کرامت جوانان جویای کار نباید خدشهدار شود/«امضاهای طلایی» عامل فساد هستند/نگاه ما اصلاً به دستان بیگانگان نیست/ تسهیلات فراهم باشد جوانان خود علاقهمند به ازدواج هستند
تاریخ انتشار: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۱۲۵۰۸۴
کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گفت: در هر حوزهای که مدیریت جهادی انقلابی داشتیم پیشرفت کردیم ولی درجاهایی که این مدیریت نبود گفتند نمیشود و نمیتوانیم. به گزارش جهان نيوز، حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در سفر تبلیغاتی خود به زنجان و در مسجد شهدا حضور یافت که محور سخنان وی بدین شرح است:
*عشق به سیدالشهدا(ع) ریشه در دلهای همه مردم این منطقه دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*استان زنجان ازنظر نرخ جرم جزو استانهایی است که کمترین نرخ جرم را دارد.
*دستگاههای مختلف کارهایی کردهاند اما اساس کار محبت اباعبدالله است که مردم این دیدار با آن گره خوردهاند.
*حسینابنعلی به ما آموخت در سایه بندگی خدا زندگی باعزت داشته باشیم و سیدالشهدا درس عزت و کرامت را به ما آموختند.
*هیچکس حق ندارد کرامت انسانها را نابود کند.
*ارتباط ملت با دولت و دولت با ملت باید بر اساس کرامت باشد.
*در قراردادها باید کرامت مردم حفظ شود و هیچ قراردادی نباید به عزت و کرامت مردم خدشه وارد کند.
*کرامت جوانان جویای کار نباید خدشهدار شود.
*امروز آنچه در جامعه ما مهم است روابط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که باید بر پایه کرامت باشد.
*ما به جهان میگوییم که ملتی باعزت هستیم و این محصول خون شهیدان و حضور مردم است.
*آنچه سایه جنگ را از سر کشور برداشت حضور مردم و نیروهای مصمم درصحنه است.
*خداوند ما را کشور ثروتمندی قرارداد و نیروهای متعهد و توانمندی نیز در اختیارداریم.
*ما میتوانیم فقر را از این کشور زدوده و مشکل بیکاری را حل کنیم.
*نگاه ما اصلاً به دستان بیگانگان نیست چون آنها از هیچ کشوری گرهگشایی نکردهاند.
*مسئله ما اصلاح ساختار پولی و مالی کشور است.
*فساد بههیچوجه زیبنده نظام ما نیست و نباید بگذاریم فساد در کشور لانه کند.
*فساد درجاهایی رخ میدهد که امضاهای طلایی وجود دارد و دستگاههای دولتی میخواهند به شرکتهای خصوصی مجوز دهند.
*در ششماهه اول دولت به مجلس و مردم اعلام میکنیم که کدام ساختارهای فساد اصلاحشده است.
*فساد در کشور ما فراجناحی شده و مردم را بیاعتماد کرده است.
*صرف گفتن «دزد، دزد» نمیشود اعتماد مردم را برای مبارزه با فساد جلب کرد.
*اول دولت اعلام شد که چرا بازار کالاهای چینی باشیم ولی امروز اگر 4 ساله گذشته را با 8 سال گذشته مقایسه کنیم میبینیم که متوسط واردات سالیانه در 8 سال گذشته 5 میلیارد دلار است ولی در 4 ساله این دولت متوسط 10 میلیارد دلار از چین واردشده است.
*از کسانی که بزرگترین دلالیهای میلیاردی را میکنند باید مالیات گرفت.
*اگر تسهیلات فراهم باشد جوانان خود علاقهمند به ازدواج هستند.
*اینکه جوانان در صف وام ازدواج باشند ولی عدهای میلیاردی وام بگیرند، عین ظلم و نا عدالتی است.
*اینکه بگویند اعتبار نداریم و نمیشود را قبول نداریم؛ ما هم میخواهیم هم میدانیم و هم میتوانیم.
*در هر حوزهای که مدیریت جهادی انقلابی داشتیم پیشرفت کردیم ولی درجاهایی که این مدیریت نبود گفتند نمیشود و نمیتوانیم.
*یک مدیریت جهادی و انقلابی باید امروز تواناییهای کشور را پیش ببرد و تمام مشکلاتی که مردم از آن رنج میبرند را حل کند.
*مردم نگذارید کشوری که عزتش همه دنیا را مبهوت کرده است دارای اینهمه مشکل باشد.
منبع: فارس
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۱۲۵۰۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عامل جنایت گاندی نمیدانست قاتل است | گفت و گو با متهم
همشهری آنلاین - حوادث: ظهر بیست و ششم فروردین ماه، اهالی کوچهای در خیابان گاندی صدای مشاجره زن و مردی جوانی را از داخل کوچه شنیدند. در جریان این درگیری، مرد جوان دیوانه وار با چاقو، به زن جوان ضربه زد و سپس از آنجا گریخت. شاهدان این صحنه هولناک با اورژانس و پلیس تماس گرفتند اما زمانی که آمبولانس رسید، زن جوان به دلیل شدت جراحات جانش را از دست داده بود. در این شرایط گزارش این حادثه به قاضی سالار صنعتگر، بازپرس جنایی تهران اعلام شد و او به همراه تیم بررسی صحنه جرم راهی محل جنایت شدند.
بررسیهای اولیه از این حکایت داشت که مقتول، زنی37 ساله بود که با 20 ضربه چاقو به قتل رسیده بود. بررسیها نشان میداد که قاتل فردی آشنا بود و این دو ظاهرا قصد ازدواج با یکدیگر را داشتند اما به درستی مشخص نبود که علت درگیری آنها در خیابان چه بوده است.
دستگیری در کلبه جنگلیکارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران، جست و جو برای دستگیری عامل جنایت را آغاز کردند. آنها در گام نخست به تحقیق از خانواده مقتول پرداختند و به این ترتیب هویت قاتل شناسایی شد. خانواده مقتول میگفتند که وی از چند ماه قبل با جوانی به نام یاسر در ارتباط بوده و آنها قصد ازدواج با یکدیگر را داشتند اما چند وقتی می شد که با هم دچار اختلاف شده بودند.
در این شرایط بود که ماموران راهی محل زندگی یاسر در پایتخت شدند اما او ساعتی پس از جنایت، وسایلش را جمع کرده و با یک چمدان از خانه گریخته بود. با این حال جست و جو برای یافتن مخفیگاه وی آغاز شد تا اینکه چند روز قبل مخفیگاه او در یکی از روستاهای استان گلستان به دست آمد. متهم در یک کلبه روستایی مخفی شده بود که ماموران با هماهنگی قضایی راهی آنجا شدند و وی را دستگیر کردند.
متهم جوان پس از انتقال به پایتخت، به قتل زن جوان اعتراف کرد و برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت.
نمی دانستم قاتلممرد جوان در تمام این چند روز خودش را در روستای جنگلی حبس کرده بود و از ترسش جرات نمی کرد به داخل شهر برود یا وارد فضای مجازی شود. هرچند به گفته خودش هرگز تصور نمی کرد که زن مورد علاقه اش را به قتل رسانده و تبدیل به قاتل شده است. گفت و گو با یاسر را می خوانید.
انگیزه ات از قتل زن موردعلاقه ات چه بود؟
من نمی خواستم شهرزاد را بکشم و ناخواسته تبدیل به قاتل شدم. خدا می داند که چقدر ناراحتم و هر شب خودم را سرزنش می کنم که ای کاش آن روز چاقو همراهم نبود. در یک لحظه عصبانی شدم و ناخواسته تبدیل شدم به قاتل.
با شهرزاد چطور آشنا شدی؟
5 ماه قبل در یک کافه او را دیدم و در همان نگاه اول عاشقش شدم. رفته رفته رابطه ما عمیق تر شد تا جایی که به او پیشنهاد ازدواج دادم. چون شهرزاد همان زنی بود که من همیشه در رویاهایم تصورش می کردم.
اما در نهایت جانش را گرفتی؟
متهم اشک می ریزد و ادامه می دهد: پشیمانم،خیلی هم پشیمانم. اشتباه کردم، ای کاش خدا به ما فرصت بازگشت به عقب و اصلاح اشتباهات بزرگمان را می داد.
برگردیم به روز حادثه ، چه شد که جان شهرزاد را گرفتی؟
شهرزاد این اواخر رفتارش با من سرد شده بود. دیگر تماس هایم را پاسخ نمی داد. جواب پیامک هایم را یک خط در میان می داد. می دانستم که دیگر نمی خواهد با من باشد. تا اینکه یک روز آب پاکی را روی دستم ریخت و گفت قصد دارد به این رابطه پایان بدهم. احتمال دادم پای شخص دیگری در میان است چون قرار بود با هم ازدواج کنیم اما به یکباره اخلاق و رفتارهایش تغییر کرده بود. روز حادثه با او قرار گذاشتم و می خواستم هر طور شده موبایلش را بگیرم تا آن را بررسی کنم. اما شهرزاد مقاومت می کرد. در نهایت موبایلش را گرفتم و شهرزاد به دنبالم امد تا آن را پس بگیرد. چاقو را برده بودم او را بترسانم و بتوانم با تهدید رمز گوشی را بگیرم.قصدم این بود که فقط بفهمم که آیا شهرزاد به من خیانت می کند یا نه؟ اما او می خواست گوشی را بگیرد و نمی دانم چه شد که از شدت عصبانیت چند ضربه به او زدم. اما تا روزی که دستگیر شدم نمی دانستم شهرزاد فوت شده است.
پس چرا فرار کردی؟
ترسیده بودم. یک درصد احتمال می دادم که او زنده نماند و من قاتل شده بودم. به همین دلیل فرار کردم و در این چند روز سعی کردم بیرون از خانه آفتابی نشوم. حتی گوشی موبایل ها را هم خاموش کرده بودم. با این وجود مخفیگاهم توسط پلیس لو رفت و بعد از دستگیری آنچه که می ترسیدم سرم آمد؛شهرزاد جان باخته و من تبدیل به قاتل شده بودم.
کد خبر 848122 برچسبها تهران قتل - قاتل حوادث ایران