزاد برایش زنده شد و تلاش او برای فراموش کردن خاطرات تلخ گذشته بی‌فایده ماند.آزارهای فرزاد و ستم‌هایی که در حق او و نوزادشان کرده بود حالا مثل یک فیلم سینمایی ازمقابل چشم‌هایش رژه می‌رفتند و او نمی‌دانست باید چه تصمیمی بگیرد. مرد جنایتکار را ملاقات کند یا....
پریچهرکه حالا 29 سال دارد، 15 سال قبل، زمانی که فقط 13 ساله بود با فرزاد ازدواج کرد.
زن جوان از زندگی گذشته خود، علت طلاقش و خصوصیات مردی گفت که حالا به قتل سریالی 7 زن اعتراف کرده است.
با فرزاد چطور آشنا شدی؟آن زمان فرزاد در بندرعباس روی کشتی کار می‌کرد به همین خاطر برای دیدن خانواده‌اش باید ازشهر ما عبور می‌کرد.ازطرف دیگر پدرم مغازه‌ای داشت که آن را به دوست فرزاد اجاره داده بود.او هم هر زمان که به خانه‌شان می‌رفت، سری هم به دوستش می‌زد. من هم غافل از دغدغه‌های زندگی در سن 13 سالگی سرگرم درس خواندن در مدرسه بودم. تا اینکه یک روز در بازارمحلی که مسیر مشترک تردد من و فرزاد بود همدیگر را برای نخستین بار دیدیم و همین دیدار آغازی برای آشنایی ما والبته سیاه بختی‌ام شد. فرزاد که می‌گفت عاشقم شده، خیلی زود به خواستگاری‌ام آمد. پدرم هم پس ازکمی تحقیق گفت، پسری که برای کسب روزی روی کشتی در گرمای بندرعباس کار می‌کند، آدم خوبی است و اگر دستش را بگیریم موفق می‌شود.
ضمن اینکه وضع مالی پدرم خوب بود ومی‌توانست ازما بخوبی حمایت کند. البته پدرم در تحقیق از همسایه‌های محل زندگی فرزاد، اطلاعات خاصی درباره‌اش به‌دست نیاورد چراکه کسی او را بخوبی نمی‌شناخت.اما بالاخره با این ازدواج موافقت کردیم و من با مردی 24 ساله که تا دوم راهنمایی درس خوانده بود نامزد کردم. نامزدی‌مان 20 روز طول کشید اما من درهمین مدت کوتاه به این نتیجه رسیدم که ازدواج دراین سن برایم خیلی زود است.به همین خاطرمخالفتم با ازدواج را به پدرم و فرزاد اعلام کردم. اما او پس ازشنیدن جواب رد من آنقدر گریه و التماس کرد که بالاخره سر سفره عقد نشستم.
بعد از ازدواج شما رفتید بندرعباس؟نه، پدرم دو تا خانه داشت و یکی از آنها را به ما داد تا زندگی کنیم. یک نیسان هم خرید وآن‌را داد به فرزاد تا برایش کار کند. آن زمان تمام مخارج زندگی ما را پدرم می‌داد و به اضافه تمام اینها درحدود ماهی 500 هزار تومان هم به‌عنوان حقوق به فرزاد می‌داد. این ماجرا برای سال 81 بود؛ اوایل فرزاد خوب بود اما همه چیزخیلی زود تغییر کرد.
چه تغییری؟شب‌ها به خانه نمی‌آمد، دست بزن داشت. بد اخلاق بود. بعد هم کم کم متوجه شدم که با زنان زیادی در ارتباط است. تماس‌های مخفیانه فرزاد، حس کنجکاوی مرا برانگیخت تا اینکه متوجه شدم او به من خیانت می‌کند. در مدتی که با او زندگی می‌کردم زنی را ندیدم اما صدای 4 یا 5 نفر از زنانی که با او درارتباط بودند را شنیدم و با آنها حرف زدم. بعدها دوستانش گفتند که فرزاد با زنان زیادی در ارتباط بوده است. او حتی زمانی که مرا برای وضع حمل به بیمارستان بردند، غیبش زد وناپدید شد که بعدها متوجه شدم با زنی به شهرستان فومن رفته بود و علت رها کردن من در بیمارستان هم همین بود.
در برابر این رفتارهای شوهرسابق‌ات چه عکس‌العملی نشان می‌دادی؟هیچ، البته چاره‌ای نداشتم، چون دلم می‌خواست زندگی کنم.هم به خاطر خودم وهم بچه‌ام. اما فرزاد مرد زندگی نبود ودائم به دنبال هوسرانی‌هایش می‌رفت.
چه شد که از او جدا شدی ؟5 اسفند سال 85 من در خانه خواهرش که ساکن یکی از شهرهای گیلان است میهمان بودم. همان روز بود که فرزاد تلفنی تماس گرفت و گفت که مرا برای همیشه ترک می‌کند و دیگر نمی‌خواهد با من زندگی کند. او گفت یک نامه در خانه گذاشته و همه چیز را در آن توضیح داده است. اصلاً باورم نمی‌شد. از آنجا که فاصله من با خانه زیاد بود، با پدرم تماس گرفتم و از او خواستم به خانه برود که اوهم نامه را پیداکرد.
داخل نامه چه نوشته بود؟نامه را هنوز دارم، مضمون نامه انتقامگیری از افرادی بود که ظاهراً به او بد کرده بودند و اینکه بعد از انتقام گرفتن خودش را معرفی کرده یا خودکشی می‌کند. و اینکه رفتن او به خاطر مشکلات با همسرش نبوده است.
بعد از رفتن فرزاد به دنبالش نرفتید؟به دنبالش رفتم، اما خانواده‌اش گفتند از او خبری ندارند. به تلفن همراهش هم که زنگ زدم یک زن جواب داد و خیلی علنی کاری کرد که دیگر با او تماس نگیرم.
چطور از او جدا شدید؟دو سالی طول کشید تا توانستم به صورت غیابی و طبق حکم دادگاه طلاقم را بگیرم. او حتی برای دیدن بچه‌اش هم نیامد. برای گرفتن حضانت دخترم حتی چندین بار در روزنامه‌ها آگهی چاپ کردیم و چون خبری از او نشد، حضانت او را هم به صورت غیابی گرفتم.
ازنظرشخصیتی چه خصوصیاتی داشت؟مردی تودار و درون ریز و درعین حال خائن. اگر دستش رو می‌شد جنجال به پا می‌کرد.
چطور متوجه شدی که فرزاد مرتکب قتل‌های سریالی شده است؟اواخر فروردین بود که یکی از اقوامش با من تماس گرفت و این ماجرا را فاش کرد.اول که این خبررا شنیدم باور نکردم و شوکه شدم. اما خیلی زود شایعه‌اش در تمام شهر پیچید و بعد از آن هم در کانال‌های تلگرامی و فضای مجازی ماجرای قتل‌ها را خواندم.تا اینکه روزپنجشنبه، از اداره آگاهی تماس گرفتند وازمن خواستند به آنجا بروم.بعد هم در رابطه با فرزاد و گذشته‌اش سؤالاتی مطرح شد که جواب‌های لازم را دادم.
دراداره آگاهی او را ندیدید؟راستش را بخواهید تمام گذشته وحشتناک زندگی با اومثل یک فیلم از جلوی چشم‌هایم گذشت. تازه آن موقع بود که متوجه شدم تلاش چندین ساله‌ام برای فراموش کردن آنچه به سر من و بچه‌ام آمده بی‌فایده بوده است. از من خواسته شد که او را ببینم اما خودم قبول نکردم. ولی از زمانی که به خانه آمده‌ام تا الان در جدال با خودم هستم.
چه جدالی؟می‌ترسم سؤالاتی که در دلم هست تا آخر عمر با من باشد. او انگشت تهمتش را به سمت من دراز کرده است. برای همین دوست دارم از او بپرسم که من عامل این کار بودم یا خودت. تو خجالت نمی‌کشی چنین حرف‌هایی را می زنی. فرزاد اول مرا وبعد هم بچه‌ام را کشت. درحقیقت نخستین قربانیان قتل‌های او ما بودیم هرچند که به ظاهرزنده‌ایم. آن زمان من یک بچه بودم و کاری که فرزاد کرد آینده من ودخترم را تباه کرد. از طرفی می‌ترسم او را ببینم، می‌ترسم دیدارمان هرگز از ذهنم پاک نشود و نتوانم چهره او و اتفاقاتی که در این دیدار می‌افتد را فراموش کنم.
آیا می‌دانی انگیزه‌اش از این جنایت‌ها چه بوده است؟می گوید که زن‌ها را به خاطر من کشته است.ولی آن موقع من 13 سالم بود. حتی بلد نبودم کنار خیابان بایستم و ماشین بگیرم. ضمن اینکه اگر فرزاد بعد از جدایی زندگی خوبی را در پیش می‌گرفت می‌گفتم شاید من در این ماجرا و رفتن ناگهانی‌اش مقصر بوده‌ام. اما وضعیت او هر روز بدتر می‌شد. این سؤال هم مطرح است که اگر به خاطر من دست به جنایت زده چرا از زن صیغه‌ای‌اش انتقام نگرفته و با او چندین سال زندگی کرده است.
از زمانی که این ماجرا برملا شده است، هیچ وقت به این موضوع فکر نمی‌کنی شاید تو هم می‌توانستی یکی از قربانیان این جنایات باشی؟راستش اواخر زندگی‌مان که از رفتارهای بدش گلایه‌مند بودم تهدیدم می‌کرد. آن زمان خانه‌ای در حال ساخت داشتیم و همیشه می‌گفت اگر با من و کارهایم مخالفت کنی تو را می‌کشم و می‌اندازم داخل چاه. من هم حرف‌هایش را به شوخی می‌گرفتم اما فرزاد آدمی عصبی بود و می‌توانست این کار را انجام دهد.چراکه این را بعد ازچند سال زندگی با او دریافته بودم!
آیا فکر می‌کردید که همسر سابقتان، قاتل سریالی باشد؟آن زمان فکر نمی‌کردم که او قاتل انسان‌ها باشد اما مطمئن بودم که قاتل من و بچه‌ام است. با کاری که کرد هم من مُردم و هم فرزندم.با اینکه سال‌هاست طلاق گرفته‌ام اما اطرافیانم بارها پرسیده‌اند که چرا ازدواج نمی‌کنم؟! پاسخ من هم این بوده که پدر بچه‌ام برای دخترش پدری نکرد چطور از یک غریبه انتظار پدری داشته باشم و...
سرهنگ بازنشسته و معاون سابق پلیس جنایی کشور
بررسی‌های جرم شناسانه همواره نشان داده عاملان قتل‌های سریالی، از ارتکاب قتل‌ها لذت می‌برند. چرا که اگر لذتی در کار نبود، تکراری صورت نمی‌گرفت. که البته این موضوع به مسائل روانی و آشفتگی‌های روحی وروانی جنایتکاران این قبیل پرونده‌ها نیزبازمی‌گردد. زمانی که قاتل سریالی بازداشت می‌شود، درنخستین گام به دنبال توجیه کارهایش است. او متهم به قتل چندین نفر است و می‌داند که از دیدگاه جامعه طرد شده است. درنتیجه تلاش می‌کند تا چهره‌ای موجه از خود نشان دهد. درست مثل قتل‌های سریالی مشهد که توسط سعید حنایی صورت گرفت.او که 16 زن راکشت، مدعی بود که زن‌های مشکل‌دار را به قتل رسانده و به خاطرتفکرات و باورهایش این کار را انجام داده است. اما سؤالی که در این میان مطرح می‌شود این است که اگر جنایت به خاطر جنبه اعتقادی بوده است، پس چرا به قربانی‌ها تعرض شده بود. این سری رفتارهای نامعقول در موارد دیگر نیز وجود دارد. در تمام پرونده‌های مشابه، عاملان قتل‌های سریالی می‌خواهند کارشان را موجه جلوه دهند و از چهره منفور در میان جامعه، خود را تبدیل به یک قهرمان کنند تا نفرت جامعه از آنها کمتر شود غافل ازاینکه افکارعمومی دست این جنایتکاران را بخوبی می‌خواند.
درباره قاتل سریالی گیلان نیزباید گفت: با توجه به اینکه این جنایتکار بتازگی دستگیرشده و تحقیقات تخصصی همچنان ادامه دارد پس باید منتظرتکمیل تحقیقات بود. پس از آن می‌توان به روشنی درباره این جنایتکار و انگیزه‌هایش اظهارنظر کارشناسی کرد.
نامه خداحافظی فرزاد از همسر وفرزندش
اینجانب فرزاد... فرزند... مورخ 5/12/85 تصمیم گرفتم تمامی کسانی که به نحوی در ویران کردن زندگی من به نوعی نقش داشته و الان دارند خودشان راحت و بدون دردسر زندگی می‌کنند همان کاری را با آنها بکنم که آنها با من کردند و بعد خودم را معرفی خواهم کرد یا خودکشی خواهم کرد.این چند خط را نوشتم که بعد از این وقایع خانواده من فکر نکنند که به خاطر مشکلات با خانم خودم بوده است فقط به خاطر ندانم کاری و اعتماد بیش از حد به دیگران بوده است. الان چون که من به مشکل برخوردم کسانی که از من چک به صورت امانت گرفته بودن چون خودشان چک نداشتن از من گرفتن به خاطر حل کردن مشکل شان آنها هم چک ها را آوردن و می‌گویند که من باید پرداخت کنم لذا چون وضعیت مالی من بد جوری به خاطر خرج خانه خراب شده است هر کی هر چیزی که بگوید او راست می‌گوید و تو دروغ. البته این طرز فکر او به خاطر این به وجود آمده است چون قبلاً با او راست نبودم به خاطر اینکه راست هم می‌گفتم قسم می‌خوردم می‌گفت تو دروغ می‌گویی همین باعث شد طرز فکرش نسبت به من عوض شود من هم دیگر خسته شدم دردم به استخوانم رسیده است چاره‌ای دیگر ندارم از همه کسانی که به نحوی آنها را اذیت کردم معذرت می‌خوام. امیدوارم مرا ببخشند و حلالم کنند بخصوص همسرم... خیلی اذیتش کردم خدا هم مرا ببخشد. چون زندگی را او می‌دهد او هم باید جان بگیرد. بعداً در یک کاغذ دیگر بدهکاری خودم را می‌نویسم و در صندوق پست می‌اندازم.مواظب دخترم هم باشید و امیدوارم که او هم مرا ببخشد.بخاطر اینکه با زندگی او و مادرش بازی کردم. من آدم بسیار حیوان و آشغالی هستم و از حد و مرز گذشته
ساعت 11:30 دقیقه روز سه‌شنبه........ مورخ 85/5/12/ فرزاد...

منبع: جنوب نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jonoubnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جنوب نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۱۰۰۹۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

هلال سفید انتهای ناخن را جدی بگیرید + رازهای مهم

آیا تا به حال به هلالی سفید انتهای ناخن خود دقت کرده اید ؟ آن ها در واقع، لانولای ناخن نامیده می شوند و اطلاعات ارزشمندی را درمورد سلامتی دراختیار ما قرار می دهند. ناخن ها علاوه بر اعلام وضعیت سلامتی، به عملکرد های حسی نیز کمک می کنند و نقش محافظتی برای انگشتان دست و پا دارند.

هلال ناخن چیست ؟

به گزارش نمناک، لانولا به معنای ماه (قمر) کوچک می باشد و ناحیه ای سفید رنگ و هلالی شکل است که در انتهای ناخن رویت می شود.

ماتریس ناخن بافت و یا قسمتی است که هرناخن از آن جا شروع به رشد کرده وهمچنین دراین محل سلول های جدیدی ساخته می شود. لانولا بخشی از ماتریس بوده و از همانجا خارج می شود. اگر از لانولا ی ناخن محروم هستید یا شاهد تغییر رنگ آن ها شده اید.

در صورت تجربه علائم زیر به پزشک مراجعه کنید:

سرگیجه و حواس پرتی ضعف خستگی بی تفاوتی نسبت به فعالیت های مورد علاقه افزایش قابل توجه و یا کاهش وزن درخواست های غیر معمول مانند میل به خوردن خاک رس. وضعیت های ناخن و ارتباط آن با سلامتی 

طبق فلسفه طب شرقی از آنجا که ناخن ها وضعیت سلامتی را بیان می کنند پس هرگونه تغییر در رنگ، شکل و اندازه آن ها مهم بوده و درصورت داشتن موارد ذیل باید به آن ها توجه کرد. 

1. هلالی نبودن ناخن ها:

اگر ناخن هایتان هلالی شکل نبودند زیاد نگران نباشید زیرا همیشه تغییر شکل آن ها به معنای وجود یک بیماری نمی باشد. لانولا می تواند به راحتی درزیر پوست ناخن پنهان شود. نبود لانول می تواند نشانه ی کم خونی، سو تغذیه و یا افسردگی باشد اما اگر لانول در ناخن و جود نداشت پس کلیه های شما دچار مشکل شده است.

طبق یک مطالعه تغییر شکل هلالی ناخن با مشکلات غدد تیروئید ،هیپوفیز و همچنین کمبود ویتامین B12 همراه می باشد. دقت داشته باشید که معمولا در ناخن های کودکان لانولا وجود نداشته و هنگامی که بزرگ می شوند ظاهر خواهد شد. در بعضی افراد نیز به دلیل خاصیت فیزیولوژیکی ساختار ناخن ، لانولا نامرئی می باشد. 

2. وجود لانولا در ناخن انگشت کوچک:

طبق فلسفه طب شرقی، لانولا در انگشت کوچک دست مشاهده نمی شود. ناخن انگشت کوچک هر فرد با کلیه ها، قلب و روده کوچک او ارتباط دارد. اگر در انگشت کوچک لانولا مشاهده شود ممکن است به علت فشار خون بالا باشد. 

3. وجود لانولایی بزرگتر از انگشتان :

لانولا معمولا باید یک سوم ناخن های شما را در بگیرد. اگر متوجه شدید که این اندازه بیشتر است باید به دنبال آزمایشات تیروئیدی و فشار خون باشید. گفتن آنکه هلال ناخن بزرگتر میباشد یا خیر کمی دشوار است زیرا در هر انگشت اندازه لانولا با سایز ناخن مرتبط است و بنابراین اگر فشار خون و تیروئید شما طبیعی است نترسید!

4. تغییر رنگ لانولا :

لانولای سفید رنگ نشان از سلامت و طبیعی بودن ناخن ها دارد اما اگر لانولا تغییر رنگ دهد باید به پزشک مراجعه کرد :

خاکستری شدن لانولا :

نشان دهنده خستگی مزمن، اختلال در گوارش و مشکلاتی در جذب مواد مغذی می باشد.

 لانولای بنفش :

نشان دهنده گردش خون ضعیف و درنتیجه کمبود اکسیژن به اندام ها و بافت های بدن است. اگر تغییر رنگ به همراه سردرد و سرگیجه داشتید، حتما به پزشک مراجعه کنید.

صورتی و یا قرمز شدن لانولا:

نشان دهنده بیماری قلبی- عروقی و بیماری بدخیم هماتولوژیک است. لانولا به رنگ قرمز می تواند سلامت شما را به میزان قابل توجهی تحت تاثیر قرار دهد. لانول قرمز از علائم بیماری های زیر می باشد:

 بیماری عروقی کلاژن  نارسایی قلبی  بیماری انسداد مزمن ریوی  سیروز  کهیر مزمن پسوریازیس  مسمومیت با مونوکسید کربن

بنابراین در صورت مشاهده لانولای قرمز سریعا به پزشک مراجعه کنید.

لاجوردی شدن لانولا :

عموما لاجوردی شدن در اثر مصرف داروهای خود ایمنی از جمله داروهای شیمی درمانی، سایر داروهای ضد سرطانی و ضد ایدز ایجاد می شود. همچنین لانولای لاجوردی نشان دهنده دیابت شیرین، مت هموگلوبین و بیماری ویلسون است. بیماری ویلسون یک بیماری ژنتیکی بسیار نادر است که باعث می شود مقدار زیادی مس در کبد ، مغز و سایر اندام های حیاتی جمع شود.

برخی از علائم لاجوردی شدن لانولا عبارتند از:

 خستگی  عدم اشتها  درد شکمی  جودیس (زردی پوست) تغییر رنگ چشم به قهوه ای- طلایی  تجمع یافتن مایعات در پا  مشکل در بیان  حرکات کنترل نشده  5. لانولا درهر ناخن :

هر ناخن نشانی از یک قسمت بدن دارد. هنگامی که لانولا در زیر ناخن دچار تغییراتی شود باید حتما دلیل و علت آن را جستجو کرد.

انگشت کوچک :

ممکن است که لانولا در انگشت کوچک رویت نشود. در این شرایط عملکرد کبد ارتباط مستقیمی با قلب و روده خواهد داشت. اگر لانولا در انگشت کوچک شما بیش از حد بزرگ بود نشان دهنده فشار خون بالا است.

انگشت حلقه :

سلامت سیستم دستگاه تناسلی و لنفاوی را نشان می دهد . اگر لانولا در این انگشت به سختی مشاهده شود باید در پی درمان مشکلات گوارشی، روده و لنفاوی خود باشید.

انگشت میانی :

این انگشت مسئول عملکرد مغز و سیستم عصبی می باشد . پس در صورت نبودن لانولا مشکلات عصبی و عروقی خود را بسنجید.

انگشت اشاره:

به عملکرد روده و پانکراس نظارت دارد.

انگشت شست :

معمولا لانولا در این انگشت وجود دارد اما اگر اینگونه نباشد ممکن است با مشکلات ریه و طحال درگیر باشید. افراد سیگاری و دارای فشار خون بالا با این مشکل همراه هستند. 

6. شکل لانولا :

لانولا با رشد ناخن ارتباط دارد. اگر لانولا تغییر شکل دهد در نتیجه ناخن های شما نیز شکل خود را از دست خواهند داد. اگر مشکلی پیش آید لانولا ممکن است مربع و یا مثلثی شکل شود . هرمی شدن لانولا می تواند در اثر یک ضربه ویا مانیکور نامناسب رخ دهد. افرادی که مبتلا به سندروم داون ، ادوارد و پاتو هستند معمولا لانول های شکسته ای دارند.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • تنها بازمانده دوران باستانی زمین/ عکس
  • فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (18 اردیبهشت)
  • رازهای آشتی ایران و عربستان به روایت الجزیره قطر
  • رازهای لاغری که هر کسی نمی‌داند (فیلم)
  • هلال سفید انتهای ناخن را جدی بگیرید + رازهای مهم
  • فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (17 اردیبهشت)
  • رازهای خوش تیپی مردان
  • از پاسداشت زبان فارسی تا تجلیل از فعالان و کنشگران حوزه میراث‌ فرهنگی
  • فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (16 اردیبهشت)
  • محدوده‌های بازآفرینی شهری ۲۰ شهر استان همدان مصوب شد